شماره پنجم اصلی نشریه هفت

Page 1

‫مای‬ ‫ن‬

‫گاه‬ ‫ش‬ ‫‌‬

‫عت‬ ‫یب‬

‫وس‬ ‫ه‬

‫ردغیرم‬ ‫رویک‬

‫ا‪...‬‬ ‫دنی‬

‫ارک بادا‬ ‫مب‬

‫کر‬ ‫و‬ ‫م‬ ‫و‬ ‫ز‬ ‫و‬ ‫م‬ ‫ب‬ ‫ا‬ ‫ستان‬ ‫ی‬ ‫ت‬ ‫ر‬ ‫س‬ ‫ا‬ ‫ز‬ ‫د‬ ‫سم‬ ‫ب‬ ‫ایناسورها‬ ‫ل‬ ‫ی‬ ‫ب‬ ‫رای‬ ‫ف‬ ‫ص‬ ‫ل‬ ‫تع‬ ‫ط‬ ‫ی‬ ‫ال‬ ‫ت‬

‫ادا ایشاال‬ ‫و مبارک ب‬ ‫سال ن‬

‫ی جه‬ ‫صاد‬ ‫ع اقت‬ ‫اوضا‬

‫دمات‬ ‫خ‬

‫روسپ‬

‫انای‬ ‫ی‬

‫رانی‬

‫مصطف‬ ‫ی‬ ‫ب‬ ‫را‬ ‫ی‬ ‫ن‬ ‫ج‬ ‫ا‬ ‫ت‬ ‫پ‬ ‫رسپولیس‬

‫یل‬

‫ت‬ ‫ون‬ ‫ت‬ ‫ل‬ ‫ه‬ ‫ور‬ ‫ا‬ ‫بد‬ ‫ر‬ ‫ه‬ ‫ط‬

‫ع‬ ‫مج‬ ‫‌‬ ‫یپ‬ ‫ل‬ ‫و‬ ‫با‬ ‫ب‬

‫رنقدسک‬ ‫نصفانهد‬

‫ده م‬

‫رون‬ ‫پ‬

‫آرکاداش‬

‫لی‬ ‫سا‬

‫والریسم‬

‫اه ‪:‬‬

‫شت‬ ‫گذ‬ ‫که‬ ‫در‬ ‫ان‬ ‫جه‬

‫ا‬ ‫قال‬

‫یکه باید رفت‬ ‫ون و برون رفت‬ ‫ذاری‬ ‫اپوزیسی‬ ‫گ‬ ‫خ‬ ‫وست‬ ‫رنر ‌‬ ‫خروا‬ ‫که نک‬ ‫مونه‬ ‫سالی‬ ‫شتین‬ ‫ان و‬ ‫م‬

‫نشریه ایرانیان و پارسی زبانان مقیم آمریکا و کانادا‬ ‫شماره پنجم جدید ‪ /‬ژانویه ‪2012‬‬


‫سر خط‬

‫سال نو مبارک بادا ایشاال مبارک بادا‬ ‫اردوان روزبه‬

‫ده نه هش��ت هفت ش��یش پنج چار س��ه دو یک‪ ...‬هورا س��ال نو‬ ‫مبارک‪ .‬آروم لیز خوردیم تو س��ال تازه میالدی‪ ،‬یعنی ‪ ۲۰۱۲‬آمد و‬ ‫وارد روزهای آغازین سالی شدیم که به قول گروهی از ملت‪ ،‬سال‬ ‫پایان دنیاست‪ .‬دوستان کمربند ها را ببندید که قرار است آرماگدون‬ ‫بیاید و بزند کاسه و کوزه مان را به سیخ بکشد‪ .‬لذا در همین ابتدای‬ ‫سال نو اعالم می کنم‪ .‬اگر حساب و کتابی با دنیا دارید صاف کنید‬ ‫که ممکن است فرصت اش نشود‪.‬‬ ‫اما تکمله ای هم این وس��ط بیایم که اگر در تاریخ مروری کنید‬ ‫می بینید نوع بشر هر پنجاه‪ ،‬شصت سال ‪-‬در این چند هزار سال‪-‬‬ ‫منجمان و طالع بین ها و پیش گوهایش هی گفته اند دنیا س��ال‬ ‫آخرش اس��ت ولی می بینید که س��ر و مر گنده سرجایش نشسته‬ ‫است‪ .‬اما ممکن است این سال برای برخی ها هم سال آخر باشد‬ ‫دنی��ا را چه دیده اید‪ .‬دو هزار و یازده که برای آقای قذافی و جناب‬ ‫رییس جمهوری مادام عمری مصر و تونس سال آخر بود‪ ،‬شاید چه‬ ‫دیدید برای برخی ها هم سال جدید «آرماگدون» روزگارشان شد‪.‬‬ ‫م��ی گویند به هر روی «یک ملک ب��ه کفر باقی می ماند ولی به‬ ‫ظلم نه» پس حتا اگر جنابان ظالم آینده نگر نباشند‪ ،‬کمی هم به‬ ‫خودشان بیندیشد‪ ،‬مراقب آرماگدون خودشان باید باشند‪.‬‬ ‫در شماره ای که پیش رو دارید ما در بخش گزارش ویژه به جهان‬ ‫در سالی که گذشت می پردازیم‪ .‬اندر احوال دیکتاتورها و روزگاران‬ ‫مردمانی که نخ زندگی شان به این جماعت بند بوده است و البت‬ ‫بهار عربی که ش��کوفه نکرده در مصر رفت به اس��تقبال زمستان‪.‬‬ ‫سری هم به اوضاع نا بس��امان داخل ایران می زنیم‪ .‬راستی دالر‬ ‫امروز چند بود در بازار تهران؟‬ ‫در این شماره دو سه کار تازه کردیم‪ .‬اول‪ ،‬با توجه به این که شماره‬ ‫قبل به صورت گزارش ویژه در مورد یلدا و سال نو فقط به انتشار‬ ‫الکترونیکی پرداختیم مورد اعتراض مشتری های «کاغذی خوان»‬ ‫قرار گرفتیم که اشاره شد جریان تبعیض و این حرف ها شده است‪.‬‬

‫لذا از این شماره نشریه کاغذی را با همین پرونده ها که به صورت‬ ‫مجزا در هر ش��ماره به یک موضوع می پ��ردازد به جلو می بریم‪.‬‬ ‫تعداد صفحه های نشریه هم با این حساب افزایش یافته است‪.‬‬ ‫در حقیقت ما هر ش��ماره مجبور هس��تیم از مطلب های دوستانی‬ ‫که کمی روی مان بیش��تر با آن ها باز اس��ت‪ ،‬بزنیم تا بتوانیم این‬ ‫محتوا را در نش��ریه جا بدهیم‪ .‬با این حساب با افزایش صفحه ها‪،‬‬ ‫هم دس��ت مان برای صفحه آرایی بیش��تر باز می شود و هم این‬ ‫که محتوای بیشتری را به پیش گاه خواننده های خوب مان پیش‬ ‫کش می کنیم‪.‬‬ ‫س��ایت هفت نیز در مراحل آزمایش و بررسی و رفع ایراد است که‬ ‫به زودی در کنار مجله شروع به کار خواهد کرد‪ .‬این سایت عالوه‬ ‫بر انتشار محتوای نشریه‪ ،‬روزانه خبرها و گزارش هایی به صورت‬ ‫تصویر‪ ،‬صدا و فیلم خواهد داشت‪.‬‬ ‫اما س��ال نو میالدی را به همه دوستانی که زندگی شان بر منوال‬ ‫سال میالدی می گذرد تبریک می گوییم‪ .‬دوستی نامه ای زده بود‬ ‫که‪« :‬سال نوی میالدی نزدیک است ولی هیچ ربطی به شما ندارد‬ ‫ش��ما منتظر نوروز باشید» اما من می گویم‪ .‬سال نو بهانه نو شدن‬ ‫برای بهتر ش��دن و مهربان تر شدن و جهانی تر شدن است‪ .‬بهانه‬ ‫خانه تکانی روح از زنگار س��الی کهنه و باور این که در سال جدید‬ ‫می شود جور دیگر دید‪.‬‬ ‫می ش��ود‪ ،‬چه در زمستان باش��د و چه بهار شکوفه های نور را در‬ ‫برابر خودمان رقصان ببینیم و باور کنیم که خیلی چیزها قابل تغییر‬ ‫اس��ت‪ .‬نگرانی هایی که داری��م را رنگ امید بدهیم و قدم برداریم‬ ‫برای یکی شدن‪.‬‬ ‫گزارش های این ش��ماره را بخوانید‪ .‬گ��زارش ویژه را هم مروری‬ ‫کنی��د‪ .‬ب��ا ما درتماس باش��ید و خود را برای دو ه��زار وات انرژی‬ ‫در س��ال نو میالدی آم��اده کنید‪ .‬به قول مادر ب��زرگ خدا بیامرز‬ ‫من‪« :‬پول نیس��ت که نیست مادر‪ ،‬س��رت سالمت باشه خنده که‬ ‫هست هنوز»‪.‬‬

‫نشریه هفت در حوزه های خبر‪ ،‬سیاست‪ ،‬اندیشه‪ ،‬فرهنگ‬ ‫و هنر و اجتماع درگستره آمریکای شمالی‬ ‫صاحب امتیاز‪Seven Publishing Co. / Global Social Networks :‬‬ ‫سردبیر‪ :‬اردوان روزبه ‪editor@haftmagazine.com /‬‬ ‫مدیر اجرایی‪ :‬علی هریسچی‪ali.herischi@haftmagazine.com /‬‬ ‫صفحه‌آرایی و امور فنی ‪ :‬داریوس مدیا‬ ‫تلفن تماس در آمریکا‪)240(436-2535 ، )240(436-2536 :‬‬ ‫امور آگهی‌ها‪ads@haftmagazine.com :‬‬ ‫مدیر دفتر کانادا‪ :‬اردشیر زارع زاده‪Canada@haftmagazine.com/‬‬ ‫تلفن تماس در کانادا ‪ 1-647-860-8485 :‬فکس‪1-888-767-6797 :‬‬

‫خبر‬

‫همسر مهدی خزعلی‪:‬‬

‫ماموران مهدی خزعلی‬ ‫را با ضرب و شتم بازداشت کردند‬

‫روز دوش��نبه‪ 9 ،‬ژانوی��ه‪ ،‬مهدی خزعل��ی‪ ،‬وبالگ‌نویس منتقد‬ ‫دولت جمهوری اس�لامی‪ ،‬فرزند آیت‌اله خزعلی‪ ،‬عضو مجلس‬ ‫خب��رگان رهبری و مدیر انتش��ارات حیان‪ ،‬با حض��ور ماموران‬ ‫امنیت��ی در بیرون محل کار خود بازداش��ت و ب��ه زندان اوین‬ ‫منتقل شده است‪.‬‬ ‫به گزارش بی‌بی‌س��ی‪ ،‬همس��ر آقای خزعلی ب��ا تایید این خبر‬ ‫اظهار داش��ت‪« :‬از سوی ش��عبه ‪ ۹‬دادسرای رسانه‪ ،‬احضاریه‌ای‬ ‫برای آقای خزعلی صادر ش��ده بود و با گفت‌وگویی که وکالی‬ ‫ایش��ان با رییس شعبه داشتند قرار بود امروز دوشنبه ‪ ۱۹‬دی‌ماه‬ ‫تا پیش از پایان ساعات اداری‪ ،‬همسرم به دادسرا مراجعه کند‪».‬‬ ‫خان��م خزعل��ی با انتق��اد از نحوه بازداش��ت همس��رش گفت‪:‬‬ ‫«نمی‌دان��م آقایان از چه زمانی کمین کرده بودند که به محض‬ ‫خروج ایشان از دفتر‪ ،‬به او حمله کردند و وی را از ناحیه دست‪،‬‬ ‫دندان و بخش‌های دیگر بدن مصدوم کردند‪».‬‬ ‫همس��ر آقای خزعلی که پس از صدور حکم بازداش��ت موقت‪،‬‬ ‫همس��رش را در دادس��را دی��ده اس��ت‪ ،‬احتمال داد که دس��ت‬ ‫همسرش بر اثر حمله ماموران شکسته باشد‪.‬‬ ‫او هم‌چنین افزود که به گفته ماموران‪ ،‬همسرش به زندان اوین‬ ‫منتقل شده است‪.‬‬ ‫او گفت که به رییس شعبه دادسرا نیز در خصوص نحوه برخورد‬ ‫ماموران با همس��رش اعتراض کرده است‪ .‬خانم خزعلی گفت‪:‬‬ ‫«چرا ماموران‪ ،‬با وجود این‌که احضاریه صادر ش��ده بود‪ ،‬عجله‬ ‫کردند و وحش��یانه به آقای خزعلی حمله کردند و او را مصدوم‬ ‫کردند؟ در حالی‌که حکمی که به من نش��ان دادند نیز تاریخش‬

‫گذشته بود‪ .‬از قبل تصمیم گرفته بودند وی را بازداشت کنند‪».‬‬ ‫همس��ر آقای خزعلی با اشاره به این‌که پسرش نیز هم‌راه او به‬ ‫دادس��را رفته بود گفت که در زمان انتقال همس��رش به زندان‪،‬‬ ‫ماموران «رفتار نامناس��بی داشته‌اند» و فرزندش به او گفته که‬ ‫«جل��وی ده��ان آقای خزعل��ی را گرفته بودند و دس��تی را که‬ ‫مصدوم بوده فشار می‌دادند‪».‬‬ ‫آق��ای خزعلی که چندی پی��ش از عدم ثبت‌نام و ش��رکت در‬ ‫انتخابات مجلس ش��ورای اس�لامی خبر داده ب��ود پیش از این‬ ‫در نامه‌ای به آیت‌اله خامنه‌ای‪ ،‬رهبر جمهوری اس�لامی نوشته‬ ‫بود‪ :‬ـاطراف ش��ما را مداحان و ثناگوی��ان و متملقان گرفته‌اند‪،‬‬ ‫چاپلوس��ی و دست‌بوسی و پابوسی بی‌داد می‌کند‪ ،‬یکی چفیه را‬ ‫به تبرک می‌برد‪ ،‬دیگری به عبای ش��ما تبرک می‌جوید‪ ،‬جمعی‬ ‫بوس��ه بر جای‌گاه شما می‌زنند و جماعتی قدم‌گاه شما را مسح‬ ‫می‌کنند‪ ،‬تمس��ک به کالم شما ناسخ آیه و روایت است‪ ،‬غالیان‬ ‫ش��ما را باالتر از خدا می‌دانند‪ ،‬در ای��ن هیاهوی بازار آهنگران‪،‬‬ ‫ک��ه عمود خیمه را در کوره مدح و ثنا نهاده و هریک با تملق و‬ ‫چاپلوسی پتکی بر آن می‌کوبند‪ ،‬چه جای سخن نقاد است؟»‬ ‫آقای خزعل��ی در انتهای نامه‌اش به رهبر جمهوری اس�لامی‬ ‫نی��ز آورده بود‪« :‬من پس��ت و مقامی ندارم که نگرانش باش��م‪،‬‬ ‫کیسه‌ای ندوخته‌ام که از پاره شدنش بهراسم‪ ،‬پس این فرصت‬ ‫را غنیم��ت بش��مارید‪ ،‬بگذارید این نقاد هفت��ه‌ای یک‌بار – به‬ ‫ش��یوه‌ای دیگر‪ -‬دردهای جامع��ه را برایتان بازگ��و کند‪ .‬حال‬ ‫مختارید پاس��خ مرا حضوری دهید یا ب��رای پنجمین بار راهی‬ ‫سلول انفرادی‌ام نمایید‪».‬‬

‫سخن‌گوی وزارت امور خارجه جمهوری اسالمی‪:‬‬

‫کش��ور یک کشتی ماهی‌گیری ایرانی و ‪ ۱۳‬سرنشین آن را که به‬ ‫وسیله دزدان دریایی به گروگان گرفته شده بودند‪ ،‬آزاد کرده است‪.‬‬ ‫در همین حال سخن‌گوی وزارت خارجه آمریکا گفته بود نجات این‬ ‫افراد می‌تواند نشانی از تالش بشردوستانه نیروی دریایی آمریکا به‬ ‫ایران باشد‪ .‬خانم نوالند روز جمعه‪ 6 ،‬ژانویه‪ ،‬ضمن تشریح جزییات‬ ‫عملیات نجات ماهی‌گیران ایرانی از دست دزدان دریایی و در پاسخ‬ ‫به این‌که آیا این اقدام ناو آمریکایی می‌تواند به کاهش تنش‌های‬ ‫اخی��ر میان واش��نگتن و ته��ران کمک کند‪ ،‬گفت ک��ه مقام‌های‬ ‫جمهوری اسالمی باید به این پرسش پاسخ دهند اما بی‌تردید این‬ ‫اقدامی بشردوستانه از سوی نیروهای آمریکایی بود که ماهی‌گیران‬ ‫را نجات دهند‪ ،‬به آن‌ها آب و غذا داده و پس از حصول اطمینان از‬ ‫سالمت آن‌ها‪ ،‬مقدمات بازگشتشان به ایران را فراهم کنند‪.‬‬

‫نجاتماهی‌گیرانایرانیتوسط‬ ‫آمریکاانسان‌دوستانهبود‬

‫رامین مهمانپرس��ت‪ ،‬س��خن‌گوی وزارت ام��ور خارجه جمهوری‬ ‫اس�لامی روز ش��نبه‪ 7 ،‬ژانویه‪ ،‬اقدام نیروی دریای��ی آمریکا برای‬ ‫نجات ‪ ۱۳‬سرنشین یک کشتی ماهی‌گری ایرانی در دریای عرب‬ ‫را اقدامی «انسان‌دوستانه و مثبت» توصیف کرد‪ .‬به گزارش العالم‪،‬‬ ‫آقای مهمانپرس��ت اظهار داش��ت که ایران از این اقدام نیروهای‬ ‫آمریکایی استقبال می‌کند‪ .‬الزم به اشاره است وزارت دفاع آمریکا‬ ‫روز پنج‌ش��نبه‪ ،‬اعالم کرده بود که یگان‌ه��ای نیروی دریایی این‬

‫توجه‪« :‬نشریه هفت» یک رسانه مستقل و آزاد است که بدون گرایش های سیاسی و حزبی و در حوزه‌های خبر‪ ،‬اطالع رسانی‪ ،‬تحلیل‪ ،‬فرهنگ‪ ،‬اقتصاد‪ ،‬هنر‪ ،‬اندیشه و آموزش‌های‬ ‫زندگی فعالیت می‌کند‪ .‬این نشریه با پرهیز از قوم گرایی به اندیشه نزدیک شدن مردم در جهان و ارایه راه کارهای ارتباط بهتر بین اقوام و ملل مختلف می‌پردازد‪ .‬اما بنابر محدویت‌ها‬ ‫فقط به زبان پارسی منتشر می‌شود ولی امکان و بستری است برای تمام اقوام ایرانی‪.‬‬ ‫مطلب های منتشر شده در «نشریه هفت» بر اساس الگوی هیت تحریریه این نشریه و با اندیشه ارتباط با جامعه میزبانی است که در آن کشور ایرانیان و سایر ملل در آن ساکن و یا‬ ‫میهمان هستند‪ .‬در الگوی نوشتاری خود در صورتی که قصد دارید همراه ما باشید امیدوار هستیم نکات باال را رعایت کنید‪ .‬در صورت ترجمه متن یک نسخه اصل آن را ضمیمه کنید‬ ‫و فراموش نکنید تا حد امکان در بخش پارسی از کلمات این زبان استفاده کنید و برگردان مناسبی از کلمات قابل تبدیل داشته باشید‪.‬‬ ‫«هفت» آماده انتشار مطلب‌ها‪ ،‬نظرها‪ ،‬پیشنهاد‌ها و انتقاد‌های شما به همراه عکس‌هایی است که می‌گیرید‪ .‬به هر روی نشریه خودتان است‪ .‬فراموش نکنید این نشریه منطبق با قوانین‬ ‫جاری کشور آمریکا منتشر می‌شود و نهایت امر مطلب‌ها با نظر شورای تحریریه انتخاب می شود و هم‌چنین سردبیری حق حک و اصالح مطلب‌های ارسالی را دارد‪ .‬در مورد آگهی‌های‬ ‫نشریه هم بررسی کنید و بعد انتخاب چرا که ما مسوولیتی در مورد محتوای آن نمی پذیریم‪ .‬فراموش نکنید مطلب های نوشته شده در «هفت» به الزام نظر صاحبان آن نیست و هر‬ ‫مطلبی در این نشریه قابل نقد و بررسی است‪.‬‬ ‫‪2‬‬

‫‪ 2‬هفت‬

‫ژانویه ‪2012‬‬

‫هم راهان این شماره به ترتیب الفبا‪:‬‬

‫اردوان روزبه‪ ،‬اکبر ترشیزاد‪ ،‬ایلیا جزایری‪ ،‬امیر حسین آهویی‪،‬‬ ‫الهام سعیدی‪ ،‬بهنام فروهر‪ ،‬توکا ایرانی‪ ،‬حسن‌ماسالی‪ ،‬حامد فرهمند‪،‬‬ ‫دکتر آویده مطمئن‌فر‪ ،‬دامون روزبه‪ ،‬رضا محدث‪ ،‬روزبه میر ابراهیمی‪ ،‬رضا‬ ‫ایرانی‪ ،‬سحر بیاتی‪ ،‬سایه کوثری‪ ،‬صدرا محقق‪ ،‬علی فرح بخش‪ ،‬عال‪،‬‬ ‫فرورتیش رضوانیه‪،‬فرهاد رستمی وند‪ ،،‬محبوبه شعاع‪ ،‬مه شب تاجیک مانا‬ ‫آذر‪، ،‬مهران امیراحمدی‪ ،‬مصطفا خلجی‪ ،‬ماه منیر رحیمی‬ ‫ی رادیو کوچه است‪.‬‬ ‫هم‌چنین تهیه بخش خبرهای این نشریه به هم‌راه ‌‬ ‫آثارتان را به آدرس ‪ contact@haftmagazine.com‬ارسال کنید‬


‫نقد سیاسی‬

‫رویکرد غیر منصفانه درنقد سکوالریسم‬

‫مهران امیر احمدی‬ ‫در روزهای اخیر بحث سکوالریسم یکی از موضوعات جذاب رسانه‬ ‫های فارس��ی زبان خارج ازکشور گش��ته است‪ .‬اما آنچه که بیش از‬ ‫پی��ش آدم��ی را دچار حیرت می کند‪ ،‬این اس��ت که برخی که خود‬ ‫از جمله مروجان مولفه یاد ش��ده در سال‌های اخیر بوده‌اند‪ ،‬به عدم‬ ‫ضرورت طرح مس��تقیم آن در شرایط فعلی تاکید می‌نمایند‪ .‬افزون‬ ‫برآن می‌کوش��ند تا از دل نظریات سیاس��ی که زاده‌ی عقل مدرن‬ ‫بش��ر اس��ت‪ ،‬مصادیقی پیدا نمایند ک��ه به‌توان آن‌ه��ا را به‌‌صورت‬ ‫سفسطه‌آمیزی در تقابل و رویایی با سکوالریسم قرار داد‪ .‬قراردادن‬ ‫دموکراسی و لیبرالیسم در تقابل با سکوالریسم از جمله شاه‌کارهای‬ ‫ایشان است که با هیچ منطق سیاسی جور در نمی‌آید‪ .‬این در حالی‬ ‫است که اصولن نمی‌توان سکوالریسم را با مفاهیم یاد شده به لحاظ‬ ‫روش ش��ناختی و ماهیت نظری و عملی‌شان در یک ظرف سنجید‬ ‫چرا که سکوالریسم خود یکی از عناصر اساسی و الزامی فهم مدرن‬ ‫بش��ر از مناسبات سیاسی است و به‌طور ذاتی در دل هر ایسم‌مدرنی‬ ‫جای دارد‪.‬‬ ‫اما چرا بر خالف نظر دوستان ضرورت طرح مساله سکوالریسم بیش‬ ‫از هر زمانی باید در شرایط کنونی جدی گرفته شود‪.‬‬ ‫در این شکی نیست در طول این سی‌اند سال‪ ،‬بیش از پیش به سبب‬ ‫سهل انگاری و تس��اهل نیروهای دموکرات در ابتدای انقالب ‪،57‬‬ ‫میدان وس��یعی برای جریان‌های مذهبی که مترصد فرصتی برای‬ ‫قبضه کردن قدرت سیاس��ی بودند‪ ،‬ایجاد گشت‪ .‬اتفاقن در آن دوره‬

‫هم‪ ،‬هم‌این روش کج‌دار و مریض باعث ش��د تا تمام پتانسیل‌های‬ ‫موجود برای تش��کیل یک دموکراس��ی مبتنی بر ارزش‌های حقوق‬ ‫بش��ری و سکوالریس��تی از کف برود‪ .‬این در حالی است که برخی‬ ‫به رغم درک تجربی‌ات تاریخی هم‌چنان س��عی می‌کنند تا با عدم‬ ‫شفافیت و در پیش گرفتن رفتارهای عوام فریبانه‪ ،‬فرصتی را ایجاد‬ ‫نمایند تا از دل هر جریان دیگری‪ ،‬حکومتی با گرایش‌ات مذهبی که‬ ‫در تنافر با قراردادهای اجتماعی و این جهانی است‪ ،‬فرصت بروز پیدا‬ ‫کند تا اس��تبداد دینی بار دیگر باز تولید گردد‪ .‬این در حالی است که‬ ‫تمام جریان‌های سیاس��ی مخالف جمهوری‌اسالمی حداقل در این‬ ‫نکته اتفاق نظر دارند که نهاد دین باید ازنهاد سیاست به طرز بارزی‬ ‫متمایز گردد‪.‬‬ ‫ش��اید برخی از تجرب��ه تاریخی برخی کش��ورها غربی می‌خواهند‬ ‫این‌گونه استنتاج کنند که طرح جدی سکوالریسم چندان ضرورتی در‬ ‫حال حاضر ندارد و لیبرالیسم به تنهایی می‌تواند ضامن دغدغه‌هایی‬ ‫چون جدایی دین از سیاس��ت گردد‪ .‬غافل از این‌که جوامع به لحاظ‬ ‫س��اختار فرهنگی و اجتماعی بس��یار متفاوت‌اند و یکی ازاین وجوه‬ ‫تمایز‪ ،‬دین غالب و رس��می هر جامعه‌ای اس��ت که شرایط متفاوتی‬ ‫را خلق می‌نماید‪ .‬چنان‌چه دین اس�لام بیش از هر آیینی ذاتن میل‬ ‫به تشکیل واحدهای سیاس��ی تحت قالب حکومت را دارا می‌باشد‪.‬‬ ‫توجه کنید که پیامبر اس�لام از همان ابتدا جنبه سیاس��ی آیینش بر‬ ‫سایر جنبه‌های آن ارجحیت داشته و او از اولین پیامبرهایی بوده که‬ ‫مبادرت به تشکیل یک نظام سیاسی نموده است‪ .‬از این‌رو اسالم با‬

‫مسحیت و ادیانی مانند آن بسیار متفاوت‬ ‫می‌باشد‪ .‬چرا که تشکیل حکومت کمتر‬ ‫از جانب سایر ادیان جدی گرفته شده‬ ‫اس��ت‪ .‬اگرچه به تجربه ثابت شده‬ ‫که متولی��ان مذهبی ف��ارغ از نوع‬ ‫آن‪ ،‬میل ش��دیدی برای زعامت‬ ‫و تسلط برعرصه‌های سیاسی‬ ‫و اجتماعی را دارا می‌باش��ند‬ ‫‪ .‬اف��زون ب��ر آن بحث قالب‬ ‫و مطرح در بین اپوزوس��یون‬ ‫در طول این س��ال‌ها بیش از‬ ‫پیش سکوالرسیم یعنی جدایی‬ ‫دی��ن از سیاس��ت بوده اس��ت‪.‬‬ ‫به‌طوری‌که حتا اصالح‌طلبان دینی‬ ‫نیز هر از گاهی با زاویه دیدی دیگر‪،‬‬ ‫آن را انکار نکرده‌اند ‪ .‬از س��وی دیگر‬ ‫این موضوع در تاریخ و ادبیات سیاس��ی ما چیز تازه‌ای نیس��ت که‬ ‫برخی این‌چنین مروجان این روی‌کرد را مورد مالمت قرار می‌دهند‪.‬‬ ‫ب‌ا نگاه به تاریخ دو قرن اخیر کشورمان به خوبی می‌توان به پررنگی‬ ‫سکوالریسم در کتاب حیات سیاسی ایرانیان آگاهی یافت‪.‬‬ ‫بنابرای��ن در پیش گرفتن چنین مواضعی بیش از پیش این ذهنیت‬ ‫را در جامعه روش��ن‌فکری ایران ایجاد می‌کند که برخی از دوستان‬

‫برای وصول ب��ه غایت نهایی‬ ‫خود یعنی رس��یدن به قدرت‪،‬‬ ‫حاضر به تن دادن به ش��عارها‬ ‫و مصادیق عوام فریبانه‌اند‪.‬‬ ‫و اما حرف آخر‪:‬‬ ‫جامعه ایرانی بیش از هر زمانی‬ ‫به واس��طه درک استبداد دینی در‬ ‫تار و پود زندگی خود‪ ،‬مس��تعد عبور‬ ‫و‌ گ��ذر تاریخی از مرزهای دینی در‬ ‫حی��ات سیاس��ی‌_اجتماعی خویش‬ ‫اس��ت‪ .‬بنابرای��ن دوس��تان س��عی‬ ‫نکنن��د مولفه‌هایی را ک��ه مقدمات‬ ‫این عبور را تس��ریع می‌کنند در نزد‬ ‫افکار عمومی تضعیف نمایند چراکه‬ ‫ب��ه همان اندازه که ایرانیان مس��تعد‬ ‫عبور از اس�لام سیاس��ی‌اند به همان قدر نیز اس��تعداد غلطیدن‬ ‫به ورطه خوفناک آن را نیز دارا می‌باش��ند‪ .‬کم نیس��تند کس��انی‬ ‫که با روش‌های عوام فریبانه س��عی می‌کنند تاکشتی طوفان‌زده‬ ‫ملت ایران را بار دیگر ب��ه طوفانی دیگر هدایت نمایند‪ .‬بنابراین‬ ‫اگر دوس��تان مدعی لیبرالیسم نمی‌توانند برای رهایی ملت ایران‬ ‫از چنگ اس��تبداد دینی‪ ،‬چاره‌ای بیاندیشند‪ ،‬حداقل آب به آسیاب‬ ‫بی‌آب فرصت‌طلبان دین پرست نریزند‪.‬‬

‫هفت‬

‫ژانویه ‪2012‬‬

‫‪3‬‬

‫‪3‬‬


‫اصـالح و اشـاره‬

‫پرده نقره ای‬

‫در شماره گذشته مجله هفت مطلبی تحت عنوان «به ایران‬ ‫یک تلوزیون خوب بدهید» از مهدی خلجی برگردان به‬ ‫فارسی شده بود که در نقل از منبع «انستیتو واشنگتن» به‬ ‫اشتباه از واشینگتن دی سی نوشته شده بود‪ .‬با پوزش از‬ ‫خوانندگان گرامی منبع مطلب مجدد ذکر می شود‪:‬‬

‫بودن یا نبودن‬

‫مهدیخلجیازانستیتوواشینگتن‬

‫عال‬ ‫ارنست لوبیچ ‪ « :‬با وقارترین انسان دنیا هم حداقل دو بار در روز مسخره‬ ‫است»‪.‬‬ ‫فیلمی که این بار می‌خواهم پیش‌نهاد کنم یک کمدی کالسیک بسیار‬ ‫تاثیرگذار در تاریخ س��ینما است که شاید کمتر دیده شده باشد ‪.‬فیلم «‬ ‫ب��ودن یا نبودن» (‪ )To Be or Not to Be‬اثر «ارنس��ت لوبیچ» (‬ ‫‪ .)Ernst Lubitsch‬لوبیچ کارگردان یهودی آلمانی بود که بیش‌تر‬ ‫کارهای مهم و بزرگ‌اش را بعد از مهاجرت به هالیوود در آمریکا ساخت‬ ‫و به س��رعت تبدیل به یکی از مهم‌ترین و محبوب‌ترین و اثرگذار‌ترین‬ ‫فیلم‌سازان هالیوودشد‪ .‬کارگردانی که «هیچکاک» (‪ )Hitchcock‬او‬ ‫را مرد س��ینمای ناب می‌نامد و «اورس��ن ولز» (‪)Orson Welles‬‬ ‫او را غول س��ینما که اس��تعدادش بهت‌آور بود می‌شناسد ‪ .‬او ظرافت و‬ ‫شوخی‌های ملیح کالمی را وارد هالیوود کرد و بعد از آن سبک کارها و‬ ‫شوخی‌های او در کمدی‌ها تبدیل به یک الگوی مهم برای کارگردانان‬ ‫شد ‪ .‬کارگردان بزرگی چون «بیلی وایلدر» (‪ )Billy Wilder‬به شدت‬ ‫تحت تاثیر او بوده است‪ .‬فیلم بودن یا نبودن را «لوبیچ» در سال ‪1942‬‬ ‫یعنی در میانه جنگ جهانی دوم س��اخت ‪ ،‬فیلم ماجرای یک گروه تاتر‬ ‫و در راس آن‌ها یک زوج بازی‌گر مش��هور در ورش��وی لهس��تان است‬ ‫که در آس��تانه تشکیل یک مثلث عشقی بین مرد ‪ ،‬زن و یک خلبان ‪،‬‬ ‫نازی‌ها لهستان را اشغال می‌کنند ‪ .‬خلبان به هم‌راه عده دیگری عضو‬ ‫یک گروه مقاومت در لندن می‌شود که رییسش پروفسور « سیلتسکی‬ ‫» (‪ )Siletsky‬اس��ت که در واقع جاس��وس آلمان‌ها است‪ .‬کمی بعد‬ ‫از س��فر پروفسور از لندن به ورشو‪ ،‬لهس��تانی‌ها متوجه می‌شوند که او‬ ‫جاسوس است و قصد دارد که اطالعات گروه را به نازی‌ها بدهد و خلبان‬

‫را برای مطلع کردن گروه مقاومت در داخل ورش��و به آن‌جا می‌فرستند‪.‬‬ ‫از این‌جا به بعد گروه تاتر با ترفند‌های مختلف و نقشه‌های پیچیده وارد‬ ‫یک بازی جاسوسی می‌شوند‪ .‬برای جلوگیری از این‌که پروفسور اطالعات‬ ‫را به نازی‌ها بدهد‪،‬خود را ش��بیه به نازی‌ها‪ ،‬پروفس��ور‪ ،‬و حتا خود هیتلر‬ ‫در می‌آورند‪ .‬فیلم سرشار از شوخی‌های بی‌نظیر کالمی و موقعیت‌های‬ ‫خنده‌آور اس��ت‪ .‬ش��وخی‌های جنسی مش��هور لوبیچ که در لفافه و غیر‬

‫یک مقام اطالعاتی جمهوری اسالمی‪:‬‬

‫در پی اعالم انحالل خانه سینما‪،‬‬

‫بازداشت ‪ ۴‬نفر به اتهام‬ ‫ایجاد اغتشاش‬ ‫در انتخابات مجلس‬

‫بهمن فرمان‌آرا‪،‬‬ ‫کارگردان ایرانی جوایز‬ ‫فجر را پس داد‬

‫ی��ک مق��ام اطالعاتی‬ ‫جمهوری اسالمی روز‬ ‫ش��نبه‪ 7 ،‬ژانوی��ه‪ ،‬از‬ ‫بازداشت ‪ 4‬نفر به اتهام‬ ‫«طراح��ی ش��بکه‌ها و‬ ‫اجرای س��ازو کار‌هایی‬ ‫ب��رای انج��ام اقدامات‬ ‫ضد امنیتی در آس��تانه انتخابات» مجلس شورای اسالمی د خبر‬ ‫داده است‪.‬‬ ‫ب��ه گزارش باش��گاه خبرنگاران‪ ،‬این مقام مدعی ش��ده اس��ت‪:‬‬ ‫«دستگیر‌ش��دگان با اس��تفاده از وس��ایل و تجهیزات پیش‌رفته‬ ‫ارتباط��ات پنهان که اخی��رن از بیگانگان دریاف��ت کرده بودند‬ ‫در حال س��ازمان‌دهی هس��ته‌های خاصی ب��رای فراخوان‌های‬ ‫اینترنتی و ایجاد آشوب و اغتشاش در کشور بوده‌اند‪ ».‬مقام‌های‬ ‫سیاس��ی و امنیتی جمهوری اسالمی‪ ،‬تاکنون به دفعات در مورد‬ ‫احتمال تکرار اعتراضات خیابانی مشابه با تظاهرات معترضان به‬ ‫انتخابات ریاست جمهوری ‪ ۱۳۸۸‬هشدار داده‌اند‪.‬‬ ‫ب و منتقدان نظام جمهوری‬ ‫برخی از احزاب و چهره‌های اصالح‌طل ‌‬ ‫اسالمی اعالم کرده‌اند که در انتخابات مجلس نهم‪ ،‬که ‪ ۱۲‬اسفند‬ ‫برگزار خواهد شد‪ ،‬شرکت نخواهند کرد‪.‬‬

‫روز ش��نبه‪ 7 ،‬ژانویه‪ ،‬بهمن فرم��ان‌آرا‪ ،‬کارگردان ایرانی فیلم‌های‬ ‫«ب��وی کاف��ور عطر یاس ‌» و «خانه‌ای روی آب» س��ه س��یمرغ‬ ‫بلورینی که از جشن‌واره فجر دریافت کرده بود به دفتر جشن‌واره‬ ‫تحویل داده است‪.‬‬ ‫به گ��زارش خبرآنالین‪ ،‬بهمن فرم��ان‌آرا‪ ،‬در این خصوص اظهار‬ ‫داش��ت‌‪« :‬با شرایطی که در س��ینمای ایران به وجود آمده است‪،‬‬ ‫تصمیم گرفتم س��ه سیمرغ بلورینی که از جشن‌واره فجر گرفته‌ام‬ ‫به دفتر جشن‌واره بازگردانم‪».‬‬ ‫او ادام��ه داد‌‪« :‬این س��یمرغ‌های بلورین را برای فیلم‌های «بوی‬ ‫کافور عطر ی��اس» و «خانه‌ای روی آب» دریافت کرده بودم که‬ ‫همه را تحویل دفتر جشن‌واره دادم و رسید آن را گرفتم‪».‬‬ ‫فرمان‌آرا س��یمرغ بلورین بهترین فیلم را از بیس��تمین جشن‌واره‬ ‫فیلم فجر ب��رای «خانه‌ای روی آب» دریافت کرده بود و هم‌چنین‬ ‫سیمرغ‌‌های بهترین کارگردانی و بهترین فیلم‌نامه را از هجدهمین‬ ‫دوره جشن‌واره فجر برای فیلم «بوی کافور‪ ،‬عطر یاس» گرفته بود‪.‬‬ ‫الزم به اشاره اس��ت در روزهای اخیر تنش میان وزارت فرهنگ و‬ ‫ارش��اد جمهوری اسالمی و خانه سینما افزایش یافته که در پی آن‬ ‫وزارت ارشاد این موسسه را منحل اعالم کرد‪ .‬اما خانه سینما اعالم‬ ‫کرد اس��ت که دستور انحالل باید از سوی مقام‌های قضایی صادر‬ ‫شود و هیچ نهادی حق اعالم انحالل آن را ندارد‪.‬‬

‫‪4‬‬

‫‪ 4‬هفت‬

‫ژانویه ‪2012‬‬

‫مستقیم بیان می‌شوند‪ ،‬و «چارلی چاپلین» (‪ )Charlie Chaplin‬هم‬ ‫به بی‌نظیر بودن آن‌ها در آثار لوبیچ اشاره می‌کند‪،‬در این فیلم به شکلی‬ ‫عالی وجود دارند‪ .‬نقش��ه‌های گروه تات��ر که خیلی از اوقات طبق برنامه‬ ‫پیش نمی‌روند‪ ،‬و هم‌راه با تغییر لباس و ترس از لو رفتن هس��ت‪ ،‬بسیار‬ ‫هیجان‌انگیز و جالب هستند‪ .‬موقعیت شخصی که تغییر قیافه داده و هر‬ ‫لحظه احتمال برمال شدن رازش وجود دارد‪ ،‬بعدها در بسیاری از فیلم‌های‬

‫کمدی مورد اس��تفاده قرار گرفت‪ .‬خصوصن در کارهای ادامه دهنده راه‬ ‫«لوبیچ»‪« ،‬بیلی وایلدر»‪ ،‬که موضوع تغییر لباس در کارهای او تمی تکرار‬ ‫شونده است‪ .‬به عنوان مثال می‌توان به فیلم‌هایی مثل‪« :‬بعضی‌ها داغ‌شو‬ ‫دوس��ت دارن��د» (‪« ،)Some like it Hot‬بزرگ‌تر و کوچک‌تر» (‬ ‫(‪ The Major and TheMinor‬و «ایرم��ا خوش‌گله» (‪Irma‬‬ ‫‪)la Douce‬اش��اره داشت‪ .‬و از آخرین نمونه‌های تاثیرگذاری این فیلم‬ ‫می‌توان به فیلم «حرامزاده‌های لعنتی» (‪)Inglourious Basterds‬‬ ‫ساخته‌ی «تارانتینو» (‪ )Tarantino‬اشاره کرد‪ .‬در مورد شخصیت‌های‬ ‫داستان عالوه بر گروه تاتر ‪،‬به سربازها و فرماندهان نازی نیز به شکلی‬ ‫عالی پرداخته ورفتار آن‌ها هم‌چون انس��ان‌هایی با وقار ولی مسخره و تا‬ ‫حد زیادی خنگ‪ ،‬بازنمایی شده است‪ .‬ترکیب موضوع سیاسی و حیاتی‬ ‫جاسوس بازی با موضوع رابطه خلبان و زن که شوهرش آن را در حین‬ ‫کارهای جاسوسی از دهان نازی‌ها می‌شنود‪ ،‬بسیار سرگرم کننده است‪.‬‬ ‫داستان عنوان فیلم از این قرار است که زن با خلبان قرار می‌گذارد که در‬ ‫حین نمایش هملت‪ ،‬هر وقت شوهرش که نقش هملت را دارد ‪ ،‬عبارت‬ ‫بودن یا نبودن را گفت‪ ،‬از بین تماشاگران بلند شود و به مالقات زن برود‪.‬‬ ‫این ترک کردن س��الن تاتر‪ ،‬آن هم در اوج نمایش برای ش��وهر مغرور‪،‬‬ ‫بس��یار عذاب آور است و موقعیت‌های جالبی به وجود می‌آورد‪ .‬البته این‬ ‫ماجرا پس از مدتی با حمله نازی‌ها و وارد شدن گروه در جاسوس بازی‬ ‫ناتمام می‌ماند‪ .‬در آخر‪ ،‬دیدن این فیلم به ش��دت س��رگرم کننده‪ ،‬زیبا و‬ ‫خوش ساخت که سرچشمه‌ی خالقیت‌ها‌ی فراوانی در سینما بوده است‬ ‫را به همه سینما دوستان پیش‌نهاد می‌کنم‪.‬‬

‫هاشور‬

‫بهاری که به خزان نشست‬

‫روزه�ای خ�وش مردم مصر به نظر می رس�د خیلی طوالنی نبوده اس�ت‪ .‬در همین روزها بود که ش�بکه های‬ ‫اجتماعی و تلوزیون ها صحنه های خشونت باری را از درگیری مردم مصر با ارتش مصر به تصویر کشیدند‪.‬‬ ‫انگار بهار عربی خیلی زود به خزان نشسته است‪.‬‬


‫نیویورک‬

‫سمبلی برای فصل تعطیالت‬

‫روزبه میرابراهیمی‬ ‫فص��ل تعطیالت س��ال ن��و میالدی ک��ه آغاز‬ ‫می‌ش��ود ش��هر نیویورک یکی از «پر مراسم»‬ ‫ترین ش��هرهای دنیا اس��ت‪ .‬در فاصله ماه‌های‬ ‫نوامب��ر تا ژانوی��ه می‌توان روزانه ش��اهد ده‌ها‬ ‫برنامه فصل تعطیالت بود‪ .‬از کنسرت و نمایش‬ ‫گرفت��ه تا ویژه برنامه‌ه��ای مختص مکان‌های‬ ‫توریس��تی و تاریخی نیویورک‪ .‬حتمن از مراسم‬ ‫هرساله تحویل سال در میدان «تایمز» منهتن‬ ‫ش��نیده‌اید‪ .‬هرچند معمولن س��رمای استخوان‬ ‫س��وزی را تجرب��ه خواهید کرد ام��ا تجربه‌اش‬ ‫ب��رای چند بار در طول عمر چیز بدی نیس��ت‪،‬‬ ‫البته شاید ترجیح بدهید در مبل خانه گرم خود‬ ‫بنش��ینید و از تلویزیون تماشاگر مراسم و البته‬ ‫بخار خارج ش��ده از دهان حاض��ران در میدان‬ ‫باش��ید‪ ،‬می‌دانم انتخاب راحتی نیست‪ ،‬هر چند‬ ‫هرس��اله میلیون‌ها نفر از سرتاس��ر دنیا چمدان‬ ‫می‌بندن��د تا این تجرب��ه را در زندگی خود ثبت‬ ‫کنند‪.‬‬ ‫ام��ا از می��دان «تایم��ز» ک��ه بگذری��م آن‌چه‬ ‫می‌خواس��تم در موردش کمی بنویس��م جاذبه‬ ‫دیگری بود‪« .‬درخت کریسمس راکافلر سنتر»‬

‫ه زودی‬ ‫ب‬

‫یکی از معروف‌ترین درخت‌های کریسمس دنیا‬ ‫است که س��ابقه‌ای طوالنی دارد‪ .‬سابقه‌ای که‬ ‫آغازش به س��ال ‪ ۱۹۳۳‬بازمی‌گردد‪ .‬تقریبن ‪۸۹‬‬ ‫مراس��م کریس��مس را این مکان به خود دیده‬ ‫است‪ .‬چیزی نزدیک به عمر برج «راکافلر» که‬ ‫‪ ۸‬ماه قبل از برافراشتن اولین درخت کریسمس‬ ‫رسمن افتتاح شده بود‪.‬‬ ‫هر س��اله «صنوبر نروژی» عظیم��ی از جایی‬ ‫در امریکا ب��ه باغچه کوچک مقابل برج منتقل‬ ‫می‌ش��ود و پس از تزیینات دل‌ربا طی مراسمی‬ ‫وی��ژه رونمایی و معمولن در ‪ ۶‬ژانویه هر س��ال‬ ‫از ش��هر خارج می‌شود‪ .‬پس از سال‌ها برگزاری‬ ‫این مراس��م درخت کریسمس «راکافلر سنتر»‬ ‫تبدی��ل به یک��ی از س��مبل‌های جهانی فصل‬ ‫تعطیالت ش��ده اس��ت‪ .‬به گونه‌ای که از هفته‬ ‫پ��س از «عیدش��کرگزاری» در امریکا خیلی‌ها‬ ‫منتظر هس��تند تا ب��ا رونمای��ی درخت حاصل‬ ‫تدارکات جشن‌های پیش رو را ببینند‪.‬‬ ‫امس��ال نی��ز در عص��ر چهارش��نبه ‪ ۳۰‬نوامبر‬ ‫«صنوبر ن��روژی» که از «میفلی��ن ویل» (‪)1‬‬ ‫ایالت پنسلوانیا آمده بود طی مراسم باشکوهی‬ ‫رونمایی ش��د‪ .‬معمولن درخت‌های این مراسم‬

‫از سوی افراد یا موسسات متفاوت به این مرکز‬ ‫هدیه می شود‪ .‬درخت امسال با ‪ ۳۰‬هزار چراغ‬ ‫و ‪ ۵‬مایل س��یم تزیین ش��ده است‪ .‬این درخت‬ ‫‪ ۷۴‬فوت ‪ ۲۳‬متر طول دارد‪.‬‬ ‫بلندتری��ن درختی ک��ه تاکن��ون در مقابل «برج‬ ‫راکافالر» نصب ش��ده اس��ت ‪ ۱۰۰‬ف��وت ‪ ۳۰‬متر‬ ‫بوده که ‪ ۱۰۰‬س��ال عمر داش��ته و در سال ‪۱۹۹۹‬‬ ‫در این مکان مستقر شده بود‪ .‬تاکنون درخت‌های‬ ‫این مراسم از ایالت‌های مختلف از جمله پنسلوانیا‬ ‫و نیوجرس��ی و کانیتیکت و ویرجینیا به نیویورک‬ ‫آورده شده است‪ .‬اولین درخت خارجی هم در سال‬ ‫‪ ۱۹۶۶‬از سوی کانادا هدیه شد‪.‬‬ ‫در ط��ول تعطی�لات در حاش��یه ای��ن درخت‬ ‫مراس��م‌های ویژه‌ای برگزار می‌شود که در روز‬ ‫تحویل سال نیز هر ساله خواننده‌های مطرحی‬ ‫به طور زنده به اجرای برنامه می‌پردازند‪ .‬اگر در‬ ‫طول تعطیالت گذرتان به نیویورک افتاد دیدن‬ ‫این درخ��ت خالی از لطف نیس��ت‪ .‬هر چند در‬ ‫اطراف این مکان نیز جاذبه‌ها و س��رگرمی‌های‬ ‫فراوان��ی را خواهی��د یافت تا تعطی�لات به یاد‬ ‫ماندنی را در نیویورک بگذرانید‪.‬‬ ‫‪Mifflinville .1‬‬

‫‪www.haftmagazine.com‬‬

‫سـایتمجلههفـت‬

‫آرشیونشریهبهصورتموضوعی‬ ‫خبرهای روزانه ‬ ‫بانک اطالعات مشاغل‬ ‫ ‬ ‫نیازمندی ها‬ ‫گزارش های محلی از آمریکا و کانادا‬ ‫ویدیو و عکس در سایت مجله هفت‬

‫خبر‪ ،‬گزارش‪ ،‬تصویر‬

‫به زودی‬ ‫می توانید هفت‬ ‫را به صورت روزانه‬ ‫هم دنبال کنید‬

‫هفت‬

‫ژانویه ‪2012‬‬

‫‪5‬‬

‫‪5‬‬


‫بازارچه‬

‫اوضاع اقتصادی جهان وسالیکه نکوست‬

‫سایه کوثری‬ ‫جهان در سالی که گذشت در حوزه اقتصاد روزها و ماه‌های سختی را‬ ‫گذراند و پیش‌بینی می‌شود علی رغم امیدواری‌ها روزهای سخت‌تری‬ ‫در انتظار اقتصاد جهان باشد‪ ،‬شاید اگر پیش‌بینی اکونومیست جدی‬ ‫گرفته می‌شد اکنون جهان برای مقابله با بحرآن های اقتصادی رو‬ ‫به رشد خود آماده‌تر بود‪.‬‬ ‫اما مطالعات نشان می‌دهد که با توجه به درست بودن پیش‌بینی‌ها‬ ‫در مورد وضع اقتصادی س��ال ‪ ،2011‬س��ال‌های بعد هم از هم‌این‬ ‫پیش‌بینی‌ها در رشد یا رکود اقتصادی تبعیت کند‪.‬‬ ‫س��ال ‪ 2011‬در آغازین روزهای س��ا ‌ل نو‪ ،‬نش��ریه اکونومیست در‬ ‫گزارشی به بررس��ی اوضاع اقتصادی جهان در این سال پرداخت و‬ ‫عالوه بر سال ‪ 2011‬پیش‌بینی‌هایی در مورد سال‌های آتی نیز کرد‪.‬‬ ‫این نشریه در گزارش خود پیش‌بینی کرده بود که طی سال گذشته‬ ‫میالدی رش��د تولی��د ناخالص داخلی جهان ب��ه ‪ 3.8‬درصد کاهش‬ ‫خواهد یافت‪ .‬هرچند به اعتقاد اکونومیست رشد اقتصادی جهان طی‬ ‫س��ال‌های ‪ 2012‬و ‪ 2013‬به ترتیب به چه��ار و ‪ 4.1‬درصد افزایش‬ ‫خواهد یافت و پس از آن طی سال‌های ‪ 2013‬و ‪ 2014‬جهان شاهد‬ ‫رش��د اقتصادی ‪ 4.2‬و ‪ 4.3‬درصدی خواهد بود اما به نظر می‌رس��د‬ ‫این موضوع چندان به بحرآن های اقتصادی کشورهای توسعه یافته‬ ‫کمکی کند‪ .‬اکونومیس��ت پیش‌بینی کرد بود که منطقه یورو نیز در‬ ‫س��الی که گذش��ت وضعیت اقتصادی بدتری نسبت به سال ‪2010‬‬ ‫داشته باشد و رشد اقتصادی ‪ 16‬کشور این منطقه از ‪ 1.6‬درصد به‬ ‫‪ 0.9‬درصد کاهش خواهد یابد که تقریبن هم‌این محقق شد‪.‬‬ ‫از سویی کریستین الگارد‪ ،‬رییس صندوق بین‌المللی پول به تازگی‬ ‫گفته است که دورنمای اقتصادی جهان تیره است و هیچ کشوری از‬ ‫خطرهای تهدیدکننده آن مصون نیست‪ ،‬به اعتقاد وی همه کشورها‬ ‫به خص��وص اروپایی‌ها باید در برابر بح��ران کنونی که خطر رکود‬ ‫جهانی را به‌هم‌راه دارد‪ ،‬ایستادگی کنند‪.‬‬ ‫به‌گفت��ه وی رهبران اقتصادی جهان باید به نقاط ضعف پولی خود‪،‬‬ ‫به‌خصوص ضعف‌های به نمایش گذاشته‌شده در جریان بحران حوزه‬ ‫یورو رسیدگی کنند‪ .‬هم‌زمان با این سخنان موسسه استاندارد اندپورز‬ ‫رتبه‌بندی مالی ده بانک اسپانیایی را کاهش داد‪ .‬موسسه آمار فرانسه‬ ‫هم پبش‌بینی کرده بود‪ ،‬اقتصاد این کش��ور که دومین اقتصاد مهم‬ ‫اروپا است‪ ،‬در سه ماهه پایانی سال ‪ ۲۰۱۱‬و سه ماهه نخست ‪۲۰۱۲‬‬ ‫دچار رکود شود‪ .‬از سویی بر وضعیت اقتصادی کشورهای حوزه یورو‬ ‫و دیگر کشورهای توسعه یافته و صنعتی مسایل بسیاری تاثیرگذارند‪.‬‬ ‫جنگ‌های خاورمیانه‪ ،‬بحران در این منطقه و مشکالت غرب با ایران‬ ‫در س��ال‌های آینده بر اقتصاد کشورهای دیگر تاثیرگذار خواهد بود‪.‬‬ ‫به عنوان مثال به اعتقاد اقتصاددانان جهان و موسس��ات تحقیقاتی‬ ‫بین‌المللی غرب در مسیر اعمال فشار به ایران از طریق تحریم نفت‬ ‫این کش��ور با موانعی روبروست و اگر به این روند ادامه دهد و نفت‬ ‫ایران را تحریم کند‪ ،‬احتمال دارد که با افزایش قیمت نفت به طرزی‬ ‫غیرقابل کنترل مواجه ش��ود‪ .‬این موضوع به طور قطع مشکالتی را‬ ‫در آژانس‌های خرید نفت ایجاد خواهد کرد‪ .‬ش��اید به هم‌این دلیل‬ ‫روسیه‪ ،‬چین‪ ،‬هند و سایر کشورهایی که روابط تجاری گسترده‌ای با‬ ‫ایران دارند‪ ،‬گفته‌اند که طرحی برای هم‌س��ویی با آمریکا در تحریم‬ ‫ایران ندارند‪.‬‬ ‫تعدادی از متحدان امریکا هم‌انند کشورهای ژاپن‪ ،‬کره جنوبی‪ ،‬یونان‪،‬‬ ‫اس��پانیا و ایتالیا نیز ع�لاوه بر تداوم واردات نف��ت از ایران‪ ،‬با بانک‬ ‫‪6‬‬

‫‪ 6‬هفت‬

‫ژانویه ‪2012‬‬

‫مرکزی این کشور نیز هم‌کاری می‌کنند‪ .‬اما به نظر می‌رسد هم‌چنان‬ ‫که مساله تحریم نفت ایران جدی‌ست‪ ،‬کشورهای صنعتی باید پیش‬ ‫از آن چاره‌ای برای حل مش��کل افزایش قیمت نفت بیابند‪ .‬چرا که‬ ‫با افزایش تولید نفت عربستان هم کمبود نفت ایران در بازار جبران‬ ‫نخواهد شد‪ .‬از سویی بر اساس گزارش موسسات بین‌المللی‪ ،‬درآمد‬ ‫نفتی ایران در س��ال جاری بیش از ‪ ۱۰۰‬میلی��ارد دالر خواهد بود و‬ ‫از آن‌جایی که تهران می‌تواند برای فروش نفت خود مش��تری‌های‬ ‫جای‌گزین پی��دا کند‪ ،‬نتیجه هر گونه تحریم احتمالی موجب ایجاد‬ ‫سود باالتر برای این کشور می‌شود‪.‬‬ ‫با وجودی که اقتصاد جهان در دست کشورهای بزرگی صنعتی‌ست‬ ‫ک��ه آمریکا در راس آن‌ها قرار دارد اما مقابله و ایجاد مش��کل میان‬ ‫غ��رب و برخی کش��ورهای جهان س��وم هم س��بب برهم خوردن‬ ‫معادالت اقتصادی جهان خواهد شد‪ .‬رویترز هم به تازگی در یک‬ ‫نظرس��نجی در میان اقتصاددانان و تحلیل‌گران اقتصادی‬ ‫به بررس��ی وضعیت اقتصادی سال ‪ 2012‬پرداخته و‬ ‫نوشته اس��ت‪ :‬اروپا در سال ‪ 2012‬نیز با یک‬ ‫اقتصاد آش��فته روبرو است و این امر بر‬ ‫رشد اقتصادی جهان تاثیر خواهد‬ ‫داشت اما بازارهای نوظهور‬

‫و آمریکا حداقل اقتصاد جهان را در مسیر صحیح نگه خواهند داشت‪،‬‬ ‫بر اس��اس نظرسنجی جدید رویترز‪ ،‬چنداین دلیل وجود دارد که چرا‬ ‫در س��ال آینده نیز نباید انتظار وقوع اتفاق خاصی را داش��ته باشیم‪.‬‬ ‫بسیاری از بزرگ‌ترین کشورهای پیش‌رفته جهان به سوی رکود در‬ ‫حال حرکت‌اند و بازارهای بورس جهانی نیز چشم به جبران بخش‬ ‫کوچکی از خس��ارات سنگین خود در سال ‪ 2011‬دارند‪ ،‬قیمت نفت‬ ‫نیز کاهش خواهد یافت و مدیران سرما‌یه‌ها مطمین نیستند که کجا‬ ‫و چه چیزی به‌ترین فرصت برای س��رمایه‌گذاری است‪ ،‬تمامی این‬ ‫موارد می‌تواند به‌ترین دالیل باشند‪.‬‬ ‫بیش‌ت��ر اقتصادانان فرض خود را بر این امید بنا نهاده‌اند که بحران‬

‫بدهی اروپا س��بب یک بحران اقتصادی جهانی جدید نخواهد شد‪.‬‬ ‫هنوز بس��یاری از بازارهای نوظهور مانند چین و برزیل می‌توانند در‬ ‫پایان س��ال آینده رشد داشته باش��ند‪ .‬همه آن‌ها در ماه‌های اخیر از‬ ‫رش��د اقتصادی کند زیان دیده‌اند و این امر به س��بب سیاست‌های‬ ‫انقباضی پولی در مواجه با تورم باال رخ داده است‪ .‬اکنون بزرگ‌ترین‬ ‫اقتصاد را در میان کش��ورهای جه��ان اقتصاد ایاالت متحده آمریکا‬ ‫در اختیار دارد‪ .‬تولید ناخالص داخلی این کش��ور نزدیک به ‪۱۳.۸۶‬‬ ‫تریلیون دالر است‪ .‬در مقایسه‪ ۱۵ ،‬کشور صاحب ارز یورو در اتحادیه‬ ‫اروپا مجموعن به تولید ناخالص داخلی ‪ ۱۴.۴۵‬تریلیون دالر در سال‬ ‫‪ ۲۰۰۷‬دست یافتند‪ .‬چین دارای دومین اقتصاد بزرگ جهان است و‬ ‫بالفاصله پ��س از آمریکا یعنی در مقام دوم در جهان قرار می‌گیرد‪.‬‬ ‫چنان‌چه رشد کنونی اقتصادی چین هم‌چنان ادامه یابد‪ ،‬چین از نظر‬ ‫اقتصادی‪ ،‬در حال رسیدن به آمریکا یعنی بزرگ‌ترین اقتصاد جهان‬ ‫است و باید خود را برای مقابله با پی‌آمدهای سیاسی و اقتصادی این‬ ‫موضوع آماده کند‪ .‬این امر موجب نگرانی‌های عمده سیاسی خواهد‬ ‫ش��د زیرا این کش��ور به‌صورت نیروی به‌مراتب قوی‌تری در منطقه‬ ‫درآمده است‪ ،‬بیش از ‪ ٪ ۵۰‬مردم چین کشاورزند‪.‬‬ ‫صنعتگران ‪ ٪۲۴‬و کارمندان و بازرگانان ‪ ٪ ۲۶‬نیروی کار فعال این‬ ‫کشور را تشکیل می‌دهند‪ .‬میلیون‌ها نفر هم‌چنان در فقر شدید زندگی‬ ‫می‌کنند و مش��کالت زیربنایی نیز در چین ادام��ه دارد‪ .‬ژاپن دارای‬ ‫س��ومین اقتصاد بزرگ جهان است‪ .‬ژاپن هم بالفاصله پس از چین‬ ‫یعنی در مقام سوم در جهان قرار می‌گیرد‪ .‬اقتصاد هند هم چهارمین‬ ‫اقتصاد بزرگ جهان است‪.‬‬ ‫از س��ویی با هم��ه پیش‌بینی‌ها هن��وز اقتصاددان��ان امیدوارند که‬ ‫کشورهایی مانند چین بتوانند در سال ‪ 2011‬سبب رونق اقتصاد کل‬ ‫جهان شوند‪ .‬اکنون چشم همه دنیا به راه‌حل کارآمد اقتصادی برای‬ ‫حل مشکالت دنیاست‪ .‬شاید به‌همین دلیل هم جایزه نوبل اقتصادی‬ ‫امسال به دو اقتصاد‌دان آمریکایی تعلق گرفته که مدلی برای بهبود‬ ‫وضع اقتصادی جهان طراحی کرده‌اند‪ .‬جایزه نوبل س��ال ‪ 2011‬در‬ ‫رشته اقتصاد به خاطر تحقیقات «توماس سارجنت» و «کریستوفر‬ ‫ت گذاری‌های‬ ‫سیمز» در زمین ‌ه عوامل مهم در اقتصاد کالن و سیاس ‌‬ ‫دولتی در رشته اقتصاد به این دو اقتصاددان آمریکایی اعطا شد‪.‬‬ ‫در بخش��ی از بیانیه هیات داوران جوایز نوبل آمده بود که برندگان‬ ‫امس��ال رشته اقتصاد «روش‌هایی را برای پاسخ‌گویی به سواالت و‬ ‫معضالت مربوط به مناسبات بین سیاست گذاری‌های کالن اقتصادی‬ ‫با متغیرهایی نظیر تولید ناخالص ملی‪ ،‬تورم‪ ،‬بی‌کاری و نرخ سرمایه‬ ‫گذاری ابداع کرده اند»‪ .‬توماس سارجنت در مورد ساختارهای عوامل‬ ‫فراگیر و مهم اقتصادی تحقیقات و روش‌هایی را تنظیم کرده است‬ ‫که برای تحلیل تغییرات دایمی در سیاست‌های اقتصادی بسیار مهم‬ ‫هس��تند‪ .‬به گفته هیات داوران جوایز نوبل‪ ،‬این روش برای مطالعه‬ ‫عوامل مهم اقتصادی در مناس��بات مصرف‌کنندگان با شرکت‌های‬ ‫بزرگ و تنظیم خواس��ت‌ها و نیازهای هر یک در توس��عه اقتصادی‬ ‫می‌تواند مورد استفاده قرار گیرد‪ .‬روش تحقیقاتی «کریستوفر سیمز»‬ ‫بر اساس عمل‌کرد متناوب و چرخه دوره‌های اقتصادی تنظیم شده‬ ‫و نش��ان می‌دهد که چه‌گونه سیاس��ت گذاری‌های کالن دولتی و‬ ‫یا تغییرات موس��می مثل تغییر نرخ بهره متوسط می‌تواند بر شرایط‬ ‫عمومی اقتصادی تاثیر بگذارد‪.‬‬ ‫با وجودی که این دو پژوهش��گر آمریکایی هر یک به طور جداگانه‬ ‫تحقیقات خود را انجام داده‌اند کار آن‌ها مکمل یکدیگر است و توسط‬ ‫کارشناسان‪ ،‬موسس��ات اقتصادی و دولت‌ها در سراسر جهان مورد‬ ‫استفاده قرار گرفته است‪.‬‬ ‫به نظر می‌رس��د با توجه به وضعیت اقتصادی جهان در سال ‪2011‬‬ ‫و پیش‌بینی‌هایی که برای س��ال جدید شده است‪ ،‬دنیا در پی یافتن‬ ‫راه حلی برای نفس کش��یدن در بحرانی‌ست که در اثر سیاست‌های‬ ‫غلط اقتصادی برخی کشورها به وجود آمده است‪ .‬هرچند شاید بهتر‬ ‫باش��د بگوییم‪ ،‬اوضاع اقتصادی جهان در س��ال جدید هم مصداق‬ ‫ضرب‌المثل « سالی که نکوست» باشد‪.‬‬


‫ایران ما‬ ‫عروس کهگیلویه و بویر‌احمد‬

‫آبشارمارگون‪ ،‬دامنی سفید برای رقص طبیعت‬

‫صدرا محقق‬ ‫دامن پوشش��ی کاملن زنانه اس��ت‪ ،‬اگر چ��ه برای بس��یاری از مردها‬ ‫بیکینی‌های نازک زنان و دختران هوس‌انگیز و چشم‌نواز است اما به‌نظر‬ ‫من زیبایی و ظرافت و زنانه‌‌گی در دامن به‌تر از هر پوش��ش دیگری به‬ ‫نمایش در می‌آید‪ .‬دامن به‌خصوص وقتی از پارچه‌های ظریفی مانند تور‪،‬‬ ‫ابریشم و حریر باشد‪ ،‬روح زنان‌گی را با تمام وجود نشان می‌دهد‪ ،‬با هر‬ ‫تکان��ی‪ ،‬وزش باد یا راه رفتن یا به‌تر از همه این‌ها در رقص‪ ،‬تکان‌های‬ ‫زیب��ای پارچه‪ ،‬زیبایی اندام زنانه را صد چندان می‌کند‪ .‬حاال تصور کنید‬ ‫دامن ظریف و سفیدی از جنس تور را که زنی زیباروی پوشیده است و‬ ‫در رقص پاهای‌او هر گوشه‌ای از این دامن خیره‌کننده بر اندام‌او می‌لغزد‬ ‫و ساق‌های‌او بیرون می‌زند‪ ،‬این تصویر نه تنها همه مردها که حتا زن‌ها‬ ‫را هم متوجه خود و جادو می‌کند‪.‬‬ ‫آب‌شار «مارگون» در مرز میان استان‌های «کهگیلویه» و «بویراحمد»‬ ‫در ایران‪ ،‬درست شبیه هم‌این دامن‌های زنانه‌ی توری و زیباست‪ ،‬با این‬ ‫تفاوت که ارتفاع آن به ‪ ۷۰‬متر و عرض آن به ‪ ۱۰۰‬متر می‌رسد‪ .‬طراح‬ ‫طبیعت این دامن را برش��ی استادانه زده است‪ ،‬این دامن زیبای سفید و‬ ‫چشم‌نواز که از جنس بلورها و قطره‌های درخشان آب ساخته شده و در‬ ‫تابش آفتاب با نوری خیره‌کننده می‌درخشد بر صخره‌ای سنگی ازجنس‬ ‫یک کوه پوشیده شده است‪.‬‬ ‫آب‌شار زیبای «مارگون» دایمی است و در چهار فصل سال در رقص و‬ ‫حرکت است‪ ،‬هیچ‌گاه باز نمی‌ایستد حتا در فصل زمستان که دمای هوا‬ ‫در کنار آن به زیر صفر می‌رس��د و بخش‌های بزرگی از آن یخ می‌زند‪،‬‬ ‫حتا در این فصل هم چش��مه‌های لبریزی که آب آن را تامین می‌کنند‬ ‫از جوشش نمی‌ایستند و میلیون‌ها لیتر آب را از فراز ارتفاع هفتاد متری‬ ‫خود به دامنه‌ی کوه روانه می‌کنند تا رودخانه پایین دست آن که از وسط‬

‫روس��تای زیبایی به‌همین نام می‌گذرد همیشه پر آب و سر زنده باشد‪.‬‬ ‫آب‌شار «مارگون» تشکیل شده است از چندین چشمه که بلندای یک‬ ‫کوه بیرون می‌زند و حاصل ذوب شدن برف‌هایی است که در ارتفاعات‬ ‫باالتر باریده و این‌جا به صورت آب شده بیرون می‌زند تا یکی از زیباترین‬ ‫و باشکوه‌ترین آب‌شارهای طبیعت زیبای ایران را خلق کند‪.‬‬ ‫«مارگون» نامی است که محلی‌های منطقه از صدها سال پیش به این‬ ‫سو بر این آب‌شار گذاشته‌اند‪ ،‬این نام ترکیبی است از دو کلمه‌ی «مار» و‬ ‫«گون» که در مجموع در خود بار معنای زیبای «به شکل و مانند مار»‬ ‫را می‌دهد‪ .‬این آب‌شار در ریزش‌اش از ارتفاع کوه چنان به خود می‌لغزد‬ ‫و پایین می‌آید که در چشم محلی‌ها به «مار» تشبیه شده است‪ ،‬آب‌شار‬ ‫مانند ماری از کوه پایین می‌آید‪.‬‬ ‫منطقه‌ای که آب‌شار در آن واقع شده است و مناطق اطراف آن به دلیل‬ ‫کوهستانی بودن و داشتن ارتفاعی باالتر از ‪ ۲۲۰۰‬متر‪ ،‬آب و هوایی سرد‬ ‫دارد‪ ،‬از اواسط پاییز و کل فصل زمستان تا اوایل بهار دمای این منطقه‬ ‫بس��یار کم می‌شود و اغلب پوشیده از برف است‪ ،‬از آن سو اما از دومین‬ ‫فصل بهار در اردیبهشت ماه این منطقه و آب‌شار بی‌مانندش بی‌شباهت‬ ‫به بهش��ت و زیبایی‌های توصیف ش��ده‌اش ندارد‪ .‬درختان سر به فلک‬ ‫کش��یده و سرسبزی که چش��م‌نوازی می‌کنند و جوی پر آبی که از زیر‬ ‫شاخه‌های آن می‌گذرد و در پس زمینه تصویر نیز آب‌شاری سفید رنگ‬ ‫و زیبا با وسعتی در حدود ‪ 100‬متر از ارتفاع ‪ 70‬متری به پایین می‌ریزد و‬ ‫رودخانه را پر آب می‌کند‪ .‬این هم‌آن بهشت وعده داده شده در کتاب‌های‬ ‫مقدس است‪ .‬حدود ‪ 200‬متری مانده به آبشار روستای «مارگون» است‬ ‫و روس��تاییان مهربان و خوش‌رویی که از صمی��م قلب از میهمانان و‬ ‫گردش‌گرانی که برای دیدن آب‌شار روستای‌شان از شهرهای مختلف‬ ‫ایران و کشورهای دیگر جهان آمده‌اند استقبال می‌کنند‪.‬‬

‫وقتی با آن‌ها صحبت می‌کنی و از آب‌شار و زیبایی‌های‌اش می‌پرسی با‬ ‫افتخار و شوق چنان جواب تو را می‌دهند که گویی از فرزندشان صحبت‬ ‫می‌کنن��د‪ ،‬فرزندی که خود بزرگ کرده‌اند و حاال جوان خوش برورویی‬ ‫ش��ده است که مایه مباهات همه ش��ده‪ ،‬روستاییان با شوق از آب‌شار و‬ ‫درخت‌ها و رودخانه‌ش��ان س��خن می‌گویند و از میوه‌های خوش‌عطر و‬ ‫خوش‌طعمی که در باغ‌های‌شان به عمل می‌آید‪ ،‬از سیب‪ ،‬هلو‪ ،‬گیالس‬ ‫‪ ،‬زردآل��و و گالبی و میوه‌های دیگر‪ ،‬و هم‌زمان تو را به خانه‌های‌ش��ان‬ ‫دعوت می‌کنند تا چایی و میوه‌ای با آن‌ها و دیگر اعضای خانواده‌ش��ان‬ ‫صرف کنی‪ .‬بی‌تردید کسی در کم‌تر گوشه‌ای از کره زمین منطقه‌ای با‬ ‫این همه جذابیت و زیبایی دیده است‪ ،‬دست طبیعت به‌ترین تصویرها را‬ ‫ساخته است و مردمان نیز در نهایت مهربانی و مهمان‌نوازی‪.‬‬ ‫اگر کسی این شانس را داشته باشد که زمان عروسی یکی از روستاییان‬ ‫به تماشای روس��تا و آب‌شار «مارگون» رفته باشد یکی از جذاب‌ترین‬ ‫اتفاق‌ها را خواهد دید‪ ،‬چرا که یکی از رس��وم اهالی روستای «مارگون»‬ ‫این است که در هنگام جشن ازدواج‪ ،‬عروس و داماد و شرکت‌کنندگان‬ ‫در جش��ن با لباس‌های رنگارن��گ و زیبای محلی س��اعتی را در کنار‬ ‫آب‌ش��ار به شادمانی و رقص هم‌راه با س��ازهای محلی می‌گذرانند‪ .‬در‬ ‫فصل تابس��تان که دمای هوا در برخی از نقاط تا ‪ 50‬درجه س��انتی‌گراد‬ ‫می‌رسد‪ ،‬دمای هوا در روستای «مارگون» و در کنار آبشار زیبای آن در‬ ‫معتدل‌ترین شرایط ممکن است‪ ،‬آب آن‪ ،‬آن‌قدر خنک و دل‌چسب است‬ ‫که شستن دست و صورت با آن تمام سختی‌هاو مشکالت را از یاد شما‬ ‫خواهد برد‪ .‬در زیر سایه سار درختان و در کنار رودخانه خروشان آن نیز‬ ‫هنگامی که دانه‌های کوچک آب که با وزش نسیم از آب‌شار جدا شده و‬ ‫به صورت شما می‌خورد لذتی دیگر را به کام شما می‌ریزد‪.‬‬ ‫سفر در فصل زمستان دیدن آب‌شار «مارگون» هم اگر چه کمی سخت‬

‫و مش��کل است و سرمای فراوان آن شاید برای برخی ناخوشایند باشد‪،‬‬ ‫اما در نهایت وقتی به آب‌شار برسید و بزرگی و شکوه آن را در قیافه‌ای‬ ‫جدید بینید که در قس��مت‌هایی یخ زده اس��ت و به جای آب‌ش��ار آب‪،‬‬ ‫قندیل‌هایی سفید رنگی از یخ از ارتفاع کوه آویزان شده همه سختی‌ها‬ ‫سرما را فراموش خواهید کرد‪ ،‬چون مطمین می‌شود که شما جزو اندک‬ ‫انسان‌هایی هستید که این آب‌شار با شکوه را در حالت یخ‌زدگی دیده‌اید‪.‬‬ ‫برای دیدن این آب‌ش��ار چندین راه وجود دارد‪ ،‬به عنوان مثال از طریق‬ ‫شهرهای «یاسوج» و«شیراز» می‌شود به آن‌جا رفت که از «یاسوج» دو‬ ‫راه و از «شیراز» یک راه وجود دارد همه این راه‌ها آسفالت است‪ ،‬فاصله‬ ‫و مسیر آب‌شار تا این شهرها به این شکل است‪:‬‬ ‫شهر یاسوج – شهر کاکان – روستای مارگون به طول ‪ ۶۵‬کیلومتر‪.‬‬ ‫شهر یاسوج – شهر سپیدان – روستای مارگون به طول ‪ ۱۲۵‬کیلومتر‪.‬‬ ‫شهر شیراز – شهر سپیدان – روستای مارگون به طول ‪ ۱۳۰‬کیلومتر‪.‬‬ ‫وقتی که به روستای «مارگون» رسیدید‪ ،‬می‌توانید با اتومبیل به داخل‬ ‫روستا رفته و ماشین خود را در یکی از پارکینگ‌های روستایی گذاشته‬ ‫و فاصله کوتاه روس��تا تا آب‌شار را پیاده طی کنید‪ ،‬این راه سنگ‌فرش‬ ‫است و در نزدیکی آب‌شار به پله‌های سیمانی تبدیل می‌شود‪ .‬به غیر از‬ ‫پارکینگ‌های افراد محلی که با دریافت هزینه‌ای از ماشین شما مراقبت‬ ‫می‌کنند در محوطه ورودی آب‌شار پارکینگی ساخته شده که در اطراف‬ ‫آن س��رویس بهداشتی و محوطه‌های وجود دارد که برای اقامت و برپا‬ ‫کردن چادر مناس��ب است‪ .‬بدون شک به‌ترین فصل برای دیدن آبشار‬ ‫«مارگون» در فصل تابس��تان است‪ .‬در این فصل شما می‌توانید با خود‬ ‫چادر مس��افرتی برده و یک ش��ب را در نزدیکی این آب‌ش��ار و در زیر‬ ‫درخت‌های چنار و بلندقامت��ی که در کنار رودخانه روییده‌اند بگذرانید‪،‬‬ ‫به نظر من هیچ‌چیز دلچسب‌تر از صدای زیبای آب نیست وقتی که از‬ ‫بلندای کوهی پایین می‌ریزد و در رودخانه‌ای خروشان جاری می‌شود و‬ ‫هم‌زمان با آن صدای انواع پرندگان نیز از البه‌الی شاخ و برگ درختان‬ ‫نیز شنیده می‌شود‪ .‬در روستای «مارگون» سوپرمارکت‌هایی هست که‬ ‫همه اجناس مورد نیاز گردش‌گران در آن به فروش می‌رسد‪.‬‬ ‫پیش‌نهاد من این اس��ت که یکی از سفرهای آینده خود را این بگذارید‬ ‫که در یک تعطیالت تابستانی رقص بی‌نظیر این زیبای دامن سفید را از‬ ‫نزدیک ببینید و یک شب رویایی را هم با آن بگذرانید‪ ،‬مطمین باشید که‬ ‫یکی از به‌ترین شب و روزهای زندگی‌تان خواهد بود‪.‬‬

‫هفت‬

‫ژانویه ‪2012‬‬

‫‪7‬‬

‫‪7‬‬


‫با رای دادگاه انقالب صورت گرفت‪:‬‬

‫یک‌سال حبس‬ ‫محکومیتاسماعیل‬ ‫زاده‪ ،‬فعال سیاسی‬ ‫به گزارش رسانه‌های حقوق بشری‪ ،‬عسل اسماعیل‌زاده‪ ،‬فعال‬ ‫سیاس��ی‪ ،‬در روزه��ای اخیر با صدور حکمی از س��وی دادگاه‬ ‫انقالب به یک سال حبس محکوم شده است‪.‬‬ ‫ب��ه گ��زارش ارگان خبری فعاالن حقوق بش��ر در ایران‪ ،‬این‬ ‫فعال سیاسی و از اعضای س��تاد میرحسین موسوی‪ ،‬که روز‬ ‫‪ ۱۹‬آذر ماه در شعبه ‪ ۲۶‬دادگاه انقالب تهران به اتهام «تبلیغ‬ ‫علیه نظام و اجتماع و تبانی» محاکمه ش��ده بود‪ ،‬هفدهم دی‬ ‫م��اه به تحمل چهار ماه حبس تعزیری و ‪ ۸‬ماه حبس تعلیقی‬ ‫محکوم شد‪.‬‬ ‫وی چندی پیش به هم‌راه پیمان عارف و شرر کنور‌تبریزی در‬ ‫بهش��ت زهرا و به جرم حضور در محل دفن ندا آقا‌سلطان‪ ،‬از‬ ‫جان‌باختگان پس از انتخابات ‪ ،88‬بازداشت شده بود که پس‬ ‫از چند روز به هم‌راه شررکنور تبریزی‪ ،‬به قید التزام آزاد شد‪.‬‬ ‫خانم اس��ماعیل‌زاده هم‌چنین ‪ ۱۱‬اردیبهش��ت‌ماه سال جاری‬ ‫در حین بازگش��ت به منزل توس��ط افرادی موسوم به لباس‬ ‫ش��خصی بازداشت شده بود و مدت ‪ ۳۱‬روز در سلول انفرادی‬ ‫بند ‪ ۲۰۹‬به سر برد و یازدهم خرداد ماه با قرار وثیقه یک‌صد‬ ‫میلیون تومانی به طور موقت آزاد شده بود‪.‬‬

‫در آستانه انتخابات مجلس‪،‬‬

‫انتقاد رییس مجلس‬ ‫ایران از تغییر‬ ‫مدیران دولتی‬

‫علی الریجانی رییس مجلس شورای اسالمی‪ ،‬روز یک‌شنبه‪،‬‬ ‫‪ 8‬ژانویه‪ ،‬در صحن علنی مجلس‪ ،‬از دولت جمهوری اسالمی‬ ‫خواست «به جای تغییرات در مدیریت‌ها در نزدیکی انتخابات‬ ‫مجل��س که ایجاد س��و‌تفاهم می‌کند‪ ،‬همت خ��ود را در حل‬ ‫مشکل اش��تغال و گرانی صرف کند‪ ».‬به گزارش مهر‪ ،‬آقای‬ ‫الریجانی هم‌چنین از مسووالن اجرایی خواست با خودداری‬ ‫از به کار‌گیری «روش‌های غیر‌علمی»‪ ،‬نگذارند «نوسانات در‬ ‫اقتصاد ملی آدرس غلطی به دش��من بدهد‪ ».‬اظهارات رییس‬ ‫مجلس در شرایطی صورت گرفته که با افزایش بی‌سابقه نرخ‬ ‫دالر در هفته‌های گذش��ته‪ ،‬ارزش پول ملی ایران به کم‌ترین‬ ‫میزان در طول تاریخ این کش��ور رس��یده اس��ت‪ .‬انتقاد علی‬ ‫الریجان��ی از تغییرات در مدیریت‌ها‪ ،‬یک روز بعد از برگزاری‬ ‫مراس��م معارفه علی‌اکبر محرابیان به عنوان «دستیار ویژه»‬ ‫رییس جمهوری اسالمی انجام شده است‪.‬‬ ‫‪8‬‬

‫‪ 8‬هفت‬

‫ژانویه ‪2012‬‬


‫روی خط استوا‬

‫باقالی‌پلوبا طعم جوراب‬ ‫درهتل هیلتون‬

‫سحر بیاتی‬ ‫در یک پس��ت فیس‌بوکی خواندم که نوشته بود‪ ،‬فقط یک ایرانی‬ ‫می‌تواند در ایران به دنبال اجناس خارجی باشد و در خارج به دنبال‬ ‫اجناس ایرانی‪ ،‬این داس��تان حقیقتی اس��ت انکارنشدنی که‬ ‫روایت‌اش را با قصه خاله‌ها و خاله‌زاده‌هایم نقل می‌کنم‬ ‫تا برس��م به داستان خودم و باقالی‌پلو خاطره‌انگیز در‬ ‫هتل هیلتون شعبه پتالینگ‌جایا‪.‬‬ ‫خال�� ‌ه و خاله‌زاده‌ه��ای من ک��ه در مونیخ زندگی‬ ‫می‌کنن��د هر س��ال در رفت و آمد به ای��ران‪ ،‬رفتار‬ ‫عجیب و غریبی از خود نشان می‌دادند که تا پیش از‬ ‫سفربه مالزی برای‌ام سوال‌برانگیز بود‪.‬‬ ‫عالوه بر هیجان‌زدگی در برابر خوراکی‌های ایرانی‪ ،‬هنگام‬ ‫بازگش��ت آبروریزی راه می‌انداختند که بیایید و ببینید‪ .‬فکرش‬ ‫را بکنی��د پلیس فرودگاه مونیخ از چمدان‌های‌ش��ان خربزه‪ ،‬فالوده‬ ‫شیرازی‪ ،‬نان خامه‌ای‪ ،‬نان سنگک و حتا‪ ،‬گاه حلیم کشف می‌کرد‪.‬‬ ‫پلیس هر چه در دفتر راهنما و قوانین می‌گشت نام این خوراکی‌ها‬ ‫را هم نمی‌یافت چه برس��د به قانونی برای ممنوعیت ورودش��ان‬ ‫به خاک کش��ورش‪ ،‬بنده خدا پلیس آلمانی با بیس��ت کیلو سبزی‬ ‫س��رخ شده قرمه‌سبزی و سبزی یخ‌زده آش و مقدار زیادی کشک‬ ‫و حتا آلبالو‪ ،‬زردآلو و ش��فتالو روبه‌رو می‌ش��د که به آن بی‌افزایید‪،‬‬ ‫هم‌ای��ن مقدار تخمه آفتاب‌گردان و ژاپن��ی و گل‌پری و ‪ ...‬با انواع‬ ‫پس��ته و بادام‪ .‬هر چند خانم یا آقای پلیس لب می‌گزید و دل‌اش‬ ‫می‌خواست نه تنها این خوراکی‌ها را ضبط کند که کله صاحب‌اش‬ ‫را هم از جا بکند‪ ،‬اما خب قانونی برای منع ورود نمی‌یافت‪.‬‬ ‫در یکی از این سفرهای اکتشافی البته یک شیشه بزرگ آب‌غوره با‬ ‫تمام تدابیر امنیتی شکسته بود و لباس‌های آن‌چنانی خاله‌زاده‌ای را‬ ‫به ساالد شیرازی بدل کرده بود که آن‌هم چون لباس‌های خودش‬ ‫ب��ود جریمه‌ای نداش��ت‪ .‬می‌ماند بوی ترش آب‌غ��وره در فرودگاه‬ ‫شیک و پیک مونیخ که باز هم جریمه‌ای نداشت‪.‬‬ ‫هر چند بیست و چند سالی از این سفرها می‌گذرد‪ ،‬اما شک ندارم‬ ‫تا ام��روز چندین الیحه به مجلس آلمان رفت��ه‪ ،‬برای کندن کله‬ ‫مسافران ایرانی که از چمدان‌های‌شان بوی یک یخچال خراب و‬ ‫خاموش ش��ده که مواد غذایی بسیاری در آن گندیده‌اند‪ ،‬به مشام‬ ‫می‌رسد‪.‬‬ ‫بالخ��ره مهاجرت گریبان من را هم گرفت و راهی مالزی ش��دم‪،‬‬ ‫روزه��ای اول بد نبود خوراکی‌های غیر ایرانی جلب توجه می‌کرد‬ ‫اما کم‌کم معلوم ش��د رنگ و روی رب ایرانی چیز دیگری‌اس��ت‪،‬‬ ‫خوردن خیارش��ور لذت دیگری دارد و ترشی بندری می‌خواهد این‬ ‫ش��کم کارد‌خورده‪ .‬به لطف سوپر مارکت‌های ایرانی خوراکی‌هایی‬ ‫تهیه و خورده ش��د‪ .‬اما قورمه‌سبزی با سبزی تازه کجا و با سبزی‬ ‫خشک کجا؟ باقالی‌پلو و آش هم که جای خود دارد‪.‬‬ ‫این ش��د که طی تماسی اسکایپی س��فارش مقداری سبزی‌قورمه‬ ‫و باقالی تازه به ایران داده ش��د تا در س��فر یکی از دوستان پدر که‬ ‫برای سمیناری از طرف فدراسیون فوتبال به مالزی دعوت شده بود‬ ‫ارس��ال شود‪ .‬ساعت ‪ 12‬شب بود که دوست محترم تماس گرفت‬ ‫و ضمن ابراز محبت بس��یار که انج��ام وظیفه کرده‪ ،‬خواهش کرد‬ ‫هم‌این امش��ب خود را به پتالینگ جایا برس��انم که از ساک‌دستی‬ ‫ارسالی پدر بوی عجیبی به مشام می‌رسد‪.‬‬

‫با‬

‫توج��ه ب��ه دور ب��ودن من��زل‬ ‫این‌جان��ب ب��ه پتالینگ جایا و این که نیمه‌ش��ب بود و خبری هم‬ ‫از ترافی��ک نبود به لطف اتوبان «دوک» راه افتادم و البته به جای‬ ‫خروجی «میدولی» افت��ادم در خروجی «ایکیا» و یک دور قمری‬ ‫زده و یک س��اعتی دیرتر رسیدم به هتل هیلتون‪ ،‬چشم‌تان روز بد‬ ‫نبیند که کلی اس��طوره فوتبال از مربی س��ابق بارسلونا و تیم ملی‬ ‫هلند و ‪ ...‬در س��الن انتظار و حیاط هتل پرسه می‌زدند‪ ،‬و اول بوی‬ ‫س��اکی که عطر باقالی‌پلو و جوراب در آن پی‌چیده بود به مش��ام‬ ‫رس��ید و بعد از چند دقیقه دوست عزیز از دور با ساکی سنگین در‬ ‫دس��ت ظاهر شد‪ .‬یخ باقالی‌ها پس از ‪ 12‬ساعت پرواز با هواپیمای‬ ‫قطری و ترانزیت بین راه آب شده بود و ‪...‬‬ ‫هر چند من ایرانی هستم و پشت دست‌ام داغ نمی‌شود و هم‌چنان‬ ‫برای هر مسافری که در راه مالزی است نقشه می‌کشم‪ ،‬اما خودم‬ ‫ه��م می‌دانم کار خوبی نمی‌کنم‪ .‬خودم هم هی به خودم می‌گویم‬ ‫کارد بخورد به ش��کمی که بوی گند راه می‌اندازد در هتل هیلتون‬ ‫و آبروی خودش و س��ایرین را می‌برد‪ .‬اما باز هم پلیس مالزی در‬ ‫ن ما ایرانی‌ها‪ ،‬که اغلب دانش‌جو هس��تیم و حال غذا درست‬ ‫چمدا ‌‬ ‫کردن نداریم چیزهای عجیب و غریب دیگری هم از جمله کوفته‪،‬‬ ‫کتلت و انواع خورشت می‌یابد‪.‬‬ ‫حاال باز گلی به گوشه جمال ما که از چمدان‌مان بوی غذا به مشام‬ ‫می‌رسد‪ .‬چه کنیم با آبروی ریخته از چمدان‌هایی که بوی بدی از‬ ‫آن به مش��ام نمی‌رسد‪ ،‬اما پس از تفتیش مقادیر زیادی موادمخدر‬ ‫به دست می‌آید و حیثیت که ملت و یک مملکت را به باد می‌دهد‪.‬‬ ‫می‌شود کمی از کتلت‌ها را به پلیس تعارف زد‪ ،‬با خندیدن و تعارف‬ ‫تخمه و لواشک از دل‌اش بوی گند چمدان‌ها را درآورد‪ ،‬با این همه‬ ‫مواد مخدر چه کار می‌ش��ود کرد؟ این دیگر در قانون نوشته شده‬ ‫و نیازی نیس��ت پلیس فرودگاه هیچ کش��وری لب بگزد و حرص‬ ‫بخورد‪ .‬به یک چش��م برهم زدن‪ ،‬قپانی دس��ت‌بندزده و می‌بردت‬ ‫آن‌ج��ا که‪ ...‬اگ��ر چمدان‌تان جا داش��ت‪ ،‬باقالی با عط��ر جوراب‪،‬‬ ‫لواش��ک‪ ،‬کتلت‪ ،‬کوفته و س��بزی قورمه را تا خرخره‌اش پر کنید‪.‬‬ ‫خیالی نیست‪ ،‬یک کمی دور هم می‌خوریم و می‌خندیم جای خالی‬ ‫را با هر چیزی پر نکنید‪ ،‬نه خنده‌دار اس��ت‪ ،‬نه خوش‌مزه‪ ،‬احتمالن‬ ‫پایان زندگی اس��ت‪ ،‬در غربت‪ ،‬بی‌زبان��ی و جایی که هیچ‌کس را‬ ‫یارای مدد رساندن نیست‪.‬‬ ‫هفت‬

‫ژانویه ‪2012‬‬

‫‪9‬‬

‫‪9‬‬


‫درشهر‬

‫گزارش آماری از کارگری جنسی در ایران بر اساس جامعه آماری فعاالن فیس‌بوک‬

‫مشتی نمونه خروارنرخ‌گذاری خدمات روسپیان ایرانی‬ ‫حامد فرمند‬ ‫از سال ‪ ۲۰۰۷‬که شبکه اجتماعی فیس‌بوک‪ ،‬به‌عنوان شبکه‌ای عمومی‬ ‫مورد اس��تفاده قرار گرفت‪ ،‬تبلیغ��ات و معرفی فعالیت‌ه��ای اقتصادی‪،‬‬ ‫بخش��ی از رفتار کاربران در این ش��بکه تعریف شد‪ .‬هر چند محدودیت‬ ‫دسترس��ی به این شبکه توسط کاربران ایرانی‪ ،‬در اختیار نبودن اینترنت‬ ‫پر س��رعت برای تمامی کاربران و توسعه نیافتن زیرساخت‌های تجارت‬ ‫الکترونیکی در ایران‪ ،‬از یک س��و و محدودیت تبلیغ در این شبکه برای‬ ‫کاربران ایرانی‪ ،‬ام��کان حضور فعاالن اقتصادی ایرانی در فیس‌بوک را‬ ‫کم‌رنگ کرده اس��ت‪ ،‬اما این فضا‪ ،‬ب��رای برخی از فعالیت‌ها‪ ،‬هم‌چنان‬ ‫یک فرصت تجاری به حساب می‌آید‪.‬‬ ‫چه روس��پی‌گری یا کارگری جنس��ی را فعالیت اقتص��ادی بدانیم و چه‬ ‫ندانیم‪ ،‬فعاالن ایرانی ای��ن عرصه‪ ،‬فیس‌بوک را به عنوان امکانی برای‬ ‫معرفی خود و خدمات جنس��ی شان انتخاب کرده‌اند‪ .‬گشت و گذاری در‬ ‫صفحات این فع��االن‪ ،‬حاکی از فضایی رقابتی ب��رای معرفی و عرضه‬ ‫خدمات جنس��ی توسط افرادی است که بخشی یا تمام منبع درآمدشان‬ ‫از این مسیر به دست می‌آید‪.‬‬ ‫در این گزارش‪ ،‬به بررس��ی مشخصات جامعه آماری شامل بیش از ‪۵۰‬‬

‫کارگر جنس��ی‪ ،‬پرداخته‌ایم‪ .‬این مشخصات‪ ،‬شامل سن عرضه‌کنندگان‬ ‫خدمات جنسی و هزینه این خدمات می‌شود‪ .‬هزینه‌ای که استفاده‌کننده‬ ‫از خدمات می‌پردازد نیز شامل دو بخش اصلی است‪ :‬خدمات جنسی (به‬ ‫صورت ساعتی یا یک شب کامل) و مکان‪.‬‬ ‫در این بررس��ی به ناچار افرادی که هیچ‌گونه اطالعاتی در مورد هزینه‬ ‫خدمات ارایه ش��ده و مشخصات فردیش��ان ارایه نداده‌اند‪ ،‬کنار گذاشته‬ ‫شده‌اند و تنها به عنوان فردی که از فضای فیس‌بوک برای معرفی خود‬ ‫استفاده کرده‪ ،‬شناسایی شده‌اند‪.‬‬ ‫طبق این بررسی‪ ،‬میانگین سنی کسانی که خود را روسپی معرفی کرده‬ ‫و از طریق فیس‌بوک‪ ،‬جلب مشتری می‌کنند‪ ،‬بیست و سه سال است و‬ ‫هیچ کدام از آن‌ها‪ ،‬بیش‌تر از س��ی سال ندارند‪ .‬کم سال‌ترین کارگران‬ ‫جنس��ی ایرانی فعال در فیس‌بوک‪ ،‬بیست ساله‌اند و بزرگترین آن‌ها نیز‬ ‫بیست و هفت سال دارند‪( .‬جدول و نمودار شماره یک)‪.‬‬ ‫گرچه بازار ارایه خدمات جنس��ی‪ ،‬به دلیل زیر زمینی بودن‪ ،‬بازار ش��فافی‬ ‫نیس��ت‪ ،‬اما الاقل در فض��ای فیس‌بوک‪ ،‬هزینه دریاف��ت این خدمات‪ ،‬تا‬ ‫حدودی رقابتی در نظر گرفته شده است‪ .‬با این حال‪ ،‬شاید به همان دلیل‬ ‫پی��ش گفته‪ ،‬نرخ خدمات‪ ،‬از ده ه��زار تومان تا هفتاد هزار تومان برای هر‬

‫جدول و نمودار شماره دو‬

‫جدول و نمودار شماره یک‬

‫جداول و نمودارهای ضمیمه‬

‫ساعت متغیر است‪ .‬متوسط وزنی نرخ هر ساعت ارایه خدمات‬ ‫جنس��ی در جامعه آماری مورد بررسی‪ ،‬حدود ‪ ۳۲‬هزار و پانصد‬ ‫تومان برآورد شده است‪( .‬جدول و نمودار شماره دو)‪.‬‬ ‫اختالف حداقل و حداکثر قیمت خدمات جنس��ی برای یک‬ ‫ش��ب کامل نیز به همین اندازه قابل توجه اس��ت‪ .‬کارگران‬ ‫جنس��ی جامعه آماری‪ ،‬نرخی بین ‪ ۲۵‬تا ‪ ۲۰۰‬هزار تومان را‬ ‫برای ارایه خدمات در طول یک ش��ب مطالبه می‌کنند‪ ،‬که‬ ‫متوس��ط وزنی این نرخ حدود ‪ ۶۲‬هزار تومان محاسبه شده‬ ‫است‪( .‬جدول و نمودار شماره سه)‪.‬‬ ‫در م��ورد خدمات جنس��ی‪ ،‬یکی از مهم‌تری��ن پیش نیازها‪،‬‬ ‫محل ارایه این خدمات است‪ .‬به همین دلیل بیش از هشتاد‬ ‫درصد از جامع��ه آماری مورد بررس��ی‪ ،‬دارای مکانی برای‬ ‫ارایه خدمات هستند و نرخ آن را نیز بین پنج تا بیست و پنج‬ ‫هزار تومان مازاد بر نرخ ارایه خدمات‌ش��ان‪ ،‬اعالم کرده‌اند‪.‬‬ ‫متوسط وزنی هزینه مکان نیز حدود یازده هزار تومان است‪.‬‬ ‫گرچه کارگری جنسی یا روسپی‌گری در ایران‪ ،‬تنها محدود‬ ‫به فعاالن فیس‌بوک نمی‌شود و این افراد نیز تنها در جامعه‬ ‫آماری مورد بررس��ی خالصه نمی‌ش��وند‪ ،‬اما اطالعات این‬ ‫گ��زارش می‌تواند بخش��ی از بازار ارایه خدمات جنس��ی در‬ ‫ایران را به نمایش بگذارد‪ .‬این اقدام نیز در راس��تای شفاف‬ ‫کردن فضایی صورت گرفته که از سوی دولت‌مردان ایران‪،‬‬ ‫انکار و از سوی جامعه ترد می‌شود‪ ،‬اما زیر پوست شهر‌ها و‬ ‫روستاها و حتا در فضای مجازی‪ ،‬جریان دارد‪.‬‬

‫تعداد‬

‫ن�رخ خدمات س�اعتی‬ ‫(هزار تومان )‬

‫تعداد‬

‫نرخ یک شب خدمات‬ ‫(هزار تومان )‬

‫‪1‬‬

‫‪10‬‬

‫‪1‬‬

‫‪25‬‬

‫‪1‬‬

‫‪15‬‬

‫‪3‬‬

‫‪30‬‬

‫جدول و نمودار شماره سه‬

‫تعداد‬

‫سن‬

‫‪4‬‬

‫‪20‬‬

‫‪5‬‬

‫‪21‬‬

‫‪2‬‬

‫‪22‬‬

‫‪7‬‬

‫‪5‬‬

‫‪23‬‬

‫‪1‬‬

‫‪35‬‬

‫‪5‬‬

‫‪24‬‬

‫‪3‬‬

‫‪25‬‬

‫‪3‬‬

‫‪40‬‬

‫‪2‬‬

‫‪3‬‬

‫‪26‬‬

‫‪3‬‬

‫‪50‬‬

‫‪2‬‬

‫‪100‬‬

‫‪1‬‬

‫‪27‬‬

‫‪1‬‬

‫‪70‬‬

‫‪1‬‬

‫‪200‬‬

‫‪7‬‬

‫‪16‬‬

‫‪-‬‬

‫‪13‬‬

‫نامشخص‬

‫‪14‬‬

‫نامشخص‬

‫‪1‬‬

‫‪40‬‬

‫کل آمار‬

‫جمع کل‬

‫‪44‬‬ ‫‪23‬‬

‫‪10‬‬

‫‪ 10‬هفت‬

‫میانگین وزنی‬

‫ژانویه ‪2012‬‬

‫‪3‬‬

‫‪20‬‬

‫‪5‬‬

‫‪40‬‬

‫تعداد‬

‫نرخ مکان (هزار تومان )‬

‫‪4‬‬

‫‪25‬‬

‫‪6‬‬

‫‪50‬‬

‫‪3‬‬

‫‪5‬‬

‫‪30‬‬

‫‪4‬‬

‫‪60‬‬

‫‪14‬‬

‫‪10‬‬

‫‪2‬‬

‫‪80‬‬

‫‪2‬‬

‫‪15‬‬

‫‪90‬‬

‫‪10‬‬

‫‪20‬‬

‫‪1‬‬

‫‪25‬‬ ‫نامشخص یا رایگان‬ ‫ندارد‬

‫جمع کل‬

‫‪37‬‬ ‫‪32.6‬‬

‫متوسط وزنی‬

‫‪65.25‬‬

‫‪10.96‬‬ ‫متوسط وزنی‬

‫‪38‬‬

‫متوسط وزنی‬ ‫جمع کل‬


‫میرزا کول دیسک‬

‫نمایش‌گاهی به وسعت دنیا‪...‬‬

‫دامون روزبه‬ ‫اول کار ای��ن نکته رو بگ��م تا فراموش‬ ‫نک��ردم‪ .‬از تاری��خ ‪ 10‬ت��ا ‪ 13‬ژانویه‪،‬‬ ‫آقای هم��ه نمایش گاه‌ه��ای دنیا‬ ‫در ش��هر الس وگاس آمری��کا به‬ ‫راه هس��تش‪ .‬نمایش��گاه ‪SEC‬‬ ‫معتبرتری��ن و مهم‌ترین اتفاق هر‬ ‫سال اس��ت که در زمینه گجت‌ها‬ ‫می‌افتد‪ .‬در این نمایش گا‌ه تمامی‬ ‫شرکت‌ها و کمپانی‌های مهم‪ ،‬آخرین‬ ‫دس��تاورد‌های خود را در آن به نمایش‬ ‫می‌گذارند‪ .‬گوش��ی‌های عجی��ب‪ ،‬نمایش‬ ‫گرهای خ��اص‪ ،‬تبلت‌های جدی��د و یک عالمه‬ ‫گجت‌های جالب‪ ،‬چیزهایی هس��تش ک��ه در این نمایش‬ ‫گاه به وفور یافت خواهند ش��د‪ .‬قیمت بلیط در حال حاضر برای این‬ ‫نمایش گاه ‪ 200‬دالر هستش که اگر قبل از سال نو برای خرید آن‬ ‫اقدام می‌کردید با نصف قیمت می‌توانس��تید آن را بخرید‪ .‬در شماره‬ ‫بعدی هفت بهترین‌های این نمایش گاه را معرفی خواهیم کرد‪ .‬اگر‬ ‫در الس وگاس هستید این فرصت را از دست ندهید چرا که شاهد‬ ‫چیزهایی خواهید بود که دنیا را تکان می‌دهد‪ .‬اطالعات بیشتر را این‬ ‫جا بگیرید‪www.cesweb.org :‬‬

‫باطری هیدروژنی‬ ‫با عمر باال موجود است!‬

‫حتمن ش��ما هم از پیغام کمبود باطری‬ ‫ب��ر روی لپ تاپ و موبایل و پخش‬ ‫کنندتون لذت نم��ی برید‪ .‬عمده‬ ‫گجت ها در حال حاضر بیش��تر‬ ‫از چند ساعت نمی توانند شارژ‬ ‫نگ��ه دارن��د و نیاز ب��ه منابعی‬ ‫قویتر در این دس��ت گاه ها به‬ ‫شدت احساس می شود‪.‬‬ ‫اما روزهای خوشی با باطری های‬ ‫جدی��د هیدروژن��ی در راه اس��ت‪.‬‬ ‫گزارش‌ه��ا می‌گ��ن اپ��ل خب��ر از‬ ‫فناوری جدیدی موسوم به باتری های‬ ‫هیدروژنی یا ‪Hydrogen Fuel Cells‬‬ ‫را در مکب��وک ها می دهد‪ .‬این باتری ها می توانند‬ ‫مکبوک ها را حتا تا چند هفته بدون نیاز به برق روشن نگه دارند‬ ‫ک��ه این تحول عظیمی نه تنها در صنع��ت نوتبوک بلکه تمامی‬ ‫گجت هایی مثل تلفن های هوش��مند‪ ،‬تبلت ها و سایر گجت‌ها‬ ‫قابل حمل خواهد بود‪.‬‬ ‫ش��رکت اپل اعتقاد دارد با بحران‌ه��ای خاورمیانه و کمبود منابع‬ ‫فسیلی این باتری‌های هیدروژنی که بدون نیاز به هرگونه سوخت‬ ‫و مواد اولیه فسیلی ساخته می‌شوند‪ ،‬می‌تواند به ترین جای گزین‬ ‫باشند و کشور‌های باید کم کم از سوخت های فسیلی به انرژی‬ ‫هیدروژنی روی بیاورند‪.‬‬ ‫یادم باشه سر راه برم دو تا مهتابی بخرم واس سر قبر استیو جابز‬ ‫که نور بیشتر به قبرش بباره‪.‬‬

‫اما االن یاد یک جوون نیشابوری افتادم که چند‬ ‫سال پیش برای موبایل باطری‌هایی ساخته‬ ‫بود که سی س��ال نیاز به شارژ نداشت‪.‬‬ ‫اینجوری نگاه نکنین!‬ ‫تو تلویزیون دیدم! آش��نا دارین برین‬ ‫از تو آرشیو صدا سیما بکشین بیرون‪،‬‬ ‫خودت��ون ببینین‪ .‬راس��ت و دروغ پا‬ ‫خودشون‪.‬‬

‫لنگر کشتی همیشگی می‌شود‬

‫گزارش‌های نصفه نیمه خبر از بهره برداری‬ ‫اینترن��ت ملی! ی��ا هم��ون اینترانت در‬ ‫آین��ده‌ای نه چندان دور می‌ده��د‪ .‬در ادامه این‬ ‫گزارش‌ها آمده اس��ت که بزودی به دس��ت‬ ‫متخصصان ایرانی‪ ،‬لنگر کش��تی بر روی‬ ‫کاب��ل اینترنت خواهد افت��اد و اینترنت‬ ‫مل��ی‪ ،‬که معلوم نیس��ت چ��را به این‬ ‫موج��ود نمی گن اینتران��ت‪ ،‬جایگزین‬ ‫آن خواهد شد‪.‬‬ ‫اما در همین مورد بد نیست بدانید طبق‬ ‫آخرین آمار منتشر شده توسط مرکز آمار‬ ‫ایران نش��ان می‌ده��د ‪ 85‬درصد كاربران‬ ‫اينترنت در اي��ران از طريق ‪Dial‬‬ ‫‪ up‬به اينترنت وصل می‌شود‪.‬‬ ‫آماره��ای جدی��د مرک��ز آمار‬ ‫ایران نش��ان‌دهنده فقر ش��دید ایران‬ ‫در زمینه توس��عه اینترنت است و از‬ ‫قضا ب��ا آمارهایی که پیش از این‬ ‫توسط وزارت ارتباطات و سازمان‬ ‫فناوری اطالعات منتشر می‌شد‪،‬‬ ‫کاملن منافات دارد‪ .‬البته ش��اید‬ ‫کسانی که سال هاست در آمریکا‬ ‫زندگی می کنن��د از این اینترنت‬ ‫دایال آپ چی��ز زیادی نداند‪ ،‬اما در‬ ‫همین حد که برای دانلود یک آهنگ‬ ‫ب��ه زمان زیادی نیاز نیس��ت بلکه اصلن‬ ‫امکان دانلود در آن وجود ندارد!‬ ‫انگار همیش��ه آیپد باید حضور پ��ر رنگی در زندگی‬ ‫داش��ته باش��د از س��تون میرزا کول دیس��ک تا خود مرز کانادا!‬ ‫داشته باش��ید که یک مرد کانادایی که در هنگام سفر به آمریکا‬

‫گذرنامه‌اش را فراموش کرده بود هم راه خود بیاورد‪ ،‬توانسته که‬ ‫با نشان دادن تصویر گذرنامه‌اش در آی‌پد خود‪ ،‬از مرز عبور کند‬ ‫و وارد خاک آمریکا شود‪.‬‬ ‫مارتین رایش‪ ،‬س��اکن ش��هر مونترآل کانادا وقتی به مرز آمریکا‬ ‫می‌رسد متوجه می‌شود که گذرنامه‌اش را جا گذاشته‪ .‬او می‌گوید‬ ‫که به این مرزبان آمریکایی گفته که برای تحویل دادن تعدادی‬ ‫هدیه کریسمس عازم ایالت ورمونت است‪.‬‬ ‫البت��ه خود آقای رایش گفت که می‌داند مامور مرزبانی آمریکا در‬ ‫مورد او استثنا قایل شده است‪.‬‬ ‫خبرگ��زاری اسوش��یتدپرس از مارتین رایش نق��ل کرده ‪« :‬فکر‬ ‫کردم که شانس��م را امتحان کنم‪ .‬او آی‌پ��د من را با خودش به‬ ‫داخ��ل اتاقک محل اس��تقرار مرزبان��ان برد و پنج‪،‬‬ ‫ش��ش دقیقه‌ای آنجا ماند‪ .‬زمانی که برایم‬ ‫ب��ه اندازه ابدیت طول کش��ید‪ .‬وقتی‬ ‫برگش��ت‪ ،‬ی��ک مک��ث طوالنی‬ ‫کرد و بعد کریسمس را به من‬ ‫تبریک گفت‪».‬‬ ‫البت��ه به قول دوس��تی‪ ،‬بی‬ ‫ش��ک ملی��ت کانادایی این‬ ‫داداش��مون هم تاثی��ر گذار‬ ‫ب��وده! وگرن��ه که م��ارو با‬ ‫پاسپورت اورجینال! اصل! راه‬ ‫نمی‌دن تازه بع��د هم راه بدن‬ ‫دو س��اعت می‌فرس��تنمون اتاق‬ ‫شیشه‌ای! واال!‬

‫چت با کیفیت باال یا لیز خوردن بر روی کره!‬

‫چ��ت کردن با دوس��تانی ک��ه مدت‌ها ندیدمش��ون لذتی در حد‬ ‫لی��ز خوردن رو خامه داره‪ ،‬اما همیش��ه کیفیت پایین وب‌کم ها‪،‬‬ ‫مقداری از لذت این لیز بازی کم می‌کنه‪.‬‬ ‫نگران نباش��ید‪ ،‬شرکت الجیتک حل کننده مش��کل جوانان در‬ ‫زمینه لیز خوردن همیشه بوده‪.‬‬ ‫این ش��رکت در آخرین محصول خود‪ ،‬ی��ک وب‌کم فوق العاده‬ ‫عرضه کرده است‪ ،‬یک دوربین با کیفیت ‪ 1080‬پیکسل‪ ،‬کیفیت‬ ‫ب��اال‪ ،‬یه چیزی ت��و مایه‌های کیفیت فیلم آوات��ار! فقط به جاش‬ ‫میشه مادربزرگتون رو از ایران ببینید!‬ ‫این محصول از لنز کارل زایس و دو میکروفون برای صدای استریو‬ ‫بهره برده و همین‌طور دارای اتوفکوس در بیست نقطه است و تازه‬ ‫به همراه خود آخرین نسخه اسکایپ را هم به هم راه دارد‪.‬‬ ‫از قیمت آن هم بپرسید که همش ‪ 100‬دالر دارد! ناقابل و مفت!‬

‫داستان‬

‫آویـــده‬ ‫آویـــده‬

‫آویـــده‬

‫فرورتیش رضوانیه‬

‫آوی��ده در محل کارتان مافوق شماس��ت‪ .‬از نظر قیافه و اخالق با‬ ‫معیارهایی که مادرتان برای عروس آینده‌اش در نظر دارد‪ ،‬کاملن‬ ‫مطابقت دارد‪ .‬در یک نامه همه‌چیز را برایش توضیح می‌دهید و آن‬ ‫را وارد س��یکل اداری می‌کنید‪ .‬آبدارچی آن نامه را اشتباه‌ای روی‬ ‫میز یک مدیر دیگر می‌گذارد‪ .‬شما متوجه می‌شوید و تا دیر نشده‪،‬‬ ‫یواش��کی به دوستان خود می‌گویید که مخصوصن این نامه را به‬ ‫آن خانم مدیر داده‌اید تا به او بخندید‪ .‬چند دقیقه بعد آن خانم بسیار‬ ‫خوشحال نزد شما می‌آید‪ .‬همه به او می‌خندند‪ .‬او ناراحت می‌شود‬ ‫و ماجرا را برای خانم رییس تعریف می‌کند‪ .‬پنج دقیقه بعد در اتاق‬ ‫آویده هستید‪ .‬او می‌پرسد‪« :‬ماجرای نامه چیست؟» شما می‌گویید‬ ‫که آن نامه به اشتباه به دست آن خانم رسیده و گیرنده واقعی خود‬ ‫آویده اس��ت‪ .‬عصر آن روز آویده به مادرش می‌گوید که شما از او‬ ‫خواستگاری کرده‌اید‪ .‬مادر می‌گوید باید اول سطح فرهنگ خانواده‬ ‫داماد را بررسی کند‪ .‬آویده با اطمینان کامل از کالس باالی خانواده‬ ‫شما شماره تلفن منزلتان را به مادرش می‌دهد‪.‬‬ ‫بله!‬ ‫مادر آویده سکوت می‌کند‪...‬‬ ‫الو؟!‪ ...‬چرا حرف نمی‌زنی؟!‪ ...‬الل شده‌ای؟!‪ . . .‬فالن فالن شده؟!‪...‬‬ ‫‪ . . .، . . .،‬بیا‪. . .. .‬‬ ‫مادر آویده گوشی را قطع می‌کند و می‌گوید‪« :‬پدرش بود»‪.‬‬ ‫محمود گوش��ی را محکم روی تلفن می‌کوبد و می‌گوید‪« :‬مزاحم‌‬ ‫عوضی» شما خانه‌تان را بنایی می‌کنید و محمودآقا کاشی‌کار است‪.‬‬ ‫ی کف آشپزخانه بوده و چون‬ ‫او در آن لحظه مش��غول نصب کاش ‌‬ ‫کس��ی خانه نبوده‪ ،‬به تلفن جواب داده است‪ .‬روز بعد آویده قضیه‬ ‫را برای مادرش تعریف می‌کند‪ .‬قرار می‌شود که مادر آویده شما را‬ ‫ببیند و با هم صحبت کنید‪ .‬س��اعت ‪ ۱۰‬صبح مقابل یک بانک با‬ ‫یکدیگر قرار می‌گذارید‪.‬‬ ‫سی دقیقه زودتر به محل قرار می‌روید‪ .‬ساعت ‪ 9.55‬دقیقه احساس‬ ‫تشنگی می‌کنید‪ .‬وارد بانک می‌شوید و آب می‌خورید‪ .‬وقتی از بانک‬ ‫خارج می‌ش��وید یک مرد به این بهانه که به ناموس مردم بد نگاه‬ ‫کرده‌اید‪ ،‬شما را کتک می‌زند‪ .‬پیاده‌رو شلوغ می‌شود‪ .‬آن مرد سارق‬ ‫است و هم‌کار او وقتی مشغول دفاع از خودتان هستید کیف‌تان را‬ ‫از دس��ت‌تان می‌قاپد و فرار می‌کند‪ .‬آن مرد شما را کتک می‌زند و‬ ‫می‌گوید‪« :‬چرا به ناموس مردم نگاه می‌کنی؟! هان؟»‪.‬‬ ‫مادر آویده شما را می‌شناسد و با خودش فکر می‌کند که خواست‌گار‬ ‫دخترش یک الت بی سر و پا است که چشمش به دنبال ناموس‬ ‫مردم اس��ت‪ .‬به بیمارس��تان‌دی می‌روید و صورت‌ت��ان را بخیه‬ ‫می‌کنید‪ .‬با آویده تماس می‌گیرید‪.‬‬ ‫مقابل پارک‌ملت از تاکس��ی پیاده می‌ش��وید‪ .‬آوی��ده به آن طرف‬ ‫خیابان می‌رود تا بس��تنی بخرد‪ .‬ش��ما خیلی خسته هستید‪ .‬داخل‬ ‫پارک روی یک نیمکت می‌نش��ینید‪ .‬پش��ت نیمکت یک درخت‬ ‫بزرگ است‪ .‬تصمیم می‌گیرید وقتی آویده برگشت مانند فیلم‌های‬ ‫هندی با درخت بازی کنید‪ .‬دس��ت‌تان را دور درخت حلقه می‌زنید‬ ‫و ادای آواز خواندن هندی‌ها را تمرین می‌کنید‪ .‬آویده از پش��ت به‬ ‫شانه‌تان می‌زند‪ .‬در یک لحظه به عقب می‌چرخید و لبخند می‌زنید‪.‬‬ ‫ام��ا به جای آوی��ده‪ ،‬یک مامور یگان‌ویژه پلی��س را می‌بینید که‬ ‫به چش��مان‌تان زل زده است‪ .‬او به شما دست‌بند می‌زند‪ .‬در حین‬ ‫بازرسی‌بدنی می‌گویید‪« :‬خسته نباشید‪ ،‬سرکار‪...‬حتمن فکر کرده‌اید‬ ‫که من هم از این مواد فروش‌های نامرد هستم‪ ...‬نه؟! در هر حال‬ ‫ش��ما وظیفه‌تان را انجام می‌دهید‪ .‬واقعن دس��ت‌تان درد نکند که‬ ‫ن مرگ را دستگیر کنید‪».‬‬ ‫پارک‌ها را تحت نظر گرفته‌اید تا سوداگرا ‌‬ ‫یکی از مامورها چند بسته موادمخدر از داخل حفره درختی که با آن‬ ‫بازی می‌کردید کشف می‌کند‪ .‬یک دقیقه بعد آویده در حالی که دو‬ ‫بستنی در دست دارد‪ ،‬کنار درخت می‌ایستد و فکر می‌کند که شما‬ ‫برای لوس‌بازی پنهان شده‌اید‪.‬‬ ‫هفت‬

‫ژانویه ‪2012‬‬

‫‪11‬‬

‫‪11‬‬


‫خارج ازمحدوده‬

‫گزارشاختصاصیخبرنگارهفتازکرهشمالی‬

‫دامون روزبه‬ ‫ماه اول‪ :‬سالم‪ ،‬اسم من سونگ جینگ یول هستش‪ .‬از بچه های‬ ‫ناف چهارراه ناکازاباد پیونگ یانگ‪ ،‬مرکز کره شمالی‪ .‬طبق آخرین‬ ‫مکاتب های که با مجله هفت داشتم (پدر مارو این مردم آمریکا در‬ ‫آوردن! یه مش��ت عقب مونده که هنوز با کبوتر نامه میدن! خدا پدر‬ ‫رهبر ما رو بیامرزه که پست رو برامون آورد) قرار شد ماهیانه یه سری‬ ‫اتفاقات روزانه رو براتون بنویس��م‪ .‬خب اول از همه س��ال ‪ 2011‬رو‬ ‫تبریک می گم بهتون‪ .‬واال از شما چه پنهون‪ ،‬شب سال نو با بچه ها‬ ‫«ساکی» زدیم به بدن‪ ،‬دلتون نخواد‪ ،‬نخود با ساکی تو بار شب های‬ ‫کره بدجور می چسبه‪ .‬شات رفتیم اولی رو سالمتی رازی‪ ،‬دانشمند‬ ‫کره ای که الکل کشف کرد‪ ،‬بقیه اش رو هم سالمتی رهبر و رییس‬ ‫جمهور و نخست وزیر کره!‬ ‫ماه دوم‪ :‬راس��تی‪ ،‬اص��ن یادم رفت بگم ش��غلم چیه! من یه‬ ‫روزنام��ه ن��گارم‪ .‬کار جالبیه‪ ،‬ه��ر روز منتظر م��ی مونیم وزارت‬ ‫اطالع��ات خبرای روز رو به ما بده ما هم همونو بازنویس��ی می‬ ‫کنیم و می زنیم تو روزناممون واس فرداش‪ .‬اسم روزنامه ای که‬ ‫کار می کنم «ایل کیهان» هس��تش‪ .‬شنیدم یک روزنامه به اسم‬ ‫«کیهان» در کشور دوست و همسایه‪ ،‬ایران چاپ میشه‪ .‬بچه ها‬ ‫تعری��ف می کردن می گفتن از کیه��ان ما خیلی بهتره‪ ،‬یعنی یه‬ ‫چی��زی تو مایه های مزخرف ترین افتضاحی که تا حاال ش��نیده‬ ‫شده‪ .‬ای بابا همش حرفای خاله بازی شد هیچی از وضعیت کره‬ ‫و جهان ننوشتم‪ .‬راستشو بخواید وضع این جا خوبه‪ ،‬مثل هر روز‬

‫مشترک‬ ‫شوید‬

‫صبح پاش��دیم با ژنرال «کیم جونگ ایل» تجدید میثاق کردیم‬ ‫و بعد هم اومدیم س��ر کار‪ .‬ام��روز از وزارت اطالعات خبر دادن‬ ‫فیلم مستندی از وضعیت مردم فرانسه آماده کردن و قراره برای‬ ‫مردم پخش بش��ه‪ ،‬اسم این مستند «بینوایان» هستش‪ .‬می بینم‬ ‫واستون تعریف می کنم‪.‬‬ ‫ماه سوم‪ :‬یادتونه گفتم قراره یه مستند پخش بشه از زندگی‬ ‫مردم در فرانسه؟ دلم خون شد! این مردم چقدر بدبختن! دریغ از‬ ‫ذره ای پیش��رفت! کاش سایه فردی زحمت کش باالی سرشون‬ ‫بود! زنده باش��ه ویکتور هوگو‪ ،‬این مس��تند ساز جوان فرانسوی‪.‬‬ ‫یادم باشه همین االن دو تا مهتابی بخرم بزارم سر قبر «کیم ایل‬ ‫س��ونگ»‪ ،‬رییس جمهور همیشگی کره‪ ،‬که نور بیشتر به قبرش‬ ‫بباره‪ .‬یه نامه هم به اس��م مس��تعار بنویس��م در مدح مقام معظم‬ ‫رهبری‪ ،‬بدم تو س��تون حرف مردم «ایل کیهان» چاپ شه‪ .‬واال‬ ‫بخدا! آدم باید قدر این ساالر ها رو بدونه‪.‬‬ ‫خبر خاص دیگه هم فعلن نیس��ت‪ ،‬راستش گشنمه‪ ،‬برم یه پیاله‬ ‫«کیمچی» بخورم بیام‪ ،‬در حد قحطی س��ال ‪ 1990‬گشنمه! شما‬ ‫یادتون نمیاد! داش��تیم می مردیم از گشنگی! هر چی دنبال غذا‬ ‫می گشتیم کمتر پیدا می کردیم! بر می گردیم!‬ ‫م�اه چهارم‪ :‬خبرای داغی برات��ون دارم ‪ ..‬صبر کنین برم در‬ ‫رو باز کنم ‪.. ..‬اومدم ‪ .. ..‬ااا وحش��ی نزن! هو با لپ تاپم چی کار‬ ‫داری؟ پدر سگ مدارک بیت رهبریه اونا! آخ …‪.‬‬ ‫ماه پنجم‪.… .… :‬‬

‫ماه شش�م‪ :‬دفتر نشریه هفت‪ :‬سونگ؟ نگرانت شدم دادا! یه‬ ‫ندا بده بهمون!‬ ‫ماه هفتم‪ :‬دفتر نشریه هفت‪ :‬واقعن متاسف شدم ازت! انتظار‬ ‫داشتم نمی خوای کار کنی زودتر خبر بدی!‬

‫درمنــــزل شمـا‬

‫مشترک‬ ‫شوید‬

‫با استقبال شما خواننده گان هفت و بنابر تقاضا از این پس شما می توانید هفت را مشترک شوید‬

‫برای اشتراک کافی است آدرس خودتان به همراه نام و مشخصات تماس تان را به آدرس الکترونیکی‬

‫‪ subscribe@haftmagazine.com‬ارسال کنید‬

‫ما نشریه را برای شما در ابتدا خواهیم فرستاد و در صورت رضایت هزینه اشتراک‬

‫را که فقط هزینه پستی نشریه است برایتان ارسال خواهیم کرد که آن را بپردازید‪.‬‬ ‫با اشتراک هفت می توانید همیشه پس از انتشار آن را دریافت کنید‪.‬‬

‫‪12‬‬

‫‪ 12‬هفت‬

‫ژانویه ‪2012‬‬

‫ماه هش�تم‪ :‬دفتر نش��ریه هفت‪ :‬می گفت��ن کره ای ها هم‬ ‫تو کار کردن ش��بیه مردم یه کشورن که اولش ایرانه!! من باورم‬ ‫نمی ش��د!! تو دو روز دیگه نامه واسه پناهندگی می خوای دیگه!‬ ‫انگشتمم بهت نمی دم آقای سونگ!‬ ‫ماه نهم‪ :‬س�لام‪ .‬من دوباره برگش��تم‪ .‬عذر منو بپذیرین‪ .‬واال‬ ‫ای��ن مدت مهمون برادران گمنام کیم یونگ ایل بودم! البته خدا‬ ‫خیرش��ون بده‪ ،‬این کارارو واس امنیت ما م��ی کنن اما حقیقتن‬ ‫هن��وز جاش درد داره! این بن��ده خداها فهمیدن ما مکاتبه با این‬ ‫نش��ریه کذایی داریم خالصه می خواستن ببینن همه چی مرتبه‬ ‫یا نه! اوخ! هنوز می س��وزه‪ .‬آقا این مدت که نبودیم شنیدم بهار‬ ‫عربی کمونیس��تی تو منطقه خاور میان��ه چرخیده‪ .‬حقیقتن خیلی‬ ‫خوشحال شدم‪ .‬دل ما هم با اوناست واال‪ .‬زنده باشن‪.‬‬ ‫ماه دهم‪ :‬خبر خاصی ندارم واال‪ .‬دارن یه پل رو بزرگراه شهید‬ ‫پونگ می زنن! چیز خاصی نیس��ت دیگ��ه‪ .‬حاجی این حقوق ما‬ ‫چی شد؟ زودتر بده بریم کار داریم!‬ ‫م�اه یازدهم‪ :‬آقا من گ��زارش کارم رو برای پرداخت حقوق‬ ‫فرس��تادم‪ .‬ش��ماره حس��اب ندارم‪ ،‬ولی زودتر به دستم برسونین‪.‬‬ ‫وگرن��ه به موالیم قس��م بی آبروتون می کن��م! به همه می گم‬ ‫چق��در بد زاتین! بله! خبر هم این که س��ال ن��و میالدی نزدیکه‬ ‫بچه ها باس��ن برهنه دارن تو خونه راه می رن! پول بفرس بریم‬ ‫لباس واسشون بخریم! تو یخچال دو تا بوته جلبکم دیگه نداریم!‬ ‫م�اه دوازدهم‪ :‬آق��ا من اصن نمی خوام دیگه با ش��ما کار‬ ‫کنم!‪ ،‬شما کارتون فرهنگی نیست اصن! نمی خوام! تازه فهمدیم‬ ‫نشریه برانداز هم هس��تین که دیگه بدتر! ضد انقالبا! خودم این‬ ‫جا پیش نهاد کار دارم! خداحافظ!‬ ‫منبع‪ :‬گوش�ه ای از اش�تباهات س�ردبیری در انتخاب‬ ‫نیرو از سرزمین های ناشناس!‬


‫ورزش‬ ‫به بهانه بازگشت مصطفی دنیزلی به فوتبال ایران‬

‫آرکاداش مصطفی برای نجات پرسپولیس‬ ‫رضا محدث‬ ‫بع��د از رفتن‌اش خیلی‌‌ه��ا برای این‌که او را به ای��ران برگردانند‬ ‫تالش کرده بودند‪ ،‬اما نش��ده بود‪ .‬س��رانجام «محمد رویانیان»‬ ‫مدیرعامل باش‌گاه پرس��پولیس ماموریت خود را به پایان رساند‬ ‫و «مصطفی دنیزلی» مربی مش��هور ترک‌ را متقاعد کرد‪ ،‬تا برای‬ ‫دومین‌بار هدایت پرسپولیس‌ها را برعهده بگیرد‪ .‬او را شاید بتوان‬ ‫ی بدون جام ایران لقب داد‪ .‬البته فراموش نکنید‬ ‫محبوب‌ترین مرب ‌‬ ‫ک��ه اگر اختالفات پیش آم��اده بی��ن او و مدیرعامل وقت پاس‬ ‫س��ردار آجرلو رخ نداده ب��ود‪ ،‬پاس با هدای��ت او حتمن قهرمان‬ ‫می‌‌ش��د‪ .‬این‌جا و به بهانه بازگشت آقا مصطفی دنیزلی به فوتبال‬ ‫ایران‪ ،‬نگاهی‌ می‌کنیم به س��ال‌های گذش��ته او در ایران و پس‬ ‫از آن‪.‬‬ ‫حضور در پاس‬ ‫دنیزلی در اولین کنفرانس خبری خود پس از بازگش��ت به ایران‬ ‫گف��ت که بار قبل کامل��ن تصادفی به ایران آم��اده بود‪ .‬ولی‌ آن‬ ‫تصادف یک دوس��ت داش��تن بزرگ را ایجاد ک��رد‪ .‬آجرلو یکی‌‬ ‫از علت‌های��ی‌ بود ک��ه فوتبال ایران نتوانس��ت بیش‌تر از دنیزلی‬ ‫اس��تفاده کن��د‪ .‬در آخرین روزهای پنجمی��ن دوره لیگ بر‌تر بود‬ ‫که اختالفات با مدیرعامل وقت پاس باال گرفت‪ .‬هم‌این ش��رایط‬ ‫ب��ود که او در ب��ازی مقاب��ل ذوب آهن هم‌راه تی��م به اصفهان‬ ‫نرفت و در ش��رایطی ک��ه یک پیروزی محتمل تی��م را قهرمان‬ ‫می‌‌کرد‪ ،‬س��ه بر صفر مغلوب این تیم شدند و استقالل آن فصل‬ ‫با خوش اقبالی قهرمانی را کس��ب ک��رد‪ .‬می‌گویند آن روز یکی‬ ‫از نزدیکان آجرلو تیم را ارنج کرده بود‪ .‬آن روز‌ها او ش��انس اول‬ ‫برای س��رمربی‌گری تیم ملی‌ ایران بود ولی‌ با خرد جمعی «امیر‬ ‫قلعه نویی ‌» این س��مت را به دس��ت گرفت‪ .‬در این تصمیم نباید‬ ‫بی‌لیاقتی «کیومرث هاشمی ‌» را هم نادیده گرفت‪.‬‬ ‫محبوب در پرسپولیس‬ ‫حضور او در پرس��پولیس در آغاز لیگ شش��م هم فرجام خوشی‌‬ ‫برای آقا مصطفی نداشت‪ .‬او تیمی را در اختیار گرفت که خودش‬ ‫نبس��ته بود‪ .‬یک دروازه‌بان ضعیف داشت با نام «فرشید کریمی‌«‬ ‫و تع��داد زیادی هافب��ک‪ .‬وضعیت طوری بود ک��ه مجبور بود از‬ ‫باقری‪ ،‬پژمان جمشیدی و پژمان نوری در خط دفاع استفاده کند‪.‬‬ ‫ی فرص��ت کرد تا خریدی انجام بدهد‪ ،‬کوالک‬ ‫در نیم فصل وقت ‌‬ ‫کرد‪« .‬حس��ین کعبی» را به خدمت گرف��ت و او را به خط حمله‬ ‫فرس��تاد‪ .‬کعبی در نیم فصل حضورش در پرس��پولیس‪ ،‬پر امتیاز‬ ‫آور‌ترین بازیکن فصل لیگ ش��د‪ .‬ای��ن یعنی‌ اگر دنیزلی خودش‬ ‫تیم را بس��ته بود‪ ،‬ش��اید یکی‌ از طالیی‌‌ترین دوران پرسپولیس‬ ‫رقم می‌‌خورد‪ .‬فصل پر نوس��ان پرسپولیس در نهایت با شکست‬ ‫تلخ این تیم در جام حذفی مقابل س��پاهان به پایان رس��ید و او‬ ‫ایران را ترک کرد‪.‬‬ ‫دنیزلی که پس از شکس��ت ‪ ۴‬بر ‪ 1‬مقابل سپاهان در جام حذفی‬ ‫ایران را ترک کرده بود س��ال‌ها بعد در حالی به ایران می‌آید که‬ ‫در این مدت باش‌گاه‌های مختلفی در ایران به دنبال عقد قرارداد‬ ‫با وی بودند‪ .‬دنیزلی که آرزو داش��ت س��رمربی تیم ملی ایران در‬ ‫س��ال ‪ ۲۰۰۶‬باشد در مدت حضورش در ایران هیچ جامی را فتح‬ ‫نک��رد‪ ،‬اما رفتار و منش او و هم‌چنی��ن بازی‌های جذابش در دو‬

‫تیم پاس و پرس��پولیس همیشه در خاطر هواداران مانده بود و از‬ ‫این حیث دنیزلی یکی از محبوب‌ترین مربیان خارجی ش��اغل در‬ ‫ایران اس��ت و حتا با وجود باخت س��نگین ‪ ۴‬ـ ‪ ۱‬مقابل سپاهان‬ ‫مورد حمله هواداران فوتبال قرار نگرفت‪.‬‬ ‫در ترکیه‬ ‫دنیزل��ی پس از رفت��ن از ایران چندان پر کار نب��ود‪ .‬ابتدا هدایت‬ ‫بش��یکتاش را در اختیار گرفت و توانس��ت در یک سال این تیم‬ ‫را قهرمان س��وپر لیگ و جام حذفی کند و به عنوان اولین مربی‌‬ ‫در ترکیه که به چنین افتخاری رسیده است نامش را ثبت کند‪.‬‬

‫آقا مصطفی دوره کاری خود در بش��یکتاش را به دلیل مشکالت‬ ‫تم��ام رها کرد و از آن پ��س بیش‌تر زندگی کرده‬ ‫‌‌‌‬ ‫مختل��ف نیمه‬ ‫است‪ .‬این مربی که از حضور در شبکه‌های مختلف ترکیه درآمد‬ ‫بسیار خوبی داش��ت در‌‌‌نهایت ماموریت تازه‌اش را در حالی آغاز‬ ‫کرد که برخالف گذشته همسرش هم با اوبه ایران آمده است‪.‬‬ ‫دنیزل��ی به تازگی با همس��رش ازدواج کرده اس��ت‪ .‬همس��ر او‬ ‫یک ورزش��کار حرفه‌ای اس��ت‪ .‬آقا مصطفی که خودش می‌‌گوید‬ ‫همسرش باطری او را کامال شارژ کرده است‪.‬‬ ‫دنیزلی زمانی‌ به ایران برگش��ت که هم‌آنند س��ال اول حضورش‬ ‫ی ندارد و روز‌های‬ ‫در ایران‪ ،‬تیمی که تحویل گرفته روزگار خوش ‌‬

‫س��ختی را س��پری می‌کن��د‪ .‬او کاملن ب��ه جو ورزش��گاه آزادی‬ ‫آشناس��ت و با اعتبارش به کمک پرسپولیس می‌‌آید‪ .‬قرمز‌ها باید‬ ‫به دو جام پیش رو فکر کنند‪ .‬لیگ بر‌تر ایران که فاصله‌ش��ان تا‬ ‫صدر بسیار اس��ت و لیگ قهرمانان آسیا‪ .‬البته نباید داربی تهران‬ ‫را هم فراموش کرد‪ .‬مسابقه‌ای که هواداران پرسپولیس با دنیزلی‬ ‫خاطرت خوبی‌ از آن دارند‪.‬‬ ‫آرکاداش مصطف��ی به هر حال قرارداد ‪ ۱۸‬ماهه خود را با قرمز‌ها‬ ‫امضا کرد و روی نیمکت قرمز‌های تهران خواهد نشست‪ .‬اتفاقی‌‬ ‫که ب��دون تردید برای طرف��داران این تیم بس��یار هیجان‌انگیز‬ ‫خواهد بود‪.‬‬ ‫هفت‬

‫ژانویه ‪2012‬‬

‫‪13‬‬

‫‪13‬‬


‫بررسیکتاب‬ ‫مجموعه‌ی چند حکایت‌ رحیم اصغرزاده « بهار ‪»۱۹۸۹ ،۱۳۶۲‬‬

‫درون صبح مردد‬

‫ماه منیررحیمی‬ ‫ماه گذشته چند رمان را دوباره خواندم‪ ،‬تنگسیر (صادق چوبک)‪ ،‬جای‬ ‫خالی سلوچ (محمود دولت آبادی) و بازی آخر بانو (بلقیس سلیمانی)‬ ‫و نیز یادداش��ت‌ها یا خاطرات ایام محبس (علی دش��تی) را‪ .‬و البته‬ ‫داستان‌های کوتاه «آدم شیش��ه‌ای» و «مارهای پرنده» را از درون‬ ‫صبح مرد‌د (رحیم اصغرزاده) را دو س��ه بار مرور کردم‪ .‬درباره‌ی آثار‬ ‫نفیس قدیمی‌تر که‪ ،‬قامت من برای بررسی آن‌ها بی‌شک بلندتر از‬ ‫نقدهای ارزشمندی نیست که تاکنون بر آن‌ها نوشته و منتشر شده‬ ‫است‪ .‬درباره‌ی بازی آخر بانو هم کاش فرصتی دست دهد و جداگانه‬ ‫بنویسم‪ .‬اما آوردن عنوان آن‌ها در این یادداشت بی‌سبب نیست چه‬ ‫بار دیگر این نکته توجه‌م را گرفت که وجه مشترک سه رمان باال‪،‬‬ ‫علی رغم آن‌که در س��ه دوره‌ی مختلف و از س��ه نسل متفاوت در‬ ‫ایران چاپ شده‪ ،‬توصیف رنج است و مرارت‌های پیشامدرن‪ ،‬هم‌آنند‬ ‫تقریبن همه‌ی داستان‌های ایرانی‪.‬‬ ‫ول��ی هم‌این ایرانی وقتی سال‌هاس��ت در جهان مدرن زندگی‌کند‪،‬‬ ‫گرچه ش��اید س��ال تولدش چندان فاصله‌ای با محمود دولت‌آبادی‬ ‫ی یا‬ ‫نداش��ته باش��د‪ ،‬خالقیت ذهنی‌اش‪ ،‬خیال‌پردازی در قصه‌سرای ‌‬ ‫داستان‌نویسی تخیلی‌اش‪ ،‬احتمالن به اندازه‌ی همان مسافت ایران_‬ ‫آمریکا دور از داستان‌نویسان داخل ایران می‌نماید‪ .‬این در حالی است‬ ‫که زندگی در جهان غرب را من زمینی‌تر از آسمان‌گرایی‌های ملل‬ ‫ش��رق می‌بینم‪ .‬و شاید یکی از عمده فرق‌های این دو فرهنگ‪ ،‬اگر‬ ‫بتوانیم به سادگی دو لغت غرب و شرق دسته‌بندی‌شان کنیم‪ ،‬هم‌این‬ ‫باش��د که خالقیت ذهنی مش��رقی‌ها بیش‌تر در ظهور ادیان و بروز‬ ‫اش��عار و بیان گذشته نمود یافته‪ ،‬ولی در مغرب‪ ،‬هم‌زمان که پاها بر‬ ‫زمین سفت واقعیت‌ها را می‌نوردند‪ ،‬سرها سودای خلق آینده‌ای دیگر‬ ‫دارند و نگاه‌ها و دست‌ها پیوسته به آسمان نیست تا معجزه‌ای ببارد بر‬ ‫کویرهاشان‪ .‬از موضوع دور نشویم به عبارتی‪ ،‬آقای رحیم اصغرزاده‬ ‫که متولد ایران و پرورش یافته‌ی مهد همان جامعه است‪ .‬و از طرفی‪،‬‬ ‫مشغله‌ی اصلی‌اش طبابت بوده و لذا با مردم معمول سر و کار روزانه‬ ‫داشته‪ ،‬اما از آن‌جا که سال‌ها در امریکاست‪ ،‬گویا از عادات روزمره‌ی‬ ‫ل با‬ ‫آن دیار فاصله گرفته ویا آن افکار را تبدیل کرده به قوه‌ی تخی ‌‬ ‫چشمی رو به آینده هم‌چون بسیاری از آثار ادبی و سینمایی امریکایی‪.‬‬ ‫این‌جا قصد پرداختن به تفارق‌های بستر اجتماعی رشد و زندگی هر‬ ‫نویسند‌ه و یا قیاس رمان و داستان کوتاه را ندارم‪ .‬این‌ها همه بهانه‌ای‬ ‫است تا یادداشت کوتاهی بردارم از اولین برداشتی که هنگام خواندن‬ ‫دو داستان کوتاه مدرن «آدم شیشه‌ای» و «مارهای پرنده» داشتم‪.‬‬ ‫ابت��دا‪ ،‬دریغا که این متون ن��ه حروف‌چینی صحیحی دارد‪،‬‬ ‫نه رس��م‌الخط امروزی و نه ویرایش‪ ،‬خود کتاب هم‬ ‫به خوبی صحافی نش��ده‪ ،‬و البته در غربت و‬ ‫مهجوریت گم نام مانده هم‌چون اغلب‬ ‫آثار فارس��ی‌زبان که خارج ایران‬ ‫منتش��ر شده‪ .‬افس��وس گذشته‬ ‫از این‌ه��ا اما‪ ،‬علی‌رغ��م آن‌که‬ ‫زبان م��ادری آق��ای «اصغرزاده‬ ‫تهرانی» نبوده‪ ،‬فارسی استاندارد‬ ‫را به شیوایی و غنا نوشته است‪.‬‬ ‫و دلیل بی‌انس��جامی نادر در این‬

‫‪14‬‬

‫‪ 14‬هفت‬

‫ژانویه ‪2012‬‬

‫نوشتار‪ ،‬ضعف زبانی نیست‪ .‬بلکه این لغزش‬ ‫غافالنه‌ی بسیاری از قلم‌هاست‪ .‬مثلن در‬ ‫یک جمله‪ ،‬بعضی کلمات گفتاری نوش��ته‬ ‫شده و برخی نوشتاری گفته شده‪:‬‬ ‫«گف��ت‪ :‬اگه چراغ خیلی قوی‌تر داش��تی‪،‬‬ ‫مثل تلسکوپ‌های قوی توی رصدخانه‌ها‪،‬‬ ‫حت��ا روح مرا هم می‌تونس��تی ببینی‪ .‬اون‬ ‫ته‌ه��ا در اعماق درونم‪ »...‬و اما نویس��نده‬ ‫ب��دون تفصیل‌های غیرض��روری رایج در‬ ‫نوش��ته‌های ایرانی‪ ،‬بی‌مقدم��ه وارد اصل‬ ‫مطلب می‌ش��ود‪« :‬ب��رادرم وقت��ی بعد از‬ ‫ده س��ال از خارج برگش��ت‪ ،‬تبدیل به آدم‬ ‫شیش��ه‌ای ش��ده بود‪ .‬این را ت��ا زمانی که‬ ‫خانه رسیدیم و او رفت دوش گرفت و آمد‬ ‫بی��رون‪ ،‬کاملن باور نکرده بودم‪ ،‬ولی وقتی دانه‌های آب را دیدم که‬ ‫روی تن شیشه‌ای او قطره قطره ایستاده بود‪»...‬‬ ‫ترس��یمی که دکتر اصغرزاده از یک «آدم شیش��ه‌ای» کرده‪ ،‬چنان‬ ‫ب��اوری به توی خواننده می‌دهد که گویی این آدم شیش��ه‌ای نه در‬ ‫داس��تان‪ ،‬بلکه در برابرت مجسم ایس��تاده و حتا لبخند می‌زند‪ .‬به‬ ‫بیان دیگر‪ ،‬تصویرس��ازی‌ها چنانند که در حین صداقت نویسنده به‬ ‫تخیلی‌نگاری‪ ،‬می‌توانی محصول خیال‌اش را حقیقی حس کنی‪.‬‬ ‫«او آهسته قدم برمی‌داشت‪ .‬و با هر قدمش صدایی مثل صدای به‌هم‬ ‫ساییده شدن دو تیله‌ی شیشه‌ای از او برمی‌خاست»‪.‬‬ ‫پدیده‌ی ش��ایعی وجود دارد در امر نگارش و خواندن‪ ،‬گاه نویس��نده‬ ‫چیزی می‌نویسد و خواننده چیزی دیگر می‌خواند‪ ،‬احتمالن‬ ‫آن‌چ��ه را خ��ود می‌خواه��د‪ ،‬گاه خواننده‬ ‫تعابی��ری از نوش��ته می‌کند که‬ ‫گمان نویس��نده هرگز یا‬

‫دست کم هنگام نوشتن آن‪‌،‬به آن‌جاها نرفته بوده‪ .‬ولی مهم هم‌این‬ ‫است که اثر ادبی_هنری‪ ،‬قابل تفسیر باشد‪ .‬مثل یک تابلوی نقاشی‬ ‫عمیق با الیه‌ه��ای بیرونی و درونی پی‌درپی ک ‌ه هرکس��ی از ظن‬ ‫و ب��ه بضاعت و در دایره‌ی روح خود‪ ،‬یارش ش��ود‪ .‬برای مثال‪ ،‬این‬ ‫تکه از داس��تان کوتاه آقای اصغرزاده می‌تواند لغت به لغت‪ ،‬سراسر‬ ‫سمبلیک باشد‪.‬‬ ‫«دهان شراب را گذاشت تو لب‌هاش و مکید و ایستاد آن‌جا ساکن‪.‬‬ ‫مایع سرخ را دیدم که از وسط سینه‌اش رد‬ ‫شد و ریخت توی یک کیسه‌ی گشاد‪ .‬سرپا‬ ‫نمی‌تونستم بایستم‪ .‬نشستم‪ ،‬چشمم افتاد‬ ‫وس��ط پاهایش‪ .‬آلتش خیلی کوچک شده‬ ‫بود‪ .‬مثل دوره‌ی بچگی مان»‪.‬‬ ‫گفت��م نمادین‪ ،‬اگر آلت مردانه را س��مبل‬ ‫جن��س مرد بگیریم‪ ،‬م��ردان غربی که به‬ ‫تعبیر نویس��نده‪ ،‬شیشه‌ای ش��ده‌اند‪ ،‬کم‌تر‬ ‫مردند‪ .‬یا مردانگی‌ش��ان تحلیل رفته‪ .‬ولی‬ ‫به خوانشی دیگر‪ ،‬کم‌تر فکر سلطه‌جویی‬ ‫ت مردانه‬ ‫مردانه را دارند‪ .‬در جهان مدرن‪ ،‬آل ‌‬ ‫ابزار برتری‌جویی نیست‪ ،‬بلک ‌ه تنها شاخص‬ ‫تفاوت جنس مرد و زن در عالم طبیعی‌شان‬ ‫است (مثل دوره‌ی بچگی‌مان) ‪.‬‬ ‫پرسید‪ :‬مادرم کو؟‬ ‫گفتم‪ :‬خونه مونده‪.‬‬ ‫گفت‪ :‬راستشو بگو‪ .‬مریضه؟ مرده؟ واال تو خونه نمی‌موند‪.‬‬ ‫گفتم‪ :‬مرده‪ .‬دو س��ه ماه پیش مرد‪ ،‬نخواس��تیم به تو خبر بدیم که‬ ‫ناراحت نشی‪.‬‬ ‫گفت‪ :‬خوب همه می‌میرن‪ .‬اون‌هم یکی‪ .‬تو سالمی؟‬ ‫ب��ه ی��اد «بیگانه» (آلب��ر کامو) می‌افت��ی‪ .‬و تقریبن هم‌آن انس��ان‬ ‫معاصر جهان غرب که شیش��ه‌ای است ش��فاف و خشک‪ .‬صادق و‬ ‫س��اده‪ ،‬درعین حال خردگرا و منطق��ی‪ ،‬اما انگار بی‌روح‪ .‬این دقیقن‬ ‫دلواپسی‌ای است که شرقی عاشق‌پیشه‪ ،‬به غربی‌شدن دارد هرچند‬ ‫ای بسا رمز ترقی‌های غرب را در هم‌این تفکیک احساسات از عقل‬

‫جنایت در ظلمت جرات می‌نماید‬ ‫پس ماه را سیاه می‌کشند‬

‫و ترس در تاریکی زبانه می‌کشد‬ ‫چراغی بیافروز‬ ‫که پاکی در آفتاب پیداست‬ ‫صبح مرد‌دم! پرده را بیانداز‬

‫شعر از ماه منیر رحیمی‬

‫می‌داند و با حیرت بدان حس��رت می‌خورد‪ .‬انسان شیشه‌ای از غرب‬ ‫برگشته‪ ،‬به نظر می‌رسد به راحتی درگذشت مادرش (گذشته‌ای که‬ ‫با او شاید حتا بیگانه شده) را می‌پذیرد و از برادر کوچک‌ترش (نشانی‬ ‫از آینده‌ی نزدیک) می‌پرسد‪ :‬تو سالمی؟‬ ‫اما حتا این نویسنده نیز گویی هنگام این نگاشتن‪ ،‬به ویژه برای خود‬ ‫ازش��رق آمده‌اش‪ ،‬بین درستی یا نادرستی زندگی به شیوه‌ی غربی‪،‬‬ ‫دودل است‪.‬‬ ‫پرسیدم در خارج چه کاری می‌کردی‪ ،‬چه شغلی داشتی؟‬ ‫گفت‪ :‬ایس��تانده بودنم تو کالس تشریح‪ ،‬به دانشجوها از روی من‬ ‫درس می‌دادن��د‪ .‬بعد که ترک خ��وردم‪ ،‬انداختنم بیرون‪ .‬آمدم این‌جا‬ ‫ببینم شاید بتونم ترک‌هام رو ب ‌ه هم جوش بزنم‪.‬‬ ‫آیا نگارنده هم‌چنان مرهم زخم‌هاش را در زادگاه‌ش می‌جوید؟‬ ‫از طرف��ی‪ ،‬بی‌درنگ‪ ،‬با زبان برادر کوچ��ک به خاطر می‌آورد که در‬ ‫میهن چه خبر است‪:‬‬ ‫یاد موقع رفتن او افتادم که تعداد زیادی فامیل و دوست و آشنا برای‬ ‫مش��ایعت‌ش آمده بودند‪ .‬حاال فقط من بودم که برای استقبال از او‬ ‫آم��ده بودم‪ .‬بقیه یا مرده بودند‪ ،‬یا زندان��ی بودند‪ ،‬یا گرفتار بدبختی‬ ‫خودشان‪« .‬نورافکن را که به قلبش انداختم‪ ،‬مثل این بود که هزاران‬ ‫خرده شیشه را به هم چسبانده بودند‪»...‬‬ ‫این داس��تان را نویس��نده در س��ال ‪ ۱۹۷۷‬امضا کرده‪ ،‬یعنی سال‌ها‬ ‫پیش‌تر از بس��یاری از رویدادهای امروز در شرق و در غرب‪ ،‬حدودن‬ ‫در هنگامه‌ی توقف فکر ضدامپریالیستی چپ‌گراها بر بخش عمده‌ای‬ ‫از روشن‌فکران بیش‌تر کشورها ازجمله ایران‪.‬‬ ‫خاصه ایرانی که بنیه‌ی مذهبی نیز داش��ته و اکنون در آن سخت‌تر‬ ‫ش��ده اس��ت‪ ،‬پس‌زمینه‌ی دین��ی‌ای که با ظواهر غ��رب‪ ،‬هم‌چون‬ ‫بی‌حجابی و دیگ��ر آزادی‌ها و برابری‌های حقوقی‪ -‬اجتماعی برای‬ ‫زن��ان‪ ،‬به‌طور بنیادین مس��ال ‌ه دارد‪ .‬لذا به نظ��ر می‌آید جهش‌های‬ ‫ترقی‌جویانه‌ی صنعت وارداتی در آن‪ ،‬با سرعت رشد فرهنگی بستر‬ ‫جامعه هم‌پا و هم‌نوا نبود‪ .‬بلکه با مقاومت ش��دید بخش س��نت‌گرا‬ ‫بر‌خورد کرد بخشی که‪ ،‬سوای بهره‌برداری از ماشین‌آالت صنعتی و‬ ‫تکنولوژی و علوم طبیعی‪ ،‬طبی تحوالت در حوزه‌ی علوم انسانی و‬ ‫اندیشه‌ی غربی را ضد ارزش می‌شمرد‪.‬‬ ‫القصه‪ ،‬داستان با این جمله به انجام می‌رسد‪« :‬درون جمجه‌اش‪،‬‬ ‫ته کاسه‌ی سرش‪ ،‬چیزهایی مثل کرم به هم می‌لولیدند»‪.‬‬ ‫حالی��ا طبق خواندن من‪ ،‬صاحب «درون صبح مرد‌د» نیز‬ ‫وقتی از جهان تردیدها به غرب‪ ،‬به خصوص‬ ‫به آمریکا آمد‪ ،‬دس��ت ک��م اوایل مهاجرتش‪،‬‬ ‫در روش��نایی مدرنیت��ه حیران و بهت‌زده ش��د‬ ‫و در درون صب��ح ناگهانی‪ ،‬م��رد‌د‪ .‬عنوان کتاب‬ ‫البته چند پهلو اس��ت‪ ،‬ش��اید نیز اشاره‌ای است به‬ ‫تناقض‌ها و تردیدها در مدرنیته‌ی ایران‪ ،‬یا کنایه بر‬ ‫این دارد که صبح غرب هم هنوز در خود مردد مانده‪.‬‬ ‫نویس��نده‌ی توانا اما‪ ،‬ما را به‌همه‌روی در هم‌این درون‬ ‫صبح مرد‌د باقی می‌گذارد‪.‬‬


‫کاغذکهنه‬

‫به بهانه چهارمین سال‌روز درگذشت «حاج قربان سلیمانی»‬

‫کسیکهدرهای بهشت رابه رویغربگشود‬ ‫محبوبه شعاع‬ ‫«حاج قربان سلیمانی» نوازنده دوتار و خواننده موسیقی محلی شمال‬ ‫خراسان بود‪ .‬او در سال ‪ 1299‬خورشیدی در علی‌آباد قوچان به دنیا‬ ‫آمد و زیر نظر پدرش «کربالی��ی رمضان»‪ ،‬که خود از دوتار نوازان‬ ‫مش��هور شمال خراس��ان بود‪ ،‬نواختن دوتار را از هشت سالگی آغاز‬ ‫کرد‪ .‬وی بعد از مرگ پدرش نزد غالم‌حس��ین بخشی جعفر آبادی‪،‬‬ ‫حاج محمد بخشی قیطانی و عیوض بخشی تعلیم گرفت و از سال‬ ‫‪ 1321‬کار خود را آغاز کرد‪.‬‬ ‫س��لیمانی در هنگام نواختن ساز به سه زبان ترکی‪ ،‬کردی و فارسی‬ ‫آواز می‌خواند‪ .‬وی در آغاز میان‌س��الی‪ ،‬وقتی از س��فر مکه بازگشته‬ ‫بود‪ ،‬یکی از متشرعین به او گفته بود‪ :‬سازش را کنار بگذارد و او هم‬ ‫به مدت ش��انزده سال دست از موسیقی کشید و به گفته خودش از‬ ‫حسرت و دل‌تنگی دو سه سالی مریض شده بود‪ .‬اما وقتی روحانیون‬

‫دیگری به وی توصیه کردند که موسیقی موهبتی الهی است‪ ،‬دوباره‬ ‫ساز در دست گرفت و به نواختن پرداخت‪.‬‬ ‫و پس از چندی فعالیت مجددش را در سال ‪ 1367‬با برنامه تلویزیونی‬ ‫«اندیش��ه هنر» شروع کرد و درسال ‪ 1369‬در جشن‌واره «موسیقی‬ ‫فجر»‪ ،‬به عنوان نوازنده برتر انتخاب شد و از آن سال به بعد هم به‬ ‫عنوان داور در جشن‌واره موسیقی فجر حضور یافت‪.‬‬ ‫حاج قربان در کنسرت‌های بسیاری در ایران و خارج از ایران شرکت‬ ‫کرد و یک آلبوم از آثار او نیز منتشر شد‪ .‬وی هم‌چنین به کشورهای‬ ‫بسیاری مانند پرو‪ ،‬هلند‪ ،‬تونس‪ ،‬ترکیه‪ ،‬بلژیک‪ ،‬انگلستان‪ ،‬سوییس‪،‬‬ ‫کلمبیا‪ ،‬اکوادور‪ ،‬پاناما‪ ،‬فرانسه و چند شهر آمریکا نیز سفر کرد‪.‬‬ ‫از جمله افتخارات وی می‌توان به کسب مقام اول جشن‌واره موسیقی‬ ‫«لیون فرانس��ه» و هم‌چنین احراز مقام س��تاره جش��ن‌واره اوینیون‬ ‫فرانسه اشاره کرد‪ ،‬که در آن جا لقب «گنج راستین ملی» به او داده‬

‫شد‪ .‬وی ده‌ها اجرای دوتارنوازی در کنسرت‌های موسیقی کشورهای‬ ‫اروپایی‪ ،‬آسیایی و آمریکا داشت‪.‬‬ ‫حاج قربان س��لیمانی در داخل ایران هم مقام‌های برتر جش��ن‌واره‬ ‫موسیقی فجر ایران بین سال‌های ‪ 1369‬تا ‪ 1371‬را به دست آورد و‬ ‫دوازده دوره متوالی داور ثابت جشن‌واره‌های موسیقی مقامی کشور‬ ‫بود‪ .‬هم‌چنین وی نش��ان درج��ه دو فرهنگ و هنر را نیز از «محمد‬ ‫خاتم��ی» رییس جمهوری وق��ت‪ ،‬دریافت کرد‪ .‬او در آلبوم ش��ب‪،‬‬ ‫سکوت‪ ،‬کویر‪ ،‬با شجریان نیز هم‌کاری داشته است‪.‬‬ ‫گفته ش��ده حاج قرب��ان در س��ال ‪ ،۱۳۸۵‬دوتار خود را به پس��رش‬ ‫«علی‌رضا سلیمانی» هدیه داده و خود با موسیقی وداع گفت و یک‬ ‫س��ال بعد از آن تاریخ یعنی در س��ی‌ام دی س��ال ‪ 1886‬و در س��ن‬ ‫هشتاد‌و هفت سالگی درگذش��ت‪ .‬حاج قربان در بخشی از خاطرات‬ ‫اجرای موس��یقی خود گفته بود‪« :‬زمانی که در اروپا مشغول اجرای‬

‫برنامه‌های خود بودم از استقبالی که مردم آن دیار از ساز و موسیقی‬ ‫ایرانی کردند‪ ،‬حیرت کردم‪ .‬من در این سفرها متوجه شدم که مردم‬ ‫اروپا ما را بیش‌تر می‌شناسند و دوست دارند تا هم وطنان خودمان که‬ ‫این باعث افسوس یک هنرمند ایرانی است»‪.‬‬ ‫او در ضمن یادآور ش��ده بود که فرانسوی‌ها از تهرانی‌ها و تهرانی‌ها‬ ‫از خراسانی‌ها بیش‌تر ما را می‌شناسند و چنان چه «بیخ چراغ تاریک‬ ‫است»‪ ،‬ما هم در دیار خودمان چندان شناخته شده نیستیم‪.‬‬ ‫گفته شده که در اجرای پاریس حاج قربان سلیمانی و پسرش‪ ،‬که‬ ‫در نواختن س��از با او هم‌راهی می‌کرد سه بار از سوی تماشاگران به‬ ‫صحنه باز خوانده شدند و پس از آن با احترام بسیار بر سر دست‌های‬ ‫حاضران حمل شدند‪ .‬نشریه «لوموند» کشور فرانسه با چاپ تصویر‬ ‫حاج قربان روی جلد خود این گونه آورد‪« :‬کسی که درهای بهشت‬ ‫را به روی غرب گشود»‪.‬‬

‫هفت‬

‫ژانویه ‪2012‬‬

‫‪15‬‬

‫‪15‬‬


‫نام نیکی گربماند زادمی‬

‫به کزو ماند سرای زرنگار‬ ‫نادر شیرازی‬ ‫خبر کوتاه بود‪ .‬یداله دادرس روز ش��نبه بیست و ششم نوامبر در‬ ‫اثر سکته قلبی در گذشت‪ .‬اما این خبر خیلی از ایرانی هایی که‬ ‫س��اکن شرق آمریکا و به خصوص واشینگتن و مریلند بودند را‬ ‫متاسف کرد‪.‬‬ ‫آقا «یدی» را کم تر کسی بود که در این سو باشد و نشناسد‪.‬‬ ‫نزدیکان او می گویند سابقه بیماری قلبی نداشته است‪ .‬عارضه و‬ ‫یا مریضی خاصی هم نبوده است و این رفتن او را برای اطرافیان‬ ‫اش سخت تر کرده است‪ .‬وقتی سراغ سوگل و ساحل دو دختر او‬ ‫رفتم آن ها هم با تاکید بر همین موضوع به مرگ آقای دادرس‬ ‫را سخت و غیر منتظره می دانستند‪ .‬به نقل از دختران او‪ :‬آقای‬ ‫دادرس در س��ال ‪ ۱۹۷۷‬به آمریکا و ایالت مریلند مهاجرت کرده‬ ‫و پس از دو سال تصمیم به راه اندازی اولین فروشگاه ایرانی در‬ ‫منطقه می گیرد‪ .‬اینک سی و دو سال از این افتتاح می گذرد‪.‬‬ ‫در طول این مدت به دلیل خوش نامی و ارایه خدمات مناسب به‬ ‫مشتری هم در سوپر مارکت و هم رستوران این مجموعه مورد‬ ‫توجه عموم ایرانیان منطقه قرار می گیرد و چنین می ش��ود که‬ ‫کمتر ایرانی که ساکن مریلند و واشینگتن باشد نام سوپر یکتا و‬ ‫آقا یدی را نشنیده باشد‪.‬‬ ‫به قول یکی از مشتری های او‪ :‬مهم نیست آدم چه می کند مهم‬ ‫آن اس��ت که هر کاری که آدم می کند بهترین و مناسب ترین‬ ‫خدمت را به مش��تری و مردم ارایه کند‪ .‬این درس��ت کاری بود‬ ‫که در سوپر یکتا همیشه از بدو امر رعایت شد‪ .‬ساحل و سوگل‬ ‫اشاره می کنند که پدرشان سخت کوش بود و تمامی هفته را در‬ ‫فروشگاه کار می کرد‪ .‬بارها شده است که به پدر پیشنهاد تعطیلی‬ ‫روزانه و یا حتا برای ساعتی را داده اند که بنابر نظر پدر هیچ گاه‬ ‫درب فروشگاه نباید بر روی مشتری بسته می شده است‪.‬‬ ‫این مداومت حتا در مراسم ها و عید ها و سال نوهای باستانی‬ ‫ایرانی و میالدی هم بوده است‪ .‬ساحل اشاره می کند که برای‬ ‫پدرش مهم بوده اس��ت که کس��ی که چیزی نیازد داشته است‬ ‫بتواند در فروشگاه آن را بیابد‪ .‬همین روحیه باعث شده است که‬ ‫فرزندان او نیز در طی این سال ها همراه پدر باشند و اگرچه شاید‬ ‫هدف شان این شغل نبوده است اما با این دید پدر رفته رفته آن‬ ‫ها نیز از همراه ش��ده اند‪ .‬از این پس نیز بنا هس��ت بنابر همان‬ ‫س��نت پدر دو فرزند با تالش در حف��ظ نام نیک این مجموعه‬ ‫کوشا باشند‪.‬‬ ‫تاریخچهفعالیت‪:‬‬ ‫ی��داهلل دادرس در س��اله ‪ ۱۹۷۷‬ب��ه آمری��کا‪ ،‬ایال��ت مریلند‬ ‫مهاجرت کرد و اولین فروش��گاه ایرانی را در س��ال ‪ ۱۹۷۹‬در‬ ‫مریلند افتتاح کرد‪.‬‬ ‫آقا یدی وقتی که کم سن و سال بوده است در ایران پیش شوهر‬ ‫عمه اش یعنی آقا صمد کار در سوپر مارکت را یاد می گیرد‪.‬‬ ‫با وجود این که آقا صمد ‪ ۷‬فرزند داشته است ولی آقا یدی تنها‬ ‫کس��ی بود که این حرفه را ادامه می دهد تا وقتی هم که در‬ ‫ایران زندگی می کرد به همین حرفه مشغول بوده‪.‬‬ ‫ساله ‪ ۱۹۷۹‬به همراه شریک دیگری که پسر‪ ،‬پسر عمه او بوده‬ ‫است مغازه یکتا‪ ،‬البته نه با امکانات کنونی‪ ،‬ولی به صورت مغازه‬ ‫شراب و آبجو افتتاح می شود که البته در کنارش ساندویچ‌های‬ ‫یکتا هم به مشغول به فعالیت بوده است‪ .‬پس از حدود ‪ ۱۰‬سال‪،‬‬ ‫از ش��ریک اش جدا می‌شود و از آن زمان به بعد خودش یکتا را‬ ‫اداره می کند‪.‬‬ ‫‪16‬‬

‫‪ 16‬هفت‬

‫ژانویه ‪2012‬‬

‫‪Yekta Market & Resturant‬‬ ‫قدیمیترین رستوران و سوپرمارکت ایرانی‬ ‫غذاها و ساندویچهای خوشمزه ایرانی‬

‫‪Tel:(301) 984-0005 1488 Rockville Pike Rockville, MD 20852‬‬


‫وقتی زن‬

‫پاپاراتزی‬

‫شت بهتر بود‬ ‫دا‬

‫آشتون کاچر‬ ‫«دمی‌ مور» در‬ ‫سارا لیل‪:‬‬ ‫»‪ ،‬همسر پیشین‬ ‫تر «آشتون کاچر‬ ‫ش را خراب کرده‬ ‫لیل» دوست‌دخ‬ ‫ی آشتون زندگی‬ ‫«سارا‬ ‫یها‬ ‫از ‌‬ ‫کرده بود‪« :‬زمانی‬ ‫صاحبه‌ای عنوان کرد که عشق‌ب ن مصاحبه عنوان‬ ‫م‬ ‫ت که سارا در ای‬ ‫م که او زن دارد‬ ‫این در حالی اس‬ ‫داشتیم نمی‌دانست‬ ‫است‪.‬‬ ‫گو با هم سکس‬ ‫ی که خودش به‬ ‫ندی‬ ‫و آشتون در س ‌‬ ‫تنها بود و تا روز‬ ‫که من‬ ‫ن آشتون همیشه‬ ‫که متاهل است»‪.‬‬ ‫همسر اوست‪ .‬چو‬ ‫م‬ ‫یدانست‬ ‫و دمی‬ ‫ش جدا شده نم ‌‬ ‫کرد به هیچ‌وجه‬ ‫گفت که از همسر‬ ‫است‪ .‬او اعالم‬ ‫ده خود پشیمان‬ ‫من‬ ‫هم‌اکنون از کر‬ ‫را‬ ‫سا‬ ‫اما‬ ‫ند ماه پیش هم‬ ‫طه را ادامه دهد‪.‬‬ ‫جای من بود چ‬ ‫نمی‌خواهد این راب‬ ‫گر‬ ‫دی‬ ‫ب شود اما حاال‬ ‫د‪« :‬شاید هر زن‬ ‫زندگی دمی خرا‬ ‫ن تاکید کر‬ ‫یخواستم که‬ ‫یکنم که االن‬ ‫او ه ‌مچنی می‌کرد‪ .‬من نم ‌‬ ‫م‪ .‬البته فکر م ‌‬ ‫هم‌این کار را‬ ‫ع دمی دچار شد‬ ‫خودم هم به وض‬ ‫می‌بینم که‬ ‫از گذشته است»‪.‬‬ ‫هردوی ما بهتر‬ ‫وضعیت‬

‫بهنام فروهر‬

‫بریتنی اسپی‬

‫رز با نامز‬ ‫دیش رکورد زد‬

‫«بریتنی اسپیرز»‬ ‫که در هفته گذش��ته با‬ ‫«ج‬ ‫یس‬ ‫ون‬ ‫تر‬ ‫اوی‬ ‫ک»‬ ‫هفته جنجالی‬ ‫نامزد کرد و‬ ‫و خبرسازی را گذراند ی‬ ‫ک‬ ‫ر‬ ‫کو‬ ‫رد‬ ‫ت‬ ‫ازه‬ ‫بر‬ ‫جا‬ ‫ی‬ ‫وی در هفته‬ ‫گذاشته است‪.‬‬ ‫گذش��ته با عبور از مرز ی‬ ‫ک‬ ‫م‬ ‫یلی‬ ‫ون‬ ‫طر‬ ‫‌‬ ‫ف‬ ‫دار‬ ‫ای‬ ‫«گوگل پال‬ ‫ن رکورد را در‬ ‫س» شکست تا او اولین‬ ‫میل‬ ‫یون‬ ‫ی‬ ‫ای‬ ‫ن‬ ‫شب‬ ‫که‬ ‫اج‬ ‫ای��ن در‬ ‫تماعی لقب بگیرد‪.‬‬ ‫حالی اس��ت که وی در‬ ‫«فی‬ ‫س‬ ‫‌بو‬ ‫ک»‬ ‫ن‬ ‫زد‬ ‫ی��‬ ‫«توییت‬ ‫ک به ‪ 16‬میلیون و در‬ ‫ر» ‪ 12‬میلیون حامی دارد‪.‬‬ ‫این ر‬ ‫کو‬ ‫رد‬ ‫به‬ ‫دلیل گ‬ ‫ذشت تنها ‪ 6‬ماه از راه‌ان‬ ‫داز‬ ‫ی‬ ‫گ‬ ‫وگ‬ ‫ل‬ ‫پ‬ ‫ال‬ ‫است‪.‬‬ ‫س‬ ‫قاب‬ ‫ل توجه‬

‫حا‬

‫مد بهدا‬

‫د‪ :‬با مو‬ ‫نیکا بلو‬

‫«حامد به‬ ‫اس��تا داد» که د‬ ‫ر‬ ‫ر‬ ‫و‬ ‫‌‬ ‫ز‬ ‫ها‬ ‫دا مبول دیداری رسم ی قبل به ت‬ ‫ی با «رما رکیه س��ف‬ ‫ش‬ ‫‌‬ ‫ر‬ ‫ک‬ ‫ر‬ ‫د‬ ‫ه‬ ‫ب‬ ‫��ت‌‪ ،‬اما پ‬ ‫ود‪،‬‬ ‫ن‌ پ‬ ‫توس��ط ای س از تس��ت زبان ( والنس��کی» و «م در ش��هر‬ ‫ونی‬ ‫ن کا‬ ‫ایتالی‬ ‫پرهیز و اس رگردان سرش��ناس ا‌یی و فرانسه ) و ط کا بلوچی»‬ ‫ر‬ ‫ح‬ ‫حا‬ ‫م‬ ‫مب‬ ‫د‬ ‫و‬ ‫کل‬ ‫به‬ ‫پاس��خ ��تا ل را‬ ‫ی‌ قصه‬ ‫به مقص��د تورنتو داد از هم‌کا‬ ‫ر‬ ‫ی‬ ‫در خ‬ ‫با‬ ‫ای‬ ‫کانادا‬ ‫با تمام ع صوص عد‬ ‫ت‬ ‫م‬ ‫ن پروژه‬ ‫ر‬ ‫ه‬ ‫ک‬ ‫م‬ ‫ک‬ ‫کا‬ ‫ر‬ ‫ر‬ ‫ی با‬ ‫القه‌ا‬ ‫د‪ ،‬حام‬ ‫شوونات ا ی که به سینمای ار رمان پوالنسکی گف د بهداد در‬ ‫و‬ ‫ت‪:‬‬ ‫جتما‬ ‫پا‬ ‫ع‬ ‫گفتنی اس�� ی ایران در این فیل دارم نتوانستم به د «متاسفانه‬ ‫لی‬ ‫م‬ ‫ت‬ ‫ل‬ ‫حضور دا‬ ‫مغایرت با‬ ‫این فیلم م‬ ‫زو‬ ‫دی مقابل دوربین حصول مش��ترک ا شته باشم»‪.‬‬ ‫خ‬ ‫یت‬ ‫ال‬ ‫وا‬ ‫ه‬ ‫یا‬ ‫د‬ ‫و‬ ‫ر‬ ‫فت‌‪.‬‬ ‫فرانس��ه‬ ‫است و به‬

‫چی‬

‫تفاه‬ ‫م ندارم‬

‫آنجلینا جولی‪:‬‬ ‫بچه‬ ‫هفتم مال خودمه‬

‫کی‬ ‫م کارداشیان ب‬ ‫ه‬ ‫ب‬ ‫ر‬ ‫د‬ ‫‌‬ ‫ه‬ ‫دا‬ ‫ر‬ ‫ی‬ ‫متهم شد‬ ‫ش��رکت ت‬

‫ولیدی مد و ل‬ ‫وازم آرایش��ی «کی‬ ‫دا‬‫ش»‬ ‫(‬ ‫‪h‬‬ ‫‪as‬‬ ‫خواهر کارداش��یا‬ ‫ن‪« ،‬کیم‪ ،‬کلوئی و کرتنی» اس��ت از ‪ )K-D‬متعلق به سه‬ ‫بش��ر‬ ‫سوی ی‬ ‫ی به نقض حقوق‬ ‫کا‬ ‫رگ‬ ‫را‬ ‫ن‬ ‫و‬ ‫ک سازمان حقوق‬ ‫ح‬ ‫قو‬ ‫ق‬ ‫حقوق بشری در‬ ‫بش��ر متهم ش��ده‬ ‫است‪ .‬یک سازمان‬ ‫در زمینه کار حوزه کودکان کار اع‬ ‫الم‬ ‫ک‬ ‫رد‬ ‫که‬ ‫ای‬ ‫ن‬ ‫با ا‬ ‫شرک‬ ‫ستخدام یک نوجوان چینی ‪ 16‬ساله نق ت حقوق کودکان را‬ ‫ض‬ ‫مراجعه کند‪ .‬یک‬ ‫ی‬ ‫کر‬ ‫از‬ ‫ده‬ ‫اف‬ ‫و‬ ‫راد این ساز‬ ‫ما‬ ‫باید به دادگاه‬ ‫ن‬ ‫اع‬ ‫الم‬ ‫ک‬ ‫رد‬ ‫م‬ ‫به کار گرف‬ ‫حلی را که‬ ‫ته شده به دلیل دما‬ ‫ی‬ ‫با‬ ‫این نوجوان در آن‬ ‫ال‬ ‫و‬ ‫بو‬ ‫ی‬ ‫زنن‬ ‫آن‌ها ش��‬ ‫ده فاضالب ب‬ ‫رکت «کی‪-‬داش»‬ ‫را‬ ‫به‬ ‫ب‬ ‫سیار اسف‌بار است‪.‬‬ ‫رد‬ ‫‌‬ ‫ه‬ ‫دار‬ ‫ی‬ ‫م‬ ‫خواهرا‬ ‫تهم کردند‪ .‬این‬ ‫ن کارداشیان تاکنو‬ ‫ن‬ ‫به‬ ‫ای‬ ‫ن‬ ‫ا‬ ‫در حالی است که‬ ‫ته‬ ‫ام‬ ‫وا‬ ‫کن‬ ‫شی نشان نداده‌اند‪.‬‬

‫تیمبرلیک‬ ‫ی جاستین‬ ‫نامزد‬ ‫در سرما‬ ‫جسیکا بیل‬ ‫ل» نامزد کرد‪.‬‬ ‫و‬ ‫«جسیکا بی‬

‫گذراندن چند‬ ‫ک» بالخره با‬ ‫س از‬ ‫تین تیمبرلی‬ ‫اعالم کردند که این دو پ «آمانگانی» در‬ ‫«جاس ��ی پاپاراتزی‬ ‫«جکسون» در‬ ‫مخف‬ ‫گاه زمس��تانی‬ ‫منابع الت در اقامت‌‬ ‫روز تعطی‬ ‫روی جس��یکا‬ ‫کدیگر نامزد کردند‪ .‬حالی که روبه‌‬ ‫دوشنبه با ی ‌‬ ‫جاس��تین را در‬ ‫روز‬ ‫ی اس��ت منابع‬ ‫این در حال‬ ‫و زده دیده‌اند‪.‬‬ ‫زان‬

‫«آنجلینا جول‬ ‫ی» و «برد پیت» اعالم‬ ‫ک‬ ‫ردن‬ ‫د‪:‬‬ ‫«ب‬ ‫چه‬ ‫هف‬ ‫تم‬ ‫جدی��د می‬ ‫در س��ال‬ ‫الدی»‪ .‬این دو هنرمند‬ ‫هال‬ ‫یو‬ ‫ود‬ ‫ی‬ ‫در‬ ‫م‬ ‫صا‬ ‫حب‬ ‫ه‬ ‫اوکی اع‬ ‫‌ای با مجله‬ ‫الم کردند که برای س��‬ ‫ال‬ ‫جد‬ ‫ید‬ ‫می‬ ‫الد‬ ‫ی‬ ‫یعن‬ ‫ی ‪ 2012‬بچه‬ ‫هفتم خود را خواهند‬ ‫داش��ت‪ .‬این در حالی ا‬ ‫تصمیم گرفته‬ ‫س��ت که این‌بار آنجی‬ ‫است که هفتمین بچه‬ ‫از خودش و برد باشد‪.‬‬ ‫از س��ویی دیگر به‬ ‫دلیل این‌که آنجی دو‬ ‫فر‬ ‫زند‬ ‫پ‬ ‫یش‬ ‫��ی‬ ‫ن‬ ‫خ‬ ‫ود‬ ‫س��ختی به د‬ ‫را با‬ ‫نیا آورده اس��ت پزش��ک‬ ‫ان‬ ‫از‬ ‫خ‬ ‫طر‬ ‫ی‬ ‫که‬ ‫م‬ ‫مک‬ ‫برای سومین‬ ‫ن است‬ ‫بچه او را تهدید کند اب‬ ‫راز‬ ‫نگ‬ ‫ران‬ ‫ی‬ ‫ک‬ ‫رد‬ ‫ه‬ ‫‌ان‬ ‫د‪.‬‬ ‫و‬ ‫زایمان پی‬ ‫ی در دو‬ ‫شین خود با افت فشار‬ ‫شدید مواجه شده بود‪.‬‬

‫هفت‬

‫ژانویه ‪2012‬‬

‫‪17‬‬

‫‪17‬‬


‫فرودگاه‬ ‫شبی در پلیس فرودگاه مالزی‬

‫کروموزوم باستانی ترس ازدایناسورها‬ ‫فرهادرستمی‌وند‬ ‫ت از مرگ‪ ،‬وحشت از شب‪ ،‬هراس‌های تازه‌ای نیستند‪ .‬قرن‌ها حضور‬ ‫وحش ‌‬ ‫دایناسورهایی غول‌پیکر با مغزهایی کوچک و چشم‌هایی کم سو و شامه‌ای‬ ‫قوی‪ ،‬شب‌ها پیشینیان باستانی ما را برای زنده ماندن و خوابی سراسر خوف‬ ‫و رجا ناگزیر به باالی درخت‌ها می‌کشانید و این وحشت طبق تیوری‌های‬ ‫زیس��ت شناسی جدید و طی فرآیندی روی کروموزوم‌های آنان ج‌ا خوش‬ ‫کرده و نسل به نسل به هراسی گنگ و مرموز از شب تبدیل شده و مثل‬ ‫یک میراث تا روزگار ما رس��یده اس��ت‪ .‬روان‌کاوی مدرن بخشی از ترس‬ ‫ناخودآگاه انسان از تاریکی را چنین توجیه می‌کند‪.‬‬ ‫اما وحش��ت از اتفاقاتی که هر لحظه ممکن است پیش بیاید و به عبارتی‬ ‫ت��رس از موقعیت‌های آمده و نیامده حاصل از نوع زندگی در کش��ورهای‬ ‫در حال توسعه که سرنوشت اکثر مردمانش به مویی بند است‪ ،‬شاید گونه‬ ‫جدیدی از ترس باشد‪ .‬داستان از جایی شروع شد که حدود دو ماهی بود به‬ ‫مالزی آمده بودم‪ ،‬س��رخوش از دیدن ساختمان های بلند و رنگ‌ ‌و وارنگ‬ ‫و آدم‌های جور‌واجور‪ ،‬خـــــــــارج‪ ،‬اما غافل از این‌که خیلی پس��تی و‬ ‫بلندی‌ها سر راه هستند و چشمم هنوز به جمال‌شان روشن نشده بود‪ .‬با یکی‬ ‫از دوستانم که مدتی بود این‌جا آمده بود هم‌خانه شدم‪ .‬دوستم برای دیدن‬ ‫خانواده سری به ایران زد و یکی دو هفته‌ای آن‌جا بود‪ .‬قبل از آمدن تماس‬ ‫گرفت و شماره پرواز و مشخصات را به من داد که احیانن اگر مشکلی پیش‬ ‫آمد بتوانم پیدایش کنم‪ .‬از صبح منتظر آمدنش بودم‪ ،‬اما خبری نبود‪ .‬گفتم‬ ‫شاید تاخیر هواپیماست و از آن‌جایی که سابقه خیلی خوبی هم در به‌موقع‬ ‫رسیدن به پرواز نداشت گفتم یحتمل پرواز را از دست داده‪ ،‬ولی خوب به هر‬ ‫حال باید اطالع می‌داد‪ .‬با رجا واثقی که داشتم‪ ،‬آخرین پروازی که از تهران‬ ‫به امارات و امارات به مالزی بود باید حدود ‪ 8‬ش��ب می‌رس��ید‪ .‬اما ساعت‬ ‫حدود ‪ 9‬بود و هیچ خبری هم از او نبود‪ .‬مانیتور وضعیت پروازها را دوباره‬ ‫چک کردم‪ ،‬همه نشسته بودند‪ .‬خیل جماعت خوشحال و خندان انگشت‬ ‫نگاری ش��ده‪ ،‬داشتند خارج می‌ش��دند از گیت‪ .‬چند بار به اطالعات گفتم‪،‬‬ ‫اس��مش را صدا زدند‪ .‬باز هم خبری نش��د‪ .‬اگرچه زیاد هم به آن صدا زدن‬ ‫نمی‌شد دل بست آن هم با لحجه غریب این مردم که حتا اسمی که صدا‬ ‫می‌زد برای خودم‌ام هم نا آشنا بود چه رسد به غیر‪ .‬واقعن نگران بودم‬ ‫به دفتر هواپیمایی مربوطه رفتم و س��وال کردم راجع به پرواز‪،‬‬ ‫اسم و شماره پاسپورت رو دادم‪ .‬چک می‌کردند و جواب‬ ‫نمی‌دادند‪ ،‬آخر اگر قرار بر جواب ندادن است چرا‬

‫‪18‬‬

‫‪ 18‬هفت‬

‫ژانویه ‪2012‬‬

‫چک می‌کنید‪ .‬ب��ه اطالعات پرواز فرودگاه دوبی زنگ زدم با کلی توضیح‬ ‫و مکافات وصل‌ام کردند به اطالعات اصلی‪ .‬اس��م و مشخصات را دادم و‬ ‫همین‌طور شماره پرواز‪ ،‬گفتند سوار شده و االن باید پرواز در مقصد نشسته‬ ‫باشد‪ ،‬در کمال نا‌باوری دوباره به دفتر امارات رفتم‪ ،‬بسته بودند‪ .‬به کانترش‬ ‫که در حال مسافرگیری بود رفتم‪ .‬با کلی خواهش و تمنا یک دختر هندی‬ ‫که از کارمندهای آن‌جا بود جواب داد‪ :‬ایرانی هستی؟ گفتم‪ :‬بله‪ .‬نیشخندی‬ ‫زد و گفت‪ :‬باید بری ایمی‌گریشن‪ .‬گفتم اون‌جا دیگه کجاست؟ گفت بپرس‬ ‫راهنمایی‌ات می‌کنن‪ .‬اصلن نمی‌توانستم فکر کنم‪ ،‬شرایط خیلی جدیدی‬ ‫پیش‌آمده بود درایران‪ ،‬ولی خوب‪ ،‬مملکت‌مون بود‪ ،‬حداقل یکی دو نفر آشنا‬ ‫بود که کمک بخواهم ازشون‪ .‬حداقل زبان هم رو می فهمیدیم! رفتم پلیس‬ ‫فرودگاه‪ ،‬راهنمایی‌ام کردند به اداره مهاجرت عصبانی‌ترین پلیس‌هایی که‬ ‫دراین دو ماهه دیده بودم‪ .‬انگار مالک استخدام تو این بخش اخم بیشتره‬ ‫به‌خصوص وقتی بفهمند ایرانی هستی‪ .‬یکم براندازش کردم‪ .‬نگاهی به‌ام‬ ‫کرد و گفت ‪ :‬ها؟!‬ ‫خن��ده‌ام گرفت‪ ،‬ه��ا؟ رفتم جلو به بهترین ش��کلی که می‌توانس��تم و با‬ ‫رسمی‌ترین کلمات شروع کردم به انگلیسی ماجرا را توضیح دادم و گفتم که‬ ‫به من گفتند بیایم این‌جا‪ .‬با تعجب زل زده بود به من‪ .‬چند لحظه با تعجب‬ ‫به هم نگاه کردیم‪ ،‬دوباره گفت ‪ :‬ها ؟ اصلن نفهمیده بود چی گفتم! رو کردم‬ ‫به‌اش و گفتم ‪ :‬آفیسر‪ ،‬دی تلد می‪ ،‬مای فرند ایز هی یر این ایمی گریشن‪،‬‬ ‫نیشخندی نثارم کرد و یک کاغذ گذاشت جلوام‪ .‬گفت اسمش را بنویس و‬ ‫شماره پاسپورتش‪ .‬مشغول نوشتن که شدم یکی از آن عصبانی‌ها آمد جلو‬ ‫با این یکی به زبان خودش��ان یه چیزهایی گفت‪ .‬بعد برگشت عصبانی به‬ ‫س��مت من گفت‪ :‬مواد گرفتن ازتون؟ یا باز ‪ ...‬س��رش را تکان داد و گفت‬ ‫ما مسوول جواب دادن به شما نیستیم‪ .‬اگر این‌جا باشه براش می‌گردونیم‬ ‫ایران‪ .‬حاال بورو و این‌جا ناایس��ت! هول کرده بودم‪ ،‬شوکه با چشم‌های تا‬ ‫حدقه باز داش��تم به‌اش نگاه می‌کردم‪ .‬انگار اصلن آن‌جا نبودم‪ .‬هر چیزی‬ ‫جلوی چش��م‌ام می‌آمد‪ ،‬هر فکری می‌کردم جز این‌که چه باید جواب بدم!‬ ‫چند لحظه بعد رو به‌اش گفتم آفیسر‪ ،‬این برادرمه و اصلن این چیزهایی که‬ ‫گفتید نیست‪ .‬ما این‌جا دانش‌جو هستیم‪ .‬جواب نداد و رفت‪ .‬همان قبلی را‬ ‫پیدایش کردم و با یک حالت تقاضا‪ ،‬گفتم ممکنه اسمش رو بپرسید؟ گفت‪:‬‬ ‫من هیچ‌کاری نمی‌توانم بکنم‪ .‬رییس مهاجرت فرودگاه رفته خونه‪ ،‬فردا و‬ ‫پس فردا هم تعطیله‪ ،‬باید صبر کنی تا دوشنبه‪ .‬شرایط خیلی بدی بود‪ .‬آخر‬

‫اصلن نمی‌دانستم که آن‌جا هست یا نه! دوباره خواهش کردم که اسم‌اش‬ ‫را چک کنه‪ .‬تلفن رو برداش��ت و زنگ زد‪ .‬گوشی رو داد به‌ام گفت باهاش‬ ‫حرف بزن‪ .‬تا آمدم بپرسم که چی شده و چرا‪ ،‬قطع شد‪ .‬ظاهرن در پرواز قبلی‬ ‫چند نفر را به خاطر حمل شیشه گرفته بودند و این بود که به هر ایرانی‌ای‬ ‫که بخواهند می‌توانند گیر بدهند و ازش بازخواست کنند و حتا دی‌پورت‌اش‬ ‫کنند! ظاهرن نامه‌های دانش‌گاه و ‪ ...‬هم کار ساز نبوده! گیج و سردرگم به‬ ‫فکر راهی بودم که بشود این جماعت رو راضی کرد و بی‌گناهی رو از بند‬ ‫آزاد‪ .‬به یکی از دوس��تانم زنگ زدم‪ .‬سال‌هاست این‌جاست‪ .‬چند نفری رو‬ ‫می‌شناسد‪ .‬موضوع رو به‌اش گفتم‪ .‬گفت صبر کن باید به چند نفر زنگ بزنم‪.‬‬ ‫خسته‪ ،‬تحقیر شده‪ ،‬گیج و آشفته راه می‌افتم بیرون از فرودگاه و می‌‌‌نشینم‬ ‫رو میله‌های دور ورودی‪ .‬و فکر می‌کنم که چه چیز باعث می‌شود که فقط‬ ‫با قیاس مع‌الفارق یک س��ری آدم که کال یاد گرفته‌اند مش��کوک باشند‪،‬‬ ‫زندگی‌ات برود روی هوا‪ .‬اگر واقعن کسی نباشد که در این شرایط به دادم‬ ‫برسد‪ ،‬چه به روزام خواهد آمد؟ من اگر کارم را از دست بدهم آب هم از آب‬ ‫تکان نخواهد خورد‪ ،‬مگر فاصله من و آن کسی که بی هیچ دلیل و مدرکی‬ ‫و فقط به خاطر سابقه چنین کارهایی و شکی که فکر می کنم بیشتر غرض‬ ‫باشد تا شک‪ ،‬چه‌قدر است؟ و مگر چه‌فرقی می کند برای این جماعت؟ فردا‬ ‫می‌توانند هم‌چنان بی‌خیال و بی‌تفاوت از کنار من هم عبور کنند‪،‬از این تصور‬ ‫که شباهت سرنوشت من به سرنوشت آنها به تار مویی بند است‪ ،‬بی‌اختیار‬ ‫پشتم می‌لرزد و راه می‌روم و راه می‌روم‪ ،‬بی‌هدف و بی‌اراده ‪.....‬‬ ‫با صدای زنگ گوشی به خودم آمدم‪ ،‬انگار مدتی بود که فکر خیال می‌کردم‪.‬‬ ‫دوستم بود‪ .‬ظاهرن می‌شد کاری کرد و گفت تا یک ساعت دیگرخودش را‬ ‫می‌رساند‪ .‬حدود نیمه‌شب بود که رسید‪ .‬همراه‌اش به اداره مهاجرت فرودگاه‬ ‫رفتم‪ ،‬آن‌جا یک نفر منتظر بود‪ .‬یکی از هم‌این جماعت که ظاهرن قبل از‬ ‫ما مذاکره را شروع کرده بود‪ .‬باز هم سوال‌های همیشه و باز هم جواب‌های‬ ‫همیش��ه‪ .‬انگار با پارتی‌بازی هم کاری‬ ‫جل��و نمی‌رفت‪ .‬ب��ا صحبت‌هایی که‬ ‫شد‪ ،‬باالخره راضی شدند که بتوانیم‬ ‫ببینم��ش و حداقل وس��ایل‌اش رو‬ ‫تحوی��ل بگیریم‪ .‬به همراه یکی از‬ ‫مامورها رفتیم داخل‪ .‬یک راه رو‬ ‫طول و طویل که در طولش چند‬

‫اتاق بود‪ .‬روی یکی از درها نوش��ته ب��ود« ‪ » Operation Room‬یا‬ ‫اتاق‌عمل‪ .‬اتاق‌عمل‪ ،‬یک اتاقک با در آهنی‪ ،‬یک متر در دو متر یا چیزی در‬ ‫این حدود که طولش را صندلی آهنی گذاشته‌اند‪ ،‬تاریک و در انتهایش یک‬ ‫توالت‌فرنگی! یا خدا این‌جا دیگه کجاست؟ گفتند که همان‌جا بنشینیم‪ .‬بعد‬ ‫از چند دقیقه به هم‌راه مامور وارد اتاق شدند‪ .‬صورتش رنگ نداشت! بغلش‬ ‫کردم‪ ،‬گفتم خوبی؟ چرا چی شد آخه؟ گفت خودم هم نفهمیدم فقط من و‬ ‫از این جا بیارید بیرون‪ .‬موبایل و وسایلش رو گرفته بودند‪ .‬من تحویل گرفتم‪.‬‬ ‫چمدان‌هاش رو هم همین‌طور‪ .‬گفتم نگران نباش و صبر کن‪ .‬گفتم ‪ :‬چند‬ ‫نفر آن‌جا هستند؟ گفت‪ :‬پنج نفر‪ ،‬سه سیاه که نمی‌دونم کجایی‌اند و من و‬ ‫یک ایرانی دیگر‪ .‬گفتم مش��کل اون‌ها چی بود‪ .‬گفت‪ :‬آن سیاه‌ها ظاهرن‬ ‫پاسپورت جعلی دارند و آن یکی ایرانی هنوز نمی‌دانم!‬ ‫بعد از چند دقیقه مجددن خواستند که برگردد‪ .‬گفتم ‪ :‬نگران نباش مشکل و‬ ‫حل می‌کنیم‪.‬حین این‪ ،‬دوستم داشت با مسوول شب اداره مهاجرت صحبت‬ ‫می‌کرد‪ .‬احساس کردم شرایط عوض شده‪ .‬فکر می‌کنم فهمیده بودند که‬ ‫این یکی واقعن اشتباهیه‪ ،‬ظاهرن می‌خواستند با رییسشان تماس بگیرن که‬ ‫برگه بازداشت رو امضا کرده بود ولی مگر می‌شود این جماعت ساعت ‪11‬‬ ‫به بعد بیدار باشند و تازه بخواهند کاری هم‌انجام بدهند‪ ،‬جماعت خواب!‬ ‫با هر ترفندی که شده طرف رو پیدا کردند و ماجرا رو گفتن‪ ،‬رضایت نمی‌داد‬ ‫و موکول می‌کرد به بعد از تعطیالت‪ ،‬کس��ی که هم‌راه دوس��تم آمده بود‬ ‫گوشی را گرفته بود و یک چیزایی بلغور می‌کرد‪ .‬چه‌قدر در آن لحظه این‬ ‫زبان به‌نظرم شیرین می‌آمد‪ .‬ماالیی سلیس‪ ،‬قند مکرر‪ ،‬دوباره گوشی را به‬ ‫مسوول ش��ب دادند‪ .‬لبخند می زد‪ ،‬نمی‌دانم برای‌چه اما می‌توانستم همه‬ ‫دندان‌های آسیااش را ببینم! انگار آقای رییس راضی شده بود که شبانه آن‬ ‫برگه را به در منزلش ببیریم تا امضا کند! یا این‌که با اولین پرواز برگردد به‬ ‫ایران‪ .‬ساده‌تر از آن بود که حتا بخواهیم فکر کنیم که چه باید بکنیم‪ .‬مسوول‬ ‫شب می‌گفت‪ :‬این اولین باریه که هم‌چنین چیزی اتفاق می‌افته تا حاال پیش‬ ‫نیومده کسی رو این شکلی ول کنن‪.‬‬ ‫راهی والیت کواالالمپور شدیم با یک نامه‌ای که سر و ته‌اش معلوم نبود و‬ ‫فقط یک امضا می‌خواست‪ .‬حدود ‪ 2‬رسیدیم در منزل آقای رییس‪ ،‬چی کند‬ ‫ی رفتند باال و یک‌ربع بعد‬ ‫در یه چیزی جایا یادم نمی آمد خالصه با هماهنگ ‌‬ ‫برگشتند‪ .‬نامه امضا شده بود و ما در راه فرودگاه‪.‬‬ ‫یک ماراتن واقعی‪ ،‬که طول مسیر نه تماشاچی‌ای داشت‪ ،‬نه کسی آبی به‬ ‫دست ‌م داد و نه کسی تشویق‌مان کرد‪ ،‬و خط پایانش‪...‬‬ ‫آن‌قدر راه رفته‌ام که کف پای راستم تاول زده است‪ .‬هنوز دایناسورها و و آن‬ ‫ترس قدیمی و هراس پیشینیان باستانی رهایم نکرده است‪ .‬می‌چپم توی‬ ‫اتاق و از این همه استرس بی‌اختیار بلند بلند بغضم رها می‌شود و جلوی‬ ‫آینه فقط می‌توانم به خودم بلند بلند بگویم «مرد گنده خجالت‬ ‫بکش به خودت مسلط باش روحیه‌ات را نباز»‪.‬‬ ‫ام��ا آدم که نمی‌توان��د به خ��ودش دروغ بگوید‪.‬‬ ‫می‌تواند؟ می‌دانم چه مرگم اس��ت‪ ،‬کروموزوم‬ ‫باس��تانی‌ام ک��ه مربوط به ت��رس از‬ ‫دایناسورهاست به شدت درد‬ ‫می‌کند‪.‬‬


‫بدنسالم‬

‫تنش عصبی‪ ،‬از دست دادن صبر‪ ،‬مشکل با امور معمولی و روزمره‪ ،‬از‬ ‫دست دادن میل جنسی‪ ،‬اختالالت خواب‪ ،‬تنش عضالنی‪ ،‬احساس‬ ‫گره در معده‪ ،‬احس��اس تنگی گلو‪ ،‬مش��کل تنفس��ی و غیره خود را‬ ‫نشان می‌دهد‪.‬‬ ‫تا وقتی که ما می‌توانیم در برابر یک وضعیت استرس‌زا مقابله کنیم‪،‬‬ ‫یعنی یک پاس��خ فرار یا مبارزه داشته باشیم‪ ،‬در وضعیت جسمی و‬ ‫روحی سالمی قرار داریم‪ .‬انسانی که در یک وضعیت ناامید کننده گیر‬ ‫کرده است و نمی‌تواند عکس‌العمل‌های فرار یا مبارزه را داشته باشد‬

‫باش��د‪ ،‬ناآگاهی از زمانی که مرگ ما رخ خواه��د داد و یا برعکس‪،‬‬ ‫آگاهی از رس��یدن اجتناب ناپذیر مرگ بدون احتمال فرار یا مبارزه‪،‬‬ ‫اعتقاد به نیاز به تس��لیم به قواعد اخالقی یا فرهنگی برای داش��تن‬ ‫یک زندگی لذت بخش‪ ،‬نقش تخیلی برزخ یا جهنم که مذاهب در به‬ ‫تصویرکشیدن آن تالش می‌کنند که حتا برای بی خدای متقاعد شده‬ ‫هم‪ ،‬در تاریکی ضمیر ناخودآگاه خود و در پیچ و خم سرکوب‌هایش‪،‬‬ ‫میراث فرهنگی او است‪ ،‬منابع دیگر اضطراب به شمار می‌آیند‪.‬‬ ‫ما تنها برای حفظ ساختار بیولوژیک خود برنامه ریزی شده‌ایم‪ .‬از‬ ‫زمانی که تخم بارور می‌ش��ود‪ ،‬فقط برای این منظور برنامه‌ریزی‬ ‫ش��ده اس��ت‪ .‬تمام موجودات زنده هیچ ه��دف دیگری جز حفظ‬ ‫ساخت‌آر بیولوژیک خود در زندگی ندارند‪ .‬سیستم عصبی اساسن‬ ‫به ما این امکان را می‌دهد که برای نگه‌داری این س��اختار عمل‬ ‫کنیم و در رابطه با محیط زیس��ت استقالل حرکتی داشته باشیم‪.‬‬ ‫اگر انگیز ‌ه اساس��ی زندگی حفظ ساختار خود است اما این انگیزه‬ ‫به پاسخ به نیازهای اولیه‪ ،‬و یا دست‌آوردهای یادگیری شده نیاز‬ ‫و بس��تگی دارد‪ .‬در‌واقع در سیس��تم عصبی‪ ،‬س��ه سطح سازمان‬

‫و در‌واقع در ش��رایط « مهار عمل کرد » یا تسلیم باشد در وضعیت‬ ‫جسمی و روحی ناسالمتی قرار می‌گیرد‪.‬‬ ‫برای ما‪ ،‬علت اصلی اضطراب‪ ،‬عدم امکان دستیابی به پاداش عمل‬ ‫است‪ ،‬و حتا اجتناب از درد و رنج از طریق فرار و یا مبارزه هم یک راه‬ ‫برای پاداش و تشویق خود است و بنابراین فرار از اضطراب‪ .‬ولی چه‬ ‫دالیلی ما را از عمل باز می‌دارد؟ شایع ترین علت‪ ،‬درگیری است که‬ ‫در مسیر عصبی ما در بین غریزه و یادگیری مجازاتی که ممکن است‬ ‫از ارض��ای غریزه نتیجه یابد‪ ،‬به وجود می‌آید‪ .‬مجازاتی که از محیط‬ ‫فیزیکی ما‪ ،‬و در اغلب موارد‪ ،‬از محیط زیس��ت اجتماعی و فرهنگ‬ ‫ناش��ی می‌شود‪ .‬یک منبع دیگر اضطراب‪ ،‬نتیجه کمبود اطالعات و‬ ‫آگاهی ما از عواقب ناشی از یک عمل برای ما و یا این که چه اتفاقی‬ ‫روز بعد خواهد افتاد‪ ،‬اس��ت‪ .‬خیال انس��ان می‌تواند از طریق تجربه‬ ‫ذخیره شده‪ ،‬سناریوهای غم‌انگیزی بسازد که ممکن است هرگز رخ‬ ‫ندهد اما ما از امکان آن می‌ترسیم‪.‬‬ ‫ترس از مرگ‪ ،‬ناآگاهی از آن‌چه می‌تواند پس از مرگ وجود داش��ته‬

‫دهی عمل کرد وجود دارد‪ .‬ابتدایی‌ترین س��طح‪ ،‬در پاسخ به یک‬ ‫تحریک داخلی یا خارجی‪ ،‬به صورت خودکار‪ ،‬عمل را سازماندهی‬ ‫می‌کند و قادر به انطباق نیس��ت‪ .‬سطح دوم‪ ،‬عمل را‪ ،‬با توجه به‬ ‫تجربه گذشته از طریق حافظه که کیفیت خوشایند یا ناخوشایند‪،‬‬ ‫مفی��د یا مضر احساس��ی که از آن‌ها به وجود آم��ده را نگه‌داری‬ ‫می‌کند‪ ،‬س��ازمان می‌دهد‪ .‬و سطح سوم‪ ،‬س��طح میل است‪ .‬این‬ ‫سطح به ساخت خیالی پیش‌بینی شده از نتیجه اقدام‪ ،‬و استراتژی‬ ‫ب��ه اجرا در آمده برای اطمین��ان حاصل کردن از پاداش‌دار بودن‬ ‫عم��ل و این که این عمل از محرک مضر اجتناب کند‪ ،‬در رابطه‬ ‫اس��ت‪ .‬بنابراین‪ ،‬سطح اول شامل تنها یک فرایند است‪ ،‬عمل در‬ ‫حال حاضر‪ .‬سطح دوم‪ ،‬تجربه گذشته را به عمل اضافه می‌کند‪ .‬و‬ ‫سطح سوم به عمل در حال حاضر‪ ،‬با تجربه قبلی و پیش بینی از‬ ‫نتایج آینده پاسخ می‌دهد‪ .‬سیستم عصبی به طور کلی فرمان یک‬ ‫عمل را صادر می‌کند‪ .‬اگر آن عمل به یک محرک مضر دردناک‬ ‫پاس��خ دهد‪ ،‬آن عم��ل در اجتناب حل و فصل خواهد ش��د‪ .‬اگر‬

‫دل نوشته‌ی یک مسوول سالمتی‬

‫سالمتییعنیآزاد بودن‬

‫دکتر آویده مطمئن فر‬ ‫یماری‌های متعددی‪ ،‬از سرگیجه حرکت تا سرماخوردگی و سرطان‬ ‫می‌تواند بدن انسان را پریشان کند‪ .‬اولین پزشکان تصور می‌کردند‬ ‫که بیماری نش��انه‌ای از خشم خدا‪ ،‬خشم اجداد‪ ،‬عدم رعایت احکام‪،‬‬ ‫بد شانسی‪ ،‬راحت طلبی و یا کار ارواح شیطانی بوده است‪ .‬بعد از آن‪،‬‬ ‫بقراط و جالینوس کانسبت (‪ ،)humorism‬نظریه‌ای که بنابرآن‬ ‫بیم��اری از عدم تعادل چهار مایع اولیه در داخل بدن انس��ان‪ ،‬یعنی‬ ‫خون‪ ،‬بلغم‪ ،‬صفرای س��یاه و صفرای زرد‪ ،‬به وج��ود می‌آید‪ ،‬را ارایه‬ ‫کردند‪ ،)Celsus( .‬پزشک یونانی قرن اول پیش از میالد‪ ،‬معتقد بود‬ ‫که پیدا کردن علت بیماری بی‌اهمیت است‪ ،‬و باید بر تسکین بیماری‬ ‫متمرکز بود‪ .‬شاگرد سوییسی او که نام (‪)Paracelsus‬رابرای خود‬ ‫انتخاب کرد و به عنوان یک پزش��ک‪ ،‬فیلسوف طبیعی‪ ،‬و بنیان‌گذار‬ ‫یک مدرسه جدید پزشکی ش��یمیایی دوران رنسانس شناخته شد‪،‬‬ ‫عقیده دیگری در مورد علل بیماری داشت(‪ ،)Paracelsus‬که در‬ ‫س��ال های پایانی قرن ‪ ۱۵‬و آغ��از قرن ‪ ۱۶‬زندگی می‌کرده‪ ،‬معتقد‬ ‫ب��ود که پنج علل عمده ب��رای بیماری وج��ود دارد‪ .‬عوامل خارجی‬ ‫یعنی محیط زیستی‪ ،‬س��موم یعنی ناخالصی‌ها‪ ،‬عوامل روانی یعنی‬ ‫احساسات‪ ،‬عوامل ارثی‪ ،‬عوامل (‪ ) Karmic‬یعنی معنوی‪.‬‬ ‫ما اکنون می‌دانیم که مرکز احساسات و عواطف ما‪ ،‬سیستم لیمبیک‪،‬‬ ‫که در مغز واقع ش��ده است‪ ،‬در بروز بیماری‌ها تاثیر به سزایی دارد‪.‬‬ ‫تجربه یک احساس به هیپوتاالموس فرستاده می‌شود که در عمل‬ ‫به نوبه خود بر غده هیپوفیز اثر می‌گزارد‪ .‬از غده هیپوفیز‪ ،‬پیام سپس‬ ‫ن استرس را در خون انتشار می‌دهند‬ ‫به غدد فوق کلیوی که هورمو ‌‬ ‫ارس��ال می‌ش��ود‪ .‬برخی از این هورمون‌ها می‌توانند اثرافسردگی بر‬ ‫روی سیستم دفاعی ما داشته باشند به طوری که امروزه حتا صحبت‬ ‫از یک محور هورمونی ـ روانی ـ عصبی ـ ایمنی اس��ت‪ .‬بسیاری از‬ ‫مطالعات اهمیت روابط متقابل بین سیستم ایمنی و غدد عصبی درون‬ ‫ریز را روشن کرده‌اند‪.‬‬ ‫ما می‌دانیم که استرس حاد می‌تواند ما را در تطابق با موقعیت‌های‬ ‫جدید کمک کند و استرس بد در بسیاری از عالیم جسمی و روانی‬ ‫بیماری که توسط جامعه مدرن ایجاد می‌شوند‪ ،‬ریشه دارد‪ .‬استرس‬ ‫به عنوان یک پاسخ غیراختصاصی بدن نسبت به یک حمله تعریف‬ ‫می‌شود‪ .‬در برابر خطر‪ ،‬تصور شده یا واقعی‪ ،‬مغز فورن یک « توفان‬ ‫هورمونی » و افس��ردگی سیس��تم ایمنی بدن را ایجاد می‌کند‪ .‬این‬ ‫واکنش به منظور بهتر آماده سازی بدن برای جواب به حمله است‪.‬‬ ‫وقتی استرس وجود دارد الزم است که به سرعت از آن خالص شد‪.‬‬ ‫معمولن به طور ناخودآگاه‪ ،‬فرد یک «استراتژی مقابله» را برای آزاد‬ ‫کردن تنش‌های عصبی خود در پی می‌گیرد‪ .‬به عنوان مثال‪ :‬کودکی‬ ‫که در مدرسه در شرایط استرس‌زا واقع شده‪ ،‬در راه بازگشت به خانه‬ ‫خود‪ ،‬به یک حیوان سنگ پرتاب می‌کند و یا به یک شی لگد میزند‪.‬‬ ‫وضعیت نامساعد‪ ،‬ناامیدی‪ ،‬احساس خیانت‪ ،‬سرکوب اجباری غرایز‬ ‫طبیع��ی‪ ،‬ناتوانایی در ابراز وجود‪ ،‬ناتوانایی دس��تیابی به محیط خود‪،‬‬ ‫مشکالت شغلی‪ ،‬زناشویی و اجتماعی معمولن احساساتی هستند که‬ ‫باعث بروز استرس می‌شوند‪.‬‬ ‫اثرات استرس به عوامل ارثی‪ ،‬سابقه پزشکی هر فرد‪ ،‬محیط زیست‬ ‫عاطفی‪ ،‬و شیوه زندگی شخص بستگی دارد‪ .‬در اغلب موارد‪ ،‬اثرات‬ ‫با تغییر در رفتار یا مشکالت جسمی مانند احساس خستگی ناگهانی‬ ‫و یا خستگی دایم‪ ،‬سرگیجه‪ ،‬ضعف‪ ،‬فراموش کاری‪ ،‬پرخاش گری‪،‬‬

‫فرار امکان پذیر نباش��د‪ ،‬عمل‪ ،‬عکس‌العمل دفاعی پرخاش‌گری‬ ‫و مبارزه خواهد بود‪ .‬اگر این عمل موثر باشد و باعث حفظ یا ترمیم‬ ‫تعادل محیط زیست ش��ود و یا به عبارت دیگر پاداش آور باشد‪ ،‬به‬ ‫عنوان یک استراتژی موثر به منظور تکثیر ذخیره می‌شود‪ .‬بنابراین‬ ‫فرایند یادگیری وجود دارد‪ .‬اگر این عمل موثر نباشد‪ ،‬چیزی که تنها‬ ‫یادگیری می‌تواند نش��ان دهد‪ ،‬یک فرایند مهار به وجود خواهد آمد‪.‬‬ ‫عالوه بر تجاوز مستقیم‪ ،‬فیزیکی یا شیمیایی‪ ،‬تجاوز روحی و روانی‪،‬‬ ‫ب��ر عکس حتمن از طریق حافظ��ه و یادگیری می‌گذرد‪ ،‬چیزی که‬ ‫می‌تواند برای شخص مضر باش��د‪ .‬اگر تجاوز روحی و روانی نتواند‬ ‫یک راه حل در عمل مناسب پیدا کند‪ ،‬به یک رفتار دفاعی یا تهاجمی‬ ‫و یا خودکشی منجر می‌شود‪ .‬اما اگر یادگیری مجازات شامل سیستم‬ ‫« مهار عمل » شود‪ ،‬تنها راه حل تسلیم خواهد بود که با اثرات روانی‬ ‫خود به افسردگی و یا فرار دردنیای خیالی مواد مخدر و بیماری‌های‬ ‫روانی و یا خالقیت خواهد بود‪.‬‬ ‫و اما عشق‪ .‬کلمه‌ای که با آن‪ ،‬همه چیز را توضیح می‌دهیم‪ ،‬همه چیز‬ ‫را می‌بخشیم‪ .‬به همه چیز اعتبار می‌دهیم‪ .‬و هرگز تالش نمی‌کنیم‬ ‫دریابیم که چه در آن وجود دارد‪ .‬این کلمه‪ ،‬رمز عبوری است که قلب‬ ‫ها و جوامع انسانی را باز می‌کند‪ .‬و با حجابی ظاهرن بی طرفانه‪ ،‬حتا‬ ‫متعالی‪ ،‬برای تس��لط و غریزه ادعای مالکیت تالش می‌کند‪ .‬عشق‬ ‫کلمه‌ای است که مدام دروغ می‌گوید و این دروغ مورد قبول واقع‬ ‫می‌شود‪ .‬و پوشش محترمی برای همه‪ ،‬قاتل‪ ،‬مادر‪ ،‬روحانی‪ ،‬ارتشی‪،‬‬ ‫شکنجه‌گر‪ ،‬و سیاستمدار درست می‌کند‪.‬‬ ‫عش��ق ما را بی‌تقصیر می‌کند‪ .‬چرا که برای این که تمام گروه‌های‬ ‫اجتماعی زنده بمانند‪ ،‬به عبارت دیگر ساختارهای سلسله مراتبی خود‬ ‫و قوانین سلطه را حفظ کنند‪ ،‬الزم است که انگیزه‌های اساسی همه‬ ‫اقدامات انسانی نادیده گرفته شود‪ .‬و عشق کلمه‌ای است برای توجیه‬ ‫تسلیم‪ ،‬برای تغییر شکل اصل لذت‪ ،‬برای رضایت به تسلط‪.‬‬ ‫عاش��ق دیگری بودن به این معنی اس��ت که باید قبول کنیم که او‬ ‫می‌تواند فکر کند‪ ،‬احساس کند‪ ،‬و عمل کردی غیر از اساس تمایالت‬ ‫و لذت ما داش��ته باش��د‪ .‬به عبارت دیگر‪ ،‬آزاد باشد‪ .‬اما آموزش‌های‬ ‫فرهنگی بیش از هزار س��ال اس��ت که احساس عش��ق را تا حدی‬ ‫به دراختیار داش��تن‪ ،‬مالکیت و وابستگی ما به تصویری که از یک‬ ‫دیگر داریم‪ ،‬گره زده است‪ .‬که اگر کسی این‌طور عمل کند از سوی‬ ‫دیگران در واقع بی‌تفاوت توصیف می‌شود‪.‬‬ ‫چیزی که ما «عش��ق» می نامیم از تقویت عم��ل پاداش‌آور مجاز‬ ‫توس��ط دیگری که در فضای عملیاتی ما قرار دارد متولد می‌ش��ود‬ ‫و بیماری عش��ق ناشی از این واقعیت است که آن شخص می‌تواند‬ ‫دیگر حاضر به ش��ی پاداش‌آور بودن ما نباش��د و یا تبدیل به ش��ی‬ ‫پاداش‌آور ش��خص دیگری ش��ود‪ ،‬و در نتیجه کم و بیش از فضای‬ ‫عملیاتی ما خارج شود‪ .‬این به تصویر ایده‌آلی که از خود داریم و به‬ ‫خود پرستی ما صدمه می‌زند و باعث شروع افسردگی‪ ،‬پرخاشگری‪،‬‬ ‫و یا بد نام کردن معشوق می‌شود‪.‬‬ ‫به نظر من این مهم است که بدانیم که ما تنها به دنیا می‌آییم‪ ،‬تنها‬ ‫زندگ��ی می‌کنیم و تنها در این جه��ان خواهیم مرد در حالی که در‬ ‫ساخت‌آر بیولوژیک خود‪ ،‬تنها یک هدف داریم‪ ،‬ادامه زندگی‪.‬‬ ‫حتا با چش��م‌های باز‪ ،‬انس��ان هیچ چیز را نمی‌بین��د و در جاده‌های‬ ‫تاری��ک زندگی می‌لغزد‪ .‬نمی‌داند که از کجا آمده و به کجا می‌رود‪.‬‬ ‫هم‌چنان مانند یک کودک مضطربی اس��ت که در یک اتاق تاریک‬ ‫تنبیه شده اس��ت‪ .‬این دلیل موفقیت مذاهب‪ ،‬پیامبران‪ ،‬اسطوره‌ها‪،‬‬ ‫طالع‌بینان‪ ،‬شفا‌دهنده‌گان‪ ،‬جادوگران و علم امروز است‪ .‬با این خرت‬ ‫و پرت های باطنی‪ ،‬انسان می‌تواند عمل کند‪ .‬منبع احساس وحشت‬ ‫و نگران��ی عمیق ما‪ ،‬تحت تاثیر قراردادهای زندگی روزمره و روابط‬ ‫میان فردی در یک جامعه تولیدی و مصرفی‪ ،‬تنهایی ما اس��ت که‬ ‫در ساختار بیولوژیک ما پیوسته شامل تجاربی است که از دیگران نه‬ ‫آموخته‌ایم‪ .‬احساس وحشت از عدم درک آن‌چه که هستیم و زندانی‬ ‫اسیر و زنجیرشده به جهانی از تناقض و مرگ‪.‬‬ ‫هفت‬

‫ژانویه ‪2012‬‬

‫‪19‬‬

‫‪19‬‬


‫نقد سیاسی‬

‫اپوزیسیون و برون رفتی که باید رفت‬ ‫حسن ماسالی‬ ‫نکاتی درباره بحران درونی اپوزیس��یون ایران و راه‌کارهای برون‬ ‫رفت از آن‬ ‫عوامل بحران را می‌توان به‌شرح زیر تقسیم بندی کرد‪:‬‬ ‫‪ .1‬چه‌گون��ه با حکومت اس�لامی‪ -‬فاشیس��تی برخ��ورد کنیم و‬ ‫چشم‌انداز ما درباره «قدرت جای‌گزین » چیست‪.‬‬ ‫‪ .2‬ب��ا کدام بخش از اپوزیس��یون ایران متحد ش��ویم و صفوف‬ ‫تشکیالتی – مبارزاتی خود را چه‌گونه تنظیم کنیم‪.‬‬ ‫‪ .3‬درجدال‌های سیاسی – تئوریک و در اتحاد عمل مبارزاتی‪ ،‬با‬ ‫گروه‌های هم‌گرا‪ ،‬با تنوع نظریات‪ ،‬چه‌گونه شرکت کنیم‪.‬‬ ‫‪ .4‬چه‌گونه در خودمان و در مناسبات جامعه‪ ،‬غنای فرهنگی –‬ ‫تئوریک – سیاسی به‌وجود آوریم‪.‬‬ ‫الف‪ -‬اگر نیروی سیاس��ی و اجتماعی که خود را « اسالمیست »‬ ‫می‌نامد و با این رژیم مدارا می‌کنند‪ ،‬چندان تعجب‌آور نیست‪ .‬اما‬ ‫نیروهایی که خود را « سکوالر ‪ ،‬دموکرات و (حتا چپ و برابری‬ ‫طل��ب ) » می‌نامند و با رژیم « اس�لامی – فاشیس��تی » مدارا‬ ‫می‌کنند‪ ،‬و یا خواس��ت‌آر « اصالح��ات در چارچوب هم‌این رژیم‬ ‫» هس��تند‪ ،‬نقش تفرقه‌افکنانه و گم��راه کننده بزرگی در جامعه‬ ‫ایفا می‌کنند و از عوامل بحران درون اپوزیس��یون نیز محس��وب‬ ‫می‌شوند‪.‬‬ ‫سیاست انحرافی و س��ازکارانه این محافل‪ ،‬تنها به عدم شناخت‬ ‫از ماهیت و خصلت واپس‌گرایانه و فاشیستی رژیم حاکم مربوط‬ ‫نمی‌شود‪ ،‬بلکه به خصلت « فرصت طلبانه»‪ ،‬به «فرهنگ عقب‬ ‫مانده» و به « روحیه و روان شکست خورده‌ی » عناصر تشکیل‬ ‫دهنده آن محافل و گروه‌ها نیز ارتباط دارد‪.‬‬ ‫راه چاره چیس��ت؟ آیا باید روابط عاطفی شخصی‪ ،‬خویشاوندی‪،‬‬ ‫ایل‌یات��ی را در تعین مناس��بات ب��ا چنین محاف��ل و گروه‌های‬ ‫فرصت‌طل��ب و متزل��زل‪ ،‬دخال��ت داد و آن‌ه��ا را در صف��وف‬ ‫اپوزیسیون سکوالر‪ -‬دموکرات برابری طلب پذیرفت و اجازه داد‬ ‫که اغتشاشات فکری و پریشان‌حالی خود را به درون اپوزیسیون‬ ‫واقعی بکشانند؟‬ ‫ضروری‌اس��ت که این محافل از صفوف اپوزیسیون سکوالر –‬ ‫دموکرات و برابری طلب ‪ ،‬به‌طور قاطع‌انه طرد ش��وند ‪ .‬هرگونه‬ ‫هم‌کاری ب��ا این‌گونه محافل ‪ ،‬موجب می‌گردد که اغتشاش��ات‬ ‫فکری و سیاس��ی آنان ‪ ،‬در درون جامعه‪ ،‬و در میان مبارزین کم‬ ‫تجربه کشانده شود و بحران‌های موجود را تشدید بخشند‪.‬‬ ‫بنابراین‪ ،‬اتخاذ موضعی باز و ش��فاف در برابر جمهوری اسالمی‬ ‫– فاشیس��تی به‌منظور برچیدن تمام عیاراین رژیم‪ ،‬و محو تمام‬ ‫زمینه‌ه��ای فرهنگ��ی ‪ -‬اجتماعی که به آن وابس��ته‌اند‪ ،‬باید در‬ ‫برنام��ه مبارزاتی هم��ه‌ی مدعیان مبارزه برای سکوالریس��م –‬ ‫دمکراس��ی‌خواهی برابری طلب‪ ،‬گنجانده ش��ود تا به‌توان آن‌را‬ ‫«اپوزیسیون » نامید‪.‬‬ ‫ب��ا توجه به تاریخ تحوالت سیاس��ی ایران از انقالب مش��روطه‬ ‫تاکن��ون‪ ،‬و ب��ا توجه به شکس��ت‌ها و ناکامی‌های��ی که تاکنون‬ ‫ت که نیروهای مبارز‬ ‫مردم میهن ما متحمل شده‌اند‪ ،‬ضروری‌اس ‌‬ ‫س��کوالر‪ -‬دموکرات‪ ،‬تنها برای «س��رگونی» ای��ن رژیم گام بر‬ ‫ندارند‪ ،‬بلکه از نظر مبانی تئوریک – سیاس��ی – تش��کیالتی‪-‬‬ ‫مبارزاتی ‪ ،‬برای شکل‌گیری « قدرت جای‌گزین مطلوب مردم»‬ ‫تدارک ببینند و چشم‌انداز روشنی برای نوسازی ایران فردا داشته‬ ‫باشند‪.‬‬ ‫‪20‬‬

‫‪ 20‬هفت‬

‫ژانویه ‪2012‬‬

‫ب‪ -‬ما نمی‌توانیم سیاس��ت «همه ب��ا هم» را دنبال کنیم‪ .‬چنین‬ ‫سیاستی‪ ،‬تکرارشکس��ت‌های گذشته است‪ .‬مشاهده می‌کنیم که‬ ‫برخی افراد و گروه‌های سیاس��ی مب��ارز ‪ ،‬با «خود بزرگ بینی»‬ ‫ادعا می‌کنند که می‌خواهند به‌طور « تاکتیکی» با برخی محافل‬ ‫ارتجاعی ناراضی متحد ش��وند تا به‌اصطالح «دشمن اصلی» را‬ ‫از میان بردارن��د‪ .‬غافل از این‌که اتخاذ چنین « تاکتیک»هایی ‪،‬‬

‫موجب شکست « استراتژیک» نیروهای ترقی‌خواه خواهد شد‪.‬‬ ‫ضروری اس��ت ک��ه نیروهای ترقی‌خ��واه‪ ،‬ابتدا جبهه سیاس��ی –‬ ‫تش��کیالتی – مبارزاتی مس��تقل خود را بوجود بیاورند و تبدیل به‬ ‫یک قدرت سازمان یافته بش��وند تا از این طریق بتوانند در« توازن‬ ‫قوا» دربرابر نیروهایی ارتجاعی‪ ،‬نقش تعیین کننده‌ای ایفا کنند‪ .‬و اگر‬ ‫در سیاست‌های « تاکتیکی» شرکت می‌کنند‪ ،‬دربرابر سیطره جویی‬

‫ران‪ ،‬به فنون‬ ‫ن سیاسی ای‬ ‫وجه مبارزی‬ ‫ه‌ای‪ ،‬موجب‬ ‫عدم ت‬ ‫‌ای سازماند‬ ‫ماعی و شیوه‬ ‫جتماعی» در‬ ‫مبارزه اجت‬ ‫زاب مدرن ا‬ ‫تاکنون « اح‬ ‫ون ب ‌هعنوان‬ ‫شد ‌هاند که‬ ‫نچه که تاکن‬ ‫ل نگیرند‪ .‬آ ‌‬ ‫رقه ناتوان و‬ ‫ایران شک‬ ‫م‪ ،‬یا یک ف‬ ‫ای‬ ‫ه‬ ‫‌‬ ‫شت‬ ‫ب سنتی» دا‬ ‫« جبهه‌ای با‬ ‫«احزا‬ ‫ی بود ‌هاند‪ ،‬یا‬ ‫ع‬ ‫ما‬ ‫ای ‌ههای اجت‬ ‫د که نقشی‬ ‫بدون پ‬ ‫یاسی » بودن‬ ‫فکری – س‬ ‫اغتشاشات‬ ‫گام داشت ‌هاند‬ ‫بهن‬ ‫د گذر و نا ‌‬ ‫زو‬

‫نیروهای ارتجاعی ‪ ،‬قدرت مقابله و مقاومت داشته باشند‪.‬‬ ‫عدم توجه مبارزین سیاس��ی ایران‪ ،‬به فنون مبارزه اجتماعی و‬ ‫شیوه‌ای سازمانده‌ای‪ ،‬موجب شده‌اند که تاکنون « احزاب مدرن‬ ‫اجتماعی» در ایران ش��کل نگیرند‪ .‬آن‌چه ک��ه تاکنون به‌عنوان‬ ‫«احزاب س��نتی» داشته‌ایم‪ ،‬یا یک فرقه ناتوان و بدون پایه‌های‬ ‫اجتماعی بوده‌اند‪ ،‬یا « جبهه‌ای با اغتشاشات فکری – سیاسی »‬ ‫بودند که نقشی زود گذر و ناب‌هنگام داشته‌اند‪.‬‬ ‫در ه ‌ما‌ی��ن ارتب��اط ‪ ،‬مش��اهده می‌کنی��م که ده‌ها گ��روه چپ‬ ‫طرف‌دار سوسیالیسم در ایران بوجود آمده‌اند و هنوز نتوانسته‌اند‬ ‫به‌مناس��بات درونی خود سامانه بخشند تا بتوانند نقش سیاسی –‬ ‫مبارزات��ی خود را در ارتباط با طبقه کارگر و زحمت‌کش��ان ایران‬ ‫ایفا کنند‪.‬‬ ‫ج‪ -‬عقیده دارم ‪ ،‬شرایط مبارزه در ایران می‌طلبد که از یک‌طرف‬ ‫ب��رای س��ازماندهی یک جبهه گس��ترده متش��کل از نیروهای‬ ‫س��کوالر – دموک��رات – برابری طلب اقدام کنیم‪ ،‬تا در س��طح‬ ‫جامع��ه و در میان اقش��ار مختل��ف اجتماعی پ��ای‌گاه اجتماعی‬ ‫داشته باش��د و در« توازن قوا» دربرابر ارتجاع نقش موثری ایفا‬ ‫کن��د‪ ،‬از طرف دیگر نیروهای پراکن��ده چپ که به برچیدن تمام‬ ‫عیار حکومت اس�لامی‪ -‬فاشیستی اعتقاد دارند‪ ،‬ضروری‌است‌که‬ ‫ب��ا تکیه ب��ه «فرهنگ گفتگ��و‪ -‬مبارزه تئوری��ک‪ -‬اتحاد عمل‬ ‫مبارزات��ی» ‪،‬مش��ترکن به‌توافق برس��ند تا ش��ورای هماهنگی‬ ‫نیروهای چپ مبارز وآزاد اندیش ایران شکل بگیرد‪.‬‬ ‫اعتق��اد دارم ‪ ،‬نیروهای چپ ایران‪ ،‬اگر فرهنگ گفت‌گو و اتحاد‬ ‫عمل مش��ترک را پیشه کنند‪ ،‬می‌توانند به یک جریان قدرت‌مند‬ ‫سیاس��ی – اجتماعی در جامعه تبدیل ش��وند‪ ،‬وگرنه مثل گذشته‬ ‫قربانیان بی‌ضرری برای ارتجاع محسوب خواهند شد‪.‬‬ ‫در جامعه ایران نیروهای کارگری و توده‌های زحمت‌کش جامعه‬ ‫از رهب��ری با درایت ‪ ،‬قدرت‌مند و آگاه برخوردار نیس��تند‪ ،‬و این‬ ‫کمبود باید مورد توجه نیروهای مبارز و فرهیخته چپ قرار بگیرد‬ ‫و از پراکنده کاری و فرقه گرایی دست بردارند‪.‬‬ ‫د‪ -‬نیروه��ای س��کوالر – دموک��رات و برابری طل��ب ‪ ،‬موقعی‬ ‫می‌توانند نقش موثری در جامعه ایفا کنند که نیرو‌های انس��انی‪-‬‬ ‫مبارزات��ی و امکان��ات مال��ی – فنی خ��ود را هم‌آهنگ س��ازند‪.‬‬ ‫متاس��فانه هر گروهی یک «قارقارک» راه انداخته است که فقط‬ ‫بخش کوچکی از جامعه را نمایندگی می‌کند‪.‬‬ ‫ضروری‌ اس��ت که مبارزین چپ و گروه‌های هوادار سوسیالیسم‬ ‫در چند زمین��ه فعالیت‌های مش��ترکی را آغازکنند تا کمبودهای‬ ‫موجود را برطرف کنند‪.‬‬ ‫‪.1‬برپای��ی یک کان��ال تلویزیونی ماهواره‌ای مش��ترک‪ ،‬به‌منظور‬ ‫حمای��ت از مبارزات آزادی‌خواهانه مردم ایران در داخل کش��ور‪،‬‬ ‫غنا بخش��یدن مباحث تئوریک – سیاس��ی در درون جنبش چپ‬ ‫و یاری رس��اندن به ش��کل گیری «شورای هم‌آهنگی نیروهای‬ ‫چ��پ»‪ ،‬و اتحاد عم��ل نیروهای س��کوالر – دموکرات‪ -‬برابری‬ ‫طلب در داخل و خارج از کشور‪.‬‬ ‫‪.2‬تش��کیل « گروه‌ه��ای کار » در زمینه‌ه��ای گوناگ��ون‪،‬‬ ‫به‌منظ��ور پژوهش درباره‪ :‬ش��رایط کنونی س��رمایه‌داری جهان‬ ‫(گلوبالیزاس��یون)‪ ،‬درباره راه‌کارهای س��ازماندهی و فنون مبارزه‬ ‫در ش��رایط ترور و اختناق در ایران‪ ،‬درباره س��اختآر اقتصادی –‬ ‫اجتماعی – فرهنگی کنونی جامعه ایران و راه‌کارهای نوس��ازی‬ ‫ایران و مبارزه با واپس‌گرایی در ایران آینده‪.‬‬


‫خبر‬

‫آرام دل‬ ‫‪Balaye safhe‬‬ ‫عرضه کننده نفیس ترین فرش های دست باف و بهترین مارک های مبلمان و لوستر از سرتا سر جهان‬

‫)‪Baker (Santery , Henredon , Vanguard , Shumake‬‬

‫با ما تماس بگیرید برای تعمیر‪ ،‬رفو‪ ،‬شستشو ‪ ،‬قیمت گذاری ‪ ،‬خرید فروش فرش های اصیل ایرانی‌‬

‫از گالری ما دیدن فرمائید‬

‫نمونه های داخل مغازه تا ‪ %50‬تخفیف مخصوص برخوردار هستند‬

‫‪Mon- Sat 10-8‬‬ ‫‪Sun 12-6‬‬

‫پیانیس��ت و آهنگ‌س��از س��اکن تورنتو‪ ،‬آرش بهزادی‪ ،‬با دومین‬ ‫مجموعه تک‌نوازی پیانوی خود « آرام دل ‪ »۲‬که دو سال پس‬ ‫از ارایه اولین کار خود به بازار عرضه ش��د‪ ،‬عش��ق و عالقه خود‬ ‫به موزیک و س��از پیانو را ‪ ،‬با تنظیم‌های جدیدی از آثار جاودانه‬ ‫گذش��ته به هم‌راه کارهای جدید‪ ،‬به ارمغان می‌آورد‪ .‬ملودی‌های‬ ‫شیرین و دل‌نشین آلبوم آرام دل‪ ،‬خاطرات به یاد ماندنی گذشته‬ ‫را ب��ه یاد ش��نوندگان آورده و با قل��ب و روح خیلی از ما ایرانیان‬ ‫ارتباط برقرار می‌کند‪.‬‬ ‫آرش به��زادی‪ ،‬با تنظیم مجدد این آثار ماندنی و هم‌راه با نحوه‬ ‫نواختن احساس��ی و ‪-‬منحصربه‌فرد خود‪ ،‬ضمن حفظ هویت این‬ ‫ملودی‌ها ‪ ،‬رنگ و بوی تازه‌ای به این آثار می‌بخشد‪.‬‬ ‫« آرام دل ‪ » ۲‬ش��امل مجموعه جدی��دی از قطعات محبوب ما‬ ‫ایرانیان ‪ ،‬هم‌چون مرغ س��حر ‪ ،‬نی��از ‪ ،‬تنگ غروبه درویش‪ ،‬دل‬ ‫اسیره‪ ،‬ماه‪ ،‬سیب و غیره بوده و سپاس و ادای احترامی به خالقان‬ ‫اصلی این آثار می‌باشد‪.‬‬ ‫این آثار جای‌گاه ویژه‌ای در قلب عاش��قان موسیقی ایرانی دارند‪.‬‬ ‫این آلبوم هم‌چنین ش��امل دو قطعه جدید نوش��ته و اجرا ش��ده‬ ‫توس��ط آرش بهزادی به نام‌های «رقص آهو» و «نور چش��مم»‬ ‫می‌باش��د‪ ،‬ک��ه حس و حال ش��اد و پر طراوت��ی دارند‪ .‬تک تک‬ ‫آهنگ‌های آلبوم «آرام دل ‪ » ۲‬ریش��ه در عمق احساسات آرش‬ ‫حی��ن تنظیم و نواختن این آثار دارن��د و در آن‌ها می‌توان حس‬ ‫شادی ‪ ،‬غم ‪ ،‬امید و یا عشق را یافت‪.‬‬ ‫آلبوم‌های آرام دل هم‌آنند موس��یقی متن زندگی آرش می‌باشند‬ ‫و این اجراهای مملو از احساس‪ ،‬به دل و روح و روان شنوندگان‬ ‫آرامش بخش��یده‪ ،‬دل‌ها را عاشق‌تر کرده‪ ،‬دردها را تسکین داده‪،‬‬ ‫و خاطرات تلخ و شیرین گذشته را یادآور می‌شوند‪.‬‬ ‫ب��رای اطالع��ات بیش‌تر در م��ورد این آث��ار‪ ،‬نوازن��ده آن‌ها و‬ ‫ش��نیدن نمون��ه آهنگ‌ه��ا می‌توانید به وب س��ایت ش��خصی‬ ‫«‪» arashbehzadi.com‬و یا صفحه« ‪»Facebook‬‬ ‫آرش بهزادی مراجعه فرمایید‪.‬‬ ‫هفت‬

‫ژانویه ‪2012‬‬

‫‪21‬‬

‫‪21‬‬


‫محیط زیست‬

‫هیچ‌کس به فکر زمین نیست‬ ‫اکبرترشیزاد‬ ‫اگر هم‌این حاال بحثی درباره‌ی یک اتفاق س��اده‌ی سیاسی در یک‬ ‫کشور جهان سومی دربگیرد و یا این‌که اعالم شود که اقدامات این و‬ ‫یا آن کشور در جهت مقابله با جهان غرب یا لیبرال دموکراسی غربی‬ ‫و یا بل‌عکس‪ ،‬جهان اس�لام و اندیشه‌های متعالی اسالم است‪ ،‬هر‬ ‫دو طرف سینه‌چاکان و جامه‌دران به مقابله برمی‌خیزند و فریاد دفاع‬ ‫از اندیشه‌های ایدیولوژیکی سر می‌دهند که درستی و نادرستی آن‌ها‬ ‫و یا کارآمدی و ناکارآمدی‌شان برای سعادت بشر و بشریت هنوز به‬ ‫اثبات نرسیده است‪ .‬در آن سوی ماجرا محیط‌زیست و طبیعتی قرار‬ ‫دارد که حفظ و نگه‌داری از آن و یا تخریب و آسیب دیدنش زندگی‬ ‫نوع بشر را در کره‌ی زمین مورد تهدید قرار می‌دهد اما در عمل کسی‬ ‫اقدامی ویژه ب��رای نجاتش انجام نمی‌دهد‪ .‬پیمان «کیوتو» پیمانی‬ ‫اس��ت بین‌الملی به منظور کاهش صدور گازهای گل‌خانه‌ای که به‬ ‫باور کارشناسان و اهل فن عامل اصلی گرم‌شدن زمین در دهه‌های‬ ‫سازمان ملل شکل‬ ‫‌‌‬ ‫اخیر محسوب می‌شوند‪ .‬این پیمان در چارچوب‬ ‫گرفته است‪.‬‬ ‫طی س��ال‌های اخیر با افزایش گازه��ای گل‌خانه‌ای نظیر «متان»‪،‬‬ ‫«دی‌اکس��یدکربن»‪« ،‬بخارآب» و «اکس��ید‌نیتروژن» در جو‪ ،‬دمای‬ ‫ک��ره‌ی زمین در حال افزایش می‌باش��د که این ام��ر باعث ایجاد‬ ‫تغییرات ناخوشایند در محیط‌زیست شده و شدت‬ ‫آن رو به افزایش اس��ت‪ .‬از این رو‬ ‫در سال ‪ ۱۹۹۷‬طی‬

‫‪22‬‬

‫‪ 22‬هفت‬

‫ژانویه ‪2012‬‬

‫پیمانی معروف به «کیوتو» کشورهای صنعتی متعهد شدند که ظرف‬ ‫ده سال آینده میزان انتشار گازهای گل‌خانه‌ای خود را تا پنج درصد‬ ‫کاهش دهند و به کش��ورهای در حال توسعه کمک‌های مالی برای‬ ‫افزایش ضریب نفوذ اس��تفاده از انرژی‌های تجدیدپذیر نظیر انرژی‬ ‫خورشیدی و بادی‪ ،‬اعطا نمایند‪.‬‬ ‫در میان کشورهای صنعتی‪« ،‬آمریکا» تنها کشوری است که پیمان‬ ‫«کیوتو» را امضا نکرده اس��ت‪« .‬اس��ترالیا» نیز از کشورهای مهمی‬ ‫است که در حال حاضر با این پیمان مخالفت می‌کند‪ .‬اما عجیب‌ترین‬ ‫و پرسر و صداترین اتفاق در این راه خروج «کانادا» از این پیمان در‬ ‫ط زیست «کانادا» دوشنبه‬ ‫روزهای گذشته بود‪« .‬پیترکنت» وزیر محی ‌‬ ‫‪ 12‬دسامبر اعالم کرد پیمان «کیوتو» به شدت ناکارآمد است و این‬ ‫کش��ور چون نمی‌تواند به تعهدات خود در ای��ن پیمان عمل کند با‬ ‫جریمه‌هایی روبرو می‌شود که برای «کانادا» فلج‌کننده است‪ ،‬پس در‬ ‫این شرایط «کانادا» ترجیح می‌دهد از پیمان «کیوتو» خارج شود‪ .‬الزم‬ ‫اس��ت تا گفته شود که براساس مفاد این پیمان‌نامه دولت «کانادا»‬ ‫متعهد شده بود که تا سال ‪ 2012‬میزان گازهای‬ ‫گل‌خانه‌ای تولید شده در این‬ ‫کش��ور را تا‬

‫میزان ‪ 6‬درصد نس��بت به حجم گازهای تولید ش��ده در سال ‪1990‬‬ ‫کاهش ده��د‪ .‬اما بر خالف انتظار و به دلیل رعایت نکردن تعهدات‬ ‫میزان تولی��د گازهای گل‌خانه‌ای «کانادا» به ش��دت افزایش یافته‬ ‫اس��ت‪ ،‬الزم به یادآوری اس��ت که دولت محافظه‌کار آقای «هارپر»‬ ‫هنگام به قدرت رسیدن در سال ‪ 2006‬یک بار اعالم کرده بود که نه‬ ‫تنها امضای پیمان‌نامه «کیوتو» توسط دولت لیبرال «کانادا» اشتباه‬ ‫بوده است بلکه کانادا تعهدات پیش‌بینی‌شده را نخواهد پذیرفت‪ .‬اما‬ ‫به دلیل در اختیار نداشتن دولت اکثریت‪ ،‬در طول چهار سال دوره‌ی‬ ‫زمامداری‪« ،‬هارپر» نتوانس��ته بود رس��من عزم خود مبنی بر خروج‬ ‫«کان��ادا» از پیمان‌نامه «کیوتو» را به مرحل��ه اجرا بگذارد‪« .‬کانادا»‬ ‫و «اس��ترالیا» هم‌واره و در طی سال‌های گذشته از کشورهایی چون‬ ‫«چی��ن»‪« ،‬هند» و «آمری��کا» انتقاد کرده‌اند ک��ه باالترین میزان‬ ‫آالینده‌ه��ا را وارد جو زمین می‌کنند اما در عمل هیچ‌گونه پای‌بندی‬ ‫به تعه��دات بین‌المللی برای کاهش این گازه��ا ندارند‪ .‬به هر روی‬ ‫کش��ورهای بزرگ صنعتی که بزرگ‌ترین نقش را در بوجود آوردن‬ ‫وضع موجود دارند هر کدام به نوعی از زیر بار مس��وولیت خود شانه‬ ‫خالی می‌کنند‪.‬‬ ‫حال برس��یم به ایران‪ ،‬جای‌گاه کش��ور ما کجاس��ت؟ سال گذشته‬ ‫رتبه‌ی ایران در میان کش��ورهای آلوده‌کننده‌ی زمین هش��تم بود‬ ‫و این بدین معناست که ما از‬

‫کش��ورهایی چون «سوید»‪« ،‬نروژ»‪« ،‬فنالند»‪« ،‬آرژانتین» بیشتر و‬ ‫هم‌پای «استرالیا»‪« ،‬کانادا» و اغلب کشورهای صنعتی اروپایی مثل‬ ‫«فرانسه» و «بریتانیا» زمین را آلوده می‌کنیم‪ .‬همه‌ی این‌ها در حالی‬ ‫اس��ت که ما ایرانی‌ها فقط یک درصد جمعیت جهان و ش��اید کمتر‬ ‫را داریم و هم‌چنین در هم‌این حدود از خش��کی‌های جهان س��هم‬ ‫گرفته‌ایم اما در تولید علم فقط یک هزارم س��هم داریم‪ .‬کشورهایی‬ ‫چ��ون «آمریکا»‪« ،‬هن��د»‪« ،‬کانادا» و «چین» که س��هم باالیی از‬ ‫آلودگی را دارند در عوض از پیشرفته‌ترین و مرفه‌ترین‌ها هم هستند‬ ‫و نتیجه‌ی این عمل ناشایس��ت آن‌ها حداقل ب��رای مردم خود این‬ ‫کشورها مفید بوده است‪ .‬حال پرسش این‌جاست که ایران با تولید این‬ ‫همه دود و دم آلودگی و صنعت قدیمی و زوار در رفته‪ ،‬چه نتیجه‌ای‬ ‫را گرفته است و یا به قول قدیمی‌های خودمان «این‌ها که این‌همه‬ ‫چریده‌اند دنبه‌شان کجاست»؟ در پایان باید گفت که زمین و هرچه‬ ‫بر سطح و درون آن هست میراث و حق همه‌ی افراد بشر در گذشته‬ ‫و آینده اس��ت‪ .‬حفظ و تالش برای پاکیزگ��ی و بهره‌برداری معقول‬ ‫از آب‌ه��ا‪ ،‬جنگل‌ه��ا‪ ،‬هوا و منابع‌دریای��ی و زمینی وظیفه‌ی همه‌ی‬ ‫شهروندان مسوول و دولت‌ها و نمایندگان منتخب آنان است‪.‬‬


‫ادبیـــات‬

‫روزهای بازنشستگیآقای مترجم‬

‫مصطفا خلجی‬ ‫ابراهیم یونس��ی ‪ 84‬س��اله این روزها به‌قول خودش چیز زیادی به یاد‬ ‫ی کرده و مدتی‌ست که دیگر‬ ‫نمی‌آورد‪ ،‬برای هم‌این اعالم بازنشست‌گ ‌‬ ‫نه می‌نویسد و نه ترجمه می‌کند‪.‬‬ ‫ابراهیم یونس��ی از آن الگوهایی‌س��ت که کمتر شبیه‌اش پیدا می‌شود‪.‬‬ ‫در این س��ال‌ها او ثابت کرد که می‌توان با یک پای نداشته و در حصار‬ ‫دیوارهای زندان تبدیل به مترجمی تاثیرگذار ش��د‪ .‬می‌شود محکوم به‬ ‫اعدام ب��ود و باز هم بدون کوتاه آم��دن در برابر حوادث بر جریان‌های‬ ‫فکری موثر بود‪ ،‬می‌شود از زندان چند ساله بیرون بیایی بعد تازه بروی‬ ‫دانش‌گاه و لیسانس‌بگیری و دکتر در اقتصاد بشوی‪.‬‬ ‫می‌ش��ود هم نویس��نده و مترجم باش��ی و هم در یک��ی از دوران‌های‬ ‫پرآشوب کشور استاندار یکی از مناطق پر حادثه بشوی و منطقه را آرام‬ ‫کنی و مردم را به پای صندوق‌های رای بکشانی‪ ،‬می‌شود استاندار جایی‬ ‫مثل کردستان باشی و همیشه از برتری سالح قلم بر اسلحه‌های دیگر‬ ‫بنویسی و از عدم خشونت بگویی‪.‬‬ ‫نام ابراهیم یونس��ی در حافظه چند نسل از نخبگان ایرانی تثبیت شده‬ ‫اس��ت‪ .‬او را هم‌واره با فراز و نشیب‌ها و تحوالت فرهنگی و سیاسی به‬ ‫یاد می‌آورند‪ .‬دکتر ابراهیم یونسی فرزند یکی از نخبگان شهر بانه است‪.‬‬ ‫خ��ودش می‌گوید‪ « :‬خانواده من در طایفه‌‌ای قرار داش��ت که به اوالد‬ ‫یونس‌خان مشهور بودند‪ .‬یونس‌خان که پدر پدربزرگ من بود از بزرگان‬ ‫بانه بود تا حدی که حتا می‌گفتند اهل کرامت هم بود‪ .‬در شهری مثل‬ ‫بانه آن روزگار که ش��اید جمعیت‌اش تنها به ‪ ۵۰‬خانوار می‌رسید‪ ،‬اجداد‬ ‫من جز نخبگان این ش��هر به حس��اب می‌آمدند به‌نحوی که می‌توان‬ ‫گفت حاکمیت بانه با خانواده من شکل گرفت‪ .‬سلیمان‌خان پدر من هم‬ ‫دومین شهردار بانه بود و می‌توان گفت پس از ورود نهاد‌های اداری به‬ ‫ایران‪ ،‬حاکمیت از نوع سنتی خود به شکل مدرنش درآمد و پدر من‬ ‫در هم‌این چارچوب و در ادامه سلس��له‌‌مراتب پیشین به عنوان‬ ‫ش��هردار بانه انتخاب شد»‪ .‬ابراهیم یونسی پس از دیپلم در‬ ‫مدرس��ه نظام در تهران پذیرفته می‌ش��ود و پس از آن به‬ ‫دانش‌گاه نظام راه می‌یابد و در هم‌آن سال‌ها جذب حزب‬ ‫توده می‌شود‪ .‬یونسی جزو س��ازمان افسران حزب توده‬ ‫بوده که بعد از کودتای بیست و هشت مرداد اغلب آن‌ها‬ ‫دست‌گیر و اعدام شدند‪ .‬او نیز که تا پای اعدام رفته بود‬ ‫به دلیل از دست دادن پای چپش در دوران نظام مشمول‬ ‫عفو شاهی می‌شود‪.‬‬

‫«من پس از فارغ‌التحصیلی از دانش‌کده افسری‪ ،‬مامور خدمت در لشگر‬ ‫‪ ۴‬ارومیه شدم‪ .‬روزی که در محوطه ایستاد‌ه بودم و فرمانده گردان و چند‬ ‫سرباز مشغول شلیک به یک قوطی کبریت بودند‪ ،‬یکی از گلوله‌هایی که‬ ‫فرمانده گردان شلیک کرد‪ ،‬اشتباهی یا عمدی به پای من اصابت کرد‬ ‫و من در اثر هم‌این گلوله متاسفانه پای چپم را از دست دادم‪ .‬پس از آن‬ ‫واقعه من برای معالجه به تهران منتقل ش��دم و بعد از انجام معالجات‬ ‫نهایی‪ ،‬در اداره ذخایر ارتش به فعالیت مشغول شدم »‪.‬‬ ‫یونسی‪ ،‬افسر نظام هم‌راه با دیگر افسران حزب توده به زندان افتاده و‬ ‫محکوم به اعدام می‌شود‪ .‬او و یازده نفر دیگر قرار بود اعدام شوند که او‬ ‫مشمول عفو شاهی می‌شود و دوستان و هم مسلک‌انش به دار آویخته‬ ‫می‌ش��وند‪ .‬ابراهیم یونسی‪ ،‬به دلیل قطع پا با یک درجه تخفیف به ابد‬ ‫محکوم ش��د‪ .‬با به دار آویخته شدن آن ‪ ۱۱‬تن گویی برای همیشه راه‬ ‫یونسی از آن راه و مسلک جدا شد‪ .‬یونسی که به عنوان افسر نظام وارد‬ ‫زندان شده بود‪ ،‬چهار سال بعد مترجم و داستان‌نویس از آن خارج شد‪.‬‬ ‫« به‌دنبال رخداد ‪ ۲۸‬امرداد ‪ ۱۳۳۲‬و لورفتن س��ازمان نظامی حزب توده‬ ‫ایران‪ ،‬من به هم‌راه جمع زیادی از افس��ران بازداشت شدیم و به دنبال‬ ‫محاکمه در دادگاه نظامی‪ ،‬من و دوس��ت‌انم در گروه‌مان که جمعن ‪۱۲‬‬ ‫نفر می‌ش��دیم همه‌گی به اعدام محکوم ش��دیم و در حالی‌که هر ‪۱۱‬‬ ‫دوست و هم‌فکر من اعدام شدند‪ ،‬من در لحظات پایانی پیش از اعدام و‬ ‫به دلیل این‌که یک پایم را هنگام خدمت از دست داده‌بودم از عفو شاه‬ ‫برخوردار و به حبس‌ابد محکوم ش��دم‪ .‬پس از این واقعه من خیلی تنها‬ ‫شدم‪ ،‬چراکه بهترین دوستانم را جلو چشمانم از دست داده‌بودم‪ .‬از هم‌این‬ ‫رو تصمیم گرفتم در زندان زبان انگلیسی بخوانم و از طریق مکاتبه‪ ،‬در‬

‫مدرسه هنر داستان‌نویسی نام‌نویسی کنم و در این مدرسه به تحصیل‬ ‫مشغول شوم‪ .‬پس از دو سال موفق شدم مدرک داستان‌نویسی خود را‬ ‫از این مدرسه دریافت کنم و نخستین ترجمه‌ام را با نام آرزوهای بزرگ‬ ‫نوشته چارلز دیکنز که توسط سیاوش کسرایی در زندان به من معرفی‬ ‫شده‌بود‪ ،‬ترجمه کنم»‪ .‬زندان نتوانست مانع آموختن جوان کردی باشد‬ ‫که کنجکاوی و پرس��ش‌گری را در درون خویش چون چشمه‌ای زالل‬ ‫ابدی کرده بود‪ .‬زبان آموخت‪ .‬نوشتن را آغاز کرد و با خلق داستان خود‬ ‫را با دیگران هم‌دم کرد‪ .‬دورانی تازه در زندگی یونسی شروع شده بود‪.‬‬ ‫« پس از این‌که اکثر دوس��ت‌انم اعدام ش��دند و من در تنهایی عجیبی‬ ‫فرو رفتم‪ ،‬تصمیم گرفتم دیگر به مقوالت سیاسی فکر نکنم و بیش‌تر‬ ‫تمرکز و وقتم را روی ترجمه‌هایم بگذارم‪ .‬جالب است بدانید در زندان‪،‬‬ ‫حتا برای من یک میز چوبی نیز در حیاط زندان درست کرد‌ه بودند که‬ ‫من راحت‌تر بتوانم به کار ترجمه بپردازم»‪ .‬بعد از زندان دکترای اقتصاد‬ ‫می‌گیرد و در اداره آمار اس��تخدام می‌ش��ود‪ .‬در روزهای آغاز انقالب اما‬ ‫یونسی که از سال ‪ 32‬از سیاست کناره گرفته بود دوباره درگیر آن شد‪.‬‬ ‫با دگرگونی نظام سیاس��ی ایران و انقالب سال ‪ 57‬پای داستان‌نویس‬ ‫مش��هور و مترجم صاحب‌آوازه به کاری س��خت پرتنش و خطیر یعنی‬ ‫اس��تان‌داری استان بحران‌زده‌ی کردستان بازشد‪ .‬مهندس بازرگان ازاو‬ ‫برای این پست دعوت کرد‪.‬‬ ‫صدرحاج سید جوادی وزیر کشور دولت بازرگان گفته بود‪ «:‬یونسی تنها‬ ‫شخص کرد مورد اعتماد و الیق استان‌داری کردستان است‪ .‬برای اداره‬ ‫کردستان نیازمند هم‌راهی یونسی هستم‪ .‬انتخاب یونسی یعنی اعتماد به‬ ‫مردم کردستان در داشتن استاندار بومی در اولین دولت پی از انقالب »‪.‬‬ ‫اما این سمت دیر نمی‌پاید و چهارماه بعد یونسی با استعفا از استان‌داری‬ ‫کردستان‪ ،‬برای همیشه با دنیای سیاست خداحافظی کرده و به آغوش‬ ‫ادبی��ات بازمی‌گ��ردد‪ « .‬من بع��د از دوره کوتاه اس��تان‌داری و پس از‬ ‫ی رس��می از دولت تصمیم گرفتم تمام وقتم را به دنیای‬ ‫بازنشس��ت‌گ ‌‬ ‫نویسندگی اختصاص دهم و تالیفات و رمان‌هایم را هم از هم‌این زمان‬ ‫و در کن��ار ترجمه‌ها آغاز کردم‪ .‬از آن‌جایی که من‬ ‫کردستان را ریشه خود می‌دانم تالش کردم‬ ‫موضوع تالیفاتم بیش‌تر حول و حوش‬ ‫مسایل مرتبط با کردستان بگذرد‪،‬‬ ‫ح��ال چه کتاب‌ه��ای تاریخی و‬ ‫تحلیلی‌ام باشد و چه کتاب‌های‬ ‫داس��تانی و رمان‌هایم‪ .‬معمولن‬ ‫هم س��عی ک��رده‌ام در مقدمه‬ ‫کتاب‌هایم نقدی را به برخی از‬ ‫گروه‌های ک��رد وارد و این نکته‬

‫را مط��رح کنم که چرا به جای تفنگ‪ ،‬گفت‌وگ��و و قلم را برنگزینیم؟‬ ‫هم‌چنین من‪ ،‬کردس��تان و ایران را دارای یک ریشه می‌دانم و هم‌واره‬ ‫شعارم در زندگی این بوده است که من کردم و ایرانی‌ام‪ .‬شاید هم دستی‬ ‫در کار باش��د که بخواهد ریش��ه فرهنگی کردها را از دیگر ایرانیان جدا‬ ‫کند‪ ،‬در حالی‌که من ریش��ه آنان را مش��ترک می‌دانم و هم‌واره هم در‬ ‫آثار و مواضع‌ام بر این موضوع تاکید کرده‌ام»‪ .‬به قول خودش بازگشت‬ ‫به دنیای ترجمه و داس��تان راهی بود که گریزی از آن نبود‪ .‬یونسی در‬ ‫این دوران یعنی از تابس��تان ‪ ۵۸‬تا ‪ ۳۰‬سال بعد از آن کتاب‌های زیادی‬ ‫منتشر کرد‪ .‬درباره تاریخ تحوالت مردم کرد نیز ترجمه‌های ارزنده‌ای را‬ ‫به جامعه فرهنگی کشور هدیه کرد‪ .‬در ابتدای ترجمه‌ها نیز مقدمه‌های‬ ‫انتقادی بس��یاری درمورد تحوالت کردستان می‌نوشت ‪ .‬از آن زمان تا‬ ‫امروز یونس��ی یک دم دنیای داس��تان و نوش��تن را ترک نکرده است‪.‬‬ ‫تاکنون بیش از هش��تاد کتاب از زبان انگلیس��ی و ی��ک کتاب از زبان‬ ‫فرانسوی به فارس��ی ترجمه کرده‌است‪ .‬آرزوهای بزرگ چارلز دیکنز را‬ ‫نخستین بار ایرانیان با ترجمه او خوانده‌اند و کتاب هنر داستان‌نویسی‌اش‬ ‫را اس��تادان داستان‌نویس��ی به دانش‌جویان توصیه می‌کنند‪ .‬هرچند او‬ ‫اکنون معتقد اس��ت که داستان‌نویسی امروز ایران نمی‌تواند پاسخ‌گوی‬ ‫نیازهای مخاطبان باشد‪ « :‬متاسفانه جریان داستان‌نویسی ما در کلیت‬ ‫خود و به‌جز آثار فاخری که تولید می‌ش��ود‪ ،‬به دست افراد ناتوان افتاده‌‬ ‫است که بسیار سبک می‌نویسند و چیزی را به دانسته‌های خواننده اضافه‬ ‫نمی‌کنند‪ ،‬در حالی‌که به نظر من داس��تان باید طوری نوش��ته شود که‬ ‫خواننده فکر کند زندگی خودش را دارد می‌خواند‪ .‬هم‌چنین فکر می‌کنم‬ ‫نویسنده باید به زبان خاص افراد توجه کند و آن را طوری وارد داستان‬ ‫کند که خواننده زبان شخصیت را به‌خوبی درک کند‪ .‬از سوی دیگر فکر‬ ‫می‌کنم از وقتی رس��انه‌ها و به‌ویژه تلویزیون تا این حد فعال ش��ده‌اند‪،‬‬ ‫داستان به حاشیه رفته است‪ .‬این موضوع به دو عامل برمی‌گردد‪ ،‬یکی‬ ‫این‌که خود رس��انه‌ها توج ‌ه را به خود جلب کرده‌اند تا حدی که توجه از‬ ‫داس��تان و شاید سایر جنبه‌های مطالعاتی دور شده باشد و دیگر این‌که‬ ‫ن محور است و متاسفانه‬ ‫از آن‌جایی که بخش زیادی از تلویزیون داستا ‌‬ ‫معمولن داستان‌های سطح پایین برای برنامه‌ها انتخاب می‌شود‪ ،‬این امر‬ ‫هم خود مزیدی ش��ده است بر علت کم‌توجهی‌ها به داستان و به‌ویژه‬ ‫داستان‌های فاخر‪ .‬هم‌چنین من بر این باورم که در بحث ترجمه هم باید‬ ‫مترجم خود را به جای نویسنده بگذارد و معانی را به تمامی منتقل کند‪،‬‬ ‫زیرا اگر دایره واژگان مترجم وس��یع نباشد‪ ،‬در یک جریان خودبه‌خودی‬ ‫معنای��ی متفاوت با آن‌چه را در ذهن نویس��نده بوده اس��ت به مخاطب‬ ‫منتقل می‌کند »‪ .‬امروز اما این مترجم پیش‌کس��وت دیگر نه می‌نویسد‬ ‫و نه می‌خواند‪ .‬چند ماه پیش در پاسخ به خبرنگاری که ازاو پرسیده بود‬ ‫چرا برای درمان بیماری‌اش به خارج از کشور نمی‌رود گفته بود‪ « :‬من‬ ‫ی می‌گذرد »‪.‬‬ ‫پولی برای درمان ندارم و زندگی‌ام با حقوق بازنشست‌گ ‌‬ ‫هفته گذشته چند نفر از مسووالن وزارت ارشاد به دیدار او رفتند تا جویای‬ ‫حالش شوند و از وضع درمان‌اش بپرسند که به قول خودش دیگرچندان‬ ‫تاثیری هم بر وضعیتش ندارد‪ .‬مترجم پیش‌کسوت ایران به پاداش همه‬ ‫سال‌های عمرش که به اعتالی فرهنگ ایران گذرانده بود تنها یک جلد‬ ‫کتاب ازآن‌ها هدیه گرفته است‪.‬‬

‫هفت‬

‫ژانویه ‪2012‬‬

‫‪23‬‬

‫‪23‬‬


‫سفر‬

‫سیستم ظریف‬

‫نیرماال‪ /‬قسمت ششم‬ ‫هفت مرکز انرژی به‌طوری طراحی شده اند که‬ ‫سیستم عاری از عیب و کامل ظریف را دايمن‬ ‫تحت مراقبت و نظارت دارند‪ .‬دانش این مراکز‬ ‫انرژی بس��یار مهم می‌باشد‪ .‬چنین دانشی به ما‬ ‫کمک می‌کند تا آگاه‌آنه به ترمیم و تصفیه این‬ ‫مراک��ز بپردازیم‪ .‬هر فکر و عم��ل روزانه ما در‬ ‫صدمه زدن یا سالم نگه‌داشتن این مراکز انرژی‬ ‫اثر مستقیمی دارد‪.‬‬ ‫اگر در مدیتش��ین تازه کار هستید‪ ،‬لطفن برای‬ ‫شروع‪ ،‬اول منفی‌های بزرگ را از پیش پای‌تان‬ ‫برداری��د‪ .‬ه��ر چند ک��ه این به‌نظر پروس��ه‌ای‬ ‫طوالن��ی بیاید ولی نتایج آن قابل لمس اس��ت‬ ‫و س��بب هدایت ش��ما به منبع دانش بی پایانی‬ ‫خواهد بود‪ .‬هر مرکز انرژی کیفیت‌های خاصی‬ ‫را بروز می‌دهد و قس��مت‌های مختلف بدن را‬ ‫نیزمنعکس می‌نماید‪.‬‬ ‫ب��ا کم��ی تمرین ش��ما ش��اهد ای��ن انعکاس‬ ‫خواهی��د ش��د به‌طوری‌که اگ��ر روی هر مرکز‬ ‫انرژی توجه‌ت��ان را بگذاری��د متوجه کم‌کاری‬ ‫ی��ا پ��ر کاری آن مرکز خواهید ش��د‪ .‬به عنوان‬ ‫مثال اگردر طول مدیتیش��ن‪ ،‬ش��ما درانگش��ت‬ ‫وس��ط دس��ت چپتان احس��اس گرما یا خارش‬ ‫وی��ا ناراحتی می‌کنید‪ ،‬این نش��انه ناهماهنگی‬ ‫درمرکز س��وم انرژی ش��ما می‌باشد و یا اگر در‬ ‫انگش��ت کوچک دس��ت راس��ت‌تان احساس‬ ‫خنکی یا خوبی دارید نش��انه این‌اس��ت که در‬ ‫حس مس��وولیت به امورمختلف بس��یار موزون‬ ‫می‌باشید‪ .‬دانش درونی مراکز انرژی‪ ،‬کیفیت‌ها‬ ‫و اصول کنترل آن‌ها ما را متوجه ناهماهنگی‌ها‬ ‫ویا هماهنگی‌مان با سیس��تم ظریف‪ ،‬زندگی و‬ ‫دنیای اطراف‌مان می‌کند‪.‬‬ ‫در آغاز مس��یر تکاملی‪ ،‬حیات تک سلولی بنام‬ ‫آمی��ب بوج��ود آمد ک��ه در طی مس��یر تکامل‬ ‫پیچیده‌ت��ر ش��ده و نهایت��ن مبدل ب��ه جانور و‬ ‫گیاهان چند س��لولی گشت و در مرحله عالی تر‬ ‫این تکامل‪ ،‬انس��ان را به وجود آورد‪ .‬مرکز اول‬ ‫یا «حامی ریش��ه » از عنصر زمین ساخته شده‬ ‫است و دارای همان کیفیت‌های الهه زمین نیز‬ ‫می‌باشد‪.‬‬ ‫خصوصیاتی مثل جاذبه‪ ،‬کشش و خرد درونی‬ ‫بی پایان‪ .‬مثلن کس��انی که مرکز اول س��الم و‬ ‫خوبی دارند می‌توانند به‌راحتی مسیر خود را در‬ ‫هر کجا که هستند پیدا کنند‪ .‬مر کز دوم دارای‬ ‫کیفیت‌های خالقانه آتش می‌باشد و مرکز سوم‬ ‫آرام��ش آب را‪ ،‬مرکز چهارم خصوصیات هوا را‬ ‫و مرک��ز پنجم قابلیت‌های اتمس��فر را به‌همراه‬ ‫دارند‪ .‬مرکز شش��م نور و مرک��ز هفتم خواص‬ ‫ارتعاشی ظریف را به خود گرفته‌اند‪.‬‬ ‫برای هر گونه اطالع می‌توانید با سردبیر مجله‬ ‫هفت و یا با ش��ما ره (‪ )2404461658‬تماس‬ ‫بگیرید‪.‬‬ ‫‪24‬‬

‫‪ 24‬هفت‬

‫ژانویه ‪2012‬‬

‫وزیر امور خارجه ترکیه‪:‬‬

‫توافق ایران و ‪ ۵+۱‬برای از‬ ‫سرگیری مذاکرات هسته‌ای‌‬

‫وزیر خارجه ترکیه با اشاره به دیدارهای خود با مقامات اروپایی و جمهوری‬ ‫اسالمی‪ ،‬روز یک‌شنبه‪ 8 ،‬ژانویه‪ ،‬از آغاز مذاکرات هسته‌ای ایران و ‪ 5+1‬به‬ ‫میزبانی آنکارا خبر داده است‪.‬به گزارش تلویزیون ملی ترکیه‪‌،‬احمد داود اوغلو‌‬ ‫وزیر امور خارجه ترکیه اظهار داشت مذاکرات ایران و گروه کشورهای موسوم‬ ‫به ‪ 5+1‬طبق توافق مقامات طرفین به زودی از س��ر گرفته می‌شود‪ .‬وی با‬ ‫استناد به دیدارهای خود با کاترین اشتون مسوول سیاست خارجی اتحادیه‬ ‫اروپا و مقامات جمهوری اس�لامی تاکید کرد این مقام‌ها توافق کرده‌اند که‬ ‫مذاکرات مذکور در ترکیه انجام ش��ود‪ .‬گفتنی است داوداوغلو روز پنج‌شنبه‬ ‫طی س��فر به تهران با مقامات ایرانی دیدار و در مورد مس��ایل مهم منطقه‬ ‫از جمله وضعیت سوریه‪ ،‬عراق و نیز موضوع هسته‌ای ایران گفت‌وگو کرد‪.‬‬

‫سفارت آمریکا در کابل‪:‬‬

‫شکنجه زندانیان در بگرام‬ ‫بررسی می‌شود‬

‫سفارت آمریکا در کابل در پی نشر گزارش دولت افغانستان مبنی بر بد‌رفتاری‬ ‫با زندانیان در بازداش��ت‌گاه بگرام‪ ،‬اعالم کرد این موضوع را بررسی می‌کند‪.‬‬ ‫یک هیت دولت افغانستان که از بازداشت‌گاه بگرام در شمال کابل بازدید کرده‬ ‫است‪ ،‬روز گذشته اعالم کرد با زندانیان در این بازداشت‌گاه بد‌رفتاری می‌شود‪.‬‬ ‫عبدالقادر عدالت‌خواه یک عضو هیت افغانس��تان ک��ه از زندان بگرام بازدید‬ ‫کرده است گفت در این بازداشت‌گاه زندانیان شکنجه شده و برخی آنان که‬ ‫مدت حبس شان تکمیل گردیده نیز آزاد نشده‌اند‪ .‬در این بازداشت‌گاه بیش‌تر‬ ‫مظنونان طالب و افرادی متهم به هم‌کاری با القاعده زندانی می‌باش��ند که‬ ‫توسط سربازان آمریکایی بازداشت شده و دولت افغانستان بر این بازداشت‌گاه‬ ‫تس��لط ندارد‪ .‬بازداشت‌گاه بگرام که در اختیار قوای آمریکا می‌باشد قرار بود‬ ‫تا ختم س��ال ‪ 2011‬به دولت افغانس��تان سپرده شود‪ ،‬اما در پی نشر گزارش‬ ‫سازمان ملل متحد مبنی بر شکنجه زندانیان در بازداشت‌گاه‌های افغانستان‪،‬‬ ‫آمریکا روند تسلیم‌دهی این زندان به افغانستان را متوقف کرد‪.‬‬

‫سازمان مردمی انقالب سوریه‪:‬‬

‫ادامه کشتار در سوریه‬ ‫هم‌زمان با تشییع جان‌باختگان‬ ‫انفجار دمشق‬

‫س��ازمان مردمی انقالب سوریه روز ش��نبه‪ 7 ،‬ژانویه‪ ،‬اعالم کرد ‪ 29‬تن‬ ‫دیگر از مخالفان حکومت بش��ار اس��د‪ ،‬رییس جمهوری این کش��ور به‬ ‫دس��ت نیروهای امنیتی کشته شده‌اند‪ .‬به گزارش الجزیره‪ ،‬این افراد در‬ ‫تجمع‌های اعتراضی و درگیری‌ها در ش��هرهای مختلف از جمله حمص‬ ‫و حرستا به قتل رسیدند‪ .‬در همین حال مراسم تشییع پیکر کشته‌شدگان‬ ‫انفجار اخیر در دمشق در این شهر برگزار شد‪ .‬در انفجاری که روز جمعه‬ ‫گذش��ته در منطقه المیدان در دمش��ق به وقوع پیوس��ت ‪ 26‬تن کشته‬ ‫شدند‪ .‬این انفجار به‌وسیله یک خودرو بمب‌گذاری شده به وقوع پیوست‬ ‫و مقامات این کش��ور القاعده را به دس��ت داش��تن در ای��ن اقدام متهم‬ ‫کردند اما مخالفان این حادثه را توطئه رژیم خواندند‪ .‬در دسامبر گذشته‬ ‫نیز دو مرکز امنیتی در دمش��ق منفجر و ‪ 44‬تن کش��ته ش��دند‪ .‬تشییع‬ ‫کشته‌ش��دگان انفجار اخیر یک روز پی��ش از دیدار وزیران خارجه عرب‬ ‫برای بررسی بحران جاری در سوریه صورت می‌گیرد‪.‬‬


‫موسیــقی‬

‫بهترین‌های موسیقی کالسیک ‪2011‬‬

‫استیو رایش‬ ‫بهترینبود‬

‫امیر حسین آهویی‬ ‫‪ UNPR‬در آخرین روزهای ‪ 2011‬بهترین‌های موسیقی کالسیک‬ ‫را اعالم کرد‪ .‬در این لیست نام‌های بزرگی هم‌چون «استیو رایش»‪،‬‬ ‫«هیالری ه��ان» و «مالر» به چش��م می‌خورد و «فیکش��ن» اثر‬ ‫»کواتور ابن» به عنوان بهترین آلبوم سال انتخاب شد‪ .‬فیکشن کار‬ ‫خوبی است‪ ،‬اما به نظر بسیار عامه پسندانه‌تر از آن چه بدان نسبت‬ ‫داده شده به نظر می‌رسد‪ .‬کواتور ابن با نواختن زیبا‪ ،‬تکنیکی و دقیق‬ ‫موس��یقی تیتراژ فیلم پالپ فیکشن اثری زیبا با سازهای کالسیک‬ ‫عرضه کرده‪ ،‬اما کار به نوعی تفریحی به چش��م می‌آید‪ .‬واقعن اگر‬ ‫بی‌طرف نگاه کنیم‪ ،‬صدر جدول باید از آن استیو رایش باشد‪ .‬قطعه‬ ‫موسیقی جدید او روایت موسیقایی ‪ ١١‬سپتامبر ‪ ٢٠٠١‬و انفجارهای‬ ‫اس��رارآمیز مرکز تجارت جهانی است که(‪« ) 11/WTC9‬مخفف‬ ‫مرکز تجارت جهانی ‪ ١١‬سپتامبر نام دارد» که طی سال‌های ‪٢٠٠٩‬‬ ‫و ‪ ٢٠١٠‬برای کوارتت زهی ساخته شده و امسال اجرا و سی‌دی آن‬ ‫به بازار عرضه شد‪ (.‬دابلیو‌تی‌سی‌ناین‌ایلون) نخستین بار در ‪ ١٩‬مارچ‬ ‫‪ ٢٠١١‬در دانش‌گاه دوک اجرا ش��د‪ .‬این قطعه برای گروه «کوارتت‬ ‫کرونوس» نوش��ته شده که برای نخستین بار نیز آن را نواختند‪ .‬این‬ ‫قطعه هم‌چنین در باربیکن سنتر‪ ،‬کارنگی هال‪ ،‬دانش‌گاه ایلینویز و‬ ‫جامعه فیالر مونیک اورنج کانتی اجرا شده است‪ .‬این قطعه تقریبن‬ ‫‪ ١٥‬دقیقه اس��ت و اتفاق ‪ ١١‬س��پتامبر را سه موومان بدون سکوت‬ ‫به تصویر می‌کش��د‪ .‬کل قطعه دارای سرعت ثابت یاهمان تمپوی‬ ‫هماهنگ اس��ت‪ .‬رایش در مورد کارش می‌گوید‪« :‬تالش کردم که‬ ‫قطعه طوالنی‌تر باشد اما قطعه می‌خواست که مختصر و مفید باشد»‪.‬‬ ‫«اس��تیو رایش» موسیقی‌دان کالسیک مینیمالیست اهل نیویورک‬ ‫اس��ت‪ ،‬که او را می‌توان به عبارتی تصویرگر موسیقی به زبان‬ ‫ش��هر دانست‪ .‬اگر می‌خواهید به موسیقی‌اش گوش کنید‬ ‫باید خود را برای جریانی عمیق از جنس سادگی آماده‬ ‫کنید‪ .‬موسیقی او و هم عصرانش کمی خلوت است‬ ‫اما تاثیرگذار‪ .‬در طول قطعه احساس می‌کنید حادثه‬ ‫در حین ش��نیدن تکرار می‌ش��ود‪ .‬موسیقی زبان‬ ‫گش��وده و با شما س��خن می‌گوید‪ .‬تنها چیزی‬ ‫که پس از ش��نیدن هم‌چنان گنگ است همان‬ ‫ناش��ناخته ماندن عوامل این حرکت تروریستی‬ ‫است‪.‬‬ ‫آغ��از پروژه زمانی بود که گ��روه کرونوس از رایش‬ ‫خواس��ت که قطعه‌ای بنویسد که در آن بخش‌های‬ ‫صحبت ضبط شده استفاده شده باشد‪ .‬رایش‬ ‫به یاد ای��ده‌ای افتاد که در س��ال‬ ‫‪ 1973‬راجع ب��ه ادامه دادن‬ ‫سخن‌رانی با موسیقی‬

‫داش��ت‪ .‬ژانویه ‪ 2010‬بود که‬ ‫تصمی��م گرف��ت از نوارهای‬ ‫صحبت راجع به حمالت ‪11‬‬ ‫سپتامبر اس��تفاده کند‪ .‬در این‬ ‫میان آرش��یو فرمان��ده‌ای دفاع‬ ‫هوا فضای امریکای‌ش��مالی و‬ ‫آتش‌نش��انی ش��هر نیویورک به‬ ‫هم‌راه مصاحبه‌هایی با دوستان و‬ ‫همس��ایه‌هایش که در آن زمان در‬ ‫منهتن زندگی می‌کردند را برای کار‬ ‫انتخاب کرد‪ .‬روز ‪ 11‬س��پتامبر پس��ر‬ ‫رای��ش به هم‌راه ع��روس و نوه‌اش در‬ ‫خانه او بودند که فقط ‪ 4‬بلوک از برج‌های‬ ‫دوقلو فاصله داشت‪.‬‬ ‫رای��ش به ه��م‌راه «تری رایل��ی» و «فیلیپ‬ ‫گلس» از پیش‌گامان موسیقی مینیمال هستند‪.‬‬ ‫شاید بزرگ‌ترین ابتکار رایش استفاده از فرایند‌های‬ ‫س��اده برای کش��ف مفاهیم موسیقی باش��د‪ .‬قابلیت‬ ‫آهنگ‌س��ازی او استفاده از فیگورهای تکرار شونده و ریتم‌‬ ‫هارمونیک آرام است که به‌طور قابل توجه‌ای موسیقی معاصر به‬ ‫ویژه در ایاالت متحده را تحت تاثیر قرار داد‪.‬‬ ‫«اندرو کلمنتس» منتقد موسیقایی گاردین این‌گونه رایش را توصیف‬ ‫می‌‌کند‪« :‬یکی از معدود آهنگ‌سازان زنده که می‌توان تغییر جریان‬ ‫تاریخ موسیقی را به جرات به او نسبت داد»‪.‬‬ ‫«کایل گن» پروفسور برجسته موسیقی آمریکا می‌گوید‪« :‬رایش‬ ‫از دید اکثر صاحب‌نظران بزرگ‌ترین آهنگ‌ساز‬ ‫در قید حیات امریکا اس��ت»‪ .‬رایش جوایز و‬ ‫افتخارات بی‌ش��ماری را به خود اختصاص‬ ‫داده است که از آن جمله می‌توان به جایزه‬ ‫پولیتزر و دکترای افتخاری از کنس��رواتوار‬ ‫موسیقی نیوانگلند اشاره کرد‪.‬‬ ‫منابع‪ :‬بوسی دات کام‪ ،‬کرونس کوارتت‬ ‫دات اورگ‪ ،‬ن�ان س�اچ دات کام‪ ،‬اس�تیو‬ ‫رایچ دات کام‬

‫هفت‬

‫ژانویه ‪2012‬‬

‫‪25‬‬

‫‪25‬‬


‫زلزله‌ی ژاپن‬

‫نکته‌هاییشیریندربازخوانییکپرونده‌یتلخ‬

‫علی فرح‌بخش‬ ‫س��ال ‪ 2011‬برای مردم س��رزمین آفتاب تابان‪ ،‬سال خوشایندی نبود‪.‬‬ ‫س��ونامی «تس��ونامی» و زلزله‌ی مهیب ژاپن و متعاقب آن‪ ،‬روی‌کرد‬ ‫جهان به نگرش��ی دوباره به تاسیسات هسته‌ای‪ ،‬در صدر اخبار نیمه‌ی‬ ‫اول سال جای گرفت‪.‬‬ ‫گذش��ته از تمام حادثه‌های تلخ انسانی و زیست‌محیطی این فاجعه‌ی‬ ‫طبیعی ک��ه ابراز هم‌دردی جهان را به خود معطوف داش��ت‪ ،‬بار دیگر‬ ‫ژاپنی‌ها ثابت کردند که معنای فرهنگ غنی و هم‌بستگی ملی چیست‪.‬‬ ‫مدیریت بحران‪ ،‬فقط یک دس��تور کار دولتی نبود‪ ،‬بلکه تک‌تک افراد‬ ‫جامعه‌ی ژاپن‪ ،‬خود را در آن سهیم دانسته و ارزش‌های انسانی را بستر‬ ‫فعالیت‌های همه جانبه‌ی خود کردند‪.‬‬ ‫ای��ن رویداد‪ ،‬تلخ بود‪ ،‬اما نکته‌های ارزش��مندی در آن تجلی یافت که‬

‫‪26‬‬

‫‪ 26‬هفت‬

‫ژانویه ‪2012‬‬

‫ب��رای مردم جهان‪ ،‬حیرت‌انگیز بود‪ .‬رفتار مردم ژاپن در مواجه ش��دن‬ ‫با یک فاجعه‌‪ ،‬در نوع خود بی‌نظیر بود‪ .‬تصاویر ویدیویی‪ ،‬به سرعت در‬ ‫اینترنت گس��ترش یافت و در کنار برانگیختن احساس هم‌دردی مردم‬ ‫جهان‪ ،‬حس��ی از احترام را نیز به ارمغان آورد‪ .‬ژاپن‪ ،‬انس��جام خود را از‬ ‫دست نداد‪ .‬بی‌درنگ‪ ،‬نقص‌ها و کاستی‌ها پذیرفته و برای یک هم‌یاری‬ ‫ملی‪ ،‬دولت و ملت ژاپن‪ ،‬به جای یافتن مقصر و سفسطه‌بافی و مغالطه‬ ‫کردن‪ ،‬برای حل بحران‪ ،‬متحد شدند‪ .‬نقش آموزش و پرورش ژاپن نیز‬ ‫در این میان در آموزش پایه‌ای مقابله با بحران که از سنین کودکی به‬ ‫آن می‌پردازند هم بی‌تاثیر نبود‪ .‬دیدن تصاویری که در آن‪ ،‬مردم خسته‪،‬‬ ‫گرس��نه و آس��یب دیده‪ ،‬در صف‌های منظم ایستاده‌اند و هیچ‌کس به‬ ‫حق��وق دیگران تعرض نکرده و نظ��م عمومی را به هم نمی‌زند‪ ،‬برای‬ ‫مردم جهان‪ ،‬سرشار از درس بود‪.‬‬

‫اس��کان زلزله‌زدگان با نظم و هماهنگی دقیق انجام شد‪ .‬در این میان‪،‬‬ ‫اس��کان افراد س��المند در محل‌های خاص‪ ،‬به سرعت صورت گرفت‪.‬‬ ‫آموزش‌های از پیش داده شده این نتیجه را به ارمغان آورد که از کودک‬ ‫تا سالمند‪ ،‬همه می‌دانستند چگونه رفتار کنند‪ .‬فرهنگ عذرخواهی که از‬ ‫عادت‌های قدیم مردم ژاپن اس��ت‪ ،‬بار دیگر خود را نش��ان داد‪ .‬مدیران‬ ‫شرکت نیروی برق توکیو‪ ،‬از روستاییان آسیب دیده از تشعشع‌ات رادیو‬ ‫اکتیو نیروگاه اتمی فوکوشیما‪ ،‬عذرخواهی کردند‪.‬‬ ‫عملیات امداد و نجات‪ ،‬به‌صورت منظم و س��ازمان‌یافته پیش رفت‪ .‬در‬ ‫این میان هیچ گزارش��ی مبنی بر غارت و چپاول اموال توسط نیروهای‬ ‫امدادرسان و مردم عادی گزارش نشد‪.‬‬ ‫هیچ موردی مبنی بر سوگواری شدید و عدم کنترل شخصی در مواجه‬ ‫ش��دن با مرگ عزیزان در جمع‌های گروهی دیده نش��د‪ .‬تمام ژاپن در‬

‫س��وگ فرو رفت‪ ،‬در سوگی آرام و متین‪ .‬به‌علت وقوع زلزله‪ ،‬در بعضی‬ ‫مناطق‪ ،‬تمامی چراغ‌های راهنمایی و رانندگی در تقاطع‌ها قطع ش��ده‬ ‫بود ولی با این وجود‪ ،‬هیچ تصادفی رخ نداد و مردم‪ ،‬خودشان هدایت و‬ ‫کنترل عبور و مرور وسایل نقلیه را بر عهده گرفتند‪.‬‬ ‫مردم به سمت فروشگاه‌ها حمله‌ور نشدند و با وجود تمام مشکالت پیش‬ ‫آمده‪ ،‬در صف‌های منظم قرار گرفته و به هنگام خرید‪ ،‬فقط به اندازه‌ی‬ ‫ضروری خرید کردند تا مواد غذایی و غیره به همه برسد‪ .‬هنگامی‌که در‬ ‫یک فروشگاه‪ ،‬برق قطع شد‪ ،‬مردم اجناس را سر جای‌شان برگرداندند و‬ ‫به آرامی فروشگاه را ترک کردند‪ .‬رستوران‌ها‪ ،‬قیمت‌های خود را کاهش‬ ‫دادن��د‪ .‬مردم در صف‌های مت��رو و غیره‪ ،‬هجوم نبردند‪ ،‬یکدیگر را پس‬ ‫نزدند و فقط به آرامی‪ ،‬نظم خود را حفظ کردند‪.‬‬ ‫ارتش به جمع گروه‌های امدادرس��ان پیوس��ت و با صبوری رفتار کرد‪.‬‬


‫دولت‪ ،‬بر روی بحران متمرکز شد و مسایل سیاسی و پارلمانی را به آینده‬ ‫موکول کرد‪ .‬مردم‪ ،‬با صبر و فداکاری‪ ،‬آرامش خود را از دست نداده و از‬ ‫احترام به یکدیگر قافل نشدند‪ .‬اطالع‌رسانی‪ ،‬تا سر حد امکان به صورت‬ ‫واضح انجام شده و کاستی‌ها سانسور نشد‪.‬‬ ‫این موارد‪ ،‬تنها نیم‌نگاهی بود به آن‌چه ژاپنی‌ها در مواجه شدن با یک‬ ‫بحران ملی از خود نش��ان دادند‪ .‬ادب‪ ،‬احت��رام‪ ،‬آرامش‪ ،‬صبوری‪ ،‬نظم‬ ‫و ایثار‪ ،‬فقط گوش��ه‌ای از درسی‌س��ت که ژاپنی‌ها به مردم دنیا دادند و‬ ‫هم‌چنین‪ ،‬با رفتار خود‪ ،‬میراث فرهنگی ارزش��مندی برای نس��ل‌های‬ ‫آینده‌ی این کشو‌ر بر جای گذاشتند‪ .‬پس از این فاجعه‪ ،‬نه تنها ژاپن‪ ،‬که‬ ‫بسیاری از کشورها‪ ،‬روی‌کرد خود به نیروگاه‌های هسته‌ای را تغییر دادند‬ ‫و به بررس��ی هر چه بیشتر راه‌کارهای دیگری در زمینه‌ی تولید انرژی‬ ‫و منابع تجدید ش��ونده‌ی انرژی گرایش یافتند‪ .‬در این خصوص که در‬ ‫فاجعه‌ی فوکوشیما‪ ،‬خطای مدیریتی و غیره هم دخیل بودند‪ ،‬نمی‌توان‬ ‫تردید کرد‪ .‬هر چند نباید فراموش کرد که این زلزله و سونامی هم‌زمان‪،‬‬ ‫در صدوچهل س��ال اخیر در ژاپن‪ ،‬بی‌سابقه بوده‌است‪ .‬اما نکته‌ی جالب‬ ‫توجه‪ ،‬درس‌هایی‌ست که می‌توان از این فاجعه آموخت‪ .‬مردم ژاپن‪ ،‬ثابت‬ ‫کردند که نظم‪ ،‬انسانیت و انسجام ملی‌شان‪ ،‬فقط یک شعار نبوده و در‬ ‫مواقع بحرانی هم‪ ،‬همان کارکردی را دارد که در زمان آرامش داش��ته‬ ‫اس��ت‪ .‬رفتارهایی از این دس��ت در مواقع بحران‪ ،‬می‌تواند الگویی باشد‬ ‫برای دولت‌مردان و ملت‌ها در سراسر جهان‪.‬‬

‫هفت‬

‫ژانویه ‪2012‬‬

‫‪27‬‬

‫‪27‬‬


‫قدم زدن روی چمن‌هایآکسفورد‬

‫مه‌شب‌تاجیک‬ ‫از قدی��م می‌گویند ابن س��ینا در بازار مس‌گرها درس می‌خواند‪،‬‬ ‫می‌گوین��د خوش��ا چاه��ی ک��ه از خ��ود آب دارد‪ ،‬ول��ی این‌ها‬ ‫دس��ت‌آویزهای خوبی نیستند و به‌طور کلی فرهنگ ذلت‌پروری‬ ‫م��ا هر نقصی را توجیه می‌کند و هر کاهش��ی را معراج می‌داند‪.‬‬ ‫به جای دیدن واقعیت‪ ،‬مدام دلیل می‌تراش��د و به جوی حقیری‬ ‫بس��نده می‌کند و این تصور را دارد که می‌تواند و حتمن می‌تواند‬ ‫از آن جوی حقیر‪ ،‬مرواریدی صید کند‪ .‬ولی واقعیت چیز دیگری‬ ‫اس��ت‪ .‬واقعیت این است که آموختن دانش و به‌کارگیری آن در‬ ‫مرحل��ه‌ی بعدی احتیاج به فض��ا و امکانات مخصوص به خود را‬ ‫دارد‪ .‬درست اس��ت که گروهی از نخبگان تحصیالت آکادمیک‬ ‫را به هیچ می‌گیرند و به ش�لاق انتق��اد می‌نوازندش‪ ،‬ولی چند‬ ‫نکته را نمی‌توان دور از نظر داش��ت که‌با بودن آن‌ها و در روی‬ ‫دیگر س��که عدم آن‌ها چه اتفاقاتی رخ خواه��د داد‪ .‬یا برعکس‬ ‫رخ نمی‌دهد‪.‬‬ ‫نخس��ت این که دانش‌اندوزی در گروهی از نخبگان وابسته به‬ ‫امکان‌های متعارف نیس��ت‪ ،‬به‌همین واس��طه ایشان آن را کنار‬ ‫می‌زنند غاف��ل از این که اکثریت افراد جامعه برای رس��یدن به‬ ‫نقط��ه‌ای خاص احتیاج ب��ه نیروهای هدایت ش��ونده و مراقبت‬ ‫کنن��ده دارند‪ .‬با س��رلوحه قرار دادن تعری��ف منطقی از نخبگان‬ ‫می‌توان مکانی برای تحصیالت آکادمیک را چنین تعریف كرد‬ ‫این مکان به محلی اطالق می‌ش��ود كه پدیده‌های ممکن را در‬ ‫دو سطح درونی و برونی بررسی كند با نگاه آینده‌نگرانه‪ ،‬شرایط‬ ‫را برای افراد موجود در آن مکان پیش‌بینی و در باالترین سطح‬ ‫مورد نظر‪ ،‬راه‌كارهایی جهت حض��ور هوش‌مندانه و بودن آن‌ها‬ ‫برای آینده‌ای روشن‌تر بوجود بیاورد‪.‬‬ ‫مس��اله‌ی دیگر آن اس��ت که وجود فضای آکادمیک باعث نفی آن‬ ‫می‌شود‪ ،‬یعنی آکادمی‌هایی هستند که با اصول آکادمیک به نفی آن‬ ‫می پردازند و در نهایت مس��اله‌ای که کاملن بومی ایران است این‬ ‫اس��ت که به راستی فضای آکادمیک ایران چون جسدی پوسیده و‬

‫‪28‬‬

‫‪ 28‬هفت‬

‫ژانویه ‪2012‬‬

‫بدون جان و روان اس��ت‪ .‬به طور مثال با در نظر گرفتن مدرس��ه‌ی‬ ‫معماری باهاوس و اس��اتیدی هم‌چون «ژوزف آلبرس»‪« ،‬واسیلی‬ ‫کاندینس��کی»‪« ،‬مارسل بروئر»‪« ،‬پل کلی» و بسیاری از اساتید به‬ ‫نام دیگر چگونه می‌توان منکر آموختگی در محیط و از آن‌ها شد‪.‬‬ ‫آن‌چ��ه در دوران پهلوی در زمینه‌ی آموزش گروهی از نخبگان‬ ‫کش��ف شده توس��ط سیس��تم آموزش��ی اتفاق افتاد این بود که‬ ‫حکومت خود را موظف کرد برای رش��د و تجهیز ایشان هزینه و‬

‫انرژی صرف کند‪ ،‬همان نخبگان بورس��یه‌ شده‌ای که در نهایت‬ ‫بسیاری از ایشان به نیروهای مخالف خاندان پهلوی پیوستند‪ .‬این‬ ‫حرکت قش��ری از دانش‌آموخته‌های الیق را تحویل اجتماع داد‬ ‫که به واسطه‌ی پتانسیل‌های خود و نه امکان‌های جانبی راه رشد‬ ‫را پیمودن��د‪ .‬دانش آموخته‌هایی ک��ه فضای علمی و دانش‌گاهی‬ ‫را غنا بخش��یدند و ب��رای دیگرانی که هوش‌من��دی کافی ولی‬ ‫امکان محدود داش��تند تولی��د امید کردند‪ ،‬امید ب��ه آینده‌ای که‬

‫می‌توانس��ت راه به جایی ببرد‪ .‬با رس��یدن به انقالب و از دس��ت‬ ‫دادن گروه��ی از جوان‌های��ی که بیش‌تر آن‌ه��ا تحصیل‌کرده و‬ ‫باس��واد بودند و همین‌طور پر شدن زندان‌ها و اعدام‌های دهه‌ی‬ ‫ش��صت و انقالب فرهنگی نخس��ت و بعد هم جنگ هشت ساله‬ ‫و در پ��ی آن‌ها مهاجرت هر روزه‌ی نیروه��ای فکری از ایران و‬ ‫باز ه��م انقالب‌های فرهنگی دوباره و دوب��اره رمقی برای پیکر‬ ‫بی‌جان تحصیالت عالی ایران نگذاش��ت‪ .‬وجود کنکور ناکارآمد‪،‬‬ ‫گزینش‌ها‪ ،‬سهمیه‌ها‪ ،‬استادان بی‌پشتوانه‌ی فرهنگی و فضاهای‬ ‫آموزش��ی‌ای که هیچ ش��باهتی به چیدمان بنا و فضای آموزشی‬ ‫نداش��تند و از طرف دیگر‪ ،‬س��ترون بودن فضای علمی و تولید و‬ ‫تحقیقی کش��ور و دالیل فراوانی از این دست‪ ،‬امیدی برای رشد‬ ‫فضای آکادمیگ باقی نگذاشت‪.‬‬ ‫از ای��ن ره‌گذر به یکی از دالی��ل می‌پردازیم که با وجود اهیمتی‬ ‫ک��ه دارد‪ ،‬به‌ط��ور خاص و جدی مورد توجه واقع نش��ده اس��ت‪.‬‬ ‫دوس��تی می‌گفت که فقط کافی‌است ش��ما در صحن «سوربن»‬ ‫یا «آکس��فورد» هم قدم بزنید‪ ،‬تا تبدیل به یک دانش‌مند شوید‪.‬‬ ‫حتا دیدن بناهای دبیرس��تان‌های شبانه‌روزی هم خالی از لطف‬ ‫نیس��ت‪ .‬شاید برای خودش��ان چیز دندان‌گیر یا ویژه‌ای نباشد اما‬ ‫وقت��ی در دانش‌گاه (ه��اروارد) به‌طور مث��ال موزه‌های متعددی‪،‬‬ ‫ازجمله م��وزه‌ی «هنر فوگ» وج��ود دارد ک��ه در آن تابلوهای‬ ‫نقاش��ی و مجسمه‌ها و آثار چاپ شده قرن هیجده و نوزده اروپاو‬ ‫آمریکا‪ ،‬به‌تماشا گذاشته‌شده‌اس��ت و کتاب‌خانه این دانش‌گاه نه‬ ‫تنه��ا قدیمی‌ترین مجموعه فرهنگی در آمریکا بلکه با ش��عبات‬ ‫خ��ود‪ ،‬بزرگ‌ترین کتاب‌خان��ه دنیا را داراس��ت و در حال حاضر‬ ‫دارای‪ ۱۴،۵۰۰،۰۰۰‬جلد کتاب‪ ،‬رساله و میکروفیلم در آن موجود‬ ‫می‌باش��د‪ .‬وقتی بنیاد دانش‌گاه با سرمایه‌ای معادل ‪ ۲۵،۹‬میلیارد‬ ‫دالر‪ ،‬ثروتمندترین دانش‌گاه جهان اس��ت و این دانش‌گاه دارای‬ ‫رشته‌های علوم انس��انی‪ ،‬طبیعی‪ ،‬دندان‌پزشکی‪ ،‬الهیات‪ ،‬تعلیم و‬ ‫تربیت‪ ،‬حقوق و پزش��کی می‌باش��د‪ .‬ولی در براب��ر آن دانش‌گاه‬ ‫ش��ما یک انبار متروکه‌ی قدیمی باش��د و خواب‌گاه ش��ما شبیه‬ ‫ندامت‌گاه‪ ،‬وقتی اولین س�لام هر روزه را به حراس��ت دانش‌گاه‬ ‫تحویل می‌دهید و کتاب‌خانه‌ی دانش‌گاه ش��ما اگر باش��د‪ ،‬بیشتر‬ ‫ش��بیه قرایت‌خانه اس��ت تا چیز دیگری‪ ،‬وقتی استاد شما از روی‬ ‫جزوه درس می‌دهد و دانش‌جوی بغل دس��تی ش��ما دانش‌گاه را‬ ‫گریزگاه��ی برای ف��رار از خانه می‌داند و هم��ه‌ی این‌ها‪ ،‬در این‬ ‫جوی کوچک چه مرواریدی صید خواهد شد؟‬


‫به بهانه تولد احمد محمود‪ ،‬داستان‌نویس‬

‫مرد خاکستری هنوز روی میز است‬

‫سایه کوثری‬ ‫س��اعت اتاق‌اش هنوز رو ده و بیس��ت دقیقه مانده است‪ ،‬عقربه‌هایش‬ ‫ثا‌ش همه چیز اتاق کارش را‬ ‫در این نه س��ال تکان نخورده اس��ت‪ .‬ورا ‌‬ ‫همان‌طور که بود برای‌اش نگه داش��ته‌اند‪ .‬شانزده مداد تراشیده‪ ،‬آخرین‬ ‫نوش��ته‌ها پس از بیماری و انتقال به بیمارستان‪ ،‬حتا دمپایی‌های جفت‬ ‫شده زیر میز همان‌طور توی این نه سال باقی مانده است‪.‬‬ ‫ت دقیق ‌ه صبح‌‪،‬‬ ‫ت د‌ه و بیس ‌‬ ‫ی ساع ‌‬ ‫روز دوازده ‌م مهرما‌ه س��ا ‌ل ‪ ،81‬حوال ‌‬ ‫ن سوخته‌‪ ،‬داستان‌‬ ‫ت انجیر معابد‪ ،‬همس��ایه‌ها‪ ،‬زمی ‌‬ ‫ی درخ ‌‬ ‫ق رمان‌ها ‌‬ ‫خال ‌‬ ‫ن مهراد‬ ‫ی در بیمارستا ‌‬ ‫س از مدت‌ها بیمار ‌‬ ‫ک شهر و مدار صفردرجه‌‪ ،‬پ ‌‬ ‫ی ‌‬ ‫ن به‌شدت‌‬ ‫ی واپس‌ای ‌‬ ‫ن سال‌ها ‌‬ ‫س ای ‌‬ ‫ی تنگی‌نف ‌‬ ‫ن درگذش��ت‌‪ .‬بیمار ‌‬ ‫تهرا ‌‬ ‫ش آن‌چنان‌‬ ‫ل از چش�� ‌م بر ه ‌م گذاش��تن‌ا ‌‬ ‫او را می‌آزرد و از دو س��ا ‌ل قب ‌‬ ‫ن کشاند‪ .‬چهارم دیماه هم روز تولد‬ ‫ت ک ‌ه او را ب ‌ه بیمارس��تا ‌‬ ‫ت گرف ‌‬ ‫ش��د ‌‬ ‫او بود‪ .‬احمد محمود نویسنده نام آشنا که دور‬ ‫از هیاه��و زندگی کرد اما توانس��ت با آثارش‬ ‫غوغایی در ادبیات معاصر ایران به پا کند‪.‬‬ ‫نویس��نده‌ای که ب��ا این‌ک ‌ه او درب��ار‌ه مردم‌‬ ‫ت می‌نش��ت‪ ،‬به‌دنبا ‌ل ش��عارهای‌‬ ‫و سیاس�� ‌‬ ‫کلیشه‌ای نبود‪ ،‬مردم برایش بهانه نوشتن از‬ ‫ی او مردان‌‬ ‫ن رمان‌ها ‌‬ ‫سیاست نبودند‪ .‬قهرمانا ‌‬ ‫ی او در‬ ‫ی رمان‌ها ‌‬ ‫ت نیستند‪ ،‬قهرمان‌ها ‌‬ ‫سیاس ‌‬ ‫ی هستند‬ ‫ن جامع ‌ه ریش ‌ه دارند‪ ،‬انسان‌های ‌‬ ‫بط ‌‬ ‫ی ک ‌ه هم ‌ه ما به‌‬ ‫با هم�� ‌ه قوت‌ها و ضعف‌های ‌‬ ‫ی ب��ا خود داریم‌‪ .‬چه��ارم دی ماهی که‬ ‫نوع ‌‬ ‫گذشت سالگرد تولد نویس��نده گوشه‌گیری‬ ‫بود‪ ،‬از آن نویس��ندگانی که کمتر در در میان‬ ‫اهالی ادبی��ات می‌آیند و حرف می‌زنند‪ ،‬توی‬ ‫محفل‌ها و جلسات کمتر شرکت می‌کنند و‬ ‫بیش��تر حضور آثارش و تاثیر آن‌ها در فضای‬ ‫ادبیات معاصر احساس می‪‎‬شود‪« :‬خالد‪ ،‬فردا‬ ‫ک سرما شکست ‌ه است‌‪ .‬گاهی‌‬ ‫ن مجس��مه‌‪ ،‬ت ‌‬ ‫ت د‌ه صب ‌ح بیا میدو ‌‬ ‫س��اع ‌‬ ‫ب اسفندما‌ه دا ‌غ است‌‪ ،‬باد‬ ‫ن پوشید‌ه از ابر می‌شود اما نمی‌بارد آفتا ‌‬ ‫آسما ‌‬ ‫ن مجسمه‌‬ ‫ی بهار می‌آید‪ ،‬میدا ‌‬ ‫ت بو ‌‬ ‫ی شد‌ه اس ‌‬ ‫ن سیالب ‌‬ ‫س��وز ندارد کارو ‌‬ ‫دارد شلو ‌غ می‌شود‪ ،‬دسته‌دسته‌‪ ،‬آدم‌ها از دهان ‌ه خیابان‌ها سرازیر می‌شوند‬ ‫ن ک�� ‌ه آدم‌ها تو میدان‌‬ ‫ی اس��ت‌‪ ،‬هم‌چنی ‌‬ ‫ن مجس��م ‌ه هوا آفتاب ‌‬ ‫و تو میدا ‌‬ ‫ن کرکره‌ها‪،‬‬ ‫ن کشید ‌‬ ‫ن بنا می‌کنند ب ‌ه پایی ‌‬ ‫مجسم ‌ه زیاد می‌شوند‪ ،‬مغازه‌دارا ‌‬ ‫ی از‬ ‫ت اگر شلو ‌غ شود و اگر در گوشه‌ی ‌‬ ‫ن اس�� ‌‬ ‫ب دستشا ‌‬ ‫حاال دیگر حس��ا ‌‬ ‫ن شیشه‌ها زیاد است‌‪.‬‬ ‫ی ر ‌خ بدهد‪ ،‬احتما ‌ل شکست ‌‬ ‫ن حادثه‌ی ‌‬ ‫میدا ‌‬ ‫ن راه‌آهن‌‬ ‫ت و کارگرا ‌‬ ‫ش نف ‌‬ ‫ن آبی‌پو ‌‬ ‫تو میدان‌‪ ،‬هم ‌ه جور آد ‌م هست‌‪ ،‬کارگرا ‌‬ ‫ی با رنگ‌های‌‬ ‫ن ریس��ندگ ‌‬ ‫ی تیره‌‪ ،‬کارگرا ‌‬ ‫ی ورزید‌ه و چهره‌ها ‌‬ ‫با اندام‌ها ‌‬ ‫ی هم‌‪،‬‬ ‫ن و هم ‌ه قاط ‌‬ ‫ن مدرسه‌‪ ،‬کارمند‪ ،‬کاسب‌‪ ‌،‬پیر‪ ،‬جوا ‌‬ ‫پرید‌ه ش��اگردا ‌‬ ‫ت و قضی ‌ه استعمارگران‌‪»...‬‬ ‫ت اس ‌‬ ‫ف می‌زد‪ ،‬قضی ‌ه نف ‌‬ ‫مرد میان ‌ه سا ‌ل حر ‌‬ ‫ی کوتا‌ه شروع‌‬ ‫ی را با مجموع ‌ه داس��تان‌ها ‌‬ ‫احمد محمود داستان‌نویس�� ‌‬ ‫ی از آن‌هاس��ت‌‪ .‬او ‌ج کار‬ ‫ی و غریبه‌ها یک ‌‬ ‫ک بوم ‌‬ ‫کرد ک ‌ه مجموع ‌ه پس��ر ‌‬ ‫ف همسایه‌ها شرو ‌ع شد که‬ ‫ن معرو ‌‬ ‫ی احمد محمود با رما ‌‬ ‫داستان‌نویس�� ‌‬ ‫ت و جنبش‌‬ ‫ت نف ‌‬ ‫ن صنع ‌‬ ‫ش از ملی‌ش��د ‌‬ ‫ی پی ‌‬ ‫ن ب ‌ه س��ال‌ها ‌‬ ‫موضو ‌ع رما ‌‬ ‫ن برمی‌گردد‪ .‬هرکس اگر هیچ‌کدام‬ ‫ط خوزستا ‌‬ ‫ت در محی ‌‬ ‫ن نف ‌‬ ‫ی ش��د ‌‬ ‫مل ‌‬ ‫از رمان‌ه��ا و داس��تان‌های احمد محمود را نخوانده باش��د‪ ،‬به احتمال‬ ‫قریب‌به‌یقین همس��ایه‌های او را حداقل به نام می‌شناسد‪ .‬خالد قهرمان‌‬ ‫س از تحمل‌‬ ‫ی کشید‌ه می‌شود و پ ‌‬ ‫ت ک ‌ه ب ‌ه مبارز‌ه سیاس ‌‬ ‫ی اس ‌‬ ‫ن جوان ‌‬ ‫داستا ‌‬ ‫ت فرستاد‌ه می‌شود‪.‬‬ ‫ی ک ‌ه در واق ‌ع تبعید اس ‌‬ ‫ن ب ‌ه سرباز ‌‬ ‫زندا ‌‬ ‫ک شهر‬ ‫نی ‌‬ ‫ن داستا ‌‬ ‫پس از این کتاب احمد محمود در س��ا ‌ل ‪ 1360‬رما ‌‬ ‫ی خالد را در تبعی��دگا‌ه بندر لنگ ‌ه پی‌‬ ‫را منتش��ر کرد ک ‌ه در واق�� ‌ع زندگ ‌‬

‫س از کودتا ‌‬ ‫ی‬ ‫یپ ‌‬ ‫ن رو ‌ح سال‌ها ‌‬ ‫ی بیا ‌‬ ‫ن ب ‌ه نوع ‌‬ ‫ی داس��تا ‌‬ ‫می‌گیرد‪ .‬فضا ‌‬ ‫ش پرهیاهو‪،‬‬ ‫ک جنب ‌‬ ‫تی ‌‬ ‫س از شکس ‌‬ ‫تپ ‌‬ ‫ن و رخو ‌‬ ‫‪ 28‬مرداد است‌‪ ،‬سکو ‌‬ ‫ن جنگ‌زده‌‬ ‫ی خالد را در خوزستا ‌‬ ‫ک س��ا ‌ل بعد احمد محمود زندگ ‌‬ ‫‪ ....‬و ی ‌‬ ‫ن رمانش‌‬ ‫ن سوخت ‌ه بود‪ .‬آخری ‌‬ ‫ن کوتاه‌تر زمی ‌‬ ‫ن رما ‌‬ ‫لآ ‌‬ ‫دنبا ‌ل کرد ک ‌ه حاص ‌‬ ‫ق فلسفی‌‬ ‫ک تفکر عمی ‌‬ ‫ن بار نویسند‌ه ی ‌‬ ‫ه ‌م «درخت‌‌انجیر معابد» بود‪ .‬ای ‌‬ ‫ن نویسند‌ه از‬ ‫ن رما ‌‬ ‫ن نشاند‌ه است‌‪ .‬در ای ‌‬ ‫ن داستا ‌‬ ‫هستی‌شناسان ‌ه را در بط ‌‬ ‫ن انسان‌ها نقب‌می‌زند‪ .‬خالد شخصیت اصلی داستان‌ها‬ ‫ت ب ‌ه درو ‌‬ ‫سیاس ‌‬ ‫انگار خود محمود است که به زندان و تبعیدگاه می‌رود‪ .‬در سال‌های پس‬ ‫از کودتا در ش��هرهای جنوبی روزگار می‌گذرد و خوزستان جنگ زده را‬ ‫تجربه می‌کند‪.‬‬ ‫احمد محمود بااس��م شناسنامه‌ای احمد اعطا‪ ،‬چهارم دی‌ما‌ه ‪ 1310‬در‬ ‫ی او خود را بیش��تر اهل‌‬ ‫ش اهواز بود ول ‌‬ ‫ل تولد ‌‬ ‫اه��واز ب ‌ه دنیا آمد‪ ،‬مح�� ‌‬ ‫ش می‌دانست‌‪.‬‬ ‫ی شهر پدر و مادر ‌‬ ‫دزفول‌‪ ،‬یعن ‌‬ ‫ی یا دزفولی‌‬ ‫ش از آن‌ک ‌ه اهواز ‌‬ ‫اما محمود بی�� ‌‬ ‫ب بود‪ .‬او روایت‌گر‬ ‫ق ب ‌ه تما ‌م جنو ‌‬ ‫باش��د متعل ‌‬ ‫ن بود و ماجرای‌‬ ‫ب و به‌ویژ‌ه خوزستا ‌‬ ‫خط ‌ه جنو ‌‬ ‫ن منطق ‌ه روی‌‬ ‫ش نیز در ای ‌‬ ‫هم ‌ه داس��تان‌های ‌‬ ‫ن جذبش‌‬ ‫ت آن‌چنا ‌‬ ‫ی سیاس ‌‬ ‫می‌دهند‪ .‬در جوان ‌‬ ‫ن و بع��د تبعید به‌‬ ‫ک��رد ک ‌ه ب�� ‌ه تاوانش‌‪ ،‬زندا ‌‬ ‫بندر لنگ�� ‌ه را تجرب ‌ه کرد‪ .‬درخت‌‌انجیر معابد‪،‬‬ ‫ت تناور‬ ‫ش بود‪« .‬درخ ‌‬ ‫ی تبعید ‌‬ ‫ل سال‌ها ‌‬ ‫حاص ‌‬ ‫ط خود را پهن‌‬ ‫ن بسا ‌‬ ‫ی بود ک ‌ه زیر آ ‌‬ ‫سای ‌ه افکن ‌‬ ‫می‌کردی ‌م و غذا می‌خوردیم»‪.‬‬ ‫س ک ‌ه دیگر‬ ‫نب ‌‬ ‫ن و تبعید هم‌ای ‌‬ ‫از نتای�� ‌ج زندا ‌‬ ‫س بخواند‪ ...« .‬س��ال‌‬ ‫ت در ‌‬ ‫هیچ‌گا‌ه نتوانس�� ‌‬ ‫ن شده‌‬ ‫ط دگرگو ‌‬ ‫‪ 1336‬ک ‌ه رها ش��دم‌‪ ،‬ش��رای ‌‬ ‫ی ک ‌ه داشت ‌م نشد و نتوانستم‌‬ ‫بود‪ .‬با هم ‌ه اشتیاق ‌‬ ‫س نیم ‌ه درس‌خوانده‌‬ ‫ل ادام ‌ه دهم‌‪ .‬پ ‌‬ ‫ب ‌ه تحصی ‌‬ ‫ی وجوه‌‬ ‫ی و ناس��ازگار ‌‬ ‫ی مان��دم‌‪ .‬بی‌قرار ‌‬ ‫باق ‌‬ ‫ی نتوانستم‌‬ ‫ن بود ک ‌ه در هی ‌چ کار ‌‬ ‫ن بود‪ ،‬همی ‌‬ ‫یم ‌‬ ‫مش��خص روزگار جوان ‌‬ ‫ی را ک ‌ه داشته‌ا ‌م تعداد کنم‌‪ ،‬از بیست‌‬ ‫پایدار باش��م‌‪ .‬اگر بنا باشد مش��اغل ‌‬ ‫می‌گذرد‪.‬‬ ‫ن تا شاید ب ‌ه درد‬ ‫ب ب ‌ه اصرار خودم‌‪ ،‬بازخرید شد ‌م و خانه‌نشی ‌‬ ‫بعد از انقال ‌‬ ‫ن بدهم‌‪ .‬دیر بود اما‬ ‫ت ساما ‌‬ ‫ن بود و هس ‌‬ ‫ی ک ‌ه هم ‌ه عمر با م ‌‬ ‫درمان‌ناپذیر ‌‬ ‫ت و چگون ‌ه ب ‌ه جان ‌م افتاد‪ ،‬اما می‌دانم‌‬ ‫ن درد چ ‌ه وق ‌‬ ‫چار‌ه نبود‪ .‬نمی‌دان ‌م ای ‌‬ ‫ی ک ‌ه داستان‬ ‫ن در س��ا ‌ل ‪ 1333‬بروز کرد وقت ‌‬ ‫یآ ‌‬ ‫ن نش��ان ‌ه بالین ‌‬ ‫ک ‌ه اولی ‌‬ ‫ت پرتیراژ آن‌‬ ‫ی از مجال ‌‬ ‫ی نوشت ‌م با نا ‌م «صب‌‌می‌ش��ه‌« و در یک ‌‬ ‫کوچک ‌‬ ‫ی بود‬ ‫ن هزینه‌گ ‌‬ ‫ی ک ‌ه الزم ‌ه تامی ‌‬ ‫پ شد و بعد اگرچ ‌ه در مشاغل ‌‬ ‫روزگار چا ‌‬ ‫ن وصف‌‬ ‫ن ب ‌ه نوشتن‌‪ ،‬پایدار و حت‌ا سمج‌‪ ،‬با ای ‌‬ ‫ی در اندیشید ‌‬ ‫ناپایدار بودم‌‪ ،‬ول ‌‬ ‫ل عمرم‌‬ ‫ن حج ‌م ک ‌م کار ‪ ...‬حاص ‌‬ ‫ت و س ‌ه سا ‌ل عمر و ای ‌‬ ‫شرمند‌ه از شص ‌‬ ‫ن بلند‪( ،‬بازگشت‌)‬ ‫ک داستا ‌‬ ‫ن کوتاه‌‪ ،‬ی ‌‬ ‫ت داستا ‌‬ ‫ی در حدود پنجا‌ه شص ‌‬ ‫چیز ‌‬ ‫ن تما ‌م و نیم ‌ه تما ‌م دیگر است‌‪.‬‬ ‫ن منتشر شد‌ه و نیز چند رما ‌‬ ‫و چهار رما ‌‬ ‫ی فیلم‌نام ‌ه ه ‌م نوشته‌ام‌‪ ،‬دیگر چ ‌ه بگویم‌؟ از انبو‌ه یادداشت‌های‌‬ ‫چندتای ‌‬ ‫ی شده‌؟ نه‌!‬ ‫بایگان ‌‬ ‫ن زندگی‌نام ‌ه خود ‌م بوده‌‬ ‫ی ک ‌ه همیش ‌ه داشته‌ا ‌م نوشت ‌‬ ‫« از جمل ‌ه مشکالت ‌‬ ‫ت سر ‌م نگاه‌‬ ‫ی پش ‌‬ ‫ی ب ‌ه س��ال‌ها ‌‬ ‫ن باشد ک ‌ه وقت ‌‬ ‫ش ای ‌‬ ‫است‌‪ .‬ش��اید علت ‌‬ ‫ت ک ‌ه در می‌مانم‌‪.‬‬ ‫ن اس�� ‌‬ ‫ن ندارم‌‪ .‬ای ‌‬ ‫ی گفت ‌‬ ‫ی برا ‌‬ ‫می‌کن ‌م می‌بین ‌م چی��ز ‌‬ ‫ی ماندگار ش��د که‌‬ ‫ت محمود وقت ‌‬ ‫ن ک ‌ه حاال درمانده‌ام‌«‪ .‬ش��هر ‌‬ ‫هم‌چنا ‌‬ ‫ش «صب می‌شه‌« در سا ‌ل ‪ 1333‬ب ‌ه دفتر‬ ‫ن داستان ‌‬ ‫پ نخس��تی ‌‬ ‫ی چا ‌‬ ‫برا ‌‬ ‫ی برد‪ ،‬قبلی‌‬ ‫ن دیگر ‌‬ ‫پ شد‪ ،‬داستا ‌‬ ‫ش ک ‌ه چا ‌‬ ‫ن رفت‌‪ .‬داستان ‌‬ ‫مجل ‌ه امید ایرا ‌‬ ‫ی تحریری ‌ه از او‬ ‫پ کرد‌ه بود و حاال اعض��ا ‌‬ ‫را ب��ا نا ‌م «احم��د احمد» چا ‌‬ ‫ن نا ‌م آن‌ها را ب ‌ه یاد‬ ‫می‌خواستند نا ‌م احمد احمد را تغییر دهد‪ ،‬چرا ک ‌ه ای ‌‬

‫ی می‌انداخت‌‪ ،‬همان‌جا بود ک ‌ه گفت‌‪« :‬خ ‌‬ ‫ب‬ ‫ت رفته‌ی ‌‬ ‫ت عزیز از دس ‌‬ ‫دوس ‌‬ ‫س از‬ ‫ی ک ‌ه پ ‌‬ ‫بگذارید احمد محمود» و احمد محمود بر تما ‌م داستان‌های ‌‬ ‫ش «مول‌« را سا ‌ل ‪1336‬‬ ‫ن مجموع ‌ه داس��تان ‌‬ ‫ک شد‪ .‬اولی ‌‬ ‫تح ‌‬ ‫ن نوش�� ‌‬ ‫آ‌‬ ‫ت یافت‌‪.‬‬ ‫ی کوتا‌ه شهر ‌‬ ‫ن موق ‌ع ب ‌ه نویسند‌ه داستان‌ها ‌‬ ‫پ کرد و از آ ‌‬ ‫چا ‌‬ ‫ش با نام‌‬ ‫ن رمان ‌‬ ‫ی ‪ 1336‬تا ‪ 1353‬ک ‌ه اولی ‌‬ ‫ن در فاصل ‌ه س��ال‌ها ‌‬ ‫س از آ ‌‬ ‫پ ‌‬ ‫ش می‌نویسد‪:‬‬ ‫ن کوتا‌ه نوشت‌‪ .‬خود ‌‬ ‫پ کرد تنها داس��تا ‌‬ ‫همس��ایه‌ها را چا ‌‬ ‫پ کرد ‌م هرکدام‌‬ ‫ی را خود ‌م چا ‌‬ ‫ی مو ‌ل و بی‌هودگ ‌‬ ‫«مجموع ‌ه داس��تان‌ها ‌‬ ‫پ کرد س ‌ه هزار‬ ‫پانصد نسخه‌‪« .‬دریا هنوز آرا ‌م است‌« را «گوتنبرگ‌« چا ‌‬ ‫ن همسایه‌ها را بهار سال‌‬ ‫ل از س��ا ‌ل ‪ 1340‬بود‪ .‬رما ‌‬ ‫ن هم ‌ه قب ‌‬ ‫نس��خ ‌ه ای ‌‬ ‫ی از‬ ‫ن «بخش ‌‬ ‫ن با عنوا ‌‬ ‫ی از آ ‌‬ ‫ن رساندم‌‪ .‬بخش‌های ‌‬ ‫‪ 1345‬در اهواز ب ‌ه پایا ‌‬ ‫ت تهران‌‬ ‫ی ‪ 46‬ب ‌ه بعد در مجال ‌‬ ‫ن منتشر نشد‌ه همسایه‌ها» در سال‌ها ‌‬ ‫رما ‌‬ ‫ش کرد»‪.‬‬ ‫پ و منتشر ‌‬ ‫پ شد تا سا ‌ل ‪ 1353‬ک ‌ه امیرکبیر چا ‌‬ ‫چا ‌‬ ‫س در جامع ‌ه ادبی‌‬ ‫ن رمان‌نوی ‌‬ ‫پ همس��ایه‌ها‪ ،‬احمد محمود به‌عنوا ‌‬ ‫با چا ‌‬ ‫ن کوتا‌ه ه ‌م می‌نوشت‌‪ .‬درباره‬ ‫ن داستا ‌‬ ‫ن زما ‌‬ ‫ش��ناخت ‌ه شد هرچند در هما ‌‬ ‫نحوه چاپ همسایه‌ها و مشکالت بعد از انتشارش در دفتر یادداشت‌های‬ ‫روزان��ه‌اش نوش��ته‪ « :‬ت��ا آن‌جا که یادم هس��ت نس��خه‌ی اول رمان‬ ‫(همسایه‌ها)‪ ،‬سال ‪ ۱۳۴۵‬به پایان رسید‪ .‬نسخه‌ی خطی آن هنوز در چند‬ ‫دفتر دویس��ت برگی قطع خشتی موجود است‪ .‬اهواز بودم که نسخه‌ی‬ ‫اول (همسایه‌ها) تمام شد‪ .‬طبیعتن دسترسی به جایی نداشتم تا چاپش‬ ‫کنم‪ .‬زمستان سال ‪ ۴۵‬آمدم تهران و ساکن شدم‪ .‬قبل از این‌که اهواز را‬ ‫ترک کنم‪ ،‬چند صفحه از رمان (همسایه‌ها) به عنوان یک قصه کوتاه و‬ ‫به نام (دو سر پنج) در (جنگ جنوب) چاپ شد»‪ .‬جنگ جنوب نشریه‌ی‬ ‫محقری بود که تصمیم داش��تیم و یا آرزو داشتیم توسعه‌اش بدهیم‪ .‬اما‬ ‫با آمدن به تهران در همان ش��ماره‌ی اول رحلت کرد و تمام ش��د‪ .‬چند‬ ‫صفحه‌ی دیگر همسایه‌ها را در زمستان ‪ ۱۳۴۵‬دادم مجله «پیام نوین»‬ ‫چاپ کرد به عنوان بخشی از رمان همسایه‌ها‪ .‬بعد سال ‪ ۱۳۴۶‬یکی –‬ ‫دو تکه‌اش را دادم مجله‌ی فردوسی چاپ کرد که اسم یک تکه‌اش یادم‬ ‫است‪« ،‬راز کوچک جمیله»‪.‬‬ ‫به هر جهت همسایه‌ها را بار دیگر نوشتم‪ .‬از نظر خودم قابل چاپ بود‪.‬‬ ‫اما چش��مم آب نمی‌خورد کسی چاپش کند‪ .‬یکی دو مجموعه داستان‬ ‫دادم انتش��ارات «بابک» چاپ کرد‪ .‬فروش خوب بود و ناشر هم راضی‪.‬‬ ‫همسایه‌ها را پیش‌نهاد کردم و حتا نسخه‌ی خطی را برداشتم و بردم و‬ ‫دادم به انتش��ارت بابک با این شرط که چهار هزار تومان احتیاج دارم و‬ ‫باید به هنگام امضای قرارداد بپردازد‪ .‬بابک سرس��نگین بود‪ ،‬نسخه‌ی‬ ‫خطی را گرفتم و بردم خانه‪ .‬روزی «ابراهیم یونس��ی» س��رافرازم کرد‬ ‫و آمد خانه‌ام‪ .‬نشس��تیم و گپ زدیم‪ .‬یونس��ی را در بازداش��ت‌گاه لشگر‬ ‫دو زرهی یکی – دو بار دورادور دیده بودم‪ .‬بازداش��ت بود و محکوم به‬ ‫اعدام شده بود‪ .‬قبل از اعدام گروهی که یونسی باید همراه آن‌ها اعدام‬ ‫می‌ش��د‪ ،‬از لشگر دو زرهی تبعید ش��دم به بندر لنگه و دیگر از یونسی‬ ‫خبر نداشتم‪ .‬از همه‌ی جهان بی‌خبر بودم‪ .‬بندر لنگه هم در سال ‪۱۳۳۳‬‬ ‫جایی نبود که کس��ی به آن‌جا س��فر کند‪ .‬یونسی را قریب به ‪۱۸ – ۱۷‬‬ ‫سال بعد بود که دیدم و از گذشته‌ها گفتیم‪ .‬آن هم تصادفی او را دیدم‪.‬‬ ‫«عبدالعلی دس��تغیب»‪« ،‬یونسی» و «اسماعیل شاهرودی» را برداشته‬ ‫بود و آمده بود خانه‌ام‪ .‬من و یونس��ی نشس��تیم به گپ زدن‪ .‬تصادفن‬ ‫مجموعه‌‍‌ی «پسرک بومی» داشت تجدید چاپ می‌شد‪ .‬نمونه‌های چاپی‬ ‫بغل دس��تم بود‪ .‬یونسی پرسید که نمونه‌های چی هست؟… گفتم که‬ ‫چه هس��ت… نمونه‌ها را نگاه کرد‪ .‬قصه «شهر کوچک ما» را خواند‪،‬‬ ‫بعد دیدم که در تجدید چاپ «هنر داستان‌نویسی» آن را چاپ کرد‪ .‬آن‬ ‫شب حرف رمان همسایه‌ها هم شد‪ .‬اظهار عالقه کرد که آن را بخواند‪.‬‬ ‫نسخه‌ی خطی را که توی پنج دفتر نوشته بودم زد زیر بغلش و برد خانه‪.‬‬ ‫یکی دو هفته بعد یونسی پیدا شد‪ .‬همسایه‌ها را پسندیده بود‪ .‬گفت که‬ ‫برای چاپش ب��ا امیرکبیر حرف می‌زند‪ .‬گفت که نظریاتی هم درباره‌ی‬

‫همسایه‌ها دارد‪ .‬گفتم چی هست؟… شرح داد‪ .‬پاره‌ای را قبول کردم و‬ ‫در متن اصالح کردم و بنا کردم به پاک‌نویس کردنش‪ .‬با رضا جعفری‬ ‫(انتشارات امیرکبیر) حرف زد‪ .‬با هم همسایه‌ها را بردیم و دادیم به رضا‬ ‫جعفری‪ .‬خواند و پسندید‪ ،‬اما جرات نکرد که تعداد زیادی چاپ کند‪ .‬یک‬ ‫هزار نسخه چاپ کرد‪.‬‬ ‫تیراژ کتاب س��ه هزار نسخه بیش��تر نبود‪ ،‬آن هم دو سال طول کشید‬ ‫ت��ا فروش رود‪ .‬چه کتاب��ی باید می‌بود که این تیراژ را بش��کند‪ .‬کتاب‬ ‫همس��ایه‌ها چاپ ش��د س��ال ‪ ۱۳۵۳‬اما در اداره‌ی سانسور شاهنشاهی‬ ‫خوابید‪ .‬صد تا واسطه تراشیده شد‪ ،‬اما نشد‪ .‬باالخره با راهنمایی ابراهیم‬ ‫یونس��ی یک روز هم‌راه مرحوم س��روش رفتیم فرهنگ و هنر‪ .‬رییس‬ ‫اداره‌ی نگارش با سروش دوست بود‪ .‬قول داد کاری بکند و کرد‪ .‬کتاب‬ ‫از سانس��ور در آمد‪ .‬خیلی زود فروش رفت و صدا هم کرد‪ .‬دست به کار‬ ‫چاپ دوم شدیم با تیراژی باالتر که سازمان امنیت به امیرکبیر تلفن کرد‬ ‫و گفت که حق ندارد این کتاب را تجدید چاپ کند‪ .‬مامورین امنیت توی‬ ‫کتاب‌فروشی‌ها به دنبال نسخه‌های او گشتند که نبود‪ .‬کتاب به محاق‬ ‫توقیف افتاد‪ .‬اوایل سال ‪ ۱۳۵۷‬که اوضاع مملکت رو به حرکت انقالب‬ ‫می‌رفت و دس��ت‌گاه دست‌پاچه شده بود‪ .‬کتاب همسایه‌ها در ‪ ۱۱‬هزار‬ ‫نسخه چاپ و توزیع گردید‪.‬‬ ‫در همین زمان معلوم نیست کدام شیر پاک خورده‌ای‪ ،‬همسایه‌ها را به‬ ‫تعداد وس��یع افست و توزیع کرد‪ ۱۱ .‬هزار نسخه‌ی امیرکبیر تمام شده‬ ‫بود‪ .‬افست امکان فروش پیدا کرد‪ .‬امیرکبیر ‪ ۲۲‬هزار نسخه دیگر چاپ‬ ‫کرد و کوشید که ناشر قاچاق را پیدا کند‪ ،‬اما پیدا نشد‪ .‬چاپ امیرکبیر (‪۲۲‬‬ ‫هزار نس��خه) فروش رفت‪ .‬یک چاپ افست دیگر درآمد‪ .‬بی انصاف‌ها‬ ‫مهلت نفس کش��یدن نمی‌دادند‪ .‬تا حاال دو چاپ افس��ت حدود رقمی‬ ‫بیش از ‪ ۴۰‬هزار نس��خه چاپ شده است‪ .‬جعفری مدیر امیرکبیر گفت‬ ‫می‌خواه��د ‪ ۲۳‬هزار جلد «جیب پالتویی» چاپ کند با قیمتی ارزان‌تر از‬ ‫چاپ قبلی تا شاید با نسخه‌ی افست مبارزه کرده باشد‪ .‬قبول کردم من‌‬ ‫من کرد و گفت اما حق‌التالیف را باید نصف کنی‪ ،‬گفتم چرا؟ گفت برای‬ ‫این‌ک��ه زیاد چ��اپ می‌کنم‪ .‬گفتم آخر زیاد که چ��اپ می‌کنی زیاد هم‬ ‫می‌فروشی‪ .‬استدالل کرد‪ ،‬گفتم اصلن ‪ ۵‬هزار نسخه چاپ کن‪ .‬فرصتی‬ ‫آن هم به حق برایم پیش آمده بود‪ .‬دلیل نداشت از حق‌التالیفم برای ناشر‬ ‫صرف‌نظر کنم قبول کرد‪ .‬با همان ‪۲۰‬درصد ‪ ۳۳‬هزار نسخه چاپ کند و‬ ‫ن در سا ‌ل ‪1361‬‬ ‫س از آ ‌‬ ‫ک شهر» و پ ‌‬ ‫نی ‌‬ ‫چاپ کرد‪ .‬سا ‌ل ‪« 1358‬داستا ‌‬ ‫پ رساند و در ده ‌ه بعد مجموع ‌ه داستان‌های‌‬ ‫ن س��وخته‌« را ب ‌ه چا ‌‬ ‫«زمی ‌‬ ‫ت تا تب‌خال‌» را ب ‌ه دوست‌دارانش‌‬ ‫«دیدار»‪« ،‬قص ‌ه آش��نا» و «از مسافر ‌‬ ‫ن رمانی‌‬ ‫پ رساند‪ .‬آخری ‌‬ ‫تقدی ‌م کرد‪ .‬سا ‌ل ‪ 1372‬مدار صفردرج ‌ه را ب ‌ه چا ‌‬ ‫ت انجیر معابد» بود‪.‬‬ ‫ن «درخ ‌‬ ‫ت انتشارش را دید‪ ،‬هما ‌‬ ‫ن حیا ‌‬ ‫ک ‌ه در زما ‌‬ ‫ک نویس��نده‌‬ ‫ن « آد ‌م زنده» از ی ‌‬ ‫در س��ا ‌ل ‪ 1376‬ترجم�� ‌ه رمانی با عنوا ‌‬ ‫ن متوجه‌‬ ‫ی از منتقدا ‌‬ ‫ن انتشار‪ ،‬عده‌ا ‌‬ ‫ن زما ‌‬ ‫پ رساند و هما ‌‬ ‫ی را ب ‌ه چا ‌‬ ‫عراق ‌‬ ‫ی وجود ندارد و‬ ‫ت و نویسند‌ه عراق ‌‬ ‫ن نوشت ‌ه خود اوس ‌‬ ‫ن رما ‌‬ ‫ش��دند ک ‌ه ای ‌‬ ‫ش و تردید در‬ ‫ی نام ‌‬ ‫ی موج��ود بر رو ‌‬ ‫او این‌کار را به‌خاطر حساس��یت‌ها ‌‬ ‫ب کرد‌ه اس��ت‌‪ .‬احم��د محمود در ‪ 12‬مهر‬ ‫ن کتا ‌‬ ‫ی ای ‌‬ ‫ن مجوز برا ‌‬ ‫گرفت�� ‌‬ ‫ن اثر خود با نا ‌م « مرد‬ ‫ش از تما ‌م کرد ‌‬ ‫س از ‪ 12‬روز اغما و پی ‌‬ ‫سا ‌ل ‪ 81‬پ ‌‬ ‫ن درگذشت‌‪ .‬یادداشت‌ها و دست‌نوشته‌هایش از این‬ ‫خاکستری‌« در تهرا ‌‬ ‫رمان را پس��رش س��یامک هنوز همان‌طور به همان شکل که محمود‬ ‫مجبور به رهاکردنشان شد‪ ،‬روی میز گذاشته است‪ .‬محمود در زندگی و‬ ‫کار داستان‌نویسی از نظم خاصی پیروی می‌کرد‪ ،‬چه آن زمان که مجبور‬ ‫بود سه جا کار کند و آخر شب‌ها باالی سر بچه‌هایش بنشیند و توی نور‬ ‫کم اتاق بنویسد‪ ،‬جوری که بیدارشان نکند‪ .‬چه آن موقع که پس از چاپ‬ ‫همسایه‌ها‪ ،‬توانست برای خود اتاق کاری تدارک ببیند و دیگر به جای‬ ‫کار گل ب��ه خلق آثارش بپ��ردازد‪ .‬از آن زمان هر روز هفت صبح به قوا‬ ‫خودش مثل یک نظامی پشت میز می‌نشست و تا ظهر می‌نوشت‪ .‬پس‬ ‫از استراحتی کوتاه دوباره به اتاقش برمی‌گشت و تا شب کار می‌کرد‪ .‬اما‬ ‫سیگار شاید او را باالخره از پا درآورد‪ .‬محمود که هیچ چیز حتا کارگری از‬ ‫صبح تا شب او را آن‌قدر خسته نمی‌کرد که شب‌ها نتواند داستان بنویسد‪،‬‬ ‫باالخره یک روز اوایل مهرماه س��ال ‪ 80‬که مداد را روی میز گذاش��ت‪،‬‬ ‫دیگر نتوانس��ت آن را بردارد‪ .‬شاید خودش از قبل چیزی می‌دانست که‬ ‫این اواخر توی فیلم مستندی که ازاو ساخته بودند‪ ،‬گفته بود‪« :‬این سیگار‬ ‫آخر سر مرا می‌کشد»‪.‬‬ ‫هفت‬

‫ژانویه ‪2012‬‬

‫‪29‬‬

‫‪29‬‬


‫پرونده ویژه ماه‬

‫مروری بر تحوالت دیپلماسی ایران در سال ‪2011‬‬ ‫بهار عربی‬ ‫جنبش وال استریت را اشغال کنید‬ ‫آسیا در سال ‪2011‬‬ ‫تشنج بی سابقه در روابط تهران ‪ -‬لندن‬ ‫سال خونین امن‌ترین کشور جهان‬ ‫زلزله ژاپن جهان را لرزاند‬

‫مروری بر تحوالت دیپلماسی ایران در سال ‪2011‬‬

‫گزینه ناگزیر‬

‫رضا ایرانی‬ ‫«س��ال ‪ ،2012‬س��ال اضطرار برای برنامه اتمی ایران اس��ت‪».‬‬ ‫این عب��ارت هش��داردهنده را دو ماه پیش‪ ،‬ویلی��ام هیگ‪ ،‬وزیر‬ ‫ام��ور خارجه انگلس��تان بیان ک��رد‪ .‬البته هی��گ در دادن چنین‬ ‫هش��دارهایی در ماه‌های گذش��ته تنها نبوده و مقامات فرانسه و‬ ‫آمریکا‪ ،‬هم‌راهان تمام عیار انگلیسی‌ها بوده‌اند‪.‬‬ ‫هم‌راهانی که اسراییل را پشت سر خود دارند و اعراب را بیش از‬ ‫همیش��ه در کنار خود می‌بینند‪ .‬به‌همین اعتبار است که بسیاری‬ ‫از تحلیل‌گران بر این باورند در طول یک س��ال گذش��ته‪ ،‬میدان‬ ‫نبرد بین ایران و غرب‪ ،‬از وضعیت دیپلماتیک به وضعیت کاملن‬ ‫امنیتی تغییر پیدا کرده و این تغییرات می‌تواند حتا ناقوسی برای‬ ‫جنگ تلقی شود‪ .‬برای درک خوش‌بینانه یا بدبی‌نانه بودن چنین‬ ‫گمان��ه زنی‌هایی‪ ،‬چاره‌ای جز مرور آن‌چه در س��ال ‪ 2012‬حول‬ ‫روابط ایران و غرب گذشت‪ ،‬نداریم‪.‬‬ ‫سالی که نکوست از بهارش پیداست‬ ‫پرونده هس��ته‌ای ایران ام‌سال بدترین س��ال خود را گذراند و از‬ ‫هم‌آن آغاز س��ال‪ ،‬نش��انه‌های شکس��ت و منازعه آشکار شدند‪.‬‬ ‫نخس��تین نش��انه تنش در س��ال ‪ 2011‬میالدی برای تهران در‬ ‫نخستین ماه خودنمایی کرد‪.‬‬ ‫زمانی که مذاکرات هس��ته‌ای در اس��تانبول با شکس��ت مواجه‬ ‫ش��د‪ .‬گ��روه موس��وم ب��ه ‪ 5+1‬متش��کل از آمری��کا‪ ،‬انگلیس‪،‬‬ ‫فرانس ‌ه‪‌،‬چین‪‌،‬روس��یه و آلمان از مذاکراتی که با پادرمیانی ترکیه‬ ‫در استانبول برگزار شده بود‪‌،‬دست خالی بازگشتند‪ ،‬چرا که طرف‬ ‫ایرانی برای آن‌ها پیش‌شرط تعیین کرد‪.‬‬ ‫این پیش‌ش��رط پذیرفتن حقوق هسته‌ای ایران و عدم درخواست‬ ‫تعلی��ق غنی‌س��ازی بود ک��ه آمری��کا و متحدانش در آن‌س��وی‬ ‫آتالنتیک بر آن تاکید دارند‪.‬‬ ‫مذاکرات شکس��ت خ��ورده ژانویه‪‌،‬آخری��ن دور از مذاکرات بین‬ ‫ایران و گروه ‪ 5+1‬بود که با گذش��ت یک سال‪ ،‬دل‌سردی ناشی‬ ‫از آن هم‌چنان ادامه این مذاکرات را ناممکن کرده است‪ .‬به این‬ ‫موض��وع باید گزارش آژانس ان��رژی اتمی را هم اضافه کرد که‬ ‫برای نخستین بار با صراحت از ابعاد نظامی فعالیت‌های هسته‌ای‬ ‫ایران پرده برداش��ت و جهان‌یان از وقوع تغییرات مثبت معطوف‬ ‫به حل مساله ناامید کرد‪.‬‬ ‫اتهام ترور و گزارش آژانس‬ ‫ام��ا تنش‌ه��ا در روابط ایران با غرب و دیگر کش��ور‌های منطقه‬ ‫از جمل��ه عربس��تان با آغاز پاییز ش��دت یافت‪ .‬زمان��ی که وزیر‬ ‫دادگس��تری ایاالت‌متحده‌‪ ،‬جمهوری‌اسالمی را به دست داشتن‬ ‫در طرح ترور سفیر عربستان‌سعودی در ریاض متهم کرد‪ .‬اتهامی‬ ‫که تهران آن را رد کرد اما س��ازمان ملل در بیانیه‌ای که به تایید‬ ‫‪ 100‬کشور رسید‪ ،‬این اقدام را محکوم کرد‪.‬‬ ‫از س��وی دیگر ب��اراک اوباما‪ ،‬رییس جمهور آمری��کا اعالم کرد‬ ‫که برای این‌ک��ه ایران بهای این اتهام را بپردازد‪ ،‬هیچ گزینه‌ای‬ ‫از روی می��ز حذف نخواهد ش��د‪ .‬اما در ماه نوامب��ر‪ ،‬یوکیا آمانو‪،‬‬ ‫مدی��ر کل آژان��س بین‌المللی ان��رژی اتمی‪ ،‬س��رانجام گزارش‬ ‫جنجالی خ��ود را در مورد ماهیت نظامی فعالیت‌های هس��ته‌ای‬ ‫جمهوری‌اس�لامی منتش��ر ک��رد‪ .‬در این گ��زارش اطالعات و‬

‫‪30‬‬

‫‪ 30‬هفت‬

‫ژانویه ‪2012‬‬

‫منابعی منتش��ر شد که نشان می‌داد جمهوری‌اسالمی برای تولید‬ ‫تجهیزات هس��ته‌ای منفجر ش��ونده نیز اقدامات��ی را انجام داده‬ ‫است‪ .‬هرچند جمهوری‌اس�لامی که بر صلح‌جویانه بودن اهداف‬ ‫هس��ته‌ای خود تاکید دارد‪ ،‬این گزارش را بی‌پایه و اساس خواند‬ ‫اما هم‌این گزارش به مبنایی برای افزایش فش��ار‌های بین‌المللی‬ ‫علیه تهران تبدیل ش��د‪ .‬بهار عربی نی��ز از دیگر مولفه‌هایی بود‬ ‫که به وخیم ش��دن رابطه ایران و غرب انجامید‪ .‬در واقع رسیدن‬ ‫م��وج انقالب‌ه��ای عربی به کش��ورهایی چون س��وریه‪ ،‬دخالت‬ ‫عربس��تان در بحرین‪ ،‬واکنش‌های شورای هم‌کاری خلیج فارس‬ ‫ب��ه دخالت‌های ای��ران در یمن و بحری��ن‪ ،‬از مهم‌ترین اتفاقاتی‬ ‫بود که آهنگ منازعه بین غرب و ایران را تش��دید کرد‪ .‬در حال‬ ‫حاضر‪ ،‬مهم‌ترین نقطه کانونی ایران و غرب در منطقه‪ ،‬سوریه به‬ ‫شمار می رود‪ .‬کشوری که رابط ایران و حزب اله لبنان محسوب‬ ‫می‌ش��ود و قطع ارتباطش با ایران برای اس��راییل بس��یار حیاتی‬ ‫است‪.‬‬ ‫افزایش ناامنی‬ ‫به این ترتیب کش��ور‌های غربی اقداماتی را علیه بانک مرکزی و‬ ‫بخش‌ه��ای نفت و گاز ایران به عمل آوردند‪ .‬تمامی این اقدامات‬ ‫به موازات تالش‌های محرمان��ه‌ای صورت گرفت که برای کند‬ ‫کردن آهنگ پیش‌رفت برنامه‌های هسته‌ای ایران انجام می‌‌شود‬ ‫و از س��وی دیگر در هم‌ای��ن زمان‪ ،‬تهدید به اس��تفاده از گزینه‬ ‫نظامی علیه جمهوری‌اس�لامی نیز بارها از سوی اسراییل مطرح‬ ‫ش��د‪ .‬اما انگلیس که اخیرن رهبری تالش‌ها برای افزایش فشار‬ ‫بر ای��ران را بر عهده دارد با اعالم تحری��م بانک مرکزی ایران‪،‬‬ ‫خشم جمهوری اس�لامی را برانگیخته کرد و دستاورد آن‪ ،‬حمله‬ ‫ب��ه س��فارت انگلیس در ته��ران در ‪ 29‬نوامبر ب��ود‪ .‬لندن نیز در‬ ‫واکن��ش به این اقدام‪ ،‬دیپلمات‌های ایران��ی را از انگلیس اخراج‬ ‫کرد و این در حالی اس��ت که «دومینیک چیلکات»‪ ،‬سفیر سابق‬ ‫انگلی��س در ته��ران ادعا ک��رده بود که دولت از ط��رح حمله به‬ ‫س��فارت انگلیس‪‌،‬حمایت می‌کرده است‪ .‬در ماه دسامبر نیز اخبار‬ ‫بر پهباد آمریکایی متمرکز بود که سپاه پاسداران می‌گوید پس از‬ ‫ردیابی آن را در خاک ایران به زمین نشانده است‪ .‬این هواپیمای‬ ‫تجسسی بدون سرنشین آمریکایی در سیستم امنیتی آمریکا مهر‬ ‫فوق سری دارد و پیش از فرودآمدن در خاک ایران از پای‌گاهی‬ ‫در افغانس��تان‪‌،‬پ��رواز کرده بود‪ .‬این در حالی اس��ت که مقامات‬ ‫آمریکایی درخواس��ت بازگرداندن الشه هواپیما از ایران را مطرح‬ ‫کرده‌اند اما مقامات جمهوری‌اسالمی تاکید کرده‌اند که این سند‬ ‫جاسوس��ی را به ایاالت متحده پس نمی‌دهن��د‪ .‬فراموش نکنیم‬ ‫در جنگ افغانس��تان و ع��راق‪ ،‬امریکا اولی��ن عملیاتی که انجام‬ ‫داد‪،‬فرس��تادن بمب‌ها و هم‌این هواپیماهای بدون سرنشینی بود‬ ‫ک��ه کل سیس��تم‌های راداری و ارتباطاتی آن‌ه��ا را تعطیل کرد‪.‬‬ ‫مشابه هم‌آن کاری که اس��راییل در رابطه با سوریه کرد و پیش‬ ‫از بمباران مرکز هس��ته‌ای‪ ،‬اول کل ارتباطات را قطع کرد و بعد‬ ‫حمله را آغاز کرد‪.‬‬ ‫روز‌های پایانی دسامبر هم با تهدید‌هایی سپری شد که یکی پس‬ ‫از دیگری مطرح می‌ش��دند‪ .‬تهدید به مس��دود کردن تنگه هرمز‬ ‫از س��وی ایران و برگ��زاری مانور دریای��ی در نزدیکی این تنگه‬ ‫اس��تراتژیک از س��ویی و ادامه بحث و جدل‌ها در مورد اس��تفاده‬


‫پرونده ماه‬ ‫از گزینه نظامی علیه ایران از دیگر نش��انه‌های تشدید اوضاع در‬ ‫ماه‌ه��ای اخیر بود‪ .‬هم‌چنین برخی مقامات در تهران نیز ترکیه را‬ ‫تهدید کردند که در صورتی که جمهوری‌اس�لامی تهدید ش��ود‪،‬‬ ‫‌پای‌گاه‌ه��ای ناتو در ترکیه از س��وی ایران ه��دف قرار می‌گیرد‪.‬‬ ‫تهدیدی که ناخرس��ندی عمیق آنکارا را به دنبال داش��ت‪ ،‬اما به‬ ‫گفته مقاماتی که ای��ن تهدید را مطرح کرده‌اند‪ ،‬این حق طبیعی‬ ‫ایران اس��ت که در صورت مورد تهدید واقع شدن‪‌،‬به پای‌گاه‌های‬ ‫ناتو در ترکیه حمله کند‪ .‬در واقع با به قدرت رسیدن اسالم‌گرایان‬ ‫در ترکیه ایران حساب زیادی بر روی این همسایه خود باز می‌کرد‬ ‫اما اکنون برخی مسایل از قبیل استقرار سپر دفاع موشکی ناتو در‬ ‫این کشور‪ ،‬تفاوت دیدگاه‌های ایران با ترکیه در خصوص سوریه‬ ‫و جنبش‌های اسالمی در کشورهای منطقه هم‌راه با تالش‌های‬ ‫ترکیه جه��ت احیای نقش برت��ر خود در خاورمیانه س��بب بروز‬ ‫چالش‌هایی در روابط ایران و ترکیه گردیده است‪.‬‬ ‫سویه‌های جنگ غیرعلنی‬ ‫راه‌اندازی س��فارت مجازی از س��وی دولت آمریکا که به سرعت‬ ‫توسط دولت ایران فیلتر شد و عنوانی خصمانه تلقی گردید و موج‬ ‫اخبار مربوط به دست‌گیری افراد مشکوک به جاسوسی در ایران‬ ‫و آمریکا نیز پرده‌ای دیگر از آغاز یک جنگ غیرعلنی اس��ت که‬ ‫اکنون در فضاهای امنیتی و س��ایبری به شدت در جریان است و‬ ‫با پشتوانه‌های رس��انه‌ای مانند برجسته‌سازی اتهامات اخیر یک‬ ‫قاضی آمریکایی مانند دس��ت داشتن ایران در حادثه ‪ 11‬سپتامبر‬ ‫فضا را به خوبی به س��ود جنگ مدیریت می‌کند‪ .‬به هم‌این علت‬ ‫باید اعتراف کرد که هیچ نش��انه‌ای حاکی از چنین پایان خوشی‬ ‫وجود ندارد‪.‬‬ ‫بیش‌ت��ر احتمال دارد که تا س��ال ‪ ،2013‬بعد از انتخابات س��ال‬ ‫آین��ده‪ ،‬هرکس که ریی��س جمهور ایاالت متحده باش��د‪ ،‬با یک‬ ‫انتخاب صریح و ناخوش��ایند روبرو است‪ :‬اقدام نظامی علیه ایران‬ ‫توسط نیروهای اسراییلی یا آمریکایی و یا پذیرش ایران مسلح به‬ ‫سالح هسته‌ای‪ .‬نه تنها اسراییلی‌ها‪ ،‬که آمریکا‪ ،‬فرانسه و اعراب‬ ‫و حتا ترکیه گفته‌اند که ایران هس��ته‌ای را نمی‌پذیرند‪ ،‬پس تنها‬ ‫یک گزینه باقی می‌ماند‪ :‬جنگ‪.‬‬ ‫ایران استقبال می‌کند‬ ‫در چنین شرایطی شاید تنها امیدواری به تغییر رفتار تهران باشد‪.‬‬ ‫ولی آیا می‌توان امیدوار بود؟ واقعیت این اس��ت که از زمان پایان‬ ‫جنگ اول خلیج فارس که خمینی به جنگ با رژیم صدام حسین‬ ‫در ع��راق پایان داد‪ ،‬مقام‌های ایرانی با اس��تفاده از قیمت باالی‬ ‫نفت‪ ،‬به سمت پیش‌رفته‌سازی س��امانه جنگی خود پیش رفتند‪.‬‬ ‫قیمت نف��ت به ایران این امکان را داد ک��ه مبالغ هنگفتی را در‬ ‫این راه هزینه کند و حتا به س��مت تحقق آرزوی س��اخت سالح‬ ‫اتمی پیش بروند‪ .‬به موازات این بس��یج نظامی‪ ،‬مقام‌های ایرانی‬ ‫سیاست خارجی هجومی در پیش گرفتند که برپایه نظریه توطیه‬ ‫بیگانه و مظلومیت در دس��ت‌یابی به حقوق خود در منطقه خلیج‬ ‫فارس استوار است‪.‬‬ ‫اما این سیاست باعث نشد که بتوانند اپوزیسیون داخل را از بین ببرند‬ ‫همان‌گونه که در تولد جنبش س��بز ش��اهد بودیم‪ .‬از این رو در پی‬ ‫دست‌یابی به مشروعیت استفاده از نیروی نظامی هستند‪ .‬تجربه‌های‬ ‫تاریخی به ما آموختند هنگامی که یک قدرت منطقه‌ای رو به توسعه‬ ‫از قدرت نظامی باالیی با سیاس��ت‌های هجومی برخوردار می‌شود‪،‬‬ ‫جنگ برایش به مجالی برای تنفس تبدیل می‌شود‪ .‬به ویژه هنگامی‬ ‫که در دموکراسی که بتواند تندروها در دست‌گاه نظامی را کنترل کند‪،‬‬ ‫در آن وجود نداش��ته باشد‪ .‬وضعیت کنونی ایران تکرار هم‌آن چیزی‬ ‫اس��ت که در اروپا پیش از جنگ‌های جهانی اول و دوم و در عراق‬ ‫پیش از جنگ با ایران دیدیم‪.‬‬

‫تحریم‌های سازمان ملل‬ ‫تاریخ ‪ ۲۳ :‬دسامبر ‪ ۲۰۰۶‬‬ ‫شماره قطع‌نامه ‪۱۷۳۷ :‬‬

‫این قطع‌نامه از همه اعضای س��ازمان ملل می‌خواس��ت مانع از‬ ‫عرضه‪ ،‬ف��روش یا انتقال ه��ر گونه مواد و تجهیزات��ی به ایران‬ ‫ش��وند که ممکن است کاربرد نظامی داشته باشد‪ .‬هم‌چنین اعضا‬ ‫ملزم به توقیف دارایی ‪ ۲۲‬ش��رکت و ف��رد مرتبط با برنامه اتمی‬ ‫ایران شدند‪.‬‬

‫تاریخ ‪ ۲۴ :‬مارس ‪۲۰۰۷‬‬ ‫شماره قطع‌نامه ‪۱۷۴۷ :‬‬

‫این قطع‌نامه اعضای س��ازمان مل��ل را از خرید جنگ افزارهای‬ ‫تهاجمی از ایران منع می‌کرد و از آن‌ها می‌خواس��ت برای فروش‬ ‫چنین تجهیزاتی به ایران هوش��یار و خویشتن‌دار باشند‪ .‬هم‌چنین‬ ‫از اعضا و موسس��ات مالی جهان خواسته ش��د از هر گونه تعهد‬ ‫مالی تازه با ایران‪ ،‬به جز برای موارد بش��ر دوس��تانه یا توس��عه‬ ‫انس��انی‪ ،‬پرهیز کنند‪ .‬در این قطع‌نامه‪ ،‬اسامی ‪ ۱۸‬شرکت‪ ،‬فرد و‬ ‫بانک مرتبط با پرونده اتمی و برنامه موش��کی ایران به فهرست‬ ‫سیاه اضافه شد‪.‬‬

‫تحریم‌های اتحادیه اروپا‬

‫تاریخ ‪ ۳ :‬مارس ‪۲۰۰۸‬‬ ‫شماره قطع‌نامه ‪۱۸۰۳ :‬‬

‫ای��ن قطع‌نام��ه از اعضا می‌خواس��ت هنگام ارای��ه ضمانت‌نامه‪،‬‬ ‫اعتبارنامه یا بیمه‌نامه برای ش��رکت‌های ایران هوش��یار باش��ند‪.‬‬ ‫هم‌چنین درخواس��ت شد فعالیت کش��ورهای عضو سازمان ملل‬ ‫با بانک‌های ایرانی فعال در خاک‌ش��ان داوطلبانه محدود ش��ود‪.‬‬ ‫ام��ا قطع‌نام��ه ‪ ۱۸۰۳‬اعض��ا را مکلف می‌کرد ه��م‌کاری خود با‬ ‫بانک‌های ملی و صادرات را به دلیل آن‌چه تس��هیل مالی برنامه‬ ‫اتمی و موش��کی ایران و س��ازمان‌های تروریستی منطقه خوانده‬ ‫می‌شد‪ ،‬قطع کنند‪ .‬این دو بانک این اتهام را رد کردند‪ .‬به موجب‬ ‫این قطع‌نامه‪ ۱۳ ،‬نفر و ‪ ۱۲‬شرکت ایرانی‪ ،‬مشمول توقیف دارایی‬ ‫و منع س��فر شدند‪ .‬دست آخر‪ ،‬این قطع‌نامه به اعضا اجازه می‌داد‬ ‫در صورت داشتن «دلیلی معقول» محموله‌های هوایی و دریایی‬ ‫را که مقصد یا مبدا آن‌ها ایران بوده‪ ،‬بازرسی کنند‪.‬‬

‫تاریخ ‪۲۹ :‬سپتامبر ‪۲۰۰۸‬‬ ‫شماره قطع‌نامه ‪۱۸۳۵ :‬‬

‫این قطع‌نامه ح��اوی تحریم‌های اقتصادی یا سیاس��ی جدیدی‬ ‫علیه ایران نیس��ت‪ ،‬با این حال از تهران خواس��ته اس��ت «فورن‬ ‫و بی‌درن��گ» مفاد قطع‌نامه‌های قبلی ش��ورای امنیت که تعلیق‬ ‫غنی‌سازی در صدر آن‌ها قرار دارد را به اجرا بگذارد‪.‬‬

‫تاریخ ‪ ۹ :‬ژوئن ‪۲۰۱۰‬‬ ‫شماره قطع‌نامه ‪۱۹۲۹ :‬‬

‫ای��ن قطع‌نام��ه ضمن تش��دید مجازات‌های پیش‌ای��ن‪ ،‬از اعضا‬ ‫می‌خواس��ت که مانع از انتقال فناوری موش��کی به ایران شوند‪.‬‬ ‫هم‌چنی��ن فروش م��واد و تجهیزات اتمی به جمهوری‌اس�لامی‬ ‫ممنوع شد‪.‬‬ ‫مشخصن سپاه پاسداران و شرکت کشتی‌رانی جمهوری‌اسالمی‬ ‫هدف تحریم‌ه��ای تازه قرار گرفتند‪ .‬در نهای��ت این قطع‌نامه از‬ ‫اعضا می‌خواس��ت اجازه ندهند ش��عب تازه بانک‌های ایرانی در‬ ‫سرزمین‌ش��ان دایر ش��ود یا بانک‌ها و موسس��ات مالی فعال در‬ ‫خاک‌شان با ایران معامله کنند‪.‬‬

‫تاریخ‪ ۱۹ :‬آوریل ‪۲۰۰۷‬‬

‫ه��م‌کاری با ایران ب��رای صادرات و واردات تجهیزات غنی‌س��ازی‬ ‫اورانیوم و ساخت جنگ‌افزار هسته‌ای برای اعضا منع شد و شماری از‬ ‫افراد و شرکت‌های ایرانی دخیل در برنامه اتمی و موشکی جمهوری‬ ‫اسالمی مشمول توقیف دارایی و منع سفر به اتحادیه اروپا شد‪.‬‬

‫نوامبر ‪ ۲۰۰۹‬‬

‫تحریم‌هایآمریکا‬ ‫تاریخ ‪ ۲۵ :‬اکتبر ‪۲۰۰۷‬‬

‫س��ه بانک ملی‪ ،‬ملت و صادرات و س��پاه پاسداران و وزارت دفاع‬ ‫ایران به دلیل مش��ارکت در تکثیر جنگ افزارهای کشتار جمعی‬ ‫تحریم شدند‪.‬‬

‫‪ ۲۴‬ژوئن ‪۲۰۱۰‬‬

‫ش��رکت‌هایی که طی یک سال بیش از پنج میلیون دالر فراورده‬ ‫نفتی پاالیش ش��ده در اختیار ایران می‌گذارند‪ ،‬مجازات می‌شوند‪.‬‬ ‫به‌عالوه اگر ش��رکت‌های خارج��ی با بانک‌های ایران یا س��پاه‬ ‫فعالی��ت تجاری کنند‪ ،‬عملن از دسترس��ی به نظ��ام مالی آمریکا‬ ‫محروم خواهند شد‪.‬‬

‫ماه مه ‪۲۰۱۱‬‬

‫بان��ک صنعت و معدن‪ ،‬به خاطر انجام معامالت دو بانک تحریم‬ ‫ش��ده مل��ت و هاندلزبنک «بانک مش��ترک ای��ران و اروپا»‪ ،‬در‬ ‫فهرس��ت سیاه گذاش��ته ش��د‪ .‬آمریکا هم‌چنین تهدید به تحریم‬ ‫بانک مرکزی ایران کرده‪ ،‬ولی به دلیل مخالفت س��ایر کشورها‪،‬‬ ‫اجرای این تهدید فعلن بعید به نظر می‌رسد‪.‬‬

‫چند مقام ایرانی از جمله «علی اکبر صالحی»‪ ،‬رییس وقت سازمان‬ ‫انرژی اتمی ایران‪ ،‬به دلیل فعالیت‌های هسته‌ای از سفر به کشورهای‬ ‫عضو اتحادیه اروپا منع شدند‪ .‬البته پس از انتصاب صالحی به مقام‬ ‫وزیر خارجه ایران‪ ،‬این ممنوعیت در فوریه ‪ ،۲۰۱۱‬در میان بعضی از‬ ‫انتقادها‪ ،‬لغو شد‪.‬‬

‫‪ ۲۶‬ژوئیه ‪۲۰۱۰‬‬

‫فرودگاه‌ه��ای اروپایی از پذی��رش پروازهای باری که مقصد یا مبدا‬ ‫آن‌ها ایران بوده‪ ،‬منع شدند‪.‬‬

‫‪ ۱۲‬اوت ‪۲۰۱۰‬‬

‫کشورهای اروپایی از سرمایه‌گذاری مشترک با طرف‌های ایرانی در‬ ‫صنایع نفت و گاز ایران منع ش��دند‪ .‬هم‌چنین اعضای اتحادیه اروپا‬ ‫نمی‌توانند خدمات بیمه در اختیار دولت ایران بگذارند‪ .‬هم‌چنین خرید‬ ‫و فروش‪ ،‬کارگزاری یا مساعدت در صدور اوراق قرضه دولت‪ ،‬بانک‬ ‫مرکزی یا بانک‌های ایرانی برای موسسات مالی اتحادیه ممنوع شده‬ ‫است‪ .‬هم‌کاری با ایران برای واردات و صادرات تسلیحات و تجهیزات‬ ‫غنی‌سازی اورانیوم یا دارای کاربرد دوگانه نظامی و غیرنظامی هم‌راه‬ ‫با فروش و انتقال تجهیزات و فناوری مخصوص پاالیش نفت یا مایع‬ ‫کردن گاز طبیعی به جمهوری‌اسالمی نیز ممنوع اعالم شد‪.‬‬

‫‪ ۲۳‬مه ‪۲۰۱۱‬‬

‫دامنه تحریم‌های اتمی ایران گسترش یافته و بیش از یکصد فرد یا‬ ‫شرکت از جمله کشتی‌رانی جمهوری اسالمی مشمول تحریم‌های‬ ‫ضد برنامه اتمی ایران شدند‪.‬‬ ‫هفت‬

‫ژانویه ‪2012‬‬

‫‪31‬‬

‫‪31‬‬


‫بهارعربی‬

‫‪2011‬‬ ‫سال تغییر‬

‫ایلیا جزایری‬ ‫بهار‪ ،‬خزان‪ ،‬زمس��تان یا هر چه نامش را بگذاریم‪ ،‬س��ال ‪2011‬‬ ‫سال تغییر بود‪ ،‬تغییر خاورمیانه‪ .‬آن چیزی را که در این یک ساله‬ ‫مش��اهده شد‪ ،‬شاید نمی‌شد در ‪ 10‬سال دید‪ .‬تغییرات سریعی که‬ ‫همه‌گان را در دنیا انگشت به دهان گذاشت‪.‬‬ ‫س��ال‪ 2011‬سالی که در آن سه انقالب علیه نظام‌های دیکتاتور‬ ‫پیروز شد و دو انقالب دیگر‪ ،‬در میانه‌های راه به سر می‌برند‪ .‬در‬ ‫تونس‪ ،‬مصر و لیبی‪ ،‬قدیمی‌ترین نظام‌های دیکتاتوری در منطقه‬ ‫در سال ‪ 2011‬سرنگون شدند‪ .‬در یمن و سوریه‪ ،‬اعتراض‌ها آغاز‬ ‫شد و تاکنون نتوانسته‌اند به اهداف خود دست یابند‪.‬‬ ‫آن‌چ��ه در میان این انقالب‌ها مش��ترک اس��ت‪ ،‬حض��ور جوانان‬ ‫است‪ .‬نس��ل جدیدی که بر ده‌ها خودگی پدران خود شورید‪ .‬حتا‬ ‫انقالب‌های پیروز ش��ده هم‌چنان در میانه راه هستند و آن‌هایی‬ ‫ک��ه جرقه تغییر را زدند‪ ،‬نتوانس��تند به اهداف خ��ود جامه عمل‬ ‫بپوشانند‪.‬‬ ‫تونس‪ ،‬سبزی فروش با یک گاری‬ ‫‪ 17‬دسامبر ‪ 2010‬جرقه تغییر در خاورمیانه زده شد‪ ،‬جرقه‌ای که‬ ‫آن را یک جوان س��بزی فروش زد‪ ،‬جوانی تحقیر شده از شرایط‬ ‫بد اقتصادی و اجتماعی منطقه «سیدی بو زید تونس»‪.‬‬ ‫«محمد البوعزیزی» در مقابل فرمانداری ش��هر خودسوزی کرد‪.‬‬ ‫آن هنگام گفته ش��د که دلیل این اقدام سیلی بود که زن پلیسی‬ ‫به صورت او نواخته است‪ .‬گفته می‌شد او به دلیل کار بدون مجوز‬ ‫محمد البوعزیزی در فروش س��بزی است و او که درآمدی جز از‬ ‫این کار نداشت‪ ،‬بر حضور خود در خیابان اصرار کرد مساله‌ای که‬ ‫باعث شد زن پلیس به صورت او سیلی بزند‪.‬‬ ‫بعدها این روایت از س��وی دادگاه تونس بعد از انقالب رد شد و‬ ‫زن پلیس تبریه شد‪.‬‬ ‫دلیل خودس��وزی محمد البوعزیزی مشخص نیست‪ ،‬اما دلیل آن‬ ‫هرچه باشد‪ ،‬باعث شد بغض فروخورده مردم سیدی بوزید بشکند‬ ‫و در اعت��راض ب��ه فق��ر و تبعیض‪ ،‬قیام کنند‪ .‬قیامی که توس��ط‬ ‫نیروهای امنیتی سرکوب شد و سرکوبی که اعتراض‌ها را فراگیر‬ ‫کرد‪ .‬کم‌کم قیام مردم فراگیر ش��د و دانش‌آموزان‪ ،‬دانش‌جویان‪،‬‬ ‫‪32‬‬

‫‪ 32‬هفت‬

‫ژانویه ‪2012‬‬

‫جوانان‪ ،‬اصناف و همه قشرهای جامعه به اعتراض‌ها بپیوندند‪.‬‬ ‫در جری��ان اعتراض‌ه��ای تون��س‪« ،‬زی��ن العابدین ب��ن علی»‬ ‫رییس‌جمهور این کش��ور که اندکی بیش از س��ی سال بر تونس‬ ‫حکم راند‪ ،‬سه بار سخن‌رانی کرد‪ .‬سخن‌رانی اولش‪ ،‬وعده و وعید‬ ‫ب��ود و معترضان را مزدوران خارجی توصی��ف کرد‪ .‬به نیروهای‬ ‫امنیتی هم دستور س��رکوب داده شد‪ ،‬اقدام‌های اشتباه که خشم‬ ‫تونس��ی‌ها را برانگیخ��ت‪ .‬بن‌علی که مردم را خش��م‌گین یافت‪،‬‬ ‫وزیر کش��ورش را برکنار کرد و در س��خنانی‪ ،‬وعده بهبود شرایط‬ ‫اقتصادی و آزادی کامل رس��انه‌ای و سیاس��ی داد‪ .‬این س��خنان‬ ‫عقب‌نش��ینی بن‌علی به شمار آمد و مردم به حضور خیابانی خود‬ ‫ادامه دادند‪ .‬س��خن‌رانی س��وم و آخرین سخن‌رانی بن‌علی‪ ،‬پر از‬ ‫احس��اس ضعف بود‪ .‬به مردم گفت که پیام‌شان را شنیده و وعده‬ ‫داد که تمام کس��انی را که باعث شدند «تا کنون» حرف مردم را‬ ‫نشنود‪ ،‬مجازات کند‪ .‬روز بعد مردم بسیج شدند و در مقابل وزارت‬ ‫کشور تجمع کردند‪ .‬شب اما پایان کار بود ناگهان و به دالیلی که‬ ‫هیچ‌کس نمی‌داند چیس��ت‪ 14 ،‬ژانویه ‪ 2011‬از تونس به مقصد‬ ‫عربستان سعودی فرار کرد‪.‬‬ ‫در انق�لاب تونس نمی‌توان نق��ش ارتش را فراموش کرد‪ .‬ارتش‬ ‫تونس با وجود دستور بن‌علی‪ ،‬مستقل ماند در سرکوب اعتراض‌‌ها‬ ‫ش��رکت نکرد‪ .‬حتا گاهی میان نیروهای امنیتی و مردم حایل به‬ ‫وجود آورد و مانع از برخورد میان آن‌ها شد‪.‬‬ ‫ماه‌ها پس از آن‪ ،‬نخس��ت‌این انتخابات آزاد تونس برگزار ش��د‪،‬‬ ‫انتخابات مجلس موسس��ان که قرار اس��ت قانون اساسی جدید‬ ‫این کش��ور را تدوین کند‪ .‬حزب «نهضت» که حزبی اسالم‌گرا و‬ ‫معتدل به ش��مار می‌آید‪ ،‬و خود را هم‌سان حزب عدالت و توسعه‬ ‫حاکم در ترکیه معرفی می‌کند‪ ،‬در انتخابات پیروز شد‪.‬‬ ‫مصر و شبکه‌های اجتماعی‬ ‫‪ 25‬ژانویه‪ ،‬عید پلیس در مصر اس��ت‪ .‬این عید بدون حادثه نبود‪،‬‬ ‫جوانان ش��ور گرفته از انقالب تونس‪ ،‬مردم را به تجمع اعتراضی‬ ‫دع��وت کردند‪ .‬این دعوت بر روی ش��بکه‌های اجتماعی «فیس‬ ‫بوک» و «توییتر» صورت گرفته بود‪ .‬دلیل اعالم شده برای این‬ ‫تجمع‪ ،‬اعتراض به نتایج اعالم ش��ده در انتخابات پارلمانی است‬

‫که اپوزیس��یون می‌گوید ش��اهد تقلب گسترده بود‪ ،‬انتخاباتی که‬ ‫حزب حاکم در آن پیروز معرفی شد‪.‬‬ ‫اما خش��م‌های فروخورده‌ای گویا در بغ��ض جوانان مصری گیر‬ ‫کرده بود از جمله‪ 30 ،‬س��ال وضعیت فوق‌العاده‪ ،‬خشونت پلیس‪،‬‬ ‫فس��اد دولتی‪ ،‬اوضاع بد اقتصادی‪ ،‬سی س��ال ریاست جمهوری‬ ‫محمد حس��نی مبارک که در همه انتخاب��ات به جز آخری‪ ،‬تنها‬ ‫نام��زد بود و افزایش فقر‪ .‬زمزمه‌هایی هم وجود داش��ت مبنی بر‬ ‫این که مبارک در پی جانشینی پسرش «جمال» است‪.‬‬ ‫تظاهرات با س��رکوب مواجه شد‪ .‬دعوت اما تکرار شد و سه‌شنبه‬ ‫خش��م‪ ،‬موعد دیگری برای تظاهرات اعالم شد‪ .‬سه‌شنبه‌ای که‬ ‫م��ردم در بیش‌ت��ر مناطق به ویژه در قاه��ره پایتخت‪ ،‬به خیابان‬ ‫آمدند‪.‬‬ ‫س��رکوب تظاهر‌کنندگان توسط نیروهای امنیتی‪ ،‬به کشته شدن‬ ‫دس��ت‌کم ‪ 850‬نفر در آن روز انجامید‪ .‬سه‌ش��نبه خش��م‪ ،‬جمعه‬ ‫خشم را در پی داشت‪ .‬در تظاهرات جمعه‪ ،‬شمار شرکت‌کنندگان‬ ‫بس��یار بیشتر از سه‌ش��نبه بود و چهره‌های سیاس��ی برجسته از‬ ‫جمله «محمد البرادعی» مدیرکل س��ابق سازمان انرژی اتمی و‬ ‫«عمرو‌موسی» وزیر خارجه س��ابق مصر که آن هنگام دبیرکلی‬ ‫اتحادیه عرب را بر عهده داشت‪ ،‬در تظاهرات شرکت کردند‪.‬‬ ‫در این تظاهرات سرکوب همه ادامه یافت‪ ،‬با این تفاوت که مردم‬ ‫توانستند خود را به «میدان التحریر» میدان اصلی قاهره رساندند‪.‬‬ ‫این حضور همیشه‌گی ش��د‪ ،‬معترضان به صورت شبانه‌روزی در‬ ‫میدان که ش��اه‌راه اصلی قاهره است‪ ،‬تحصن کردند‪ .‬درگیری‌ها‬ ‫در اطراف میدان التحریر ادامه داش��ت و روبروی وزارت کش��ور‪،‬‬ ‫ده‌ها تن از تظاهرکنندگان به ضرب گلوله نیروهای امنیتی کشته‬ ‫شدند‪.‬‬ ‫حمله ش��ماری از افراد لباس ش��خصی به معترضان التحریر‪ ،‬از‬ ‫عواملی بود که خشم آن‌ها برانگیخت و حضور را تشدید کرد‪ .‬در‬ ‫شبی که می‌رفت وعده‌های اصالحی مبارک در چند سخن‌رانی‪،‬‬ ‫اوضاع را آرام کند و ش��مار تجمع‌کنندگان در التحریر را کاست‪،‬‬ ‫ه��واداران مبارک س��وار بر ش��تر و مجهز به اس��لحه س��رد‪ ،‬به‬ ‫تحصن‌کنندگان حمله کردند و شماری از آن‌ها را کشته و زخمی‬ ‫کردند‪ .‬این اتفاق ب��ار دیگر حضور میلیونی معترضان در التحریر‬

‫را باعث شد‪ .‬حضوری که با این شعار بود‪« :‬نمی رویم‪ ،‬او برود»‪.‬‬ ‫در انق�لاب مصر هم نق��ش ارتش غیر قابل انکار اس��ت‪ .‬ارتش‬ ‫موضعی بی‌طرفانه داش��ت‪ .‬هم‌چون تون��س در مقاطعی مانع از‬ ‫رس��یدن نیروهای امنیت��ی به مردم معترضان ش��د‪ .‬دهم فوریه‪،‬‬ ‫حس��نی‌مبارک سخن‌رانی کرد و متعهد ش��د که اصالحات پیاده‬ ‫و ب��ا مفاس��د مبارزه کند‪ .‬در روزهای پی��ش از آن کابینه را تغییر‬ ‫داده ب��ود‪ ،‬اقدام‌هایی که تحلیل‌گران مص��ری آن را دیر هنگام‬ ‫می‌دانند و به قول مصری‌ها‪ ،‬مبارک همیش��ه س��ه روز از مردم‬ ‫دیرتر حرکت می‌کرد‪.‬‬ ‫س��رانجام یازدهم فوریه عمر س��لیمان رییس سازمان اطالعات‬ ‫مص��ر و معاون رییس جمهور این کش��ور‪ ،‬اعالم کرد که مبارک‬ ‫تصمیم گرفت از قدرت کناره‌گیری کند و اداره کشور را به شورای‬ ‫عالی نیروهای مسلح واگذار کند‪ .‬انقالب مصر پیروز شد موجی از‬ ‫شادی کشور را فرا گرفت‪ .‬مصر‪ ،‬انگیزه مضاعفی شد برای دیگر‬ ‫کش��ورها‪ .‬ده ماه پس از پیروزی انقالب‪ ،‬انتخابات پارلمانی مصر‬ ‫آغاز شد‪ .‬تاکنون اسالم‌گرایان پیش‌تاز انتخابات هستند‪.‬‬ ‫لیبی‪ ،‬انقالب‪ ،‬درگیری مسلحانه‬ ‫خون‌بارتری��ن انقالب پیروز ش��ده در س��ال ‪ ،2011‬انقالب لیبی‬ ‫بود چرا که به درگیری مس��لح‌انه می��ان انقالب‌یون و نیروهای‬ ‫دولتی کش��یده ش��د و جز با دخالت نظامی خارجی‪ ،‬انقالب‌یون‬ ‫توان پیروزی نداشتند‪.‬‬ ‫جرف��ه اعتراض‌ها در لیبی‪ ،‬دو عامل داش��ت‪ .‬یکی ‪ 51‬فوریه زده‬ ‫ش��د‪ ،‬درس��ت چهار روز پس از پیروزی انق�لاب مصر‪ .‬در زندان‬ ‫بوس��یلم طرابلس پایتخت لیبی‪ ،‬کشتاری روی داده بود که طی‬ ‫آن ده‌ها تن از زندان‌یان سیاسی کشته شدند‪ 15 .‬فوریه‪« ،‬فتحی‬ ‫ترب��ل» وکیل خانواده‌های قربانیان در ش��هر بنغازی به دس��ت‬ ‫نیروهای امنیتی دست‌گیر شدند‪ .‬دست‌گیری او‪ ،‬اعتراض خیابانی‬ ‫خانواده‌ه��ای قربانیان و حامیان آن‌ها را در پی داش��ت‪ .‬روز بعد‬ ‫از آن‪ ،‬در ش��هر البیضا‪ ،‬تظاهراتی با ش��عار سرنگونی نظام معمر‬ ‫قذافی‪ ،‬مردی که ‪ 40‬س��ال بر لیبی حکومت کرد‪ ،‬به پا خواست‪.‬‬ ‫نیروهای امنیتی به س��مت تظاهرکنندگان اسلحه جنگی شلیک‬ ‫کردند که به کشته شدن شماری از آن‌ها انجامید‪ .‬در هم‌آن روز‬


‫پرونده ماه‬

‫ش��هرهای «زنتان و رجبان» نیز شاهد تظاهرات بود که در آن‌ها‬ ‫تعدادی از ساختمان‌های دولتی‪ ،‬به آتش کشیده شد‪.‬‬ ‫جرقه دوم دعوتی اس��ت که در روز ‪ 28‬فوریه‪« ،‬حسن الجهمی»‬ ‫فعال سیاسی لیبایی از مردم بر روی صفحه فیس‌بوک خود برای‬ ‫قیام در روز ‪ 17‬فوریه کرد‪ .‬این روز س��ال‌گرد حوادثی خونین در‬ ‫ش��هر بنغازی بود‪ 17 .‬فوریه س��ال ‪ ،2006‬مردم خشم‌گین شهر‬ ‫بنغازی در اعتراض به کش��یدن کاریکاتور پیامبر اس�لام توسط‬ ‫یک کاریکاتوری‌ست دانمارکی‪ ،‬به سمت کنسول‌گری دانمارک‬ ‫در شهرشان حرکت کردند‪ .‬نیروهای امنیتی با آن‌ها درگیر شدند‬ ‫و شماری از تظاهرکنندگان را کشته و زخمی کردند‪.‬‬ ‫دعوت الجهمی بر روی صفحه فیس‌بوک در شبکه‌های اجتماعی‬ ‫لیبیایی‌ها‪ ،‬به سرعت منتشر شد‪ .‬هدف از دعوت او قیام برای رها‬ ‫شدن لیبیایی‌ها از فقر و دست‌یابی مردم به حقوق‌شان بود‪.‬‬ ‫اعتراض‌ها در روز ‪ 17‬فوریه‪ ،‬ش��کل انقالب به خود گرفت و در‬ ‫بس��یاری از مناطق‪ ،‬تظاهرات اعتراض‌آمیز برگزار ش��د‪ .‬برخورد‬ ‫نیروهای دولتی با این تظاهرات‪ ،‬دس��ت‌کم ‪ 400‬کشته و زخمی‬ ‫برجای گذاشت‪ .‬خش��م لیبیایی‌ها از این تعداد کشته و انگیزه‌ای‬ ‫که از انقالب‌های تونس و مصر یافته بودند‪ ،‬آن‌ها را به خیابان‌ها‬ ‫کشاند‪ .‬انقالب ابتدا مس��المت‌آمیز بود اما مقابله نیروهای دولتی‬ ‫با اعتراض‌ها به وس��یله س�لاح س��نگین و جنگنده‌های ارتش‪،‬‬ ‫اعتراض‌ها را به انقالبی مسلحانه تبدیل کرد‪ .‬انقالب‌یون مسلح‬ ‫هنگام��ی که توانس��تند کنترل ش��رق لیبی را در دس��ت گیرند‪،‬‬ ‫ش��ورایی ملی انتقالی تش��کیل دادند و آن را ب��ه عنوان نماینده‬ ‫قانونی مردم لیبی معرفی کردند‪.‬‬ ‫شورای ملی انتقالی‪ ،‬رایزنی‌های خود را با کشورهای جهان آغاز‬ ‫کرد‪ .‬آغاز به رسمیت شناختن این شورا توسط کشورها که اولین‬ ‫آن‌ها فرانسه بود‪ ،‬برای انقالب‌یون پیروزی به شمار آمد‪.‬‬ ‫‪ 19‬مارس‪ ،‬نیروهای قذافی با اس��تفاده از برتری تسلیحاتی خود‪،‬‬ ‫پیش‌وری به س��مت ش��هر بنغازی پایتخ��ت انقالب‌یون رو آغاز‬ ‫کردند‪ .‬س��اعت‌هایی پس از آغاز درگیری‌ها‪ ،‬نیکوال س��ارکوزی‬ ‫رییس جمهور فرانس��ه در کنفرانس��ی خبری از مصوبه ش��ورای‬ ‫امنیت س��ازمان مل��ل متحد برای برقراری منطق��ه پرواز ممنوع‬ ‫بر فراز لیبی خبر داد‪.‬‬

‫ش��ماری از عوامل در دس��ت‌یابی لیبیایی به این مصوبه شورای‬ ‫امنیت دخیل بود‪ .‬نخس��ت درخواست ش��ورای ملی انتقالی لیبی‬ ‫از جامعه جهانی ب��ود‪ .‬دوم محول کردن پرونده لیبی در اتحادیه‬ ‫عرب به شورای امنیت و درخواست این اتحادیه از جامعه جهانی‬ ‫برای دخالت در لیبی برای حمایت از غیر نظامیان‪ .‬در این میان‪،‬‬ ‫ش��ماری زی��ادی از دیپلمات‌ها و مقام‌های دولت��ی لیبی‪ ،‬جدایی‬ ‫خود را از نظام قذافی و پیوس��تن به انقالب‌یون را اعالم کردند‪.‬‬ ‫از جمله آن‌ها می‌توان «عبد الرحمن ش��لقم» سفیر دایم لیبی در‬ ‫س��ازمان ملل‌متحد و وزیر امور خارجه سابق این کشور را نام برد‬ ‫که نطقش در شورای امنیت‪ ،‬احساسات حاضران را برانگیخت‪.‬‬ ‫هیچ‌کدام از میانجی‌گیری‌ها و وساطت‌ها برای پایان درگیری‌ها‬ ‫از سوی کش��ورهای مختلف به ویژه کشورهای آفریقایی‪ ،‬مثمر‬ ‫ثم��ر نب��ود‪ .‬قذافی در هر س��خنرانی خود‪ ،‬انقالب‌ی��ون را عامل‬ ‫اس��تعمار‪ ،‬م��زدور و معتاد به مواد مخدر معرف��ی می‌کرد و وعده‬ ‫می‌داد که آن‌ها را خان��ه به خانه‪ ،‬تحت پی‌گیرد قرار می‌دهد‪ .‬او‬ ‫می‌گفت میلیون‌ها از مردم جهان‪ ،‬هوادارش هس��تند و «هرکس‬ ‫قذافی را دوست نداشته باشد مستحق زندگی نیست»‪.‬‬ ‫س��رانجام پس از ماه‌ها جنگ و گریز و کم��ک نیروهای هوایی‬ ‫نات��و به انقالب‌یون با هدف قرار دادن پایگاه‌های نظامی قذافی‪،‬‬ ‫‪ 21‬و ‪ 22‬ماه مارس‪ ،‬مخالفان مسلح نظام‪ ،‬وارد طرابلس پایتخت‬ ‫ش��دند‪ .‬س��رت‪ ،‬زادگاه قذافی تا روز ‪ 20‬اکتبر مقاومت کرد و این‬ ‫رهبر شکست خورده‪،‬قول مقاومت و مبارزه با اشغال‌گران می‌داد‪.‬‬ ‫او اما س��رانجام ‪ 20‬اکتبر به دس��ت انقالب‌یون افتاد و در شرایط‬ ‫مبهمی‪ ،‬کشته شد‪ .‬معتصم فرزند او سرنوشتی مشابه پدر داشت‪.‬‬ ‫س��یف االسالم دیگر فرزندش که به عنوان جانشین پدر شناخته‬ ‫می‌ش��د‪ ،‬چند ماه بعد به دس��ت انقالب‌یون افت��اد و هم‌اینک در‬ ‫انتظار محاکمه‪ ،‬در زندان به سر می‌برد‪ .‬سیف االسالم و پدرش‪،‬‬ ‫در دادگاه الهه متهم به جنایت‌های جنگی هستند‪.‬‬ ‫لیبیایی‌ها دولت موقت تش��کیل داده‌ان��د و در حال فراهم کردن‬ ‫زمینه برای برگزاری انتخابات هستند‪ .‬اما چالش‌های آن‌ها بیش‬ ‫از مصر و تونس اس��ت‪ .‬انتشار س�لاح میان مردم و خواست‌های‬ ‫گروه‌های مس��لح انقالبی‪ ،‬همه و همه برقراری دولتی مدنی در‬ ‫لیبی را دشوار می‌نماید‪.‬‬

‫«انقالب‌های در انتظار نتیجه»‬ ‫یمن و سوریه دیگر کشورهای هستند که مردمان‌شان با الهام از‬ ‫انقالب‌های منطقه در س��ال ‪ 2011‬به پا خواستند‪ .‬این انقالب‌ها‬ ‫اما در این س��ال نتیجه ندادند و هم‌چنان اعتراض‌های مردمی و‬ ‫در مقابل سرکوب نیروهای دولتی ادامه دارد‪.‬‬ ‫جوان��ان یمنی‪ ،‬با تجمع و تحص��ن در میدان‌های اصلی پایتخت‬ ‫و شهرهای بزرگ‪ ،‬خواس��ت‌ار سرنگونی نظام علی عبداله صالح‬ ‫هستند که بیش از ‪ 30‬سال حاکم کشورشان است‪ .‬بیش از هزار‬ ‫کشته‪ ،‬نتیجه سرکوب این اعتراض‌ها تاکنون است‪ .‬لشکرهایی از‬ ‫نظامیان نیز پیوستن خود را به اعتراض‌ها و حمایت از معترضان‬ ‫را اعالم کردند‪.‬‬ ‫نتیجه‌ای که اعتراض‌ها در پی داشت‪ ،‬امضای توافق‌نامه انتقال‬ ‫مس��المت‌آمیز قدرت است که طرح آن را شورای هم‌کاری خلیج‬ ‫فارس ارایه داده است‪.‬‬ ‫س��وریه اما داستانی دیگر دارد‪ .‬اعتراض‌ها پس از آن آغاز شد که‬ ‫چند دانش آموز زیر ‪ 15‬س��ال بر روی دیوارش��ان ش��عار معروف‬ ‫«الش��عب یرید اس��قاط النظام» را نوش��تند‪ .‬ای��ن دانش‌آموزان‬ ‫دس��ت‌گیر ش��دند و زیر ش��کنجه قرار گرفتند تا اعتراف کنند‬ ‫چه کس��ی به آن‌ها خط داده اس��ت‪ .‬وساطت‌ها برای‬ ‫آزادی آن‌ها جواب نداد تا سرانجام‪ ،‬مردم درعا‪،‬‬ ‫با خواس��ت اصالحات و آزادی‪ ،‬تظاهرات‬ ‫کردن��د‪ .‬س��رکوب ای��ن تظاه��رات‬ ‫اعتراض‌ه��ا را ب��ه دیگر ش��هرها‬ ‫کشاند‪.‬‬ ‫نظ��ام س��وریه ب��ه وج��ود‬ ‫اعتراض‌ه��ای مس��المت‌آمیز را‬ ‫نپذیرفت و از آغ��از کار‪ ،‬از وجود‬ ‫گروه‌های مسلح تروریست و توطیه‬ ‫خارجی سخن گفتند‪ .‬از همین‌رو‪ ،‬سرکوب‬ ‫نظام��ی اعتراض‌ها را آغاز کردند‪ .‬آمار رس��می‬ ‫ارایه شده از سوی سازمان ملل متحد‪ ،‬کشته‌شدگان غیر‬

‫نظامی در س��وریه در طول ‪ 9‬ماه اعت��راض را‪ ،‬حدود ‪ 6‬هزار نفر‬ ‫اعالم می‌کند‪ .‬افس��ران ارتش هم جدا ش��دن خود را از نیروهای‬ ‫دولت��ی و پی‌وس��تن به معترضان را آغاز کردن��د و گروهی با نام‬ ‫«ارتش آزاد سوریه» تشکیل دادند‪.‬‬ ‫ادامه اعتراض‌ها و س��رکوب آن‌ها‪ ،‬اتحادیه عرب را بر آن داشت‬ ‫ت��ا طرحی برای پایان بحران این کش��ور ارای��ه دهد‪ .‬برپایه این‬ ‫طرح دولت س��وریه متعهد ش��د به حضور نیروهای مسلح دولتی‬ ‫در مناطق مس��کونی خاتمه دهد و تمام دست‌گیرشدگان حوادث‬ ‫اخیر را آزاد کنند‪ ،‬در مقابل اتحادیه عرب میزبان جلسات گفت و‬ ‫گو میان دولت و اپوریسون می‌شود‪.‬‬ ‫اما با ادامه س��رکوب‌ها‪ ،‬اتحادیه عرب‪ ،‬تحریم‌هایی علیه دولت‬ ‫سوریه اعالم کرد که تحریم‌های اقتصادی از جمله تحریم بانک‬ ‫مرکزی و تعلیق عضویت س��وریه در اتحادیه عرب‪ ،‬از جمله این‬ ‫تحریم‌ها است‪.‬‬ ‫ناظران اتحادیه عرب برای نظارت بر حس��ن اجرای طرح‪ ،‬برپایه‬ ‫پروتوکلی به س��وریه اعزام شدند‪ .‬نتیجه فعالیت ناظران می‌تواند‬ ‫در تعیین سرنوشت انقالب سوریه‪ ،‬تاثیرگذار باشد‪.‬‬

‫هفت‬

‫ژانویه ‪2012‬‬

‫‪33 33‬‬


‫جنبش وال استریت را اشغال کنید‬

‫محصولبهارعربیدرنیویورک‬

‫صدرا محقق‬ ‫ط��ی ده‌ها س��ال تنها کاالی قاب��ل اعتنایی ک��ه از خاورمیانه و‬ ‫کش��ورهای عربی به آمریکا و اروپا صادر می‌ش��د نفت بود‪ ،‬سال‬ ‫‪ 2011‬اما با حلول بهار عربی در این منطقه و به بار نشس��تن آن‬ ‫در برخی کش��ورها ‪ ،‬ثمره این بهار سیاس��ی ابتدا به نیویورک در‬ ‫آمریکا و س��پس ب��ه طبع آن به بیش از هزار ش��هر دیگر جهان‬ ‫صادر شد‪.‬‬ ‫ثمره‌ای که حاال جهان‌یان آن را به «جنبش اشغال وال استریت»‬ ‫می‌شناسند‪ .‬اگر چه تخم بهار عربی در تونس و به دست «سیدی‬ ‫بو یزیدی» سبزی‌فروش جوان کاشته شد اما شاخ و برگ گرفتن‬ ‫آن در قاه��ره پایتخ��ت مصر و در می��دان التحریر بود‪ ،‬جایی که‬ ‫مصری‌ها با پی انداخت��ن الگوی مقاوتی و مبارزاتی بی‌مانند هم‬ ‫رژیم دیکتاتوری «حس��نی مب��ارک» را از پ��ای درآوردند و هم‬ ‫جهانیان را به ش��گفت و تحس��ین واداش��تند‪ .‬مصری‌ها با مرکز‬ ‫ق��رار دادن میدان التحری��ر و تصرف ش��بانه‌روزی آن آن‌قدر بر‬ ‫خواس��ته‌های خود پای فش��ردند که حاصل‌اش جز پیروزی نبود‪.‬‬ ‫ایده جنبش وال اس��تریت را اش��غال کنید ه��م از هم‌این جا وام‬ ‫گرفته شد‪.‬‬ ‫اواس��ط سپتامبر سال ‪ 2011‬بود که مجله‌ی کانادایی «ادباسترز»‬ ‫با چاپ مطلبی برای اولین بار ایده اشغال وال خیابان وال استریت‬ ‫مطرح ش��د‪ .‬نویسنده ادباسترز نوشته بود مخالفان سرمایه‌داری و‬ ‫بانک‌داران و بورس‌بازان در اعتراض به اوضاع وخیم اقتصادی و‬ ‫اختالف طبقاتی آمریکا و سیاس��ت کنونی این کشور با چادر زدن‬ ‫در اطراف وال استریت آن‌جا را برای دو ماه اشغال کنند و به این‬ ‫ش��کل پیام خود در مورد زیاده‌خواهی دنیای سوداگری را هم به‬ ‫آن‌ها و هم به جهان‌یان برس��انند‪ .‬خیلی زود از این ایده استقبال‬ ‫ش��د و برخی از جوانان نیویورکی برای تحقق خواسته‌های‌ش��ان‬ ‫روز ‪ 17‬س��پتامبر با چادر و کیس��ه خواب به س��مت خیابات وال‬ ‫استریت روانه شدند‪.‬‬ ‫خواسته عمده اش��غال‌کنندگان وال استریت « رفع نابرابری‌های‬ ‫ن بردن‬ ‫اقتصادی‪ ،‬مبارزه با فرهنگ اقتصادی سرمایه‌داری و از بی ‌‬ ‫دسترس��ی و نفوذ دالالن ش��رکتی و غول‌های پول��ی در دولت‬ ‫آمریکا بود»‪.‬‬ ‫« جه��ان به ان��دازه نياز هر كس دارد‪ .‬به ان��دازه حرص هركس‬ ‫ندارد‪ .‬به کار بانک مرک��زی پایان دهیم‪ ،‬وقتی ثروت‌مندان پول‬ ‫فقرا را می‌دزدند‪ ،‬نام آن را معامله تجاری می‌گذارند‪ .‬وقتی فقرا از‬ ‫خود دفاع می‌کنند‪ ،‬نام آن خشونت گذاشته می‌شود‪ .‬وال استریت‬ ‫را ناب��ود کنی��م‪ ،‬پیش از آن که دنیا را ناب��ود کند‪ ».‬این برخی از‬ ‫شعارهای تجمع‌کنندگان در جنبش بود‪.‬‬ ‫اعضای جنبش معتقدند که مدل تجمع آن‌ها‪ ،‬استقرار شبانه‌روزی‬ ‫در مقاب��ل س��اخت‌مان وال اس��تریت ب��ا هدف افزای��ش تعداد‬ ‫تظاهرات‌کنندگان و رس��یدن به خواسته‌های‌ش��ان است درست‬ ‫مشابه همان کاری که معترضان مصری در میدان التحریر انجام‬ ‫دادند‪.‬‬ ‫معترضی��ن در ای��ن تجمع��ات در ی��ک پارک خصوص��ی به نام‬ ‫«زوکوچ��ی» که چن��د خیابان با ب��ورس اوراق به��ادار‪ ،‬واقع در‬ ‫س��اختمان وال اس��تریت فاصله دارد در نیوی��ورک‪ ،‬کمپی برای‬ ‫اقامت شبانه‌روزی خود برقرار کردند‪.‬‬ ‫ب��رای روزه��ای اول نه مردم و نه رس��انه‌ها این جنبش را جدی‬ ‫نگرفتن��د و ب��ه آن توجه‌ای نکردند‪ ،‬با این ح��ال اما باراک اوباما‬ ‫‪34‬‬

‫‪ 34‬هفت‬

‫ژانویه ‪2012‬‬

‫ریی��س جمه��ور ح��دود ده روز پ��س از آغاز جنب��ش اعتراضات‬ ‫وال اس��تریت را بازت��اب آزردگی عمومی نس��بت به مش��کالت‬ ‫و گرفتاری‌ه��ای اقتص��ادی خواند‪ .‬اوباما این س��خنان را در یک‬ ‫کنفرانس خبری در کاخ س��فید واش��نگتن گفت و تاکید کرد فکر‬ ‫می‌کن��د مردم آزرده‌ان��د و معترضان صدای آزردگ��ی فراگیرتری‬ ‫نسبت به چگونگی کارکرد نظام مالی ایاالت متحده هستند‪.‬‬ ‫ع�لاوه بر رییس جمهور نانس��ی پلوس��ی عضو برجس��ته حزب‬ ‫دموکرات مجلس نمايندگان آمريکا که پيشتر رياست اين مجلس‬ ‫را ب��ر عهده داش��ت نيز با اعالم حمایت از این جنبش به ش��بکه‬ ‫خب��ری ای بی س��ی گفت که از «وال اس��تريت را تصرف کنيد»‬ ‫حماي��ت می‌کن��د‪ ،‬چرا که ب��ه گفته‌ او چه اين پيام توس��ط چنين‬ ‫جنبش��ی به حاکميت داده ش��ود‪ ،‬چه توس��ط يک حزب سياسی‪،‬‬ ‫پيامی است که بايد شنيده شود و تغيير بايد صورت بگيرد‪.‬‬ ‫پس از آن همه توجه رس��انه‌ها و هم توج��ه مردم به این جنبش‬ ‫بیش‌تر ش��د و ایده‌های آن به بسیاری از شهرهای آمریکا و دیگر‬ ‫کش��ورهای جهان کشیده ش��د‪ ،‬چند روز بعد نیز یس نیویورک در‬ ‫اقدام��ی تعدادی از تحصن‌کنندگان را به جرم مزاحمت در حرکت‬ ‫عبور و مرور و مقاومت در برابر پلیس دس��ت‌گیر کرد‪ .‬در یکی از‬ ‫ای��ن روزها پلیس نیوی��ورک ‪ ۷۰۰‬نفر را بر روی پ��ل بروکلین با‬ ‫هم‌این جرم دست‌گیر کرد به گفته اعضای جنبش همین مساله و‬ ‫هم‌چنین دیگر برخوردهای خش��ونت‌آمیز پلیس مانند به کارگیری‬ ‫اسپری فلفل و گاز اشک‌آور و بازتاب آن در رسانه‌ها نقطه عطفی‬ ‫در فراگیر‌تر ش��دن جنبش و جلب توجه تعدادی بیش‌تری از مردم‬ ‫به آن‌ها بود‪.‬‬ ‫این‌گونه ش��د که کمتر از ی��ک ماه پس از ش��روع اعتراضات در‬ ‫خیابان وال اس��تریت معترضانی در بیش از هزار ش��هر در سراسر‬ ‫جهان‪ ،‬تحت تاثیر جنبش «وال‌اس��تریت را اشغال کنید» تجمعات‬ ‫اعتراض‌آمیزی علیه وضعیت نابه‌س��امان اقتصادی و سیستم‌های‬ ‫بانکی ترتیب دادند‪.‬‬ ‫ای��ن روز را می‌توان تاریخی‌تری��ن و تاثیر‌گذارترین روز جنبش از‬ ‫آغاز فعالیت دانس��ت‪ ،‬بر اس��اس گزارش خبرگزاری‌ها در این روز‬ ‫معترضین در کش��ورهای استرالیا‪ ،‬نیوزیلند‪ ،‬ژاپن‪ ،‬فیلیپین‪ ،‬تایوان‪،‬‬

‫آلم��ان‪ ،‬بریتانیا‪ ،‬هلن��د‪ ،‬کانادا‪ ،‬آفریقای جنوب��ی‪ ،‬ایتالیا و آمریکا‬ ‫دس��ت به تجم��ع زده و اعتراض خود را ب��ه وضعیت اقتصادی‪،‬‬ ‫سیاس��ت‌های اقتصادی‪ ،‬سیس��تم‌های مالی و بانکی و در نتیجه‬ ‫افزایش فقر و بیکاری ابراز کردند‪ .‬به گزارش خبرگزاری رویترز‪،‬‬ ‫در س��یدنی اس��ترالیا‪« ،‬حدود دو هزار نفر»‪ ،‬از جمله نمایندگان‬ ‫گروه‌های کمونیس��تی و اتحادیه‌های کارگ��ری‪ ،‬مقابل «بانک‬ ‫مرکزی اس��ترالیا» دس��ت به اعتراض زده‌اند و «حدود دو هزار‬ ‫تن» هم در ملبورن علیه وضعیت نابه‌س��امان اقتصادی دست به‬ ‫تجمع زدند‪ .‬در نیوزیلند گزارش شد که «بیش از سه هزار تن»‪،‬‬ ‫در شهر اوکلند‪ ،‬بزرگ‌ترین شهر نیوزیلند‪ ،‬راه‌پیمایی کردند‪.‬‬ ‫هم‌چنین ‪ ۲۰۰‬نفر در مرکز شهر ولینگتون‪ ،‬پایتخت این کشور‪،‬‬ ‫دس��ت به تجمع زده‌ و حدودا ‪ ۵۰‬تن نیز در ش��هر کرایست‌‌چرچ‬ ‫به نش��انه اعتراض گرد هم آمدن��د‪ .‬در توکیو‪ ،‬پایتخت ژاپن‪ ،‬نیز‬ ‫صده��ا نف��ر در اعتراض به وضعی��ت اقتص��ادی و هم‌چنین در‬ ‫مخالفت با فناوری هس��ته‌ای دست به اعتراض زدند‪ .‬در مانیل‪،‬‬ ‫پایتخت فیلیپین‪ ،‬ده‌ها نفر ب��ا پالکاردهایی با عناوین «مرگ بر‬ ‫امپریالیس��م آمریکا» و «فیلیپین فروشی نیست» مقابل سفارت‬ ‫ایاالت متحده تجمع کردند‪.‬‬ ‫در تایپ��ه‪ ،‬پایتخت تایوان‪ ،‬بیش‌تر از صد نفر مقابل مرکز بورس‬ ‫در این ش��هر تجمع کردند‪ .‬بر اساس گزارش خبرگزاری رسمی‬ ‫آلم��ان نی��ز «حدود یک ه��زار نفر » در فرانک‌فورت به س��وی‬ ‫«بان��ک مرکزی اروپا»‪ ،‬واقع در قلب مالی این ش��هر راه‌پیمایی‬ ‫اعتراض‌آمی��ر داش��تند‪ .‬در مونی��خ نیز «حدود ه��زار معترض»‬

‫دست به تجمع‌زد ‌ه و س��ازمان‌دهندگان تجمعات در برلین نیز از‬ ‫راه‌پیمایی اعتراضی «بی��ش از پنج هزار تن» در جلو دفتر آنگال‬ ‫مرکل‪ ،‬صدراعظم آلمان‪ ،‬خبر دادند‪.‬‬ ‫در لن��دن به گزارش آسوش��یتدپرس‪« ،‬حدود ‪ ۸۰۰‬نفر» در مرکز‬ ‫مالی لندن‪ ،‬واقع در مرکز ش��هر‪ ،‬دست به تجمع اعتراضی زدند‪.‬‬ ‫در هلن��د نیز گزارش ش��د که «حدود ‪ ۱۲۰۰‬تن» در آمس��تردام‬ ‫و تع��دادی نی��ز در ش��هر‌های دیگ��ر در تجم��ع اعتراض‌آمی��ز‬ ‫حض��ور داش��تند‪ ،‬گزارش‌ه��ا از آفریق��ای جنوبی نی��ز حاکی از‬ ‫برگ��زاری تجمعات اعتراض‌آمیز در ش��هرهای مختلف از جمله‪،‬‬ ‫ژوهانسبورگ‪ ،‬دوربان و کیپ‌تاون بود‪.‬‬ ‫اگر چه همه این تجمعات در شهرهای جهان صلح‌آمیز و عاری از‬ ‫حرمت‌های خشونت‌بار بود اما در کشور ایتالیا بر خالف همه دیگر‬ ‫کش��ورها تجمعات معترضان به خش��ونت و درگیری‌های شدید‬ ‫منجر ش��د‪ .‬بر اس��اس گفته خبرگزاری‌ها تع��داد تجمع‌کنندگان‬ ‫در حمایت از جنبش اش��غال وال اس��تریت به ده‌ها هزار نفر نیز‬ ‫می‌رسید‪ .‬در این تجمعات برخی از معترضین به خشونت متوسل‬ ‫شدند‪ .‬آن‌گونه که آسوشیتدپرس گزارش داده بود در رم‪ ،‬پایتخت‬ ‫ایتالیا‪ ،‬تعدادی از معترضین شیشه‌های مغازه‌ها را شکسته و یک‬ ‫ماشین را به آتش کشیده‌اند‪.‬‬ ‫اگ��ر چ��ه تجمعات مش��ابه و حمایت��ی از این جنب��ش در دیگر‬ ‫ش��هرهای جهان ادامه نیافت اما معترضان نیویورکی هم‌چنان با‬ ‫ادامه تجمع خود به واکنش‌های اعتراضی به سیستم اقتصادی و‬ ‫نظام مالی حاکم بر این کشور اعتراض می‌کنند‪.‬‬ ‫البته این تنها یک س��وی این ماجراس��ت چرا که در سوی دیگر‬ ‫بس��یاری از تحلیل‌گران بر این باورند که این جنبش با توجه به‬ ‫این‌که رهبر و اهداف و خواس��ته‌های مشخصی ندارد نمی توان‬ ‫به آن امید چندانی بست‪.‬‬ ‫با این همه این جنبش در روزهای پایانی س��ال ‪ 2011‬هم‌چنان‬ ‫به کار خود ادامه می‌دهد و هر کس در هر زمینه‌ای که اعتراضی‬ ‫دارد می‌توان��د به آن‌ها به پیوندد از اعتراض به وضعیت اقتصادی‬ ‫و مال��ی دنیا گرفته تا اعتراض به بحران‌های زیس��ت محیطی و‬ ‫سیاسی و نظامی دنیا‪.‬‬


‫پرونده ماه‬

‫آسیا در سال ‪2011‬‬

‫دیکتاتورها نمی‌میرند‬

‫سحر بیاتی‬ ‫این‌جا آسیاس��ت‪ ،‬آس��یایی که در س��ال ‪ 2011‬ش��اید به‌توان آن را‬ ‫خبرس��ازترین قار‌ه جه��ان نام‌گذاری کرد‪ .‬در روزهای پایانی س��ال‬ ‫‪ 2011‬بد نیس��ت نگاهی داشته باشیم بر اخبار مهم این قاره پهناور‪.‬‬ ‫در ابتدا اخبار کشورهای آسیایی و سپس در فرصت بعدی اخبار مهم‬ ‫ایران را مرور خواهیم کرد‪.‬‬ ‫بن الدن کشته شد‪ ،‬نشد!‬ ‫و اما کش��ته شدن «اس��امه بن الدن» در ماه «می» خبری بود که‬ ‫تیتر اول رسانه‌های جهان را به خود اختصاص داد‪ .‬او یکی از اعضای‬ ‫خاندان بن الدن و بنیان‌گذار و رهبر گروه تروریستی «القاعده» بود‪.‬‬ ‫«اسامه بن الدن» در ارتباط با حمالت تروریستی بسیاری در سرتاسر‬ ‫جهان از جمله بمب‌گذاری‌های ‪ ۷‬اوت ‪ ۱۹۹۸‬در س��فارت‌خانه‌های‬ ‫آمریکا در دارالسالم (تانزانیا) و نایروبی (کنیا)‪ ،‬حمله به کشتی جنگی‬ ‫«ی��واس‌اس کول» و حمالت ‪ ۱۱‬س��پتامبر ‪ ۲۰۰۱‬به مرکز تجارت‬ ‫جهانی و «پنتاگون» تحت تعقیب پلیس فدرال آمریکا قرار داشت‪.‬‬ ‫در تاریخ ‪ ۲‬مه به س��اعت محلی پاکس��تان ‪ ۲۰۱۱‬میالدی‪« ،‬باراک‬ ‫اوباما»‪ ،‬رییس‌جمهوری ایاالت متح��ده آمریکا اعالم کرد که یک‬ ‫گروه کوچک از یگان فوق ویژه نیروی دریایی ایاالت متحده آمریکا‬

‫طی عملیاتی «اسامه بن الدن»‪ ،‬بنیان‌گذار و رهبر گروه «القاعده»‬ ‫و عامل حمالت یازده سپتامبر را در یک ویال در پاکستان کشته‌اند‪.‬‬ ‫اوبام��ا‪ ،‬در کنفرانس خبری خود گفت ک��ه نیروهای آمریکا مراقب‬ ‫زخمی نشدن مردم غیرنظامی بودند‪ .‬هم‌چنین کشته شدن ‪ ۳‬مرد و‬ ‫یک زن هم‌راه بن الدن در خبرها تایید شد‪ .‬این زن در حالی کشته‬ ‫ش��ده بود که توسط ستیزه‌جویان مرد به عنوان سپر انسانی استفاده‬ ‫می‌شد‪ .‬دی‌ان‌ای جسد بن الدن با نمونه گرفته شده از جسد خواهر‬ ‫وی مقایسه شد‪ .‬این آزمایش هویت وی را تایید کرد‪ .‬به گفته مقامات‬ ‫آمریکایی جسد بن الدن پس از انتقال‪ ،‬با رعایت سنت‌های اسالمی‬ ‫به دریا انداخته شد‪ .‬یکی از مقامات آمریکا در این زمینه گفت‪«:‬پیدا‬ ‫کردن کش��وری که مایل ب��ه پذیرفتن باقی مانده این تروریس��ت‬ ‫تحت تعقیب باشد‪ ،‬کار دشواری بود» ولی این دلیل از سوی بیشتر‬ ‫صاحب‌نظران پذیرفته نشد و هنوز به کشته شدن او شک دارند‪.‬‬ ‫ماالیی‌ها هم معترض شدند‬ ‫از دیگر اخبار مهم سالی که به آسیایی‌ها گذشت می‌توان به اعتراضات‬ ‫بی‌س��ابقه مردمی در مالزی اشاره کرد که در تابستان ‪ 2011‬توسط‬ ‫گروه مخالفان دولت فعلی مالزی صورت گرفت که منجر به امنیتی‬ ‫ش��دن پایتخت این کشور و دست‌گیری تعدادی از معترضان در ماه‬

‫جوالی شد که خیلی هم زود به مذاکره موافقان و مخالفان ختم شد‬ ‫هر چند در آس��تانه انتخابات پیش روی مالزی زمزمه‌های اعتراض‬ ‫هم‌چنان ش��نیده می‌شود و شاید س��ال ‪ 2012‬سال تعیین کننده‌ای‬ ‫برای این کشور اسالمی باشد‪.‬‬ ‫اخبار دیگر‬ ‫باران‌های موس��می جنوب شرق آسیا نیز در اکتبر سال ‪ 2011‬تعداد‬ ‫زیادی از مردم تایلند‪ ،‬کامبوج و الئوس را آواره کرد‪ .‬مردم روسیه به‬ ‫انتخابات ریاست جمهوری با این باور که در انتخابات تقلب شده است‬ ‫معترض شدند‪ .‬بالخره آخرین گروه از سربازان آمریکایی در آخرین‬ ‫هفته‌های سال ‪ 2011‬پس از ‪ 9‬سال خاک عراق را ترک کرده و به‬ ‫خانه بازگشتند‪.‬‬ ‫دیکتاتورهانمی‌میرند‬ ‫و در نهایت در ‪ 19‬دس��امبر «کیم جونگ ایل» رهبر کره شمالی در‬

‫اثر س��کته قلبی درگذش��ت و یازده روز پس از آن طی مراس��می با‬ ‫ش��کوه و تقریبن نظامی جس��د او دفن شد‪ .‬خبرگزاری بی بی سی‬ ‫در این‌باره نوشت‪« :‬جنازه کیم جونگ ایل روی سقف یک اتومبیل‬ ‫دیده می‌شود که پشت تصویر عظیمی از او و هم‌راه با چنداین خودرو‬ ‫حام��ل گارد تش��ریفات در زیر بارش ب��رف از خیابان‌های «پیونگ‬ ‫یانگ» ‪ ،‬عبور می‌کند صدها تن که بسیاری از آنان نظامی هستند‪،‬‬ ‫در برابر دوربین تلویزیون آشکارا گریه می‌کنند‪.‬‬ ‫از هیچ مقام و هیات خارجی برای ش��رکت در این مراسم دعوت به‬ ‫عمل نیامده اس��ت و به گفته ناظران‪ ،‬یک��ی از هدف‌های برگزاری‬ ‫چنین مراس��م مفصلی‪ ،‬تثبیت موقعیت «کیم جونگ اون»‪ ،‬پس��ر‬ ‫«کیم جونگ ایل»‪ ،‬به عنوان جانشین پدر و رهبر جدید کره شمالی‬ ‫در اذهان مردم این کش��ور است‪ .‬درگذشت دیکتاتور کره شمالی و‬ ‫جانش��ینی پس��ر وی از سویی ‪ ،‬اخبار منتشر ش��ده از وضعیت مصر‬ ‫و ادامه کش��تار معترضان در سوریه شاید دلیل این مدعا باشد که «‬ ‫دیکتاتورهانمی‌میرند»‪.‬‬

‫هفت‬

‫ژانویه ‪2012‬‬

‫‪35‬‬

‫‪35‬‬


‫تشنج بی سابقه در روابط تهران ‪ -‬لندن‬

‫مروری بر مناقشه ایران و بریتانیا در سال گذشته‬

‫توکا ایرانی‬ ‫روابط تهران و لندن پس از انقالب ایران همیشه جای مباحثه و‬ ‫مناقش��ه های سیاسی بوده است‪ .‬بحث هایی که در برخی روزها‬ ‫آرام پیگیری ش��دند و در روزهایی نیز بحث ها باال می گرفت و‬ ‫پر می شد از واکنش ها و موضوع گیری های مقام های سیاسی‬ ‫دو کش��ور‪ .‬اگرچه در روزهای بعد از انقالب ایران‪ ،‬تنها س��فارت‬ ‫آمری��کا در ایران مورد حمله دانش��جویان انقالبی آن روزها قرار‬ ‫گرفت‪ ،‬اما دولتمردان ایران در س��ال های بعد از انقالب‪ ،‬همیشه‬ ‫انگلیس را ش��ریک کارشکنی های آمریکا در ایران می دانستند‪.‬‬ ‫اما با این حال هیچ گاه روابط دیپلماتیک تهران با لندن قطع نشد‬ ‫و سفارت بریتانیا در ایران معمو ًال سفیر داشت‪.‬‬ ‫ناآرام��ی های بعد از انتخابات ریاس��ت جمهوری ایران در س��ال‬ ‫‪ 2009‬دلیلی ش��د تا تیرگی بار دیگر سایه خود را بر روابط تهران‬ ‫و لندن بیاندازد‪ .‬ایران سفارت انگلیس در تهران را متهم به دست‬ ‫داش��تن در نا آرامی های بعد از انتخاب��ات کرد‪ .‬این اتهام زنی تا‬ ‫آنجا پیش رفت که چند تن از کارکنان محلی سفارت انگلیس در‬ ‫تهران دستگیر شدند و پایشان به دادگاه کشیده شد‪.‬‬ ‫احم��د جنت��ی‪ ،‬در خطبه ه��ای نماز جمع��ه تهران درب��اره این‬ ‫دستگیری ها گفت که تعدادی از کارمندان ایرانی سفارت بریتانیا‬ ‫در تهران‪ ،‬به اتهام دس��ت داشتن در ناآرامی های اخیر محاکمه‬ ‫خواهن��د ش��د‪.‬اما چند هفته بعد این انگلس��تان بود که مبلغ یک‬ ‫میلی��ارد و ‪ ۶۰۰‬میلیون دالر از دارایی های ایران در بریتانیا را بر‬ ‫اساس قطعنامه های تحریمی سازمان ملل متحد مسدود کرد‪.‬‬ ‫بعد از گذش��ت چند هفته از ناآرام��ی های بعد از انتخابات ایران‪،‬‬ ‫تعدادی از کارمندان بازداش��ت شده سفارت بریتانیا در تهران آزاد‬ ‫ش��دند و همچنین دو کارمند محلی سفارت بریتانیا که به اتهام‬ ‫جاسوسی و فراهم کردن شرایط برای اقدام به براندازی دستگیر‬ ‫ش��ده بودند در دادگاه محاکمه شدند‪ .‬وزارت امور خارجه بریتانیا‬ ‫هموار این اتهام را رد می کرد‪.‬‬ ‫ماجرا از قلهک آغاز شد‬ ‫اما مناقش��ه اصلی ایران و بریتانا در سال گذشته میالدی بر سر‬ ‫ب��اغ قلهک بود‪ .‬محمد باقر قالیباف ش��هردار تهران ادعا کرد که‬ ‫‪ 300‬اصل��ه درخت در ب��اغ قلهک تهران که در اختیار س��فارت‬ ‫انگلس��تان اس��ت‪ ،‬به دالیل مختلف‪ ،‬خش��ک‪ ،‬قطع و س��وزانده‬ ‫ش��ده اند‪ .‬ش��هردار تهران گفت که « سفارت انگلیس در تهران‪،‬‬ ‫سالیان متمادی اس��ت که باغ قلهک را به تصرف خود در آورده‬ ‫و این مطالبه هر ایرانی آزاده‌ای از نهادهای مس��ئول اس��ت که‬ ‫اقدام‌های الزم برای احقاق حقوق مس��لم کش��ور در این زمینه‬ ‫به‌صورت فعال صورت گیرد‪ .‬نکته دوم آن اس��ت که در ایام اخیر‬ ‫براس��اس گزارش‌ه��ای موثق‪ ،‬عوامل س��فارت انگلیس مبادرت‬ ‫ب��ه خش��ک‌کردن‪ ،‬قطع‌کردن و آت��ش‌زدن درخت��ان باغ قلهک‬ ‫کرده‌اند‪‌».‬‬ ‫ش��هردار تهران گفت که به همکارانم در شهرداری تهران ابالغ‬ ‫می‌کن��م در کوتاه‌تری��ن زم��ان ممکن پرونده تخلفات س��فارت‬ ‫انگلی��س در باغ قلهک را به ق��وه قضاییه ارجاع دهند و مطمئنم‬ ‫دس��تگاه قضایی نیز با دقت‪ ،‬س��رعت و قاطعیت‪ ،‬نسبت به اعاده‬ ‫حقوق شهروندان اقدام خواهد کرد‪.‬‬ ‫اما در مقابل سفارت بریتانیا این اتهام شهردار تهران را بی پاسخ‬ ‫نگذاشت و در جوابیه ای اعالم کرد که «متروی تهران منبع آب‬ ‫‪36‬‬

‫‪ 36‬هفت‬

‫ژانویه ‪2012‬‬

‫باغ قلهک را قطع کرده و عامل اصلی خش��ک شدن درختان باغ‬ ‫قلهک شده است‪ .‬در جوابیه سفارت بریتانیا آمد‪ :‬این گزارش‌ها به‬ ‫هیچ وجه صحت نداش��ته و سفارت بریتانیا اقدام به قطع درختان‬ ‫[باغ قلهک] نکرده اس��ت‪ .‬حدود س��ه س��ال پیش‪ ،‬منبع آب باغ‬ ‫قلهک به دلیل توس��عه متروی تهران قطع شد‪ .‬این قطع آب به‬ ‫نحوی جدی س�لامت درختان این مجموع��ه را تحت تاثیر قرار‬ ‫داد‪ .‬متأس��فانه به همین دلیل ‪ ٣١‬اصله درخت خش��ک شده یا تا‬ ‫حدی ضعیف شدند که طوفان موجب افتادن آن‌ها شد‪.‬‬ ‫س��فارت بریتانیا در جوابیه خود تاکید کرده بود که اتصال مجدد‬ ‫به منبع آب قلهک را مسأله‌ای فوری و ضروری برای پایین نگه‬ ‫داشتن صدمات وارده به محیط زیست می‌داند و در همین رابطه‬ ‫همکاری نزدیکی با مقامات مربوطه ایرانی‪ ،‬از جمله ش��هرداری‬ ‫تهران داشته و دارد‪ .‬سفارت بریتانیا مسئولیت‌های محیط زیستی‬ ‫خود را در قبال دو مجموعه [قلهک و فردوسی] با نهایت جدیت‬ ‫دنبال می‌کند و ظرف س��ه س��ال گذشته س��رمایه گذاری قابل‬ ‫توجه��ی برای این دو مجموعه اختصاص داده تا اطمینان حاصل‬ ‫کند که از این فضاهای س��بز و بس��یار مهم در تهران به درستی‬ ‫مراقبت می‌ش��ود‪ .‬طرف ایرانی اما هیچ��گاه در این ماجرا کوتاه‬ ‫نیامد‪ .‬شهرداری تهران موضوع را به قوه قضاییه ایران برد تا این‬ ‫موضوع از راه قضایی پیگیری شود‪.‬‬ ‫تحریم هیزم آتش ایران و انگلیس‬ ‫چن��د هفته بعد از ماجرای باغ قلهک‪ ،‬بریتانیا در همراهی با دیگر‬ ‫کش��ورهای جهان‪ ،‬تحریم های جدیدی را به بهانه فعالیت های‬ ‫هس��ته ای ای��ران علیه این کش��ور اجرائی ک��رد‪ .‬وزارت دارایی‬ ‫بریتانیا‪ ،‬خبر از اعم��ال تحریم‌های مالی تازه علیه تهران داد که‬

‫ش��امل توقف همکاری با بانک مرکزی جمهوری اس�لامی بود‪.‬‬ ‫دول��ت بریتانیا ه��م گفت این تصمیم را در پ��ی افزایش نگرانی‬ ‫جامعه جهانی از برنامه هسته ای ایران‪ ،‬پس از انتشار جدیدترین‬ ‫گزارش آژانس بین‌المللی انرژی اتمی اتخاذ کرده است‪" .‬‬ ‫در پی این تصمیم دولت بریتانیا‪ ،‬نمایندگان مجلس ایران کلیات‬ ‫ط��رح دو فوریتی کاهش رواب��ط با بریتانیا را با ‪ ۱۷۹‬رأی موافق‪،‬‬ ‫‪ ۴‬رأی مخال��ف و ‪ ۱۱‬رأی ممتن��ع تصویب کنند‪ .‬بر اس��اس این‬ ‫طرح‪ ،‬س��طح روابط اقتصادی دو کش��ور به “حداقل ممکن” می‬ ‫رس��د‪ ،‬روابط سیاس��ی با لندن به س��طح کاردار تنزل می یابد و‬ ‫س��فیر بریتانیا ملزم ب��ه ترک ایران می ش��ود‪ .‬البته در تبصره ‪۱‬‬ ‫ط��رح کاهش روابط با بریتانیا‪ ،‬آمده اس��ت که در صورت ‘تغییر‬ ‫سیاس��ت‌های خصمان��ه’ آن کش��ور‪ ،‬وزارت امورخارج��ه ایران‬ ‫می‌تواند س��طح روابط را مجددا ارتقا بدهد”‪ .‬در جریان بررس��ی‬ ‫دوفوریت طرح‪ ،‬عالءالدین بروجردی رئیس کمیس��یون سیاست‬ ‫خارج��ی مجلس‪ ،‬این اقدام را واکنش��ی به تحریم بانک مرکزی‬ ‫ایران توسط دولت بریتانیا دانست‪.‬‬ ‫وزارت خارجه بریتانیا در واکنش به مصوبه مجلس ایران اطالعیه‬ ‫ای را صادر و اقدام ایران برای کاهش روابط دیپلماتیک‪ ،‬اقدامی‬ ‫“تاس��ف آور” توصیف کرد‪ .‬در این اطالعیه آمده اس��ت که “این‬ ‫اقدام غیرموجه به رژیم ایران جهت مقابله با انزوای فزاینده اش‬ ‫یا پاس��خگویی به نگرانی های بین المللی و وضعیت حقوق بشر‬ ‫کمک��ی نخواهد ک��رد”‪ .‬در ادامه این بیانیه آمده اس��ت که “اگر‬ ‫حکومت ایران در راس��تای عملی کردن چنین تصمیمی حرکت‬ ‫کند ما پس از رایزنی با شرکای بین المللی خود واکنش قاطعانه‬ ‫ای به این حرکت نشان خواهیم داد‪ .‬پیش از این تصمیم مجلس‬ ‫ایران یک س��خنگوی وزارت امور خارج��ه بریتانیا گفته بود “اگر‬

‫ایران چنین تصمیمی بگیرد‪ ،‬بس��یار تأسف انگیز خواهد بود و ما‬ ‫معتقدیم که حفظ تماس مستقیم دو کشور در سطح باال‪ ،‬به ویژه‬ ‫در زمان های حساسی مثل حاال ضروری است‪.‬‬ ‫حمله به سفارت‬ ‫باالخره اعتراض های حکومتی به تحریم بانک مرکزی از سوی‬ ‫بریتانیا تا آنجا باال گرفت که روز ‪ 8‬آذرماه (‪ 29‬نوامبر)‌ سال جاری‬ ‫عده ای از معترضان به سیاس��ت ه��ای بریتانیا پس از تجمع در‬ ‫مقابل س��فارت بریتانیا در تهران‪ ،‬به این سفارت و مرکز فرهنگی‬ ‫بریتانی��ا در باغ قلهک تهران حمله کردند و وارد س��فارت خانه و‬ ‫ساختمان اصلی آن شدند‪.‬‬ ‫برخ��ی خبرگ��زاری های داخلی ای��ران درباره ای��ن حمله چنین‬ ‫نوش��تند‪“ .‬تعدادی از دانش��جویان خش��مگین ک��ه قصد تصرف‬ ‫سفارت (در خیابان فردوسی) را داشتند‪ ،‬کوکتل مولوتف و سنگ‬ ‫به داخل س��فارت پرتاب کردند و شیشه های سفارت را شکستند‬ ‫و گوش��ه ای از ساختمان کوچک پش��ت درب اصلی سفارت نیز‬ ‫آتش گرفت‪.‬‬ ‫خبرگ��زاری جمهوری اس�لامی به عن��وان ارگان دولت محمود‬ ‫احم��دی نژاد گ��زارش داد ک��ه “اس��ناد و م��دارک محرمانه و‬ ‫جاسوس��ی” بریتانیا در تهاجم معترضان به باغ قلهک به مصادره‬ ‫آنها در آمده اس��ت و “تعدادی از اتباع بیگانه مستقر در ساختمان‬ ‫باغ قلهک نیز توسط دانشجویان محافظت می شوند"‪.‬‬ ‫برخی سایت های خبری گزارش دادند که عده ای نیز با ورود به‬ ‫باغ قلهک برخی کارکنان این باغ را به گروگان گرفته اند‪ .‬سپس‬ ‫خبرگزاری فارس وابس��ته به س��پاه پاس��داران نیز ‪ ،‬از آزاد شدن‬ ‫“‪ ۶‬کارمند انگلیس��ی که در باغ قلهک در محاصره دانش��جویان‬ ‫بودند” توس��ط پلیس دیپلماتیک خبر داد‪ .‬در همین حال مرتضی‬ ‫تمدن‪ ،‬اس��تاندار تهران و احمدرضا رادان‪ ،‬جانش��ین فرمانده کل‬ ‫پلیس ایران در محل سفارت انگلستان در خیابان فردوسی حاضر‬ ‫ش��ده اند تا دانش��جویان را وادار به خروج از محوطه و ساختمان‬ ‫سفارت کنند‪.‬‬ ‫وزارت ام��ور خارجه بریتانیا چند س��اعت بعد‪ ،‬این حمالت را غیر‬ ‫قابل قبول خوانده اس��ت و تأکید کرده است که بر اساس قوانین‬ ‫بین المللی و کنوانس��یون وین‪ ،‬دولت ایران مس��ئول حفاظت از‬ ‫دیپلمات ها و سفارتخانه ها در این کشور است و بنابراین از این‬ ‫دولت انتظار دارد که به س��رعت وضعیت را مهار کند و س�لامت‬ ‫کارکنان سفارت و امنیت ساختمان ها را تضمین نماید‪.‬‬ ‫اگرچه بس��یاری معتقد بودند که حمله به سفارت بریتانیا در ایران‬ ‫کاری منس��جم و با برنامه از پیش تعیین شده بود‪‌،‬اما با این حال‬ ‫وزارت امور خارجه ایران با انتش��ار بیانیه ای کوتاه از “رفتارهای‬ ‫غیر قابل قبول معدودی از معترضین” ابراز تأسف کرد و گفت که‬ ‫ایران قوانین و مقررات بین المللی و مصونیت اماکن دیپلماتیک‬ ‫را محترم می داند‪.‬‬ ‫واکنش پس از حمله‬ ‫حمله معترضان به سیاست های بریتانیا به سفارت این کشور در‬ ‫تهران واکنش های بین المللی را به همراه داش��ت و کشورهای‬ ‫بس��یاری این حمله را دور از سئونات دیپلماتیک خواندند و آن را‬ ‫محکوم کردند‪.‬‬ ‫باراک اوباما‪ ،‬رئیس جمهور آمریکا گفت که از حمله به س��فارت‬ ‫بریتانیا در تهران متاثر است و حمله به اماکن دیپلماتیک بریتانیا‬ ‫در ته��ران را غیر قابل قبول می‌داند‪ .‬او اوباما از ایران خواس��ت‬ ‫ت��ا با عمل به تعهدات بین الملل��ی اش‪ ،‬مهاجمان را مورد پیگرد‬ ‫قانونی قرار دهد‪.‬‬ ‫کاخ س��فید نیز پیشتر با صدور بیانیه ای حمله به سفارت بریتانیا‬ ‫را محکوم کرده بود‪ .‬همچنین شورای امنیت سازمان ملل متحد‬


‫پرونده ماه‬ ‫حمله به س��فارت بریتانیا در تهران را محکوم کرد‪ .‬بیانیه شورای‬ ‫امنیت با توافق هر ‪ ۱۵‬کش��ور عضو ‪ -‬از جمله چین و روس��یه ‪-‬‬ ‫توس��ط سفیر پرتغال‪ ،‬رییس دوره‌ای ش��ورای امنیت‪ ،‬قرائت شد‪.‬‬ ‫پیش از آن اتحادیه اروپا نیز حمله به س��فارت بریتانیا را محکوم‬ ‫کرده بود‪ .‬از دیگر س��و یک س��خنگوی کاترین اشتون‪ ،‬مسئول‬ ‫سیاس��ت خارجی اتحادیه اروپا هم از وقایعی که در تهران اتفاق‬ ‫افتاده بود به ش��دت ابراز نگرانی ک��رد و آن را “حمله ای کامال‬ ‫غیر قابل قبول” خواند‪.‬‬ ‫دولت آلمان نیز سفیر خود در ایران را برای “رایزنی” درباره حمله‬ ‫“غیر قابل قبول” به س��فارت بریتانیا در تهران فراخوانده اس��ت‪.‬‬ ‫فرانسه هم س��فیر خود را از تهران فراخوانده و نیکال سارکوزی‪،‬‬ ‫رئیس جمهور این کش��ور حمله به سفارت بریتانیا در ایران را به‬ ‫شدت محکوم کرد‪ .‬همچنین وزارت خارجه نروژ اعالم کرد که به‬ ‫دلیل نگرانی از ناامنی در ایران‪ ،‬سفارت خود در تهران را به طور‬ ‫موقت تعطیل می‌کند‪.‬وزرای خارجه سوئد و دانمارک نیز حمله به‬ ‫سفارت بریتانیا در تهران را به شدت محکوم کردند‪.‬‬ ‫اخراج و خروج‬ ‫بریتانی��ا در واکنش به حمله معترضان به س��فارتش در تهران‪ ،‬از‬ ‫کارمندانش در این س��فارتخانه خواس��ت تا ای��ران را ترک کنند‪.‬‬ ‫برخی رس��انه ها در این باره گزارش دادند که این تصمیم شامل‬ ‫تمامی کارمندان س��فارتخانه می ش��ود اما گزارش های بعدی از‬ ‫خروج شماری از کارمندان سفارت حکایت داشته است‪.‬همچنین‬ ‫س��خنگوی وزارت خارج��ه بریتانیا گفت که “ب��ا توجه به حمله‬

‫معترض��ان به س��فارتخانه‬ ‫بریتانی��ا و ب��ه منظور حفظ‬ ‫امنی��ت کارکن��ان س��فارت‬ ‫‪ ،‬برخ��ی از آنان ته��ران را‬ ‫ترک می کنند‪”.‬او گفت که‬ ‫نخس��ت وزیر و وزیر خارجه‬ ‫تصریح کرده اند که تضمین‬ ‫امنیت کارکنان سفارتخانه و‬ ‫اعضای خانواده آنان اولویت‬ ‫اصلی در حال حاضر است‪.‬‬ ‫ام��ا ای��ن پای��ان واکن��ش‬ ‫ه��ای بریتانیا نب��ود‪ .‬ویلیام‬ ‫هیگ‪ ،‬وزی��ر خارجه بریتانیا‬ ‫درپارلم��ان ای��ن کش��ور از‬ ‫دس��تورش ب��رای تعطیلی‬ ‫ف��وری س��فارت ای��ران در‬ ‫بریتانی��ا س��خن گف��ت و‬ ‫تصریح کرد که به کارمندان‬ ‫این سفارت‌خانه ‪ ۴۸‬ساعت‬ ‫فرصت داده ش��ده که خاک بریتانیا را ترک کنند‪ .‬هیگ تصریح‬ ‫کرد که س��فارت بریتانیا در ایران تعطیل ش��ده است و گفت اگر‬ ‫بریتانیا قادر به کار کردن در ایران نباش��د سفارت ایران در لندن‬ ‫نی��ز بای��د کامال تعطیل ش��ود‪ .‬اگرچه چنین تصمیمی از س��وی‬ ‫وزارت خارجه گرفته ش��د اما وزیر خارج��ه بریتانیا تاکید کرد که‬

‫تعطیلی سفارتخانه به معنای‬ ‫قطع کامل روابط نیست بلکه‬ ‫“کاهش س��طح رابطه” میان‬ ‫دو کشور است‪.‬‬ ‫وزیر خارجه بریتانیا همچنین‬ ‫به انتقاد از دس��تگاه انتظامی‬ ‫در ای��ران نی��ز پرداخ��ت‪ .‬او‬ ‫گفت‪“ :‬ایران کش��وری است‬ ‫که در آن رهب��ران مخالفان‬ ‫در بازداش��ت خانگی هستند‪،‬‬ ‫بی��ش از ‪ ۵۰۰‬نفر در س��ال‬ ‫ج��اری اع��دام ش��ده ان��د و‬ ‫اعتراض ه��ای واقعی در آن‬ ‫بی‌رحمانه سرکوب می‌شود‪...‬‬ ‫ای��ن ک��ه مقام‌ه��ای ایرانی‬ ‫نتوانن��د از س��فارت‌خانه م��ا‬ ‫محافظ��ت کنند ی��ا این که‬ ‫این حمالت بدون درجاتی از‬ ‫رضایت در داخل رژیم ایران‬ ‫انجام شده باشد‪ ،‬ساده‌انگارانه است‪.‬‬ ‫اگرچ��ه تعطیلی س��فارت بریتانیا در تهران و قط��ع روابط تهران‬ ‫– لن��دن در بین تند روهای ایران��ی طرفداران فراوانی دارد‪‌،‬اما با‬ ‫این حال رامین مهمان پرس��ت‪ ،‬س��خنگوی وزارت خارجه ایران‬ ‫ب��ه تعطیلی س��فارت ایران در بریتانیا واکنش نش��ان داد و اقدام‬

‫بریتانیا برای بستن سفارت را “انفعالی و شتابزده” خواند‪ .‬او گفت‪:‬‬ ‫بدیهی است دولت جمهوری اسالمی ایران متقابال اقدامات الزم‬ ‫را انجام خواهد داد‪.‬‬ ‫تکرار خاطره بد‬ ‫آنچه در ماه های پایانی س��ال ‪ 2011‬اتفاق افتاد بی ش��ک نقطه‬ ‫عطفی در روابط تهران و لندن به شمار می رود‪ ،‬نقطه عطفی که‬ ‫بر آینده زوابط این دو کشور بی تاثیر نخواهد بود‪ .‬اگرچه مقایسه‬ ‫حمله به س��فارت بریتانیا با حمله به س��فارت آمریکا در روزهای‬ ‫بعد از انقالب منطقی به نظر نمی رس��د‪ ،‬اما به هر حال بسیاری‬ ‫از کارشناس��ان این دو اتفاق را با هم مقایسه می کنند و معتقدند‬ ‫باید منتظر آثاری در روابط ایران و بریتانیا باش��یم هم اکنون در‬ ‫روابط ایران و آمریکا وجود دارد‪.‬‬ ‫اما کشور متضرر کدام است؟ ایران و ایرانیان بعد از گذشت بیش‬ ‫از سی سال از گروگانگیری در سفارت آمریکا‪ ،‬هنوز هم تاثیرات‬ ‫سیاس��ی و اجتماعی در روابط خارجی و حتی روابطشان با ملیت‬ ‫های دیگر را احس��اس می کنند و س��ی سال است که سایه این‬ ‫اتفاق از سر هیچ یکی از ایرانیان کنار نمی رود‪.‬‬ ‫اگرچه دنیای ارتباط امروز ش��ناخت بیشتری از ایرانی ها به دیگر‬ ‫م��ردم دنیا داده اس��ت‪ ،‬اما هس��تند غیر ایرانی های��ی که بعد از‬ ‫جریان س��فارت بریتانیا در ایران نگاهشان درباره ایرانی ها تغییر‬ ‫کرده اس��ت‪ .‬این طور که پیداست مردم ایران باز هم باید به پای‬ ‫اش��تباه عده ای بس��وزند که نه خودشان را قبول دارند و نه راه و‬ ‫رسمشان را‪.‬‬

‫هفت‬

‫ژانویه ‪2012‬‬

‫‪37‬‬

‫‪37‬‬


‫سال ‪ 2011‬در نروژ چه گذشت؟‬

‫سالخونین امن‌ترینکشورجهان‬ ‫مانا آذر‬ ‫جوالی س��ال ‪ 2011‬برای کشور نروژ سال آرامی نبود‪ ،‬تابستانی‬ ‫که با کشته شدن ‪ ۹۱‬نفر در ‪ 2‬حمله جداگانه در این کشور کوچک‬ ‫و آرام کابوسی خونین را برای مردم ساخت و مرگ‌بارترین روز را‬ ‫پس از جنگ جهانی دوم در این کشور رقم زد‪.‬‬ ‫ابتدا یک انفجار ش��دید در نزدیکی س��اختمان ‪۱۷‬طبقه دولت در‬ ‫پایتخت‪ ،‬مردم نروژ را ش��وکه کرد‪ ۲ .‬ساعت بعد حمله یک مرد‬ ‫مسلح به اردوی جوانان حزب کارگر یک تراژدی ملی را در تاریخ‬ ‫این کش��ور ثبت کرد‪ .‬به گزارش رویترز‪ ،‬در ساعت ‪ ۱۵:۲۶‬دقیقه‬ ‫به وقت محلی انفجار ش��دیدی در نزدیک‌ی ساختمانی که دفتر‬ ‫نخس��ت‌وزیر نروژ در آن قرار داش��ت رخ داد که گزارش‌ها نشان‬ ‫می‌داد یک خودروی بمب‌گذاری ش��ده عامل آن بوده اس��ت‪ .‬این‬ ‫انفجار شدید باعث شکسته شدن شیشه‌های بسیاری از ساختمان‌ها‬ ‫و تخریب و آتش‌سوزی چند س��اختمان شد‪ .‬عدم‌آمادگی نیروهای‬ ‫امنیتی نروژ که تجربه برخورد با چنین حمالتی را نداشتند هرج و مرج‬ ‫در منطقه مرکزی شهر «اسلو» را پس از این انفجار به‌دنبال داشت‪.‬‬ ‫ی که دود غلیظی آس��مان «اس��لو» را دربرگرفته بود شاهدان‬ ‫درحال ‌‬ ‫عینی وضعیت این شهر را پس از این انفجار به منطقه جنگی تشبیه‬ ‫می‌کردند‪ .‬پلیس نروژ یک روز بعد اعالم کرد که بمب استفاده شده‬ ‫در این حمله به وسیله مواد اولیه کود شیمیایی ساخته شده است‪.‬‬ ‫هرچند این بمب‌گذاری ساکنان پایتخت را شوکه کرد اما کمتر از‬ ‫‪ ۲‬ساعت بعد تیراندازی یک مرد مسلح در جزیره «اوتوییا» مردم‬ ‫این کشور را در بهت فرو برد‪.‬‬ ‫کابوس خونین جزیره‬ ‫درحالی‌که توجه نیروهای امنیتی روی حمله به دفتر نخست‌وزیر‬ ‫نروژ متمرکز شده بود یک مرد بلندقد با موهای بور و چشم‌های‬ ‫آبی درحالی‌ک��ه یونیفورم پلیس را به تن داش��ت به راحتی وارد‬ ‫اردوی «جوانان حزب کارگر» در جزیره «اوتوییا» شد و اقدام به‬ ‫تیراندازی به افراد شرکت‌کننده در این اردو کرد‪ .‬هرچند مقام‌های‬ ‫دولتی ابتدا از کشته شدن تنها ‪ ۱۰‬نفر در این حمله خبر دادند اما‬ ‫آخرین گزارش‌ها نشان می‌داد که حداقل ‪ ۸۴‬نفر تا زمان رسیدن‬ ‫نیروهای ویژه نروژ به این اردوگاه کش��ته شدند‪ .‬قرار بود «ینس‬ ‫اس��تولتنبرگ»‪ ،‬نخس��ت‌وزیر نروژ‪ ،‬هم در این اردو حاضر شود و‬ ‫سخن‌رانی کند‪.‬نیروهای ویژه پلیس پس از رسیدن به این کمپ‬ ‫توانستند مرد مسلح به نام «اندرس برینگ برویک» را دست‌گیر‬ ‫کنند‪ .‬ش��بکه‌های خبری نروژ اعالم کرده‌اند که این مرد ‪۳۲‬ساله‬ ‫دارای عقای��د افراطی ملی‌گرایانه اس��ت‪ .‬او یک افراطی با عقاید‬ ‫ضد‌اسالمی اس��ت و ش��اهدان عینی می‌گویند وی حتا اقدام به‬ ‫شلیک تیرخالص به‌سوی گروهی از مجروحان کرده است‪.‬‬ ‫تراژدی ملی‬ ‫«ینس اس��تولتنبرگ»‪ ،‬نخس��ت‌وزیر نروژ که با خوش‌شانسی در‬ ‫زم��ان انفجار «اس��لو» در دفتر کارش حضور نداش��ت حمالت‬ ‫ص��ورت گرفته را یک تراژدی ملی خواند‪ .‬وی در یک نشس��ت‬ ‫خبری مش��ترک با «نوت اس��توربرگت»‪ ،‬وزیر دادگستری گفت‬ ‫کش��ورش با چنین حمالتی مرعوب نخواهد ش��د‪ .‬اس��تولتنبرگ‬ ‫تاکید کرد‪ :‬پیام تمام نروژ به هر کس��ی که به ما حمله کرده این‬ ‫‪38‬‬

‫‪ 38‬هفت‬

‫ژانویه ‪2012‬‬

‫است که شما نمی‌توانید ما را نابود کنید‪ ،‬نمی‌توانید دموکراسی و‬ ‫آرمان‌های‌مان برای دنیایی به‌تر را از بین ببرید‪ .‬نخست‌وزیر نروژ‬ ‫از مردم و رسانه‌ها خواست که از پیش‌داوری درباره انگیزه متهم‬ ‫خ��ودداری کنند اما وعده داد ک��ه عدالت درباره عامل یا عامالن‬ ‫این حمالت اجرا شود‪.‬‬ ‫شوالیه های معبد شاید پنج سال دیگر‬ ‫عامل حمالت تروریس��تی در ن��روژ در دادگاه گفت که از طریق‬ ‫اینترنت با دو ش��بکه دیگر تروریس��تی در ارتباط بوده و این دو‬ ‫ش��بکه هم‌چنان فعال هستند‪ .‬به گزارش ایسنا‪« ،‬آندرس برینگ‬ ‫بریویک» با این‌که به اجرای حمالت تروریستی در شهر «اسلو»‬ ‫و جزیره «اوتوییا» در دادگاه اعتراف کرد اما مدعی ش��د بی‌گناه‬ ‫است‪« .‬کریس��تین هاتلو»‪ ،‬دادستان رس��یدگی کننده به پرونده‬ ‫«بریوی��ک» گفت که مته��م در دادگاه آرام بود و به نظر می‌آمد‬ ‫آن‌چه اتفاق افتاده تاثیری بر وی نداش��ته است‪ ،‬چند روز پس از‬ ‫دادگاه فاش ش��د که س��رویس امنیتی پلیس نروژ در ماه مارس‬ ‫نس��بت به خرید مواد شیمیایی توسط «بریویک» هشدار دریافت‬ ‫کرده اس��ت اما تصمیم گرفته تا درب��اره آن تحقیقات بیش‌تری‬ ‫انج��ام ندهد‪ .‬پلیس هم‌چنین تعداد قربانیان اعالم ش��ده در این‬ ‫حمالت را رد کرد و گفت که در جزیره «اوتوییا» ‪ 68‬نفر کش��ته‬ ‫شدند و تعداد ‪ 86‬نفر کشته صحت ندارد‪.‬‬ ‫به گفته پلیس هش��ت تن نیز در انفجار بمب در شهر اسلو کشته‬ ‫شدند که با احتساب آن‌ها مجموع قربانیان به ‪ 76‬نفر رسید‪.‬‬ ‫ظاه��رن بریویک تصمیم داش��ته از دادگاه به عنوان محلی برای‬ ‫ارسال پیام‌های اسالم‌ستیزانه خود و گسترش جهانی آن استفاده‬ ‫کن��د اما تصمیم «کیم هگر»‪ ،‬قاض��ی دادگاه برای برگزاری غیر‬ ‫علنی آن‪ ،‬وی را ناکام گذاشت‪.‬‬ ‫س��ازمان «بریویک» که به ادعای وی ‪ 9‬سال قبل در شهر لندن‬ ‫بنیان گذاشته شده است‌‪ ،‬به عنوان نسخه‌ای تجدید شده از گروه‬ ‫«شوالیه‌های معبد» در قرون وسطی فرض گرفته شده است‪ .‬پدر‬ ‫«بریوی��ک» در مصاحبه‌ای گفت که آرزو دارد پس��رش به جای‬ ‫کشتن انسان‌های بی‌گناه خود را می‌کشت‪.‬‬ ‫«ین��س دیوید بریویک»‪ ،‬دیپلمات س��ابق ن��روژی و پدر عامل‬ ‫حمالت تروریستی نروژ در مصاحبه با یک نشریه سوئدی اظهار‬ ‫داشت‪ :‬من احساس می‌کنم که پدر او نیستم‪ .‬چه‌طور او می‌تواند‬ ‫این همه انس��ان بی‌گناه را به قتل برس��اند و تصور کند که کار‬ ‫درستی انجام داده است؟ او باید خودش را نیز می‌کشت‪.‬‬ ‫ب��ر اس��اس قوانین نروژ «بریوی��ک» به اتهام اقدام تروریس��تی‬ ‫می‌تواند به ‪ 21‬س��ال زندان محکوم شود هر چند که وی انتظار‬ ‫ندارد باقی عمر خود را آزاد زندگی کند‪ .‬اگرچه مجازات ‪ 21‬سال‬ ‫زندان سخت‌ترین مجازاتی است که یک قاضی نروژی می‌تواند‬ ‫حکم دهد‪ ،‬اما می‌توان برای زندانیانی که به عنوان خطری برای‬ ‫جامعه قلمداد می‌شوند مجازات ویژه‌ای نیز در نظر گرفت‪.‬‬ ‫«بریویک» در جلس��ه دادگاه گفت که برای عضویت در ش��بکه‬ ‫تروریستی «ش��والیه‌های معبد» از وی دعوت شده بود‪ ،‬وی این‬ ‫گ��روه را «ضد جهادی» معرفی کرد‪ .‬ب��ه گفته بریویک اعضای‬ ‫این گروه که در لندن و کش��ورهای حوزه دریای بالتیک جلساتی‬ ‫داش��تند متعهد ش��ده‌اند که با یک‌دیگر ارتباط برقرار نکنند و به‬

‫ج��ای آن به‌طور فردی اقدامات خود را برنامه‌ریزی کنند‪ .‬آن‌طور‬ ‫که وی نوش��ته‪ ،‬آن‌ها باید حمالت خ��ود را برای تاثیر بیش‌تر با‬ ‫فواصل زمانی زیاد برنامه‌ریزی کنند‪ .‬در نوشته وی آمده است‪ :‬ما‬ ‫بای��د از هر گونه حمالت در مدت زمان کوتاه اجتناب کنیم چون‬ ‫این کار تاثیر شوک‌آور حمالت بعدی را از بین می‌برد‪ .‬یک حمله‬ ‫بزرگ موفق طی هر ‪ 5‬تا ‪ 12‬س��ال مناس��ب اس��ت‪ .‬بریویک در‬ ‫نوشته‌ خود عنوان داش��ته که روابط قدرت‌مندی با راست‌گرایان‬ ‫افراط��ی انگلیس دارد و با رهبران آن‌ها دیدار کرده و ‪ 600‬تن از‬

‫اعضای این گروه جزو دوستان وی در سایت فیس‌بوک هستند‪.‬‬ ‫نخس��ت‌وزیر نروژ در مصاحبه‌ای با شبکه‌ خبری سی‌ان‌ان گفت‬ ‫که کشور وی به رغم حمالت تروریستی هم‌چنان جامعه‌ای آزاد‬ ‫باق��ی خواهد ماند اما این حمالت خونین کش��ور ن��روژ را تغییر‬ ‫داده است‪« .‬ینس‌استولتنبرگ»‪ ،‬نخست وزیر نروژ اظهار داشت‪:‬‬ ‫فکر می‌کنم ک��ه هرگز قادر نخواهم بود خودم را توجیه کنم که‬ ‫چه‌طور این اتفاقات افتاده است و افرادی که در جزیره «اوتوییا»‬ ‫بودند‪ ،‬چه وحشت‌ای را تجربه کردند‪.‬‬


‫ثبت یکی از پنج زلزله بزرگ جهان در قرن بیستم میالدی‬

‫زلزله ژاپن جهان را لرزاند‬

‫سحر بیاتی‬ ‫یک��ی از حوادثی که در ماه های ابتدایی س��ال ‪ 2011‬توجه جهانیان‬ ‫را به خود جلب کرد زلزله وس��ونامی ژاپن بود‪ .‬س��ونامی و زلزله‌ی‪۹/۸‬‬ ‫ریش��تری که بزرگ‌ترین زمین لرزه ژاپن و یکی از پنج زلزله‌ی شدید‬ ‫ثبت شده در جهان از ابتدای قرن بیستم میالدی به شمار می‌رود‪ .‬زمین‬ ‫لرزه‪ ،‬س��ونامی و پس‌لرزه‌های متعاقب آن به ویرانی مناطق بزرگی از‬ ‫ژاپن انجامید و به زیرساخت‌ها و تاسیسات صنعتی کشور آسیب‌های‬ ‫جدی وارد کرد‪ .‬ژاپن سومین قدرت اقتصادی جهان محسوب می‌شود‬ ‫و س��ازنده بخشی از قطعات برای بزرگ ترین کمپانی‌های بین‌المللی‬ ‫محسوب می شد‪ .‬هنوز ‪ 3‬ماه از آغاز سال ‪ 2011‬میالدی سپری نشده‬ ‫بود که بسیاری از کارشناسان اقتصادی در پیش بینی های خوش‌بینانه‬ ‫خود از اقتصاد جهان در این سال تجدید نظر کردند‪ .‬پیش از وقوع زلزله‬ ‫در ژاپن‪ ،‬اقتصاد جهان با نگرانی تحوالت سیاس��ی خاورمیانه و شمال‬ ‫آفریقا و به تبع آن افزایش قیمت نفت را نظاره می کرد و از سوی دیگر‬ ‫افزایش بهای مواد خوراکی دولت ها را با این دو راهی مواجه کرده بود‬ ‫که آیا با باال بردن نرخ بهره تن به کاهش رش��د اقتصادی بدهند و یا‬ ‫این‌که تبعات تورم جهانی را تحمل کنند اما زلزله و س��ونامی در ژاپن‬ ‫شرایط اقتصاد جهان را بحرانی تر کرد‪ .‬اگرچه در ابتدا به نظر نمی رسید‬ ‫که زلزله و سونامی پس از آن که به رغم مقیاس بزرگ تلفات چندانی‬ ‫در پی نداشت بتواند تا این حد به نگرانی کارشناسان اقتصادی بی‌فزاید‬ ‫اما با سپری شدن چندین روز از این حادثه و شکل گرفتن یک بحران‬ ‫هسته ای در فوکوشیما تبعات زلزله گسترش یافت‪.‬‬ ‫اقتصاد جهان تحت تاثیر سونامی ژاپن‬ ‫چین با ‪ ۲۳‬درصد و ایاالت متحده امریکا با ‪ ۱۲‬درصد در بازار هواپیمایی‬ ‫ژاپن سهیم هستند‪ .‬این دو کشور بیش‌ترین آسیب را از رکود این بازار‬ ‫دیدند‪ .‬این تن‌ها مش��کلی در این عرصه نب��ود‪ .‬ژاپن نزدیک به چهار‬ ‫درصد از سوخت هواپیمای کل جهان را تولید می‌کرد‪ .‬در پی سونامی‬ ‫و زلزله‌ی ‪ 2011‬ژاپن برخی از پاالیش‌گاه‌های ژاپن به ش��دت آسیب‬ ‫دیدند‪« .‬یاتا» با اش��اره به کاهش تولید سوخت هواپیما در این کشور‬ ‫احتمال افزایش بهای این محصول در بازار جهانی را در همان روزهای‬ ‫اول حادثه داده بود‪ .‬پس از فاجعه‌ای که در شمال شرقی ژاپن رخ داد‬ ‫بس��یاری از راه‌های ارتباطی در این منطقه به کلی مس��دود شده‌اند و‬ ‫در ارس��ال مواد اولیه و سوخت به تولیدکنندگان مشکالت فراوانی به‬ ‫وجود آمد‪.‬‬ ‫اگرچ��ه واکنش اولیه بازار انرژی ب��ه زلزله در ژاپن منفی بود و نفت‬ ‫و گاز ب��ه ترتیب کاهش��ی ‪ 3.5‬و ‪ 2.2‬درص��دی را تجربه کردند اما‬

‫وخیم شدن بحران هسته ای در ژاپن حداقل برای بازار سوخت های‬ ‫فسیلی خوشایند بود چرا که جهان بیش از پیش نسبت به تولید برق‬ ‫از نیروگاه های هس��ته ای بدبین خواهد ش��د تا جایی که آن اپلبوم‬ ‫نویسنده واشنگتن پست در مقاله ای به این نکته اشاره کرد که «اگر‬ ‫ژاپنی ها نمی توانند نیروگاه های هس��ته ای ایمن بسازند‪ ،‬پس چه‬ ‫کسی می تواند؟» به همین خاطر به نظر می رسد تقاضا برای تولید‬ ‫انرژی از طریق سوخت های فسیلی با افزایش مواجه شده باشد‪ .‬به‬ ‫عالوه بحران هس��ته ای در ژاپن باعث تعطیلی بس��یاری از رآکتور‬ ‫هسته ای این کشور شد و به نظر می رسد که ‪ 3‬رآکتور آسیب دیده‬ ‫هم برای همیش��ه از کار بی‌فتند‪ ،‬این در حالی اس��ت که ‪ 18‬درصد‬ ‫برق مورد نیاز ژاپن از طریق انرژی هسته ای تامین می شد و کمبود‬ ‫پیش آمده به احتمال زیاد از طریق تولید برق به وس��یله نفت‪ ،‬گاز و‬ ‫زغال سنگ جبران شد و افزایش قیمت نفت با در نظر گرفتن بحران‬ ‫خاورمیانه امری طبیعی به نظر می رسید‪.‬‬ ‫اقتص��اد‍ژاپن س��ومين اقتصاد ب��زرگ جهان بع��د از آمريكا و چين‬ ‫محسوب مي ش��ود‪ .‬طبق برآوردهای اولیه مجموع آسیب هایی که‬ ‫اموال و تاسیس��ات بیمه شده وارد آمده است به ‪ 35‬میلیارد دالر می‬ ‫رسد‪ .‬هم چنین به طور کلی خساراتی که زلزله و سونامی به خانه ها‪،‬‬ ‫کارخانجات‪ ،‬زیرس��اخت ها و دیگر ام��وال وارد کرده اند از مرز ‪100‬‬ ‫میلی��ارد دالر هم فراتر رفت‪ .‬با این حس��اب بعد از توفان کاترینا در‬ ‫آمریکا‪ ،‬حادثه فوق پر هزینه ترین بالی طبیعی در جهان به حساب‬ ‫م��ی آید‪ .‬البته اگر چنین اتفاقی برای جنوب ژاپن رخ می داد عواقب‬ ‫اقتصادی بیش تری به همراه داش��ت چرا که در بخش جنوبی ژاپن‬ ‫نس��بت به بخش شمالی آن کارخانجات صنعتی بیشتری قرار دارند‪.‬‬ ‫به جز مش��کالتی که در بخش حم��ل ونقل و تامین انرژی ژاپن به‬ ‫وجود آمد مشکل اساسی این کشور بدهی های دولتی بود‪ .‬در حال‬ ‫حاضر بدهی دولت ژاپن به دو برابر تولید ناخالص داخلی این کشور‬ ‫می رسد‪ .‬اگرچه نشانه های بحران بدهی های دولتی مانند آنچه در‬ ‫ایرلند و یونان مشاهده شد در ژاپن دیده نمی‌شد اما دولت ژاپن چاره‬ ‫ای جز افزای��ش مخارج خود برای بازس��ازی و جبران ویرانی های‬ ‫زلزله نداش��ت که این اقدام به فشار بدهی های دولتی در این کشور‬ ‫افزود‪ .‬بانك مركزي ژاپن در اولين اقدام ‪ 180‬ميليارد دالر به اقتصاد‬ ‫اين كش��ور تزريق كرد اما چند روز بعد هم با تزريق ‪ 98‬ميليارد دالر‬ ‫ديگرت�لاش كرد ثبات را به اقتصاد اين كش��ور بازگرداند بخصوص‬ ‫اين‌كه بازارهاي مالي در ژاپن به خاطر افزايش نگراني س��هامداران‬ ‫بابت بحران هسته اي اين كشور با افت مواجه شده اند اما یک روز‬ ‫پس از تزریق ‪ 98‬میلیارد دالر بعد از چندين روز كاهش‪ ،‬ش��اخص‬

‫پرونده ماه‬ ‫بازار بورس افزاي��ش يافت‪ .‬اگرچه به طور کلی زلزله تاثیر اندکی بر‬ ‫کل اقتصاد می گذارد اما این بار به خاطر وضعیت اقتصادی شکننده‬ ‫دولت ژاپن تاثیرات منفی بس��یاری نه تن ها در اقتصاد ژاپن که در‬ ‫اقتصاد جهان احساس شد‪.‬‬ ‫باید از ژاپنی ها آموخت‬ ‫درس بزرگ زلزله و سونامی ژاپن برای تمام مردم جهان به خصوص‬ ‫مردمان خاورمیانه ش��اید بردباری و صبوری این مردم باشد‪ .‬در هیچ‬ ‫یک از تصاویری که از این حادثه منتش��ر شد‪ ،‬هجوم مردم به صف‬ ‫غذا یا دریدن پیراهن دیگری و ضجه های گوش خراش دیده نشد‪.‬‬ ‫گویا مردمان این سرزمین برای بردباری و تحمل زاده شده اند‪.‬‬ ‫مردم ژاپن‪ ،‬كه بحران سیل ‪ ،‬سونامی و نشت مواد رادیواكتیو را پشت‬ ‫س��ر گذاشته‌اند‪ ،‬بیش از س��ه و نیم میلیارد ین ( بیش از ‪ ۴۵‬میلیون‬ ‫دالر) پول را كه در مناطق سیل زده یافته اند به دولت بازگردانده اند‪.‬‬ ‫همچنین ‪ ۵۷۰۰‬گاوصندوق پیدا ش��ده پس از سیل كه حاوی بیش‬ ‫از دو میلیارد ین بوده‪ ،‬به دولت داده ش��ده اس��ت‪ .‬سخنگوی پلیس‬ ‫ژاپن اعالم كرد مردم وداوطلبان همچنان كیف پول های پیدا ش��ده‬ ‫را تحویل می‌دهند و تا كنون ‪ ۹۶‬درصد مبالغ پیدا شده‪ ،‬به صاحبان‬ ‫شان بازگردانده شده است‪ .‬زلزله و سونامی در ژاپن كه در ماه مارس‬ ‫س��ال ‪ 2011‬رخ داد‪ ،‬حداقل ‪ ۱۶‬هزار كشته و هزاران نفر بی خانمان‬ ‫بر جا گذاشت‪ .‬ژاپن از نادر ترين کشورهائی است که بعد از سونامی‬ ‫و ح��وادث طبیعی مردم وحش��یانه خانه ها و فروش��گاه ها را غارت‬ ‫نکردند و کس��ی آذوقه و آب را برای خ��ود و خانواده اش انبار نکرد‬ ‫و هرک��س فقط به اندازه مصرف روزانه اش خرید یا دریافت می‌کرد‬ ‫تا به بقیه هم برس��د و از این تنگ‌نا خارج ش��وند و حتا هنگامی که‬ ‫برق فروش��گاهی رفت مردم وسائلی را که انتخاب کرده بودند و در‬ ‫دس��ت داشتند را سرجای خود گذاشتند و از فروش‌گاه خارج شدند تا‬ ‫مجددا برق بیاید‪.‬‬

‫هفت‬

‫ژانویه ‪2012‬‬

‫‪39‬‬

‫‪39‬‬


‫بفرمایید شام! یا تلویزیون تحقیر!‬ ‫خوردن ‪ ،‬و پشت سر همدیگر حرف زدن ‪.‬‬ ‫رئالیتی تی وی چیست ؟‬ ‫س��الها ‪ ،‬یکی از امتیازهایی که بعضی ها داش��تند و بعضی نداشتند‪،‬‬ ‫حضور در تلویزیون و داش��تن ش��هرت تلویزیونی بود ‪ ،‬ش��رکت در‬ ‫برنامه های تلویزیونی و راه یافتن به مهمانی های این دسته از مردم‬ ‫‪ ،‬برای خیلی از دختران و پسران جوان یک آرزو بود ‪.‬سرشناس شدن‬ ‫ـ سلبریتی ـ خاص آدمهای منتخبی بود که تحت شرایط خاص به‬ ‫این فضا دس��ت می یافتند ‪ .‬استفاده از فضای مدیا انحصاری بود و‬ ‫در انتخاب انحصار ها ‪.‬‬ ‫در اواس��ط دهه ی نود و اوج گرفتن استفاده از اینترنت ‪ ،‬و به وجود‬ ‫آم��دن نویس��نده گان اینترنت��ی ـ وبالگ ها ـ و رواب��ط اینترنتی ‪،‬‬ ‫مرزهای این انحصار ها به هم ریخت ‪ .‬دیگر هر کس��ی میتوانست‬ ‫با امکانات نه چندان غیر قابل ممکنی دسترسی خودش به اینترنت‬ ‫را هم��وار کند و با یک وب�لاگ ‪ ،‬و یک اکانت یو تیوب ‪ ،‬حرفهای‬ ‫گفتنی اش را به گوش دیگران برساند‪ .‬صداها واقعی بود و ساختگی‬ ‫نبود و عمدتا از دل بر می آمد و بر دل می نشست ‪ ،‬میشد ناشناس‬ ‫بود یا عیان بود و امکانات نامحدود بود ‪ .‬و تلویزیون و استفاده از آن‬ ‫در سطح جامعه افت شدیدی کرد ‪.‬‬ ‫رئالیتی تی وی ‪ ،‬یا تلویزیون واقعی ‪ ،‬جواب شرکت های تولید کننده‬ ‫ی تلویزیون به اینترنت بود ‪.‬‬ ‫شما صدای واقعی می خواهید ؟ ما صدای واقعی به شما میدهیم ‪.‬‬ ‫و بس��یار هم نامحدود تر از اینترنت ‪ ،‬تلویزیون در خانه ی هر کسی‬ ‫بود و اینترنت همچنان نبود ‪.‬‬ ‫یکی از راههای بازگرداندن قش��ری که تلویزیون را ترک گفته اند ـ‬ ‫عمدتا نسل جوان که اینترنت را روزمره استفاده می کرد ـ به استفاده‬ ‫از تلویزیون پاس��خ گویی به نیاز ایش��ان در رابطه با تلویزیون بود‪ .‬و‬ ‫تلویزیون را بیشتر برای این نسل قابل استفاده کردن‪.‬‬ ‫رئالیتی تی وی به همین دالیل متولد شد‪.‬‬

‫مس��ابقات هیچان انگیز رابینس��ون ‪ ،‬رقابت دو تی��م در جزیزه ای‬ ‫متروکه ‪ ،‬و مبارزه برای بقا و برنده شدن جایزه ی مسابقه ـ عمدتن‬ ‫ربع تا نیم میلیون کرون ـ بین افراد گروه ‪ ،‬اولین سری از این دست‬ ‫تلویزیون در تلویزیون ملی سوئد بود‬ ‫اختالف های افراد گروه ‪ ،‬زدن برای همدیگر ‪ ،‬بدگویی ها و گله ها‬ ‫و نالیدن ها ‪ ،‬عالقمندی های جنس��ی بین افراد ‪ ،‬همه بسیار باز در‬ ‫جلوی تلویزیون مطرح میشد‪.‬‬ ‫تلویزیون همه جا با افراد بود ‪ .‬و فیلمبردار و تهیه کننده بسیار پاسیو‬ ‫در مورد احتیاجات افراد و اکتیو در رابطه با کار خود ـ فیلم برداری و‬ ‫تهیه برنامه ـ عمل میکردند‪.‬‬ ‫این برنامه ها با بیننده باال ‪ ،‬و موفقیت برگزار شد‪.‬‬ ‫و افراد شرکت کننده ‪ ،‬تا مدتها بعد از تمام شدن برنامه ‪ ،‬در محافل‬ ‫سلیبرتی ها شرکت می کردند ‪.‬اما مارک خورده بودند ـ کریستوفر از‬ ‫برنامه ی رابینسون ‪ ،‬الیزابت ِ رابینسون ‪....‬‬ ‫برنامه های دیگری ‪ ،‬عمدتا با الگو برداری از تلویزیون های آمریکا و‬ ‫انگلیس ‪ ،‬وارد سوئد شد‪ .‬فجیع ترین این برنامه ها ‪ ،‬برنامه ی برادر‬ ‫بزرگ ـ بیگ برادر ـ بود ‪.‬‬ ‫باین برنامه ها از جانب روشنفکران و مردمی که از تحقیری که در‬ ‫این برنامه ها وجود داشت در جوامع اروپایی به جای رئالیتی تی وی‬ ‫‪ ،‬تلویزیون تحقیر نام گرفت ‪.‬‬ ‫این که انس��انی خ��ود را تا درجه ی هیچ برس��اند ‪ ،‬و به خاطر پول‬ ‫و مش��هور ش��دن و دس��ت یافتن به گروههای معاش��رتی آدمهای‬ ‫سرشناس دست به هر کاری ـ همبستری ‪ ،‬بدگویی ‪ ،‬توهین ‪ ،‬دعوا‬ ‫‪ ،‬تحقی��ر در تلویزیون ملی بزند ‪ ،‬پدیده ای غیر انس��انی بود ‪ .‬بارها‬ ‫در تلویزیون س��وئد سر این مسئله صحبت شد ولی مسئله ی مهم‬ ‫این بود که این افراد حق انتخاب داش��تند و این تحقیر را خودش��ان‬ ‫انتخاب کرده بودند‪.‬‬ ‫به این پدیده ‪ ،‬سرگرمی تا حد مرگ هم گفته می شد ‪.‬‬

‫برنامه های «ش��ام ساعت هشت خانه ی من «ـ برنامه ی بفرمایید‬ ‫ش��ام از روی آن کپی ش��ده ـ هم ورشن های جدید این سری از «‬ ‫تلویزیون تحقیر « اس��ت که برای سرگرمی عده ای ‪ ،‬و البته کسب‬ ‫درآمد و ش��ناخته شدن ‪ ،‬یا به جمع افراد مشهور تلویزیونی پیوستن‬ ‫تهیه ش��ده اس��ت‪ .‬از برنامه ی برادر بزرگ و چن��د برنامه ی دیگر‬ ‫تلویزیونی این قبیل بهتر اس��ت ‪ ،‬ولی چند مسئله ی پول ‪ ،‬و رقابت‬ ‫تحت هر شرایطی ‪ ،‬حرف اصلی را می زنند‪.‬‬ ‫مس��ئله ی اصلی این برنامه ها ـ از اغراق شده و تحقیر آمیز ترین ‪،‬‬ ‫تا کمی کمتر ـ پربیننده بودن آنهاست‪ .‬این که بیننده در مقابل افراد‬ ‫عادی قرار میگیرد و همزاد پنداری می کند و میتواند با خود بازیگران‬ ‫واقعی ‪ ،‬پشت سر دیگران حرف بزند و آنها را قضاوت کند‪.‬‬ ‫در برنام��ه ی بفرمایید ش��ام تلویزیون من و ت��و ‪ ،‬یک ابتکار دیگر‬ ‫هم زده ش��ده ‪ ،‬وجود صدایی که کامنت میگذارد ـ به عنوان طغرل‬ ‫معرفی می ش��ود و به قول بچه ها گیر میدهد ‪ ،‬به پوشش و عینک‬ ‫و شیوه ی حرف زدن و خالصه هر چیزی که بشود از آن خنده ای‬ ‫به قیمت تحقیر شرکت کننده گان ساخت‪ .‬خنده ای که هزینه اش‬ ‫را ش��رکت کننده ای می پردازد که ب��ا « انتخاب « خودش در این‬ ‫برنامه شرکت کرده است‪.‬‬ ‫کار دیگری هم در این برنامه انجام می ش��ود ‪ ،‬و آن تبلیغ مخفی‬ ‫اس��ت‪ .‬من سه برنامه ی س��وئد را دیدم و تبلیغ فروشگاه کاسپین‬ ‫ـ فروش��گاه آقای احد ایرانی ‪ ،‬دارنده ی یکی از رادیو های محلی‬ ‫به نام رادیو آوا که اولین رادیویی بود که تالش کرد پای س��فارت‬ ‫جمهوری اسالمی را در مجامع ایرانی باز کند و از سفیر و کنسول‬ ‫ب��رای صحب��ت در رادیو دعوت می ک��رد ـ در دو تا از این برنامه‬ ‫ها بسیار عیان بود‪.‬‬ ‫در مورد آقای احد ایرانی در اس��تکهلم صحبت زیاد اس��ت ‪ .‬هرگز با‬ ‫او تماس مس��تقیم نداشته ام ـ و این کامال با قصد و انتخاب خودم‬ ‫بود ـ ولی رادیوی بس��یار بی مایه و بی ارزش��ی دارد که مثل بقیه‬

‫ی کارهای بی مایه و بی ارزش بس��یار مورد توجه اکثریت ایرانیان‬ ‫سوئد قرار دارد ‪ ،‬چون عشوه ی ارزان و تبلیغات گران می فروشد ‪.‬‬ ‫دقیقا نمیدانم که بابت درآمدی که از طریق رادیو دارد ‪ ،‬اصال مالیاتی‬ ‫میدهد یا نه ولی فکر نمیکنم بدهد‪.‬‬ ‫این قبیل کارها در س��وئد به درآمد سیاه مشهورند ‪،‬که خوب در این‬ ‫مورد در استکهلم تنها نیست‪.‬‬ ‫ام��ا عملکرد این آقا در پیوند جامعه ی ایرانی با س��فارت ‪ ،‬عملکرد‬ ‫فجیعی بود که به ش��خصیت خودش یعنی عوض کردن قبایش بر‬ ‫طبق بادهای موسمی ربط مستقیم دارد‪.‬‬ ‫ش��ایعاتی در مورد همکاری هایش با س��فارت وج��ود دارد که من‬ ‫در م��ورد صحت و س��قمش خبر ندارم‪ .‬ولی هم��ان کارش ـ یعنی‬ ‫مصاحبات مکرر با نمایندگان جمهوری اس�لامی به اسم کمک به‬ ‫م��ردم و تالش های مکرر در ایجاد ارتب��اط بین جامعه ی ایرانی و‬ ‫نماینده های جمهوری اس�لامی برای من کافی بود که او را انسان‬ ‫شریف و قابل احترامی ندانم‪.‬‬ ‫و راستش هر کاری می کنم ( و باور کنید تالشم را کردم ) ‪ ،‬تبلیغ‬ ‫کار و کاسبی این آقا از طرف تلویزیون من و تو را ‪ ،‬ـ بخصوص که‬ ‫شنیده ام که این تلویزیون اصال تبلیغ علنی ندارد ‪ ،‬و در مورد بودجه‬ ‫ی تلویزیون ـ که حقیقتا کم هم نیست ولی هرگز مطرح نمیشود‬ ‫از کجاس��ت ‪ ،‬حرف هایی رد و بدل می ش��ود ـ بی دلیل و صرفا به‬ ‫خاطر منافع اقتصادی نمی بینم‪.‬‬ ‫برای نوشتن این پست ‪ ،‬دیشب و امروز سه شماره از این برنامه ها را‬ ‫که روی یوتیوب قرار گرفته دیدم ‪ .‬و همان برایم کافی بود‪.‬‬ ‫در قبال تلویزیون تحقیر به زبان ایرانی ‪ ،‬همان شیوه ای را انتخاب‬ ‫م��ی کنم که در رابطه با تلویزیون تحقیر در س��وئد پیش گرفته ام‪.‬‬ ‫نگاه نمیکنم‪.‬‬ ‫به یک دلیل س��اده ‪ ،‬برای وقتم ارزش قائلم و گیر دادن به آدمها و‬ ‫تحقیر انسانها مرا شاد نمیکند‪.‬‬

‫‪Ardavan Roozbeh, Akbar Torshizad, Amir Hossein Ahooie, Avideh Motmaenfar, Behnam Farvahar, Damoon Roozbeh, Roozbeh‬‬ ‫‪Mirebrahimi, Reza Mohades, Sayeh Kousari, Farvartish Rezvaniyeh, Kian Amani, Mehran Amir Ahmadi, Mostafa Khalaji,‬‬ ‫‪Mah Shab Tajik, Mahboobeh Shoa, Ilia Jazayeri, Tooka Irani, Hamed Farahmand, Sahar Bayati, sadra Mohaqeq, Farhad‬‬ ‫‪Rostamivand, Mana Azar, Mahmonir Rahimi‬‬ ‫‪Haft (Seven) is part of the Global Social Networks Inc. Haft is an independent weekly magazine for Persian community around the world.‬‬ ‫‪Haft’s mission is to provide an opportunity for Persian speaking people around the world to connect and communicate, this publication‬‬ ‫‪by using its online resources creating a forum for exchange of ideas and bettering the community. Articles published in each issue do not‬‬ ‫‪necessarily represent Haft or Global Social Networks Inc’s opinion or point of view.‬‬ ‫‪This publication welcomes articles and contribution without any geographical, ideological, racial, ethnical, or religious limitation. The‬‬ ‫‪editorial board will select the articles; among the criteria for selecting an article for publication are quality, professionalism, and respect for‬‬ ‫‪the community. If you are interested to contribute, please send your article as an attachment to the editor. If you have translated an article,‬‬ ‫‪please send us the original article along with your translation. Selecting the material for printing is the sole discretion of the editorial board.‬‬ ‫‪Haft is published in the Unites States and US laws govern its operation. In addition, we are not responsible for the contents of each‬‬ ‫‪advertisement. It is your duty to research before doing business with them, we do not accept any responsibility for their business conduct.‬‬

‫‪ 32‬هفت‬

‫نوامبر ‪2011‬‬

‫‪Concessionaire: Seven Publishing Co./ Global Social Networks‬‬ ‫‪Chief Editor: Ardavan Roozbeh / editor@haftmagazine.com‬‬ ‫‪Executive Manager: Ali Herischi / ali.herischi@haftmagazine.com‬‬ ‫‪Graphic, Technical supervision & Page editor: Darius Company‬‬ ‫‪Advertising Assistance: ads@haftmagazine.com‬‬ ‫‪For any question please contact: Contact@haftmagazine.com‬‬ ‫‪240-436-2536 / 240-436-2535 In USA and Canada‬‬


Issuu converts static files into: digital portfolios, online yearbooks, online catalogs, digital photo albums and more. Sign up and create your flipbook.