شماره اول اصلی نشریه هفت

Page 1

‫‪1‬‬

‫نشریه پارسی زبان های مقیم آمریکا و کانادا‬ ‫شماره یکم ‪ /‬بیستم اکتبر ‪۲۰۱۱‬‬

‫قانون اساسی ضامن دارد‬

‫آقای عسگرد این صدای کجاست‬

‫گلستان و سی سال سکوت‬

‫وال استریت و حاشیه هایش‬ ‫گنگ های مکزیکی و سپاه قدس‬ ‫میدان جنگی در زندگی مشترک دوباره‬

‫مسی می گوید فوتبال زندگی من است‬ ‫یک زخم تازه بر پیکره میراث فرهنگی‬ ‫جولی با روسری راهی ایران‬ ‫مردی که هیچ کس نشناخت‬ ‫خدا حافظ استیوی‬

‫باب‬

‫ا‬ ‫م رو بردند‬

‫اشتراک نشریه هفت را از ما بخواهید‬

‫بنابر درخواست خوانندگان گرامی مجله هفت‪ ،‬از شماره بعد شما می توانید با پر کردن‬ ‫فرم اشتراک این نشریه را هر ماه دو شماره در محلی که آدرس می دهید دریافت کنید‪.‬‬ ‫جزییات بیشتر و فرم اشتراک را می توانید در شماره دوم مجله ببینید و پر کنید‪.‬‬ ‫هفت همراه شماست‬

‫رادیو کوچه‬

‫راهی به سوی ارتباط متقابل بین مردم و رسانه‪ .‬رسانه ای برای شهروندان‪ .‬فرهنگ‪،‬‬ ‫اجتماع و اندیشه و هنر به همراه آخرین خبرها در رادیو کوچه‪.‬‬ ‫‪www.radiokoocheh.com‬‬


‫کامران موسوی‬

‫علی هریسچی‬

‫قانون اساسی‪ ،‬ضامن حقوق اقلیت‬

‫قانون اساسی یک جامعه دمکراتیک نه تنها عهده‌دار‬ ‫حمایت حقوق شهروندان در برابر حکومت است‪ ،‬بلکه‬ ‫می‌بایست از حقوق اقلیت در برابر اکثریت هم دفاع کند‪.‬‬ ‫دمکراسی ب ‌ه عنوان سیستمی که براساس رای اکثریت بنا‬ ‫شده است پتانسیل باالیی برای تبدیل به یک دیکتاتوری‬ ‫اکثریتی دارد‪ .‬این به این معنی است که رای اکثریت می‌تواند‬ ‫موجب تقلیل و حتی تجاوز به حقوق اقلیت شود‪ .‬به طور مثال‬ ‫اگر اکثریت رای به نوعی تبعیض مذهبی بدهد‪ ،‬آن‌وقت اقلیت‬ ‫مذهبی از حقوق برابری برخوردار نخواهد بود و به حقوق او‬ ‫تجاوز شده است‪ .‬این واقعیت هم در مورد تبعیض نژادی‪،‬‬ ‫قومیتی‪ ،‬مذهبی و جنسی قابل اجراست و هم در مواردی‬ ‫که احزاب اکثریت با تغییر قوانین انتخاباتی و یا دیگر پیش‬ ‫نیازهای فعالیت‌های سیاسی از مشارکت سیاسی گروه‌های‬ ‫رقیب می‌کاهند و به قدرت حداکثری خود ادامه می‌دهند‪.‬‬ ‫دیگر مواردی که موجب دیکتاتوری اکثریت می‌شود کاهش‬ ‫و تقلیل گستره حقوق شهروندی مردم است‪ .‬این باین معنی‬ ‫است که قدرت حکومت در برابر مردم افزایش می‌یابد و مردم‬ ‫و به خصوص مردمی که دیدگاه متفاوتی از دیدگاه قدرت‬ ‫دارند بیشتر به حاشیه می‌روند و نمی‌توانند در فرآیندهای‬ ‫سیاسی و یا اقتصادی با قدرت حاضر شوند و در صدد تغییر‬ ‫گروه اکثریت برآیند‪ .‬یکی از مثال‌های این نوع دیکتاتوری‬ ‫قوانین سخت سانسور و کاهش آزادی بیان است که با اجرای‬ ‫گزینشی آن از امکان بوجود آمدن و یا تبلیغ افکار جدید و‬ ‫چالشی جلوگیری کرد‪.‬‬

‫قانون اساسی به عنوان ضامن برقراری و تداوم دمکراسی‬ ‫نقشی کلیدی در برقراری توازن بین اکثریت و اقلیت را‬ ‫داراست‪ .‬در یک جامعه دمکراتیک اکثریت نمی‌تواند قوانینی‬ ‫وضع کند که تبعیض‌آمیز باشد‪ .‬این‌جاست که گروهی که‬ ‫معتقد است قوانین وضع شده تبعیض‌آمیز هستند می‌تواند به‬ ‫دادگاه قانون اساسی برود و تقاضا کند که قانون وضع شده‬ ‫می‌بایست ملغی و یا تغییر کند‪.‬‬ ‫مثال عینی این بحث را می‌توان در پرونده‌های زندانیان‬ ‫گوانتانامو مشاهده کرد‪ .‬بعد از این‌که دولت بوش با پشتبانی‬ ‫اکثریت مجلس و سنای آمریکا قوانین دادگاه‌های نظامی‬ ‫آمریکا را تغییر داد تا دولت بتواند با دست باز با تروریست‌هایی‬ ‫که در جنگ با افغانستان و یا عراق دستگیر شده‌اند رفتار کند‪،‬‬ ‫گروهی از دستگیرشدگان این بازداشتگاه به کمک وکالی‬ ‫آمریکایی این قوانین را به در دادگاه عالی آمریکا به چالش‬ ‫حقوقی کشیدند‪ .‬آن‌ها معتقد بودند که این قوانین حقوق‬ ‫اساسی زندانیان تروریستی را در مقایسه با دیگر زندانیان‬ ‫تقلیل می‌دهد و حمایت قانون اساسی را از این افراد دریغ‬ ‫می‌کند‪ .‬بنابراین با این‌که این قوانین با اکثریت رای مجلس‬ ‫و سنا تصویب و به امضای رییس‌جمهوری هم رسیده‌اند اما‬ ‫از امتحان قانون اساسی بر نمی‌آیند و می‌بایست تغییر کنند‪.‬‬ ‫باین ترتیب شش بار این قوانین و متمم‌های آن توسط دادگاه‬ ‫عالی آمریکا غیرقانونی شمرده شدند‪ .‬در یکی از احکام مربوط‬ ‫قاضی کندی نوشت‪ :‬با تمام اهمیتی که برقراری امنیت در‬ ‫جامعه دارد و ارزشی که فرایند دمکراتیک وضع هر قانون در‬ ‫امریکا به آن می‌بخشد‪ ،‬ما نمی‌توانیم قوانینی که به اصول‬ ‫اساسی ما خدشه‌ای وارد می‌سازند و با ذات و روح برابری‬ ‫آن در تضادند را قانونی اعالم کنیم‪ .‬حمایت قانونی‌ایی که‬ ‫در قانون اساسی ما وجود دارد غیر قابل مصالحه است و‬ ‫می‌بایست به طور کامل اجرا شود حتی اگر اجرای آن سخت‬ ‫و یا غیربهینه باشد‪.‬‬

‫در رثای مهرداد‬

‫یاران موالف همه از دست شدند‬

‫کامران موسوی‬ ‫انگار همین دیروز بود كه در یك كلیسای قدیمی در شیكاگو‬ ‫و با نوای پیانوی اسفندیار می‌خواندیم كه‪:‬‬ ‫شهید جنگل‪ ،‬یل سیه كل به تیرگی‌ها‪ ،‬زدی تو صیقل‬ ‫بله‪ ،‬یك دیكتاتوری وحشی بود آن‌ور دنیا كه با آن مخالف بودیم‬ ‫و در یك سازمان دانش‌جویی در این‌ور دنیا‪ ،‬قصد براندازیش را‬ ‫داشتیم‪ ،‬خیلی جدی و اكثرن صمیمانه‪ .‬برای این‌كار هم همیشه‬ ‫در سفر بودیم از این ساحل به آن ساحل و ازین شهر به آن شهر‪.‬‬ ‫كار هم می‌كردیم و درس هم می‌خواندیم و برخی مان هم دارای‬ ‫همسر و فرزند‪.‬‬ ‫به مانند تمام اجتماعات دانش‌جویی دیگر‪ ،‬سازمان ما هم‬ ‫در تمام بالد فرنگ شعبه‌هایی داشت و دفتر دستكی و دبیری‬ ‫و‪ .....‬ما از اكالهما می‌آمدیم و مهرداد به همراه چندی دیگر‬ ‫از واشینگ ُتن دی سی‪ .‬و به دلیل همین پایتخت نشینی‪ ،‬آنان‬ ‫از یك نوع كاریزمای بدوی هم برخوردار بودند و به غیر از‬ ‫بچه‌های كالیفرنیا (مخصوصن بركلی كه خودشان را خیلی بها‬ ‫می‌دادند) فرض بر این بود كه آن‌ها به طور اتوماتیك از بقیه‬ ‫بیشتر می‌فهمند‪ .‬كه صد البته این‌چنین نبود‪ ،‬ولی اینان خود به‬ ‫این توهم دامن می‌زدند و خوش خوشانشان هم می‌شد‪.‬‬ ‫در بین واشنگ ُتنی‌ها همه رقم تمایالت چپی از استالین تا‬ ‫ترتسكی و حتا گِرامشی موجود بود‪ .‬مائوییست ولی نداشتند‪ .‬چند‬ ‫نفر از رفقای واشینگ ُتن ولی بودند كه براستی سرشان می‌شد‪:‬‬ ‫اهل مطالعه بودند‪ ،‬تحقیق می‌كردند‪ ،‬می‌نوشتند‪ ،‬و از همه مهم‌تر‬ ‫قادر به فكر كردن نسبتن مستقل از چهارچوب‌های سازمان مادر‬ ‫و غیره بودند‪ .‬مهرداد یكی از آن‌ها بود‪.‬‬ ‫كاندیدای دكترای جامعه‌شناسی بود و توانایی متوسط به باالیی‬ ‫در هردو زبان داشت‪ .‬بسیار خوب و متین بحث می‌كرد و با‬ ‫كنترل‪ .‬خیلی كم پیش می‌آمد كه برآشفته‌اش ببینی یا صدایش‬ ‫را ‪--‬از عصبانیت ‪ --‬بلند (صدایش وگرنه حسابی رسا و خوش‬ ‫طنین بود) بسیار مردم‌دار بود و سازمان دهنده‌ای بسیار قابل‪.‬‬

‫خوددار هم بود و برای همین هیچ‌گاه كسی ‪ --‬در آن دوره‬ ‫یعنی‪ --‬نتوانست مواضع نهایی سیاسی‪-‬اجتماعی او را درست‬ ‫و حسابی دریابد‪ .‬درست است كه همه ما ‪--‬با كمال تاسف‪--‬‬ ‫دو نوع موضع درونی‪-‬بیرونی داشتیم (این‌را تا مقطع انشعاب‪،‬‬ ‫سازمان مادر دامن می‌زد و تشویق می‌كرد) ولی مهرداد حتا‬ ‫در جلسات درونی هم دستش را كاملن رو نمی‌كرد‪ .‬گاهی در‬ ‫تندروی چنان می‌تاخت كه غلط كرد ترتسكی و گاه چنان از‬ ‫«برادر بزرگ» و «دوست خلق‌های جهان» دم می‌زد كه انگار‬ ‫خود برژنف است‪.‬‬ ‫در آخرین نشست كه قرار بود ‪ --‬به پیروی از سازمان مادر‪--‬‬ ‫منجر به انشعاب درونی سازمان دانش‌جویی ما نیز و به دور محور‬ ‫موضوع «مرحله انقالب» شود نیز به جرات می‌شود گفت كه‬ ‫مهرداد تنها عضو معتبر و مطرح سازمان بود كه به طور علنی‬ ‫به هیچ‌یك از تمایالت ا‪-‬ق و ا‪-‬ر‪ ،‬نه نه گفت و نه آری‪ .‬ولی در‬ ‫عمل پس از انشعاب با بچه‌های ا‪-‬ق واشینگ ُتن و با پشت‌كاری‬ ‫خستگی‌ناپذیر مخصوص خودش ادامه داد و با قلم زدن در‪ ،‬نشر‬ ‫و توزیع ماه‌نامه «سوسیالیزم و انقالب» مان از هیچ كوششی‬ ‫فروگذار نكرد‪.‬‬ ‫آن انشعاب‪ ،‬نابود شدن تقریبی سازمان مادر‪ ،‬تالشی هر گونه‬ ‫جنبش انقالبی و تثبیت كامل حكومت جهل و سرمایه تاثیر‬ ‫كاملن یكسانی نیز بر جنبش دانش‌جویی ما گذاشت و همگان را‬ ‫به راه «خودسازی» انداخت‪.‬‬ ‫دوباره‪ ،‬مهرداد یكی از معدود كسانی بود كه در خودسازی‬ ‫موفق شد‪ .‬پا به راه آموزش ‪--‬هم به عنوان مدرس و هم چون‬ ‫یك محصل‪ --‬گذاشت‪ ،‬راه را برای آیندگان روشن‌تر كرد و از‬ ‫آن‌رو‪ ،‬به زندگانی خویش معنا داد‪.‬‬ ‫اوه‪ ،‬مواضع سیاسی‪-‬اجتماعی آخرینش هم دیگر كاملن شفاف‪،‬‬ ‫دمكراتیك و مترقی بودند‪.‬‬ ‫هنوز صدایش در گوشم است‪ :‬شكست دیروز‪ ،‬تالش امروز‬ ‫نوید فرداست‪ ،‬فردایی پیروز‬ ‫روحش شاد و بازماندگانش سربلند و قوی‬ ‫توضیح‪:‬‬ ‫موالف= مخالف و موافق به استعاره‬

‫‪of Rockville‬‬

‫"موقعیت استثنایی‪،‬قیمتهای استثنایی"‬

‫رامبد قریب‬ ‫‪finance manager‬‬

‫‪Tel: 240-715-4489‬‬ ‫‪Lexus: 301-762-9009 ext: 4489‬‬ ‫‪15501Frederick Road, Rockville, MD 20855-2110‬‬ ‫‪Email: Rambod.Gharib@rockvillelexus.com‬‬

‫استخدام مشاور فروش‬


‫از سیب‌های گاززده‬

‫تا سفیر عربستان‬

‫اردوان روزبه‬

‫«اظهارات احمدی نژاد‬ ‫در خصوص طرح ترور»‬

‫روز یک­شنبه‪ ،‬محمود احمدی نژاد رییس جمهوری اسالمی‪ ،‬در‬ ‫یک مراسم دولتی در واکنش به متهم شدن ایران به طراحی‬ ‫توطئه ترور سفیر سعودی در واشینگتن اظهار نظر کرد و این‬ ‫فشار­ها را برای جلوگیری پیشرفت ایران دانست‪.‬‬ ‫به گزارش العربیه‪ ،‬احمدی نژاد در این مراسم دولتی افزود‪:‬‬ ‫«امروز پرچمی از روحیه و فرهنگ ایران در مقابل مستکبران‬ ‫برافراشته شده که برای آنان پذیرفتن آن دشوار است به‬ ‫همین دلیل به دنبال طراحی برای سرکوب ملت ایران هستند‬ ‫و هر روز یک فضا سازی به راه می­اندازند»‪.‬‬ ‫او در ادامه می­افزاید ‪« :‬آن­ها هر روز برای جو سازی علیه ایران‬ ‫تالش و در این مرحله ایران را متهم به ترور می­کنند اما باید‬ ‫به آنها تفهیم کرد که ترور کار آدم های بی فرهنگ است»‪.‬‬

‫پس از رد تصمیم حکومت توسط پارلمان؛‬

‫«استرالیا متعهد به قرارداد‬ ‫فرستادن پناه جویان به مالزی»‬ ‫پس از عدم تصویب قانون بررسی پرونده‌های پناه‌جویان‬ ‫در خارج از کشور توسط پارلمان استرالیا‪ ،‬دولت آن کشور‬ ‫هنوز برنامه مشخصی را در این مورد ارایه نکرده است‪.‬‬ ‫پس از این که دادگاه عالی استرالیا قرارداد فرستادن پناه‬ ‫جویان به مالزی را غیرقانونی خواند جولیا گیالرد نخست‬ ‫وزیر این کشور در آخر ماه اگست تغییرات در قانون‬ ‫مهاجرت را به پارلمان این کشور پیش‌نهاد کرده بود‪.‬‬

‫تسلیت به هم‌کار‬

‫با خبر شدیم هم‌کار خوبمان در نشریه هفت بهنام فروهر‬ ‫به سوگ عزیزی نشسته است‪ .‬غم از دست‌دادن این عزیز‬ ‫بی‌شک به سادگی فراموش شدنی نیست‪ .‬اما هم‌راه خود‬ ‫بدان دوستان‌ات را در نشریه هفت‪.‬‬ ‫اردوان روزبه سردبیر‬ ‫علی هریسچی مدیر اجرایی‬

‫در پی اظهارات کارگردان «یوسف پیامبر»‬ ‫در مورد بازیگران زن‬

‫«پاسخ بازیگران ایرانی به اظهارات سلحشور»‬ ‫تبر‪ ،‬پنج بازیگر زن سینمای ایران‪ ،‬در یادداشتی به اظهارات‬ ‫اخیر فرج‌اله سلحشور کارگردان مجموعه «یوسف پیامبر»‬ ‫که بازیگران زن ایرانی را «هرزه» خوانده بود‪ ،‬پاسخ دادند‪.‬‬ ‫به گزارش خبرآنالین‪ ،‬در این متن که به امضای ترانه‬ ‫علیدوستی‪ ،‬پگاه آهنگرانی‪ ،‬نگار جواهریان‪ ،‬هانیه توسلی و‬ ‫باران کوثری رسیده‪ ،‬آمده است‪« :‬جناب آقای سلحشور‪ ،‬از‬ ‫این‌که می‌بینیم آن همه پرداختن به زوایای نورانی زندگی‬ ‫پیامبران و سرمشق قرار دادن منش ایشان تاثیری در‬ ‫کالمتان نداشته‪ ،‬و در نهایت شهرت‌تان را از نفرت‌پراکنی‬ ‫و بی‌ادبی در برابر هم‌نوعانتان به دست آورده‌اید‪ ،‬بسیار‬ ‫متاسفیم‪».‬‬ ‫در بخش پایانی این متن آمده‪« :‬ای کاش لطف کنید‬ ‫سینمایی را که خجالت می‌کشیم بگوییم شما را یاد کجا‬ ‫می‌اندازد به حال خود رها کنید‪ ،‬شاید که رستگار شوید‬ ‫و آرامش و صلح و محبت به وجدان نگرانتان بازگردد‪».‬‬ ‫الزم به ذکر است روز شنبه ‪ 14‬اکتبر‪ ،‬فرج­اله سلحشور‬ ‫در مصاحبه­ای بازیگران زن ایرانی را «هرزه» خوانده بود‬ ‫اما روز گذشته او اظهارات خود را تکذیب کرد و آن را‬ ‫«برداشت غلط از صحبت­هایش» خواند‪.‬‬

‫یکی دو هفته گذشته روزهای خوبی برای بشریت به نظر من‬ ‫نبود‪ .‬خبرهای بد کم می‌شنویم که چند خبر از دنیا رفتن هم‬ ‫مزید بر علت شد‪.‬‬ ‫اولین خبرش که به نظرم کم تکان‌دهنده هم نبود رفتن آقای‬ ‫«استیو پاول جابز» بود‪ .‬مردی با نزدیک به سی‌صد اختراع‬ ‫ثبت شده‪ .‬مردی که در طی سال‌های فعالیت‌اش در سیب‬ ‫گاززده منشا خدمات بزرگی شد که بعید به نظر می‌رسد تاریخ‬ ‫اگر بد اخالق نباشد بتواند به این زودی‌ها فراموشش کند‪.‬‬ ‫خبر تکان‌دهنده بود درست فردای روزی که آی‌فون تازه‬ ‫رونمایی شد احتمالن استیوی آخرین مبارزه‌هایش را در‬ ‫آوردگاه تقدیر با ملک مرگ می‌کرد‪ .‬بشر با همه داعیه‌هایش‬ ‫و تمام خبرهای ریز و درشت‌اش در باب اکتشاف ژن‌های‬ ‫چه و چه و درمان این و آن‪ ،‬آخر در برابرسرطان سر فرود‬ ‫می‌آورد و جابز را از نه مردم آمریکا و سیب گاز زده‌اش بلکه‬ ‫از جهانیان می‌گیرد‪.‬‬ ‫اما درست در همان روز و ساعت‌هایی که دنیا جابز را از دست‬ ‫داد‪ .‬جامعه ایرانی «مهرداد مشایخی» را از دست داد‪ .‬دکتر‬ ‫مشایخی فردی صاحب نظر و اندیشه بود که انصاف در بیان‬ ‫و کالمش زبان‌زد بود و همواره در طول سال‌های بعد ‪۱۹۷۲‬‬ ‫که مقیم آمریکا بود با تدریس و حضور در حوزه نظری‪ ،‬افتخار‬ ‫جامعه پارسی زبان بود‪ .‬آری سرطان بی‌رحم و تقدیر دست به‬ ‫یکی کردند تا گروهی را در بهت و غم فرو برند‪.‬‬ ‫اما در ادامه کالم باید از نشریه هفت بگویم‪ .‬تلفن‌های خوب‬ ‫داشتیم؛ پرمهر و صمیمی‪ .‬نامه‌های الکترونیکی و دیدارهای‬ ‫حضوری که باید هرکدام از نظرهایی را که گفته می‌شد با‬ ‫گوش جان می‌شنویدیم‪.‬‬

‫هرگز نمیرد آن که دلش زنده شد به عشق‬ ‫خبر غم‌انگیز از دست دادن استادی مسلم بیش از هر چیزی‬ ‫رنج محرومیت از بهره بیشتر را به یاد می‌آورد‪.‬‬ ‫دکتر مهرداد مشایخی استاد دانش‌گاه و صاحب‌نظیری‬ ‫اندیشمند بود که بی‌شک فقدان او برای همه عالقه‌مندان به‬ ‫وی به سادگی از خاطر نمی‌رود‪ .‬نشریه هفت ضمن تسلیت‬ ‫به بازماندگان ایشان برای این عزیز از میان سفر کرده علو‬ ‫درجات و جایگاه رفیع را آرزومند است‪.‬‬ ‫اردوان روزبه سردبیر‬ ‫علی هریسچی مدیر اجرایی‬ ‫حسن زارع‌زاده دفتر کانادا‬

‫توجه‪« :‬نشریه هفت» یک رسانه مستقل و آزاد است که بدون گرایش های سیاسی و حزبی و در حوزه‌های خبر‪ ،‬اطالع رسانی‪ ،‬تحلیل‪ ،‬فرهنگ‪ ،‬اقتصاد‪ ،‬هنر‪ ،‬اندیشه و آموزش‌های زندگی فعالیت می‌کند‪.‬‬ ‫این نشریه با پرهیز از قوم گرایی به اندیشه نزدیک شدن مردم در جهان و ارایه راه کارهای ارتباط بهتر بین اقوام و ملل مختلف می‌پردازد‪ .‬اما بنابر محدویت‌ها فقط به زبان پارسی منتشر می‌شود ولی‬ ‫امکان و بستری است برای تمام اقوام ایرانی‪.‬‬ ‫مطلب های منتشر شده در «نشریه هفت» بر اساس الگوی هیت تحریریه این نشریه و با اندیشه ارتباط با جامعه میزبانی است که در آن کشور ایرانیان و سایر ملل در آن ساکن و یا میهمان هستند‪ .‬در‬ ‫الگوی نوشتاری خود در صورتی که قصد دارید همراه ما باشید امیدوار هستیم نکات باال را رعایت کنید‪ .‬در صورت ترجمه متن یک نسخه اصل آن را ضمیمه کنید و فراموش نکنید تا حد امکان در بخش‬ ‫پارسی از کلمات این زبان استفاده کنید و برگردان مناسبی از کلمات قابل تبدیل داشته باشید‪.‬‬ ‫«هفت» آماده انتشار مطلب‌ها‪ ،‬نظرها‪ ،‬پیشنهاد‌ها و انتقاد‌های شما به همراه عکس‌هایی است که می‌گیرید‪ .‬به هر روی نشریه خودتان است‪ .‬فراموش نکنید این نشریه منطبق با قوانین جاری کشور آمریکا‬ ‫را دارد‪ .‬در مورد آگهی‌های نشریه هم بررسی کنید و بعد‬ ‫منتشر می‌شود و نهایت امر مطلب‌ها با نظر شورای تحریریه انتخاب می شود و هم‌چنین سردبیری حق حک و اصالح مطلب‌های ارسالی‬ ‫آن نیست و هر مطلبی در این نشریه قابل نقد و بررسی است‪.‬‬ ‫انتخاب چرا که ما مسوولیتی در مورد محتوای آن نمی پذیریم‪ .‬فراموش نکنید مطلب های نوشته شده در «هفت» به الزام نظر صاحبان‬

‫از نظر دوست با مهر اصفهانی که می‌گفت نشریه را‬ ‫اشتراکی‌اش کنیم و مهربان یاری که اشکاالت امالیی را‬ ‫برگزیده و برایم فرستاده بود تا نظرهای دیگر که حتا آن‌هایی‬ ‫که کمی هم «اسپایسی»‌تر بود هم نشانه امید بود برای هفتی‬ ‫که اینک اولین شماره رسمی‌اش را بعد بررسی اشکاالت و‬ ‫رفع برخی عیب و آک‌هایش دست می‌گیرید‪ .‬البته به زودی‬ ‫تارنمای آن نیز در خدمت دوستان خوب هفتی قرار خواهد‬ ‫گرفت با امکاناتی مناسب که بیشتر با هم دوست شویم‪.‬‬ ‫این شماره ویژه‌نامه کانادا هم اضافه شده است‪ .‬از این پس‬ ‫پارسی دان‌ها و پارسی زبان‌های کانادایی هم افتخار خواندن‬ ‫هفت را به ما خواهند داد‪ .‬هفت در کانادا نیز به صورت چاپ‬ ‫شده در این کشور با گستره تورنتو‪ ،‬اونتاریو و مونترال توزیع‬ ‫خواهد شد‪.‬‬ ‫با مطلب‌های تولید شده از دوستانی که با «دل» برای این‬ ‫شماره نشریه شما نوشته‌اند همراه باشید‪ .‬عیب‌ها را به رخ‌مان‬ ‫بکشید‪ .‬البته یک عذرخواهی برای پیش شماره قبل هم‬ ‫بده‌کار هستیم‪ .‬ایرادی در صفحه‌بندی و تغییرات باعث ایجاد‬ ‫ایراد در متن‌هایی از نشریه چهارم پیش‌شماره شده بود که‬ ‫سهوی از دست در رفت‪ .‬ببخشید‪.‬‬

‫نشریه هفت در حوزه های خبر‪ ،‬سیاست‪ ،‬اندیشه‪،‬‬ ‫فرهنگ و هنر و اجتماع‬ ‫صاحب امتیاز‪Global Social Networks LLC :‬‬ ‫سردبیر‪ :‬اردوان روزبه ‪ /‬مدیر اجرایی‪ :‬علی هریسچی‬ ‫تماس با اردوان‪editor@haftmagazine.com :‬‬ ‫تماس با علی‪ali.herischi@haftmagazine :‬‬ ‫صفحه‌آرایی و امور فنی ‪ :‬داریوس مدیا‬ ‫امور آگهی‌ها‪ads@haftmagazine.com :‬‬ ‫تلفن تماس در آمریکا‪:‬‬ ‫‪)240(436-2535 ، )240(436-2536‬‬ ‫توزیع در ایاالت متحده و کانادا‬

‫نشریه هفت در کانادا‬

‫شما در کانادا می توانید همراه نشریه هفت باشید‪ .‬اگرنوشته‬ ‫یا گزارش‪ ،‬آگهی و یا نیاز به دریافت نشریه دارید می توانید‬ ‫با دفتر این نشریه در تورنتو در تماس باشید‪.‬‬

‫مدیر دفتر کانادا‪ :‬اردشیر زارع زاده‬ ‫‪Canada@haftmagazine.com‬‬

‫تلفن‪1-647-860-8485 :‬‬ ‫فکس‪1-888-767-6797 :‬‬

‫همراهان این شماره به ترتیب الفبا‪:‬‬ ‫اردوان روزبه‪ ،‬اکبر ترشیزاد‪ ،‬افشان برزگر‪ ،‬امیرحسین آهویی‪ ،‬آویده مطمئن فر‪،‬‬ ‫آرش آتشزاد‪ ،‬بهنام فروهر‪ ،‬پروانه وحیدمنش‪ ،‬حسن زارع زاده اردشیر‪،‬‬ ‫دامون روزبه‪ ،‬روزبه میر ابراهیمی‪ ،‬رضا محدث‪ ،‬سایه کوثری‪ ،‬سحر بیاتی‪،‬‬ ‫سحر‪.‬ج‪ ،‬علی هرسیچی‪ ،‬عال‪ ،‬فرورتیش رضوانیه‪ ،‬کیان امانی‪،‬‬ ‫کیومرث سجادی‪ ،‬کامران موسوی‪ ،‬نیرماال‪ ،‬محمد مصطفایی‪ ،‬موری صفی‪,‬‬ ‫مصطفا خلجی‪ ,‬مهران امیراحمدی‪ ,‬مه شب تاجیک‪ ،‬محبوبه شعاع‪.‬‬ ‫هم‌چنین تهیه بخش خبرهای این نشریه با همراهی‬ ‫رادیو کوچه است‬

‫آثارتان را به آدرس‪ contact@haftmagazine.com:‬ارسال کنید‪.‬‬


‫روزبه میرابراهیمی‬

‫در حاشیه «وال استریت»‬ ‫«نیویورک خشمگین» عنوانی بود که در خبر یکی از سایت‌های‬ ‫رسمی قوه قضاییه جمهوری اسالمی ایران در مورد رویدادهای هفته‌ها‬ ‫اخیر نیویورک با آن روبرو شدم‪ .‬خبر به نقل از خبرگزاری فارس بود که‬ ‫آن هم به نقل از خبرگزاری رویترز گزارش داده بود‪ .‬هر چقدر در اینترنت‬ ‫جستجو کردم چنین ترکیبی را در منابع خبری انگلیسی نیافتم‪ .‬البته واژه‬ ‫«کارگران خشمگین» یا «معترضان خشمگین» در این روزها بارها مورد‬ ‫استفاده گزارش‌نویسان آژانس‌های خبری زیادی قرار گرفته است‪ .‬اما‬ ‫معنای ترکیب «نیویورک خشمگین» چیز دیگری را به ذهن می‌رساند‪.‬‬ ‫این روزها تحوالت خیابان‌های جنوب منهتن در راس خبرهای‬ ‫بسیاری از رسانه‌ها قرار گرفته است‪ .‬البته در مورد برخی از رسانه‌های‬ ‫اصلی آمریکایی این موضوع کمی دیرتر مورد توجه قرار‬ ‫گرفت‪ .‬اما در دنیای امروز و با گسترش هر روزه فضاهای‬ ‫مجازی هر مانعی را می‌توان از مسیر «نادیده ماندن»‬ ‫موضوعی کنار زد‪ .‬به قول ضرب‌المثل معروف فارسی‬ ‫«دیر و زود دارد اما سوخت و سوز ندارد‪».‬‬ ‫حاال که کار به ضرب‌المثل کشید این یکی را هم بد‬ ‫نیست یادآوری کرد‪ .‬حتمن بارها شنیده‌اید که می‌گویند‬ ‫«عدو شود سبب خیر گاهی!» خب! داستان این روزهای‬ ‫نیویورک هم مصداقی شبیه به همین موضوع دارد‪.‬‬ ‫چطور؟‬ ‫باید کمی به عقب برگردیم‪ .‬من به شخصه اولین‬ ‫نشانه‌های حرکت اخیر که به «جنبش اشغال وال‬ ‫استریت» معروف شده را در روزهای منتهی به ‪۱۱‬‬ ‫سپتامبر سال جاری دیدم‪ .‬آن روزها زمان زیادی را چند‬ ‫روز پیش از آغاز دهمین سالگرد حمالت تروریستی‬ ‫به برج‌های دوقلوی تجارت جهانی‪ ،‬در کوچه و پس‬ ‫کوچه‌های جنوب منهتن (دانتوان) سپری کردم‪ .‬کنجکاو‬ ‫و پی‌گیر برنامه‌ها و فعالیت‌های مرتبط با این مناسبت بودم‪ .‬یکی از‬ ‫نکاتی که آن روزها شاهدش بودم «کارتن نوشته‌هایی» بود که در یکی‬ ‫دو جمع بسیار کوچک در حد شش یا هفت نفر دیدم با مضامینی علیه‬ ‫«وال استریت» و «فساد دستگاه مالی امریکا»‪ .‬تازه در یکی از نوشته‌ها‬ ‫هم نوشته‌ای با عنوان «اشغال وال استریت» دیدم که یادم هست با‬ ‫خودم گفتم «این‌ها چی می‌گن!»‪« ،‬اشغال؟!»‬ ‫اما با‌گذشت زمان آن جمع کوچک صدایی بلند پیدا کرد‪ .‬در یکی‬ ‫از اولین قدم‌ها گروه‌های سازمان‌دهنده‪ ،‬فراخوانی برای تجمع در‬ ‫پارک «زاکوتی» که در نزدیکی ساختمان «وال استریت» واقع است‬ ‫دادند‪ .‬فراخوان برای ‪ ۱۷‬سپتامبر بود‪ .‬یعنی چند روزی پس از برگزاری‬ ‫مراسم‌های ‪ ۱۱‬سپتامبر‪ .‬فراخوان «سرازیر شدن»‪ ،‬خواستار تجمع ‪۱۲‬‬ ‫هزار نفری و تحصن برای «اشغال وال استریت» بود‪.‬‬ ‫تالش‌های‌شان هرچند به هدف‌گذاری ‪ ۱۲‬هزار نفری نرسید اما‬ ‫جمعی قابل توجه به این فراخوان پاسخ دادند و هسته اولیه حرکت شکل‬ ‫گرفت‪ .‬حرکتی که با حداقل دو اشتباه پلیس وسعت بیشتری یافت‪.‬‬ ‫در اولین اشتباه یک افسر پلیس به نام «آنتونی بولوگنا»‪ ،‬در جریان‬ ‫اعتراضات‪ ،‬اسپری گاز فلفل را بر روی صورت چند زن جوان پخش کرد‪.‬‬ ‫فیلم این حرکت به سرعت در فضای مجازی منتشر شد و پس از مدتی‬ ‫به رسانه‌ها نیز رسید‪ .‬پوشش این اقدام در رسانه‌ها بخش‌های بیشتری‬ ‫را متوجه رویدادهای حاشیه خیابان «وال استریت» کرد‪.‬‬ ‫جمع زیادی از معترضین و متحصنین در پارکی در کنار خیابان‬ ‫«لیبرتی» که در چند قدمی «گراند زیرو» قرار دارد مستقر شدند و چادر‬ ‫به پا کردند‪ .‬پارکی که با تداوم هر روزه اعتراضات به مرکز اجتماعات‬ ‫تبدیل شده است‪ .‬گروه‌های مختلف از فعاالن محیط زیست و هنرمندان‬ ‫و نقاشان گرفته تا تشکل‌ها و اتحادیه‌های کارگری و سوسیالیستی در‬

‫آن به تبلیغ و ترویج ایده‌های خود می‌پردازند‪.‬‬ ‫در وسط این میدان مرکزی راه‌اندازی شده که به اطالع رسانی و ارتباط‬ ‫با رسانه‌ها اختصاص دارد و در عین حال لب تاپ‌های مختلفی روشن و در‬ ‫حال خبرپراکنی و ارتباط‌گیری هستند‪.‬‬ ‫اما پس از اسپری گاز فلفلی که سبب گسترده‌تر شدن اعترضات شد‬ ‫اشتباه دیگر‪ ،‬بازداشت گسترده تظاهرکنندگان در ‪ ۲‬اکتبر بر روی پل‬ ‫تاریخی بروکلین بود‪ .‬گزارش‌ها حکایت از بازداشت ‪ ۷۰۰‬نفر داشت‪ .‬اقدامی‬ ‫که هرچند توجیه پلیس برای برخورد‪« ،‬حفظ نظم شهر و روند ترافیک‬ ‫شهری» بود اما به سرعت در اقصا نقاط دنیا بازتاب داشت و جمع بیشتری‬ ‫را همراه معترضان کرد‪.‬‬ ‫تجمع و راهپیمایی این گروه‌ها تقریبن هر روز در محوطه پارک و‬ ‫خیابان‌های اطراف ادامه دارد‪ .‬برخی از گروه‌ها اعالم کرده‌اند که این حرکت‬ ‫را تا آغاز زمستان ادامه خواهند داد‪.‬‬ ‫بعداز ظهر ‪ ۵‬اکتبر ‪ ،۲۰۱۱‬نیویورک شاهد یکی از روزهای کم‌نظیر خود‬ ‫بود‪ .‬جمعیت زیادی خیابان‌های اطراف پارک محل تحصن را در اختیار خود‬ ‫گرفته بودند‪ .‬پلیس پیاده‌روها را با حفاظ‌های میله‌ای جدا کرده بود‪ .‬ظاهری‬ ‫که در طول این چند هفته برای عابران خیابان‌های جنوب منهتن عادی‬ ‫شده است‪.‬‬ ‫گروه‌های معترض جمعیت تظاهرات‌کننده را ‪ ۱۲‬هزار نفر اعالم کرده‌اند‬ ‫اما پلیس این میزان را ‪ ۵‬هزار نفر ذکر کرد‪ .‬من هم در آن روز در آن‌جا‬

‫حضور داشتم و می‌توانم با قاطعیت بگویم جمعیت بسیار بیشتر از ‪ ۵‬هزار‬ ‫نفر بود‪.‬‬ ‫شاید در ابتدا بسیاری این جنبش را چندان جدی قلم‌داد نکردند اما‬ ‫با‌گذشت زمان افراد بیشتری به آن واکنش نشان دادند‪ .‬تحلیل گران به‬ ‫سراغ یافتن ریشه‌ها و عوامل پیدایی آن رفته‌اند و جامعه شناسان به تکاپوی‬ ‫تحلیل جامعه‌شناسانه آن‪ .‬و البته سیاست‌مداران هم به دنبال اهداف خود!‬ ‫آن‌چه قابل توجه است بلندشدن صدای خواسته‌های این بخش‌های فعال‬ ‫جامعه آمریکا در طول همین مدت به ظاهر کوتاه است‪ .‬صدایی که کم‌کم‬ ‫در سطح‌های مختلف قدرت در حال شنیده شدن است‪ .‬از برخی نمایندگان‬ ‫سنا گرفته تا باراک اوباما رئیس‌جمهوری امریکا‪.‬‬ ‫معترضان که خود را نماینده «‪ ۹۹‬درصد» مردم آمریکا می‌خوانند با قدرت‬ ‫فزاینده بانک‌ها و افزیش بی‌عدالتی اجتماعی بشدت مخالفند‪ .‬آن‌ها به «فساد‬ ‫حاکم بر وال استریت» اعتراض دارند و خود را «جنبشی غیرخشونت‌آمیز»‬ ‫می‌دانند‪« .‬جنبشی» که به تعبیر بسیاری از «بهار عربی» الهام گرفته است‪.‬‬ ‫اگر به محل استقرار متحصنین در پارک کنار خیابان «لیبرتی» بروید در‬ ‫میان «کارتن نوشته‌ها» می‌توانید به زبان عربی نام «میدان التحریر» را‬ ‫نیز ببنید‪ .‬اما شاید کمی زود باشد برای قضاوت‪ .‬بخصوص که وقتی در‬ ‫اوج اعتراضات در جنوب منهتن به کوچه و پس کوچه‌های نزدیکش سر‬ ‫می‌زدی هم‌چنان بارها و رستوان‌ها پر بود از مردمی که به ظاهر زیاد‬ ‫برایشان اهمیتی نداشت که چند قدم آن‌طرف‌تر عده‌ای گلوپاره می‌کنند‬ ‫و فریاد اعتراض سر داده‌اند‪ .‬نمی‌دانم! شاید مخاطب آن‌ها همین بخش‌ها‬ ‫باشند!‬ ‫باید منتظر ماند و دید که در هفته‌ها و ماه‌های آینده آیا این حرکت‬ ‫تأثیری نیز بر معادالت سیاسی حاکم بر قدرت در آمریکا نیز خواهد گذاشت‬ ‫انتخابات ریاست‬ ‫یا خیر! به‌خصوص که سال ‪ ۲۰۱۱‬سال منتهی به‬ ‫جمهوری بعدی نیز هست‪.‬‬ ‫‪5‬‬

‫یادمان یک اندیشمند‬ ‫درگذشت نابهنگام زنده یاد دکتر مهرداد مشایخی استاد دانشگاه های منطقه واشنگتن بزرگ ‪،‬‬ ‫روشنفکر و کوشنده سیاسی آزادی خواه و عدالت طلب ‪ ،‬موجی از اندوه و تاثر را بر انگیخت‪ .‬او‬ ‫آنچنان زیست که نامی نیکو از خود به یادگار گذاشت‪ .‬ما فقدان این انسان فرهیخته و آرمانگرا‬ ‫و دوست مهربان را به خانواده محترم و بخصوص پدر و مادر‪ ،‬همسر ‪ ،‬خواهر و برادر گرانقدر‬ ‫او تسلیت عرض نموده و ضمن اعالم همدردی ‪ ،‬برای آنها صبر وشکیبایی آرزومندیم‪ .‬یادش‬ ‫گرامی و راهش پر رهرو باد‪.‬‬ ‫عزیزه ‪ ،‬منیر و قاسم ابراهیمی‪ ،‬مژگان احمد زاده ‪ ،‬مریم احمدی ‪ ،‬گیتی اخالقی ‪،‬مهدی ادهم ‪ ،‬بهناز ادهم‬ ‫‪ ،‬هایده وسعید اردوبادی ‪ ،‬ارژنگ اسعد ‪ ،‬امیر اصغری ‪ ،‬علی افشاری ‪،‬فریده و محمد اقتداری ‪ ،‬کیومرث‬ ‫الیاسی ‪ ،‬فاطمه و جواد امان ‪ ،‬کیان امانی ‪ ،‬منصور امین زاده ‪ ،‬مهدی و حمیرا امینی ‪،‬فریبا امینی ‪،‬محمود‬ ‫امینی ‪،‬مهرنوش و سیروس انوری ‪،‬رویا و سیما ایرانمنش ‪،‬فریده ایروانی ‪،‬حسین و علی ایروانی ‪،‬وفا آذر‬ ‫بهاری ‪،‬حمیده آرمیده ‪،‬رحیم و پری باجغلی ‪،‬بیژن باران ‪،‬احمد باطبی ‪،‬اسماعیل باکو‪،‬عطیه بختیار‪،‬شهناز‬ ‫و ناصر بخشی ‪،‬محمد برقعی ‪،‬رویا برومند ‪،‬جهانگیر برومند ‪،‬بهزاد بشیری ‪،‬گالره بصیری ‪،‬سیامک بهرامی‬ ‫‪،‬ژاله بهروزی ‪،‬عباس بهشتی ‪،‬هومن و ویولت بیگی ‪،‬یونس پارسا بناب ‪،‬حمید پرچم ‪،‬مجید پرچم ‪،‬پروین و‬ ‫احمد پوری ‪،‬رضا پیرزاده ‪،‬احمد تدین ‪،‬احمد تقوایی ‪،‬محمد تهوری ‪،‬نیره توحیدی ‪،‬طاهره توکلی ‪،‬سهراب‬ ‫جاهد ‪،‬هلن جاوید ‪،‬جهانشاه جاوید ‪،‬خسرو جاوید ‪،‬پریوش جالیی ‪،‬فریده جهانبین ‪،‬پویا جهاندار ‪،‬حسن جوادی‬ ‫‪،‬رضا جوانشیر ‪،‬فرهنگ جوانشیر‪،‬ناهید و فریدون جیزان ‪،‬فریبا چاپک ‪،‬جمشید چالنگی ‪،‬آرام حسامی ‪،‬مریم‬ ‫حسین خواه ‪،‬عفت حسینی ‪،‬فاطمه حقیقت جو ‪،‬مهتاب حکمت ‪،‬هرمز حکمت ‪،‬ارسالن حمیدی ‪،‬شوکا و‬ ‫آرش حیدریان ‪،‬مصطفی خسروی ‪،‬علی خلیق ‪،‬فیروزه خواجه نوری ‪،‬امان خواجه نوری ‪،‬زهره خیام ‪،‬محمد‬ ‫داور‪،‬کمال داوودی ‪،‬فریبا داوودی مهاجر‪،‬آذر دشتی ‪،‬سیامک دهقانپور ‪،‬رضا ذاتی ‪،‬هادی راد ‪،‬نیما راشدان ‪،‬علی‬ ‫و مونا راکعی ‪،‬فرناز و فرشاد راوندی ‪،‬ایرج رجبی ‪،‬فرامرز و منظر رفیعی ‪،‬هوشنگ رفیعی ‪،‬محمد علی روحانی‬ ‫‪،‬اردوان روزبه ‪،‬زهرا زاد حسینی ‪،‬میترا زادگان ‪،‬اردشیر زارع زاده ‪،‬لیال زند ‪،‬حمید زنگنه ‪،‬ماشاء اهلل ‪،‬زینت و‬ ‫مجتبی سادات مشعشعی ‪،‬محسن سازگارا ‪،‬الهه و افسانه سالور ‪،‬بهرام سروش ‪،‬فروغ و کژال سعادتمند ‪،‬امید‬ ‫و منیژه سعید ‪،‬کامران و مریم سلطان دانشور عامری ‪،‬داریوش سلطانی ‪،‬کیانوش سنجری ‪،‬سارا سهرابی‬ ‫‪،‬شهین و اسد سهرابی ‪،‬رضا سیاووشی ‪،‬ناهید سینا ‪،‬رحیم شامبیاتی ‪،‬فرناز شاهی ‪،‬داراب شباهنگ ‪،‬زینت‬ ‫‪ ،‬غزاله ‪،‬بهروز و پیروز شرفی ‪،‬نزهت‪،‬پری و پاول شهابی ‪،‬نادر صادقی ‪،‬فریبرز و فرزانه صارمی ‪،‬کوروش‬ ‫صحتی ‪،‬بیژن صف سری ‪، ،‬نینا صمصامی ‪،‬سعید ضرابیان ‪،‬ناهید و حمید طالب نژاد ‪،‬اشکبوس طالبی ‪،‬بابک‬ ‫طالبی ‪،‬وحید طباطبایی ‪،‬گیسو طباطبایی ‪،‬ناصر طهماسبی ‪،‬سعید طوسی ‪،‬شهره عاصمی ‪،‬علی عباس‬ ‫زاده ‪،‬محبوبه عباسقلی زاده ‪،‬غالم عباسی ‪،‬فریبا عباسی ‪،‬شهال و سیاووش عبقری ‪،‬نازلی عراقی ‪،‬حمید‬ ‫عصار ‪،‬کاظم علمداری ‪،‬نغمه علیزاده فر ‪،‬بهرام فرج نیا ‪،‬ماکان فردیس ‪،‬کوروش و کیوان فرشادی ‪،‬خسرو‬ ‫فرشچی ‪،‬حسن فرشچی ‪،‬خسرو و برژیت فرشی ‪ ،‬فروزنده فرنوش ‪،‬خانواده فروغی ‪،‬هما فلسفی ‪،‬فیروزه‬ ‫فوالدی ‪،‬مهدی قاسمی ‪،‬محمد جعفر قانون پرور ‪،‬نصرت قره داغی ‪،‬رضا قریشی ‪،‬رضا قسیمی ‪،‬ناصر قطاع‬ ‫‪،‬فرانک قلعه باغی ‪،‬رضا قنادان ‪،‬مریم قنبری ‪،‬بهیار قهرمانی ‪،‬پری و صمصام کشفی ‪،‬حسین کمالی ‪ ،‬علی‬ ‫کمره ای ‪ ،‬ترانه و نوید گلشاهی ‪،‬امیر حسین گنج بخش ‪،‬رویا و سعید گنجعلی زاده ‪،‬اکبر گنجی ‪،‬وجیهه‬ ‫گودرزی ‪،‬اردشیر لطفعلیان ‪،‬مریم و مسعود ماه بانو زاده ‪،‬نادر مجد ‪،‬سهیال و روزبه محمد زاده ‪،‬فاطمه‬

‫و نسترن محمودیان ‪ ،‬پوران و امیر مشیری ‪،‬امیر معنوی ‪،‬پریوش مقدم ‪،‬ماهرخ مقدم ‪،‬ولنتاین مقدم‬ ‫‪،‬هالله مقصود لو ‪،‬محمد مقصودی ‪،‬پریا و محمد مقصودی ‪،‬فرشید مقیمی ‪،‬رویا ملکی ‪،‬فرید منعمی‬ ‫‪،‬علی اکبر مهدی ‪،‬سوزان مهرنما ‪،‬سید علی اکبر موسوی خوئینی ‪،‬پروانه موسویان ‪،‬گیتی موسویان‬ ‫‪،‬کاویان میالنی ‪،‬افسر نادرشاهی ‪،‬مهدی ناظر ‪،‬الهه ناظم اف ‪،‬آرش نراقی ‪،‬خانواده نصیری ‪،‬فرشته و‬ ‫هوشنگ نظامی ‪،‬بورگان نظامی نرج آباد ‪،‬رسول نفیسی ‪،‬نادر و مریم نمازی ‪،‬مهرداد نمازی ‪،‬شهین‬ ‫نوائی ‪،‬مهدی نور بخش ‪،‬مجتبی واحدی‪ ،‬محسن وحیدی ‪،‬مهوش وطن خواهی ‪،‬شهرام وفا کیش‬ ‫‪،‬آذر وکیل آبادی ‪، ،‬مونیکا وکیلی ‪،‬آتی وکیلی ‪،‬شاهدخت ‪ ،‬نرگس‪،‬محمد ومریم یوسف زاده ‪،‬طاهره‬ ‫‪ ،‬احمد و مهرداد یوسف زاده ‪،‬حسام یوسفی ‪،‬مهدی یوسفی‬


‫محبوبه شعاع‬ ‫«ابراهیم گلستان» کارگردان‪ ،‬داستان‌نویس‪ ،‬مترجم‪،‬‬ ‫روزنامه‌نگار و عکاس ایرانی‪ ،‬در بیست‌و‌ششم مهرماه‬ ‫سال ‪ 1301‬در شیراز زاده شد‪ .‬پدرش واعظ و روزنامه‌نگار‬ ‫بود و روزنامه‌ای به نام «گلستان» را منتشر می‌كرد‪ ،‬كه‬ ‫در آن زمان طرف‌دار دولت و دربار بود‪ .‬ابراهیم تحصيالت‬ ‫ابتدايی و دبيرستان را در شيراز گذراند و در سال ‪۱۳۲۰‬‬ ‫در نوزده سالگی برای ادامه تحصیل در رشته حقوق به‬ ‫تهران رفت اما درس و تحصیل را در نیمه راه رها کرد‬ ‫و به عضویت حزب توده در آمد و به عنوان عکاس در‬ ‫روزنامه‌های «رهبر» و «مردم» به کار مشغول شد‪.‬‬ ‫گلستان در سال ‪ ۱۳۲۶‬اولین قصه‌اش را با نام «به‬ ‫دزدی رفته‌ها» نوشت كه همان سال در ماه‌نامه مردم و‬ ‫بعدها در سال ‪ ۱۳۲۸‬در مجموعه‌ای با عنوان «آذر‪ ،‬ماه‬ ‫آخر پاييز» منتشر شد‪ .‬اما خودش در این باره گفته اولين‬ ‫قصه‌اش را در پاسخ به يک موضوع انشا در دوره دبستان‬ ‫نوشته است موضوع انشا همان بود که هميشه بود «در‬ ‫عفو لذتی است که در انتقام نيست» او گفته من برای‬ ‫اين موضوع يک قصه نوشتم و اين اولين قصه‌ای است‬ ‫که من نوشتم‪.‬‬ ‫او در همان‌سال‌ها داستان‌هايی از ارنست همينگوی‪،‬‬ ‫ويليام فاكنر و چخوف را ترجمه كرد كه آن‌ها را در‬ ‫مجموعه‌ای تحت عنوان «كشتى شكسته‌ها» منتشر‬ ‫ساخت‪ .‬گلستان در اوایل دهه ‪ 1330‬به کار عکاسی و‬ ‫فيلم‌برداری و خبرنگاری برای تلويزيون‌های خارجی‬ ‫پرداخت و سپس به کار در روابط عمومی و انتشارات‬ ‫شرکت نفت در تهران مشغول شد و برای راديو ايران‬ ‫برنامه ساخت و پس از سال ‪ ،۱۳۳۶‬استودیوی سینمایی‬ ‫خود را با نام «استودیو گلستان» تاسیس کرد‪ .‬او تعدادی‬ ‫فیلم مستند برای یکی از سازمان‌های شرکت نفت‬ ‫ساخت که از آن میان می‌توان به «یک آتش» و «موج‬

‫هميشه از ايران رفت و در انگلیس ساکن شد‪ .‬وی هم‌چنین‬ ‫تهیه‌کننده فیلم «خانه سیاه‌ است» به کارگردانی «فروغ‬ ‫فرخ‌زاد» است‪.‬‬ ‫اما آثار مکتوب گلستان از سبکی خاص برخوردار‬ ‫است و بسیاری سبک نویسندگی وی را تاثیر پذیرفته از‬ ‫داستان‌های کوتاه «ارنست همینگوی» می‌دانند‪ ،‬گرچه‬ ‫خود وی تاثیرپذیری از هیچ نویسنده‌ای را نمی‌پذیرد‪.‬‬ ‫هم‌چنین وی از زمره نخستین نویسندگان معاصر ایرانی‬ ‫معرفی می‌شود که برای زبان داستانی و استفاده از نثر‬ ‫آهنگین در قالب‌های داستانی نوین‪ ،‬اهمیت قایل شد و‬ ‫به آن پرداخت‪ .‬از این جهت نقش او در مسیر پیش‌رفت‬ ‫داستان معاصر فارسی قابل توجه‌است‪.‬‬ ‫از میان آثار و کتاب‌های ابراهیم گلستان می‌توان به‪« :‬آذر‪،‬‬ ‫ماه آخر پاییز» شامل هفت داستان‪« ،‬شکار سایه» شامل‬ ‫چهارداستان‪« ،‬جوی و دیوار و تشنه» شامل ده داستان‪،‬‬ ‫«اسرار گنج دره جنی»‪« ،‬مد و مه» سه داستان‪« ،‬خروس»‪،‬‬ ‫«نامه به سیمین» به همت عباس میالنی‪« ،‬مختار در‬ ‫روزگار» و «برخوردها در زمانه برخورد» اشاره کرد ‪.‬‬ ‫ابراهیم گلستان که اکنون هشتاد‌و‌نهمین سال‌زندگی خود‬ ‫را پشت‌‌رو دارد‪ ،‬دو سه سال قبل از انقالب ‪ 1357‬استوديو‬

‫و مرجان و خارا» اشاره کرد‪ .‬به دلیل این هم کاری‌ها‪،‬‬ ‫عده‌ای از روشن‌فکران آن دوره به ابراهیم لقب «گلستان‬ ‫نفتی» داده بودند‪.‬‬ ‫ابراهیم گلستان اولین کارگردان ایرانی است که برنده‬ ‫جایزه بین‌المللی شده بود و از متفکران هنرمند پیش‌رو‬ ‫ایران است و بسیاری از اتفاقات هنری پس از او گفته‬ ‫شده که وام‌دار اوست‪ .‬او در سال ‪ ۱۳۴۰‬برای فیلم «یک‬ ‫آتش» موفق به دریافت مدال برنز از جشن‌واره «ونیز»‬ ‫شد‪.‬فیلم‌های مستند او از لحاظ سینمایی جزو اولین و‬ ‫به‌ترین فیلم‌های ایرانی مستند به شمار می‌آیند‪.‬‬ ‫گلستان در ‪ ۱۳۴۴‬نخستين فيلم بلند سينمايی و‬ ‫داستانی‌اش با نام «خشت و آينه» را ساخت که به زعم‬ ‫بسياری نخستين فيلم روشن‌فكری و غيرمتعارف سينمای‬ ‫ايران است‪ .‬در سال ‪ ۱۳۴۵‬به سفارش بانک مركزی ايران‬ ‫مستند «گنجينه‌هاى سلطنتى» را ساخت و تا رفتنش‬ ‫از ایران دو فيلم مستند ديگر با عناوين «خراب آباد» و‬ ‫«خرمن بذر» را عرضه داشت او در ‪ ۱۳۴۶‬به انگلستان‬ ‫رفت و چهار سال بعد دوباره به ايران بازگشت‪.‬‬ ‫و در سال ‪ 1352‬در ایران «اسرار گنج دره جنى»‬ ‫را ساخت و با توقيف آن پس از يک هفته نمايش برای‬

‫روز چهارشنبه‪ 12 ،‬اکتبر صورت گرفت‪،‬‬

‫«تماس مستقیم واشنگتن و تهران‬ ‫در خصوص طرح ترور در آمریکا»‬ ‫ویکتوریا نولند‪ ،‬سخن‌گوی وزارت خارجه آمریکا‬

‫قرار نمی‌دهم اما تنها به این اکتفا می‌کنم که ما درباره این‬ ‫موضوع با ایران تماس مستقیم داشته‌ایم‪».‬‬

‫ایاالت متحده می‌گوید بر سر ماجرای «توطئه ترور»‬ ‫سفیر عربستان سعودی در آمریکا‪ ،‬واشنگتن به طور‬ ‫مستقیم با مقام‌های جمهوری اسالمی تماس برقرار‬ ‫کرده است‪.‬‬ ‫ویکتوریا نولند‪ ،‬سخن‌گوی وزارت خارجه آمریکا‪ ،‬روز‬ ‫پنج‌شنبه به خبرنگاران گفت‪« :‬ما تماس مستقیم با ایران‬ ‫داشته‌ایم‪ .‬من جزئیات بیش‌تری از این در اختیار شما‬

‫در همین زمینه‪ ،‬یک مقام آمریکایی به شبکه خبری «سی‬ ‫ان ان» گفته است‪ ،‬چنین تماسی روز چهارشنبه و به ابتکار‬ ‫آمریکا صورت گرفته است‪.‬‬ ‫این سخنان در حالی بیان شد که باراک اوباما‪ ،‬رییس‬ ‫جمهوری ایاالت متحده‪ ،‬اعالم کرده که مقام‌های جمهوری‬ ‫اسالمی را مسوول این ماجرا می‌داند و از احتمال در نظر‬

‫‪4‬‬

‫‪4‬‬

‫گرفتن تحریم‌های شدیدتری علیه تهران خبر داده است‪.‬‬ ‫به گزارش «سی ان ان» دو مقام وزارت امور خارجه‬ ‫آمریکا نیز گفته اند که سوزان رایس‪ ،‬سفیر آمریکا در‬ ‫سازمان ملل متحد‪ ،‬با محمد خزایی‪ ،‬سفیر جمهوری‬ ‫اسالمی در سامان ملل متحد در خصوص این موضوع‬ ‫دیدار کرده اند‪.‬‬ ‫در کیفرخواستی که علیه منصور ارباب سیار ایرانی تبعه‬ ‫آمریکا و غالم شکوری (منتسب به سپاه قدس) آمده‪ ،‬این‬ ‫دو قصد داشته‌اند از طریق باند‌های مواد مخدر مکزیک‪،‬‬ ‫سفیر عربستان در واشنگتن را ترور کنند‪.‬‬

‫خود را فروخت و به انگلستان كوچ کرد و در خانه‌ای‬ ‫قصرمانند در استان ساسکس در انگلستان زندگی خود‬ ‫را ادامه داد‪.‬‬ ‫وی از ثمره ازدواج خود با فخری گلستان دو فرزند‬ ‫دارد که فرزند اول او «کاوه» عکاس خبری ایرانی‬ ‫بود که در سیزدهم فروردين ‪ 1382‬خورشیدی برابر با‬ ‫‪ 2003‬میالدی در آغاز حمله آمريکايی‌ها به عراق در‬ ‫کردستان عراق در اثر انفجار مين کشته شد و دومین‬ ‫فرزند او لیلی مترجم و نویسنده است و در ایران فعالیت‬ ‫می‌کند‪.‬‬ ‫گفته شده که ابراهیم گلستان پس از سی سال‬ ‫سکوت‪ ،‬باالخره در سال ‪ 1386‬با درخواست «عباس‬ ‫میالنی» ریيس بخش مطالعات ايرانی دانش‌گاه‬ ‫استنفورد برای شرکت در یک جلسه پرسش و پاسخ‬ ‫موافقت کرد‪ .‬وی که برای شرکت در این جلسه از‬ ‫محل اقامتش شهر ساسکس در انگلستان‪ ،‬راهی‬ ‫«سالن کابرلی آديتوريم» دانش گاه استنفورد در «پاولو‬ ‫آلتو» در نزديکی شهر سن‌فرانسيسکو شده بود‪ ،‬پیش‬ ‫از آغاز این جلسه جنجالی‪ ،‬صدابرداری از اين جلسه را‬ ‫قدغن اعالم کرده‌بود‪.‬‬ ‫میالنی در معرفی وی‪ ،‬شرح مفصلی از سوابق‬ ‫سیاسی و ادبی او ارایه داده و فعالیت‌های او را در زمره‬ ‫آثار ماندگار تاریخ قرن بیستم هنر ایران دانسته‌ است‪.‬‬

‫«بازداشت ‪ ۷۴‬نفر‬ ‫در نیویورک»‬ ‫در دومین روز از گسترش اعتراض‌های جهانی به تبعیض‌های‬ ‫مالی و نظام سرمایه‌داری‪ ،‬پلیس ‪ 74‬تن از تظاهرکنندگان و‬ ‫اعضای «جنبش وال استریت» را بازداشت کرده است‪ .‬این در‬ ‫حالی است که با افزایش تعداد معترضان در نیویورک این افراد‬ ‫در میدان تایمز این شهر که یک نقطه گردش‌گری نیز به شمار‬ ‫می‌رود‪ ،‬به تجمع خود ادامه داده‌اند‪.‬‬ ‫دامنه‌ی این اعتراض‌ها به سایر شهرهای امریکا نیز کشیده‬ ‫شده و در لس‌آنجلس نیز نزدیک به ‪ 5‬هزار نفر در این‬ ‫تظاهرات شرکت کردند‪.‬‬ ‫بنا بر گزارش‌های رسیده در ادامه آغاز اعتراض‌ها در بسیاری‬ ‫از شهرهای بزرگ جهان از روز شنبه‪ ،‬امروز نیز شهرهای‬ ‫لندن‪ ،‬تورنتو‪ ،‬رم‪،‬کواالالمپور‪ ،‬فرانکفورت‪ ،‬آتن و اوکلند شاهد‬ ‫تظاهرات اعتراض‌آمیز حامیان جنبش وال استریت بود‪.‬‬ ‫این تظاهرکنندگان خواهان توجه بیشتر سیاستمداران به‬ ‫سودجویی‌های بنگاه‌های اقتصادی هستند‪.‬‬ ‫گفتنی است که این تظاهرات روز گذشته در رم به خشونت‬ ‫کشیده شد و واکنش نخست وزیر ایتالیا را برانگیخت‪.‬‬


‫در پی اعالم دولت آمریکا در خصوص نقش ایران در ترور یک سفیر‬

‫کیان امانی‬

‫گنگ‌های مکزیکی و سپاه قدس تا سفیر کبیر عرب‬

‫پس از اتهام دولت امریکا به ایران برای طرح ترور‬ ‫سفیر عربستان سعودی توسط نیروی قدس سپاه پاسداران‬ ‫در واشنگتن هنوز زوایای تاریک این ماجرا روشن نشده اما‬ ‫واکنش‌های متفاوتی را در میان مقامات دولت‌های امریکا‪،‬‬ ‫ایران‪ ،‬عربستان و حتا دیگر کشورهای جهان داشته است‪.‬‬ ‫باراک اوباما رییس جمهوری امریکا در مورد صحت ادعای‬ ‫دخالت ایران در توطئه ترور سفیر عربستان سعودی ابراز‬ ‫اطمینان کرده و سعود الفیصل‪ ،‬وزیر خارجه عربستان سعودی‬ ‫گفته ریاض در حال بررسی چگونگی پاسخ به اقدام ایران‬ ‫است‪ .‬آیت‌اهلل خامنه‌ای رهبر جمهوری اسالمی ایران هم‬ ‫در جریان یک مراسم نظامی گفته تکرار شیوه‌های ابلهانه و‬ ‫بی‌خاصیت سیاست‌گذاران درمانده پریشان غربی برای ایران‬ ‫هراسی‪ ،‬باز هم نتیجه نخواهد داشت و بار دیگر طعم تلخ‬ ‫شکست را خواهند چشید‪.‬‬ ‫بی‌شک اگر چنین اتهامی اثبات شود ایران هزینه گزافی در‬ ‫قبال آن خواهد پرداخت‪ .‬هزینه‌ای که برخی معتقدند به اعمال‬ ‫فشار و تحریم‌های گسترده‌تر ختم خواهد شد و عده کم‌تری‬ ‫معتقد به برخورد نظامی غرب با ایران هستند‪.‬‬ ‫گفت وگوی زیر یک روز پس از طرح این اتهام از سوی‬ ‫دولت امریکا با مهراگیز کار حقوق‌دان و وکیل مدافع‪ ،‬علی‬ ‫افشاری فعال و تحلیل‌گر سیاسی و امیرحسین گنج بخش‬ ‫فعال سیاسی جمهوری‌خواه صورت گرفته است‪.‬‬ ‫نظر شما درباره اتهام اخیر آمریکا به ایران درباره طرح‬ ‫ترور سفیر عربستان در واشنگتن و پاسخ ایران چیست؟‬

‫مهرانگیز کار‪ :‬با این‌که خودم و خانواده‌ام قربانی‬ ‫ستمگری‌های جمهوری اسالمی هستیم اما سوال شما را‬ ‫بر پایه مبانی حقوقی که به آن اعتقاد دارم پاسخ می‌دهم و‬ ‫نمی‌توانم ذهنیت حقوقی‌ام را کنار بگذارم و فقط سیاسی به‬ ‫این ماجرا نگاه کنم‪ .‬در حال حاضر هیچ‌گونه نظر قطعی درباره‬ ‫این اتهام نمی‌توانم داشته باشم به دلیل این‌که بر پایه مبانی‬ ‫حقوقی ما معتقد به اصل برائت هستیم‪ .‬اصل برائت فقط در‬ ‫مورد فرد کار نمی‌کند بلکه در مورد دولت‌ها هم صادق است‬ ‫و این به معنی آن است که وقتی اتهامی به یک فرد یا یک‬ ‫مجموعه یا حتی یک دولت وارد می‌شود این فقط در حد‬ ‫یک اتهام است و تا زمانی که در آخرین دادگاه و در مرحله‬ ‫نهایی رسیدگی این اتهام ثابت نشده باشد ما از نظر حقوقی‬ ‫نمی‌توانیم به یک چنین اتهامی چندان اعتبار قایل شویم و‬ ‫فقط می‌توانیم بررسی و نگاه کنیم که چگونه به این اتهام‬ ‫رسیدگی می‌شود و چه مدارک و شواهدی در دادگاه‌های‬ ‫رسیدگی کننده اعالم و ابراز می‌شود در آن صورت می‌شود‬ ‫مرحله به مرحله درباره این مدارک و شهود صحبت کرد‪ .‬در‬ ‫حال حاضر ما فقط با یک پرونده اتهامی مواجه هستیم و هنوز‬ ‫آن مراجعی که اتهام را به دولت ایران وارد کرده‌اند اعالم‬ ‫نکرده‌اند که به این اتهام رسیدگی و تبدیل به محکومیت شده‬ ‫است‪ .‬بنابرین ما تا آن زمان نمی‌توانیم کاملن تائید کنیم که‬ ‫آیا این اتهام وارد هست یا خیر و این دادگاه‌ها هستند که باید‬ ‫در نهایت با توجه به مدارک و دالیل بگویند که این اتهامات‬ ‫وارد هست یا خیر‪ .‬به عبارت دیگر ما بر مبنای اصل برائت که‬ ‫هم در حقوق داخلی مورد توجه و اعتناست و هم در حقوق‬ ‫بین‌المللی با این موضوع روبرو می‌شویم ولی اگر بخواهیم‬ ‫بحث سیاسی را مطرح کنیم آن‌وقت وارد حیطه دیگری‬ ‫می‌شویم که به نظر من باید منتظر شویم تا اساسن تکلیف‬

‫این اتهامات از نظر حقوقی روشن شود و سپس بحث‌های‬ ‫سیاسی و تنبیه و واکنش‌های جهانی مطرح می‌شود‪ .‬به نظرم‬ ‫تا پیش از محکومیت نهایی در دادگاه‌ها نهایی ورود به این‬ ‫بحث‌ها بیش از آن‌که حقوقی باشد سیاسی است‪.‬‬

‫علی افشاری‪ :‬فعلن در این خصوص به دلیل این‌که تنها‬ ‫اتهاماتی از سوی مقامات آمریکایی به مقامات جمهوری‬ ‫اسالمی عنوان شده نمی‌توان اظهارنظر قطعی کرد و این‬ ‫طرح هم طرح بسیار عجیبی است که بیشتر شبیه سناریو‬ ‫فیلم‌های هالیوودی است و بنابراین در مرحله نخست‬ ‫بسیار دشوار است که بشود قضاوت کرد و باید صبر کرد‬ ‫تا مقامات آمریکایی مستنداتشان را ارایه دهند اما از آن‌جا‬ ‫که وزیردادگستری امریکا و دیگر مقامات بلندپایه آمریکایی‬ ‫نظیر هیالری کلینتون و جوزف بایدن موضع‌گیری کرده‌اند به‬ ‫هر حال این فرض را نشان می‌دهد که دستشان پر است و‬ ‫بی‌گدار به آب نزده‌اند‪ .‬اظهار نظر قطعی درباره این موضوع‬ ‫نیازمند اطالعات بیشتری است اما اگر بخواهیم فرض را بر‬ ‫این بگذریم که این ادعا درست است می‌شود گمانه زنی‬ ‫کرد که احتمالن ارتباط بین این اقدام و انگیزه‌های حکومت‬ ‫ایران را باید در موضع‌گیری‌هایی دانست که در سال‌های‬ ‫قبل احمدی‌نژاد مدعی بود که نظام امریکا را یک نظام در‬ ‫حال عفول و سقوط توصیف می‌کرد ولی به تازگی و به طور‬ ‫مشخص از سال گذشته تا به حال شخص رهبر جمهوری‬ ‫اسالمی هم مواضع مشابهی را اتخاذ کرده و می‌بینم که در‬ ‫سفر اخیرش به کرمانشاه هم به صراحت اعالم می کند که‬ ‫همین «جنبش ضدسرمایه‌داری اشغال وال استریت» امریکا‬ ‫را زمین خواهد زد‪ .‬یا عنوان می‌کند که این مرحله آخر بنیان‬ ‫سرمایه‌گذاری است و می‌توان در نظر گرفت که این اقدام‬ ‫یک نوع تالش دفاعی از سوی حاکمیت به خصوص از سوی‬ ‫الیه های افراطی آن بوده که سطحی از درگیری را در خاک‬

‫امریکا ایجاد کنند اما آن‌ها به طور قطع این آگاهی را هم‬ ‫دارند که چنین اقدامی با واکنش تند امریکا همراه خواهد بود‬ ‫اما تصور و ارزیابیشان این بوده که چنین واکنشی در سطح‬ ‫یک حمله محدود نظامی خواهد بود که چه بسا آن را به منزله‬ ‫فرصتی قلم‌داد می‌کنند تا بتوانند اختالف‌ها و تضادهایی را که‬ ‫درون خود جبهه اصول‌گراها به وجود آماده را مهار کنند و‬ ‫بین خودشان وحدت و از طرفی هم توجیهاتی را برای ایجاد‬

‫فضای پلیسی در کشور ایجاد کنند و به نوعی هم عدم انسجام‬ ‫بین مردم و حکومت را کاهش دهند و با طرح این‌که کشور‬ ‫در آستانه جنگ هست بتوانند بخشی از نیروهای جامعه را با‬ ‫شعارهای ناسیونالیستی بسیج کنند‪ .‬در نهایت این طرح خیلی‬ ‫عجیب و غیر عقالنی است و یک محاسبه ساده نشان می‌دهد‬ ‫که منفعتی برای حاکمیت ایران ندارد و ایران را به طور کامل‬ ‫در وضعیت یک بازنده قرار خواهد داد اما به هر حال این را‬ ‫هم باید در نظر داشت که ممکن است این یک طرح از سوی‬ ‫عناصر نفوذی امریکا به یک خط گمراه کننده در حاکمیت‬ ‫ایران به خصوص نیروهای نظامی مانند نیروی قدس داده‬ ‫باشند و آن‌ها را در این مسیر گمراه کرده باشند اما این هم‬ ‫فقط یک فرضیه است که با توجه به نوع واکنشی که مقامات‬ ‫امریکا داشته و ویژگی‌هایی که نظام سیاسی امریکا دارد که‬ ‫یک ناظم سیاسی باز است و مسایل به سختی در آن مخفی‬ ‫می‌ماند و هزینه‌های افشاگری در آن خیلی باال است احتمال‬ ‫این فرضیه را زیاد نمی‌کند‪ .‬اما باید منتظر اطالعات بیشتر بود‬ ‫تا بتوان ارزیابی درستی کرد‪.‬‬ ‫امیرحسین گنج بخش‪ :‬من کاملن گیج شده‌ام‪ .‬شرایطی‬ ‫که در این مساله مطرح شده حتا به گفته وزیر دادگستری‬ ‫امریکا هم شبیه فیلم‌های هالیوودی است که یک کشوری‬ ‫تصمیم بگیرد از طریق یک کارتل قاچاق‌چی مواد مخدر یک‬ ‫رستورانی را در واشنگتن منفجر کند که سفر یک دولت خارجی‬ ‫را در آن‌جا ترور کند‪ .‬داستان عجیب و غریبی است و همه را‬ ‫دچار گیجی کرده‌است ولی به ظاهر بر اساس گفته‌های وزیر‬ ‫دادگستری امریکا مدارک و اسنادی که وجود دارد تا حدودی‬ ‫در اثبات این اتهام حرکت می‌کند‪.‬‬

‫اگر در نظر بگیریم این اتهام از سوی آمریکایی‌ها ثابت‬ ‫شود آیا فکر می‌کنید تحریم‌های گسترده‌تری در انتظار‬ ‫ایران خواهد بود یا شاهد جنگ دیگری در خاور میانه‬ ‫خواهیم بود؟‬

‫مهرانگیز کار‪ :‬همه این‌ها قابل پیش بینی است‪ .‬اگر به‬ ‫واقع فرصت‌های درست و قانونی وجود داشته باشد و پروسه‬ ‫صحیح را طی کند و ایران در مورد این اتهام محکوم شود‬ ‫جامعه جهانی با امریکا همراهی خواهد کرد‪ .‬اتحاد جامعه‬ ‫جهانی برای این‌که یک رژیمی تضعیف یا حتا تقویت شود‬ ‫خیلی اهمیت دارد‪ .‬در این مورد خاص اگر کار به محکومیت‬ ‫بکشد و محکومیت به صورت صحیح و قانونی بر پایه قوانین‬ ‫بین‌الملل ثابت شود به نظرم جامعه جهانی و حتا آن بخش از‬ ‫جامعه جهانی که در حال حاضر درباره ایران بسیار با احتیاط‬ ‫عمل می‌کند هم به دولت امریکا می‌پیوندد و نه فقط دولت‬ ‫ایران در خطر تحریم‌های بیشتر قرار می‌گیرد بلکه ممکن‬ ‫است در خطر برخوردهای نظامی یا درگیر شدن با یک جنگ‬ ‫منطقه‌ای هم قرار بگیرد‪.‬‬ ‫علی افشاری‪ :‬فرض جنگ را خیلی بعید می‌دانم‪ .‬هرچند‬ ‫که رییس کمیته امنیت داخلی در سنا گفته بود همه گزینه‌ها‬ ‫بر روی میز قرار دارد ولی من گزینه برخورد نظامی را در‬ ‫کوتاه مدت امکان‌پذیر نمی‌دانم ولی فکر می‌کنم آن‬ ‫چیزی که مقامات دولت امریکا به دنبالش هستند ارتقاع‬

‫کیفی تحریم‌ها از سطح کنونی به سطح باالتری است و به‬ ‫تحریم‌های کمرشکن نزدیک می‌شود و چه بسا این چیزی‬ ‫است که در ماه های گذشته مقامات آمریکایی مشغول بررسی‬ ‫آن بوده‌اند و قطعن تبعات آن برای حکومت ایران سنگین‬ ‫خواهد بود‪ .‬فکر می‌کنم این اتفاق در بحران‌هایی که در ‪۳۳‬‬ ‫سال گذشته بین ایران و امریکا وجود داشته سنگین‌ترین بوده‬ ‫و به نظر می‌رسد شدت برخورد دولت امریکا هم با دولت‬ ‫ایران بیشتر خواهد شود‪ .‬طرح ترور یک مقام سعودی یکی‬ ‫از جنبه‌های عجیب این ماجراست اما اگر فرض بر درستی‬

‫این اتهام باشد و مقامات ایران یک مقام سعودی را انتخاب‬ ‫کرده‌اند می‌توان در نظر گرفت که این موضوع با بحرانی که‬ ‫در روابط ایران و عربستان پس از حوادث بهار عربی به وجود‬ ‫آمده و در حال حاضر مناسباتی مانند جنگ سرد میان ایران‬ ‫و عربستان برقرار است و در چارچوب این بحران مقامات‬ ‫حکومت ایران خواسته‌اند ضربه شصتی به مقامات عربستان‬ ‫نشان دهند و چه بسا بخواهند عنوان کنند عربستان در داخل‬ ‫خاک امریکا هم آسیب پذیر است‪ .‬هم‌زمان اعالم شده که‬ ‫گویا قرار بوده سفارت اسراییل در آمریکا هم مورد حمله قرار‬ ‫بگیرد و ممکن است ایران می‌خواسته با این کار به هم‌سویی‬ ‫بین اسراییل و عربستان در این قضیه دامن بزند‪ .‬به هر حال‬ ‫بخشی از نیروهای حکومتی و شبهه حکومتی در ایران در رد‬ ‫این قضیه و توجیه چنین سناریویی مدعی هستند که یکی از‬ ‫اهداف آمریکایی‌ها با طرح این اتهام این بوده که عربستان‬ ‫و کشور‌های عربی را به اسرائیل نزدیک کنند و بر خالف‬ ‫روندی که پس از بهار عربی میان کشورهای عربی و اسرائیل‬ ‫به وجود آمده و رابطه بین کشورهای عربی و اسرائیل تیره‌تر‬ ‫از قبل شده آمریکایی‌ها از این طریق می‌خواهند این فاصله‬ ‫را کم کنند‪.‬‬ ‫امیرحسین گنج بخش‪ :‬صحبت‌هایی که تا به حال‬ ‫شنیده‌ام نشان از منزوی کردن هر چه بیشتر و کوشش در‬ ‫جهت تحریم‌های بیشتر علیه ایران دارد‪ .‬اگر کمی عقل در سر‬ ‫رهبران سیاست خارجی امریکا باشد باید موضوع حمله نظامی‬ ‫به ایران از روی میز برداشته شود چون این حرکت و عملی‬ ‫است که به هیچ وجه قابل پیش‌بینی نیست که چه عواقبی در‬

‫ادامه مطلب در صفحه ‪18‬‬


‫پائولو کوئیلو و سریال‌های ماه رمضان‬

‫مصطفا خلجی‬

‫بررسی تطبیقی سریال‌های تلویزیون جمهوری اسالمی ویژه ماه‬ ‫رمضان با آثار پائولو کوئیلو‪ ،‬به خوبی میزان تأثیرپذیری سازندگان‬ ‫این سریال‌ها را از آثار این نویسنده‌ نشان می‌دهد‪ .‬این در حالی‬ ‫است که مقامات جمهوری اسالمی طی سال‌های اخیر با حمالت‬ ‫گسترده علیه پائولو کوئیلو‪ ،‬ضمن ممنوع کردن ترجمه‪ ،‬انتشار و‬ ‫توزیع کتاب‌هایش‪ ،‬آن ها را منبع «افکار خرافی»‪« ،‬عرفان‌های‬ ‫دروغین»‪« ،‬فساد اخالقی»‪« ،‬همجنس گرایی» و ‪ ...‬می‌دانند‪.‬‬ ‫به نظر می‌رسد‪ ،‬پس از آن که پائولو کوئلیو ترجمه فارسی آثارش‬ ‫را به صورت رایگان روی اینترنت قرار داد‪ ،‬این نویسنده مشهور‬ ‫برزیلی با حضور ناخواسته‌اش در سریال‌های تلویزیونی‪ ،‬یک بار‬ ‫دیگر به جمهوری اسالمی «رودست» زده است‪.‬‬ ‫عالوه بر «مذهبی‌سازی» سریال‌های تاریخی‪ ،‬چند سالی‬ ‫است که سیاست تلویزیون جمهوری اسالمی در تولید فیلم و‬ ‫سریال‌های اجتماعی‪-‬خانوادگی نیز از نگاه و پرداخت رئالیستی‬ ‫به قصه‌ها‪ ،‬به روی کردی دینی سوق پیدا کرده است و تالش‬ ‫می‌شود با ساخت هر سریال‪ ،‬پیامی دینی‪ ،‬منطبق با قرائت رسمی‬ ‫جمهوری اسالمی از دین‪ ،‬به مخاطب منتقل شود‪.‬‬ ‫اما این سیاست از آن جا که یک «دستور از باال به پایین» از سوی‬ ‫کسانی است که صرفن به نتیجه‌گیری دینی می‌اندیشند‪ ،‬امر فیلم‬ ‫و سریال‌سازی را در تلویزیون جمهوری اسالمی مختل کرده و‬ ‫آشفتگی‌ و بی‌کیفیتی سریال‌ها را به حد بسیار پایینی رسانده‪ ،‬که حتا‬ ‫صدای اعتراض رسانه‌های حکومتی را نیز بلند کرده است‪.‬‬ ‫یکی از نشانه‌های آشفتگی در سریال‌های مذهبی تلویزیون‪ ،‬که‬ ‫پخش آنها در ماه رمضان بیشتر می‌شود‪« ،‬سردرگمی» سازندگان‬ ‫این سریال‌ها در پیدا کردن سوژه‌های مذهبی است‪ .‬این سردرگمی‬ ‫ناشی از فقدان دانش دینی و هم چنین محدودیت‌های گمراه‌کننده‬ ‫تلویزیون جمهوری اسالمی است که سریال‌سازان را به سمت‬ ‫مضامینی پیش‌پاافتاده می‌کشاند؛ مضامینی که قبلن جمهوری‬ ‫اسالمی خود علیه آن ها موضع گرفته و نقدشان کرده است‪.‬‬ ‫به نظر می‌رسد سیاست دینی‌سازی سریال‌ها در تلویزیون ایران‪،‬‬ ‫عرصه را برای جوالن جن و پری باز کرده و گویی تنها با «ارواح»‪،‬‬ ‫«فرشتگان» و «شیاطین» می‌توان به مخاطب مفهومی دینی را‬

‫سحر‪ .‬ج‬

‫منتقل کرد‪.‬‬ ‫کپی‌برداری از رمان‌های پائولو کوئیلو‬ ‫مجموعه تلویزیونی «سقوط یک فرشته» ساخته بهرام بهرامیان‬ ‫که ماه رمضان امسال از شبکه یک سیما پخش‬ ‫شد‪ ،‬داستان دو دختر جوان است‬

‫که با هم بزرگ شده‌اند؛ یکی به همراه مادرش و‬ ‫تحت سرپرستی او تولیت یک امامزاده را به عهده دارد و دیگری‬ ‫با پدرش زندگی می‌کند‪ .‬داستان اصلی از آن جا شروع می‌شود که‬ ‫پسری جوان و ناشناس‪ ،‬وارد محله آن ها می‌شود و بعد از مدتی‬

‫سارا‪ ،‬دختری که با پدرش زندگی می‌کند‪ ،‬چنان به عشق این پسر‬ ‫که در واقع نماد شیطان است و روایت داستان را هم به عهده دارد‪،‬‬ ‫گرفتار می‌شود که همه حرمت‌ها را می‌شکند و هرچه را بد ا‌ست‬ ‫انجام می‌دهد‪.‬‬ ‫داستان «سقوط یک فرشته»‪ ،‬همان قصه قدیمی فریفتن آدم از‬ ‫سوی شیطان و نبرد خیر و شر است‪ .‬این قصه‌ تکراری که با سریال‬ ‫«او یک فرشته بود» آغاز شد و در سریال «کما» ادامه پیدا کرد‪،‬‬ ‫اکنون نیز تنها با تغییر شخصیت‌ها یک بار دیگر کپی‌برداری شده‬ ‫است‪.‬‬ ‫اما به نظر می‌رسد «سقوط یک فرشته» و دیگرسریال‌های مشابه‪،‬‬ ‫به گونه‌ای متأثر از رمان «شیطان و دوشیزه پریم» نوشته پائولو‬ ‫کوئیلو ساخته شده‌اند‪.‬‬ ‫در «شیطان و دوشیزه پریم» مردی غریبه وارد دهکده‌ای می‌شود‪ ،‬و‬ ‫با یک توطئه‪ ،‬دهکده را درگیر مکر خود می‌کند‪ .‬او در جست و جوی‬ ‫پاسخ این پرسش است که آیا انسان در ذات خویش نیک است یا بد‪.‬‬ ‫ت کند‬ ‫در این داستان‪ ،‬غریبه‪ ،‬شانتال‌ پریم‌ را انتخاب‌ می‌کند تا ثاب ‌‬ ‫انسان‌ ذاتن شر است‪ .‬درست مثل سریال «سقوط یک فرشته» که‬ ‫نیما‪ ،‬شیطان داستان و غریبه قصه‪ ،‬سارا را انتخاب می‌کند‪.‬‬ ‫در «سقوط یک فرشته» هم بیگانه قرار است همه را آزمایش کند‬ ‫اما در میان اعضای خانواده فقط یک نفر و در میان افراد محل فقط‬ ‫عده کمی به او می‌گرایند‪.‬‬ ‫اما باز هم شباهت‌هایی میان سریال «سقوط یک فرشته» و‬ ‫رمان‌های کوئیلو وجود دارد؛ به عنوان نمونه‪ ،‬نوشتن قرآن روی دیوار‬ ‫توسط بازیگر نقش «یاور»‪ ،‬جوان عقب‌افتاده‪ ،‬یادآور بخش‌هایی از‬

‫آزادی‬ ‫آزادی؛ آزادی‬ ‫چه شرمگینی ازحضورت‬ ‫آزادی؛ آزادی‬ ‫تو حاصل مرگی؛‬ ‫کودک خونی؛‬ ‫یادآور شکنجه‌ای‬ ‫آزادی؛ آزادی‬ ‫چه شرمگینی از حضورت‬

‫رمان‌های مختلف پائولو کوئیلو مثل «سفر به دشت ستارگان» یا‬ ‫«کیمیاگر» است‪ .‬در داستان کیمیاگر هم جوان اسپانیایی در صحرا‬ ‫با مردی روبه‌رو می‌شود که به او می‌آموزد نوشته‌های روی شن‌ها را‬ ‫بخواند یا در «سفر به دشت ستارگان» سالک از استاد خود می‌آموزد‬ ‫که روی آب ریخته بر زمین نقش‌هایی بکشد و آن ها را بخواند‪.‬‬ ‫یا دیالوگ‌هایی مانند «مردم قرآن خودشونو می‌خوان‪ ،‬دیگه نمیشه‬ ‫مثل این قرآنو پیدا کرد و نمی‌شه روش قیمت گذاشت» که در این‬ ‫سریال از زبان «یاور»‪ ،‬گفته می‌شود یادآور شمشیر مقدسی ست که‬ ‫در داستان «سفر به دشت ستارگان» با شمشیرهای دیگر فرق دارد‪.‬‬ ‫در «سقوط یک فرشته» هم قرآن دزدیده شده با دیگر قرآن‌ها فرق‬ ‫دارد‪ ،‬اما دقیقن مشخص نیست تفاوت آن در چیست‪.‬‬ ‫سریال «سی‌امین روز»‪ ،‬ساخته جواد افشار نیز که ماه رمضان امسال‬ ‫هر شب از شبکه دوم پخش شد‪ ،‬داستان یک محکوم به اعدام است‬ ‫که وقتی باالی دار می‌رود‪ ،‬طناب دار یک دفعه بریده و جوان نجات‬ ‫پیدا می‌کند‪ ،‬اما درست بعد از نجات از مرگ است که یک فرشته بر‬ ‫او نازل می‌شود و خبر می‌دهد که به خاطر فطرت پاکش از قصاص‬ ‫نجات پیدا کرده! و البته ماموریتی دارد که باید تا سی روز آینده‬ ‫انجام دهد و پس از آن از دنیا خواهد رفت‪.‬‬ ‫این سریال را می‌توان با رمان «دیدار با فرشتگان» پائولو کوئیلو‬ ‫مقایسه کرد که قهرمان داستان برای دیدار با فرشته نگهبانش راهی‬ ‫سفری چهل روزه به صحرا می‌شود‪ .‬همچنین می‌شود تیتراژ آغازین‬ ‫سریال را که دو فرشته روی قبرها نشسته‌اند و یکی از سکانس‌ها‬ ‫را که سیاوش داخل یکی از قبرها می‌خوابد تا تمرین مرگ کند‪ ،‬با‬ ‫«خاطرات یک مغ» مقایسه کرد که شخصیت اصلی مجبور به انجام‬ ‫تمرین مردن و به خاک سپرده شدن در قبر داخل ذهن خود است‪.‬‬ ‫همان طور که در داستان «دیدار با فرشتگان»‪ ،‬راهنمای کوئیلو به‬ ‫او می‌آموزد که فرشته نگهبانش باید چه ویژگی‌هایی داشته باشد‪،‬‬ ‫در سریال «سی‌امین روز» هم سیاوش‪ ،‬شخصیت اصلی که موفق‬ ‫به دیدار البته ناخواسته فرشته نگهبان خود با نام «پارسان» شده‪ ،‬به‬ ‫نزد روحانی محله خود می‌رود تا ویژگی‌های فرشته‌ واقعی را از او‬ ‫بپرسد‪ .‬روحانی هم به او یاد می‌دهد که چگونه فرشته‌اش را امتحان‬ ‫کند تا قالبی نباشد و به او می‌آموزد که در مقابل فرشته نام «امام‬ ‫زمان» را بر زبان بیاورد؛ اگر تعظیم کرد‪ ،‬فرشته واقعی ا‌ست و اگر‬ ‫نه‪ ،‬شیطان است‪.‬‬ ‫در نقدهایی که جمهوری اسالمی علیه پائولو کوئیلو منتشر کرده‬ ‫آمده است که چرا «میکائیل»‪ ،‬یکی از بزرگ ترین فرشتگان الهی‪،‬‬ ‫بر یک زن جادوگر نازل می‌شود و این زن مخاطب الهام فرشته‬ ‫قرار می‌گیرد و حتا به وی دستوراتی می‌دهد‪ .‬در صورتی که در‬ ‫سریال «سی‌امین روز» یک قاتل محکوم به مرگ فرشته نگهبانش‬ ‫را بی‌آنکه بخواهد می‌بیند و فرشته حتی به او زمان مرگش را هم‬ ‫اعالم کرده و از او می‌خواهد که در این سی روز باقیمانده از عمرش‬ ‫وظیفه خود را انجام دهد‪.‬‬ ‫سریال «پنج کیلومتر تا بهشت»‪ ،‬به کارگردانی علیرضا افخمی نیز‬ ‫که ماه رمضان امسال از شبکه سوم سیما پخش می‌شود‪ ،‬قصه یک‬ ‫«روح سرگردان» است‪ .‬این سریال‪ ،‬قصه‌ی یک پسری است که‬ ‫عاشق دختر قیم خود شده و پس از یک درگیری به کما می‌رود‬ ‫و بازی ارواح شروع می‌شود‪ .‬نمی‌توان گفت که موضوع «روح‬ ‫سرگردان» که پیشتر نیز در چند فیلم و سریال دیگر تکرار شده‪،‬‬ ‫به طور مشخص از آثار پائولو کوئیلو گرفته شده‪ ،‬بلکه این موضوع‬ ‫الگوبرداری از فیلم‌ها و رمان‌هایی است که در غرب و بر اساس‬ ‫تفکر مسیحیت شکل گرفته‪ .‬این در حالی است که یکی از اتهامات‬ ‫جمهوری اسالمی به پائولو کوئیلو «ترویج مسیحیت» است‪.‬‬ ‫در اسالم برخالف الهیات مسیحی چیزی به نام روح سرگردان وجود‬ ‫ندارد‪ .‬به همین دلیل چند سالی‌ است که سریال‌سازان تلویزیون‬ ‫جمهوری اسالمی به این نتیجه رسیده‌اند برای نشان دادن روح‬ ‫سرگردان می‌توانند از روح آدم‌های به کما رفته استفاده کنند‪ .‬در‬ ‫واقع سازندگان این سریال‌ها‪ ،‬اعتقادات کسانی مثل پائولو کوئیلو یا‬ ‫جری زوکر‪ ،‬کارگردان فیلم معروف «روح» را اسالمیزه کرده‌اند‪ .‬به‬ ‫عنوان نمونه‪ ،‬برخی از سکانس‌های «پنج کیلومتر تا بهشت» مثل‬ ‫سکانس رد شدن روح از دیوار‪ ،‬یا جسم انسان‌ها یا چگونگی بردن‬ ‫روح مرده به عالم دیگر‪ ،‬کپی دقیق و بدون تغییر از فیلم «روح»‬ ‫است‪.‬‬ ‫اما یک تفاوت بنیادین میان سریال‌های تلویزیون با آثار پائولو کوئیلو‬ ‫وجود دارد‪ :‬در این سریال‌ها همیشه یک شخصیت روحانی درستکار‪،‬‬ ‫شخصیت داستان را به خیر راهنمایی می‌کند‪ ،‬اما در اغلب رمان‌های‬ ‫کوئیلو کشیشی وجود دارد که به بدی گرایش داشته و گاه منشا‬ ‫شر می‌شود‪.‬‬


‫کیان امانی‬

‫شبی سیاه برای انقالب مصر‪ .‬این تیتر روزنامه الشرق چاپ مصر پس از درگیری‌های خونین بین مسیحیان‬ ‫قبطی و اسالم‌گرایان تندرو مصری بود‪ .‬این درگیری یکشنبه شب پس از به آتش کشیده شدن یک کلیسا توسط‬ ‫اسالم‌گرایان تندرو به وجود آمد و منجر به کشته شدن ‪ ۲۴‬نفر شد‪ .‬عکس‪ :‬نیویورک تایمز‬

‫وز چهارشنبه ششم‬ ‫رسیده است‪ .‬از ر‬ ‫هرهای دیگر آمریکا‬ ‫پرسون» واشینگتن‬ ‫ت» از نیویورک به ش‬ ‫ور در میدان «مک‌‬ ‫سخیر «وال استری‬ ‫ل می‌دهند با حض‬ ‫ی سهامی بانک‌ها‬ ‫موج جنبش ت‬ ‫ها را جوانان تشکی‬ ‫های مالی شرکت‌ها‬ ‫ن‬ ‫شتر آ ‌‬ ‫ی آمریکا‪ ،‬سیاست‌‬ ‫معترض که بی ‌‬ ‫عکس‪ :‬کیان امانی‬ ‫ی اقتصادی و سیاس‬ ‫اکتبر مردم‬ ‫ن سپری می‌کنند‪.‬‬ ‫ت به وضعیت کنون‬ ‫را هم در این میدا‬ ‫ایتخت آمریکا نسب‬ ‫ض دارند و شب‌ها‬ ‫پ‬ ‫سیاست‌مداران اعترا‬ ‫و تسلط آن‌ها بر‬

‫نهم اکتبر سال‌روز تولد جان لنون‬ ‫خواننده‪ ،‬آهنگ‌ساز و شاعر بود‪ .‬جان لنون‬ ‫از شناخته‌ترین و برجسته‌ترین چهره‌های‬ ‫دنیای موسیقی راک در انگلستان و یکی از اعضای‬ ‫موسس گروه بیتلز بود‪ .‬در دسامبر ‪ ۱۹۸۰‬در حالیکه‬ ‫لنون همراه با همسرش یوکو اونو به آپارتمان خود در‬ ‫ساختمان داکوتا در شهر نیویورک باز می‌گشت به دست‬ ‫پمن به ضرب‬ ‫یکی از طرفداران سابقش به نام مارک دیوید َچ َ‬ ‫چهار گلوله کشته شد‪ .‬عکس‪ :‬مجله رولینگ استون‬

‫ما‬ ‫سرنگونی رژیم را‬ ‫می خواهیم‪ .‬این‬ ‫بش‬ ‫نو‬ ‫ار‬ ‫ش‬ ‫ا‬ ‫ته‬ ‫سد‬ ‫ای‬ ‫م‬ ‫س‬ ‫ی‬ ‫‌گ‬ ‫ت‬ ‫ویند از زمان‬ ‫که در دستا‬ ‫ن‬ ‫آغ‬ ‫ک‬ ‫از‬ ‫ا‬ ‫ود‬ ‫عت‬ ‫ک‬ ‫را‬ ‫س‬ ‫ض‬ ‫‌‬ ‫ور‬ ‫عک‬ ‫ها‬ ‫س‪:‬‬ ‫در م‬ ‫ی می‌بینید‪.‬‬ ‫انقالبیون سوری‬ ‫اه مارس تاکنون‬ ‫مخالفان حکومت‬ ‫بیش از ‪ 3000‬ن‬ ‫فر‬ ‫جا‬ ‫ن‬ ‫خ‬ ‫ود‬ ‫را‬ ‫از‬ ‫دست داده‌اند‪.‬‬

‫درگیری‌ها در شهر سرت میان هواداران و مخالفان قذافی به اوج خود رسیده است‪ .‬مخالفان هنوز موفق به‬ ‫تصرف کامل این شهر نشده‌اند‪ .‬نقطه قوت هواداران قذافی شناخت کامل منطقه و هم‌چنین تجهیزات مناسب‬ ‫نظامی از جمله سالح‌هایی با قابلیت دید در شب است که در اختیار دارند‪ .‬عکس‪ :‬اسوشیتدپرس‬

‫ارزیابی جدید سازمان ملل متحد بیان‌گر افزایش شصت درصدی میزان تولید موادمخدر در افغانستان‬ ‫نسبت به سال گذشته است‪ .‬باال رفتن قیمت مواد مخدر در جهان و بی‌توجهی و حتا هم‌کاری برخی‬ ‫مقامات دولتی و پلیس از دالیل اصلی این افزایش تولید است‪ .‬بیشتر کشت‌زارهای خشخاش در افغانستان‬ ‫در والیت‌های جنوبی و غربی این کشور قرار دارند‪ .‬عکس‪ :‬رویترز‬


‫عال‬

‫«حقیقت همیشه یک رویه است‪...‬آیا این‬ ‫دروغی دو رویه نیست؟‬

‫فریدریش نیچه‬

‫فیلمی که این بار پیشنهاد می‌کنم‪ ،‬عالوه بر این‌که ایده‌ی‬ ‫بسیار جالبی دارد و خالقانه است‪ .‬شاید برای تماشاگر ایرانی‬ ‫بیشتر به خاطر دیدن تصاویر بسیاری از چهره‌های شاخص‬ ‫انقالب پنجاه و هفت ایران جالب باشد‪.‬‬ ‫فیلم«قضیه‪ ،‬شکل اول‪...‬شکل دوم» در سال‪7919‬میالدی‬ ‫یا ‪1358‬شمسی درست چند ماه پس از انقالب به کارگردانی‬ ‫عباس کیارستمی به شکل نهایی خودش رسید ‪.‬ایده‌ی این‬ ‫فیلم مستند به این شکل پرداخته می شود که دانش آموزی‬ ‫در کالس درس هنگامی که معلم در حال کشیدن طرحی‬ ‫بر روی تخته سیاه است ‪ ،‬ریتم خاصی را با دست بر روی‬ ‫میز می‌زند‪ .‬معلم از دو ردیف آخر کالس می‌خواهد کسی‬ ‫را که این صدا را ایجاد کرده معرفی کنند و یا به مدت یک‬ ‫هفته از کالس اخراج شوند‪.‬‬ ‫در بخشی از فیلم دانش آموزان هم‌کالسی‬ ‫خودشان را لو نمی‌دهند‪ .‬در این‌جا سلسله‌ای‬ ‫از مصاحبه‌ها با افراد مختلف انجام می‌شود تا‬ ‫نظرشان را در مورد این قضیه ابراز کنند‪ .‬شاید‬ ‫نکته‌ای که فیلم را امروز بعد از گذشت ‪32‬‬ ‫سال جذاب‌تر می‌کند این است که تقریبن تمام‬ ‫کارشناس‌ها و افرادی که نظراتشان را اعالم‬ ‫می‌کنند‪ ،‬افرادی مشهور و تاثیرگذار در ایران‬ ‫بعد از انقالب و تعدادی از آن‌ها جزو چهره‌های‬ ‫کلیدی آن بوده‌اند‪.‬‬ ‫طیف گسترده‌ی اعتقادات و جهان بینی‌ها و‬ ‫دیدگاه‌های سیاسی–اجتماعی افراد در این فیلم‬ ‫شگفت آور است‪.‬‬ ‫ا فر ا د ی چو ن « صا د ق خلخا لی » ‪،‬‬

‫« ابراهیم یزدی»‪« ،‬کمال خرازی »‪،‬‬ ‫«نورالدین کیانوری»‪« ،‬دکتر متین دفتری»‪،‬‬ ‫«صادق قطب‌زاده » و بسیاری دیگر که همه در زمان فیلم‬ ‫و بعد از آن از چهره‌های مهم سیاسی ایران بوده‌اند و یا‬ ‫افرادی که در عرصه هنر فعال بوده و هستند‪ ،‬چون «عزت‌اهلل‬ ‫انتظامی»‪« ،‬مسعود کیمیایی»‪« ،‬نورالدین زرین کلک»‪،‬‬ ‫«نادر ابراهیمی»‪« ،‬علی موسوی گرمارودی» و‪....‬‬ ‫بخش دیگر فیلم در جایی شکل می‌گیرد که یکی از هفت‬ ‫دانش‌آموز بعد از چند روز خارج از کالس ایستادن‪ ،‬به‬ ‫کالس بر می‌گردد و یکی از دانش آموزان را به عنوان فرد‬ ‫موردنظر به معلم معرفی می‌کند و در ازای این کار بر سر‬ ‫کالس درس می‌نشیند‪.‬‬ ‫در بخشی که در مورد مقاومت بچه‌ها صحبت می‌شود‪،‬‬ ‫نکته‌ی جالب توجه این است که بیشتر این کارشناسان با‬ ‫توجه به فضای انقالبی آن دوران این رویداد را به نوعی‬ ‫استعاره‌ای از رابطه مردم و یا مخالفان با یک قدرت سیاسی‬

‫درخواست عربستان از بان کی‌مون‬

‫«مطرح شدن توطئه ترور‬ ‫در شورای امنیت»‬

‫نمایندگی دایم عربستان در سازمان ملل متحد روز شنبه به‬ ‫طور رسمی از دبیرکل سازمان ملل متحد خواست تا شورای‬ ‫امنیت را در جریان توطئه ترور سفیر عربستان در ایاالت‬ ‫متحده آمریکا‪ ،‬بگذارد‪.‬‬ ‫به گزارش فردا به نقل از خبرگزاری دولتی سعودی‪ ،‬نمایندگی‬ ‫عربستان در سازمان ملل‪ ،‬در بیانیه خود این «توطئه» را‬ ‫«نقض قوانین بین‌المللی‪ ،‬قطع‌نامه‌های سازمان ملل متحد و همه کنوانسیون‌ها و معیارهای انسانی» دانسته است و خطاب به بان کی‬ ‫مون تصریح کرده است‪« :‬همه کسانی که در این اقدام شنیع دست داشته‌اند باید محاکمه شوند‪».‬‬ ‫این در حالی است که ایران اتهامات وارد شده از سوی ایاالت متحده مبنی بر قصد ترور سفیر عربستان در واشنگتن توسط دو تبعه‬ ‫ایران را رد کرده است‪.‬‬ ‫گفتنی است «عادل الجبیر» سفیر عربستان که یک چهره لیبرال عربستان برای دنیای غرب محسوب می‌شود‪ ،‬در دهه نود وارد وزارت‬ ‫امور خارجه عربستان شد‪ .‬در جریان حمالت ‪ 11‬سپتامبر او به عنوان دیپلمات عربستان فعالیت‌های بسیاری انجام‌داد‪ .‬او فارغ‌التحصیل‬ ‫دانشگاه جورج تاون است و در سفارت عربستان در امریکا به عنوان مشاور و مسوول رسانه‌ای و اطالع‌رسانی سفارت عربستان فعالیت‬ ‫می‌کرد‪ .‬انگلیسی بی‌عیب او باعث شد تا پس از حوادث ‪ 11‬سپتامبر بتواند بسیاری از کاستی‌ها را کنترل کرده و از آسیب‌های بیشتر‬ ‫جلوگیری کند‪.‬‬ ‫به گزارش نیویورک تایمز‪ ،‬او در سال ‪ 2007‬وارد سفارت عربستان در واشنگتن شد در حالی که در آن زمان با ‪ 44‬سال سن جوان‌ترین‬ ‫سفیر عربستان محسوب می‌شد‪ .‬گفته می‌شود که در مورد او همه بر یک نکته تاکید دارند که هر کسی که به جبیر که اکنون به مشاور‬ ‫مورد اعتماد ملک عبداهلل تبدیل شده‪ ،‬حمله کند‪ ،‬بدین معنا است که به شخص پادشاه حمله کرده است‪.‬‬

‫می‌پندارند و همبستگی دانش‌آموزان را حرکتی انقالبی و‬ ‫شایان تقدیر می‌دانند ‪.‬بخش کوچک دیگری از کارشناس‌ها‬ ‫و پرسش شوندگان این رویداد را نه یک استعاره سیاسی‬ ‫که یک موقعیت آموزشی در نظر می‌گیرند و این اتحاد‬ ‫را به نوعی همبستگی برای یک عمل ناهنجار و یا یک‬ ‫آشوب می‌بینند و در نتیجه حق را به معلم می‌دهند و تعداد‬ ‫دیگری هم معلم را از این جهت که دانش‌آموزان را در‬ ‫چنین شرایطی قرار داده نکوهش می‌کنند‪.‬‬ ‫در جایی که در مورد پسری که دوستش را لو داده صحبت‬ ‫می‌شود نیز اختالف نگاه‌ها چشم‌گیر است‪ .‬از این‌که سایرین‬ ‫باید این فرد را به باد کتک بگیرند تا ادب شود‪ ،‬تا این‌که او‬ ‫به یک بینش درونی رسیده است که دوستانش آن را هنوز‬ ‫درک نمی‌کنند و یا این دیدگاه که او در اصل قربانی شرایط‬ ‫عجیبی است که معلم به وجود آورده‪.‬‬ ‫این فیلم توانایی آدم‌ها برای در نظرگرفتن رویدادها به‬ ‫عنوان نشانه و استعاره دانستن یک پدیده را به بهترین نحو‬

‫مشخص می‌کند‪ .‬معلم برای بخشی از کارشناس‌ها در نقش‬ ‫پلیس مخفی حکومت قبلی نمایان می‌شود و دانش‌آموزان‬ ‫یک گروه انقالبی که بر سر دوراهی تسلیم یا مقاومت قرار‬ ‫دارند‪ .‬این همان ارزش‌گذاری پدیده‌ها بر اساس فرو کاستن‬ ‫آن‌ها به نمونه‌های مشابه و بر پایه باورها و اعتقادات پیشینی‬ ‫است‪ .‬همین طور نشان‌دهنده خصلت ذاتی ذهن انسان‌ها‬ ‫در مقوله‌بندی رویدادها و سعی در کشف جوهر مشترک‬ ‫بین پدیده‌ها است‪ .‬در فیلم آن عده‌ای که این رخداد را به‬ ‫عنوان یک پدیده مستقل بررسی می‌کنند به نتایج کاملن‬ ‫متفاوتی می‌رسند؛ این‌که دانش آموزان نمی‌بایست با این‬ ‫کار حق هم‌کالسی‌های دیگر را ضایع می‌کردند و یا معلم‬ ‫این فیلم توانایی آدم‌ها برای در نظرگرفتن‬ ‫رویدادها به عنوان نشانه و استعاره دانستن یک‬ ‫پدیده را به بهترین نحو مشخص می‌کند‪.‬‬ ‫نباید کالس را به این شکل اداره می‌کرد و پیشنهاد راه‬ ‫حل‌هایی برای جلوگیری از این‌گونه اتفاق‌ها‪.‬‬ ‫در کل فیلم را می‌شود نمایش تکثر برداشت‌های انسان‌ها‬ ‫از یک رویداد دانست‪ .‬هرچند عباس کیارستمی‬ ‫با نمایش تیتراژ پایانی که با چندین برابر شدن‬ ‫و اجرای دسته جمعی ریتمی که دانش‌آموز بر‬ ‫روی میز زد‪ ،‬همراه است‪ ،‬به نوعی به تداعی‬ ‫شدن تفسیر انقالبی و سیاسی – اجتماعی از‬ ‫این پدیده در ذهن مخاطب کمک می‌کند‪.‬‬ ‫در آخر دیدن این فیلم مستند را به همه‬ ‫پیشنهاد می‌کنم‪ ،‬فیلمی که عالوه بر مفاهیم‬ ‫مهم شامل تصاویر و عقاید گروهی از انسان‌ها‬ ‫است که اکنون بعد از گذشت ‪ 32‬سال دیدن‬ ‫آن‌ها و خصوصن مقایسه دیدگاه‌های دیروز و‬ ‫امروز و یا یادآوری سرنوشت آن‌ها خالی از لطف‬ ‫نیست و کمک به درک جو حاکم بر بخشی از‬ ‫تاریخ معاصر و فضای ذهنی افراد دخیل در آن‬ ‫می‌کند‪.‬‬

‫از سوی کانون وکال مطرح شد‬

‫«درخواست توقف حکم اعدام در مالزی»‬ ‫مدیره کانون وکالی مالزی از نخست وزیر این کشور خواسته‌اند تا به عنوان بخشی از برنامه تغییراتی کشور‪ ،‬اجرای حکم‬ ‫اعدام در مالزی را متوقف کند‪.‬‬ ‫به گزارش کاغذ اخبار‪ ،‬رییس این کانون «لیم چی وی» در یک کنفرانس مطبوعاتی گفته است‪« :‬برخی شخصیت‌های‬ ‫سیاسی فکر می‌کنند برای انجام هر کاری ابتدا باید نظر مردم را جلب کرد‪ .‬برخی بر همه پرسی تاکید دارند ولی من فکر‬ ‫می‌کنم نخست وزیر باید این قدرت و شجاعت را داشته باشد که نقش تعیین کننده را در این خصوص ایفا کند‪».‬‬ ‫این در حالی است که وزیر دفتر نخست وزیری مالزی‪ ،‬خواستار مراجعه به آرای عمومی در این باره شده و اعالم کرده‬ ‫است که پیرامون این موضوع در کابینه بحث‌هایی صورت گرفته است و اگر تصمیمی در این خصوص گرفته شود همانند‬ ‫برچیده شدن قانون امنیت داخلی به اطالع مردم خواهد رسید‪ .‬او تاکید کرده است که نظر مردم برای دولت مهم است‪.‬‬ ‫مخالفان اعدام چند اندونزیایی در مالزی‬ ‫از سوی دیگر‪ ،‬ریاست کانون وکالی مالزی در سخنان خود با اشاره به این که اجرای اعدام باعث کم شدن جرم و جنایت‬ ‫نشده گفته است که دولت‌های خارجی هم در گذشته بدون اجرای همه‌پرسی‪ ،‬قانون اعدام را منسوخ کرده‌اند و نخست‬ ‫وزیر نباید تسلیم افکارعمومی در این زمینه بشود‪.‬‬ ‫او گفته است که اجرای قانون اعدام برای مردم نفعی ندارد و این کار تنها به خاطر دالیل احساسی و برانگیختگی به اجرا‬ ‫در می‌آید‪ .‬هنوز مردم مالزی به آمارها توجه نکرده‌اند که با وجود حکم قطعی اعدام برای متهمین به قاچاق مواد مخدر‪،‬‬ ‫این عمل نه تنها کاهش نیافته بلکه تعداد قاچاق‌چیان رو به افزایش نیز گذارده است‪« .‬لیم» در این زمینه خواستار دادن‬ ‫آگاهی بیش‌تر به مردم شده است‪.‬‬ ‫بنا به اعالم وزارت کشور مالزی‪ ،‬از سال ‪ ۴۴۰ ، ۱۹۶۰‬نفر به اتهام‌های مختلف در مالزی اعدام شده‌اند و اکنون هم ‪۶۹۶‬‬ ‫نفر منتظر اجرای اعدامشان هستند‪.‬‬


‫زندگی دوباره یا میدان جنگ؟‬ ‫مه شب تاجیک‬

‫ازدواج مجدد به معنای پایان یک زندگی مشترک و‬ ‫آغاز یک زندگی مشترک دیگر نیست‪ ،‬بلکه از دید ما در‬ ‫بیشتر اوقات به منزله ی ترسیم دوباره و اغلب دردناک‬ ‫حد و مرزهای خانوادگی و جامعه است‪ .‬آیا برای کسی که‬ ‫شکست خورده یا شریک خود را به هر دلیلی از دست داده‬ ‫است‪ ،‬ازدواج دوباره مهم است؟ به ندرت کسی این سوال را‬ ‫جدی تلقی می کند و با این‌که پاسخ آن را از قبل می‌دانیم‪،‬‬ ‫اما بهتر است کمی درمورد آن فکر کنیم‪.‬‬ ‫سال‌ها پیش اگر مرد یا زنی بیوه می شد‪ ،‬دو گونه ی‬ ‫متفاوت با آن‌ها برخورد می شد‪ ،‬مردان به دلیل شرایط‬ ‫خاصی که برای آن‌ها تعریف شده بود و داشتن کودکان‬ ‫خردسال اجازه ی ازدواج مجدد را داشتند‪ ،‬اما برای زنان‬ ‫که شرایط آن‌ها یک‌سر نادیده گرفته می شد و اعتقاد بر‬ ‫این بود که خود می توانند از نگه‌داری اطفال با کمک‬ ‫مالی دیگران بربیایند‪ ،‬ازدواج مجدد در بیشتر موارد امری‬ ‫نکوهیده بود و زنان تا سال‌های سال مجبور بودند تا به‬ ‫روی تمام نیازهای خویش سرپوش گذاشته و نقش مادر‬ ‫فداکار را ایفا کنند‪ .‬اما مساله ای که در کشور ما به خصوص‬ ‫در این زمینه مطرح است‪ ،‬بحث ازدواج مجدد و درآمیختن‬ ‫آن با مساله ی چند همسری است‪ .‬در کشور ما زمانی که‬ ‫بحث ازدواج مجدد پیش می آید‪ ،‬بیشتر افکار معطوف به‬ ‫مساله ی چند همسری می شود‪ .‬و این‌که بنابر قوانینی به‬ ‫طور کامل مرد ساالرانه این اجازه به مردان داده‬ ‫می شود که با دالیلی واهی‪ ،‬گاهی هم البته به ندرت به جز‬ ‫مساله ی هوس‌رانی دست به ازدواج مجدد بزنند‪ .‬اما مساله‬ ‫تنها این نیست و ازدواج مجدد مساله ای است که از زوایای‬ ‫مختلف قابل بررسی است‪.‬‬ ‫زنان و مردان بسیاری هستند که بر اثر طالق و یا فوت‬ ‫همسر قبلی اشان تصمیم به ازدواج برای بار دوم یا چندم‬ ‫می گیرند‪ .‬ازدواج مجدد مساله ی ازدواج‌های مکرر با وجود‬ ‫داشتن خانواده نیست و اجازه ای نیست که با ریاکاری‌های‬ ‫شرعی و قانونی تنها به مردان و خواست آن‌ها داده شده‬ ‫باشد و نیازها و عواطف زنان به طور کلی آن نادیده گرفته‬ ‫شده باشد‪ .‬بلکه مساله ی یک زندگی دوباره است‪ ،‬یک‬ ‫شروع مجدد‪ .‬مردان که همیشه در نادیده گرفتن حقوق‬ ‫زنان گام‌هایی عظیم به نفع خود برداشتند و بر می دارند‬ ‫به گونه ای مساله ی ازدواج مجدد را مذمت شده مطرح‬ ‫می کردند که کم کم این مساله در خود زنان هم نهادینه‬ ‫شده بود که ازدواج مجدد نقشی از یک هوس است و آن‌ها‬ ‫باید تمام سال‌های عمر خود را در یاد همسر از دست رفته‬ ‫بسوزند و بسازند‪.‬‬ ‫ازدواج مجدد اما برای خود آیین خاصی در کشور ما‬ ‫داشت‪ .‬زنان و مردانی که همسرانشان فوت کرده یا طالق‬ ‫گرفته بودند‪ ،‬برای انتخاب و شروع یک زندگی دوباره مسیر‬ ‫سختی را پیش روی داشتند‪ .‬به خصوص برای زنان‪ .‬آنان از‬ ‫یک‌طرف با مساله ی بیوگی دست به گریبان بودند که در‬ ‫چشم بسیار از مردان به عنوان یک طعمه ی بالقوه بودند‬

‫و از طرفی اگر ازدواج می کردند مجبور به دست و پنجه‬ ‫نرم کردن با مسایل بسیاری بودند که قانون و جامعه پیش‬ ‫روی آنان می گذاشت‪ .‬برای مثال بسیاری از زنان جوان‬ ‫بعد از بیوه شدن حق سرپرستی فرزندانشان را از دست‬ ‫می دادند‪ ،‬و حتا اگر از نظر مالی استطاعت نگه‌داری‬ ‫فرزندان خود را داشتند‪ ،‬قانون صالح نمی دید که کودکان‬ ‫در دامن مادر خود بزرگ شوند‪ .‬به همین دالیل زنان تا‬ ‫سا ل‌ها تمام نیازهای روحی و جسمی خود را نادیده‬ ‫می انگاشتند و تن به ازدواج دوباره نمی دادند‪.‬‬ ‫ازدواج مجدد حق هر انسان بالغی در هر سن و سالی است‪.‬‬ ‫و فرقی هم نمی کند‪ ،‬زن باشد یا مرد یا کودکی داشته باشد‬ ‫یا خیر‪ .‬اگر فردی به هر دلیلی بعد از دوباره مجرد شدن‪،‬‬ ‫احساس نماید که نیاز به فردی دارد که در کنار او باشد‪ ،‬به‬ ‫طور مسلم این مساله حق طبیعی اوست و محدود کردن‬ ‫او به هر دلیلی اعم از عرف و شرع پیامدهای سنگینی از‬ ‫جمله‪ ،‬بی اعتمادی‪ ،‬انزوا‪ ،‬بی حوصلگی یا کناره گیری از‬ ‫اجتماع و حتا خودکشی را برای او به ارمغان می آورد‪،‬‬ ‫که جامعه با نگاه‌های قضاوت کننده ی دایمش در قبال‬ ‫این مساله مسوول است‪ .‬افراد مجرد شده به طور عمومی‬ ‫دچار سیکلی از ناامیدی هستند و حتا اگر تمایلی به ازدواج‬ ‫داشته باشند‪ ،‬حضور فرزندان‪ ،‬اخالق رایج اجتماع و توقع‬ ‫خویشاوندان را مانعی بر سر راه خود می بینند که طبق‬ ‫روال معمول این مساله برای زنان صد برابر مردان است‪.‬‬ ‫ازدواج های دوم عواقب مختلفی ممکن است داشته باشد‪،‬‬ ‫ازدواج های دومی که کامیاب شده‪ ،‬ازدواج های دومی که‬ ‫از همان ابتدا محکوم به فنا بوده‪ ،‬ازدواج های دومی که‬ ‫توسط بچه ها خراب می شود‪ ،‬ازدواج های دومی که بچه‬ ‫های دو طرف به خوبی با هم خو می گیرند و کنار‬ ‫می آیند‪ ،‬ازدواج های دومی که به خاطر محدودیت های‬ ‫مالی شکست می خورند‪ ،‬و ازدواج های دومی که دوام‬ ‫می یابند اما افراد در آن سعادتمند نیستند‪ .‬پس می بینیم که‬ ‫مانند هر مساله ی دیگری این مساله هم در عین سادگی‪،‬‬ ‫پیچیدگی های خاص خود را دارد که هزار و یک دلیل‬ ‫باعث موفقیت یا عدم موفقیت آن می شود‪ .‬ولی ازدواج‬ ‫های دوم و سوم بیشتر از هر مساله ای در یک جامعه با‬ ‫مسااله ی قضاوت روبه رو هستند‪ .‬یعنی جدای از این‌که‬ ‫عده ای می خواهند و آرزو دارند که فردی که برای بار دوم‬ ‫ازدواج کرده شکست بخورد‪ ،‬اما مساله ی قضاوت کردن در‬ ‫این باره حتا در الیه های پنهان افراد وجود دارد‪.‬‬

‫راه های ساده ای اما وجود دارد که شاید با عمل به آن‌ها‬ ‫بتوان بسیاری از مشکالت را در این زمینه مرتفع نمود‪.‬‬ ‫به طور حتم زندگی در یک خانواده جدید و سازگار شدن‬ ‫با آن‪ ،‬به گذشت زمان نیاز دارد تا همه افراد خانواده در‬ ‫شرایط جدیدشان احساس راحتی کنند و بتوانند خود را‬ ‫با این موقعیت‪ ،‬وفق دهند‪ .‬پس الزم است که افرادی‬ ‫که وارد مرحله ی جدیدی از یک زندگی می شوند که از‬ ‫گذشته در جریان بوده است به خود و تمامی خانواده وقت‬ ‫بدهند‪ ،‬زمان باعث می شود‪ ،‬افراد با هم سازگاری‌های‬ ‫بیشتری پیدا نموده و نگاه‌های و رفتارهای خود را که‬ ‫قبلن شاید از مواضعی خاص داشتند کنترل بیشتری‬ ‫نمایند‪.‬‬ ‫هم‌چنین در ازدواج مجدد بنا به شرایط خاص ممکن‬ ‫است اختالف سنی بیشتری وجود داشته باشد‪ ،‬از سویی‬ ‫در این حال فرزندان حاصل از ازدواج قبلی ممکن است‬ ‫در گروه‌های سنی بسیار متفاوتی قرار داشته باشند‪ .‬این‬ ‫امر می تواند وضعیتی به وجود آورد که فرزندان بالغ‬ ‫حاصل از یک ازدواج‪ ،‬فرزندان دانش‌آموز حاصل از‬ ‫ازدواج دیگر و فرزندان تازه به دنیا آمده از ازدواج مجدد‬ ‫در کنار یکدیگر قرار گیرند‪ .‬به طور حتم رفتارهای درست‬ ‫و بی اغماض‪ ،‬می تواند رابطه ای متعادل و مسووالنه‬ ‫برای هر یک از بچه ها بوجود بیاورد‪ .‬مسلم است که هر‬ ‫یک از کودکان قبلی از ازدواج های پیشین این تصور را‬ ‫دارند که فرد جدید جایگزین پدر یا مادر آن‌ها شده است‪،‬‬ ‫بنابراین موضعی سخت و دفاعی اتخاذ نمایند‪ ،‬اگر فرد‬ ‫تازه وارد هم صبوری و کنترل خود را از دست بدهد‪ ،‬و‬ ‫یا والد قبلی در جبهه ی کودکان خود قرار بگیرد‪،‬‬ ‫خب مسلمن‬ ‫مساله ای به جز شکست در انتظار آنان نخواهد بود‪.‬‬ ‫اگر ما با یک دید انسانی به ماجرا نگاه کنیم‪ ،‬که شروع‬ ‫هر زندگی بنا به هزاران دلیل ممکن است به پایان برسد‬ ‫و این مساله ناقض روابط انسانی نیست بلکه به نوعی در‬ ‫دل آن است‪ ،‬می توانیم خود را از نگرش‌های متعصبانه‬ ‫و خشک رهایی بخشیم و اگر فردی به شروعی دوباره‬ ‫نیاز داشت‪ ،‬اگر نمی توانیم به او کمک کنیم‪ ،‬حداقل با‬ ‫هم‌دلی خود‪ ،‬اعتماد به نفس الزم را در او بوجود آوریم‪،‬‬ ‫نه این‌که با رفتارهای غیر عقالنی و نگاه‌های قاضی‬ ‫منشانه او را محکوم به فنا نماییم‪.‬‬


‫گفت وگو با لیونل مسی مردی که فوتبال را آنطور که ما دوست داریم بازی میکند‬

‫فوتبال زندگی من است‬

‫ماهنامه «‪»four four two‬‬ ‫برگردان‪ :‬رضا محدث‬ ‫شانزده ساله بود که برای اولین بر در تیم اول بارسلونا با‬ ‫بزرگان این تیم وارد زمین تمرین شد‪ .‬نوجوانی که از دوری‬ ‫خانه کمی دلتنگ شده بود‪ ،‬در میان هیاهوی سایر بازیکنان‬ ‫که با ماشین های گران قیمتشان سرتمرین می آمدند‪ ،‬به‬ ‫محل تمرین آمد‪ .‬آن روز هیچ کدام از طرفدارانی که برای‬ ‫تشویق و تماشای تیم محبوبشان به نوکمپ آمده بودند تصور‬ ‫این را هم نمی کردند که روزی این نوجوان ریز جثه تبدیل به‬ ‫ستاره ی تیمشان شود‪.‬‬ ‫بازیکنان دیگر به سختی میشناختندش‪ .‬اما همه ی آن ها‬ ‫چیزی در مورد آرژانتینی تازه وارد شنیده بودند‪ .‬حاال زمان آن‬ ‫رسیده بود که به عنوان تازه وارد به تیم اصلی به او خوش‬ ‫آمد بگویند‪« .‬لیونل مسی» حاال هم بازی جدید آن ها است‪.‬‬ ‫رونالدینهو اولین نفری است که وقتی مسی به زمین می آید‬ ‫سراغش می رود‪ .‬با لهجه برزیلی و آرژانتینی فریاد می زند‬ ‫سالم هم تیمی‪.‬‬ ‫فرانک ریکارد اولین بار وقتی او شانزده ساله بود در یک‬ ‫بازی دوستانه به زمین مسابقه فرستادش‪ .‬چند ماه بعد وقتی‬ ‫لیونل هفده ساله شد‪ ،‬در دربی کاتاالنیا به زمین مسابقه رفت‪.‬‬ ‫او حاال ستاره تیمش است و بعضی ها اصلن بارسلونا را با نام‬

‫او می شناسند‪ .‬مصاحبه ای که می خوانید‪ ،‬در آخرین شماره‬ ‫ماهنامه «‪ »four four two‬به بهانه آغاز لیگ قهرمانان‬ ‫اروپا انجام شده‪.‬‬ ‫مسی آرام‪ ،‬مؤدب و کمی هم خجالتی است‪« .‬با وجود این که‬ ‫خیلی جوان هستم زیاد عالقه ای به بیرون رفتن ندارم‪ .‬بیشتر‬ ‫دوست دارم تنها در خانه بمانم به موسیقی آرژانتینی گوش‬ ‫کنم‪ ،‬تلویزیون تماشا کنم‪ ،‬پلی استیشن بازی کنم و یا از‬ ‫اینترنت استفاده کنم‪ .‬می توانم کالسه زبان بروم‪ .‬دوست دارم‬ ‫انگلیسی یاد بگیرم‪،‬چون خیلی احتیاج دارم‪».‬‬ ‫زیاد عالقه ای به مصاحبه کردن ندارد و دوست ندارد خودش‬ ‫را درگیر حواشی فوتبال کند‪ .‬می گوید‪« :‬بازیکن باید تمام‬ ‫تالشش را در زمین انجام دهد و اجازه بدهد که بیننده از این‬ ‫طریق در مورد او قضاوت کند نه به واسطه مصاحبه هایش‬ ‫با رسانه ها‪».‬‬ ‫با آمدن گواردیوال به بارسا در سال ‪ ،۲۰۰۸‬هر دوی آن ها‬ ‫تصمیم می گیرند یک تیم جدید بسازند‪ .‬از آن تاریخ بارسا‬ ‫تمام قهرمانی های اسپانیا را کسب کرده و از سه لیگ‬ ‫قهرمانان اروپا به دو قهرمانی رسیده‪ .‬افتخاری که بسیاری‬ ‫از تیم های بزرگ در جهان آرزویش را دارند‪.‬‬ ‫فصلی که با بارسا داشتی فصل بی نظیری بود‪.‬‬ ‫کمی درموردش صحبت کن‪.‬‬

‫ از فصلی که داشتیم بسیار خوشحالم‪ .‬قهرمانی در اروپا پس‬‫از قهرمانی دا اللیگا و سوپر جام اسپانیا بی نظیر بود‪.‬‬ ‫چه احساسی داری وقتی در تیمی بازی میکنی که‬ ‫شکست ناپذیر به نظر می رسد و تمام تیم های‬ ‫دنیا حسرت داشتن چنین تیمی را می خورند؟‬ ‫ این یک امتیاز و البته یک افتخار است‪.‬خوشحالم که در‬‫تیمی با این خصوصیت هستم و خوشحالم که بارسا می تواند‬ ‫آینه فوتبال زیبا در جهان باشد‪.‬‬ ‫چقدر از این که تیمی مثل منچستر یونایتد را در‬ ‫فینال بردید هیجان زده شدید‪ .‬چه طور این کار‬ ‫را کردید؟‬ ‫ بازی با منچستر اصلن مسابقه آسانی برای ما نبود‪ .‬انگلیس‬‫کشوری است با فرهنگ و درک باالی فوتبال‪ .‬بنابرین همیشه‬ ‫کیفیت بازیکنان در تیم های این کشور بسیار باالست‪ .‬منچستر‬ ‫تیمی است که عالقه زیادی به بازی تهاجمی و البته بازیکنان‬ ‫با مهارتی دارد‪ .‬ما توانستیم بیشتره مسابقه را در کنترل خود‬ ‫داشته باشیم تا یک پایان خوش به همراه داشته باشد‪ .‬اما باز‬ ‫هم تاکید میکنم که اصلن مسابقه راحتی برای ما نبود‪.‬‬ ‫ًگل زدن همیشه لذتبخش است‪،‬اما زدن ًگل پیروزی‬ ‫به طور حتم احساس خوبی برای تو داشته است؟‬ ‫ هرگل ویژگی خاص خودش را دارد‪ ،‬اما باید اعتراف کنم‬‫که گلی که در ویمبلی و در مسابقه فینال زدم برای من‬ ‫لذت بخش ترین ًگل فصلم بود‪ .‬چرا که تیم را به چهارمین‬ ‫قهرمانی تاریخ باشگاه در اروپا نزدیک کرد‪.‬‬ ‫بسیاری از تیم ها تالش می کنند سیستم معروف‬ ‫استعداد یابی بارسا را دنبال کنند‪ ،‬تا چه اندازه‬ ‫این روش برای موفقیت تیم مفید است؟‬ ‫ این روش در طول سالها بسیار خوب جواب داده‪.‬سرمایه‬‫گذاری روی استعدادهای جوان نتیجه بخش است‪ .‬همین کار‬ ‫موجب می شود تا بازیکنان در تیم های بزرگ راحت تر با‬ ‫هم بازی کنند‪ .‬برای مثال ژاوی و اینیستا را ببینید‪ ،‬پاس های‬ ‫بدون اشکال آن ها به هم‪ ،‬نتیجه همین سرمایه گذاری ها‬ ‫است‪ .‬هم چنین بسیار مهم است که بازیکنان با هم دوست‬ ‫باشند‪ .‬ما زمان زیادی را با هم سپری می کنیم‪ .‬گاهی بیشتر‬ ‫از زمانی که با خانواده هستیم‪ .‬این صمیمیت باعث می شود‬ ‫که درک بهتری از هم در زمین داشته باشیم‪.‬‬ ‫پس از یک فصل خوب‪ ،‬چطور خودتان را برای یک‬ ‫فصل جدید آماده می کنید؟ تا چه حد گواردیوال در این‬ ‫آماده سازی نقش دارد؟‬ ‫ تیم ما به اندازه ی فصل گذشته با انگیزه است‪ .‬ما احتیاجی‬‫به انگیزه دادن نداریم‪ .‬هم این که افتخارات سال گذشته‬ ‫را تکرار کنیم به ما انگیزه خوبی می دهد‪ .‬هیچ چیزی در‬ ‫فوتبال زیباتر از آن نیست که با تیمی که دارید عنوان قهرمانی‬ ‫کسب کنید‪ .‬گواردیال و سایر اعضای تیم (کادر فنی‪،‬تدارکات و‬ ‫مدیریت) با تالش شان کار را برای ما آسان می کنند‪ .‬اما باز‬ ‫هم می گویم که ما نیازی به ایجاد انگیزه نداریم‪ ،‬چرا که به‬ ‫اندازه کافی با انگیزه هستیم‪ .‬همان اراده فصل قبل در میان‬ ‫بازیکنان هست‪.‬‬

‫این که بارسلونا می خواهد تاریخ ساز شود تا چه‬ ‫اندازه روی شما فشار روانی ایجاد می کند؟ به طور‬ ‫مثال قهرمانی درلیگ قهرمانان اروپا برای دو سال‬ ‫متوالی؟‬ ‫ قهرمانی در اروپا برای دو سال متوالی‪ ،‬برای باشگاه ما‬‫بسیار تاریخی و به یاد ماندنی خواهد شد‪ ،‬چرا که هیچ تیمی‬ ‫تا به امروز به چنین افتخاری دست نیافته است‪ .‬اگر با همین‬ ‫اراده و همین دوستی در تیم پیش برویم و البته اگر مصدومیت‬ ‫گریبان تیم را نگیرد و البته شانس هم روی خوش به ما نشان‬ ‫بدهد هیچ چیز غیر ممکن نیست‪.‬‬ ‫در مورد بازی خودت‪ ،‬چطور در فصل گذشته تا این‬ ‫حد پیشرفت داشتی؟ ‪ ۵۳‬گل در ‪ ۵۵‬مسابقه؟!‬ ‫ همیشه می شود پیشرفت داشت‪ .‬چرا که صددرصد بودن‬‫غیر ممکن است‪ .‬چیز با اهمیت در اینجا برد تیم است‪ .‬اگر‬ ‫شانس با من است و گل می زنم‪ ،‬این در درجه دوم برای من‬ ‫قرار دارد‪ .‬قهرمانی و کسب نتیجه برای من در درجه اول است‬ ‫و اگر ‪ ۵۳‬گل به ثمر رساندم این در جایگاه دوم قرار میگیرد‪.‬‬ ‫چهمیکنیکههمیشهباانگیزههستیوالبتهتشنهگلزنی؟‬ ‫ من هر روز صبح خوش حال و سر حال از خواب بیدار‬‫می شوم‪ .‬وقتی به کاری که می کنید تعهد و عالقه داشته‬ ‫باشید‪ ،‬همین باعث می شود تا شما خوشحال و شاداب برای‬ ‫گذراندن روز از خواب بیدار شوید‪ .‬من به کاری که می کنم‬ ‫اعتقاد دارم و بزرگترین تفریح من همین کار است‪ ،‬این یعنی‬ ‫انگیزه برای من‪.‬‬ ‫و چگونه می توانی فوتبال را از زندگی تفکیک کنی؟‬ ‫ من تالش می کنم روش زندگی ام را تغییر ندهم‪ .‬تالش‬‫می کنم دوستان و خانواده ام را از فوتبال تفکیک کنم‪.‬من یک‬ ‫انسان معمولی هستم که برای گذراندن زندگی فوتبال بازی‬ ‫می کنم و شغلم فوتبال است‪.‬‬ ‫به خاطر سبک بازی که انجام می دهی‪ ،‬خطاهای‬ ‫زیادی روی تو صورت می گیرد‪ .‬چطور خودت را آرام‬ ‫نگاه می داری و آیا نگران مصدومیت احتمالی نیستی؟‬ ‫ فوتبال یک ورزش محکم و رقابتی است و تیم حریف تمام‬‫تالشش را انجام می دهد تا به بهترین نحو مقابل شما قرار‬ ‫بگیرد تا از دروازه اش محافظت کند‪ .‬چیزی که من از آن‬ ‫متنفرم‪ ،‬خشونت در فوتبال است‪ .‬کاری که ما می کنیم این‬ ‫است که فقط فوتبال بعضی می کنیم و به همین دلیل است‬ ‫که مردم به تماشای ما می آیند‪ .‬اصلن به مصدومیت و مصدوم‬ ‫شدن در طول مسابقه فکر نمی کنم‪.‬‬ ‫شما بعد از این گفت وگو باید در مقابل دوربین‬ ‫«‪ »dolce and Gabbana‬قرار می گیرید‪ .‬به عنوان‬ ‫آخرین سوال ما همیشه عادت به دیدن شما با لباس‬ ‫ورزشی داریم‪ ،‬چه احساسی دارید از اینکه به عنوان‬ ‫مدل یکی از معروفترین برندهای لباس شده اید؟‬ ‫ ترجیح می دهم فوتبالیست باشم تا مدل‪ .‬اما لباس خوب را‬‫دوست دارم و دوست دارم در لباسی که می پوشم راحت باشم‪،‬‬ ‫که در این لباس ها این احساس را دارم‪.‬‬


‫ارزش دموکراسی در سکوالریزم آن است‬ ‫مهران امیراحمدی‬

‫جامعه در حال گذار ایران در دو دهه اخیر بیش از هر زمانی‬ ‫با مفاهیم متعددی در حوزه‌های سیاست‪ ،‬جامعه شناسی و‬ ‫فلسفه روبرو بوده که به تدریج از ابعاد تخصصی به حوزه‌های‬ ‫متفاوت فرهنگ عمومی راه یافته‌اند‪ .‬اما آن‌چه مسلم واژگانی‬ ‫چون دموکراسی‪ ،‬سکوالریسم و دموکراسی دینی! بیش از‬ ‫سایر مفاهیم‪ ،‬موجبات بحث و مناقشه در بین روشن‌فکران و‬ ‫اهل قلم این دیار را فراهم آورده است‪.‬‬ ‫این مقدمه را از این جهت بیان کردم که در ماه‌های اخیر‬ ‫برخی از صاحبان قلم و اندیشه بیش از پیش نگاه شان‬ ‫به مفاهیمی چون سکوالریسم وضرورت و یا عدم ضرورت‬ ‫آن درنظام جایگزین جمهوری اسالمی‪ ،‬معطوف گشته‬ ‫است‪ .‬شوربختانه هنوز برخی که بنیان تفکرات‌شان ریشه در‬ ‫دموکراسی دینی! یا اسالم رحمانی دارد به انحای مختلف‬ ‫به عدم ضرورت ارزش‌های سکوالریستی در نظام سیاسی‬ ‫آینده ایران تاکید می‌ورزند و طوری القا می‌کنند که با همین‬ ‫قانون اساسی فعلی و یا با روی‌کرد به اسالم رحمانی می‌توان‬ ‫آینده‌ای دموکراتیک را برای ایران به نظاره نشست‪ .‬این در‬ ‫حالی است که مصادیق مفهومی و تاریخی موجود‪ ،‬از بطالن‬ ‫چنین روی‌کردهایی در خاورمیانه‪ ،‬به خصوص کشورمان‬ ‫خبر می‌دهد‪ .‬افزون بر آن‪ ،‬دوستان غافل از این روی‌کرد‬ ‫تاریخی و مفهومی‌اند که در اساس ارزش‌ها و هنجارهای‬ ‫سکوالریستی در کنار آموزه‌های حقوق بشری‪ ،‬شرط الزم‪،‬‬ ‫جهت شکل‌گیری یک نظام دموکراتیک هستند و تجربه‬ ‫ثابت کرده که هر مدلی از دموکراسی که فاقد ارزش‌های‬ ‫سکوالریستی است در عمل با توجه به مصادیق تاریخی‪ ،‬به‬ ‫استبداد گراییده است‪.‬‬ ‫سکوالریسم مخرج مشترک تمام دموکراسی‌های‬ ‫پویا در جهان معاصر است‬

‫به دیگر سخن گاهی شاهد بوده‌ایم که در برخی از جوامع در‬ ‫حال گذار از نظام های استبدادی به فرایند دموکراسی‪ ،‬نتایجی‬ ‫که طی یک انتخابات و یا رفراندوم دموکراتیک حاصل گشته‬ ‫نه‌تنها ضامن شکل‌گیری‪ ،‬تداوم و بقای نهادها و ارزش‌های‬ ‫دموکراتیک نگشته بلکه به تدریج جوامع مورد نظر را به‬ ‫واگشتی امتداد یافته در مسیر استبداد و سنت‌های متحجرانه‬ ‫سوق داده است‪ .‬این نقیضه بیش از آن‌که ریشه در فرایند‬ ‫دموکراسی داشته باشد منبعث از مدل و نوع فرایند مذکور‬ ‫است‪ .‬نمونه‌های عملی این فرضیه به‌خصوص در منطقه‬ ‫خاورمیانه قابل مشاهده است‪ .‬برای مثال در ایران بعد از‬ ‫انقالب‪ ،‬مردم طی یک فرایند دموکراتیک نظامی را برگزیدند‬ ‫که فاقد ارزش‌های سکورالیستی و حقوق بشری بود‪ .‬در پی‬ ‫آن طولی نکشید سیستم سیاسی به قدرت رسیده‪ ،‬به سبب‬ ‫فقدان ارزش‌های مذکور فرایندی را که خود از طریق آن به‬ ‫قدرت رسیده بودند به نابودی کشاند‪ .‬افزون بر آن‪ ،‬افغانستان‬ ‫امروزی نیز مدعی است که پای‌بند یک نظام دموکراتیک‬ ‫است‪ .‬این در حالی است که تالش برای دسترسی به حقوق‬ ‫طبیعی و بدیهی شهروندان افغان که در بسیاری از کشورهای‬ ‫دموکراتیک و توسعه یافته جز بدیهی‌ترین نیازهای بشری است‬ ‫نه تنها مذموم و کفرآمیز بلکه رفتاری غیرقانونی و غیرحقوقی‬ ‫تلقی می‌شود‪ .‬بیخود نیست که می گویند دموکراسی همیشه‬ ‫نتایج مطلوبی به بار نخواهد آورد اما این ناباروری بیش از‬

‫سرگردان میان بیم و امید‬

‫هرچیزی ناشی از این نکته است که قوانین نظام جمهوری‬ ‫اسالمی افغانستان فاقد ارزش‌های سکوالریستی است‪.‬‬ ‫هم‌اکنون بسیاری از روشن‌فکران‪ ،‬هنرمندان و زنان افغانی‬ ‫تحت فشارهای طاقت فرسایی از جانب جامعه عرفی‪ -‬دینی و‬ ‫نظام قضایی مبتنی بر قوانین دینی‪ ،‬قرار گرفته‌اند‪ .‬بهتر بگویم‬ ‫دموکراسی افغانستان به رغم این‌که از طرق دموکراتیک بنا‬ ‫شده ولی به خاطر این‌که فاقد ارزش‌های سکوالریستی و‬ ‫حقوق بشری است در عمل به یک ساختار سنتی مبدل گشته‬ ‫که بدیهی‌ترین حقوق شهروندی در آن سرکوب می‌شود‪.‬‬ ‫درواقع یکی از علل اصلی و ساختاری جوامعی چون ایران‬ ‫و افغانستان که مانع از وصول به یک دموکراسی پایدار گشته‪،‬‬ ‫تجربه ثابت کرده که هر مدلی از دموکراسی که ‪-‬‬ ‫فاقد ارزش‌های سکوالریستی است در عمل با توجه‬ ‫به مصادیق تاریخی‪ ،‬به استبداد گراییده است‬

‫تکیه حاکمان این سرزمین بر اصولی است که در اساس با‬ ‫روح و ماهیت دموکراسی در تنافر است‪ .‬قوانین حقوقی در‬ ‫جوامع یاد شده بر اصولی استوار است که طبق نصح صریح‬ ‫متون مذهبی کم‌تر قابل نقص و فسخ است‪ .‬بهتر بگویم حتا‬ ‫اگر حاکمان کشورهای مذکور هیچ نگاه مستبدانه‌ای به عرصه‬ ‫قدرت نداشته باشند باز این اصول‪ ،‬ارزش‌ها و هنجارهای دینی‬ ‫است که به واسطه تحمیل خود بر عرصه‌های حقوقی‪ ،‬سیاسی‬ ‫و اجتماعی‪ ،‬در عمل موجبات روی‌کرد به سنت‌های استبدادی‬ ‫را فراهم می‌کند‪ .‬به همین دلیل است که سکوالریسم مقدم‬ ‫بر دموکراسی و شرط الزم برای حصول به آن است‪ .‬ناگفته‬ ‫نماند اگرچه سکوالریسم شرط الزم برای دسترسی به یک‬ ‫دموکراسی نهادینه شده است‪ ،‬اما هیچ‌گاه شرط کافی نیست‪.‬‬ ‫نظام‌هایی چون سوریه فعلی و یا عراق زمان صدام حسین به‬ ‫رغم این‌که مرزهای پررنگی بین موازین دینی و مولفه‌هایی‬ ‫سیاسی و اجتماعی ترسیم کرده بودند ولی هیچ‌گاه نمی‌شد‬ ‫شاخصه‌های یک نظام دموکرات را در آن‌ها یافت‪ .‬به نظر‬ ‫می‌رسد سکوالریسم و موازین حقوق بشری در کنار هم‪،‬‬ ‫تداوم دهنده دموکراسی‌های موجود در جهان معاصر هستند‪.‬‬ ‫بنابراین سکوالریسم شرط الزم برای برقراری دموکراسی‬ ‫اخالقی در تمام جوامع بشری است‪ .‬بهتربگویم‪ :‬سکوالریسم‬ ‫مخرج مشترک تمام دموکراسی‌های پویا در جهان معاصر‬ ‫است‪.‬‬ ‫حرف آخر‪:‬‬ ‫به طور قطع مردم ایران بیش از هرزمانی‬ ‫مستعد تغییر و دگرگونی در مسیر حرکت به‬ ‫یک جامعه دموکراتیک هستند اما آن‌چه مسلم‬ ‫تجربه تاریخی نشان داده که تکیه بر آموزه‌های‬ ‫دینی در امر حکومت‌داری نه تنها سودی برای‬ ‫جامعه ایران نداشته بلکه موجبات یک رجعت‬ ‫تاریخی واپس‌گرایانه را برای ایرانیان به ارمغان‬ ‫آورده است‪ .‬بنابراین بر روشن‌فکر ما زیبنده‬ ‫نیست تا بسان سیاست‌مداران با محافظه‌کاری‬ ‫و مالحظه‌کاری‪ ،‬آب در جام سوراخ بنیان‌های‬ ‫فرسوده بریزد‪ .‬پس یادمان باشد‪ ،‬دموکراسی‬ ‫بدون سکوالریسم یعنی استبداد ممتد‪.‬‬

‫اکبرترشیزاد‬ ‫در خبرها آمده بود که در سال گذشته بخش عمده‌ای از‬ ‫مهاجرانی که از طریق قاچاق و بوسیله‌ی قایق خود را به‬ ‫استرالیا رسانده‌اند اتباع ایرانی بوده‌اند و این در حالی است‬ ‫که در سال‌های گذشته همیشه ایرانیان در این زمینه در‬ ‫اقلیت قرار داشته‌اند‪ .‬این موضوع از دو جهت قابل بررسی‬ ‫است‪ .‬نخست آن‌که این روش یعنی سفر به همراه زن و‬ ‫فرزند از طریق گذر از اقیانوس آن هم به کمک لنج‌های‬ ‫کهنه و فرسوده خطرناک‌ترین روش ممکن است و کسی‬ ‫که این روش را بر می‌گزیند باید از خیلی چیزها گذشته‬ ‫باشد تا به چنین کاری دست بزند‪ .‬موضوع مهم دیگر سطح‬ ‫باالی تحصیالت‪ ،‬دانش و زبان انگلیسی پناه‌جویان ایرانی در‬ ‫مقایسه با دیگر پناه‌جویان است‪ .‬به قضاوت اکثر کارشناسان‬ ‫بخش عمده‌ای از این پناه‌جویان متعلق به طبقه‌ی متوسط‬ ‫اجتماع ایران هستند‪.‬‬ ‫حکایت پناهندگی و هجرت از ایران پس از انقالب‪ ،‬حکایتی‬ ‫طوالنی و دردناک است‪ .‬با نگاهی گذرا به وضعیت این‬ ‫هم‌وطنان می‌توان دید که در دهه‌ی اول پس از انقالب‬ ‫بخش عمده‌ای از مهاجران و پناه‌جویان را افرادی تشکیل‬ ‫می‌دادند که یا از وابستگان به نظام شاهنشاهی بودند‬ ‫که به طور معمول از نظر اقتصادی و علمی در وضعیت‬ ‫مناسبی به سر می‌بردند و یا عضو گروه‌های سیاسی مخالف‬ ‫جمهوری‌اسالمی بودند که به سبب ترس از جانشان از ایران‬ ‫گریخته بودند‪ .‬مراحل انجام پناهندگی این افراد با وجود‬ ‫مشکالتی که در سر راهشان بود زیاد با مشکل مواجه‬ ‫نمی‌شد و به هر صورت مورد پذیرش قرار می‌گرفت‪ .‬در‬ ‫دهه‌ی دوم انقالب نوع مشکالتی که گریبان جامعه‌ی جوان‬ ‫ایران را گرفته بود از جنس دیگری بود‪ .‬بخش عمده‌ای از‬ ‫مهاجران و پناه‌جویان را نسلی از جوانان تشکیل می‌دانند که‬ ‫به طور عمده برای جستجوی یک زندگی بهتر و یافتن و‬ ‫برخورداری از حداقل‌های زندگی ترک وطن می‌کردند‪ .‬گرچه‬ ‫که آن سال‌ها هنوز هم شماری از پناه‌جویان را مخالفان‬ ‫سیاسی تشکیل می‌دادند اما دغدغه بخش عمده‌ای از آنان را‬ ‫اقتصاد و آزادی‌های اجتماعی تشکیل می‌داد‪.‬‬ ‫در تمامی این سال‌ها خروج قشر تحصیل‌کرده از کشور نه‬

‫به شکل پناهندگی که بیشتر برای ادامه‌ی تحصیل در مقاطع‬ ‫کارشناسی ارشد و دکترا صورت می‌گرفت و اگر مهاجرتی‬ ‫هم بود با مطالعه انجام شده و این قشر به طور معمول در‬ ‫کشور تازه از جایگاه اجتماعی و اقتصادی بهتری نسبت به‬ ‫داخل کشور برخوردار می‌شدند‪ .‬خالصه‌ی کالم این‌که قشر‬ ‫فرهیخته‌ی مملکت به راحتی و با هر فشار کوچکی حاضر به‬ ‫ترک وطن نبودند‪ .‬تفکر عمومی این طبقه‪ ،‬بشتر بر ماندن و‬ ‫اصرار بر تغییرات فرهنگی در جامعه بود‪ ،‬هر چند که این روند‬ ‫کند و طوالنی مدت باشد‪ .‬پس از انتخابات ریاست جمهوری‬ ‫سال ‪ 88‬و اعتراضات شدید مردمی و سرکوب وحشیانه‌ی‬ ‫آن از سوی حکومت و در پی آن جو اختناق‌آمیز شدیدی‬ ‫که بر کشور حاکم شد بسیاری از چیزها را تغییر داد‪ .‬به‬ ‫قضاوت تمامی کارشناسان و کنش‌گران سیاسی و اجتماعی‪،‬‬ ‫بیشتر معترضانی که در جریان اعتراضات خیابانی به صحنه‬ ‫آمدند از قشر متوسط بودند‪ .‬با سرکوب شدید این جنبش و‬ ‫به نوعی ایجاد یاس و ناامیدی در بین قشری که اصالحات‬ ‫اجتماعی و سیاسی را آخرین نقطه‌ی امید خود برای تغییر در‬ ‫جامعه می‌دیدند‪ ،‬شرایط را به سمتی برد که آنان هجرت به‬ ‫هر روش ممکن را تنها راه در پیش روی خود دیدند‪ .‬این‬ ‫افراد نه از آن موقعیت ویژه‌ی اقتصادی برخوردار بودند که‬ ‫بتوانند با سرمایه‌گذاری در کشورهای دیگر زمینه‌ی اقامت‬ ‫خود را فراهم آورند و نه دیگر به لحاظ روحی و روانی در‬ ‫شرایطی قرار داشتند تا چند سال دیگر در کشور بمانند تا‬ ‫مقدمات مهاجرت قانونی آنان به کشورهایی مانند «کانادا»‬ ‫و یا «استرالیا» فراهم شود‪ .‬کسی که با زن و بچه‌اش به‬ ‫دریا می‌زند پای قید همه‌چیز را زده باشد‪ .‬چنین شده که به‬ ‫طور ناگهانی آمار پناه‌جویان ایرانی که از طریق دریا خود را‬ ‫به «استرالیا» رسانده‌اند در سال ‪ 2011‬به نسبت ‪ 2009‬بیش‬ ‫از ده برابر شده است‪ .‬غم‌انگیزترین بخش ماجرا این‌جاست‬ ‫که تقاضای پناهندگی بخش فراوانی از این هم‌ وطنان از‬ ‫سوی این کشور پذیرفته نشده ماه‌هاست که در اردوگاه‌های‬ ‫«استرالیا» سرگردانند و حتا زمزمه‌هایی از بازگرداندن آن‌ها‬ ‫به کشور «مالزی» نیز به گوش می‌رسد‪ .‬اطالع‌رسانی به هر‬ ‫طریق ممکن شاید تنها چیزی است که از دست ما برای‬ ‫هم‌وطنانمان بر می‌آید و وظیفه‌ی انسانی ما حکم می‌کند که‬ ‫از این کمک کوچک نیز برای این عزیزان کوتاهی نکنیم‪.‬‬


‫سحر بیاتی‬

‫مهم نیست کجای دنیا زندگی می‌کنیم‪ ،‬در نهایت سرزمین‬ ‫همه ما ایران است‪ ،‬با میراث چند هزار ساله فرهنگی‪ .‬در‬ ‫واقع میراث فرهنگی و بناهای تاریخی بزرگ‌ترین نقطه قوت‬ ‫سرزمین ما است ‪ .‬اما امروز این میراث کهن زخم بر تن‬ ‫دارد از ترکه بیداد و ستم‪ ،‬مدیریت غلط و ستیز با تاریخی‬ ‫که راستی‌های افراطی در پیش گرفته‌اند‪ .‬دزدیده شدن‬ ‫مجسمه‌های شهری‪ ،‬بی‌توجهی به بناهای هزار ساله‪ ،‬کوبیدن‬ ‫میخ بر پیکره مسجدی که از دوران صفویه به یادگار مانده و‬ ‫دزدی و حتی حراجی اشیا باستانی و تاریخی‪ ،‬عدم تعیین حریم‬ ‫بناها‪ ،‬کاوش‌های غیر مجاز و هزار قصه پر غصه از آن‌چه‬ ‫ساسانیان‪ ،‬اشکانیان‪ ،‬هخامنشیان‪ ،‬صفویان و سایر سلسله‌های‬

‫تایید شد‪ .‬حیدری‌پور در این باره گفت‪« :‬ما در جریان نبودیم‬ ‫هم‌اکنون هم پرونده‌ای در خصوص این موضوع مفتوح است‬ ‫و ما شروع غیرقانونی آن را انکار نمی‌کنیم اما من شخصن‬ ‫ترجیح می‌دهم این موضوع را بدون جنجال حل و فصل کنم»‪.‬‬ ‫همان زمان در یکی از روزنامه‌های پر تیراژ ایران نوشتم‪:‬‬ ‫«تاسیسات مترو هم‌اکنون با آخرین پایه سی‌وسه پل ‪40‬متر‬ ‫فاصله دارد و در آن مکان مستقر شده است جالب این‌جاست‬ ‫که شعبه ‪5‬دادگستری اصفهان دستور ممنوعیت عبور تونل‬ ‫مترو را از زیر چهارباغ عباسی صادر کرده است‪ ،‬حتی موافقان‬ ‫این طرح که در راس آن شورای شهر اصفهان حضور دارد‪،‬‬ ‫حداقل فاصله مجاز برای عبور تونل مترو را ‪150‬متری‬

‫اصفهان پس از عبور از زیر رودخانه زاینده رود در حدود ‪30‬‬ ‫رینگ (طولی معادل ‪ 40‬متر) در كنار سی وسه پل به اشتباه‬ ‫حفاری كرد و همان جا متوقف شد‪ .‬آن روزها بحث درباره این‬ ‫دستگاه و آسیب احتمالی وارد شده به سی وسه پل بر پایه‬ ‫حدس و گمان بود‪.‬‬ ‫نه خبرنگاران اجازه ورود به تونل را داشتند و نه كارشناسان‬ ‫میراث فرهنگی‪ ،‬مسووالن شهری و مترو نیز در این باره اظهار‬ ‫نظر نمی‌كردند‪ ،‬حتا خود من که از تماس تلفنی بی پاسخ نا‬ ‫امید شده بودم با وجود چند سفر به اصفهان هرگز موفق به‬ ‫دیدار هیچ یک از آن‌ها نشدم‪ ،‬با این حال برخی افراد محلی‬ ‫می‌گفتند همان روزها خاكی زرد رنگ و متفاوت در میان‬

‫سازمان میراث فرهنگی در تخریب تاریخ‬ ‫ایران زمین از هیچ تالشی کوتاهی نمی‌کند‬ ‫پیشین برای ما به یادگار گذاشته‌اند تنها بخشی از ستمی است‬ ‫که به تاریخ سرزمین ما این روزها روا داشته‌اند‪.‬‬ ‫فعاالن حقوق بشر خارج از ایران در تالش برای رساندن‬ ‫صدای زندانیان‪ ،‬دانشجویان‪ ،‬روزنامه‌نگاران و سایر اصنافی‬ ‫هستند که در ایران تحت فشارهای هر روزه کمر خم می‌کنند‬ ‫اما چه کسی داد این بناهای تاریخی را که هر کدام هزار قصه‬ ‫در دل دارند از تاریخ پربار سرزمین ما به گوش جهان خواهد‬ ‫رساند؟ حاال که دوست‌داران میراث فرهنگی‪ ،‬روزنامه‌نگاران‬ ‫این حوزه و کارشناسان و باستان شناسان داخلی هر روز بیشتر‬ ‫از روز قبل تحت فشار قرار می‌گیرند شاید به‌تر باشد رسانه‌های‬ ‫فارسی زبان خارج از ایران آستین باال بزنند و دوست‌داران‬ ‫تاریخ و فرهنگ ایران در فضای آزاد و امن کوچ این وظیفه را‬ ‫به دوش بکشند تا فردا برای نسل‌های بعدی چیزی هم از این‬ ‫تاریخ پر شکوه به یادگار باقی بماند‪ .‬در روایت سرزمین من‬ ‫تالش می‌کنم عالوه بر معرفی بناها و میراث فرهنگی ایران‬ ‫به آن‌چه امروز بر آن‌ها می‌گذرد نیز اشاره کنم‪.‬‬ ‫از مترو اصفهان تا ترک سی و سه پل‬ ‫این‌جا اصفهان است‪ ،‬نصف جهان؛ کهن دیاری با ده‌ها‬ ‫یادگار تاریخی؛ این‌جا موزه‌ای جهان‌نماست که زندگی در‬ ‫آن جاری است‪ ،‬که گواراترین لحظه‌های ناب را در فصل‬ ‫خزانش می‌توان حس کرد؛ یک شهر به دیرینگی تاریخ و‬ ‫تاریخی به دیرینگی ایران زمین‪.‬قلب تپنده ایران‪ ،‬در مرکز‬ ‫این دیار جاودان با موقعیت جغرافیایی ویژه‪ ،‬آن ‌سان که در‬ ‫دوره سلجوقیان و در دوره صفویه‪ ،‬مرکز تاریخ هنر و فرهنگ‬ ‫ایران زمین شد تا جایی که هنرمندان شیرین‌سخن آن را‬ ‫به زیبایی در اشعار خود به نیکی ستوده‌اند تا این‌که امروز‪،‬‬ ‫به الهام از اندیشه‌های واالی نیاکان‪ ،‬شهرتی جهانی یافته و‬ ‫پایتخت فرهنگی جهان اسالم لقب گرفته است‪ .‬پایتختی که‬ ‫معروف‌ترین پل تاریخی‌اش رو به نابودی است‪.‬‬ ‫سال ‪ 88‬پیش از آغاز دور دوم اعتراضات پس از انتخابات‬ ‫بود به گمانم مهر ماه که به دیدار رئیس میراث فرهنگی‬ ‫اصفهان رفتم تا درباره حرف و حدیث‌های پیش آمده بر سر‬ ‫عبور مترو از چهار باغ و احتمال تخریب سی و سه پل به گفت‬ ‫و گو بنشینم‪.‬‬ ‫«ای کاش مترو از زیرچهارباغ گذر نمی‌کرد» این را حیدری‌پور‬ ‫می‌گفت‪ ،‬هرچند اصرار داشت که بدون جنجال ماجرای متروی‬ ‫اصفهان را حل‌و فصل کند اما غیرممکن بود با مردم اصفهان‬ ‫برخورد می‌کردی و حرفی از مترو نمی‌شنیدی‪.‬‬ ‫یکی از مسایلی که این همه حرف و حدیث را به همراه‬ ‫داشت‪ ،‬شروع پروژه متروی اصفهان بدون اطالع‌رسانی به‬ ‫میراث فرهنگی بود که این موضوع توسط ریاست سازمان نیز‬

‫سی‌وسه‌پل عنوان کرده‌اند‪ .‬با این حال مجریان هم‌چنان به‬ ‫کار خود ادامه می‌دهند»‪.‬‬ ‫برخالف مدیریت سازمان میراث فرهنگی اصفهان‪ ،‬که او هم‬ ‫بیشتر تالش می‌کرد هیجان و کنجکاوی روزنامه‌نگاران را با‬ ‫ایجاد فضایی دوستانه به سکوت و تعارف تبدیل کند‪ ،‬اعضای‬ ‫شورای شهر هیچ تمایلی به پاسخ‌گویی نشان ندادند و با وجود‬ ‫تالش‌های بسیار‪ ،‬این توفیق نصیب ما نشد که پاسخ آن‌ها‬ ‫را در خصوص عبور مترو از چهارباغ و نزدیک‌شدن آن به‬ ‫سی‌وسه پل بشنویم‪ .‬حیدری‌پوررئیس سازمان میراث فرهنگی‬ ‫اصفهان در خصوص نزدیک شدن مترو به سی‌وسه پل گفت‪:‬‬ ‫«در حال حاضر هر کجا مصوبه قانونی برای آثار تاریخی وجود‬ ‫حتا اگر دستگاه حفار تونل مرمت شود و‬ ‫دارد باید براساس قانون حرکت کرد و هرگز از مسایل قانونی مترو اصفهان شروع به كار كند‪ ،‬قطارها باید‬ ‫در این عرصه کوتاه نخواهم آمد‪ ،‬در هفته آینده نیز مشاورانی‬ ‫دست كم هر پنج دقیقه یك بار از زیر سی‬ ‫انتخاب می‌شوند تا مطالعات مشاوران شرکت کاواک روی‬ ‫وسه پل عبور كنند‪،‬‬ ‫سی‌وسه‌پل را بررسی و نظر خود را اعالم کنند»‪.‬‬ ‫هر بار عبور قطار برابر است با یك بار‬ ‫انحراف دستگاه حفاری از مسیر تونل‬ ‫لرزیدن سی وسه پل‬ ‫هفته آینده هم آمد و رفت و اگر جلسه با کارشناسان‬ ‫هم برگزار شد‪ ،‬حداقل خبری به رسانه‌ها نرسید‪ .‬آن‌چه بیشتر‬ ‫موجب نگرانی بود انحراف دستگاه حفار تونل مترو اصفهان و بود‪ .‬دور جدیدی از اعتراضات مردم در ایران با پیش آمدن‬ ‫برخورد آن با پی سی وسه پل بود دستگاه حفر تونل دستگاهی مناسبت‌هایی چون سیزدهم آبان و شانزدهم آذر آغاز شد‪ ،‬در‬ ‫دست دوم متعلق به شرکت آلمانی «هنركرشت» است‪ .‬با‬ ‫ادامه هم ظهر عاشورا و حماسه سازان ‪ 9‬دی‪ ،‬اخبار اصفهان‬ ‫انحراف از مسیر تونل شرقی خط شمال‪ -‬جنوب مترو ‪12‬‬ ‫‪12‬‬ ‫خاك‌های حفاری شده تونل دیده شد كه این مساله نگرانی‬ ‫بیش از پیش كارشناسان و دوست‌داران میراث فرهنگی را‬ ‫موجب شد‪ .‬هم‌چنین گفته می‌شد این خاك ناشی از برخود‬ ‫دستگاه با پایه‌های پل در زیر زمین است‪ .‬حتی با این وجود‬ ‫هم اجازه تحقیق و بررسی دقیق در این باره صادر نشد تا‬ ‫هم‌چنان مساله مترو و سی وسه پل در هاله‌ای از ابهام باقی‬ ‫بماند‪.‬‬ ‫زمان گذشت نه خبری از پایان پروژه مترو بود نه خبری از‬ ‫ادامه کار‪ ،‬تنها خبر توقف پروژه تا روشن شدن تصمیم دادگاه‬

‫با حجم باالی تخریب‌های متعدد در شوش و مقبره فردوسی‬ ‫و راه اندازی حراج اشیا باستانی در کیش کم‌رنگ شد تا‬ ‫این‌که در آخرین ماه های سال گذشته‪ ،‬مسووالن شهری‬ ‫اصفهان و شركت مترو بعد از توقف دوساله دستگاه در زیر‬ ‫زمین و خوابیدن كار حفاری مترو اعالم كردند كار خود برای‬ ‫اصالح مسیر دستگاه را آغاز خواهند كرد‪ .‬همان ایام بار دیگر‬ ‫وقوع حادثه‌ای در فاصله كم‌تر از ‪10‬متری از رمپ جنوبی‬ ‫زنگ خطر دیگری بود که به گوش همه رسید جز مسووالن‬ ‫شهر اصفهان‪ ،‬شكافی در حدود یك و نیم در سه متر و عمق‬ ‫نزدیك به دو تا سه متر در نزدیكی سی وسه پل باز شد كه‬ ‫مسووالن به صورت شبانه آن را پر كردند و اطالعاتی دقیق‬ ‫از دالیل اصلی آن منتشر نكردند‪ .‬این نشست درست در‬ ‫نقطه‌ای بوده كه دستگاه حفار آخرین حفاری‌ها را انجام داده‬ ‫است‪ .‬راه‌كارهای پیشنهادی كارشناسان و مسووالن شهری‬ ‫و شركت مترو اصفهان تاكنون نتیجه‌ای نداده و دستگاه‬ ‫هم‌چنان در جای خود متوقف است‪.‬‬ ‫شهریور ماه امسال بالخره خبر از ترک برداشتن سی و‬ ‫سه پل منتشر شد‪ .‬خبری که دو سال پیش کارشناسان و‬ ‫دوست‌دارن میراث و روزنامه‌نگاران فعال این حوزه بارها و‬ ‫بارها پیش‌بینی کرده بودند‪.‬‬ ‫در همین حال یك منبع آگاه در اداره كل میراث فرهنگی‬ ‫استان اصفهان كه نخواسته بود نامش ذكر شود به «شرق»‬ ‫گفته بود‪ « :‬در آسیب رساندن دستگاه و مترو اصفهان به سی‬ ‫وسه پل هیچ شكی نیست‪ ،‬هم اكنون نیز دستگاه شانه به‬ ‫شانه ضلع جنوبی پل و روبه روی هتل متوقف شده است‪.‬‬ ‫آخرین راه‌كاری كه مسووالن در دست دارند ایجاد یك‬ ‫حفره بزرگ در میدان اول چهارباغ در هزارجریب است تا‬ ‫شاید بتوانند با دسترسی به دستگاه تیغه‌های آن را مرمت‬ ‫كنند‪ .‬حتی شایعه‌هایی به گوش می‌رسد كه قطع كردن آب‬ ‫زاینده‌رود برای حل معضل این دستگاه حفار و فراهم كردن‬ ‫شرایط برای مرمت آن است»‪.‬‬ ‫هرچند در دیدار دو سال پیش با حیدری‌پور رئیس میراث‬ ‫فرهنگی اصفهان وی این راه‌کار را اعالم کرده بود اما از غیر‬ ‫ممکن بودن اجرای آن نیز سخن گفت و افزود ‪ «:‬خطر ایجاد‬ ‫این حفره از خطر گذشتن دستگاه از زیر سی و سه پل کم‌تر‬ ‫نیست و تخریب و آسیبی که این حفاری در پی دارد کم از‬ ‫ادامه کار نخواهد بود»‪.‬‬ ‫این كارشناس در پاسخ به این سوال كه آیا كارشناسان‬ ‫سازمان میراث فرهنگی از تونل و دستگاه حفار بازدید‬ ‫كرده‌اند‪ ،‬نیز به خبرنگار شرق گفته بود‪ « :‬تعدادی از‬ ‫كارشناسان سازمان برای دیدن وضعیت یك بار وارد تونل‬ ‫شده‌اند اما هیچ كدام اجازه مصاحبه و اعالم نظر ندارند»‪.‬‬ ‫این در حالی است که هم‌چنان کارشناسان سازمان میراث‬ ‫فرهنگی ریاست این سازمان در اصفهان و مسووالن سازمان‬ ‫مرکزی میراث فرهنگی هم‌چنان در این‌باره سکوت می‌کنند‪.‬‬ ‫شکاف و ترک سی و سه پل تازه آغاز ماجراست چرا كه حتا‬ ‫اگر دستگاه حفار تونل مرمت شود و مترو اصفهان شروع به‬ ‫كار كند‪ ،‬قطارها باید دست كم هر پنج دقیقه یك بار از زیر‬ ‫سی وسه پل عبور كنند‪ ،‬هر بار عبور قطار برابر است با یك‬ ‫بار لرزیدن سی وسه پل‪ ،‬پلی تاریخی که باید هر روز فشار‬ ‫لرزه‌هایی معادل یک و نیم ریشتر زلزله را در هر پنج دقیقه‬ ‫تحمل کند‪.‬‬ ‫داستان متروی اصفهان دیگر به قصه هزار و یک شب تبدیل‬ ‫شده که تازه این بخشی از آن است و مساله عبور مترو از‬ ‫قدیمی‌ترین خیابان اصفهان «چهارباغ» و حرف و حدیث بر‬ ‫سر این‌که مترو بهانه‌ای بوده برای دسترسی به اشیا باستانی‬ ‫خود مجالی دیگر می‌خواهد برای پرداختن بیشتر و توضیح‬ ‫مفصل ماجرا‪.‬‬


‫پل مک کارتنی برای بار سوم‬ ‫ازدواج و اشتباه می‌کند‬

‫بهنام فروهر‬

‫گزارش‌ها حاکی از آن است که «سر پل مک‌کارتنی»‪،‬‬ ‫خواننده معروف بریتانیایی و از اعضای سابق گروه «بیتلز»‬ ‫روز یک‌شنبه ‪ ۹‬اکتبر برای سومین بار ازدواج کرده است‪.‬‬ ‫گفته شده که قرار است پل مک‌کارتنی با «نانسی شول»‬ ‫آمریکایی در لندن ازدواج کند اگرچه این عضو سابق گروه‬ ‫بیتلز از تایید ازدواج خود خودداری کرده است‪.‬‬ ‫«لیندا»‪ ،‬همسر اول پل مک کارتنی در سال ‪ ۱۹۹۸‬به علت‬ ‫سرطان پستان درگذشت‪ .‬او در سال ‪ ۲۰۰۸‬طی ماجرای‬ ‫جنجالی از «هدر میلز»‪ ،‬همسر دوم خود طالق گرفت‪.‬‬

‫آنجلینا جولی به ایران می‌آید‬ ‫شکیرا پس از جدایی از پیکه مشاور اوباما شد‬ ‫«جرارد پیکه»‪ ،‬بازیکن تیم فوتبال «بارسلونا»ی اسپانیا و‬ ‫«شکیرا»‪ ،‬خواننده‪ ،‬دوستی خود را به هم زدند‪.‬‬ ‫این دو که در ماه‌های اخیر با یک‌دیگر ارتباط بر قرار کرده بودند‬ ‫و پس از اعالم تاریخ نامزدی و عروسی در هفته جاری اعالم‬ ‫کردند که دیگر با هم ارتباطی ندارند‪.‬‬ ‫این موضوع از زمانی آغاز شد که شکیرا برای اجرای برنامه‌هایش‬ ‫از اسپانیا خارج شده بود و به وی در این سفرها خبر دادند که‬ ‫جرارد با دختر جوان‌تر دیگر رابطه برقرار کرده است‪.‬‬ ‫شکیرا اعالم کرده است که دیگر به جرارد عالقه‌ای ندارد و به‬ ‫وی برای مشهور شدن نیازی نداشته است‪.‬‬ ‫هم‌زمان در یک اقدام بحث برانگیز باراک اوباما رییس جمهوری‬ ‫آمریکا‌‪ ،‬شکیرا را به عنوان مشاور آموزشی کاخ سفید انتخاب‬ ‫کرد‪.‬‬ ‫به گزارش روزنامه واشنگتن پست از جمله دالیل انتخاب شکیرا‬ ‫به این مقام کارهای انسان دوستانه وی در سال‌های پیش از‬ ‫جمله کمک در آموزش کودکان نیازمند است‪.‬‬ ‫هم‌چنین این خواننده پاپ آمریکا از باراک اوباما در انتخابات‬ ‫ریاست جمهوری این کشور در سال ‪ 2008‬حمایت کرده بود‪.‬‬

‫«آنجلینا جولی» هنرمند آمریکایی به احتمال فراوان تا پایان سال به ایران می‌آید تا‬ ‫در یک فیلم ایرانی حضور پیدا کند‪.‬‬ ‫«علی سرتیپی» (تهیه‌کننده سینما) در گفت‌وگوی اختصاصی با «ایلنا» با اعالم این‬ ‫موضوع افزود‪« :‬آنجلینا جولی در سال‌های اخیر به کشورهای مختلفی هم‌چون پاکستان‬ ‫سفر کرده است‪ .‬او در گفت‌وگویی با یک نشریه خارجی از عالقه خود برای سفر به‬ ‫ایران سخن گفته و تاکید کرده بود که به فرهنگ ایرانی و اسالمی عالقه دارد‪».‬‬ ‫سرتیپی ادامه داد‪« :‬در حال مذاکره با مدیر برنامه‌های آنجلینا جولی هستیم تا درصورت‬ ‫انجام توافقات نهایی با این هنرمند و هم‌چنین هماهنگی با وزارت فرهنگ و ارشاد‬ ‫اسالمی و تایید این وزارت‌خانه‪ ،‬آنجلینا جولی به ایران سفر کند و در یک فیلم ایرانی‬ ‫حضور پیدا کند‪».‬‬ ‫سرتیپی بدون اشاره به جزییات بیش‌تر این فیلم گفت‪« :‬از دو هفته پیش این مذاکرات‬ ‫آغاز شده است و بعد از انجام توافقات اولیه با مدیر برنامه‌ها و تایید وزارت ارشاد‪،‬‬ ‫جزییات بیش‌تری از این فیلم اعالم می‌شود‪».‬‬

‫دی‌کاپریو‪ :‬بلیک فقط در تابستان داغ بود‬ ‫«لئوناردو دی‌کاپریو» و «بلیک الیولی» دو هنرمند آمریکا‬ ‫پس از پنج ماه رابطه عاشقانه از یک‌دیگر جدا شده‌اند‪.‬‬ ‫این دو اعالم کردند که دیگر با هم رابطه رومانتیک ندارند‬ ‫اما هم‌چنان با هم دوست هستند‪.‬‬ ‫هیچ یک از این دو هنرمند علت این جدایی را بیان نکردند‪.‬‬ ‫این در حالی است که پس از اعالم این خبر بلیک با‬ ‫«رایان رینلودز» دست در دست هم دیده شدند‪ .‬بلیک‬ ‫روز چهارشنبه در «بین‌تاون» محلی که هم‌اکنون رایان در‬ ‫حالی بازی در یک فیلم است دیده شده است‪.‬‬

‫دمی مور‪ :‬داشتن رابطه هم حدی دارد‬

‫«آشتون کاچر» و «دمی مور» دو هنرمند آمریکایی به پایان دوران زناشویی خود نزدیک می‌شوند‪ .‬این دو پس از بروز‬ ‫مشکالتی که از سوی آشتون ایجاد شد تصمیم به این کار گرفته‌اند‪.‬‬ ‫دمی مور که مدعی شده بود آشتون با زنان زیادی در ارتباط است در هفته گذشته در پیامی در شبکه اجتماعی توییتر گفت‪:‬‬ ‫«همه چیز تمام شد‪».‬‬ ‫وی اعالم کرد که همسرش با دختری به نام «سارا لیل» در ارتباط است و دیگر هیچ احساسی به دمی مور ندارد‪.‬‬


‫سایه کوثری‬ ‫آخرین روزهای شهریور ماه روزنامه‌های ایران و خبرگزاری‌ها‬ ‫تیتر یک اخبار خود را به موضوع اختالس سه هزار میلیارد دالری‬ ‫در ایران اختصاص دادند‪.‬‬ ‫آن‌طور که در ابتدا در خبرها منتشر شد ماجرا از این قرار است‬ ‫كه فردی به نام امیر منصور آریا آن‌طور که گفته شد با تبانی‬ ‫و نفوذ به شعبه بانك صادرات در محل كارخانه فوالد‪ ،‬اقدام‬ ‫به صدور ‪LC‬های (اعتبار اسنادی ریالی داخلی) جعلی به مبالغ‬ ‫ده‌ها میلیارد تومان می‌كرده است و بدون آن‌كه پولی بابت آن‌ها‬ ‫به بانك بپردازد‪ ،‬آن‌ها را پس از دریافت به بانك‌های دولتی و‬ ‫خصوصی دیگر داخلی به قیمتی پایین‌تر از قیمت رسمی ‪LC‬‬ ‫می‌فروخته است‪.‬‬ ‫به نظر می‌رسید که کل ماجرای اختالس و به جیب زدن سه‬ ‫هزار میلیارد دالر در بانک‌های ایران به همین شکل بوده است‬ ‫که عاقبت پس از یك اشتباه‪ ،‬توسط بانك صادرات كشف و به‬ ‫نهادهای نظارتی گزارش می‌شود تا بزرگ‌ترین پرونده اختالس‬ ‫كشور رقم بخورد‪.‬‬ ‫بعد از آن در خبرها آمد که اگرچه رقم اختالس این پرونده ‪2‬‬ ‫هزار و ‪ 800‬میلیارد تومان اعالم شده‪ ،‬اما این رقم تنها مربوط‬ ‫به بخشی از تخلفات الف‪.‬خ است و با ادامه تحقیقات‪ ،‬ابعاد این‬ ‫پرونده در بانك‌ها و موارد دیگر افزایش یافته است‪.‬‬ ‫به نظر می‌رسید امیرمنصور آریا بدون رعایت مراحل قانونی و‬ ‫از محل همین سوءاستفاده‌های مالی با پشتیبانی برخی مقامات‬ ‫دولتی از محل دریافت وام از بانك صادرات به چنان ثروتی‬ ‫رسیده بود و بعد از آن اقدام به تاسیس بانک آریا کرده بود که‬ ‫مجوز تاسیس آن هم صادر شده بود‪ .‬هرچند پس از فاش‌شدن‬ ‫مساله اختالس‪ ،‬مجوز تاسیس این بانک هم باطل شد‪.‬‬ ‫پس از آن‌که بانک مرکزی وعده داد گزارش کامل اختالس‬ ‫سه هزار میلیارد تومانی در بانک صادرات را منتشر کند‪،‬‬ ‫خبرهایی مبنی بر ارتباط نزدیکان دولت با این اختالس منتشر‬ ‫شد‪ .‬غالمرضا اسداللهی عضو هیات رئیسه کمیسیون اصل ‪۹۰‬‬ ‫مجلس اعالم کرد که بررسی پرونده اختالس سه هزار میلیارد‬ ‫تومانی از بانک صادرات و ارتباط آن با نزدیکان دولت در اولویت‬ ‫کار این کمیسیون قرار گرفت‪ .‬او که این اختالس را بزرگ‌ترین‬ ‫تخلف‌مالی در ایران نامید اظهار کرد که به دلیل عدم نظارت‬ ‫دقیق و کارآمد‪ ،‬اختالس‪ ،‬فساد و تخلف در بانک‌های کشور به‬ ‫راحتی انجام می‌شود‪.‬‬ ‫در مقابل ابراهیم درویشی‪ ،‬مدیر اداره نظارت بر بانک‌های بانک‬ ‫مرکزی با انتقاد از فرافکنی مدیران بانک‌ها درباره این فساد مالی‬ ‫از آماده بودن گزارش کامل بازرسان درباره این اختالس خبر داد‪.‬‬ ‫او اعالم کرد که به زودی اسامی بانک‌ها و شعب آن‌ها در اختیار‬ ‫عموم مردم قرار خواهد گرفت و مشخص می‌شود که ریشه اصلی‬ ‫این اختالس کجا بوده است‪.‬‬ ‫اما محمود بهمنی‪ ،‬رئیس‌کل بانک مرکزی در همان روزهای‬ ‫ابتدایی از عملکرد بانک‌ها دفاع کرد و نسبت تخلفات در این‬ ‫سیستم را پایین‌تر از بسیاری دستگاه‌های دیگر ارزیابی کرد‪.‬‬ ‫محمد جهرمی‪ ،‬مدیرعامل بانک صادرات که پیش از این در‬ ‫دولت نهم وزیر کار بوده است نیز گفت‪ « :‬این اختالس از بانک‬ ‫صادرات نبوده و نیست و در واقع هفت بانک با جعل اسناد بانک‬ ‫صادرات اقدام به این فساد مالی کرده‌اند که بانک صادرات آن‬ ‫را کشف کرد‪».‬‬ ‫در همان روزهایی که موضوع اختالس هنوز در صدر اخبار‬ ‫قرار داشت ناگهان خبری منتشر شد مبنی بر این‌که خاوری‪،‬‬ ‫مدیرعامل بانک ملی ایران به کانادا فرار کرده است‪.‬‬ ‫پس از آن مدیرعامل بانک صادرات در بیانیه‌ای به بیان‬ ‫ناگفته‌های خود از اختالس بزرگ پرداخت و با اشاره به فرار‬ ‫مدیرعامل سابق بانک ملی به کانادا‪ ،‬مطرح کرد‪ :‬اکنون عوامل‬ ‫مرتبط با محمودرضا خاوری در بانک مرکزی و دولت درصدد‬ ‫رفع و رجوع این فرار که با کمک و پشتیبانی برخی از آنان انجام‬ ‫گرفته است‪ ،‬هستند‪».‬‬

‫پرونده‌ای که باز نشده‪،‬بسته شد‬

‫در این بیانیه آمده بود‪« :‬حق این بود که بنده پس از کشف این‬ ‫فساد بزرگ در شبکه بانکی که منشأ آن از سال ‪ 1388-‬قبل از‬ ‫حضور بنده در بانک صادرات ایران‪ -‬با تبانی یک رئیس شعبه‬ ‫و مالک یک کارخانه شروع شده بود‪ ،‬از مردم عزیز عذرخواهی‬ ‫می‌نمودم و استعفا می‌دادم؛ اما دالیل زیر سبب انجام نشدن‬ ‫آن شد‪.‬‬ ‫باید بگویم عال رغم پی‌گیری‌های انجا ­م شده توسط این‌جانب و‬ ‫«ادامه هیاهو و جنجال‪ ،‬به خصوص اگر عده‌ای به‬ ‫دنبال استفاده‌های دیگر از این مسایل باشند‪ ،‬به‬ ‫صالح نیست و‬ ‫همه باید مراقب باشند»‪.‬‬ ‫تماس با وزارت اطالعات و قوه قضائیه برای دستگیری متهمان‬ ‫اصلی‪ ،‬کسانی که پشتیبان اصلی این فساد بودند‪ ،‬موضوع را به‬ ‫نحوی در رسانه‌ها مطرح کردندکه گویی تمام اتهام‌ها و تقصیرها‬ ‫متوجه بانک صادرات ایران و مدیر عامل آن بوده است‪.‬‬ ‫این افراد در صدد بودند با فرافکنی‪ ،‬گناهان خود را پنهان نموده‬ ‫و آدرس غلط به مردم بدهند‪ .‬از این‌رو‪ ،‬مجبور شدم مصاحبه‬ ‫نمایم و برخی از ابعاد گسترده‌ی این فساد را در بخش‌های بانکی‬ ‫و مسووالن اجرایی برای مردم بازگو کنم و با پی‌گیری‌های‬ ‫جدی‌تری از گذشته‪ ،‬به دنبال عوامل اصلی این فساد در بانک‬ ‫مرکزی و بدنه دولت و شبکه بانکی باشم اما این مصاحبه برای‬ ‫این عوامل گران تمام شد‪».‬‬ ‫در ادامه این بیانیه می‌خوانیم‪« :‬امروز هم با کنارگذاشتن بنده باز‬ ‫هم آدرس غلطی را به مردم می‌دهند‪ ،‬زیرا با فرارآقای خاوری‬ ‫(مدیر عامل بانک ملی) به کانادا برخی از آنان دچار سردرگمی‬ ‫و دست‌پاچگی شده‌اند‪ .‬خاوری که با توجه به گستردگی فساد در‬ ‫بانک ملی در این پرونده و پرونده‌های دیگر‪ ،‬احتمال دست‌گیری‬ ‫خود را به خاطر ارتباط با این پرونده‌ها و عوامل پشت پرده آن‌ها‬ ‫می‌داد به کانادا گریخت و اکنون عوامل مرتبط با وی در بانک‬ ‫مرکزی و دولت درصدد رفع و رجوع این فرار‪ ،‬که با کمک و‬ ‫پشتیبانی برخی از آنان انجام گرفته است‪ ،‬هستند و از ترس‬ ‫گسترده‌تر شدن ابعاد این موضوع با شخص اصلی پی‌گیری‌کننده‬ ‫و شکایت‌کننده اصلی این پرونده برخورد نمودند‪».‬‬ ‫هرچند با فرار خاوری به نظر می‌رسید بازی اختالس تغییر‬ ‫کرده و متهم اصلی شناخته شده است اما به عقیده کارشناسان‬ ‫اقتصاد و تحلیل‌گران‪ ،‬خاوری تنها حلقه کوچکی از زنجیر اصلی‬ ‫بود که شاید برای فاش‌نشدن دست متهمان اصلی دستور خروج‬ ‫او از کشور صادر شده است‪.‬‬ ‫فرار خاوری از ایران و برنگشتن او که یکی از مدیران باسابقه‬ ‫بانکی کشور است و از سویی سکوت وی در خصوص اختالس‬ ‫‪3‬هزار میلیارد تومانی باعث تعجب همگان شد‪.‬‬ ‫درحالی که مسووالن قوه قضاییه پیش ازاین تاکید کرده بودند‬ ‫اگر خاوری به ایران باز نگردد مقصر اصلی این اختالس محسوب‬ ‫خواهدشد اما به گفته فرمانده نیروی انتظامی تاکنون دستوری‬ ‫برای پی‌گیری پرونده خاوری صادر نشده است‪.‬‬ ‫در حالی‌که در روزهای نخست فرار خاوری از ایران‪ ،‬ذهن‌ها‬ ‫از امیر منصور آریا به خاوری معطوف گشته بود و عده‌ای‬ ‫ساده‌لوحانه او را مقصر و اختالس‌کننده اصلی پنداشتند اما اکنون‬ ‫با دستور عدم پی‌گیری این مساله از سوی مقامات باالی ایران‪،‬‬ ‫دیگر نه کسی انتظار برگشت خاوری را دارد و نه کسی منتظر‬ ‫بررسی عادالنه این پرونده است‪.‬‬ ‫احمدی‌نژاد هم که در روزهای ابتدایی کشف اختالس گفته‬ ‫بود سکوتش طوالنی نخواهد بود هفته گذشته اعالم کرد‪« :‬دولت‬ ‫برای آن‌که وجهه ایران اسالمی در دنیا تخریب نشود‪ ،‬در مقابل‬ ‫همه هجمه‌ها سکوت می‌کند‪».‬‬ ‫وی گفت‪« :‬کسانی در مقابل ما صف کشیده و ما را به‬ ‫انحراف متهم می‌کنند که بسیاری از مشکالت کشور ناشی‬

‫از مدیریت آن‌ها بر جامعه است و حاال ما را به انواع و اقسام‬ ‫تهمت‌ها متهم می‌کنند‪».‬‬ ‫وی هم‌چنین تاکید کرد‪« :‬من به دنبال دفاع از کسی نیستم‬ ‫و سکوت را برای منافع کشور ترجیح می‌دهم‪ ،‬اما معتقدم خدا از‬ ‫بندگان خود دفاع خواهد کرد‪».‬‬ ‫این درحالی ا‌ست که درست سه هفته پیش از آن در واکنش‬ ‫به کسانی که دستگاه‌های دولتی را به مشارکت در اختالس‬ ‫متهم کرده بودند گفته بود‪« :‬ما باز هم سکوت می‌کنیم که به‬ ‫خاطر مقام رهبری است‪ ،‬البته این سکوت وحدت بخش طوالنی‬ ‫مدت نخواهد بود»‪.‬‬ ‫و با آن‌که مصطفی پور محمدی‪ ،‬رئیس سازمان بازرسی‬ ‫کل ایران‪ ،‬پیشتر پرونده اختالس خبرساز اخیر را «بی‌سابقه‌ترین‬ ‫پرونده فساد مالی در کشور» توصیف کرده بود‪ ،‬آیت‌اهلل خامنه‌ای‬ ‫در مورد پرونده این اختالس گفت‪« :‬ادامه هیاهو و جنجال‪ ،‬به‬ ‫خصوص اگر عده‌ای به دنبال استفاده‌های دیگر از این مسایل‬ ‫باشند‪ ،‬به صالح نیست و همه باید مراقب باشند»‪.‬‬ ‫وی با اشاره به اطالع‌رسانی رسانه‌ها درخصوص این اختالس‬ ‫تاکید کرد‪« :‬رسانه‌ها بیش از این نباید به جنجال و هیاهو درباره‬ ‫این ماجرا ادامه دهند‪ ،‬بلکه باید به مسووالن اجازه دهند تا‬ ‫عاقالنه‪ ،‬مدبرانه‪ ،‬قوی و با دقت قضایا را پی‌گیری و بررسی‬ ‫کنند»‪.‬‬ ‫رهبر جمهوری اسالمی در واکنش به اتهاماتی که در ارتباط با‬ ‫این اختالس به مسووالن کشور وارد شده اظهار داشت‪« :‬عده‌ای‬ ‫می‌خواهند از این ماجرا برای زیر سوال بردن مسووالن استفاده‬ ‫کنند‪ ،‬در حالی که مسووالن در دولت‪ ،‬مجلس و قوه قضائیه‬ ‫مشغول انجام وظیفه خود هستند‪».‬‬ ‫وی در عین حال اطمینان داد که مسووالن سه قوه مصمم به‬ ‫مقابله با این حادثه و پیش‌گیری از حوادث مشابه هستند و افزود‬ ‫که آن‌ها «این ماجرا را تا آخر پی‌گیری خواهند کرد و دست‌های‬ ‫خائن قطع خواهد شد»‪.‬‬ ‫و در نهایت آن‌که در حالی که موضوع اختالس در دستور‬ ‫کار هفته گذشته جلسه شورای پول و اعتبار قرار داشت‪ ،‬محمد‬ ‫ی فارس گفت که با ارسال نامه‌ای موضوع‬ ‫نهاوندیان به خبرگزار ‌‬ ‫اختالس از دستور کار جلسه شورا خارج شد‪.‬‬ ‫پیش از این اعالم شد که جلسه هفته گذشته شورای پول و‬ ‫اعتبار با موضوع اختالس اخیر و اصالح قوانین بانکی و گشایش‬ ‫اعتبار اسنادی برگزار خواهد شد‪.‬‬ ‫کلید زده باشند‪ .‬براساس اخباری که از بازار تهران مخابره شده‬ ‫طالفروشانی اعتصاب را کلید زده‌اند که بازارشان در همسایگی‬ ‫پارچه‌فروشان قرار گرفته است‪.‬‬

‫«دولت برای آن‌که وجهه ایران اسالمی در دنیا‬ ‫تخریب نشود‪ ،‬در مقابل همه هجمه‌ها سکوت می‌کند‪».‬‬

‫به نظر می‌رسد ورود بازار طال به ماجرای اعتصابات گرفتارهای‬ ‫بسیاری را برای سازمان امور مالیاتی رقم خواهد زد‪ .‬تداوم‬ ‫اعتصاب تهران منجر به انتقال نارضایتی‌ها به استان‌های دیگر‬ ‫می‌شود‌‪ .‬سال گذشته هم بازار تهران کلید اعتصاب را زد و سه‬ ‫هفته بر مواضع‌اش پافشاری کرد‪ .‬مدتی بعد بازارهای شهرستانی‬ ‫به تهرانی‌ها ملحق شدند و ماجراها قدری باال گرفت‪ .‬سازمان‬ ‫امورمالیاتی ولی تنها یک‌سال به دستور احمدی‌نژاد اجرای قانون‬ ‫را عقب انداخت‪ .‬یکسال به پایان رسید و بازهم اعتصابات کلید‬ ‫خورد‪ .‬پارچه‌فروشان‪ ،‬طالفروشان و شاید صنوفی دیگر‪.‬‬ ‫اما آیا ماجرا به همین ختم می‌شود؟ به نظر می‌رسد تداوم‬ ‫سیاست‌های اقتصادی فعلی دولت هر از چند گاهی اعتراضاتی را‬ ‫در پی داشته باشد‪ .‬اکنون نیز نباید از نظر دور داشت که مدت‌ها‬ ‫پیش از شروع اعتراضات بازاریان‪ ،‬اعتصابات کارگری در ایران‬ ‫کلید خورده است و هم‌چنان ادامه دارد و در حال شدت گرفتن‬ ‫است‪.‬‬

‫نیرماال‬

‫در جست و جوی صلح درونی‬ ‫یعنی به سکون آرامش محض رسیدن و آن موقع نسیم‬ ‫خنک که ما آنرا ویبراسیون یا همان ارتعاشات بدن می‌نامیم‪،‬‬ ‫در حین حرکت به باالی سر با تمامی سلول‌های بدنمان‬ ‫برخورد کرده و آن‌ها را تقویت و جوانتر می‌نماید‪ .‬قدرت و‬ ‫سرعت حرکت این ارتعاشات در هر شخصی متفاوت است‪.‬‬ ‫زیرا وضعیت انرژیتیکی کانال‌ها و مراکز در افراد‪ ،‬حاالت‬ ‫خاصی بر روی قدرت و سرعت ارتعاشات در بدن ایجاد‬ ‫می‌نمایند ‪.‬‬ ‫«مدیتیشن‪ ،‬موجب سرعت بخشیدن به عبور انرژی کندالینی‬ ‫از مراکز و کانال‌های بدن ما می‌شود»‬ ‫این انرژی با حرکت خود درون سیستم ظریف بدن ما‪ ،‬بدون‬ ‫این که ما عملی فیزیکی انجام داده باشیم؛ تعادلی مابین جان‪،‬‬ ‫روح و روان ما برقرار می‌کند ‪.‬‬ ‫با انجام مدیتیشن‪ ،‬آگاهی فردی ما باال رفته و این آگاهی‬ ‫جدید‪ ،‬به ما امکان می‌دهد تا کیفیت مراکز انرژیتیکی خویش‬ ‫و دیگران را درک کرده و در بهبودی آن‌ها به خود و دیگران‬ ‫کمک نماییم‪.‬‬ ‫با مدیتیشن در اندک زمان کوتاهی‪ ،‬در بدن ما نیرویی‬ ‫مخصوص و شفادهنده‪ ،‬رشد پیدا می‌کند که این نیرو در‬ ‫بهبودی بسیاری از بیماری‌ها از قبیل‪ :‬فشارخون‪ ،‬سردرد‪ ،‬سینه‬ ‫پهلو‪ ،‬نفس‌تنگی‪ ،‬سرگیجه‪ ،‬سرطان‪ ،‬امراض قندی‪ ،‬دلهره‪،‬‬ ‫افسردگی‪ ،‬تیروئید و غیره کمک فراوانی کرده و همچنین‬ ‫به ما کمک می‌کند که از هیجانات و استرس‌ها و فشارهای‬ ‫ناشی از مسایل روزمره بکاهیم و بر اعصاب خود بیشتر مسلط‬ ‫شویم ‪.‬‬ ‫هم‌چنین مدیتیشن به ما کمک می‌کند تا باالنسی مابین روابط‬ ‫انسانی و عاطفی خود برقرار کنیم و ذهن خود را به مرور زمان‬ ‫به آرامشی همیشگی برسانیم‪.‬‬ ‫صلح درونی‪ ،‬به معنای یكی شدن با خالق خود است و‬ ‫می‌بایست به طور طبیعی و بدون تالش فكری و یا فیزیكی‬ ‫صورت بگیرد‪.‬‬ ‫انسان با تكیه بر سیستم عصبی و دستگاه‌های ارگانیك‬ ‫احساسی خود‪ ،‬قادر به درك جهان فیزیكی خارج ازخود است‪.‬‬ ‫عالوه براین انسان دارای یك سیستم انرژیتیك ظریف درونی‬ ‫نیز است‪ .‬این پیكره انرژیتیك‪ ،‬یك انرژی مادارانه است و‬ ‫درپایین‌ترین مهره‌ی ستون فقرات‪ ،‬در استخوان مثلث‬ ‫شكلی(لگن خاصره) به نام استخوان مقدس قرار دارد‪.‬‬ ‫این سیستم انرژیتیكی بدن دارای هفت مركز و سه كانال‬ ‫اصلی است‪.‬‬ ‫زمانی كه انرژی مادرانه از حالت خفته به حالت بیدار و فعال‬ ‫در بیاید تولدی معنوی در ما رخ می‌دهد كه ما این تولد را خود‬ ‫آگاهی می‌نامیم‪.‬‬ ‫این بیداری یا این تولد معنوی‪ ،‬تحقق كاملی از حقیقت درونی‬ ‫ما است‪.‬‬ ‫این عمل بسیار طبیعی بوده و بدون هیچ گونه تالش جسمی‬ ‫و یا فكری صورت می‌گیرد و به بشریت این امكان را می‌دهد‬ ‫كه برای اولین بار معنای فلسفی و معنوی زندگی در زمان‬ ‫حال را تجربه كند‪.‬‬


‫کیومرث سجادی‬

‫برگردان و گردآوری‪ :‬امیرحسین آهویی‬

‫ماخذ‪ :‬فیلم جورنال‪ ،‬هالیوود ریپورتر‬ ‫فرزند ویلیام کولبی جاسوس بزرگ قرن بیستم فیلمی از زندگی و‬ ‫کار پدرش ساخته که به زودی در سینماهای امریکا به نمایش در‬ ‫می‌آید‪ .‬این فیلم به صورت مستند تهیه شده و نگاهی شخصی و‬ ‫عمیق به این شخصیت و دستاوردهایش را در بر می‌گیرد‪.‬‬

‫رها می‌کردند‪.‬‬ ‫سپس به برنامه جنجالی ققنوس ‪ -‬جایی که استراتژی ضد شورش‬ ‫متولد شد‪ -‬فرستاده شد که میراثش تا به امروز در افغانستان و عراق‬ ‫طنین‌انداز است‪ .‬در سال ‪ 1973‬از طرف نیکسون به ریاست ‪CIA‬‬ ‫منصوب شد‪ ،‬ولی دو سال بعد از آن تاریخ در جلسه شنود کنگره‬ ‫در مورد عملیات سری ‪ CIA‬شهادت داد‪ :‬کاری که شغلش را به‬ ‫مخاطره انداخت‪ .‬او در اقدامی طغیانگرانه بسیاری از اعمال پشت‬ ‫پرده و فوق سری ‪ CIA‬را ‪ -‬که هرگز قبلن صحبتی از آن به میان‬ ‫نیامده و بررسی نشده بود‪ ،‬فاش می‌کند؛ فعالیت‌های غیرقانونی که‬ ‫بعدها به «جواهرات خانوادگی» معروف شد و ‪ CIA‬بعدها در سال‬

‫استیو جابز‪،‬‬ ‫مغز متفکر شرکت اپل‬

‫درگذشت «استیو جابز» (‪ ،)Steve Jobs‬تنها دو ماه پس از‬ ‫استعفای وی از مدیرعاملی شرکت اپل‪ ،‬بهانه ای شد تا با نگاهی‬ ‫متفاوت و نه به عنوان مدیرعامل یک شرکت پول ساز بلکه به‬ ‫دید فردی که در راستای پیشرفت تکنولوژی در عرصه های‬ ‫مختلف به جامعه بشری خدمت کرده‪ ،‬به بررسی زندگی و سوابق‬ ‫او بپردازیم‪.‬‬ ‫او که شرکت «اپل» (‪ )Apple‬را در سال ‪ 1976‬تاسیس نمود‬ ‫در سال ‪ 1985‬از مدیرعاملی این شرکت استعفا داد و به عنوان‬ ‫نایب رییس و مدیرعامل شرکت «پیکسار» یکه‪-‬تاز پویانمایی‬ ‫رایانه ای در صنعت کامپیوتر‪ ،‬مشغول به فعالیت شد‪ .‬وی تا سال‬ ‫‪ 1997‬که مجددن به شرکت اپل بازگشت به عنوان عضو هیات‬ ‫مدیره «والت دیزنی به تهیه کننده کارتون «داستان اسباب‬ ‫بازی ها» نیز مشغول شد‪ .‬جابز در سال ‪ 1997‬با ایده ساخت و‬ ‫تولید «آی پاد» به اپل بازگشت تا بار دیگر نام این شرکت را‬ ‫بر سر زبان ها بیاندازد‪ .‬او در ماه اگوست سال ‪ 2011‬از شرکت‬ ‫محبوبش استعفاء داد اما نتوانست این دوری را بیشتر از دو ماه‬ ‫تحمل کند و به دلیل بیماری سرطان برای همیشه دوست‌داران‬ ‫خود و شرکت اپل را ترک نمود‪.‬‬ ‫استیو جابز در سال ‪ 1984‬با طراحی سیستم عامل «مکینتاش»(‬ ‫‪ ،)Macintosh‬به عنوان اولین واسط های کاربری گرافیکی‪،‬‬ ‫بدون شک کمک شایانی به آن چه که تحت عنوان سیستم‬ ‫های عامل گرافیکی امروزی می بینیم نمود‪ .‬استفاده از «موس»‬ ‫(‪ ، )Mouse‬قابلیت «درگ اند دراپ»(‪ )Drag & Drop‬و‬ ‫بسیاری از توان‌مندی های گرافیکی سیستم عامل های امروزی‬ ‫را برای اولین بار در ابداعات و اختراعات استیو جابز که در سیستم‬ ‫عامل مک خود استفاده می نمود‪ ،‬مشاهده می کنیم‪.‬‬ ‫بدون شک «آی فون» دنیای گوشی های موبایل و «آی پاد»‬ ‫دنیای تبلت ها را تکان داد‪ .‬استفاده شایسته از تکنولوژی پردازش‬ ‫ابری و طراحی ‪ iCloude‬تاثیر بسازایی در زندگی مردم خواهد‬ ‫گذاشت و سرعت و سهولت تبادل‪ ،‬نگهداری و بازیابی اطالعات‬ ‫را چندین برابر خواهد کرد‪.‬‬ ‫در حالی که محصوالت شرکت اپل‪ ،‬که اکثر آن ها نیز زایده‬ ‫تفکر و اندیشه های جابز هستند‪ ،‬تنها محصوالت تجاری نبوده و‬ ‫همیشه اپل با وجود استیو جابز پیشگام در تولید تکنولوژی های‬ ‫جدید همراه با ایده های نو بوده‪ ،‬به نظر بی انصافی می آید که‬ ‫استیو جابز با بیش از ‪ 300‬اختراع ثب شده را تنها مدیر عامل‬ ‫یک شرکت تجاری بدانیم که در راستای اهداف مالی شرکت ش‬ ‫فعالیت می کرده است‪.‬‬ ‫به خاطر تمام ایده هایش و کمک های شایانی که به پیشرفت‬ ‫تکنولوژی در سال های زندگی پرثمرش نمود‪ ،‬تکنو هفت به‬ ‫احترام استیوجابز کاله خود را از سر بر می دارد‪...‬‬

‫کارل کولبی ‪-‬کارگردان و تهیه کننده‪ -‬فیلم داستان زندگی پدرش‬ ‫جاسوس بزرگ ‪ ،CIA‬ویلیام کولبی را از دید شخصی و هم‌چنین‬ ‫تاریخی بیان می‌کند‪.‬‬ ‫دوریس تومارکین‪ -‬منتقد سینما‪ -‬در مورد این فیلم می‌گوید‪:‬‬ ‫«مستندی بسیار جذاب است که برای ساختش تحقیقات وسیعی‬ ‫انجام شده و درس‌های بسیاری راجع به جاسوسی و فیلم‌سازی در‬ ‫خود دارد»‪.‬‬ ‫اگرچه فیلم‌ساز در نهایت عنوان می‌کند که هرگز نخواهد توانست‬ ‫به طور کامل به عمق شخصیت مرموز قهرمان داستان دست یابد‪،‬‬ ‫اما مکاشفه کارل کولبی از زندگی و کار پدرش احساسی‪ ،‬جذاب و‬ ‫از نظر تاریخی با ارزش است‪.‬‬ ‫کولبی سال ‪ 1996‬و به شکل مرموزی از دنیا رفت و جنازه‌اش‬ ‫هشت روز بعد از این‌که برای قایق سواری رفته بود در نیمه‌های‬ ‫شب کشف شد‪ .‬او دوران شغلی طوالنی مدتی داشت که تقریبن‬ ‫مهم‌ترین درگیری‌های نیمه دوم قرن بیستم را در برمی‌گیرد‪ .‬کولبی‬ ‫در سال ‪ 1942‬به دفتر خدمات استراتژیک پیوست که اولین آژانس‬ ‫اطالعاتی امریکا بود و مدت کوتاهی پس از آن با چتر در خط مقدم‬ ‫جبهه اروپای اشغال شده فرود آمد‪.‬‬ ‫پس از جنگ به سازمان تازه تاسیس شده ‪ CIA‬پیوست و‬ ‫در دهه پنجاه میالدی از طرف ‪ CIA‬به ایتالیا فرستاده شد تا‬ ‫با پیروزی کمونیست‌ها در انتخابات مقابله کند‪ .‬در رم در ظاهر‬ ‫دیپلمات هم‌کاری نزدیکی با واتیکان داشت تا حزب کمونیست‬ ‫ایتالیا را ضعیف کند‪ .‬به افراد و احزاب خاص پول می‌رساند تا نتیجه‬ ‫انتخابات را دستخوش تغییر کند‪.‬‬ ‫‌از آن‌جا با پست ریاست دفتر ‪ CIA‬به ویتنام رفت تا مراقب‬ ‫کودتای دیم ‪ -‬رئیس جمهور وقت ویتنام‪ -‬باشد‪.‬‬ ‫بخش بزرگی از فیلم به دوره کاری کولبی در ویتنام اختصاص داده‬ ‫شده است‪ ،‬ولی حتا چنین توجه خاصی هم آن طور که باید مه را‬ ‫از روی حقیقت جنگ ویتنام پاک نمی‌کند‪ .‬البته بیان می‌کند که‬ ‫جنگ در واقع جنگ داخلی بود که باید آن را به دست مردم ویتنام‬

‫‪ 2007‬اسنادش را منتشر کرد‪.‬‬ ‫با این‌که در فیلم هرگز فیلم‌ساز را نمی‌بینیم‪ ،‬اما حضور و ارتباط‬ ‫منحصر به فردش با موضوع را همواره حس می‌کنیم‪ .‬او چندین‬ ‫مصاحبه با هم‌کاران کولبی انجام می‌دهد که در میان آن‌ها‬ ‫می‌توان به دانلد رامزفلد‪ ،‬برنت اسکوکرفت‪ ،‬زبیگنیو برژینسکی‬ ‫و جیمز اسکسینج به همراه روزنامه‌‌نگاران مطرحی هم‌چون باب‬ ‫وودوارد‪ ،‬سیمور هرش و تیم واینر اشاره کرد‪ .‬مصاحبه‌ها آشکارا با‬ ‫موضوعات شخصی درگیر می‌شوند و به تناوب «کولبی» در حین‬ ‫مصاحبه «پدرت» مخاطب قرار می‌گیرد‪ .‬او حتا با مادرش باربارا‬ ‫هم مصاحبه می‌کند و به احساس گناه پدر در مورد غفلت از شرایط‬ ‫روحی خواهرش کاترین می‌پردازد که در سال ‪ 1973‬به دلیل صرع‬ ‫و آنورکسیا جانش را از دست داد‪ .‬پدر و مادر کارل در سال ‪1983‬‬ ‫جدا شدند‪.‬‬ ‫هم‌چنین فیلم‌های آرشیوی بسیاری نمایش داده می‌شوند که‬ ‫جالب‌ترینش بحث جان و رابرت کندی و بسیاری دیگر از اعضای‬ ‫کابینه کندی در مورد برنامه های ‪ CIA‬برای کودتا در جنوب ویتنام‬ ‫است‪.‬‬ ‫و در کل لحظات فیلم‪ ،‬کولبی خیلی آرام با کت شلوار ساده‪ ،‬کاله‬ ‫شاپو و عینک پنسی ایستاده و در نهایت مخاطب می‌فهمد که هرگز‬ ‫نمی‌تواند او را بشناسد و حقیقت وجودی او به اندازه مه پوشیده بر‬ ‫حقایق جنگ ویتنام غلیظ و تیره است‪ .‬غم انگیزترین بخش فیلم‬ ‫جایی است که فرزندش می‌گوید‪« :‬فکر نمی‌کنم پدرم هیچ وقت‬ ‫کسی را دوست داشته و هرگز نشنیدم سخنی برخاسته از عواطف‬ ‫انسانی بر زبان بیاورد»‪.‬‬ ‫کمپانی تولیدکننده‪ :‬اکت ‪ 4‬انترتینمنت‬ ‫کارگردان و تهیه‌کننده‪ :‬کارل کولبی‬ ‫تهیه‌کنندگان‪ :‬دیوید جانسن و گریس گاگنهایم‬ ‫تدوین‪ :‬جی فروند‬ ‫موسیقی‪ :‬مایکل بیکن‬ ‫‪ 104‬دقیقه‪ ،‬محصول امریکا‪2011 ،‬‬

‫بیوفالونوییدی بسیار موثر‬ ‫دکترآویده مطمئن فر‬ ‫ویتامین ‪ P‬در واقع یک ویتامین نیست‪ .‬به طور دقیق‌تر‬ ‫این اصطالح به موادی گفته می‌شود به نام فالونوییدها یا‬ ‫بیوفالونوییدها که به طور طبیعی در بسیاری از گیاهان وجود‬ ‫دارند‪ .‬یکی از مزایای علمی ثابت شده مصرف بیوفالونوییدها‬ ‫این است که آن‌ها بدن را برای جذب ویتامین ‪ C‬آماده می‌سازد‪.‬‬ ‫بسیاری از ادعاهای دیگری در مورد فواید ویتامین ‪ P‬وجود دارند‬ ‫که می‌توان جلوگیری از التهاب و عفونت‪ ،‬تسکین درد‪ ،‬تقویت‬ ‫عروق خونی‪ ،‬جلوگیری از آب مروارید‪ ،‬تقویت سیستم ایمنی‬ ‫بدن‪ ،‬درمان و جلوگیری از آلرژی و سرطان را نام برد‪ .‬برخی‬ ‫از این ادعاها توسط مطالعات اولیه علمی حمایت می‌شوند‪ ،‬اما‬ ‫دانش مندان هنوز نمی‌دانند که ویتامین ‪ P‬چقدر موثر است و‬ ‫بنابر این هیچ توصیه‌ای از یک دوز روزانه وجود ندارد‪ .‬در هر حال‪،‬‬ ‫شکالت تیره‪ ،‬چای سبز‪ ،‬شراب قرمز‪ ،‬سیب‪ ،‬مرکبات‪ ،‬و بسیاری‬ ‫از میوه‌ها و سبزیجات دیگر منابع خوبی از بیوفالونوییدها در‬ ‫رژیم غذایی هستند‪.‬در حالی که ما زیاد در مورد ویتامین ‪ P‬نمی‬ ‫شنویم‪ ،‬واقعیت این است که فالونوییدها عناصر مهمی برای‬ ‫بدن ما هستند‪ .‬جذب درست ویتامین ‪ ،C‬جلوگیری از انبوه‬ ‫گلبول‌های قرمز و پالکت‌های خون‪ ،‬ترویج سالمت مویرگی‬ ‫با کمک به عمل کرد صحیح مویرگ‌ها و هم‌چنین کمک به‬ ‫جلوگیری از خونریزی‌های مویرگی‪ ،‬جلوگیری از خونریزی لثه‌ای‬ ‫و هم‌چنین درمان عروق خونی ضعیف در لثه‌ها از جمله نقش‬ ‫مهم فالونوییدها به حساب می‌رود‪.‬کورستین یک بیوفالونویید‬ ‫است که به طور معمول ویتامین ‪ P‬خوانده می‌شود‪ .‬مطالعات‬ ‫نشان می‌دهد که کورستین خواص آنتی اکسیدانی دارد‪ .‬به این‬ ‫معنی که مانع اکسیداسیون یا تجزیه برخی از مولکول‌های دیگر‬ ‫از قبیل ویتامین ‪ C‬می‌شود‪ .‬هم‌چنین دارای برخی خواص ضد‬ ‫التهاب است که می‌تواند در درمان آرتریت‪ ،‬که شامل التهاب‬ ‫مفاصل است مفید واقع شود‪ .‬برخی ادعا می‌کنند که کورستین‬ ‫می‌تواند در درمان و پیش‌گیری سرطان مورد استفاده قرار گیرد‬ ‫اما این منافع هنوز ثابت نشده است‪ .‬در هر حال‪ ،‬به نظر می‌رسد‬ ‫که برای مقابله با بیماری‌های جزیی مانند سرماخوردگی‪ ،‬ویتامین‬ ‫‪ P‬می‌تواند کمک بزرگی باشد و چون سیستم ایمنی بدن را‬ ‫تقویت می‌کند‪ ،‬این ویتامین برای تقویت دفاع طبیعی بدن در‬ ‫مقابل ویروس‌ها و عفونت ها ضروری است‪ .‬هم چنین ویتامین‬ ‫‪ ،P‬یک عنصر طبیعی ضد التهاب‪ ،‬و یک ادرار آور طبیعی و مالیم‬ ‫است‪ .‬بنابراین‪ ،‬فشار خون باال‪ ،‬آلرژی‌ها‪ ،‬بهبود زخم‌های داخلی‬ ‫و پوستی‪ ،‬دیگر شرایط بهداشتی و سالمتی هستند که در آن‬ ‫ویتامین ‪ P‬می‌تواند موثر باشد‪ .‬روتین یکی دیگر از فالونوییدها‬ ‫است که توسط پزشکان محقق مورد مطالعه قرار گرفته است‪.‬‬ ‫مطالعات نشان داده‌اند که‪ ،‬مانند کورستین‪ ،‬روتین دارای خواص‬ ‫ضد التهاب است و هم‌چنین گردش خون را بهبود می‌بخشد‪.‬‬ ‫مطالعات دیگر نشان می‌دهد که فالونوییدها می‌توانند به طور‬ ‫کلی دیواره های رگ‌های خونی را تقویت کنند و اثرات مفیدی‬ ‫بر روی سیستم گردش خون داشته باشند‪.‬‬ ‫اضافه کردن منابع ویتامین ‪ P‬به رژیم غذایی روزانه نباید کار‬ ‫سختی باشد‪ .‬مرکبات‪ ،‬یک منبع عالی است‪ .‬حتا پختن مرکبات‬ ‫ویتامین ‪ P‬موجود در پالپ مرکبات را نابود نمی‌کند‪ .‬انگور و‬ ‫آلو نیز حاوی ویتامین ‪ P‬هستند‪ .‬اسفناج نیز حاوی تعدادی از‬ ‫ایزوفالونوییدها از جمله ویتامین ‪ P‬است‪ .‬توت سیاه و آرد گندم‬ ‫سیاه نیز از راه‌های خوش طعم دیگر برای اضافه کردن ویتامین‬ ‫‪ P‬به رژیم غذایی است‪.‬‬ ‫توجه داشته باشید که مواد مختلفی‪ ،‬از جمله دخانیات‪ ،‬می‌تواند‬ ‫ویتامین ‪ P‬را از بدن شما تخلیه کنند‪ .‬و حتا بدتر این است که‬ ‫مصرف سیگار با مصرف الکل همراه باشد‪ .‬آسپرین‪ ،‬آنتی بیوتیک‪،‬‬ ‫کورتیزون و بیش‌تر مسکن‌ها نیز می‌توانند مقدار زیادی ویتامین‬ ‫‪ P‬را از بدن شما تخلیه کنند‪ .‬برای خنثی کردن این اثرات‪ ،‬شما‬ ‫باید تغییراتی در شیوه زندگی خود بدهید و یا مقدار مرکبات را در‬ ‫رژیم غذایی خود به طور قابل توجهی افزایش دهید‪.‬‬


‫حاکمیت‬

‫حسن زارع زاده اردشیر‬

‫قسمت پنجم‬

‫حکومت با دولت جدید و فردی در راسش که از گفتن دروغ‬ ‫آشکار و مردم فریبی باکی ندارد‪ ،‬موجب گردید بیشترین افراد لمپن‪،‬‬ ‫بیکاره‪ ،‬فاسد و جنایتکار دورش جمع گردند و این چنین کلیه منابع‬ ‫کشور در اختیار رهبری‪ ،‬وابستگانش و سپاه قرار گیرد‪ .‬حکومت که‬ ‫طی ‪ ۱۲‬سال ارکان قدرتش را چیده بود و باالخره سران اصالح‬ ‫طلب‪ ،‬رفسنجانی و مدیران بی‌کفایتش‪ ،‬جناح روحانیون و سایرین‬ ‫را از در خارج کرده بود‪ ،‬در بعد غرور قدرت خوابیده و فکر نمی‌کرد‬ ‫که دیگر نیرویی باشد که بخواهد حکومت والیتی و سپاهی را زیر‬ ‫سوال ببرد‪.‬‬ ‫جناح جدیدی که از محافظه‌کاران سابق و فرماندهان سپاهی که‬ ‫لباس شخصی شده (رده‌های پایین آن‌ها لباس شخصی‌های خیابان‬ ‫هستند که مردم را وحشیانه بخاطر پول نقد زیر کتک گرفته‌اند) و در‬ ‫مجلس حضور یافته بودند تحت نام اصول‌گرایان با اتحاد گروه‌هایی‬ ‫هم‌چون موتلفه‪ ،‬جناح روحانیت‪ ،‬و سایر بنیادهای قدرت حاکمیت‬ ‫را در دست گرفتند و قدرت اقتصادی‪ ،‬سیاسی و اجتماعی را بین‬ ‫خود تقسیم کردند‪.‬‬ ‫مهره جدید‪ ،‬مجتبی خامنه‌ای به شخص پر قدرتی بدل شد که از‬ ‫طرف پدر برای گرفتن شغل والیت‪ ،‬هم‌چون جمهوری‌های طوالنی‬ ‫و سلطنت در کشورهای استبدادی‪ ،‬به صحنه آمد‪ .‬در ادامه کار‬ ‫نیروهای سپاه و وابستگان که همه پروژه‌های نفتی و بزرگ را بدون‬

‫مناقصه گرفته بودند‪ ،‬بتدریج بانک‌ها را در اختیار گرفته و از طریق‬ ‫پولش شرکت‌های بزرگ و مادر هم‌چون مخابرات‪ ،‬کشتی‌سازی‪،‬‬ ‫پتروشیمی‌ها و غیره را تحت پوشش شرکت وابسته خاتم انبیا به‬ ‫تملک خود در آوردند‪ .‬بخشی از سپاه که حامی حماس و حزب اهلل‬ ‫بودند با کسب قدرت و در اختیار داشتن پول فراوان‪ ،‬آن‌ها را به‬ ‫تحرکات بیشتری در منطقه وادار کردند تا از بحرانی که در منطقه‬ ‫ایجاد می‌کنند‪ ،‬بر سر انرژی هسته‌ای و سایر مسایل با امریکا و‬ ‫اروپا به توافق برسند‪ ،‬که چنین فضایی نیز به کمک البی‌های مقیم‬ ‫خارج فراهم شده بود‪.‬‬ ‫از طرف دیگر رییس‌جمهوری منتخب رهبر و سپاه و بافتی که‬

‫اگر جمعیت با شعار رای من کجاست به صحنه‬ ‫آمد و با شدت سرکوب نظام مواجه گردید‪،‬‬ ‫به تدریج با طرح شعارهای ساختارشکن‬ ‫نشان داد که به اصالحات اعتقاد ندارد‬ ‫چرا که هیچ جریانی در درون نظام اجازه‬ ‫نخواهد داد که نهادهای دموکراتیک شکل‬ ‫گرفته و دموکراسی و حقوق بشر برقرار شود‬ ‫وی را حمایت می‌کند ( مجتبی و سپاه ) در باد غرور قدرت خواستند‬ ‫تعدادی از شرکای قبلی را از دور خارج نموده و سهم آن‌ها را صاحب‬ ‫شوند‪ .‬این موضوع موجب شد میان اصول‌گرایان و شرکای موتلفه‬ ‫اختالف پیش آید که نمود آن در رسانه‌ها منعکس گردید و جناحی‬ ‫که در حال از دست دادن قدرت بود به دروغ نمایشی را بازی کرد تا‬ ‫نشان دهد منظورش حمایت از مردم است‪ .‬اما آن‌چه این قدرت‌های‬ ‫پوشالی و مستبد همیشه فراموش می‌کنند‪ ،‬نیروهای مردمی است‬ ‫که صبرش اندازه دارد و وقتی از حد بگذرد‪ ،‬فورانی می‌کند که هیچ‬ ‫قدرتی جلودارش نیست‪ .‬باین ترتیب بود که حماسه ‪ ۲۵‬خرداد با‬

‫میلیون‌ها نفر که به خیابان‌ها سرازیر شدند‪ ،‬فریاد برآوردند که هرچه‬ ‫دارید از ماست و ما قدرت گرفتنش را داریم‪.‬‬ ‫اگر جمعیت با شعار رای من کجاست به صحنه آمد و با شدت‬ ‫سرکوب نظام مواجه گردید‪ ،‬به تدریج با طرح شعارهای ساختارشکن‬ ‫نشان داد که به اصالحات اعتقاد ندارد چرا که هیچ جریانی در‬ ‫درون نظام اجازه نخواهد داد که نهادهای دموکراتیک شکل گرفته‬ ‫و دموکراسی و حقوق بشر برقرار شود‪ .‬جوانان با سر دادن شعار‬ ‫«جمهوری ایرانی و جانم فدای ایران» و «مرگ بر دیکتاتور»‬ ‫پایه‌های رژیم را بلرزه درآوردند‪ .‬رژیم با توسل به شکنجه‪ ،‬زندان‬ ‫و اعدام‌های سیاسی تالش کرد جنبش جوانانی که رهبری‌اش در‬ ‫دانشگاه‌ها شکل گرفته بود را سرکوب کند‪ .‬جنبشی که بعد از ‪۱۸‬‬ ‫تیر ‪ ۷۸‬کل ساختار رژیم را زیر سوال برده و امکان اصالح‌پذیری‬ ‫را نفی کرده بود‪ .‬جنبشی که با راه‌اندازی جبهه متحد دانشجویی‬ ‫یک‌سال پس از دوم خرداد آغاز شد و با رادیکال شدن دفتر تحکیم‬ ‫و تالش‌های کمپین‌های زنان و جوانان قدرت پیدا کرد‪ .‬در واقع‬ ‫رژیم که تالش می‌کرد جنبش تغییر نظام را خاموش نگاه دارد‪ ،‬با‬ ‫آغاز جنبش‌های منطقه‪ ،‬دوباره با تظاهرات خیابانی از ‪ ۲۵‬بهمن‬ ‫سال پیش با چالش عمیقی روبرو شد که این‌بار مرگ نظام و‬ ‫رهبرش را خواستار شدند‪ .‬حکومت در اوج قدرت خود چنان زیر‬ ‫سوال رفته و در بن‌بستی گیر کرده که خالصی از ان غیر ممکن‬ ‫است؛ نه می‌تواند و نه می‌خواهد مهره‌هایی را فدا کرده با رفسنجانی‬ ‫برای کنترل وضعیت هم‌کاری کند و نه می‌تواند میلیون‌ها نیروی‬ ‫آزادی‌خواه را کنترل نماید‪ .‬از این رو رژیم تالش می‌کند با تندتر‬ ‫شدن و باال بردن شدت سرکوب فضا را کنترل کند ولی آن نیز‬ ‫چاره‌ساز نخواهد بود‪ .‬ترفندهای رییس دولت برای نشان دادن‬ ‫ایرانی بودنش؛ که فقط از روی شناسنامه‌اش که متولد این کشور‬ ‫است ثابت می‌شود وگرنه ایشان و نه هیچ کدام دیگر از بافت حاکم‬ ‫چنین نشانی ندارند و سایر عمل‌کردش نخواهد توانست بحرانی که‬ ‫پیش آمده را کنترل نماید‪.‬‬

‫در گزارش احمد شهید ارایه شد‬

‫«انتقاد شدید از افزایش چشم‌گیر‬ ‫اعدام‌ها در ایران»‬ ‫نخستین ارزیابی احمد شهید‪ ،‬گزارش‌گر ویژه حقوق بشر سازمان‬ ‫ملل متحد برای ایران از وضع حقوق بشر در ایران عصر جمعه‪،‬‬ ‫در اختیار بی بی سی فارسی قرار گرفت‪.‬‬ ‫او در گزارش خود که قرار است تا ساعاتی دیگر به طور رسمی‬ ‫منتشر شود‪ ،‬به نحوه رفتار با فعاالن جامعه مدنی‪ ،‬آزادی‬ ‫اجتماعات‪ ،‬حقوق زنان‪ ،‬اقلیت‌های قومی و مذهبی‪ ،‬مجازات‬ ‫اعدام و حبس به خاطر ارتباط با نهادهای خارجی اشاره دارد‪.‬‬ ‫آقای شهید در این گزارش درباره وضع میرحسین موسوی‬ ‫و مهدی کروبی ابراز نگرانی کرده است او هم‌چنین احکام‬ ‫«اختیاری و مستبدانه» زندان برای روزنامه نگاران زندانی و‬ ‫رفتار «تبعیض آمیز» با آنان را موجب نگرانی شدید دانسته است‪.‬‬ ‫گزارش‌گر ویژه حقوق بشر سازمان ملل متحد در بخش هنرمندان‬ ‫گزارش خود از حکم شش سال حبس برای کارگردانان سرشناس‬ ‫سینمای ایران‪ ،‬جعفر پناهی و محمود رسول اف و حکم پنج سال‬ ‫زندان که در غیاب محسن نامجو برای این خواننده صادر شده‪،‬‬ ‫به عنوان نمونه‌های نقض حقوق بشر انتقاد کرده است‪.‬‬ ‫او در بخش حقوق زنان با اشاره به «قوانین تبعیض‌آمیز» علیه‬ ‫زنان در ایران به تالش‌های فعاالن حقوق آنان پرداخته است‪.‬‬ ‫احمد شهید هم‌چنین از افزایش چشم‌گیر اعدام‌ها در زندان‬ ‫های ایران به شدت انتقاد کرده است و در پایان این گزارش‬ ‫ابراز امیدواری کرده است که حکومت ایران راه را برای گفتگوی‬ ‫سازنده باز کند‪.‬‬


‫ادامه مطلب ازصفحه ‪18‬‬

‫گنگ‌های مکزیکی و سپاه قدس‬ ‫تا سفیر کبیر عرب‬

‫‪Persian Gallery‬‬ ‫فرش مبلمان لوستر‬ ‫ما متخصص این کار هستیم‬

‫تعمیر‪ ،‬رفو‪ ،‬شستشو‬

‫قیمت گذاری ‪ ،‬خرید‬

‫فروش فرش های اصیل ایرانی‌‬

‫"حراج واقعی ‪ ،‬کلیه اجناس گالری از شانزده سپتامبر به حراج گذاشته شده اند"‬ ‫‪Phone: 240-683-1022‬‬ ‫‪Email: John@persianogallery.com‬‬ ‫‪Website: www.persianogallery.com‬‬ ‫‪201 Market st WE Gaithersburg MD 20878‬‬

‫قوا و شرایط در امریکا ایجاد کند‪ .‬این حرف هم که این جنبش‬ ‫منجر به فروپاشی سیاسی امریکا خواهد شود به طور کامل‬ ‫بی‌اساس و از جمله همان رجز خوانی‌هایی است که مقامات‬ ‫حکومت در طول سالیان گذشته اتخاذ کرده‌اند‪.‬‬

‫امیرحسین گنج بخش‪ :‬قدر مسلم این است که وقتی‬ ‫شما در یک کشور دموکراتیک مثل امریکا به سر می‌برید‬ ‫هزینه دروغ گفتن خیلی زیاد است مثلن حتا کسانی که‬ ‫موضوع سالح‌های کشتار جمعی صدام حسین را مطرح کردند‬ ‫و گفتند این یک بهانه برای حمله امریکا به عراق بود این را‬ ‫فراموش کرده‌اند که کمیسیون‌های مستقل کنگره امریکا و‬ ‫کمیسیون‌های مستقل دولتی بودند که به وضوح اعالم کردند‬ ‫که سالح‌های کشتار جمعی در عراق وجود دارد‪ .‬این‌جا یک‬ ‫جامعه دموکراتیک است و دروغه‌های این‌چنین در آن هزینه‬ ‫دارد حاال اگر یک فرض خیلی کوچکی را در نظر بگیریم‬ ‫که امریکا تصمیم گرفته این اتهام را برای حمله نظامی یا‬ ‫تحریم‌های بیشتر بهانه کند به نظرم منطقی نیست‪ .‬باید توجه‬ ‫کنیم که شیوه تجزیه و تحلیلی که در ذهن ما می‌گذارد با‬ ‫شیوه تجزیه و تحلیلی که در ذهن رهبران جمهوری اسالمی‬ ‫می‌گذرد متفاوت است برای مثال در موضوع بمب‌گذاری‬ ‫در مرکز یهودی‌های آرژانتین ثابت شده که کار ماموران‬ ‫جمهوری اسالمی بوده است برای چنین چیزی یک آدم عاقل‬ ‫با خود فکر می‌کند که چرا باید ایران یک مرکز یهودیان را‬ ‫در کشوری مثل آرژانتین موردحمله قرار دهد؟ ولی االن ثابت‬ ‫شده که کار جمهوری اسالمی است یا حمله به عربستان‬ ‫سعودی و منفجر کردن برج‌های الخبر که بر اثر آن ‪ 19‬نظامی‬ ‫آمریکایی کشته و ‪ 372‬تن دیگر زخمی شدند‪ .‬در مورد این‬ ‫حمله هم آمریکایی‌ها می‌دانستند که کار ایران است اما به‬ ‫خاطر عکس‌العمل افکار عمومی جرات نداشتند که بگویند کار‬ ‫ایران بوده به خاطر این‌که افکار عمومی امریکا عکس العمل‬ ‫نشان می‌داد که چرا به کشوری که این‌همه سرباز آمریکایی‬ ‫را کشته حمله نمی‌کنید؟ بعید نمی‌دانم که چنین نقشه عجیب‬ ‫و غریب هالیوودی را کشیده باشند ولی بیشتر فکر می‌کنم‬ ‫جریانی که قصد چنین ترورهای را داشته می‌خواسته برای‬ ‫همیشه رابطه ایران و امریکا را خراب کند‪ .‬این نکته‌ای است‬ ‫که در آن تردید ندارم و اگر که عملیات موفقیت‌آمیزی می‌شد‬ ‫در نهایت می‌توانستند سرچشمه داستان را پیدا کنند اما آن‬ ‫موقع خیلی تاثیرات بیشتری می‌توانست داشته باشد‪ .‬ما باید‬ ‫بتوانیم اندیشه خمینی و خامنه‌ای را وقتی که جنگ را برکت‬ ‫می‌داند درک کنیم‪ .‬جنگ موضوع وحشتناکی است که باید تا‬ ‫آخرین لحظه از آن گریخت اما برای این افراد جنگ برکت‬ ‫می‌شود‪ .‬ما باید با این منطق وارد شویم و فکر کنیم آن‌وقت‬ ‫می‌توانیم این عملیات هالیوودی را هم درک کنیم‪.‬‬


‫گنگ‌های مکزیکی و سپاه قدس‬ ‫تا سفیر کبیر عرب‬

‫ادامه مطلب از صفحه ‪7‬‬

‫پی خواهد دشت‪ .‬حمله به ایران می‌تواند عواقب بسیار بدی‬ ‫برای تمامیت عرضی ایران و حتی نیروهای دموکراسی خواه‬ ‫داشته باشد و بهتر است که فعلن کنار گذشته شود و بیشتر‬ ‫در زمینه فشار از طریق تحریم‌ها و انزوای بین‌المللی فعالیت‬ ‫شود‪ .‬مورد هدف قرار دادن رهبران سیاسی ایران که مدام در‬ ‫مسافرت به سر می‌برند و پول‌ها را از کشور خارج می‌کنند هم‬ ‫تاثیر بسیار مثبتی نسبت به حمله نظامی خواهد داشت‪ .‬البته‬ ‫هنوز معلوم نیست که چه تصمیمی بگیرند اما اگر تصمیم به‬ ‫واکنش نظامی بگیرند خیلی اشتباه خواهد بود‪.‬‬ ‫آیا این می‌تواند یک حرکت موازی در درون حاکمیت‬ ‫ایران باشد و توسط بخشی از آن مهندسی شده باشد؟‬

‫امیرحسین گنج بخش‪ :‬تنها موضوعی که در این داستان‬ ‫به نظرم منطقی است این است که جریان احمدی نژاد در‬ ‫جست وجوی نزدیکی با امریکا بوده و لو رفتن چنین توطئه‌ای‬ ‫تمام کوشش‌های احمدی نژاد و مشایی را برای نزدیکی به‬ ‫امریکا تا اطالع ثانوی از بین می‌برد‪ .‬شاید این در کشوری که‬ ‫سیستم حکومتی اش یک سیستم معقول باشد قابل فهم نباشد‬ ‫ولی در سیستم حکومتی ایران این اتفاقات سابقه دار است‪.‬‬ ‫یک‌سری نیروهایی در درون نظام از جمله شخص خامنه‌ای‬ ‫هستند که از هرگونه نزدیکی بین ایران و امریکا هراس دارند‬ ‫و این نزدیکی را پایان عمر نهاد خود می‌دانند در حالی که‬ ‫همه دولت‌هایی که سر کار بوده‌اند در این سال‌ها همیشه‬ ‫کوشش کرده‌اند که به غرب و امریکا نزدیک شوند یک مثال‬ ‫خیلی روشن آن هم در سال هزار و نهصد و نود و یک بود که‬ ‫هاشمی رفسنجانی رییس‌جمهوری وقت ایران قرار بود به اروپا‬ ‫سفر کند و همه گمانه زنی‌ها از این نشانه داشت که این سفر‬ ‫بازگشایی سیاسی بزرگی از طرف جمهوری اسالمی خواهد‬ ‫بود اما در همان زمان شاپور بختیار ترور شد و تمام آن پروژه‬ ‫به هم ریخت‪ .‬این ماجرا هم مقداری من را یاد آن داستان‬ ‫می‌اندازد و حتا فکر می‌کنم خودشان هم بدشان نمی‌آمده که‬ ‫این ماجرا لو برود تا کلن امید نزدیکی بین ایران و امریکا از‬ ‫بین برود‪ .‬هر دولتی که در ایران سر کار می اید دیر یا زود به‬ ‫این نتیجه می رسد که باید با دنیا یک رابطه معقول برقرار کند‬ ‫این را در دوران رفسنجانی دیدیم در دوران خاتمی هم دیدیم‬ ‫در دوران احمدی نژاد اما تا این را بفهمد بیشتر از قبلی‌ها طول‬ ‫کشید ولی می‌بینیم که تمام اخباری که می‌رسد بر این مساله‬ ‫تاکید دارد که دولت احمدی‌نژاد قصد نزدیکی به آمریکا را دارد‬ ‫و این اتفاق این شانس را تقریبن از بین برد‪.‬‬ ‫یعنی فکر می‌کنید طرح این ترور از سوی گروه خامنه‬ ‫ای بوده و ربطی به جریان احمدی نژاد ندارد؟‬

‫امیر حسین گنج بخش‪ :‬احمدی نژاد در این دوران‌ها‬ ‫کوشش می‌کرده که به امریکا نزدیک شود حتا سال گذشته‬ ‫وقتی که آقای متکی به نیویورک آمد قرار بود ایران و‬ ‫امریکا نزدیک شوند و گفت وگوهای دوستانه‌ای بین متکی‬ ‫و هیالری کلیتون انجام بگیرد ولی همان‌طور که در زمان‬ ‫دولت اصالحات خاتمی به دست‌شویی رفت و مخفی شد تا‬ ‫با بیل کلینتون دست ندهد و این باعث شد که روابط ایران‬ ‫و امریکا خراب‌تر از قبل شود همین اتفاق هم سال گذشته‬ ‫افتاد تا آن‌جا که باعث شد متکی توسط احمدی‌نژاد از کار‬ ‫برکنار شود‪ .‬به طور کلی به نظرم موضوع ایران و امریکا‬

‫به یک موضوع داخلی تبدیل شده و جزو سیاست خارجی‬ ‫ایران محسوب نمی‌شود و هر کسی هم سعی می‌کند از این‬ ‫موضوع در جهت منافع خودش استفاده کند‪ .‬احمدی نژاد به‬ ‫زعم خودش تصورش این است که جنبش دموکراسی خواهی‬ ‫را که سرکوب کردند و کشتند و از بین بردند به همین دلیل‬ ‫برای این‌که در قدرت بماند باید با کشور های خارجی یک‬ ‫مناسبت خاصی را مثل مناسبت شوروی و امریکا برقرار کند‬ ‫از طرفی هم آقای خامنه‌ای می‌داند که اگر حربه بمب اتم و‬ ‫امریکا و اسرائیل را از دست بدهد در عمل جای‌گاه خودش از‬ ‫بین می‌رود و دیگر کسی به او احتیاجی نخواهد داشت‪.‬‬

‫دفتر حقوقی هریسچی‬

‫در پاسخ به این اتهام مقامات ایرانی گفته‌اند آمریکا‬ ‫برای گمراهی افکار عمومی شهروندانش از «جنبش‬ ‫اشغال وال استریت» که در حال گسترش به دیگر‬ ‫شهرهای آمریکا و حتی اروپاست چنین موضوعی را‬ ‫مطرح کرده است‪ .‬چقدر این پاسخ ایران را مبتنی بر‬ ‫واقعیت می‌دانید؟‬

‫مهرانگیز کار‪ :‬گمان نمی‌کنم این‌ط‌ور باشد‪ .‬فکر نمی‌کنم‬ ‫دولت امریکا در حالی که رییس جمهوری‌اش در ابتدا که‬ ‫دست صلح و آشتی به سوی ایران دراز کرده بود یک چنین‬ ‫خطر بزرگی کند و با اعتبار و آبروی خودش این چنین بازی‬ ‫کند‪ .‬در عین حال که معتقدم این اتهام هنوز در حد یک اتهام‬ ‫است و هنوز ثابت نشده ولی فکر نمی‌کنم به همین سادگی‬ ‫دولت امریکا برای این‌که توجه افکار عمومی را از مسایل‬ ‫اقتصادی دور کند خودش را به این موضوع چسبانده باشد‬ ‫تا افکار عمومی را به این شکل منحرف کند‪ .‬به عقیده من‬ ‫حتا به فرض منطقی بودن پاسخ ایران باز هم افکار عمومی‬ ‫امریکا از وضعیت اقتصادی منحرف نمی‌شود چون وضعیت‬ ‫اقتصادی آن‌چنان نابسامان است که مردم ناراضی امریکا به‬ ‫این تن نمی‌دهند که مسایل معیشتی خود را کنار بگذارند‪ .‬من‬ ‫به این موضوع پای‌بند نیستم اما به هر حال به این پای‌بند‬ ‫هستم که دولت امریکا غنی سازی اورانیوم در ایران را نخواهد‬ ‫پذیرفت و آن‌را خطری برای منافع ملی امریکا در منطقه تلقی‬ ‫می‌کند به خصوص که آقای اوباما همواره خواسته با دولت‬ ‫ایران درباره این موضوع وارد مذاکره شود اما هرگز این اتفاق‬ ‫نیفتاده است‪ .‬ولی به این قایل هستم که در سطوح باالی‬ ‫حکومت ایران برای این‌که وارد چنین ریسک بزرگی نشوند‬ ‫یک نوع هوشیاری وجود دارد و اگر هم اثبات شود که این‬ ‫اتهامات وارد هستند فکر می‌کنم بخشی از حاکمیت ایران و‬ ‫نه همه آن مانند «سپاه قدس» که یک گروه جداگانه است‬ ‫می‌خواهند ایران را وارد جنگ کنند چون بقای خودشان را‬ ‫در این می‌بینند که ایران در منطقه وارد جنگ شود تا آن‌ها‬ ‫بتوانند با استفاده از این وضعیت بحرانی کاملن همه نهادهای‬ ‫کلیدی سیاسی کشور را در اختیار بگیرند و غیر نظامیان و حتا‬ ‫روحانیون را از قدرت سیاسی کنار بگذارند‪ .‬به نظرم این یک‬ ‫نقطه نظر و یک هدفی می‌تواند باشد که بخشی از نیروهای‬ ‫جمهوری اسالمی ایران دنبال می‌کنند یعنی به دنبال به وجود‬ ‫آوردن یک جنگ و درگیری با هدف تسخیر و تصرف تمام‬ ‫ارگان‌های حکومتی حتا با کنار گذاشتن روحانیت هستند‪.‬‬ ‫علی افشاری‪ :‬این یک بخش از جنگ روانی است که‬ ‫مقامات حکومت ایران به راه انداخته‌اند و به زعم خودشان‬ ‫می‌خواهند واکنش متقابلی انجام دهند اما یک ادعای بی‬ ‫اساس است چون آن چیزی که به عنوان یک جنبش ضد‬ ‫سرمایه‌داری مطرح می‌کنند هنوز در مرحله جنینی خود به‬ ‫سر می‌برد و حداکثر از هزاران نفر تجاوز نمی‌کند و فعلن فاقد‬ ‫قدرت اثرگذاری است و نمی‌تواند تغییر چشم‌گیری در موازنه‬ ‫ادامه مطلب در صفحه ‪19‬‬

‫امور مهاجرت‬ ‫ویزای سرمایه گذاری‬ ‫گرین کارت سرمایه گذاری‬ ‫گرین کارت از طریق کار یا پناهندگی‬ ‫ویزای دانشجوی‬ ‫امور تجاری‬ ‫امور تحریم های تجاری‬ ‫پرونده های دادگاه های مهاجرت و اخراج از امریکا‬ ‫‪www.ibhlaw.com Tel . 301 363 4540‬‬ ‫‪Wisconsin Ave Suite 450 Bethesda MD 20814 7201‬‬ ‫‪ADS 120-001-1‬‬


‫پروانه وحیدمنش‬

‫وقتی بابا را بردند‬

‫«وقتی به گذشته فکر می‌کنم‪ ،‬به روزهای دهه شصت‬ ‫که مادرم در زندان بود‪ ،‬با تمام گوشت و پوست و استخوانم‬ ‫دلتنگی‌ها و دردهای مهراوه و نیما‪ ،‬پرهام و مینا و‪ ....‬را حس‬ ‫می‌کنم‪ ».‬این‌ها را حمید که حاال وارد دهه سوم زندگی‬ ‫خود شده است برایم می‌گوید و ادامه می‌دهد‪ «:‬فقط کافی‬ ‫بود در مدرسه می‌فهمیدند مادر یا پدرت در زندان است‪ ،‬از‬ ‫همه امکانات و شادی‌ها عامدانه حذف می شدی‪ ،‬به تو به‬ ‫عنوان عنصری خالف و مشکل‌ساز نگاه می‌کردند و تو هرگز‬ ‫نمی‌دانستی دلیل این‌همه توهین چیست چون وارد بازی‌های‬ ‫سیاسی نشده بودی‪ .‬اما یادم هست پدرم هر سال اول مهر‬ ‫وقتی مرا راهی مدرسه می‌کرد به من می‌گفت چیزی از مادرم‬ ‫در زندان اوین نگویم‪ ،‬می‌گفت از مالقات‌های هفتگی چیزی‬ ‫برای دوستانم تعریف نکنم و کسی نفهمدد که مادرم زندانی‬ ‫است‪».‬‬ ‫در روزهای دهه شصت که زندان‌های ایران پر بود از‬ ‫زندانیان سیاسی و عقیدتی‪ ،‬اخبار و اطالعات در خصوص‬ ‫زندانیان سیاسی‪ ،‬کودکان آن‌ها و شرایط زندان‌ها به بیرون‬ ‫نفوذ نمی‌کرد‪ .‬عرصه چرخش اطالعات بسیار محدود و کنترل‬ ‫شده بود‪ .‬منیژه که خود ‪ 4‬سال را در زندان‌های جمهوری‬ ‫اسالمی گذرانده است در این مورد می گوید‪ «:‬در طول مدت‬ ‫‪ 4‬سالی که زندان بودم تعدادی از اعضای خانواده‌ام که در اروپا‬ ‫و امریکا زندگی می‌کردند نمی‌دانستند که من زندانی شده‌ام‪.‬‬ ‫نه اینترنتی بود نه ایمیلی‪ ،‬نه فیس بوکی که اخبار زندانیان‬ ‫سیاسی رد و بدل شود‪ ،‬تلفن بود و پست‪ .‬مادرم می‌گفت که‬ ‫حتی پای تلفن هم جرات نکرده بود به پسر عمویم بگوید من‬ ‫در زندانم‪».‬‬ ‫منیژه که دو دختر دارد که هر دو اینک در کانادا تحصیل‬ ‫می‌کنند در مورد زندانی سیاسی بودن و در همان حال مادر‬ ‫بودن می‌گوید‪ «:‬روزهای هفته فقط برای من سپری می‌شدند‬ ‫تا مهشاد و مهرو را ببینم که دست در دست هم بهترین‬ ‫لباس‌هایشان را پوشیده بودند که برای کم‌تر از ‪ 20‬دقیقه مرا‬

‫ببینند‪ .‬من صبح‌ها به دخترانم فکر می‌کردم که چطور بدون‬ ‫من باید به مدرسه بروند‪ .‬به دیکته‌هایشان فکر می‌کردم که‬ ‫هیچ وقت من برایشان نمی‌گفتم‪ .‬حال بدی بود وقتی بعد از‬ ‫یک هفته ا نتظار اجازه مالقات به من و کودکانم داده نمی‌شد‪.‬‬

‫‪Aesthetic Dental Of Kentlands‬‬ ‫‪Your Smile Is Our Top Priority‬‬

‫همه امید به زندگی در من نابود می‌شد‪ .‬بچه‌ها بعدها برایم‬ ‫می‌گفتند که هر شب با چشم اشکی سر به بالش می‌گذاشتند‪.‬‬ ‫ترس هایشان از روزهای سال ‪ 67‬وقتی خبر اعدام بسیاری از‬ ‫‪Dr.Chitra Ghafari DDC‬‬ ‫زندانیان به بیرون رسید و مالقات‌ها هم قطع شده بود برایم‬ ‫عجیب بود‪ .‬هر شب بچه‌ها با ترس خبر اعدام من به خواب‬ ‫‪Bonding/White Fillings , Bridges , Crowns , Hygiene/Periodontal Health‬‬ ‫می‌رفتند‪ .‬من قد کشیدن و بلوغ دخترانم را از پشت میله‌های‬ ‫‪Teeth Whitening , ZOOMWhitening , Veneers , Dental Implants‬‬ ‫)‪Dentures/Partial Dentures , Extractions,Invisalign ,Root Canal (Endodontics‬‬ ‫زندان و کابین‌ها شاهد بودم و باورم نمی‌شد دخترک های‬ ‫‪Inlays/Onlays , Crown Lengthening , Post Op Instructions‬‬ ‫‪ 6-7‬ساله‌ام را چهار سال بعد در قد و قامتی دیگر ببینم‪».‬‬ ‫ع‪ -‬میم که پدرش اینک زندانی است و خواهری ‪10‬‬ ‫ساله دارد می‌گوید‪ «:‬نیازهای دخترها و پسرهای زندانیان‬ ‫‪Address: 60 Market st. Gaithersburg MD 20878‬‬ ‫سیاسی در این روزها با فرزندان زندانیان سیاسی دهه شصت‬ ‫‪Tel . 240 631 9363 www.cgdentist.com‬‬ ‫متفاوت است‪ .‬آن روزها جامعه فرد زندانی را تکریم نمی‌کرد‬ ‫و غالبن به خانواده زندانیان سیاسی بی‌احترامی می‌شد و به‬ ‫تبع آن به کودکان آن‌ها‪ .‬اما این روزها این کودکان از سوی‬ ‫جامعه مورد احترام‌اند‪ .‬کمتر پیش می‌آید که کسی بخواهد‬ ‫به آن‌ها بی‌احترامی کند‪ .‬حتا معلم‌هایی که پیرو حکومت‬ ‫فعلی هستند گستاخی معلمان دهه شصت را در ارتباط با این‬ ‫کودکان ندارند چون می‌دانند جو حاکم بر جامعه تغییر کرده‬ ‫است‪ .‬وقتی خواهر من عکس خودش را در صفحه فیس‬ ‫بوک ایرانیان دید با تعجب گفت یعنی این‌همه آدم پدر مرا‬ ‫می‌شناسند‪ .‬او اگر چه از کمبود پدر در خانه رنج می‌کشد و‬ ‫من بارها دیده‌ام که در خانه گوشه‌گیری می‌کند و یا مدت‌ها‬ ‫گریه‪ ،‬اما روی‌کرد کلی جامعه با خانواده و کودکان زندانیان‬ ‫سیاسی نسبت به سال‌های قبل تغییر واضحی کرده است‪».‬‬ ‫نسرین ستوده‪ ،‬وکیل ‪ ،‬فعال حقوق زنان و مادر نیما و‬ ‫مهراوه چندی پیش در حالی که حتا از دست‌رسی به کاغذ نیز‬ ‫بعد از انتخابات نیز در نامه‌ای خطاب به قاضی پرونده پدرش تصنعی را بشناسی که گاه به آن خیره می‌شوی؟ شاید بعدها‬ ‫محروم بود در نامه‌ای که روی دستمال کاغذی برای پسرش‬ ‫خواستار آزادی او شد‪ .‬او در این نامه به قاضی صلواتی‪ ،‬قاضی از من و او‪ ،‬از ما بپرسی که چرا جور دیگری می‌اندیشیدید تا‬ ‫نیما نوشت با او چنین سخن گفت‪ «:‬از چه با تو سخن بگویم‬ ‫گرفتار بند زندان شوید‪ ،‬شاید هم بزرگ‌تر که شدی‪ ،‬افتخار‬ ‫که با «اکنون» تو حرف زده باشم و نه آینده‌ات‪ .‬چگونه برایت پرونده پدرش نوشت که می‌خواهد دوباره پدر خود را ببیند‪.‬‬ ‫مادر سپهر طباطبایی نیز در نامه‌ای به پسر خود درد دوری کنی که پدر و مادرت در گذر این ملک از سیاهی‌ها و تیرگی‌ها‬ ‫توضیح دهم که آمدنم به خانه دست خودم نیست تا به سویت‬ ‫او از پدرش شهاب را چنین می‌نگارد‪ «:‬قرارمون این بود كه نقشی داشته‌اند‪.‬‬ ‫پر بکشم‪ ،‬تو که به پدرت گفته بودی به مامان بگو کارش را‬ ‫بحران‌های آینده این کودکان چیست؟ ا ین کودکان در‬ ‫تمام کند و به خانه برگردد‪ .‬ما نسل سومی‌ها‪ ،‬آخرین نسل سوخته باشیم‪ .‬سپهر نازنینم‬ ‫اگر این روزها گاهی چشمای مامان سرخه‪ ...‬اگر گاهی نگاه روزهای آینده زندگی خود با چه مشکالت و مسایلی روبرو‬ ‫چگونه برایت بگویم که‬ ‫بعضی روی شونه‌هات سنگینی می‌كنه‪ ...‬اگر بعضی وقت‌ها خواهند بود؟ آیا آن‌ها در سال‌ها بعد پدر و مادرهای خود را‬ ‫هیچ «کاری» نمی‌تواند‬ ‫دیگران به زور می‌خوان كه تو لبخند بزنی و نمی‌تونی ‪ ...‬شماتت خواهند کرد یا به داشتن پدر و مادرهایی این‌چنین‬ ‫مرا از تو این همه دور‬ ‫اگر امسال برای ثبت نام‪ ،‬بدون بابا به مدرسه رفتی ‪ ...‬اگر افتخار می‌کنند‪ .‬مینا که اینک ‪ 31‬سال دارد می‌گوید‪ «:‬من‬ ‫کند‪ ،‬در واقع هیچ «کاری»‬ ‫همه بچه‌های مدرسه‪ ،‬محل یا حتا شهر‪ ،‬بابای تو رو تو هرگز پدر ومادرم را تحسین نکردم‪ .‬من بهترین روزهای‬ ‫حق ندارد مرا این همه از‬ ‫حبس شیشه‌ای تلویزیون دیدن با لباس خاكستری و دمپایی زندگی‌ام‪ ،‬آوارگی میان خانه عمه‌ها و خاله‌ها بود‪ ،‬گاهی با‬ ‫تو دور کند‪ .‬هیچ «کاری»‬ ‫پالستیكی‪ ...‬اگر و اگر و هزار اگر دیگر ‪ ...‬دل‌گیر نشو‪ ...‬سهم همان سن کم می‌فهمیدم که آن‌ها از این وضع خسته شده‌اند‪.‬‬ ‫حق ندارد اینقدر حقوق‬ ‫تو از ایرانی بودن این نیست‪ ...‬باور كن مردم این شهر به جز من یک دنیا حسرت را با خودم حمل کردم و اینک در سی‬ ‫کودکانم را نادیده بگیرد که‬ ‫سالگی می‌بینم که هیچ تغییری در وضعیت کشورم اتفاق‬ ‫طی ‪ 6‬ماه بازداشت به من از شرف‪ ،‬عزت و غیرت بابای تو چیزی نمی‌گن‪».‬‬ ‫سمیرا صدری ‪ ،‬فعال دانشجویی نیز در نامه‌ای به پسر نیفتاده و تنها کودکی‌های من به حراج گذاشته شده است‪».‬‬ ‫یک ساعت مالقات با تو را‬ ‫ضحی اما بر خالف مینا از این‌که پدرش یک مبارز سیاسی‬ ‫بدهد‪ ».‬نسرین ستوده هم خود بازداشت همسرش علی جمالی و دردها و مشکالتشان‬ ‫را این‌گونه به زبانی کودکانه شرح می‌دهد‪ «:‬تو خیلی کوچک بوده و در نهایت نیز در زندان اعدام شده است احساس غرور‬ ‫اینک به مدت ‪ 3‬ماه دیگر‬ ‫بودی‪ ،‬می‌شود گفت که هنوز چند روزه بودی که بابا علی را می‌کند‪ «:‬برایم مهم است که پدرم جور دیگری فکر می‌کرد‬ ‫نیز از دیدار کودکان خود‬ ‫بردند‪ .‬او رفت و من تنها شدم‪ ،‬نه تنهای تنها که تو بودی‪ .‬و جور دیگری به زندگی نگاه می‌کرد‪ .‬او مثل همه نبود‪ .‬او‬ ‫محروم بوده و به تازگی‬ ‫اگرچه هنوز خیلی زود است تا هزاران خم زندگی و روزگار را برای کسب آزادی جان داد نه کسب نان و این برایم خیلی‬ ‫همسر وی دوباره به دادگاه‬ ‫بشناسی اما هم‌گام با من تنها‪ ،‬شانه به شانه پیش آمدی‪ .‬شاید مهم است‪ .‬او به من به عنوان فرزند خود نگاه نمی‌کرد‪ .‬او همه‬ ‫فراخوانده شده است‪.‬‬ ‫هنوز چیز زیادی ندانی از این روزگار سیاه وماتم‌زده‌ی این فرزندان ایران را فرزند خود می‌دانست‪».‬‬ ‫پرهام زید آبادی پسر‬ ‫ملک اما اکنون دیگر خوب می‌فهمی که جای پدر خالی‌ست‪ .‬با وجود آن‌که حقوق و قوانینی برای زندانیان سیاسی و‬ ‫احمد زیدآبادی یکی از‬ ‫نمی‌دانم تو چه گناهی داشتی که در بدو تولد‪ ،‬این چنین از غم خانواده‌های آن‌ها در نظر گرفته شده است‪ ،‬خانواده‌‌های‬ ‫سرشناس‌ترین روزنامه‌نگاران ایرانی در ویدیویی که سال‬ ‫هجران پدر‪ ،‬سختی و آالم بی مرز و پر فراز و نشیب زندگی‪ ،‬زندانیان سیاسی این روزها از ابتدایی‌ترین حقوق نیز محرومند‬ ‫گذشته برای پدر خود تهیه کرده بود‪ ،‬درحالی‌که گیتار‬ ‫غربت‪ ،‬تهمت و تنهایی برنجی؟!! چرا باید در این مهم‌ترین و کودکان این زندانیان سیاسی بار محرومیتی را به دوش‬ ‫می‌نواخت شعری را در باره دوری خود از پدرش می‌خواند‪.‬‬ ‫‪ 21‬لحظه‌های زندگی‌ات‪ ،‬از پدر تنها قاب عکسی بی تحرک و می‌کشند که در آن هیچ نقشی نداشته‌اند‪.‬‬ ‫سیاسی‬ ‫سپهر طباطبایی‪ ،‬پسر شهاب طباطبایی از زندانیان‬ ‫‪21‬‬

‫دکتر چیترا غفاری طبیب زاده‬ ‫با بیش از ‪ ۱۲‬سال سابقه طبابت‬


‫ازدواج‬

‫فرورتیش رضوانیه‬

‫هر كاری می‌كنید‪ ،‬تا صبح خواب‌تان نمی‌برد‪ .‬سعی می‌كنید‬ ‫قضیه را فراموش كنید‪ .‬اما نمی‌توانید‪ .‬نیمه شب است‪ .‬به‬ ‫حمام می‌روید و با لباس‪ ،‬زیر دوش آب سرد می‌ایستید‪ .‬اما‬ ‫فایده‌ای ندارد و هنوز ذهن‌تان درگیر است‪ .‬تصمیم می‌گیرید‬ ‫در خانه بمانید و به شركت نروید‪ .‬روی كاناپه دراز می‌كشید‬ ‫و تلویزیون را روشن می‌كنید‪ .‬شما از چند سال قبل تاكنون از‬ ‫ازدواج با كسانی كه از سوی خانواده و دوست‌هایتان معرفی‬ ‫شده‌اند‪ ،‬فرار كرده‌اید‪ .‬اما حاال به كسی عالقه‌مند شده‌اید كه‬ ‫هیچ اطالعاتی درباره او ندارید‪ .‬هیچ شبكه‌ای برنامه جالبی‬ ‫پخش نمی‌كند‪ .‬تلویزیون را خاموش می‌كنید و تصمیم‬ ‫می‌گیرید كه بخوابید‪.‬‬ ‫از خواب بیدار می‌شوید‪ .‬احساس می‌كنید حالتان بهتر شده‬ ‫است‪ .‬تلویزیون را روشن می‌كنید‪ .‬یك روان‌شناس‪ ،‬میهمان‬ ‫یك برنامه زنده است و درباره معیارهای انتخاب همسر‬ ‫صحبت می‌كند‪ .‬دوباره حالتان بد می‌شود‪ .‬با خودتان فكر‬ ‫می‌كنید كه هرطور شده‪ ،‬باید بر احساس خود غلبه كنید و به‬ ‫زندگی‌تان ادامه بدهید‪.‬‬ ‫تصمیم می‌گیرید موضوع را با یكی از دوست‌هایتان در میان‬ ‫بگذارید و از او راهنمایی بخواهید‪ .‬اما نمی‌دانید چطور قضیه را‬ ‫تعریف كنید‪ .‬شما فقط یك مرتبه و تنها برای چند دقیقه آن‬ ‫شخص را دیده‌اید و نمی‌دانید چگونه به این نتیجه رسیده‌اید‬ ‫كه معیارهای همسر آینده‌تان را دارد‪ .‬ترجیح می‌دهید فعال با‬ ‫كسی صحبتی نكنید‪.‬‬ ‫با خودتان می‌گویید كه این احساس‌تان به علت كار زیاد و‬ ‫نداشتن تفریح است و حتما بعد از چند روز استراحت‪ ،‬حالتان‬ ‫خوب می‌شود‪ .‬تلفن را برمی‌دارید و با شركت تماس می‌گیرید‪.‬‬ ‫رییس با عصبانیت می‌پرسد كه چرا موبایل‌تان خاموش است‪.‬‬ ‫شما می‌گویید حالتان خوب نیست و به چند روز استراحت‬ ‫نیاز دارید‪ .‬او با درخواست مرخصی شما موافقت نمی‌كند‬ ‫و می‌گوید كه باید حتما در جلسه ظهر امروز حضور داشته‬ ‫باشید وگرنه موقعیت خوبی را از دست می‌دهید‪ .‬شما در پاسخ‬ ‫می‌گویید كه هیچ چیزی برایتان مهم نیست و می‌خواهید از‬ ‫كار دور باشید‪.‬‬ ‫دوباره روی كاناپه دراز می‌كشید و می‌خوابید‪ .‬وقتی بیدار‬ ‫می‌شوید‪ ،‬ظهر است‪ .‬حاال احساس‌تان نسبت به آن شخص‪،‬‬ ‫چند برابر شده و دیگر نمی‌توانید ذهن‌تان را كنترل كنید‪.‬‬ ‫تصمیم می‌گیرید برایش یك دسته گل بفرستید‪ ،‬اما نام‬ ‫خودتان را روی آن ننویسید و هر روز این كار را تكرار كنید‬ ‫تا باالخره در زمان مناسبی خودتان را معرفی كنید‪ .‬وقتی‬ ‫مطمئن می‌شوید كه می‌خواهید این كار را انجام دهید‪ ،‬یادتان‬ ‫می‌آید كه حتی هنوز اسم آن شخص را نمی‌دانید‪ .‬با تلفن به‬ ‫شركت زنگ می‌زنید و با دوست‌تان صحبت می‌كنید‪ .‬بدون‬ ‫هیچ توضیحی مشخصات شخص مورد نظرتان را می‌گویید‬ ‫تا كشف كند كه چه كسی است و در كدام بخش كار می‌كند‪.‬‬ ‫دوست‌تان می گوید كه به موبایل‌تان زنگ می زند‪ .‬تصمیم‬ ‫می‌گیرید تا آن موقع با خوردن یك سیب‪ ،‬خودتان را سرگرم‬ ‫كنید‪ .‬اما وقتی مشغول جدا كردن پوست آن هستید‪ ،‬به فكر‬

‫فرو می‌روید و ناگهان با چاقو به دست‌تان آسیب می‌رسانید‪.‬‬ ‫به دنبال دستمال كاغذی می‌گردید اما متوجه می‌شوید كه‬ ‫چندین قطره خون روی سند اتومبیل‌تان كه روی میز بود‪،‬‬ ‫ریخته است‪ .‬عصبانی می‌شوید‪ .‬به حمام می‌روید و به دنبال‬ ‫محلول بتادین می‌گردید‪ .‬ناگهان روی سرامیك‌های خیس لیز‬ ‫می‌خورید و آرنج دست‌تان با لبه دستشویی برخورد می‌كند‪ .‬از‬ ‫شدت درد روی زمین دراز می‌كشید و به خودتان می‌پیچید‪ .‬در‬ ‫همین لحظه چیزی مشكوكی را داخل شلواری كه داخل سبد‬ ‫رخت‌چرك‌ها ایست می‌بینید‪ .‬هیچ‌وقت فكر نمی‌كردید كه‬ ‫گوشی موبایل یك میلیون تومانی‌تان را زیر دوش آب از دست‬ ‫بدهید‪ .‬آن را به اتاق می‌برید و زیر سشوار خشك می‌كنید‪،‬‬ ‫اما روشن نمی‌شود‪ .‬مطمئن هستید اگر بگویید كه گوشی‌تان‬ ‫چهل دقیقه زیر آب بوده‪ ،‬شامل گارانتی نمی‌شود‪ .‬صدای زنگ‬ ‫تلفن را می‌شنوید‪ .‬به طرف هال می‌دوید تا به آن پاسخ بدهید‪.‬‬ ‫اما ناگهان انگشت پایتان به لبه قالیچه گیر می‌كند و با سر‬ ‫به زمین می‌خورید‪ .‬گوشی را برمی‌دارید و دوباره آن را روی‬ ‫تلفن می‌گذارید تا تماس قطع شود‪ .‬شماره ‪ 115‬را می‌گیرید و‬ ‫می‌گویید كه باید به بیمارستان بروید تا مطمئن شوید كه دچار‬ ‫خونریزی مغزی نشده‌اید‪ ،‬اما سرتان گیج می‌رود و نمی‌توانید‬ ‫راه بروید‪ .‬اپراتور می‌گوید كه منتظر بمانید‪.‬‬ ‫د ِر خانه را باز می‌كنید و لباس می‌پوشید تا آمبوالنس برسد‪.‬‬ ‫چند دقیقه بعد‪ ،‬صدای آژیر را از داخل كوچه می‌شوید‪ .‬از روی‬ ‫كاناپه بلند می‌شوید‪ ،‬اما سرتان گیج می‌رود‪ .‬دست‌تان را به‬ ‫اطراف می‌گیرید تا زمین نیفتید‪ ،‬اما ناگهان تلویزیون ‪LCD‬‬ ‫‪ 42‬اینچ از روی میز می‌اندازید و مجسمه‌ای كه عمود روی‬ ‫زمین افتاده‪ ،‬صفحه آن را سوراخ می‌كند‪ .‬باورتان نمی‌شود كه‬ ‫چنین اتفاقی افتاده است‪.‬‬ ‫در بیمارستان چشم‌هایتان را باز می‌كنید‪ .‬دوست‌تان را‬ ‫می‌بینید كه كنارتان ایستاده است‪.‬‬ ‫«خودت را داغون كردی‪ ،‬به خاطر مرخصی بی‌موقع هم سفر‬ ‫استرالیا را هم از دست دادی‪».‬‬ ‫«امیدوارم ارزشش را داشته باشه‪ .‬درباره اون ماجرا تحقیق‬ ‫كردی؟»‬ ‫«آره! باهاش مشكل پیدا كرده‌ای؟»‬ ‫«نه! فقط می‌خواستم بدونم كه كیه و توی شركت چیكار‬ ‫می‌كنه‪».‬‬ ‫«بچه رییس شركت است‪».‬‬ ‫«پس كارم در اومد!»‬ ‫«اگه باهاش در افتادی‪ ،‬كارت تمومه‪ .‬چون همسرش هم توی‬ ‫امور مالی شركت كار می‌كنه‪».‬‬ ‫«همسرش؟!»‬ ‫سرتان گیج می‌رود‪ .‬شما اقامت سه ماهه در استرالیا را به خاطر‬ ‫یك فكر مسخره و بی‌نتیجه‪ ،‬از دست داده‌اید‪ .‬به تجهیزات‬ ‫كنار تخت‌تان اشاره می‌كنید و از دوست‌تان می‌پرسید‪:‬‬ ‫«اگه با این دستگاه به كسی كه قلبش سالم است شوك وارد‬ ‫كنند‪ ،‬چی می‌شه؟»‬ ‫«می‌میره!»‬ ‫«قربون دستت! زحمتش را می‌كشی‪ ،‬یا خودم این كار را‬ ‫بكنم؟»‬

‫کاله‪ ،‬فیلم‪ ،‬عمو استیو‬ ‫دامون روزبه‬ ‫در ابتدای میرزا کول دیسک امروز‪ ،‬کاله از پسه کله‬ ‫برمی داریم به احترام سلطان هر چی تکنولوژی بی دردسر‪،‬‬ ‫برادر استیو جابز‪ .‬او که نه آقازاده ای بود و نه حقوق بیکاری‬ ‫از پدرش می گرفت و مثل همه ی آدم‌های بزرگ دنیا‪ ،‬روز‬ ‫اول کوچک بود‪ .‬با توجه به پیام مقام معظم برتری! قضیه را‬ ‫بیشتر از این کش نمی دهیم اما به قول دوستی‪ ،‬اگر زندگی‬ ‫پس از مرگی باشد و حساب کتابی‪ ،‬در برابر این بزرگان‪ ،‬ما‬ ‫کی هستیم؟ چه کردیم؟!‬ ‫اما در راستای مرگ این ساالر اپل‪ ،‬خبری برایتان دارم با این‬ ‫عنوان که سونی حقوق انحصاری تولید فیلم بر اساس زندگی‬ ‫نامه استیو جابز را در دستانش گرفت‪ .‬قبل تر هم صحبت از‬ ‫انتشار کتاب که استیو جابز بود که توسط والتر ایساکسون‬ ‫مدیر سابق ‪ CNN‬و کنونی تایم نوشته شده است‪.‬‬ ‫این کتاب قرار بود در‪ ۲۱‬نوامبر منتشر شود ولی به خاطر فوت‬ ‫جابز یک ماه به جلو انداخته شد و قرار است در تاریخ ‪ ۲۴‬اکتبر‬ ‫منتشر شود‪ .‬این کتاب مجموعه بزرگی از مصاحبه با دوستان‬ ‫و آشنایان عمو استیو است و احتمالن شرکت سونی بر اساس‬ ‫اطالعات این کتاب‪ ،‬فیلم زندگی او را خواهد ساخت‪.‬‬ ‫مجازی؛ کارت پستال های واقعی‬ ‫سال ها پیش فرستادن کارت پستال برای دوستان در‬ ‫شهرهای مختلف‪ ،‬کار مرسومی بود و موجبات کیفور شدن‬ ‫شدید دریافت‌کننده را فراهم می کرد‪ ،‬اما با گذشت زمان‪،‬‬ ‫این کارت پستال ها تغییر شکل دادن و تبدیل به ایمیل ها و‬ ‫مسیج ها شدند‪ .‬گاهی شاید دلتان بخواهد یک کارت پستال‬ ‫واقعی برای یک زیدی بفرستید‪ ،‬پس اپلیکیشن ‪ Cards‬نام‬ ‫جدیدترین اپلیکشن اپل است که به درد شما می خورد‪.‬‬ ‫کار این اپلیکیشن درست کردن کارت پستال های متفاوت‬ ‫است‪ .‬با استفاده از قالب های از پیش آماده متعدد و متن‬ ‫و عکس های خودتان می توانید کارت پستال های زیبا و‬ ‫متنوعی درست کنید‪ .‬تا این‌جای کار‪ ،‬هیچ چیز متفاوت نیست‬ ‫و نمونه مشابه این نرم افزار بر روی اینرنت به شدت موجود‬ ‫است اما نکته اصلی در اینجا است که اپل این کارت ها را‬ ‫برای شما چاپ کرده! در پاکت قرار داده و برای فرد مورد نظر‬ ‫شما پست می کند‪ ،‬و هنگامی که کارت به مقصد برسد به‬ ‫شما بر روی موبایلتان خبر می دهد و مبلغ را از حساب شما‬ ‫کم می کند‪ .‬قیمت ها هم مقطوع‪ ،‬برای چاپ و ارسال هر‬ ‫یک از آن ها ‪ 2.99$‬برای آمریکا و ‪ 4.99$‬برای دیگر نقاط‬ ‫دنیا باید بپردازید‪.‬‬ ‫صبر کنی فردا بوش هم میاد!‬ ‫حس کردن بو یا به قول خودم شنیدن بو‪ ،‬از پشت کامپیوتر‬ ‫یا تلویزیون از دغدغه های بزرگ گجت سازهای دنیا بوده و‬ ‫هست‪ .‬سال ها است که منتظر شنیدن بو از پشت تلویزیون‬ ‫و کامپیوتر هستیم اما اینطور که بو میاد این انتظار به سر‬ ‫آمده است‪.‬‬

‫در این قسمت همراه می شویم با پستی از سایت «نارنجی»‪:‬‬ ‫«این گجتی است که قرار است بعد چهارم را به دنیای‬ ‫کامپیوتری ما اضافه کند‪« :‬بو»‪ .‬بله این قرار است دستگاهی‬ ‫باشد که می تواند بو تولید کند و البته فعلن هنوز در حد ایده‬ ‫اولیه است و ما به راحتی باورمان نمی شود که بتوان به‬ ‫زودی آن را وارد بازار کرد هر چند سازنده آن ادعا می کند‬ ‫با همکاری یک شرکت فرانسوی مشغول ساختن نسخه‬ ‫واقعی اش است‪ .‬و هفته آینده نمونه اولیه اش را در یک‬ ‫نمایشگاه در لیسبون نشان کاربران خواهد داد‪.‬‬ ‫به هر حال دستگاه های تولید بو سال هاست که برای‬ ‫شرکت ها و افراد زیادی جذاب بوده و طرح های تحقیقاتی‬ ‫مختلفی برای اجرای آن ها صورت گرفته است‪ .‬حتی‬ ‫نمونه هایی از آن ها هم در بعضی سینماهای دنیا پیاده سازی‬ ‫شده است‪.‬‬ ‫اما به هر حال هنوز نمی دانیم که چقدر با گذاشتن یک‬ ‫گجت بو ساز! در کنار کامپیوترهایمان فاصله داریم‪ .‬در نهایت‬ ‫امیدواریم نتیجه اش بدبو نباشد‪».‬البته این را هم اضافه کنم‬ ‫از جمله بوهای تنظیم شده در این گجت می توان به بوی‬ ‫اسب‪ ،‬بوی خانه قدیمی‪ ،‬بوی رز‪ ،‬بوی چوب و بوی بدن لخت‬ ‫و ‪ ...‬اشاره کرد‪.‬‬

‫پیاده روی در اعماق رودخانه کارون‬ ‫اما سری می زنیم به ایران با یک خبر علمی‪ ،‬احساسی‪،‬‬ ‫معنوی! عرض رودخانه کارون در زیر پل اهواز به محلی برای‬ ‫پیاده‌روی تبدیل شده‌است! بله! خیلی ذوق کردید نه؟!‬ ‫می دونم! تشکر از مسوولین الزم نیست!‬ ‫سخن‌گوی انجمن دوستداران میراث فرهنگی خوزستان گفت‪:‬‬ ‫«زیر پل تاریخی و قدیمی اهواز ماهی‌های زیادی مرده‌اند‬ ‫و حتا سربازان چادرهایی برپا کرده و در آن محل زندگی‬ ‫می‌کنند»‪.‬‬ ‫مجتبی گهستونی با تاکید بر این نکته که همه بستر رودخانه‬ ‫کارون خشک نشده اما به دلیل گستردگی تشکیل جزایر در‬ ‫کارون‪ ،‬موضوع خشک‌سالی کارون در منطقه اهواز به فاجعه‬ ‫تبدیل شده‌است‪.‬‬ ‫گفته می‌شود در دهه ‪ ،۵۰‬جزیره‌ای که به نام جزیره پارک‬ ‫معروف شده‪ ۱۰ ،‬متر مربع بوده اما اکنون این جزیره نزدیک‬ ‫به ‪ ۱۳‬هکتار مساحت پیدا کرده‌است‪ .‬در طول سال‌های‬ ‫گذشته طرح‌های مختلفی برای استفاده از این جزیره مانند‬ ‫شهر‌بازی‪ ،‬موزه سازه‌های آبی و آثار تاریخی‪ ،‬باغ پرندگان‬ ‫مطرح شده‌است‪.‬این فعال میراث فرهنگی و محیط زیست‬ ‫تاکید کرد که شهر اهواز به واسطه پر آبی کارون در این منطقه‬ ‫ایجاد شده‌است و کارون رودخانه‌ای بود که امکان کشتیرانی‬ ‫در آن وجود داشت‪.‬گهستونی با یادآوری سد سازی‌های انجام‬ ‫گرفته در بستر کارون گفت‪« :‬سدهای کارون ‪ ،۴ ،۳‬شهید‬ ‫عباسپور‪ ،‬سد مسجدسلیمان‪ ،‬گتوند علیا‪ ،‬سد مخزنی گتوند و‬ ‫سدهای کوچک و بزرگ دیگر حجم زیادی از آب کارون را‬ ‫در خود جمع کرده و موجب خشکی رودخانه در مقاطع دیگر‬ ‫می‌شوند‪».‬جمعه بعد از ظهر‪ ،‬ساعت ‪ ،6‬رود کارون! قرار اسب‬ ‫سواری!‬


‫افشان برزگر‬ ‫خدا رفتگان همه را بیامرزد‪ .‬پدربزرگی داشتم که چند سال‬ ‫پیش فوت کرد‪ ،‬اما تا آخرین لحظات زندگی‌اش‪ ،‬چیزی که‬ ‫نظر همه را به خودش جلب می‌کرد‪ ،‬سرزنده بودن این آدم‬ ‫بود‪ .‬همیشه شاد بود و یک لب‌خند مسری روی لب‌هاش بود‪.‬‬ ‫فقر شادی در ایران‪ ،‬موضوعی است که به هیچ‬ ‫وجه قابل انکار نیست‪ ،‬هرچند مسووالنی در‬ ‫کشور هستند که همیشه این موضوع را مانند‬ ‫صدها موضوع بدیهی دیگر انکار می‌کنند‬

‫بود که ‪ 10‬درصد از کل جمعیت تهران را سال‌مندان تشکیل‬ ‫می‌دهند‪ .‬حال سوال اساسی این است که چرا تاکنون الیحه‬ ‫«شهر دوست‌دار جوانان» که ‪ 70‬درصد از جمعیت تهران و‬ ‫کل کشور را تشکیل می‌دهند‪ ،‬توسط شهرداری تهران و سایر‬ ‫شهرهای کشور حتا به صورت نمادین ارایه نشده است؟‬ ‫این بی‌تفاوتی نسبت به مسایل جوانان را می‌توان در هر‬ ‫سطحی و عرصه‌ای به وضوح مشاهده کرد‪ ،‬به طوری که‬ ‫دیگر هیچ تفاوتی میان لذت‌ها و زحمت‌ها نیست و زندگی‬ ‫اکثر جوانان‪ ،‬سراسر زحمتی است که روزانه از سوی حکومت‬ ‫به آن‌ها تحمیل می‌شود و اگر اندک لذتی نیز برای‌شان مهیا‬ ‫شود‪ ،‬حاصل برنامه‌ریزی و هزینه‌کرد شخصی است‪.‬‬ ‫کارشناسان و جامعه‌شناسان بر این باورند که حاصل‬ ‫سیاست‌های کنونی این شده که سبک زندگی جوانان تفاوت‬ ‫چندانی با سبک زندگی افراد سالمند نداشته باشد که این‬ ‫سبک زندگی‪ ،‬خود عاملی برای بروز سونامی پیری و کاهش‬ ‫احساس خوش‌بختی در بین جوانان کشور است‪.‬‬ ‫اگر به ایران باستان بنگریم‪ ،‬زمانی که دین رسمی کشور‬ ‫«زردتشتی» بود‪ ،‬در هر ماه از سال حداقل یک روز جشنی‬ ‫برپا می‌شد که تعداد این جشن‌ها در بعضی ماه‌ها مانند دی‪،‬‬

‫اکثر اوقات با جوان‌ها و نوه‌هاش بود‪ .‬با هم سینما و کوه و‬ ‫کافی‌شاپ می‌رفتیم‪ .‬اما همیشه شکایت داشت‪ ،‬از این‌که چرا‬ ‫جوان‌های امروزی این‌قدر ناراحت و بی‌تفاوت هستند و اندازه‬ ‫سن خودشان انرژی ندارند‪.‬‬ ‫شاید ریشه روحیه شاد و بانشاط پدربزرگ من و خیلی از‬ ‫قدیمی‌ها در این بوده که دوران کودکی و مخصوصن جوانی‬ ‫خوبی را پشت سر گذاشته‌اند و الاقل خیلی از تجربه‌هایی را‬ ‫که باید در این سنین تجربه می‌کردند را بدون محدودیت و‬ ‫استرس و دغدغه تجربه کردند و با یادآوری آن خاطرات خوب‬ ‫که همیشه هم تعریف می‌کنند‪ ،‬دوران پیری الاقل طبیعی را‬ ‫پشت سر می‌گذارند‪.‬‬ ‫مشکل اصلی و اساسی فعلی در این است که به‬ ‫اما نسل ما چه؟ قطعن وضع اقتصادی و امکاناتی که در حال‬ ‫دلیل وجود مشکالت مختلف اجتماعی‪ ،‬اقتصادی‬ ‫حاضر در اختیار ما قرار دارد‪ ،‬نسبت به جوانان ‪ 50 40-‬سال‬ ‫و سیاسی‪ ،‬اساسن هیچ تعریفی از شادی در‬ ‫گذشته به‌تر است‪ ،‬اما چرا آن‌ها با وجود محدودیت امکانات به‬ ‫قول خودشان «دل خوش» داشتند و ما نداریم؟ چرا وقتی یه کشور وجود ندارد و برای ارایه تعریفی از این‬ ‫واژه دچار سردرگمی خواهیم شد‬ ‫نفر شوخ‌طبع است و سعی در خنداندن ما دارد‪ ،‬به او می‌گوییم‬ ‫«سرخوش»‪ .‬اصلن آخرین باری که از ته دل قهقهه زدید کی‬ ‫بود؟ یادتان می‌آید یا نه؟ آخرین باری که احساس خوش‌بختی‬ ‫واقعی کردید‪ ،‬چه؟‬ ‫به قول بعضی‌ها سوال‌های سخت سخت نپرس‪ .‬بله حق‬ ‫با شماست‪ .‬اوضاع پیچیده‌تره از این حرف‌هاست که فکر‬ ‫می‌کنید‪ ،‬اما آیا ما هم مثل پدربزرگ و مادربزرگ‌های‌مان‬ ‫خاطرات خوشی از جوانی خواهیم داشت که برای فرزندان و‬ ‫نوه‌های‌مان تعریف کنیم؟‬ ‫جامعه‌شناسان و روان‌شناسان غیر از این اعتقاد دارند‪ ،‬آن‌ها‬ ‫می‌گویند که جامعه خالی از شادی شده و این وضعیت باعث‬ ‫شده که سونامی پیری‪ ،‬جمعیت جوان کشور را غرق کند‪.‬‬ ‫فقر شادی در ایران‪ ،‬موضوعی است که به هیچ وجه قابل‬ ‫انکار نیست‪ ،‬هرچند مسووالنی در کشور هستند که همیشه این‬ ‫موضوع را مانند صدها موضوع بدیهی دیگر انکار می‌کنند‪ ،‬اما‬ ‫در رده‌بندی‌های جهانی‪ ،‬نام ایران همیشه در انتهای لیست‬ ‫شادترین کشورهای دنیا قرار گرفته و حتا تاکنون به میانه‬ ‫جدول نیز نیامده است‪.‬‬ ‫در این رده‌بندی که فاکتورهای فراوانی هم‌چون ثبات سیاسی‪،‬‬ ‫میزان خط فقر در جامعه‪ ،‬میزان بی‌کاری‪ ،‬پایین بودن آمار‬ ‫طالق‪ ،‬وجود بیمه همگانی‪ ،‬وجود مدارس و دانش‌گاه‌های‬ ‫رایگان با کیفیت آموزشی مناسب‪ ،‬هویت اجتماعی مشخص‬ ‫برای جوانان‪ ،‬پایین بودن میزان جرم و جنایت و آلودگی محیط‬ ‫زیست و ده‌ها مورد دیگر مورد بررسی قرار گرفته‪ ،‬ایران در بین اسفند و فروردین به چندین روز هم می‌رسید و بنا به گواه‬ ‫‪ 220‬کشور دنیا در جای‌گاه ‪ 202‬جای گرفته است‪.‬‬ ‫تاریخ‪ ،‬مردم ایران زمین‪ ،‬مردمانی شاد بودند‪ ،‬اما چه شد که‬ ‫در این جدول‪ ،‬دانمارکی‌ها شادترین مردم جهان بودنند و بعد اکنون سهم ما از شادی به هیچ رسیده و بنابر آمارهای رسمی‬ ‫از آن‌ها سوییسی‌ها‪ ،‬اتریشی‌ها و ایسلندی‌ها قرار دارند‪ .‬نکته یک چهارم جمیت ایران حدود ‪ 18‬میلیون نفر با انواع و اقسام‬ ‫جالب این‌‌که براساس نتایج نظرسنجی یک رسانه در انگلستان‪ ،‬بیماری‌های روانی دست و پنجه نرم می‌کنند؟‬ ‫‪ 81‬درصد از مردم انگلیس به جای افزایش ثروت‪ ،‬از دولت توقع آسیب‌شناسان عنوان می‌کنند که مصایبی که در طول تاریخ‬ ‫دارند که زندگی شادتری برای‌شان فراهم کند‪.‬‬ ‫هم چون لشکرکشی‌ها‪ ،‬تجاوزات و غارت‌هایی که بر ملت‬ ‫شهرداری‬ ‫‌که‬ ‫ن‬ ‫ای‬ ‫چند روز پیش خبری منتشر شد‪ ،‬مبنی بر‬ ‫ایران رفته‪ ،‬در ایجاد روحیه غم‌زدگی ما موثر بوده است‪ .‬البته‬ ‫تهران‪ ،‬الیحه «شهر دوست‌دار سالمند» را برای تصویب به به نظر می‌رسد که شرایط فعلی جامعه بسیار پیچیده‌تر از این‬ ‫شورای شهر تهران ارایه خواهد داد‪ .‬در این خبر عنوان شده است که بخواهیم عامل اصلی غم‌زدگی جامعه را در جنگ‌ها‬ ‫و کارزارهای گذشته بدانیم‪.‬‬

‫مشکل اصلی و اساسی فعلی در این است که به دلیل وجود‬ ‫مشکالت مختلف اجتماعی‪ ،‬اقتصادی و سیاسی‪ ،‬اساسن هیچ‬ ‫تعریفی از شادی در کشور وجود ندارد و برای ارایه تعریفی از‬ ‫این واژه دچار سردرگمی خواهیم شد‪ .‬هم‌چنین در حال حاضر‬ ‫دست یافتن و انجام اموری برای جوانان شادی‌آور است که‬ ‫اساسن جزو حقوق اولیه و ابتدایی هر انسان به شمار می‌رود‪ ،‬اما‬ ‫از آن‌جا که رسیدن به این خواسته‌ها به دلیل شرایط کشور با‬ ‫موانع سخت و عدیده‌ای هم‌راه است‪ ،‬جوانان هنگام یافتن شغل‬ ‫و یا فراهم کردن شرایط ازدواج‪ ،‬خود را در اوج قله خوش‌بختی‬ ‫تصور می‌کنند‪.‬‬ ‫حال ریشه این غم‌زدگی و فقر شادی در کشور چیست؟‬ ‫مگر نه این‌که در کشوری هم‌چون هند که آمار فقر و بی‌کاری‬ ‫در آن باالست‪ ،‬اما فرهنگ شادی در این کشور هنوز زنده‬ ‫است و مردم از کوچک‌ترین فرصتی برای شادی کردن‬ ‫استفاده می‌کنند؟ آسیب‌شناسان بر این باورند که در ایران این‬ ‫سنت‌گرایان هستند که به نام دین و مذهب‪ ،‬شادی کردن را‬ ‫نوعی گناه می‌دانند و از جبهه خود نیز عقب‌نشینی نمی‌کنند‪.‬‬ ‫سنت‌گرایان بر این باورند که هر تغییر می‌تواند بنیان‌های‬ ‫اخالقی و ارزشی جامعه را متزلزل کند‪ ،‬بنابراین در حال حاضر‬ ‫جامعه ایران بیش از آن‌چه که به فرهنگ اهمیت بدهد‪ ،‬به‬ ‫سنت‌ها پای‌بند است‪ ،‬سنت‌هایی که اغلب آن‌ها مانع از پویایی‬ ‫جامعه شده است و برآیند‪ ،‬آن شده که تمام عناصر فرهنگی‬ ‫موجود در جامعه کنونی ایران علیه شادی باشد‪.‬‬ ‫در این شرایط هم غیرطبیعی نیست اگر حکومت‪ ،‬جوانان و‬ ‫نوجوانانی که با تفنگ آب‌پاش یک‌دیگر را خیس می‌کنند و یا‬ ‫در پارک «پردیسان»‪« ،‬خز پارتی» برگزار می‌کنند را با عینک‬

‫جوانان کشور بیاید که حاصل آن نیز در بدترین حالت خودکشی‬ ‫روزانه ‪ 11‬نفر در کشور و در به‌ترین حالت مسافرت ‪ 5‬هزار نفر‬ ‫در هر هفته به کشورهایی نظیر ترکیه‪ ،‬ارمنستان‪ ،‬امارات و‬ ‫مالزی است‪.‬‬ ‫در این میان کارشناسان امر معتقدند که گسترش شادی در‬ ‫جامعه‪ ،‬آن‌قدر که آسیب‌ها و بزه‌های اجتماعی حاصل از نبود‬ ‫آن برای جامعه هزینه دارند‪ ،‬هزینه‌بر نیست‪ ،‬چرا که می‌توان‬ ‫با «مهندسی شادی» و رعایت قوانین حاکم بر جامعه‪ ،‬البته‬ ‫قوانین مکتوب نه تفسیرهای شخصی از قوانین‪ ،‬این کار را‬ ‫انجام دهیم‪.‬‬ ‫برگزاری کنسرت‌های موسیقی‪ ،‬ارایه اجازه به زنان برای‬ ‫ورود به استادیوم‌های ورزشی‪ ،‬راه‌اندازی کارناوال‌های متنوع‪،‬‬ ‫توجه به مدگرایی‪ ،‬استفاده از رنگ‌های شاد و روشن و صدها و‬ ‫صدها مورد دیگر که هیچ یک با قوانین فعلی کشور در تناقض‬ ‫نیستند‪ ،‬می‌تواند به مرور زمان این خال‌ عمیق را پر کند‪.‬‬ ‫اما به نظر می‌رسد‪ ،‬سنت‌گرایان هم‌چنان بر مواضع نخ‌نما شده‬ ‫خود تاکید دارند و هر نوع حرکتی که بوی شادی و نشاط را‬ ‫می‌هد در نطفه خفه کرده و با بدترین روش‌های ممکن به‬ ‫مبارزه با آن اقدام می‌کنند‪.‬‬ ‫در آخر دوباره این سوال را می‌پرسم‪ ،‬آیا جوانان امروز هم‌چون‬ ‫پدر‌بزرگ‌ها و مادربزرگ‌های‌شان خاطراتی خوش برای تعریف‬ ‫کردن برای کودکان و نوه‌های‌شان خواهند داشت؟ اصلن به‬ ‫سن پیری خواهند رسید؟ به نظر می‌رسد این نسل زودتر از‬ ‫آن‌چه تصور می‌شود‪ ،‬پیر شده‪ .‬دختران و پسرانی که با وجود‬ ‫چهره‌های بدون چین و چروک‪ ،‬دل‌های پژمرده و پیر دارند‪.‬‬

‫نه به اعدام و پنج تراژدی مرگ‬

‫سو‌ظن و به چشم اراذل و اوباش و فتنه‌گر ببیند و از آب‌بازی‬ ‫آن‌ها به عنوان «شبیخون فرهنگی» یاد کند‪.‬‬ ‫در این هنگام هم که سیاست‌ها و برنامه‌ریزی‌ها علیه شادی‬ ‫است‪ ،‬از در و دیوار شهرها غم و غصه می‌بارد‪ ،‬شلوغی‪ ،‬ترافیک‪،‬‬ ‫آلودگی هوا‪ ،‬آلودگی صوتی و حتا آلودگی بصری هم‌چون‬ ‫استفاده از رنگ‌های تیره و سرد‪ ،‬این‌ها همه باعث می‌شود‬ ‫که مردم روز به روز‪ ،‬عصبی‌تر‪ ،‬غم‌گین‌تر و البته در نهایت‬ ‫آسیب‌پذیر‌تر شوند‪.‬‬ ‫وجود چنین فضای مسمومی باعث شده که مهلک‌ترین آسیب‪،‬‬ ‫یعنی بی‌انگیزگی و بی‌تفاوتی به سراغ بخش قابل توجهی از‬

‫از جان گرفتن انسان‌ها‬ ‫ادامه مطلب از صفحه ‪22‬‬ ‫وجود ندارد‪ ،‬گرفتن جان‬ ‫آدمی به راحتی و سهولت بیشتری انجام می‌شود‪ ،‬در حالی که‬ ‫با راه‌کارهای علمی و کارشناسانه به راحتی می‌توان از وقوع جرم‬ ‫جلوگری کرد‪ ،‬مجرم را بازپروری نمود و به جامعه بازگرداند‪ .‬البته‬ ‫جامعه‌ای که فضای آن سالم باشد‪.‬‬ ‫مطمئنن افراد در جامعه ناسالم و هنجارشکن‪ ،‬ناسالم و‬ ‫هنجارشکن خواهند بود و هم‌چنین مجرمینی که هنجارشکنی‬ ‫می‌کنند‪ ،‬اگر تربیت نشده و تادیب نگردند‪ ،‬جامعه سالم را فاسد‬ ‫خواهند کرد و این وظیفه دولت‌هاست که بین این دو با اعمال‬ ‫سیاست‌های کارآمد توازن برقرار کند‪.‬‬ ‫فراموش نشود که در حکومت‌های دیکتاتوری مثل‬ ‫ ‬ ‫کشور جمهوری اسالمی ایران‪ ،‬حکومت‌ها برای باالبردن قدرت‬ ‫خود از یک سو و از سوی دیگر برای ارعاب شهروندان خود‬ ‫از مجازات‌های خشونت‌بار و غیرانسانی استفاده می‌کنند‪ .‬در این‬ ‫نوع حکومت‌ها حتا برای عقاید مخالف نظام و یا برای ارتکاب‬ ‫جرم‌های سیاسی مجازات اعدام تعیین شده است‪ .‬در جمهوری‬ ‫اسالمی افراد بسیاری به دلیل عقاید مخالف با عقاید حاکمیت‬ ‫به اعدام محکوم شده و به بهانه‌های مختلف از جمله محاربه و‬ ‫ارتداد اعدام می‌گردد‪.‬‬ ‫نتیجه این‌که اعمال مجازات اعدام به دلیل‪ ،‬یا دالیل‬ ‫ایدئولوژیکی یا به خاطر بی‌لیاقتی حکومت‌ها خود یک نوع جنایت‬ ‫علیه بشریت به حساب می‌آید‪ ،‬به یقین اگر مجازات اعدام برداشته‬ ‫شود و دیگر از این مجازات در قوانین به بهانه‌هایی که گفته‬ ‫شد استفاده نگردد‪ ،‬سیاست‌های حکومت‌ها نیز تغییر خواهد کرد‪،‬‬ ‫حکومت‌ها برای پیش‌گیری از وقوع جرم راه‌کارهایی را استفاده‬ ‫می‌کنند که در آن‌ها خشونت معنی و مفهومی پیدا نمی‌کند‪.‬‬ ‫راه‌هایی را انتخاب می‌کنند که با علم و تکنولوژی روز و هم‌چنین‬ ‫هدف کشورهای جهان در سازمان ملل که هزاره سوم را هزاره‬ ‫صلح و امنیت نام نهاده‌اند‪ ،‬مطابقت کند‪.‬‬ ‫یقین دارم روزی اعدام از تمام قوانین کشورهای جهان برداشته‬ ‫خواهد‪.‬‬


‫نه به اعدام و پنج تراژدی مرگ‬

‫محمد مصطفایی ‪/‬وکیل دادگستری‬

‫دهم اکتبر هر سال برای فعاالن حقوق بشر و به خصوص برای افراد‬ ‫و گروه‌هایی که به طور جد مخالف اعدام هستند‪ ،‬روز حساس و پر‬ ‫مشغله‌ای است‪ .‬این روز را نه می‌توان گرامی داشت و جشن گرفت‬ ‫و نه می‌توان از آن به بدی یاد نمود‪ ،‬چرا که در حال حاضر هستند‬ ‫کشورهایی که از مجازات مرگ برای – به زعم خود – پیش‌گیری‬ ‫از وقوع جرم و عبرت دیگران استفاده می‌کنند و در ماه ده‌ها نفر‬ ‫را یا از طناب‌دار آویزان می‌کنند و یا سرشان را با شمشیر قطع‬ ‫می‌کنند و از راه‌های دیگر برای گرفتن جان آدمی استفاده می‌نمایند‪.‬‬ ‫به همین دلیل این روز را نمی‌توان گرامی داشت‪ .‬اما خوشبختانه‬ ‫هستند کشورهایی که در قوانینشان مجازات مرگ ندارند و تالش‬ ‫می‌کنند تا دیگر کشورهایی از اعدام استفاده می‌کنند‪ ،‬این مجازات‬ ‫غیر انسانی‪ ،‬وحشیانه و ناقض حقوق بشر را از قوانینشان برداشته و‬ ‫بزدایند‪ .‬به هرحال زمانی می‌توانیم این روز را گرامی بداریم که دیگر‬ ‫هیچ کشوری از کشورهای جهان از مجازات اعدام استفاده نکند و به‬ ‫جای روز مبارزه با اعدام روز صلح و برابری و برادری جایگزین کنیم‪.‬‬ ‫در شروع سخن توجه گرامی‌تان را به پنج تراژی مرگ در پنج‬ ‫نقطه جهان و با سرنوشتی متفاوت‪ ،‬جلب می‌کنم‪:‬‬ ‫دوبلین ‪1848‬‬ ‫در سال ‪ 1848‬میالدی در شهر دوبلین ایرلند‪ ،‬نه جوان به مرگ‬ ‫محکوم شدند‪ .‬قرار شد پس از حلق‌آویز کردن این نه جوان‪ ،‬اندام‬ ‫آن‌ها با اسب در شهر و اطراف آن به زمین کشیده شود‪ .‬احکام این‬ ‫نه جوان پیش از ملکه ویکتوریا صادر شده بود‪ .‬زمانی که ایشان‬ ‫ملکه بریتانیا شدند‪ ،‬ایرلند نیز مستعمره بریتانیا بود‪ .‬ملکه ویکتوریا‬ ‫فردی با روحیات انسانی بود‪ ،‬ایشان توان اعدام این نه نفر را نداشتند‪،‬‬ ‫به همین دلیل دستور دادند تا آن‌ها را به استرالیا که این کشور نیز‬ ‫مستعمره بریتانیا بود‪ ،‬اعزام نمایند‪ .‬چهل سال از این ماجرا گذشت‪،‬‬ ‫چالز دافی (‪ ) Daffy Chars Gavan‬نخست وزیر استرالیا‪،‬‬ ‫ملکه ویکتویا را به استرالیا دعوت کرد و از او استقبال گرمی نمود‪ .‬در‬ ‫اولین مالقات‪ ،‬چالز به ملکه ویکتوریا گفت‪ :‬شما من را می‌شناسید؟‬ ‫من یکی از نه نفری هستم که شما دستور دادید اعداممان نکند و به‬ ‫استرلیا اعزام شدیم‪ .‬ملکه متعجب شد و از سرنوشت هشت نفر دیگر‬ ‫پرسید و چالز سرنوشت هشت نفر دیگر را نیز تعریف کرد‪ ،‬هر یک‬ ‫از آن‌ها یک شخصیت عالی رتبه در کشور استرالیا و دیگر کشورها‬ ‫از جمله کانادا و آمریکا شده بودند‪.‬‬ ‫آمریکا اوت ‪1989‬‬ ‫«تروری دیویس» مرد سیاه‌پوستی است که از سال ‪ 1989‬به‬ ‫اتهام قتل یک پلیس آمریکایی در بازداشت بوده و چهار بار برای‬ ‫اعدام آماده شده و هر بار اعدام وی توسط وکیلش و با دستور دادگاه‬ ‫متوقف می‌شد‪ .‬پس از ‪ 22‬سال کابوس مرگ‪ ،‬با آن‌که بسیاری از‬ ‫سیاسیون و روشن‌فکران و فعالین حقوق بشر خواستار توقف اعدام‬ ‫وی بودند‪ ،‬دولت آمریکا این فرد‪ ،‬که گویا دلیل محکمه پسندی‬ ‫بر اثبات اتهامش وجود نداشت را در روز ‪ 21‬سپتامبر ‪ 2011‬اعدام‬ ‫کرد‪ .‬تروری پیش از مرگش به خانواده مقتول می‌گوید‪ ،‬من آن‬ ‫کسی نیستم که شما می‌بایست اعدامش کنید‪ ،‬قاتل فرزند شما کس‬ ‫دیگری است‪ .‬باراک اوباما نیز در پی انتقادها و اعتراض‌هایی که از‬ ‫سوی مخالفین اعدام و به خصوص مخالفیت اعدام تروری صورت‬ ‫گرفت‪ ،‬گفت‪« :‬من شخصن در این پرونده نمی‌توانستم دخالت کنم‪.‬‬ ‫ایران ‪ 16‬جوالی ‪2011‬‬ ‫«علیرضا مالحسنی» نوجوان ‪ 17‬ساله‌ای بود که در روز ‪16‬‬ ‫جوالی سال ‪ 2011‬با یکی از قوی‌ترین مردان ایران در خیابانی‬ ‫در شهر کرج درگیر می‌شود‪ .‬علیرضا الغر اندام و جثه‌ای بسیار‬ ‫ضعیف دادشت و مقتول فردی قوی هیکل و از نیروی بسیار باالیی‬ ‫برخوردار بود‪ .‬ترس و وحشت از قدرت بی حد و اندازه مقتول‪ ،‬که‬ ‫یکی از قوی‌ترین مردان ایران به حساب می‌آمد‪ ،‬و نیز غرور نوجوانی‬ ‫علیرضا‪ ،‬عقب‌ماندگی فرهنگی حکومت‪ ،‬عدم تکامل رشد عقالنی‪،‬‬ ‫بی‌تدبیری جمهوری اسالمی و صدها عامل دیگر باعث شد تا او‬ ‫دست به چاقو برده و مرتکب قتل شود‪ .‬او بدون داشتن محاکمه‬ ‫عادالنه‪ ،‬در کوتاه‌ترین مدت محکوم به مرگ در مال عام می‌شود‪.‬‬ ‫در روز ‪ 21‬سپتامبر رئیس دادگستری کرج خبر از معرکه اعدام این‬ ‫نوجوان ‪ 17‬ساله می‌دهد‪ .‬رسانه‌های دولتی اخبار اعدام قریب‌الوقوع‬ ‫این نوجوان را به صورت گسترده منعکس می‌کنند و در نهایت‬ ‫هزاران نفر در میدانی در کرج دور هم گرد آمده و پلیس این نوجوان‬ ‫را به میدان مرگ می‌آورد‪ .‬او به شدت گریه می‌کرد و طلب بخشش‬ ‫می‌نمود و خدا و پیامبران و امامان را و حتا مادرش را قسم می‌داد‬

‫تا او را نجات دهند‪ ،‬اما هیچ کس صدای او را نمی‌شنید‪ ،‬حاضران‬ ‫صوت و کف می‌زدند و منتظر بودند تا لرزش بدن این نوجوان را در‬ ‫باالی چوبه دار ببینند‪ .‬برای خبرنگاران و عکاسان فضایی باز شده‬ ‫تا بتوانند از لحظه مرگ این نوجوان عکس و فیلم بگیرند‪ .‬علیرضا‬ ‫وقتی به باالی چارپایه دار می‌رفت بدنش می‌لرزید‪ ،‬چندین بار در‬ ‫حال افتادن بود و در نهایت به باالی دار رفت و ملتی لرزش‌های‬ ‫بدن و جان دادنش را دیدند‪ .‬او تنها ‪ 17‬سال داشت‪ ،‬بدون اراده‬ ‫مرتکب قتل شده‌بود‪ .‬اما قاتالن او که به اصطالح دارای عقل و‬ ‫شعور بودند او را با اراده و قصد قتل‪ ،‬کشتند‪.‬‬ ‫‪ 22‬جوالی سال ‪ 2011‬اسلو نروژ‬ ‫روز ‪ 22‬جوالی سال ‪ 2011‬جوانی نروژی به دلیل تعصبات‬ ‫ایدئولوژیکی ضد اسالمی ( دلیلی که فاقد پشتوانه عقالنی و منطقی‬ ‫است ) بمبی قوی ساخته و در نزدیک محل کار نخست وزیر نروژ‬ ‫کار می‌گذارد‪ ،‬بمب را منفجر می‌کند و ‪ 8‬نفر کشته می‌شوند‪ .‬پس‬ ‫از مدت کوتاهی با اسلحه اتوماتیکی که تهیه کرده بود به جزیره‬ ‫کوچکی در اسلو به نام اوتاوا می‌رود‪ .‬در این جزیره کودکان و نوجوان‬ ‫حزب حاکم برای تبادل نظر در خصوص موضوعات سیاسی نروژ دور‬ ‫هم جمع شده بودند‪« ،‬آندرس برویک» به آن‌جا می‌رود و ‪ 69‬نفر‬ ‫را که همگی دارای سن‌های ‪ 14‬تا ‪ 17‬بودند را به قتل می‌رساند‪.‬‬ ‫این حمله تروریستی‪ ،‬شوکی عظیم برای ملت نروژ‪ ،‬دولت و‬ ‫حتی جهانیان بود‪ ،‬کشوری با مردمانی مهربان‪ ،‬آرام و صلح‌طلب که‬ ‫امروز شاهد چنین جنایت هولناکی بودند‪ .‬آندرس برویک دستگیر‬ ‫می‌شود و در همان ابتدای امر‪ ،‬وکیلش را معرفی می‌کند و حال‬ ‫عادالنه در حال محاکمه است‪ .‬اما شوک دیگر در این کشور بوجود‬ ‫آمد‪ ،‬دولت نروژ ار مردم خواست به احترام جان باختگان در روز‬ ‫‪ 27‬جوالی در محل حادثه در اسلو جمع شوند‪ ،‬حدود ‪ 150‬هزار‬ ‫نفر از جمعیت پانصد هزار نفری اسلو‪ ،‬نه با مشت‌های گره کرده و‬ ‫خشونت طلبانه‪ ،‬بلکه با شاخه‌های گل به خیابان‌ها آمدند‪ ،‬بی آن‌که‬ ‫خواستار مرگ کسی شوند‪ ،‬از دولت بخواهند که آندرس اعدام شود‪،‬‬ ‫یا این‌که سخت‌گیری‌های خاصی برای او در دادرسی به عمل آید‪.‬‬ ‫با شاخه‌های گل سرخ و سفید به نشانه صلح به خیابان‌ها آمدند‪ ،‬یاد‬ ‫جان باختگان را گرامی داشتند‪ ،‬شعر خواندند‪ ،‬دعا کردند و گفتند‬ ‫که ما ملتی فهیم و آگاه و انسانیم‪ ،‬ترور و قتل را با ترور و اعدام‬

‫علیرضا وقتی به باالی چارپایه دار می‌رفت‬ ‫بدنش می‌لرزید‪ ،‬چندین بار در حال افتادن بود‬ ‫و در نهایت به باالی دار رفت و ملتی لرزش‌های‬ ‫بدن و جان دادنش را دیدند‪ .‬او تنها ‪ 17‬سال‬ ‫داشت‪ ،‬بدون اراده مرتکب قتل شده‌بود‪ .‬اما‬ ‫قاتالن اوکه به اصطالح دارای عقل و شعور‬ ‫بودند او را با اراده و قصد قتل‪ ،‬کشتند‬ ‫پاسخ نمی‌دهیم و جالب این‌که آندرس در نهایت به ‪ 21‬سال حبس‬ ‫محکوم خواهد شد‪.‬‬ ‫عربستان سعودی ‪ 8‬اکتبر سال ‪2011‬‬ ‫روز هشتم اکتبر سال ‪ 2011‬با وجود مخالفت فعاالن حقوق بشر‬ ‫به اعدام و حتا نحوه اعدام‪ ،‬عربستان صعودی در ریاض و تبوک‪،‬‬ ‫هشت تبعه بنگالدشی و دو تبعه عربستانی را به شمشیر سرشان را‬ ‫به اتهام سرقت و قتل می‌برد‪ .‬چند ماه پیش نیز اعدام یک خدمتکار‬ ‫اندونزیایی به وسیله شمشیر اعتراضات گسترده‌ای را در برداشت و‬ ‫دولت اندونزی نسبت به این موارد عکس‌العمل از خود نشان داد‪.‬‬ ‫از این‌گونه تراژدی‌ها بسیار است‪ ،‬برخی غم‌ناک و نتیجه‌ای‬ ‫خشونت‌طلبانه دارد و برخی نیز غم‌ناک و نتیجه صلح‌طلبانه‪....‬‬ ‫در ایران وکالت نوجوانی را به عهده داشتم که هفت بار پای‬ ‫چوبه‌دار رفت و هر بار به طریقی او را از مرگ نجات می‌دادم‪ .‬بهنود‬ ‫شجاعی در حالی اعدام شد که هزاران نفر از مردمان ایران‪ ،‬اشخاص‬ ‫معروف و چهره‌های هنری و سیاسی از مسوولین جمهوری اسالمی‬ ‫خواسته بودند که او را اعدام نکنند‪ ،‬اما او ناباورانه در مقابل چشمان‬ ‫من به دار آویخته شد و جان داد‪.‬‬ ‫ویکتو هوگو می‌گوید‪« :‬آیا گمان می‌دارید اعدام درس عبرت‬ ‫است؟ چرا؟ به خاطر آن‌چه می‌آموزد؟ مگر با درس عبرت چه‬ ‫می‌آموزد؟ این را که نباید کشت؟ نباید کشت را چگونه می‌آموزد؟‬ ‫با کشتن !!! ‪»....‬‬

‫مسلم است که کشتن یا همان اعدام کردن‪ ،‬تاکنون نتوانسته است‬ ‫ابرازی برای پیش‌گیری از وقوع جرم باشد‪ ،‬چرا که تاریخ و تجربه‪،‬‬ ‫نشان داده است که نه تنها با اعدام افراد‪ ،‬آمار جرم و جنایت کاهش‬ ‫نیافته است‪ ،‬بلکه افزایش نیز یافته است‪ .‬اعدام در پنهان و در منظر‬ ‫عمومی هر دو باعث شده است تا انسان‌ها بر خشونت خود بیافزایند‪،‬‬ ‫قبح کشتن از بین برود و انگیزه و قصد کشتن در انسان‌هایی که‬ ‫مستعد ارتکاب جرم هستند‪ ،‬مهیا و آماده شود‪ .‬برخی از حکومت‌ها‬ ‫در انظار عمومی معرکه اعدام را به پا می‌کنند‪ ،‬از قبل بوق و کرنا‬ ‫می‌کنند که قرار است‪ ،‬جوان قاتلی یا متجاوزی یا به هر دلیل دیگر‬ ‫برای درس عبرت دیگران در میدان شهر اعدام شود‪ .‬روز اعدام فرار‬ ‫می‌رسد و حکومت با اعدام در مال عام می‌آموزاند که چطور می‌توان‬ ‫جان دیگری را گرفت‪ ،‬می‌آموزد که جان گرفتن انسان‌ها‪ ،‬عملی‬ ‫سهل و آسان است‪ ،‬کافی است طنابی بر گردن دیگری انداخت و او‬ ‫را خفه کرد‪ .‬حکومت با این عمل می‌آموزاند که اعدام هیچ قباحت‬ ‫و زشتی ندارد‪.‬‬ ‫اما در حقیقت این طور نیست‪ ،‬امروز اعدام نه برای درس عبرت‬ ‫و نه برای پیش‌گیری از وقوع جرم استفاده می‌شود‪ ،‬اعدام در عصر‬ ‫کنونی تنها یک «توجیه» است‪ .‬حکومت‌هایی که از مجازات اعدام‬ ‫این‌که اعمال مجازات اعدام به دلیل‪ ،‬یا دالیل‬ ‫ایدئولوژیکی یا به خاطر بی‌لیاقتی حکومت‌ها خود‬ ‫یک نوع جنایت علیه بشریت به حساب می‌آید‪ ،‬به‬ ‫یقین اگر مجازات اعدام برداشته شود و دیگر از این‬ ‫مجازات در قوانین به بهانه‌هایی که گفته شد استفاده‬ ‫نگردد‪ ،‬سیاست‌های حکومت‌ها نیز تغییر خواهد کرد‬ ‫در قوانین خود استفاده می کنند‪ ،‬تنها دو نوع افکار و کردار را توجیه‬ ‫می‌کنند‪:‬‬ ‫نخست این‌که در کشورهای اسالمی‪ ،‬حاکمان برای آن‌که خود‬ ‫را پای‌بند به موازین شرع و اسالم قلم‌داد کنند و بگویند آن‌چه شرع‬ ‫گفته است‪ ،‬غیرقابل تغییر است و «باید» احکام اسالمی اجرا گردد‪،‬‬ ‫به نام اسالم دست به مجازات مرگ می‌زنند‪ ،‬برای جرم قتل به آیات‬ ‫قران و به حدیث و روایات استناد می‌کنند و می‌گویند هرکس‬ ‫‪22‬‬ ‫‪ 22‬دیگری را به قتل برساند می‌بایست قصاص گردد‪ .‬هم‌چنین در‬

‫هم‌جنس بازی مردان یا محاربه یعنی جنگیدن علیه اسالم به وسیله‬ ‫اسلحه و مواردی این‌چنینی که بر گرفته از احکامی شرع‪ ،‬بوده است‬ ‫که در ‪ 1400‬سال پیش انجام می‌پذیرفت‪.‬‬ ‫به عبارت دیگر مجازات‌های وحشیانه‌ای هم‌چون اعدام‪ ،‬سنگ‌سار‪،‬‬ ‫قطع دست و پا و کور‌کردن چشم و ‪ ...‬برگرفته از ایدئولوژی‬ ‫اسالم‌گرایانه افراطی است که برخی از حاکمان خود را به نمایندگی‬ ‫از خدا پای‌بند به اجرای آن می‌دانند و به نام اسالم جنایت می‌کنند‪،‬‬ ‫در حالی که همه می‌دانند اسالم نیز می‌تواند همانند ادیان دیگر‬ ‫دین رفعت و بخشش و مهربانی و دوستی و برابری و برادری باشد‪.‬‬ ‫دوم این‌که در کشورهای غیر اسالمی حکومت‌های که شایستگی‬ ‫و لیاقت اداره حکومت را ندارند و نمی‌توانند با راه‌هایی پیشرفته‬ ‫و مثمرثمر از وقوع جرم جلوگیری کنند‪ ،‬و یا این‌که قادر نیستند‬ ‫فضای اجتماعی‪ ،‬اقتصادی‪ ،‬فرهنگی و سیاسی جامعه‌ای را که اداره‬ ‫می‌کنند را به نفع مردم و سالم‌سازی اجتماع پیش ببرند‪ ،‬دست به‬ ‫مجازات‌های وحشیانه‌ای چون اعدام می‌زنند‪ .‬این دسته از کشورها‬ ‫می‌توانند کشورهای اسالمی هم باشند‪ ،‬بهانه اصلی این دسته از‬ ‫کشورها‪ ،‬تنها پیش گیری از وقوع جرم و ارعاب جامعه است‪ ،‬در‬ ‫حالی که علم جرم شناسی اثبات می‌کند که اعدام راه مناسب و‬ ‫شایسته‌ای برای پیش‌گیری از وقوع جرم نیست‪ ،‬همان‌طور که گفته‬ ‫شد اعدام‪ ،‬نه‌تنها تاکنون بازدارنده از وقوع جرم نبوده است‪ ،‬بلکه روز‬ ‫به روز بر تعداد و آمار جرم افزوده است‪ .‬پس اعدام درس عبرت و‬ ‫پیش گیرنده از وقوم جرم نیست‪ .‬عالوه برآن که انسان‌ها اگر چه در‬ ‫زمان‌های گذشته انتقام‌جو بوده‌اند‪ ،‬اما امروز این انتقام‌جویی به دلیل‬ ‫حکومت قانون و تشکیل اجتماع از بین رفته است و دیگر نمی‌توانیم‬ ‫از «انتقام» در اجتماع و روابط انسان‌ها استفاده کرد‪.‬‬ ‫گفتیم دولت‌هایی که قادر نیستند کشور خود را به خوبی اداره کنند‬ ‫از اعدام استفاده می‌کنند و فرقی در این مورد نمی‌کند که کشوری‬ ‫اسالمی باشد یا غیر اسالمی‪ ،‬فرق کشورهای اسالمی و غیراسالمی‬ ‫در اعمال اعدام این است که در کشورهای اسالمی یک ائدولوژی‬ ‫اسالم گرایانه افراطی حاکم است‪ ،‬هم‌چون ایدئولوژی که حکومت‬ ‫طالبان در افغانستان داشت و حال در ایران این ایدئولوژی حاکم‬ ‫است‪ ،‬و مهم‌تر این‌که در برخی از کشورهای اسالمی از اعدام‪ ،‬آن‌هم‬ ‫اعدام‌های فله‌ای استفاده می‌کنند که هیچ ریشه و توجیه شرعی‬ ‫ندارد‪ ،‬از جمله اعدام برای مواد مخدر که هیچ توجیه شرعی ندارد‪.‬‬ ‫در این گونه حکومت‌ها‪ ،‬چون ابا و ترسیادامه مطلب در صفحه ‪23‬‬


‫خروج از کشور آقای محمود خاوری مدیر عامل بانک ملی‬ ‫جمهوری اسالمی‪ ،‬بزرگ‌ترین بانک دولتی در ایران‪ ،‬به کانادا‬ ‫پرونده اقامت سران نظام جمهوری اسالمی به کشورهای بزرگ‬ ‫غربی را بار دیگر سر زبان‌ها انداخت تا داغ آن‌ها که سال‌ها است‬ ‫روی این موضع کار کرده‌اند‪ ،‬تازه شود‪ .‬این موضوع به ویژه از‬ ‫آن جایی اهمیت پیدا می‌کند که وی دارای ثروت و امالک‬ ‫قابل توجهی در کانادا است که این امر توجه بسیاری به عدم‬ ‫توجه دولت کانادا به نقض حقوق بشر توسط مقامات جمهوری‬

‫اسالمی را نشانه می‌رود‪.‬‬ ‫بر اساس تحقیقاتی که نگارنده انجام داده است‪ ،‬محمود‬ ‫خاوری ملکی در تورنتو به ارزش سه میلیون دالر دارد که در‬ ‫سال ‪ 2007‬خریداری شده و با احتساب چند سال تورم و نوسات‬ ‫اقتصادی در کانادا هم اینک این ملک دارای ازشی نزدیک چهار‬ ‫میلیون دالر است‪ .‬این خانه دو طبقه دارای ‪ 15‬اتاق و ‪ 7‬دستگاه‬ ‫حمام و دستشویی است و از ویژگی‌های یک قصر چیزی کم‬ ‫ندارد‪ .‬از جمله یک بخش ویژه سونا و جکوزی‪ ،‬امکانات صوتی‬ ‫تصویری و دیگر امکانات رفاهی را در خود دارد‪ .‬این خانه که‬ ‫در گران قیمت‌ترین نقطه تورنتو قرار دارد در آپریل سال ‪2007‬‬ ‫به قیمت سه میلیون و یکصد و نود و هشت هزار دالر برای‬ ‫فروش گذاشته شده بود که با دویست و هفتاد هزار دالر پایین‌تر‬

‫به نام محمود خاوری و خانم ماندانا‬ ‫خلیلی خریداری شده است‪ .‬در این‬ ‫منزل فرزندان او ‪ ،‬پرندیس‪ ،‬مهدی‬ ‫و اردالن نیز زندگی می‌کنند اما در‬ ‫پی مراجعه به منزل برای مصاحبه‬ ‫ت وگو خودداری کرده و حتا‬ ‫از گف ‌‬ ‫حاضر نشدند نام خود را بگویند‪.‬‬ ‫امالک محمودرضا خاوری در‬ ‫تورنتو تنها به منزل سه میلیون‬ ‫دالری که در سال ‪ 2007‬در‬ ‫تورنتو خریداری کرده است‬ ‫محدود نمی‌شود‪ .‬ملک دوم محمود‬ ‫رضا خاوری در خیابان علم وود‬ ‫(‪ )Elmwood‬در منطقه ویلودیل‬ ‫(‪ )Willodale‬قرار دارد که در‬ ‫ماه ژوئیه سال ‪ 2001‬به مبلغ ‪615‬‬ ‫هزار دالر به نام محمودرضا خاوری‬ ‫و ماندانا خلیلی شاورینی خریداری‬ ‫شده است‪.‬‬ ‫ملک سوم اما تنها به نام خانم ماندانا خلیلی شاورینی ثبت‬ ‫شده است که یک کوچه پائین‌تر از ملک دوم در خیابان هالیوود‬ ‫(‪ )Hollywood‬واقع است‪ .‬این ملک در ماه ژوئیه سال ‪2010‬‬ ‫به ارزش ‪ 660‬هزار دالر خریداری شده است اما در حال حاضر‬ ‫در اختیار یک پیمان کار قرار گرفته تا یک خانه لوکس دو طبقه‬ ‫از آن ساخته شود‪.‬‬ ‫هم‌چنین فرزند او‪ ،‬اردوان خاوری‪ ،‬صاحب چندین آژانس‬ ‫مسافرتی از جمله آژانسی به نام جری کاپلین ‪Jerry capelin‬‬ ‫‪ Travel‬و کاسبی‌های دیگر است‪ .‬خاوری در دوران ریاست‬ ‫خود در بانک سپه وام‌های قابل توجهی به فرزند خود داده تا در‬ ‫کانادا سرمایه‌گذاری کند‪ .‬خانواده خاوری از چند سال قبل تابعیت‬ ‫کانادا را دریافت کرده‌اند و فعالیت‌های اقتصادی در ونکوور و‬ ‫تورنتو دارند‪.‬‬ ‫خاوری پس از استعفا به کانادا آمد‪ .‬او که با ماموریت اداری‬ ‫در لندن بود که در همان جا استعفای خود از مدیر عاملی بانک‬ ‫ملی را اعالم کرد و عازم کانادا شد تا خیال بسیاری از مقامات‬ ‫جمهوری اسالمی را از بابت عدم فاش شدن پشت پرده‌های‬ ‫اختالس سه هزار میلیاردی در ایران راحت کند‪ .‬مدیر عامل‬ ‫برکنار شده بانک صادرات نیز او را متهم کرده است که در این‬ ‫اختالس دست دارد‪.‬‬ ‫پیش از این مهم‌ترین اختالس در تاریخ جمهوری اسالمی‬ ‫اختالس ‪ 123‬میلیاردی بود که در سال ‪ 1374‬توسط حشمت‌اهلل‬ ‫طبرزدی‪ ،‬مدیر مسوول نشریه پیام دانشجو که امروز در زندان‬ ‫است‪ ،‬مطرح شد‪ .‬در آن پرونده نیز تالش برخی مقامات جمهوری‬ ‫اسالمی برای ایجاد مانع در برابر رسیدگی قضایی به طور کامل‬ ‫آشکار بود اما به مدد سماجت و تالش حشمت‌اهلل طبرزدی و نیز‬ ‫اختالف در سطوح باالی قدرت سرانجام این پرونده با محکومیت‬ ‫فاضل خداداد به اعدام و مرتضی رفیق دوست به حبس ابد بسته‬ ‫شد‪ .‬فاضل خداداد آن زمان در بیرون از کشور بود اما با وعده‬ ‫و وعیدهایی به‬ ‫کشور بازگشت‬ ‫و به فاصله‬ ‫کمی بازداشت‬ ‫و اعدام شد‪.‬‬ ‫محمود خاوری‬ ‫این تجربه را به‬ ‫یاد دارد و خوب‬ ‫می‌داند که حفظ‬ ‫منافع سردم‌داران‬ ‫جمهو ر ی‬ ‫اسالمی از جان‬ ‫او با ارزش‌تر‬

‫است و چه بسا که در ساده‌ترین حالت قربانی اختالفات درون‬ ‫حکومتی نیز شود و با چوبه داری که در انتظارش است این‬ ‫پرونده نیز بسته شود‪ .‬البته مبلغ اختالس امروز قابل مقایسه‬ ‫با آن زمان نیست اما هر دو نیز از طریق بانک صادرات ایران‬ ‫انجام گرفته است و در هر دو مقامات جمهوری اسالمی تالش‬ ‫کرده‌اند تا پای افراد رده باالی حکومتی به پرونده کشیده نشود‪.‬‬ ‫از سوی دیگر زندگی در کانادا نیز برای خاوری راحت‬ ‫نخواهد بود چرا که ایرانیان مقیم کانادا از حضور او در کانادا‬ ‫خشنود نیستند‪ .‬طلب بخشش از ایرانیان و افشای بسیاری از‬ ‫دانسته‌های پشت پرده در مورد جمهوری اسالمی از سوی‬ ‫محمود خاوری و نیز کمک‌های انسان دوستانه‪ ،‬می‌تواند شرایط‬ ‫زندگی او را در کنار دیگر ایرانیان کانادا تسهیل کند در غیر این‬ ‫صورت حضور او در کانادا با اعتراضات مدنی همراه خواهد بود‪.‬‬ ‫اگرچه اقامت خانواده خاوری و شخص او در کانادا به صورت‬ ‫قانونی انجام شده است اما باید از دولت کانادا پرسید که آیا‬ ‫نسبت به حضور فردی عالی رتبه در کانادا از حکومتی که اینک‬ ‫نوع برخوردش با مردم آن مورد توجه جامعه بین‌المللی است‪،‬‬ ‫سکوت خواهد کرد و یا اقدام درخور شانی انجام خواهد داد‪.‬‬ ‫حضور مقامات و وابستگان جمهوری اسالمی در کانادا چنان‌چه‬ ‫با حمایت دولت کانادا روبرو شود در واقع ادعای کانادا در دفاع‬ ‫و گسترش حقوق بشر در جهان را زیر سوال می‌برد‪.‬‬ ‫این‌ها همه در حالی است که پناهندگان ایرانی تحت نظر‬ ‫سازمان ملل در ترکیه و سایر کشورها سرگردان هستند و‬ ‫پرونده مهاجرت آن‌ها گاهی بیش از چند سال طول می‌کشد‪،‬‬ ‫چگونه است که مقامات جمهوری اسالمی که درآمدشان از‬ ‫جیب مردم ایران است‪ ،‬به راحتی می‌توانند اقامت کشورهای‬ ‫غربی را دریافت کنند‪ .‬حتا بسیاری از ایرانیانی هستند که‬ ‫نمی‌توانند برای بستگان درجه یک خود ویزای دیدار تهیه کنند‬ ‫و در هنگام عروسی‪ ،‬زایمان و اتفاقات دیگر از دیدار فامیل‬ ‫و بستگان خود محروم هستند‪ .‬هم‌چنین شرکت‌های کوچکی‬ ‫وجود دارند که با مشکل انتقال پول به دلیل تحریم‌ها روبر‬ ‫شده‌اند‪ ،‬اما وابستگان مقامات جمهوری اسالمی‪ ،‬با استفاده از‬ ‫اموال مردم ایران و رانت‌ها و وام‌ها‪ ،‬در کانادا و دیگر کشورهای‬ ‫غربی زندگی می‌کنند و با پول‌شویی و وارد کردن مبالغ میلیونی‬ ‫به سرمایه‌گذاری‪ ،‬تجارت و کسب و کار مشغول هستند‪.‬‬ ‫بسیاری از مردم ایران که به دلیل شرایط سخت زندگی‬ ‫و محدودیت‌ها و خطراتی که آن‌ها را تهدید می‌کند مجبور‬ ‫می‌شوند کشور را ترک کنند ولی برای انتقال اندک دارایی‬ ‫خود با مشکالتی روبرو هستند‪ .‬ولی سرمایه‌داران جمهوری‬ ‫اسالمی میلیون‌ها دالر را از طریق بانک‌های اروپایی‪ ،‬جزایر‬ ‫آزاد و واسطه‌های مالی با تکیه بر قدرت نفوذ مافیای دولتی‪،‬‬ ‫سپاه و البی های خود به کانادا منتقل می‌کنند‪.‬‬ ‫امروز زمان آن رسیده است که دولت کانادا و دیگر کشورها‬ ‫که به راحتی این افراد را می‌شناسند دست به اقدام اساسی بزند‬ ‫و با اعمال تحریم روی مقامات جمهوری اسالمی به وعده‌های‬ ‫خود مبنی بر دفاع از حقوق بشر جامه عمل بپوشانند‪ .‬این اقدام‬ ‫تاثیری به مراتب بیشتر از تهدیدات نظامی و غیره خواهد داشت‪.‬‬

‫بازتاب اقامت مدیر سابق بانک ملی‬ ‫در تورنتو در مطبوعات کانادا‬

‫اقامت پر ماجرای محمودرضا خاوری مدیر عامل مستعفی بانک‬ ‫ملی ایران در کانادا هم‌چنان موضوع داغ در محافل کانادایی است‪.‬‬ ‫روزنامه‌های کانادایی به طور مشروح به این مساله پرداخته و حضور‬ ‫او در کانادا را به عنوان یکی ازمقامات بلندمرتبه جمهوری اسالمی‬ ‫به چالش کشیده‌اند‪.‬‬ ‫روزنامه «گلوب اند میل» در کانادا اولین نشریه‌ای بود که‬ ‫تصویر منزل سه میلیون دالری خاوری در تورنتو را چاپ کرد و‬ ‫به نظر می‌رسد هم‌چنان در تعقیب موضوع است تا اطالعات دست‬ ‫اولی را جمع آوری کند‪ .‬این روزنامه می‌نویسد‪« :‬مقامات کانادایی‬ ‫هنوز در این زمینه صحبت نکرده‌اند‪ ،‬اما کانادا هیچ قرار داد استرداد‬ ‫مجرمین با ایران ندارد و از طرفی نمی‌تواند طبق قانون افراد را به‬ ‫کشورهایی بازگرداند که در آن‌ها زندانی شکنجه و یا در معرض‬ ‫اعدام قرار می‌گیرد‪».‬‬ ‫این روزنامه معتقد است که اختالس سه هزار میلیاردی ممکن‬ ‫است سیاست در ایران را تحت تاثیر قرار دهد به ویژه که احمدی‌نژاد‬ ‫به تازه‌گی با چالش اساسی در برابر ولی فقیه روبرو شده و رقبای او‬ ‫در حال ضعیف کردن او هستند‪.‬‬ ‫روزنامه «تورنتو استار» نیز که خبر اختالس و حضور خاوری در‬ ‫تورنتو را پوشش داده است‪ ،‬می‌نویسد که به منزل خاوری مراجعه‬ ‫کرده اما فردی که ماشینش را جلوی در پارک کرده بود حاضر نشده‬ ‫است به سواالت آن‌ها پاسخ دهد‪.‬‬ ‫روزنامه مترو چاپ تورنتو نیز تیتر زده است «گفته می‌شود مدیر‬ ‫بانک ملی ایران در تورنتو مخفی شده است‪».‬‬ ‫پاسخ خانواده خاوری به خبرنگاران‬ ‫نه‌تنها محمود رضا خاوری بلکه دیگر اعضای خانواده او حاضر‬ ‫نیستند در مورد اختالس سه هزار میلیاردی و نیز حضورشان در‬ ‫تورنتو سخن بگویند‪ .‬فرزندان خاوری هر زمان که خبرنگاران‬ ‫کانادایی را در برابرمنزل خود دیده‌اند تنها تکرار کرده‌اند توضیحی‬ ‫نداریم‪ .‬آن‌ها حتا از معرفی خودشان خودداری می‌کنند‪.‬‬ ‫یک شنبه گذشته وقتی به منزل او مراجعه شد فردی که خود را‬ ‫سرایدار معرفی می‌کرد آمد و گفت‪« :‬از خانه ما دور شوید» و سپس‬ ‫گفت‪« :‬اگر نروید به پلیس تلفن می‌کنم‪ ».‬سپس فرزند بزرگ‌تر‬ ‫خاوری «مهدی» در میان خبرنگارها حاضر شد و نه تنها خود را‬ ‫معرفی نکرد بلکه در پاسخ به سوال‌هایی در مورد شرایط آن‌ها‬ ‫به انگلیسی گفت با من انگلیسی صحبت کنید و سپس همان‬ ‫پاسخی که به خبرنگاران کانادایی داده بود را تکرار کرد‪no « :‬‬ ‫‪»comment‬‬ ‫واکنش ایرانیان کانادا‬ ‫نه‌تنها اموال و دارایی‌های خانواده محمودرضا خاوری در کانادا و‬ ‫نحوه انتقال پول از ایران به کانادا توسط آن‌ها مورد سوال ایرانیان‬ ‫است بلکه عده زیادی همواره می‌پرسند چگونه یک مقام مهم‬ ‫جمهوری اسالمی توانسته است با تمام تحریم‌ها و محدودیت‌هایی‬ ‫که برای جمهوری اسالمی وجود دارد‪ ،‬شهروندی در کانادا دریافت‬ ‫کند و به کسب و کار مشغول شود‪ .‬در این رابطه قرار بود عده‌ای‬ ‫از ایرانیان مقیم تورنتو در برابر منزل او تجمع کنند اما پلیس شهر‬ ‫به درخواست جبهه متحد دانش‌جویی برای اخد مجوز پاسخ مثبت‬ ‫نداده‌است‪.‬‬ ‫واکنش دولت کانادا‬ ‫برخی منابع به «هفت» گفته‌اند که مقامات کانادایی در حال‬ ‫گفت و‌گو با محمودرضا خاوری هستند تا او را متقاعد کنند در مورد‬ ‫وضعیت خود با رسانه‌ها صحبت کند‪ .‬دولت کانادا هنوز موضع رسمی‬ ‫نگرفته است اما در برابر برخی تماس‌ها از سوی رسانه‌ها و فعاالن‬ ‫مدنی گفته‌اند که «در حال بررسی موضوع هستند‪».‬‬ ‫یکی از دالیلی که تجمع در برابر منزل خاوری از سوی «جبهه‬ ‫متحد دانشجویی» لغو شد به موضع‌گیری دولت کانادا بر می‌گردد‪.‬‬ ‫این نهاد دانشجویی گفته است در صورت عدم رسیدگی به موضوع و‬ ‫نیز بی‌توجهی خاوری به خواست ایرانیان دست به تجمع خواهد زد‪.‬‬


‫اخبار رویدادهای محلی در کانادا‬

‫گفت وگو با مسیح جانمی‬

‫جوان ایرانی در راه قهرمانی کشتی کج لیگ امریکا‬

‫موری صفی‬

‫مسیح وقتی در خیابان‌های تورنتو قدم بر می‌دارد توجه خیلی‌ها را‬ ‫جلب می‌کند‪ .‬او خوش هیکل و قدبلند است‪ .‬در اولین نگاه تصور‬ ‫می‌کنی به حتم جزو فایترهای یو اف سی باشد اما نه‪ ،‬او برای‬ ‫قهرمانی در کشتی کج آمریکا تمرین می‌کند‪« .‬مسیح جانمی» از‬ ‫سال ‪ 2005‬ساکن هوستون تگزاس شده و قبل از آن در ایران‬ ‫زندگی کرده است‪.‬‬ ‫در ابتدا می‌خواهم از سابقه خود در ایران بگوید‪.‬‬ ‫ از ‪ 13‬سالگی تمرینات ورزشی خودم را آغاز کردم و در‬‫ورزش‌های جودو و تکواندو و در نهایت در ‪ 15‬سالگی عضو تیم‬ ‫کشتی آزاد فوالد مبارکه اصفهان شدم‪ .‬همراه با این تیم موفق به‬ ‫کسب یکی از چهار رتبه برتر در مسابقات استانی شدم‪ .‬بعد از آن به‬ ‫تمرینات بدن‌سازی به صورت نیمه حرفه‌ای و وزنه‌برداری پرداختم‪.‬‬ ‫در وزن‌های میانی وزنه‌برداری‪ ،‬همراه با فوالد مبارکه مقام سوم در‬ ‫دو دوره را به دست آوردم‪.‬‬ ‫هفت‪ :‬کی از ایران خارج شدی و چطور به امریکا رفتی؟‬ ‫ سال ‪ 2004‬از ایران خارج شدم و به مدت یک سال در ترکیه بودم‪.‬‬‫در ترکیه به عنوان مربی شخصی بدن‌سازی کاری به من پیشنهاد‬ ‫شد که آن را قبول کردم و به مدت شش ماه به این کار ادامه دادم‬ ‫تا زمانی که به امریکا آمدم‪.‬‬ ‫هفت‪ :‬در امریکا فعالیت‌های ورزشی خود را چگونه ادامه دادی؟‬ ‫ در بدو ورود به امریکا یک سال دوره‌های مدل‌های ورزشی را‬‫دیدم که بیشتر به تبلیغات ورزشی می‌پردازند و موفق به کسب‬ ‫دیپلم مدلینگ شدم‪ .‬در امریکا با توجه به عالقه من به بدن‌سازی‬ ‫و با کمک یکی از قهرمانان ایرانی بدن‌سازی در امریکا به کارم‬ ‫ادامه دادم و توسط این قهرمان با کشتی کج حرفه‌ای به خصوص‬ ‫‪)world wrestling entertainment (WWE‬آشنا شدم‬ ‫و عالقه‌مندی خود را برای حضور در این رشته حرفه‌ای اعالم‬ ‫کردم‪ .‬دوست قهرمانم یکی از قهرمانان کشتی کج لیگ امریکا در‬ ‫سال‌های گذشته را که یک ایرانی‌االصل است به نام آقای «خسرو‬ ‫وزیری» که در مسابقات با لقب «‪ »ron Shik‬مشهور هستند و‬ ‫از قهرمانان دهه هفتاد و هشتاد بود به من معرفی نمود‪ .‬پس از‬ ‫تحقیق زیاد در نهایت تلفن ایشان را به دست آوردم و موفق به‬ ‫تماس تلفنی با نماینده ایشان شدم‪ .‬که ایشان هم یک ایرانی‌االصل‬ ‫هستند‪ .‬نماینده ایشان در کانادا اقامت داشتند‪ .‬پس ابراز عالقه خود‬ ‫به کشتی کج و ارسال عکس‌هایم برای او‪ ،‬پس از ‪ 45‬دقیقه با من‬ ‫تماس گرفتند و از سختی‌های این ورزش برای من‌گفتند‪ .‬همه چیز‬ ‫را پذیرفتم‪ .‬پس از مالقات از من خواستند که یا به تورنتو بیایم و‬ ‫شش ماه دوره آموزشی را در این شهر باشم و یا برایم یک مربی‬ ‫خصوصی به هوستون تگزاس بفرستند‪ .‬در نهایت تصمیم گرفته‬ ‫شده به تورنتو بیایم‪ .‬و در حال حاضر دوره آموزشی مخصوص خود‬ ‫را می‌گذرانم‪.‬‬ ‫در ضمن پس از یک هفته آمدن به تورنتو در اوایل ماه جون‬ ‫آقای ‪ Iron Shik‬به تورنتو آمدند و از نزدیک مرا مورد تایید قرار‬ ‫دادند‪ .‬وقتی توانایی‌های مرا دیدند در هفته اول یکی از معروف‌ترین‬ ‫مربیان کشتی کج به نام « ‪ »Ron Hutchison‬را به دیدن من‬ ‫آوردند‪ .‬ایشان مربی کشتی‌گیران معروفی هم چون «‪ »Edge‬بودند‬ ‫و ایشان آموزش مرا بر عهده گرفتند‪.‬‬ ‫هفت‪ :‬از نحوه تمرینات و تعداد ساعات تمرین‌هایت بگو‪...‬‬ ‫ هر روز دو ساعت با دانش خودم به ورزش بدن‌سازی می‌پردازم‬‫و هر روز بعد از ظهر سه ساعت با مربی‌ام به آموزش‌های تکنیکی‬ ‫کشتی کج می‌پردازیم و در ضمن در این میان سه روز در هفته به‬ ‫کالس تمرینات‪ UFC‬و ‪ MMA‬می‌روم که با تکنیک‌های جدید‬ ‫آشنا بشوم‪.‬‬ ‫هفت‪ :‬بعد از این تمرینات فشرده شش ماهه چه برنامه‌ای داری و‬ ‫در نهایت ما کی شما را روی رینگ کشتی‌های امریکا خواهیم دید؟‬ ‫ بعد از تورنتو به میامی فلوریدا خواهم رفت و در مدرسه ‪WWE‬‬‫یک دوره شش ماهه دیگر را خواهم گذراند و پس از آن امیدوارم در‬ ‫مسابقات سال آینده در امریکا روی رینگ کشتی بروم‪.‬‬ ‫هفت‪ :‬برگردیم به کشتی سنتی کشور خودمان‪ .‬نظرت در مورد‬ ‫قهرمانان کشتی ایرانی چیست؟‬ ‫ من به ورزش‌کاران ایرانی به خصوص کشتی‌گیران بسیار‬‫عالقمندم و به پیش‌کسوتان کشتی ایران خیلی احترام می‌گذارم‪.‬‬ ‫به خصوص به جهان پهلوانی هم چون تختی‪ ،‬حبیبی و نامیان دیگر‪.‬‬ ‫ولی در این‌جا باید بیان کنم در قدیم کشتی‌گیران ما با مرام کشتی‬

‫موزه ملی کانادا‬ ‫تا‬ ‫ری‬ ‫خ‬ ‫را‬ ‫ب‬ ‫ه‬ ‫ن‬ ‫م‬ ‫ای‬ ‫ش می‌گذارد‬ ‫دولت کانادا ت‬

‫صم‬ ‫یم دارد آثار چند صدساله‬ ‫‪ 20‬اکتبر از ساعت ‪ 5‬تا ‪ 8‬عصر در موزه خود و هم‌چنین آثار کهن‬ ‫دی‬ ‫گر‬ ‫ک‬ ‫شو‬ ‫رها‬ ‫را‬ ‫از‬ ‫سراسر جهان در روز‬ ‫ملی کانادا جمع آو‬ ‫عالقه‌مندان م ‌‬ ‫یتوانند برای دیدار از این آثار به آدرس ری و به نمایش بگذارد‪.‬‬ ‫شم‬ ‫برای در‬ ‫اره‬ ‫‪0‬‬ ‫‪38‬‬ ‫یافت اطالعات بیشتر با ا‬ ‫خیابان ساسکس‬ ‫ین شماره (‪ -990-1985)613‬تماس حاصل ن در شهر اتاوا مراجعه و یا‬ ‫مایند‪.‬‬

‫اطالعیه برگزاری کالس‌های ورزشی و آموزشی در تورنتو‬

‫واحد ارتباطات مرکز بین‌المللی حقوق بشر در ایران‪ ،‬در نظر دارد برای سه ماه پائیز امسال کالس‌های آموزشی و ورزشی در رده‌های سنی‬ ‫نوجوانان و جوانان در منطقه «نورت یورک» برگزار کند‪.‬‬ ‫تعدادی از این کالس‌ها شامل‪ :‬فوتبال‪ ،‬ورزش‌های رزمی (کاراته‪ ،‬دفاع شخصی بانوان) ریاضی‪ ،‬فیزیک‪ ،‬بازیگری‪ ،‬شیرینی‌پزی و ‪...‬‬ ‫هستند‪.‬‬ ‫هر کالس یک یا دو نوبت در هفته برگزار شده و تازه واردان به کانادا در اولویت ثبت‌نام قرار دارند‪.‬‬ ‫برای ثبت نام در کالس مورد نظر‪ ،‬شماره تلفن‪ ،‬نام کامل و تاریخ تولد خود را به ایمیل زیر ارسال کنید تا جدول برنامه‌ها را دریافت کنید‪.‬‬ ‫‪info@humanrightsintl.com‬‬

‫فستیوال بزرگ شکالت در تورنتو‬

‫از روزهای ‪ 2‬تا ‪ 23‬اکتبر فستیوال بزرگ شکالت در تورنتو برگزار می‌شود‪.‬‬ ‫در این فستیوال که از سال ‪ 2006‬تا کنون هر ساله برگزار می‌شود‪ ،‬دوستداران شکالت می‌توانند با طعم‌های جدید آشنا شوند‪.‬‬ ‫جهت اطالع بیشتر به سایت زیر مراجعه کنید‪:‬‬ ‫‪www.torontochocolatefestival.com‬‬ ‫می‌گرفتند و برای پهلوانی و درس جوانمردی به میدان می‌رفتند ولی‬ ‫امروزه کشتی‌گیران کشتی می‌گیرند تا فقط قهرمان شوند‪.‬‬ ‫تا آن‌جا که به یاد دارم جهان پهلوان تختی هرگز برای پول به‬ ‫میدان نرفت برای همین هم اسطوره شد و لقب جهان پهلوان را‬ ‫بدست آورد‪.‬‬ ‫هفت‪ :‬آیا در صورت این‌که امکانش پیش بیاید حاضری به عنوان‬ ‫کشتی‌گیر تیم ملی ایران در مسابقات شرکت کنی؟‬ ‫ صددرصد و با کمال میل حاضرم‪ .‬حتا اگر از نظر مالی هم برایم‬‫امکاناتی وجود نداشته باشد‪ .‬چون ورزش را برای ورزش انجام‬ ‫می‌دهم و کسب افتخار برای مملکتم مهم‌تر از هر چیز دیگری‬ ‫است‪.‬‬ ‫هفت‪ :‬در خاتمه هر چه می‌خواهد دل تنگت بگو‪...‬‬ ‫ در وهله اول از شما و از مجله هفت به خاطر این مصاحبه تشکر‬‫می‌کنم که به فکر رشد جوانان ایرانی در جامعه خارجی هستید و‬ ‫اگر اجازه بدهید از دو برادر ورزش‌کار و پیش‌کسوت بدن‌سازی مقیم‬ ‫امریکا و کانادا‪« ،‬کیوان» و «بهنام صمیمی» که در دادن اعتماد به‬ ‫نفس و ایده‌های ورزشی به من کمک کردند و هم‌چنین آقای ‪Jian‬‬ ‫‪ Magen‬که ایشان موجبات تمرین من در تورنتو در کنار مربی‬ ‫نامی خودم را فراهم آوردند تشکر کنم‪.‬‬ ‫در آخر آرزوی موفقیت و سالمتی وداشتن روحیه ورزشی برای‬ ‫تمام جوانان ایرانی را دارم و پیشنهاد می‌کنم با پشتکار و عالقه و‬ ‫‪24‬‬ ‫تحمل سختی‌ها رسیدن به اهداف خود را در پیش گیرند‪.‬‬

‫‪24‬‬

‫رقص در امتداد جاده ابریشم‬

‫در روز ‪ 29‬اکتبر‪ ،‬برنامه‌ای با عنوان «رقص در امتداد جاده ابریشم»‬ ‫برگزار می‌شود‪ .‬این برنامه که شامل اجراهای متنوع رقص با حضور‬ ‫گروه «خورشیدخانم» به کارگردانی «آرام بیات» است در عصر روز‬ ‫‪ 29‬اکتبر در مرکز هنرهای نمایشی و هنری ریچموندهیل سنتر‬ ‫واقع در شماره ‪ 10268‬خیابان یانگ برگزار می شود‪.‬‬ ‫تلفن تماس‪-221-3090)416( :‬‬

‫کالس رقص شکم در استودیو هفت وادی‬ ‫سه شنبه‌ها‪ ،‬تا ‪ ۲۵‬اکتبر ‪۲۰۱۱‬‬ ‫‪PM - 8:30 PM 7:00‬‬ ‫مکان‪Haft Vadi Bellydance Studio :‬‬ ‫‪Ahrens St W 100‬‬ ‫‪,Kitchener, N2H‬‬

‫کنفرانس دکتر فرهنگ هوالکوئی‬ ‫یکشنبه‪ ۲۳ ،‬اکتبر ‪۲۰۱۱‬‬ ‫‪PM - 5:00 PM 2:00‬‬ ‫آدرس‪Sheraton Parkway Toronto North:‬‬ ‫‪Hotel & Suites‬‬ ‫‪Highway 7 East 600‬‬ ‫‪,Richmond Hill, L4B‬‬

‫کنسرت گروه کر ملی ایران به رهبری‬ ‫کمال طراوتی در تورنتو‬ ‫جمعه‪ ۱۴ ،‬اکتبر ‪۲۰۱۱‬‬ ‫‪PM 8:00‬‬ ‫آدرس‪Markham Theatre For Performing :‬‬ ‫‪Arts‬‬ ‫‪,Anthony Roman Centre‬‬ ‫‪N Town Centre Blvd 171‬‬ ‫‪,Markham, L3R‬‬ ‫‪Canada‬‬


‫اطال عیه کانون فرهنگ و هنر ایرانیان انتاریو‬

‫در تاریخ ‪ ۲‬اکتبر ‪ ،۲۰۱۱‬مجمع عمومی فوق العاده کانون فرهنگ و هنر ایرانیان انتاریو‬ ‫تشکیل شد و آقایان یوسف حیدری و اسماعیل سنجانی‪ ،‬به عنوان اعضای هیات مدیره‬ ‫انتخاب شدند که جای اعضای غایب و مستعفی هیات مدیره را پرکنند‪ .‬در تاریخ ‪ ۸‬اکتبر‬ ‫‪ ،۲۰۱۱‬هیات مدیره اولین جلسه خود را تشکیل داد و مسوولیت‌ها را بدین شرح تقسیم نمود‪:‬‬ ‫‪ - ۱‬اسماعیل سنجانی‪ ،‬رییس هیات مدیره‬ ‫‪ - ۲‬بدری قهرمان‪ ،‬نایب رییس‬ ‫‪ - ۳‬پروانه صدریان‪ ،‬خزانه‌دار‬ ‫‪ - ۴‬منوچهر چهاردولی‪ ،‬دبیر‬ ‫‪ - ۵‬یوسف حیدری‪ ،‬منشی‬

‫برنامه ماه نوامبر‬ ‫زمان‪ :‬ساعت هفت و نیم عصر روز یکشنبه ‪ ۶‬نوامبر ‪.۲۰۱۱‬‬ ‫مکان‪ :‬اریول کومیونیتی سنتر‪ ۲۹۷۵ ،‬دان میلز رد‬ ‫(شمال شپرد‪ ،‬جنوب فینچ)‬

‫برنامه‬

‫‪ ۱‬هنرنمایی شرکت‌کنندگان‬ ‫‪ ۲‬برنامه شاد موسیقی‪ ،‬رقص‪ ،‬آواز‪ ،‬و پای‌کوبی‬ ‫به مناسبت مهرگان‪:‬‬ ‫گالویژ محمدی‪ ،‬آواز‬ ‫استاد صابریان‪ ،‬سنتور و ارگ‬ ‫استاد فروهر رسته‪ ،‬ویلون‬ ‫استاد منوچهر چهاردولی‪ ،‬تنبک‬

‫‪ ۳‬سخنرانی دکتر عزت مصلی‌ نژاد‬

‫ورودیه‪ :‬اعضا مجانی‪ ،‬غیر اعضا‪ :‬همت عالی‪ ،‬از دو دالر تا یک ساختمان چند صد هزار‬ ‫دالری برای کانون‪.‬‬ ‫لطفن به مناسبت مهرگان و ارزش واالی شادی در فرهنگ ایرانی‪،‬‬ ‫با لباس‌هایی با شادترین رنگ‌ها در این برنامه شرکت کنید‪.‬‬ ‫برنامه کانون‪ :‬اولین یکشنبه هر ماه‬ ‫تلفن روابط عمومی‪۶۴۷۸۹۱۱۷۲۹ :‬‬ ‫با عضویت در کانون‪ ،‬از فرهنگ و هنر حمایت کنید‪.‬‬


‫با برتری حزب لیبرال در انتخابات انتاریو‬

‫انتخاب مجدد رضا مریدی به عنوان نماینده پارلمان‬ ‫انتخابات مجلس ایالت انتاریو سرانجام در روز شش اکتبر به پیروزی حزب لیبرال به پایان رسید تا شهرهایی مانند تورنتو‬ ‫‪ ،‬اتاوا و همیلتون که غرق در فضای سیاسی پرتنش میان احزاب لیبرال‪ ،‬محافطه کار و نئودمکرات بودند‪ ،‬آرام آرام سردی‬ ‫زودهنگام زمستان را حس کنند‪ .‬ولی در این میان پیروزی قاطع دکتر رضا مریدی نماینده شهر ریچموند هیل برای بار دوم در‬ ‫انتخابات مجلس ایالتی گرمای خاصی به جمع ایرانیان بخشید‪.‬‬ ‫حزب لیبرال ایالت انتاریو با ‪ 53‬صندلی برنده این انتخابات اعالم شد‪ ،‬اما به دلیل این‌که یک صندلی دیگر نیاز داشت تا‬ ‫دولت اکثریت نام گیرد‪ ،‬مجبور خواهد شد تا با حزب محافظه‌کار با ‪ 37‬صندلی و حزب «ان‌دی‌پی» (نئودمکرات) با ‪ 17‬صندلی‪،‬‬ ‫در اداره استان انتاریو به توافق برسد‪ .‬دالتون مگ گینتی رئیس حزب لیبرال در دو دوره موفق شده بود تا دولت اکثریت را‬ ‫تشکیل دهد‪.‬‬ ‫سران این احزاب یعنی «آندریا هوروات» از نئودمکرات‪« ،‬تیم هوداک» از محافطه‌کار و «دالتون مک گینتی» از حزب لیبرال‬ ‫و رییس دولت فعلی انتاریو هر سه از حوزه‌های انتخابیه خود به عنوان نمایندگان مجلس انتخاب شدند‪.‬‬ ‫در این میان صدها ایرانی کانادایی عصر روز پنج شنبه شش اکتبر هم زمان با اعالم نتایج انتخابات در رستوران شیراز و در‬ ‫کنار آقای مریدی جمع شده بودند تا پیروزی او را جشن بگیرند‪ .‬رضا مریدی توانست با کسب ‪ 18040‬رای و اختالف قابل‬ ‫توجهی نسبت به رقیب محافظه کار خود‪ ،‬برای دومین بار از منطقه ریچموندهیل به عنوان نماینده مجلس ایالتی انتخاب شود‪.‬‬ ‫در این مجلس غیر ایرانیان و اعضای خانواده وی نیز حضور داشتند‪.‬‬ ‫او طی سخنانی از همه کسانی که از او حمایت کرده‌اند تشکر کرد و قول داد هم‌چنان به تالش‌های خود برای مردم حوزه‬ ‫انتخابیه‌اش و هم‌چنین جامعه ایرانی با قدرت بیشتری ادامه دهد‪.‬‬ ‫گفتنی است او سال گذشته نوروز را از طریق پارلمان در کانادا به ثبت رساند تا همه ساله نوروز در کانادا نیز جشن گرفته شود‪.‬‬

‫محمد خاتمی‪:‬‬

‫«مسووالن بهانه به دست قدرت‌های‬ ‫بیرونی ندهند»‬

‫محمد خاتمی‪ ،‬رییس جمهوری پیشین ایران‪ ،‬ضمن ابراز نگرانی‬ ‫از افزایش برخورد منفی خارجی نسبت به جمهوری اسالمی‪،‬‬ ‫گفته است‪« :‬به نظر می‌رسد که بهانه‌گیری‌ها علیه ما روز‌به‌روز‬ ‫بیش‌تر و در این اواخر تشدید شده است‪».‬‬ ‫وی ارتباط این تحوالت با موضوعاتی مانند انتخابات در‬ ‫کشورهای غربی را نامحتمل ندانسته است‪ .‬به گزارش سایت‬ ‫باران‪ ،‬آقای خاتمی که با شماری از مسووالن سابق امور‬ ‫سیاسی‪ ،‬امنیتی و اطالعاتی دیدن کرده بود‪ ،‬گفت که برخورد‬ ‫خشن و خصمانه با ایران محکوم است و افزود که زیان چنین برخوردی بیش و پیش از همه متوجه مردم خواهد بود‪.‬‬ ‫رییس جمهوری پیشین ایران با تاکید بر این‌که انتقادهای داخلی نباید دست‌آویز توجیه دخالت بیگانگان شود‪ ،‬افزود‪:‬‬ ‫«مواضع و رفتارها و گفتارها به خصوص از سوی مسووالن نیز باید به گونه‌ای باشد که بهانه‌ای به دست قدرت‌ها و‬ ‫جریانات بیرونی که مصالح ملی و امنیت و تمامیت ارضی ما را هدف قرار داده‌اند ندهد‪»‌.‬‬ ‫این اظهارات در حالی بیان شده است که آمریکا و عربستان ایران را به طراحی برنامه‌ای جهت ترور سفیر عربستان در‬ ‫‪26‬‬ ‫واشینگتن متهم کرده‌اند‪.‬‬ ‫‪26‬‬

‫لیگ برتر فوتبال ایران‪،‬‬

‫«تساوی تیم‌های فوتبال راه آهن و استقالل تهران»‬ ‫دیدار تیم‌های فوتبال راه آهن و استقالل تهران در چارچوب هفته دهم لیگ برتر فوتبال ایران که در ورزش‌گاه آزادی تهران‬ ‫برگزار شد با نتیجه یک بر یک به پایان رسید‪.‬‬ ‫در ابتدای این بازی این تیم فوتبال استقالل تهران بود که موقعیت‌های خطرناکی را بر روی دروازه راه آهن شهرری ایجاد کرد‬ ‫و ضربه فرهاد مجیدی در دقیقه یک به وسیله میرهانی هاشمی از روی خط دروازه بازگشت داده شد‪.‬‬ ‫در دقیقه ‪ 15‬بازی داور این دیدار ضربه پنالتی را به سود راه آهن اعالم کرد و حسین کاظمی بازیکن اسبق استقالل این ضربه‬ ‫را روانه دروازه سید مهدی رحمتی کرد که دروازه بان استقالل موفق به مهار آن و توپ های برگشتی شد اما در نهایت با غفلت‬ ‫مدافعان استقالل دروازه رحمتی به وسیله عباس‌فرد باز شد‪.‬‬ ‫نیمه دوم این بازی نیز با برتری استقالل آغاز شد و این تیم موقعیت های زیادی را بر روی دروازه راه آهن ایجاد کرد‪.‬‬ ‫در دقیقه ‪ 75‬این بازی فرهاد مجیدی کاپیتان استقاللی ها با یک سانتر زیبا باعث شد تا مجتبی جباری با یک ضربه سر دقیق‬ ‫دروازه حسن رودباریان را باز کند‪.‬‬ ‫با با به ثمر رسیدن گل تساوی این دیدار‪ ،‬استقاللی‌ها میل بیش‌تری به گلزنی نشان دادند و بارها موقعیت‌های خوبی را برروی‬ ‫دروازه راه آهن که از نظم تیمی خوبی برخوردار نبود ایجاد کردند‪.‬‬ ‫با تقسیم امتیازات در این دیدار استقاللی ها با ‪ 20‬امتیاز در رده دوم جدول رده بندی لیگ برتر فوتبال ایران قرار گرفتند و تیم‬ ‫نفت تهران هم‌چنان صدرنشین باقی ماند‪.‬‬


‫نامه وارده ‪ /‬آرش آتشزاد‬ ‫تذکار از مجله هفت‪:‬‬ ‫آن چه در پی می آيد نوشته ای است از یکی از خوانندگان نشریه‬ ‫هفت‪ .‬پیشتر از این اشاره کرده بودیم که این نشریه آماده انتشار‬ ‫نوشته ها و کار های شما است‪ .‬خوشحال خواهیم شد اگر بر‬ ‫این نوشته نقد و یا نظری دارید برای ما بفرستید تا در پاسخ آن‬ ‫را منتشر کنیم‪ .‬شما نوشته خود را می توانید برای سردبیر مجله‬ ‫هفت ارسال کنید‪ .‬هم چنین توجه داشته باشید مطلب های وارده‬ ‫به الزام نظر گرداننده گان نشریه هفت نیست و فقط در راستای‬ ‫تحقق ارتباط بین مخاطبان و طرح اندیشه ها و به تضارب کشیدن‬ ‫آرا منتشر می شود‪ .‬با ما در تماس باشید با‬ ‫‪editor@haftmagazine.com‬‬ ‫جناب آقای رامین عسگرد‬ ‫اگر بخواهیم از رشته درازی به نام صدای آمریکا صحبت کنیم بی‬ ‫شک از حد این نوشته و گفته و من و شما خارج است‪ .‬چرا که هر‬ ‫کسی اگر مدتی فقط مخاطب این رسانه بوده‪ ،‬بی شک از بسیاری‬ ‫مطلب ها که در مورد آن نوشته شده مطلع و مواجه با سوال های‬ ‫درشت و ریزی است که شاید هنوز بی پاسخ مانده است‪.‬‬ ‫روزها پیش از این وقتی صحبت از مشکالت و موانع در صدای‬ ‫آمریکا می شد همیشه روی صحبت به آقای «علی‪.‬س» بود‪ .‬کسی‬ ‫که بعد از نشان ندادن فیلم صحنه از دست رفتن ندا آقا سلطان‬ ‫مورد انتقاد قرار گرفت و بحث و جدل بر سر باید ها و نباید های‬ ‫حرفه ای اش مطرح شد‪ .‬البته که در آن زمان با روشن شدن زوایای‬ ‫مختلف حرکت های غیر حرفه ای وی در دوران زمام داری اش‬ ‫حجم اعتراض ها باال گرفت و بسیاری نیز به عمل کردهای او و‬ ‫آقای الکس‪.‬ب پرداختند‪ ،‬از «گنگ کباب بازار» تا خاصه سفارش‬ ‫ها برای پرداخت رقم های متفاوت برای برخی افراد و کار های‬ ‫تولیدی شان‪.‬‬ ‫اما داستان وقتی که بحث انتخاب مدیر جدید مطرح شد به نظر‬ ‫بسیاری جدی تر آمد‪ .‬یعنی سیاست صدای آمریکا می خواست‬ ‫عوض شود؟‬ ‫افراد مختلفی وارد بازی انتخاب شدند‪ .‬از برخی آمریکایی های‬ ‫وزارت امور خارجه تا «شهریار آهی» از اروپا و برخی دوستان از‬ ‫رسانه ملکه معظم که قصد صدارت بر صدای آمریکا داشتند اما‬ ‫مشاور آقای پترایوس گوی سبقت ربود و بر مسند صدارات این‬ ‫رسانه دولتی آمریکا به زبان فارسی تکیه زد‪.‬‬ ‫بگذارید این جا به خود شما بگویم آقای عسگرد که امید بسیاری‬ ‫به شما بود‪ .‬یعنی همان بدو ورود خوش نامی شما‪ ،‬سابقه کارتان‬ ‫در میز ایران وزارت امور خارجه و رابطه شما با برخی از فعاالن‬ ‫دانش جویی ایران همه باعث شد بپذیریم که خبرهای خوبی در راه‬ ‫است و مردم ایران می توانند از وجود یک رسانه بی طرف و سالم‬ ‫از این پس بهره ببرند‪ .‬حتا تماس های شما با برخی دوستان رسانه‬ ‫ای حرفه ای که در دوران قبل به طور کامل مهجور مانده بودند و‬ ‫مشورت گرفتن از برخی صاحب نظران خارج از کشور که سابقه راه‬ ‫اندازی رسانه در اروپا داشتند همه گواه این بود که روش شما روشی‬ ‫سیستماتیک برای تغییرات بنیادین است‪.‬‬ ‫آقای عسگرد‬ ‫اگرچه این روزها صدر خبرها خانه چند میلیونی اقای خاوری در‬ ‫کانادا است و یا ترور نافرجام سفیر عربستان سعودی و یا حتا‬ ‫سیاست های مالی آقای اوباما اما حتمن می دانید که بسیاری‬ ‫سیاست های طرد کننده صدای آمریکا را در حذف نیروهای بخش‬ ‫تولید اش را دنبال می کنند‪.‬‬ ‫«احمد‪.‬ب و کوروش‪.‬ص» امروز اخراج می شوند‪« .‬جمشید‪.‬چ» روی‬ ‫میزش یک باره نامه اخراج می یابد‪« .‬لونا‪.‬ش» کوبیده از فرانسه‬ ‫تا به این جا برای بازگشت آن هم به دعوت تیم خود شما نیمه راه‬ ‫برگشت می خورد و البته بگذریم که شایعه اخراج یکی دو نفر دیگر‬ ‫از این تیم نیز برای ماه آینده بر سر زبان ها است‪.‬‬

‫به راستی آقای عسگرد در صدای آمریکا اگر بر منوال سیاست‬ ‫انقباض مالی این حذف ها را بگذاریم آیا فقط این افراد شایسته‬ ‫حذف بودند‪ ،‬به راستی دولت ایاالت متحده فقط برای دو سه نفر‬ ‫که درست در بخش تولید‪ ،‬کار روزانه داشتند بودجه اش ته کشید؟‬ ‫نامه به آقای رییس در صدای آمریکا‬

‫در میان می توانید کلمات رکیک را بشنوید‪ .‬ایشان خوشحال است‬ ‫که برنامه آش شله قلمکاری را ارایه می کند که مانده است فقط‬ ‫در بخش پزشکی و امور مالیاتی اظهار نظر کند‪ .‬راستی قرار نبوده‬ ‫است این برنامه طنز باشد؟‬ ‫این اتفاق که ایشان با این ذوق و سلیقه اش می تواند با بودجه‬ ‫ای آزاد در هر حوزه وارد شود‪ .‬هر کسی را به باد تمسخر بگیرد و‬ ‫یک روز مصاحبه بگذارد و یک روز چهره هفته ای‬ ‫انتخاب کند که بر سر موضوعیت کارش ابهام وجود‬ ‫دارد‪ ،‬به نظر شما کار پیچیده ای است؟‬ ‫راستی شما در اختیار کسانی که اخراج شده اند آیا‬ ‫همین بودجه را گذاشتید و کار نشد؟ البت فکر می کنم خوب است‬ ‫سری به امور پرسنلی صدای آمریکا زده شود تا مروری هم بر‬ ‫شکایت های رسیده از ایشان بشود‪ .‬دیگر اجازه بدهید وارد ماجرای‬ ‫جناب مجری و نمایش عکس عضو مبارک در کالب نشوم که بی‬ ‫شک اصلن شایعه است و ربطی به ایشان ندارد‪ .‬البته به هر روی‬ ‫ایشان «از بچه گی در تلوزیون بوده است» این کافی است برای‬ ‫تمام دست رسی ها و امکاناتی که ایشان باید بهره مند باشد تا‬ ‫بتواند برنامه ای بسازد که بیشتر بر سر موج سوار است تا دانش‬ ‫حرفه ای‪.‬‬ ‫جالب است بدانید ظهور و حضور این برنامه گل سر سبد مدیون‬ ‫«سامان‪.‬الف» است که یکی از خالق ترین ادیتورهای تصویری‬ ‫این سازمان بود‪ .‬دلیل کافی هم آن که‪ ،‬این برنامه در زمان‬ ‫مدیریت آقای «الکس‪.‬ب»‪ ،‬یک امریکایی (گویا امریکای التین‬ ‫تبار) مجوز ساخت و پخش گرفت‪ .‬کسی که یک کلمه هم فارسی‬ ‫نمی دانست و به اندازه ی یک حرف از ایران را هم نمی شناخت‪.‬‬ ‫لذا آقای الکس فقط تصاویر اغلب گرافیکی و متنوعی را که سامان‬ ‫طی این برنامه کنار هم می چید یا تدوین می کرد‪ ،‬می دید و‬ ‫تحسین می کرد‪ .‬درحالی که به اندازه ی یک واژه هم از محتوای‬ ‫کالمی و مفاهیم نامفهوم آن را که مجری می گفت‪ ،‬درک نمی‬ ‫کرد‪ .‬معیار زیاد دیدن این روزها شده است یک مالک زیرکانه‬ ‫اما کاش می شد نظر کارشناسان را شنید‪ .‬رفتار توهین آمیز با‬ ‫میهمانان‪ ،‬ارایه فیلم های مستهجن که به راحتی اجازه پخش در‬ ‫این برنامه می گیرند و شاید عدم نظارتی که شجاعت هر حرکتی‬ ‫را به مجری داده است‪ .‬البته بگذارید به نقش فراموش شده سامان‬ ‫در این برنامه و حضور اش هم اشاره کنم که تمام کار آقای‬ ‫مجری مدیون اوست و او نیز در میان این هجوم گم شده است‪.‬‬ ‫می گویند رمز موفقیت برخی «پرخاش گری افقی» یعنی با افراد‬ ‫هم سطح یا به زعم خودشان پایین تر با پرخاش رفتار کردن برای‬ ‫بقا و «پاچه خواری عمودی» که بقا را از جهت دیگر ضمانت کند‪،‬‬ ‫است‪ .‬به هر روی بد است که یک رسانه در برنامه طنز اش هر‬ ‫آشی پخته شود‪ .‬در مرگ سیامک پورزند در سوگ پدر گفت و‬ ‫گو کند‪ ‌،‬شو های تلوزیونی راه بیندازد‪ .‬از فعاالن سیاسی میزگرد‬ ‫بالتکلیف ساخته شود و بعد فیلم مستهجن یک مرد را پخش کند‬ ‫که خودش را به خانمی در تظاهراتی نزدیک می کند و بعد هم‬ ‫تاکید شود که این مربوط به طرفداران احمدی نژاد است‪ .‬راستی‬ ‫این فرصت چگونه به دست یک مجری رسیده است که اینک‬ ‫برای آزادی بیشتر راهی دفتر مستقلی در شهر نیویورک است‪ .‬آقای‬ ‫عسگرد‪ ،‬آیا شما به این موضوع توجه دارید؟ وجود این «شتر گاو‬ ‫پلنگ» به نظر برخی افراد نه نشان از توانمندی مجری که نشان‬ ‫از رابطه مناسب او دارد‪ .‬امیدوارم این خرده را به دل نگیرید‪ .‬شاید‬ ‫شما هم این نظر را شنیده باشید که یکی از مخاطبان نه چندان‬ ‫اهل فن در خصوص این برنامه گفته است‪:‬‬ ‫«پارازیت برنامه ی بی مزه و سو استفاده گرانی است که در‬ ‫نبود فضای رقابت‪ ،‬گوی میدان را به انحصار از آن خود کرده‬ ‫اند و گمان می کنند در «خلق آثار هنری» موفق اند‪ ،‬مثل سپاه‬ ‫پاسداران ِانقالب اسالمی ِجمهوری اسالمی که مدعی است در‬ ‫بخش خصوصی اقتصاد ایران موفق است‪ .‬آیا در اساس جایی‬ ‫برای رقابت وجود دارد؟»‬ ‫من می دانم روزهای اول شما همان شوقی را داشتید که ابراز‬

‫جناب آقای عسگرد با شما هستم‪،‬‬ ‫این صدای کجاست یعنی بقیه در‬ ‫جای خود از‬ ‫این جماعت نزدیک به دویست نفر محکم نشسته بودند و کارشان‬ ‫به ضرورت تمام بود؟‪ .‬آیا دست دیگری در کار نبوده است‪ .‬بلخره‬ ‫می گویند برخی در راه روهای ساختمان معظم «وی او ای» برخی‬ ‫از دوستان که ید طوالیی در شاخه و شانه کشی دارند پیشتر گفته‬ ‫بودند‪ ،‬وقتی قرار است آقای «آرش‪.‬س» کارشناس برنامه «پ»‬ ‫شود جای خانم «لونا‪.‬ش» این جا نیست‪ .‬گروهی آن زمان گفتند‬ ‫این شاخ و شانه کشی‪ ،‬بازی است و کار به این ساده گی هم نیست‬ ‫که یک مجری برنامه بتواند این گونه در دوران اصالحات جدید در‬ ‫این رسانه کسی را «حذف» کند‪‌،‬اما درست چند روز بعد وقتی عذر‬ ‫این خانم خواسته شد‪ .‬به نظر رسید که بله می تواند‪ .‬حذف کند و‬ ‫خوب هم می تواند‪.‬‬ ‫آقای عسگرد‬ ‫باید به شما صادقانه بگویم که بسیاری همین چند رخ داد را از چشم‬ ‫شما دیدند‪ .‬حتا اگر کسی دیگر شاخ و شانه اش را کشید‪ .‬شاید پای‬ ‫البی هایی برای تغییر سیاست در برابر جمهوری اسالمی مطرح‬ ‫است؟ خب وقتی بی جواب بماند‪ ،‬ایده های مختلف هم مطرح می‬ ‫شود‪ .‬شما به دل نگیرید‪.‬‬ ‫اما گروهی دیگر می گویند باز همان سیاست دوران آقای‬ ‫«علی‪.‬س» بویش به مشام می رسد‪ .‬در دوران او کسی حق نداشت‬ ‫حرفه ای باشد که او به هزار دلیل با یک بهانه ناکارش می کرد‬ ‫امروز هم به نظر می رسد تا کسی قصد دارد رفتاری حرفه ای‬ ‫داشته باشد باید منتظر باشد روی میزش نامه ای بیابد که «از‬ ‫ماه دیگر به شما احتیاجی نیست» می خواهید برایتان مثال بزنم؟‬ ‫شما خانم «م‪.‬ن» را در صدای آمریکا حتمن می شناسید‪ .‬ایشان که‬ ‫خود دیپلمه بودند در پی یک ماجرا که بهتر است توضیحی ندهم و‬ ‫بگذاریم سر به مهر بماند به همراه یک فرد دیگر به آمریکا راهی‬ ‫می شود‪.‬سابقه فعالیت وی در نشریات بر می گردد به یک نشریه‬ ‫که به واسطه همان دوست پایشان باز شد و در آمریکا کار را با‬ ‫صندوق داری یک فروشگاه شروع می کنند و بعد هم یک باره‬ ‫تبدیل به روزنامه نگار شده و تحویل صدای آمریکا می شود‪ .‬آیا‬ ‫شما در مورد این ماجرا چیزی شنیده اید؟‬ ‫برای ارزیابی این نظر کافی است یک بار دیگر از آقای «کامبیز‪.‬م»‬ ‫در خصوص این گزینش بپرسید ایشان حتمن به عنوان سردبیر‬ ‫ارشد وقت می توانند بهتر توضیح دهند‪ .‬اما ترس از این رفت که‬ ‫نکند باز داستان همان است‪ .‬امروز خیلی از دوستان شما صحبت‬ ‫از بی بی سی می کنند‪ .‬روش سازی های بی بی سی هم کاری‬ ‫در بی بی سی و ده چیز دیگر‪ ،‬اما به واقع شما اینک همین روال‬ ‫را طی می کنید؟‬ ‫آیا شما در کار گزینش امروز و اخراج نیروها معیار های حرفه ای‬ ‫یک روزنامه نگار را مد نظر قرار داده اید؟‬ ‫امروز خیلی ها این نگرانی را دارند که نکند گروهی دیگر به همان‬ ‫روش گذشته «هایر و فایر» می کنند‪ .‬بگذارید این جا هم کمی‬ ‫به موضوع حضور برنامه ای که یک بعدش مورد توجه قرار گرفته‬ ‫است هم بپردازم‪.‬‬ ‫برنامه ای که به نظر خیلی ها گل سر سبد صدای آمریکا است‪.‬‬ ‫راستی آقای عسگرد نگاهی کارشناسانه به این برنامه شده است؟‬ ‫بگذریم از مجری این برنامه که به وفور در بیان و کلمات اش یکی‬

‫‪Haft (Seven) is part of the Global Social Networks Inc. Haft is an independent weekly magazine for Persian community around the world. Haft’s mission is to provide‬‬ ‫‪an opportunity for Persian speaking people around the world to connect and communicate, this publication by using its online resources creating a forum for exchange‬‬ ‫‪of ideas and bettering the community. Articles published in each issue do not necessarily represent Haft or Global Social Networks Inc’s opinion or point of view.‬‬ ‫‪This publication welcomes articles and contribution without any geographical, ideological, racial, ethnical, or religious limitation. The editorial board will select the ar‬‬‫‪ticles; among the criteria for selecting an article for publication are quality, professionalism, and respect for the community. If you are interested to contribute, please‬‬ ‫‪send your article as an attachment to the editor. If you have translated an article, please send us the original article along with your translation. Selecting the material‬‬ ‫‪for printing is the sole discretion of the editorial board.‬‬ ‫‪Haft is published in the Unites States and US laws govern its operation. In addition, we are not responsible for the contents of each advertisement. It is your duty to‬‬ ‫‪research before doing business with them, we do not accept any responsibility for their business conduct.‬‬

‫می کردید‪ .‬چهره ای اصالح طلب که تالش در تغییر دارد‪ .‬آیا‬ ‫هنوز این احساس را دارید؟ می گویند آقای عسگرد وقتی شما‬ ‫خانم «ستاره‪.‬د» را به عنوان یک نیروی عملیاتی با سواد آکادمیک‬ ‫انتخاب کردید بسیاری باور کردند که موسم تغییر در راه است‪ .‬اما‬ ‫اینک خود شما چه فکر می کنید‪ .‬شنیده اید که وقتی ایشان برنامه‬ ‫هفته گی را می دهد یکی از دوستان که سمت همراهی شما را دارند‬ ‫بیرون به برنامه ساز ها می گویند «آن چه من می گویم را تهیه کنید‬ ‫نه آن چه او می گوید»‪ .‬اجازه بدهید ذهن شما را با شایعه سودای‬ ‫جانشینی سمت فعلی شما از سوی این دوست مکدر نکنم‪ .‬اما به نظر‬ ‫شما فقط یک برنامه شایسته است که روی صفحه فیس بوک برخی‬ ‫دوستان در حوزه مدیریت شما لینک شود‪ .‬آیا «سیامک‪.‬د» برنامه‬ ‫ساز ضعیفی است؟ آیا ماه «منیر‪.‬ر» فعالیت اش قابل طرح نیست‪.‬‬ ‫یا «جمشید‪.‬چ» برنامه هایش قابل طرح نبوده است‪ .‬شاید این هم‬ ‫نوعی تبعیض باشد‪ ،‬نظر خود شما چیست؟ راستی چند بار کارهای‬ ‫«ابراهیم‪.‬ب‪ ،‬مریم‪.‬الف‪ ،‬احمد‪.‬ت» را خوانده اید؟‬ ‫متاسفم امروز گروهی در صدای آمریکا «دارنده ی افکار طوفانی»‬ ‫به حساب می آیند که جز به جز در مورد کارشان در صورت لزوم‬ ‫باید صحبت کرد‪.‬‬ ‫راستی چه شد که جلوی تمام پروژه هایی که مشاور شما خانم‬ ‫«رودی‪.‬ب» در ابتدا تایید و همه را جذب کار بهتر کرد‪ ،‬گرفته شد؟‬ ‫دست پنهانی در کار است؟ این روز ها ما فقط شایعه بستن سایت‬ ‫و رادیو را می شنویم‪.‬‬ ‫آقای عسگرد‬ ‫نوشته ای کوتاه بود برای هم دلی با شما که به نظر می رسد خواهان‬ ‫اصالحات در صدای آمریکا بودید‪ .‬اما سخت به نظر می رسد این‬ ‫روزها تند بادها‪ ،‬تندباد اصالحات باشد‪ .‬راستش را بخواهید بعد هفت‬ ‫هشت ماهی که آمده اید امیدوار بودیم صدای آمریکا از قالب رسانه‬ ‫ای که منطبق با ارزشیابی باندی و گروهی توسط فردی بود که‬ ‫اینک در اتاقش با رتبه چهارده باالترین حقوق را می گیرد و تسبیه‬ ‫می گرداند و بازی کامپیوتری می کند‪ ،‬خارج می شد و با نخبه‬ ‫ساالری و ارزشیابی مناسب گوی سبقت را از سایرین می ربود و در‬ ‫ارزش یابی خیلی زود می توانست جایی در خور باز کند‪.‬‬ ‫شاید مرور کنید بد نباشد‪ .‬هنوز دیر نیست‪.‬‬

‫نشریه هفت را در کتاب صورت (; دنبال کنید‬

‫‪Concessionaire:‬‬ ‫‪GSN / Global Social Networks‬‬ ‫‪Chief Editor: Ardavan Roozbeh / Executive‬‬ ‫‪Manager: Ali Herischi‬‬ ‫‪editor@haftmagazine.com / ali.herischi@haft‬‬‫‪magazine.com‬‬ ‫& ‪Graphic, Technical supervision‬‬ ‫‪Page editor: Darius Company‬‬ ‫‪Advertising Assistance:‬‬ ‫‪ads@haftmagazine.com‬‬ ‫‪For any question please contact:‬‬ ‫‪Contact@haftmagazine.com‬‬ ‫‪240-436-2536‬‬ ‫‪240-436-2535‬‬ ‫‪In USA and Canada‬‬ ‫‪Ardavan Roozbeh, Akbar Torshizad, Ali Herischi,‬‬ ‫‪Afshan Barzegar, Amir Hosein Ahouie, Arash‬‬ ‫‪Atashzad, Avideh Motmaen Far, Ala, Behnam Frouhar,‬‬ ‫‪Damoon Roozbeh, Farvartish Rezvanieh, Hassan‬‬ ‫‪Zare Zadeh Ardeshir, Kian Amani, Kamran Mousavi,‬‬ ‫‪Kioumarth Sajadi, Mahshab Tajik, Mohamad‬‬ ‫‪Mostafaie, Mostafa Khalaji, Mahboobeh Shoa,‬‬ ‫‪Mehran Amir Ahmadi, Mouri safi, Parvaneh Vahid‬‬ ‫‪Manesh, Roozbeh Mir Ebrahimi, Reza Mohades,‬‬ ‫‪Nirmala, Sayeh Kosari, Sahar J., Sahar Bayati‬‬ ‫‪contact@haftmagazine.com‬‬


Issuu converts static files into: digital portfolios, online yearbooks, online catalogs, digital photo albums and more. Sign up and create your flipbook.